به‌سوی تمدن نوین اسلامی
328 subscribers
972 photos
122 videos
38 files
1.91K links
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
Download Telegram
💢قانون قدسی، لازمه‌ی تمدن‌سازی

علی فیض اللهی

#یادداشت_منتخب

🔸یکی از ابعاد مهم در نقد تمدن غرب، این مسئله است که تمدن مدرن این اعتبار را برای انسان قائل است که توانایی وضع قانون زندگی، با تکیه بر عقل (عقلانیت ابزاری) و علم تجربی (ساینس) را دارا می‌باشد. حال آنکه بعد از تکامل تمدن غرب شاهد آن هستیم که قوانین بشری آن اندازه که انتظار می‌رفت نتوانست در غرب نقش ایفاء کند و به همین جهت می‌بینیم بشر اروپایی حرف‌های خوبی دارد ولی نتیجه آن حرف‌ها جامعه‌ای شد که برای انسان غربی غیر قابل پذیرش است.

🔸ابتدا باید بدانیم علت نیاز بشر به تمدن در طبع خود بشر نهفته است، و چون بشر مدنی‌الطبع است، حتماً نیازمند حیات اجتماعی است و این حیات اجتماعی را تمدن یا civilization می‌گویند. در همه‌ی جوامع بشری چه اولیه و چه به اصطلاح مدرن، (چه تمدن نوین اسلامی) قانون و روش زندگی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است، چرا که کنترل کننده رفتارها و برخورد‌ها‌ی مردم و گاه تعیین کننده هنجارهای یک اجتماع است.

🔸«از طرفی در اجتماع به جهت غریزه‌ی سودجویی بشر و استخدام هم‌نوعان نزاع و تزاحم پیش می‌آید -هرکس می‌خواهد دیگری را به نفع خود به کار گیرد- بنابراین در اجتماع، قوانینی جهت کنترل خودخواهی و سودجویی انسان‌ها نیاز است به طوری که آن قوانین قدرت کنترل خودخواهی انسان را داشته باشد و جنبه‌های روحانی و تکاملی او را نیز مدنظر قرار دهد، و در این حال چنین اجتماعی با چنین خصوصاتی تمدنی می‌سازد که بشر به پوچی گرفتار نشود"(1)
گفته شد اگر قانون توانایی کنترل خودخواهی انسان را نداشته باشد و جنبه‌های روحانی و تکاملی او را مدنظر قرار ندهد، چنین اجتماعی با چنین خصوصیاتی تمدنی می‌سازد که بشر را گرفتار پوچی می کند.

🔸غرب در زمینه‌ی آزادی قائل است که تنها مسئله‌ای که آزادی شما را محدود می‌کند، دست درازی و تجاوز به آزادی دیگران است. «جامعه توسعه یافته (غرب مظهر تام و تمام توسعه است) جامعه‌ای است که در آن همه چیز حول محور مادی و تمتع هرچه بیشتر از لذایذی که در کره زمین موجود است، معنا شده و البته برای این که در این چمن‌زار بزرگ همه بتوانند به راحتی بچرند، یک قانون عمومی و دموکراتیک لازم است تا انسان‌ها را در عین برخورداری از حداکثر آزادی (ولنگاری) از تجاوز به حقوق یکدیگر باز دارد. این توسعه که نتیجه حاکمیت سرمایه یا سرمایه‌داری و اصالت بخشیدن به اقتصاد نسبت به سایر وجوه بشری است، محصول مادی گرایی و تبیین مادی جهان است.»(2)

🔸پس قانونی که در یک اجتماع وضع می‌شودنه تنها باید امور مادی انسان را پاسخگو باشد بلکه توانایی پرداختن به روح و عالم معنا را نیز داشته باشد و تامین کننده تمامی ابعاد بشر باشد. (مسئله‌ای که تمدن نوین اسلامی داعیه‌دار آن است.) اما مهم‌تر از نفس وضع قانون، این است که قانون وضع شده طوری با روح و جسم انسان عجین و مرتبط باشد که اجرایی شود. در تمدن اسلامی حق قانون‌گذاری برای زندگی انسان‌ها از آن خداست و در جوامع مدرن، این انسان‌ها هستند که شیوه زندگی خود را تعیین می‌کنند.

