به‌سوی تمدن نوین اسلامی
324 subscribers
972 photos
122 videos
38 files
1.91K links
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
Download Telegram
نیمه‌ی شعبان گلِ نرگس شِکُفت
چلچله از شادمانی شب نَخُفت

آبشار یک لحظه آرام شد، نریخت
تا که رازش با گلِ نرگس بگفت

سَرو حیران شد از آن فرّ و جلال
ماه فرو مانده در آن حُسن جمال

#محسن_بلنج

💐💐💐💐💐💐💐💐
@tamadone_novine_islami
اگر تو آمده بودی بهار می‌آمد...

🔻#موسیقی_انتظار

ا🎶🎵🎼🎤🎶🎵

اگر تو آمده بودی بهار می‌آمد
بهار با همه‌ی برگ و بار می‌آمد

اگر تو آمده بودی بهار می‌آمد
زمانه با دل عاشق کنار می‌آمد

هزار شاخه غزل چون انار گل می‌کرد
دل شکسته‌ی ما هم به کار می‌آمد

میلاد مهدی موعود(عج)
"بر همگان مبارک باد"

💐💐💐💐💐💐💐💐
@tamadone_novine_islami

با هم گوش كنيم 👇
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻مهدی موعود و داستانِ انتظار ما...

🔸در کتاب‌های "مُعجمُ‌ البُلدان" و "آثارُ البِلاد و اخبارُ العِباد" نوشته‌اند که شیعیان کاشان در قرن هفتم هر صبح جمعه، اسبی را زین کرده به بیرون از دروازه شهر می‌بردند و انتظار ظهور می‌کشیدند. تاریخ "روضة الصّفا" هم از همین فعل توسط دولت سربداران در سبزوار خبر می‌دهد.

🔸این دیالوگ زیبای محمود دولت‌آبادی (از زبان شیخ حسن جوری) و موسیقی شورانگیز فرهاد فخرالدّینی را در سریال سربداران بشنوید:
《کسی قرار است که بیاید...》

💐💐💐💐💐💐💐💐
@tamadone_novine_islami
💢چالش‌های فراروی گفتمان مهدویت

حجت‌الاسلام حسینعلی رحمتی

🔸ایام ميلاد امام مهدی(ع) فرصت مناسبی است برای اين كه مسئله مهدويت و موعودگرايی با گشودگی و گستردگی بيشتری مورد تامل و بررسی قرارگيرد كه يكی از آنها شناخت چالش‌ها و مسائل فراروی اين موضوع است. در اينجا به چند مورد از اين چالش‌ها اشاره می‌شود:

1- استفاده نابه‌جا از سرمایه مهدویت:
استفاده بی‌رویه و نا‌به‌جا از #مهدويت در هر مسئله‌ای مثل رقابت‌ها یا اختلاف‌های سیاسی، فکری و مانند آن نه تنها بُرد و تاثیر فرهنگ انتظار را کم می‌کند بلکه موجب نقض غرض شده و در واقع استفاده از آن در غیر محل خود است. این کار را می‌توان نوعی کُفران نعمت و جفا در حق گفتمان دینیِ ارزشمندی دانست که امروزه به خوبی می‌تواند به عنوان یک گفتمان نجات‌بخش و امیدآفرین مطرح شود؛ آن هم در دنیایی که خسته از مشکلات و بحران‌های گوناگون است و به دنبال راه برون رفت از این وضعیت می‌گردد. فرهنگ انتظار و باور به ظهورِ #موعود و گسترش عدالت و امید، ذخیره‌ای گران‌قیمت است و مثل هر ذخیره دیگری بایستی از استفاده نابه‌جا و نادرست از آن پرهیز نمود.