🔸«اگر همان حرف‌هایی که خدا فرموده است شخصی مثل "کانت" بزند، مشکل حل نمی‌شود، چون قوانین الهی علاوه بر صحیح بودن، با وجه قدسی خود جنبه‌های فطری اطاعت از معبود را نیز در ما به کارگیرد و در چنین فضایی جامعه را به مقصد و مطلوب مورد نیازش می‌رساند. در حالی که اگر تمام حرف‌هایی که پیغمبران می‌زنند کانت بگوید، نتیجه حاصل نمی‌شود، چون جنبه قداست قوانین که بعد اطاعت از معبود را تغذیه می‌کند که در آن‌ها نیست. به همین جهت هم حرف‌های کانت با این که از جهات بسیاری ارزشمند بود ولی نتوانتست اروپا را اداره کند»(3)
بدون قانون قدسی، رسیدن به تمدن نوین اسلامی غیر ممکن است.

🔹#منابع:
1 : طاهرزاده، اصغر، تمدن‌زایی شیعه ص 25
2 : آوینی، سیدمرتضی، توسعه و مبانی تمدن غرب ص29و30
3 : طاهرزاده، اصغر، تمدن‌زایی شیعه ص27

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
نظریات سید قطب در باره نقد تمدن غربی، لزوم تأسیس تمدن اسلامی، و تأثیر و انعکاس آن در ایران(5/پایانی)

حجت‌الاسلام دکتر رسول جعفریان

🔻#سید_قطب_و_نقد_تمدن_غرب

🔸این تفکر #سید_قطب در آثار دیگر او هم که به فارسی درآمد، و بالغ بر ده مورد است، در ایران انعکاس بسیاری داشت. او خود متأثر از #مودودی و #ندوی و جز اینها بود، اما از بن مایه‌های فکری تند خود هم که در جهت #ایجاد_انقلاب و #تأسیس_حکومت بود استفاده کرد. این افکار در ایران محبوبیت یافت و اصول دیدگاه‌هایی که در باره #تمدن_اسلامی منعکس می‌شد، بر اساس نوعی #مشارکت_فکری عمومی که در #جهان_اسلام بود، مورد تأیید قرار می‌گرفت. در مقدمه همان کتاب، که مترجم در سال 49 آن را نوشته، پس از یاد کردن از مفاهیمی چون فرنگی‌مآبی، خود‌باختگی، مغزشویی، سنت‌شکنی، کشتار هولناک ارزشهای معنوی، دریوزگی غرب، گسترش مدنیت غرب، گذشته افتخار آمیز و فراموشی آن، دیو استعمار، خودفراموشی و بیگانه‌گرایی، می‌نویسد:👇🏼

🔸«در برابر اسلام، مکتب توحید و انسانیت، غول #تمدن_غرب که اکنون در برابر ما قد برافراشته، یک واقعیت است، واقعیتی است که هر لحظه بر حجم آن می‌افزاید، و بخش دیگری از فضای تنفس انسان‌ها را اشغال می‌کند. فرآورده‌های این تمدن که بیگمان همه محکوم یک حکم نیستند، هر روز و هر ساعت رو به توسعه‌اند. بشر امروزی که به اضطرار قالب پولادین این تمدن را بر خود تحمیل کرده، هر لحظه بیش از پیش خود را محتاج آن حس می‌کند. قلمرو این تمدن که تا چندی پیش فقط صحنه‌ی این کره‌ی خاکی بود امروز اوج آسمان‌ها و سیارات دور دست را نیز در برگرفته است. ماه و زهره و مریخ که روزگاری جز در رصدخانه‌های منجمان یا سروده‌های شاعران و یا در افسانه‌ها و اساطیر خدایان طرحی از خود نمی‌نمودند، آن هم طرحی وهم‌ آمیز و خیال‌انگیز، اکنون ذلیل و زبون تمدن بشری و بازیچه‌ی دست ماشین مخلوق و فراهم آمده‌ی اویند. آری این تمدن واقعیتی است، آن هم واقعیتی هر لحظه رو به رشد و تورم، و به هیچ‌وجه نمی‌توان آن را نادیده یا حقیر و غیر قابل اعتنا تلقی کرد. لیک با این همه، این تمدن بدین شکل کنونی، اگر چه ساخته‌ی دست #انسان است، در خورد انسان نیست، فرزندی است که از خون مادر تغذیه می‌کند و در مسیر خود به سوی رشد و کمال قدم بر بناگوش و سینه‌ی آفریننده‌ی خویش می‌کوبد، و افزایش خود را با کاستی او تأمین می‌کند. تاکنون چنین بوده و چنین رفته است. آری آنچه این واقعیت را ـ واقعیت #تمدن_صنعتی را ـ تحمل ناپذیر ساخته واقعیت دیگری است، و آن ناسازگاری این تمدن است با انسان. تمدن بشری که باید برای انسان و در راه ترقی و کمال او بکار افتد، پیوسته در اضمحلال انسان کوشیده، و از سرور موجودات زمین، برده‌ای فرمان‌بردار و یا بقول نویسنده‌ی دانشمند این کتاب، ماشینی یا چهارپایی ساخته است، این است سند محکومیت این تمدن» (مقدمه ادعا نامه، ص 9 ـ 11).

🔸اینها نمونه‌ای از تعریف غرب، انتقاد از آن و استدلال‌هایی بود که مسلمانان حتی با استفاده از متونی چون انسان موجود ناشناخته می‌نوشتند. بحث #ماشین‌یزم سال‌ها بود که در ایران مطرح شده‌بود و #شریعتی هم در این باره به تفصیل سخن گفته بود. در واقع، نقدهای خود شریعتی از تمدن غرب، باز در امتداد همین دیدگاه‌ها و با استفاده از مطالبی است که او از غربی‌ها گرفته و با حس شرقی آنها را بیان کرده است. چنان که اشاره شد، این افکار در شبه قاره هم مطرح بود. علاوه بر مودودی که روی سید قطب تأثیر جدی داشت، و اندکی هم در ایران، باید به #ابوالحسن_ندوی اشاره کرد که زمانی هم به ایران آمد و مهمان #دارالتبلیغ بود. او کتابی با عنوان «ماذا خسر العالم بانحطاط المسلمین» را نوشت، اثری که با عنوان «حدود خسارت جهان و انحطاط مسلمین» توسط #مصطفی_زمانی ترجمه شد. (ترجمه دیگر این کتاب توسط #عبدالحکیم_عثمانی با عنوان «جهان در سایه عقب ماندگی مسلمانان» انجام گرفت (زاهدان، 1424ق). کتاب دیگر ابوالحسن بدوی، «الصراع بین الفکرة الاسلامیة و الفکرة الغربیه فی الاقطار الاسلامیه» که به نام ارزیابی تمدن غرب (و نیز نام نبرد ایدئولوژیک) در سال 1354 توسط #محمد_ثقفی و #علی‌اکبر_مهدی‌پور دارالتبلیغ قم منتشر شد.
#پایان.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💢جامعه‌ی متمدن و تمدنِ خدامحور

#تمدن_معنادار
#تمدن_خدامحور
#سعادت‌ملوک_تابش‌هروی

🔸#جامعه‌ی_متمدن، جامعه‌ای است که از حضور انسان‌های متمدن و #رشید بهم رسیده باشد. انسان‌هایی که کلیه‌ی ابعاد و امکانات وجودی‌شان در جهت رشدِ عزتمندِ هویت الهی آنان در حرکت است. طبیعی است که چنین جامعه‌ای به نوبه‌ی خود – و از طریق نگرش‌ها و گرایش‌های ارزشمند و استعلاییِ انسان‌های متمدن – می‌تواند افراد دیگری را به تمدن رساند.