2- مسووليت‌گريزی و غلبۀ انتظار منفعلانه:
یکی از انتقادهایی که در زمان‌های مختلف و در عصر حاضر به باورمندانِ مسئله مهدویت می‌شود این است که اعتقاد به ظهور منجی موجب کم‌کاری، مسوولیت‌گریزی و بی‌تعهدی می‌شود. شاید یکی از چیزهایی که مستمسک این گونه منتقدان قرار می‌گیرد تبیین نادرستی است که برخی از ما از مسئله انتظار فرج ارائه می‌کنیم به گونه‌ای که گویی قرار است ما هیچ تلاشی برای رشد و پیشرفت همه جانبه نداشته باشیم و همه مسوولیت‌ها و تعهدات انسانی و دینی خود را به امید ظهور امام مهدی(ع) رها نماییم تا ایشان ظهور کنند و همه مسائل حل شود. بگذریم از این که کسی بخواهد معتقد باشد که باید گناه زیاد شود تا امام ظهور نمایند! روشن است که چنین دیدگاهی هم با روح فرهنگ اسلامی و شیعی سازگار نیست هم با سیره و سنت نبی گرامی اسلام(ص) و خاندان وی.

3- خرافه‌گرایی:
مثل هر باور یا پدیدۀ دینی و غیر دینی دیگر، مسئله امامت و انتظار حضرت #مهدی(ع) هم می‌تواند در طول زمان آغشته به خرافات و مطالب سُست و بی‌مبنا شود. طبیعتاً به هر اندازه که غبار باورهای غیر قطعی، سُست‌مبنا یا غیر معقول و غیر مشروع بر آیینه جمال مهدوی بنشیند تشخیص چهره واقعی آن دشوارتر خواهد شد و از طرف دیگر زمینه برای سوءاستفاده سود جویان و فریب انسان های ساده و صادق فراهم تر می شود.
30 فروردين 1398

🔹نقل از کانالِ اندکی اندیشه
@harahmati

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
استاد خسروپناه:
آیات قرآن مملو از #حکمت است، ولی چون نقل قرآنی هست، می‌گوییم خب ربطی به #حکمت_فلسفی ندارد که این غلط است و همین باعث شده که ما در #تمدن_سازی محروم بشویم.

@tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (114) ⭕️فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی 🔻جایگاه اراده آدمی در زایش‌های تمدنی (7) #پاورقی #تمدن_اسلامی‌ #جستارهای_نظری 🔸تفسیرگرایی دوشاخه شد که یک شاخه آن، رویکردهای فردگرایانه به خود گرفت و روان‌شناسی را توسعه بخشید.…
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (115)

⭕️فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی

🔻جایگاه اراده آدمی در زایش‌های تمدنی (8)

#پاورقی
#تمدن_اسلامی‌
#جستارهای_نظری

🔸۴- ۲) جریان اراده‌ها در تاریخ
بی‌شک #جامعه و #فرهنگ مقدم بر وجود انسان است و محدودیت‌هایی را نسبت به اراده انسان ایجاد می‌کند. انسان به سختی می‌تواند خارج از ساختارهای رسمی آموزشی و نظام علم در جامعه، رشد علمی کند. حتی زندگی روزمره آدمی، محدود به بایسته‌های اجتماعی است. آیا کسی امروزه می‌تواند از غذای سالم[، طیّب] و طبیعی استفاده کند؟ آیا کسی امروزه می‌تواند برتغذیه خویش مدیریت کامل نماید؟ خير! زیرا که اساساً زنجیره تولید غذا، امروزه به دست دولت‌ها و سازمانها افتاده و انسان در این چرخه، مجبور به اطاعت‌پذیری است. با این همه ما معتقد نیستیم که انسان، مانند لیوانی است که جامعه او را پر می‌کند. یا مانند اسفنجی که داخل آب می‌افتد، تمامی وجود انسان را جامعه بگیرد. #دترمینیسم_تاریخی و جبرگرایی مورد قبول نیست.