🔸معنای ضمنی این باور آن است که «جامعه‌ی متمدن» زاییده‌ی #حرکت_تکاملی نگرش‌ها و گرایش‌های ارزشمند، خردپذیر، معنادار، #خدامحور و استعلایی افراد همان جامعه می‌باشد. این قول به هیچ‌وجه معنای آن‌را نمی‌دهد که همه‌ی این افراد همزمان و در عرض یکدیگر جهت‌ِ تکاملی را اختیار نموده و از همان طریق به طور دست‌جمعی تمدن را شکل و رنگ بخشیده‌اند. زیرا تا آنجا که مطالعه‌ی سیر تاریخی تحقق تمدن‌های انسان‌محور – و نه ابزار، قدرت و یا سودمحور – ثابت کرده‌اند، معمولاً نقطه‌ی شروع تمدن از حوزه‌ی #تلاش‌های_ربانی پیام‌آوری از پیغمبران و جانشینان آنها نمودار شده و با جذب کردن و ساختن و جهت الهی بخشیدن به انسان‌های فرهیخته‌ی خودیابِ خودباورِ کمال‌جوی اصالت‌طلبِ تعالی‌خواه و... #تمدنی_معنادار را ضمانت کرده‌اند.

🔹#منبع:
تابش هروی، سعادت‌ملوک. دریچه‌ای بر تمدن معنی‌دار ص 102، چاپ هرات افغانستان.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💢تمدن در آینه قرآن/ #شماره_1

#قرآن_و_تمدن

🔻قرآن کریم، کدام تمدن را متعالی می‌داند؟

معیار تمدن و شهرنشینی متعالی در قرآن کریم، داشتن فرهنگ دینی و خداشناسی و ارتباط با خدا می‌باشد. به همین دلیل قرآن کریم، هر شهرنشینی و پیشرفت در امور مادی و علمی را تمدن نمی‌داند و مرکز کار و فعالیت آن‌ها را مدینه نمی‌شناسد؛ بلکه آن مجتمع که در مسیر هدف‌های الهی باشند و در اصطلاح قرآن کریم، افراد صالح باشند، آن‌ها را صاحب تمدن و محل اجتماع و فعالیت آن‌ها را شهر می‌داند؛ در نتیجه آن تمدنی را پیشرفته‌تر می‌داند که مسیر حرکت اجتماعی و فردی آن‌ها با برنامه انبیای الهی موافق‌تر و همراه‌تر باشد.
#ادامه_دارد...

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💢تعریف تمدن و مؤلفه‌های آن از نظر حجت‌الاسلام دکتر واسطی

#تعریف_تمدن
#مؤلفه‌های_تمدن
#حجت‌الاسلام_عبدالحمید_واسطی

🔸#تمدن شبکه به هم پیوسته از سیستم‌های کلانی است که رفتارها و فعالیت‌های انسان را در مقیاس فردی و جمعی تنظیم می‌کند به‌طوریکه پاسخ کارآمد به تمام لایه‌های هرم نیازها ارائه دهد. این تعریف دارای چهار مولفه است:

🔸در #مولفه_اول باید شبکه‌ای از سیستم‌های کلان شکل بگیرد. معمولاً در کتاب‌های تاریخی تمدنی و جامعه شناسی سیستم‌های کلان اقتصادی شامل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی می‌شوند که نیاز به نقشه دارند و باید احصا شوند. اما در بررسی‌های انجام گرفته حداقل کلان سیستم‌های مورد نیاز برای تمدن، ۵۰ کلان سیستم هستند که هر کدام زیرسیستم‌هایی دارند. مثلاً در سیستم‌های زیرساختی #مدل_حکومت، سیستم سیاسی و آمایش سرزمین و جمعیت و شهرسازی و... داریم.

🔸#کلان‌سیستم‌ها به سوی تشکیل تمدن حرکت می‌کنند و حداقل شامل ۵۰ کلان سیستم می‌شوند. فردی که درباره تمدن شرقی یا غربی، قدیم یا جدید و... صحبت کند، باید تکلیف ۵۰ کلان سیستم را روشن کند. یعنی بگوید تمدن از چه کلان سیستم‌هایی تشکیل می‌شود و مدل و آمایش سرزمین، نظام حقوقی و… را بیان کند.

🔸در #مولفه_دوم، این شبکه ساختاری را تولید می‌کند که فعالیت‌های انسان را در مقیاس فردی و جمعی تنظیم می‌کند. این ایده به زبان مباحث #علوم_انسانی ساختارگراست. در دوگانه #ساختار و #عامل، ساختار را در مباحث تمدنی اولویت قرار می‌دهند. زیرا جریان اراده انسانی به بهینه‌سازی و تنظیم برای خروجی مطلوب حرکت می‌کند.

🔸#مولفه_سوم در موضوع تمدن اصلی است که باید به تمام سطوح نیازهای انسان پاسخ بدهد. همواره سطوح نیازهای انسان هرم مازلو را به نظر می‌آورد اما در فضای #معارف_اسلامی بر اساس گزاره‌های دین مدل نیازها پردازش شده است. تمدن باید تمام نیازهای زیستی ارتباط انسانی و متعالی را بتواند پاسخگو باشد. اینها نیازهای مشترک انسانی هستند.

🔸[#مؤلفه_چهارم؛] در فضای تمدنی خصلت #کارآمدی از مولفه‌های پیشران است، کارآمدی یعنی نسبت هزینه منفعت‌ها در فضای رقابت باید مثبت باشد یعنی نسبت به رقیب دسترسی و پایداری و کیفیت برتر را داشته باشد. اگر شبکه کلان سیستم‌ها شکل گرفت و اراده انسان‌ها در آن جاری شد و اراده به سمت بهینه‌سازی توسط فرآیندهای سیستم‌ها حرکت کرد و فرآیندها تمام سطوح و لایه‌های نیاز انسان ر ا پوشش دادند و نسبت به سیستم‌های رقیب دارای کارآمدی بودند، می‌توان گفت تمدن نوین مطلوب شکل گرفته است.


ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💢 تفاوت جایگاه هنر در تمدن اسلامی و تمدن غرب

#هنر_و_تمدن
#دکتر_محمدرضا_ریخته‌گران

🔸جایگاه هنر در جهان اسلام و تمدن اسلامی، با جایگاه آن در تفکر غربی تفاوت دارد. تلقی ما از #هنر در #عالم_اسلام نیز خلاف تلقی غربیان است. در حقیقت، با #تفکر_غربی مفهوم خاصی از هنر پدیدار می‌شود که با خلق اثر هنری همراه است. در این تفکر، #هنرمند به کسی گفته می‌شود که نحوه‌ی حضور و نسبت بی‌واسطه‌ای دارد و او این نسبت بی‌واسطه را در اثر هنری خود به ظهور می‌رساند.

🔸در #تمدن_اسلامی اگر قرار بر حضور کسی است، این حضور از نوع #حضور_دینی و #معنویت_عرفانی است و اگر آن شخص #اهل_حضور نیست و اهل ساختن و پرداختن و حرفه و پیشه و صنعتگری است، این نیز در زمره متحرفه و پیشه‌وران و صنعتگران قرار می‌گیرد. بنابراین چنین تلقی در #جهان_اسلام وجود نداشته است که کسی در عین ساختن و پرداختن یک اثر هنری، حضوری غیر دینی را در آن اثر به ظهور برساند. این یک تلقی آتنی و یونانی است.

🔸از این رو لفظی که ما در جهان اسلام برای هنر به کار برده‌ایم، کمتر معنای ساختن و پرداختن دارد. معنایی که از این لفظ برمی‌آید، بیشتر به نیکی و فضیلت باز می‌گردد؛ چنان که #هنر برگرفته از «هونره» زبان پهلوی است. در این زبان «هو» به معنای نیکی و «نره» به معنای مرد دلیر و شجاع است. یعنی در #تمدن_اسلامی، هنر و هنرمندی بعد از کسب مقام نیکی و دلاوری و شجاعت است. دلیری و شجاعت نیز وقتی است که شخص از مرتبه اضطراب و ترس و دودلی به در می‌آید و به مرتبه امنیت و قرار و اطمینان می‌رسد. به این ترتیب باید گفت که هنر در تمدن اسلامی، بیشتر یک معنا و فضیلت درونی است؛ فضیلتی که مربوط به قلب و دل آدمی است. این تلقی از هنر با تلقی مبتنی بر تخنه و ساختن و پرداختن که بیشتر در #عالم_غربی رواج دارد، متفاوت است.

ا—-------------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💢حیات عقلانی تمدن اسلامی و نقش قرآن در شکوفایی آن

قدرت‌الله قربانی*

#مقاله_منتخب
#قرآن_و_شکوفایی_تمدن_اسلامی

🔸#چکیده
نقش حکیمان مسلمان در شکوفایی تمدن اسلامی انکارناپذیر است و نیز نقش قرآن در شکل‌گیری #تفکر_عقلانی و فلسفی مسلمانان از مهم‌ترین پرسش‌ها و مسائل پیش روست. به نظر می‌رسد که جامعیّت قرآن در ارائه آموزه‌های جهان‌شمول برای بسترسازی تحقق سعادت حقیقی بشر باعث گردیده تا در این کتاب الهی، در زمینه‌های حکمی و عقلانی چون خداشناسی، جهان‌شناسی، انسان‌شناسی، اخلاق، سیاست و اجتماع برخی آموزه‌های لازم و جهت‌دهنده #اندیشه متفکران مسلمان، اعمّ از متکلمان و فلاسفه بیان شده باشد. از این رو، ملاحظه نظام عقلانی اوّلین فیلسوفان مسلمان چون فارابی و ابن‌سینا موارد گوناگونی از تأثیرپذیری نظام فلسفی آنان را از قرآن نشان می‌دهد که محوریّت هستی‌شناسی توحیدی و تبیین خاصّ از #معرفت‌شناسی وحیانی از مهم‌ترین آنهاست. در این تحقیق، تلاش می‌شود با توجّه به اوصاف کلّی قرآن و با ذکر برخی آموزه‌های حَکمی، عقلانی و فلسفی آن، نحوه تأثیرپذیری فیلسوفان اسلامی چون فارابی و ابن‌سینا از آن در ابعاد گوناگون فلسفه خود بیان شود تا نشان داده شود که فلسفه اسلامی، علی‌رغم منابع غیراسلامی، تنها در پرتو تعالیم عقلانی و فلسفی قرآن بود که ویژگی «اسلامی» را به خود گرفت.

🔹متن کامل مقاله در 👈🏽 yon.ir/a9Ae0

🔻پی‌نوشت
*دکتر قدرت‌الله قربانی استادیار دانشگاه خوارزمی تهران هستند.

ا—--------------------------—ا

@tamadone_novine_islami
💢قیام عاشورا نقطه عطفی در تمدن اسلامی

#تفکر‌حسینی
#تفکر_تمدن‌ساز

🔰حجت‌الاسلام دکتر مهدی رستم‌نژاد:

🔸جلوگیری از انحراف در دین با قیام امام حسین(ع)
آنچه که ما بعد از قیام #امام_حسین از اسلام نه تنها برای تشیع بلکه برای کل اسلام داریم همه را مرهون امام حسین هستیم زیرا برای بنی امیه شیعه و اهل سنت اهمیتی نداشت بلکه آنها اصل و اساس اسلام را هدف قرار داده بودند و وقتی پیشنهاد بیعت به امام حسین داده شد اما در جواب فرمود ” با بیعت من ریشه اسلام کنده می‌شود زیرا امت به زمامداری مانند یزید مبتلا می‌شود.” امام حسین اسلام را از مسیر انحرافی به راه اعتدال بازگرداند و همه آنچه که بعد از عاشورا از اسلام به جای ماند و به #تمدنی_اسلامی ختم شد مدیون قیام امام حسین است.
اسلام با پیامبر حادث شد اما بقای آن با #خون_امام_حسین امکان‌پذیر گردید که در غیر این صورت #اسلام و #تمدن_اسلامی هم دیگر وجود نمی‌داشت و ریشه اسلام خشکانده می‌شد.
تمدن اسلامی از سالهای اولیه ورود اسلام شکل گرفته است، اکنون این سوال مطرح می شود که آیا تمدن اسلامی بر اساس نهضت عاشوراست؟ که ما معتقدیم بر اساس قیام عاشورا نبوده است. هنوز جامعه اسلامی در رسیدن به طهارت و قداست قیام عاشورا فاصله زیادی دارد و ما امیدواریم به دست امام زمان چنین تمدنی تحقق پیدا کند. امام حسین برای برپایی حکومت عدل و نجات بشر قیام کرد که برای رسیدن به چنین جامعه‌ای مراحل مختلفی باید طی شود.
برای تمدنِ شکل‌گرفته بر اساس قیام عاشورا با توجه به آیه ۵۴ سوره مائده این چهار ویژگی بیان شده است: #عدالت، #قسط، #خداخواهی و #اخلاص در چنین تمدنی وجود دارد. اصل عزت برای مومنین است و ذلت و خواری، کفر و الحاد وجود ندارد و انسان‌ها نسبت به هم مهربان هستند. خداجویی و خداخواهی و اخلاص در بین انسانها موج می‌زند و هیچ ترسی هم از سرزنش گران در چنین جامعه‌ای نیست.
#قیام_عاشورا نقطه عطفی در تمدن اسلامی بوده است، اگر قیام عاشورا نبود اسلام دیگر وجود نداشت که تمدنی بر اساس آن شکل بگیرد. در واقع تمدنی که از قرن سوم تا پنجم شکل ‌گرفت و در آن مسلمانان در حوزه‌های علمی و اجتماعی در اوج شکوفایی قرار گرفتند، بواسطه قیام کربلا بوده است. در چنین تمدنی بازهم حکومت‌های جابرانه و جاهلانه بازگشته بودند و اگر قیام‌های بعد از کربلا به طور کامل به ثمر می‌نشست و حکومت‌های جابرانه برچیده می‌شدند #پایه‌گذاری_تمدنی کامل امکانپذیر می‌شد اما چنین چیزی محقق نشد.

ا------------------------------ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔻دو روش مختلف ِ تفکر؛
#روش_اسفنجی و #روش_غربالی

🔸روش اسفنجی تفکر شبیه واکنش اسفنج نسبت به آب است. اولین مزیت آن این است که هرچه اطلاعات بیشتری درباره جهان جذب کنید بیشتر قادر خواهید بود پیچیدگی‌های آن راجذب کنید و این مبنایی فراهم می‌کند که بعداً نیز پیچیده‌تر فکر کنید. اما عیب بزرگی هم دارد: این روش هیچ طریقه‌ای برای تصمیم‌گیری در رد یا قبول کدام اطلاعات در اختیار قرار نمی‌دهد. کسی که با اتکا به این روش مطالعه می‌کند "به آخرین مطلبی که خوانده اعتقاد پیدا می‌کند". این تصور وحشتناک است که فردی یا جامعه‌ای از لحاظ فکری آلت دست هر آن کسی باشد که تصادفاً سر راه او سبز شده باشد!

#تفکر_و_تمدن‌سازی

@humansciences
@tamadone_novine_islami
💢 حیات عقلانی تمدن اسلامی و نقش قرآن در شکوفایی آن

قدرت‌الله قربانی

#مقاله_منتخب
#قرآن_و_شکوفایی_تمدن_اسلامی

🔻#چکیده
نقش حکیمان مسلمان در شکوفایی تمدن اسلامی انکارناپذیر است و نیز نقش قرآن در شکل‌گیری #تفکر_عقلانی و فلسفی مسلمانان از مهم‌ترین پرسش‌ها و مسائل پیش روست. به نظر می‌رسد که جامعیّت قرآن در ارائه آموزه‌های جهان‌شمول برای بسترسازی تحقق سعادت حقیقی بشر باعث گردیده تا در این کتاب الهی، در زمینه‌های حکمی و عقلانی چون خداشناسی، جهان‌شناسی، انسان‌شناسی، اخلاق، سیاست و اجتماع برخی آموزه‌های لازم و جهت‌دهنده #اندیشه متفکران مسلمان، اعمّ از متکلمان و فلاسفه بیان شده باشد. از این رو، ملاحظه نظام عقلانی اوّلین فیلسوفان مسلمان چون فارابی و ابن‌سینا موارد گوناگونی از تأثیرپذیری نظام فلسفی آنان را از قرآن نشان می‌دهد که محوریّت هستی‌شناسی توحیدی و تبیین خاصّ از #معرفت‌شناسی وحیانی از مهم‌ترین آنهاست. در این تحقیق، تلاش می‌شود با توجّه به اوصاف کلّی قرآن و با ذکر برخی آموزه‌های حَکمی، عقلانی و فلسفی آن، نحوه تأثیرپذیری فیلسوفان اسلامی چون فارابی و ابن‌سینا از آن در ابعاد گوناگون فلسفه خود بیان شود تا نشان داده شود که فلسفه اسلامی، علی‌رغم منابع غیراسلامی، تنها در پرتو تعالیم عقلانی و فلسفی قرآن بود که ویژگی «اسلامی» را به خود گرفت.

@tamadone_novine_islami

-------------------------------------

🔹متن کامل مقاله در فایل پیوست
👇👇👇
Forwarded from اتچ بات
💢 حیات عقلانی تمدن اسلامی و نقش قرآن در شکوفایی آن

قدرت‌الله قربانی

#مقاله_منتخب
#قرآن_و_شکوفایی_تمدن_اسلامی

🔻#چکیده
نقش حکیمان مسلمان در شکوفایی تمدن اسلامی انکارناپذیر است و نیز نقش قرآن در شکل‌گیری #تفکر_عقلانی و فلسفی مسلمانان از مهم‌ترین پرسش‌ها و مسائل پیش روست. به نظر می‌رسد که جامعیّت قرآن در ارائه آموزه‌های جهان‌شمول برای بسترسازی تحقق سعادت حقیقی بشر باعث گردیده تا در این کتاب الهی، در زمینه‌های حکمی و عقلانی چون خداشناسی، جهان‌شناسی، انسان‌شناسی، اخلاق، سیاست و اجتماع برخی آموزه‌های لازم و جهت‌دهنده #اندیشه متفکران مسلمان، اعمّ از متکلمان و فلاسفه بیان شده باشد. از این رو، ملاحظه نظام عقلانی اوّلین فیلسوفان مسلمان چون فارابی و ابن‌سینا موارد گوناگونی از تأثیرپذیری نظام فلسفی آنان را از قرآن نشان می‌دهد که محوریّت هستی‌شناسی توحیدی و تبیین خاصّ از #معرفت‌شناسی وحیانی از مهم‌ترین آنهاست. در این تحقیق، تلاش می‌شود با توجّه به اوصاف کلّی قرآن و با ذکر برخی آموزه‌های حَکمی، عقلانی و فلسفی آن، نحوه تأثیرپذیری فیلسوفان اسلامی چون فارابی و ابن‌سینا از آن در ابعاد گوناگون فلسفه خود بیان شود تا نشان داده شود که فلسفه اسلامی، علی‌رغم منابع غیراسلامی، تنها در پرتو تعالیم عقلانی و فلسفی قرآن بود که ویژگی «اسلامی» را به خود گرفت.

@tamadone_novine_islami

-------------------------------------

🔹متن کامل مقاله در فایل پیوست
👇👇👇
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مراقب باشیم سیاست، برای ما مانند عرصه فوتبال نشود!

#فوتبال #سیاست #تفکر #دانایی

@tamadone_novine_islami