🔸در مورد وضعیت #تاریخی و #تمدنی، آیا ما مسلوب‌الاراده هستیم یا فقط تحت فشار ساختارها؟ بی‌شک در #نگرش_دینی و تجربه فردی می‌بینیم که انسان در زندگی مسلوب‌الاراده تلقی نمی‌شود. لذا روز قیامت هم شیطان به جهنمیان می‌گوید من از شما سلب اراده نکردم، من تسلطی بر شما نداشتم و فقط شما را تشویق به حرام کردم. در ادبیات قرآنی و تعالیم اسلامی، انسان موجودی است که می‌تواند جامعه را هدایت کند. انبیای الهی و اولیای خدا، سعی در اصلاح جامعه کرده‌اند و حتی وجوب امر به معروف و نهی از منکر، براساس کنترل و هدایت اجتماعی توسط آحاد مردم مشروعیت پیدا کرده است. #فلسفه_بعثت نیز در همین راستا قابل تبیین است و جریان اراده‌های فردی و جمعی در ماهیّت حرکت اجتماعی مهم ارزیابی می‌شوند. درست است که برخی از انسان‌ها، در جریان حرکت اجتماعی، رها و بی‌اراده هستند، اما برخی از انسان‌ها، تاریخ را متحول می‌کنند و توان اثرگذاری در زندگی اجتماعی دارند.
#ادامه_دارد...

🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 124 و 125.

ا—-------------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💢تفاوت نگاه به الگوهای توسعه در غرب و جهان سوم

مهدی مظفرنیا

#الگوها
#تمدن‌سازی
#توسعه_و_پیشرفت

🔸الگوهای توسعه در غرب به دنبال ساختِ جهانِ سومی، ملحق به تاریخ تجدد بود و فهمی از جهان سوم و علت توسعه نیافتگی آن و چیستی توسعه داشت که همان صورت محقق زندگی غربی بود. جهان توسعه یافته می‌دانست که ما خود نمی‌توانیم توسعه بیابیم، لذا در اثر تجربۀ تاریخی هم فهم خود را ارتقا بخشید و هم تئوری‌های خود را تغيير داد و هم برنامه‌ریزی و شاخه‌ها را تکامل داد تا ما بدانیم چگونه باید طی طریق کنیم.

🔸نزاع تئوریک در غرب بر سر توسعه گره خورده با شرایط عملی است، نه اینکه همانند ما به واسطۀ نقد مبانی آنها و رها از بستر عملی به نزاع بپردازند، و به همین سبب الگوهای آن‌ها در شرایط تاریخی متفاوت، متفاوت طرح شده‌اند، نه مانند ما که الگوها را فارغ از شرایط تاریخیِ طرحشان، به مثابه مدل‌های انتزاعی و مطلق مورد بحث و بررسی قرار می‌دهیم و قصد انتخاب و گزینش میان آنها داریم. غرب می‌دانست که چگونه تصویری از ما برای آینده دارد، اما ما هنوز در مدل #ترکیه و #ژاپن_اسلامی و ... گیر کرده‌ایم. او می‌دانست چه انتظاری از ما دارد و قرار است چگونه باشیم واز این رو، در برابر وضع عملی ما و #اتوپیای خود رفت و برگشت می‌نمود تا تئوری و الگوهای خود را بسازد و تغییر دهد. اما ما میان کدام دو وضعیت به ساخت تئوری پیشرفت دست می‌یازیم؟

🔸على‌الظاهر میان نسبت یک طرفۀ علم و جامعه، اشکالی نیست. ولی فکر و اندیشه #توسعه در غرب و تئوری آن در چنین فضایی که ما داریم تولید نشده است. الگوهای توسعه در غرب در اثر #تجربۀ_تاریخی تغییر کرده‌اند؛ این تغییر تاریخی، نه تكامل الگوها بلکه درک شرایط جدید تاریخی جهان و به نسبت آن، فهم دیگری از چیستی و چگونگی توسعه بوده است، و در نهایت، شاخص‌های توسعه در بستر درک توسعه مدام تغییر کرده‌اند و برنامه‌ریزی توسعه را از حوزه‌ی فنی اقتصادی به حوزه فرهنگی اجتماعی و حتی بومی تحوّل داده است. پس تجربه و آزمون آنها با تجربه و آزمون ما متفاوت است؛ تجربه‌ای است که مدام نسبتِ نظر با وضعِ عملی را تنظیم می‌کند، و برای ما بالعکس، تجربه‌ای است که وضعِ عملی را با نظر تنظیم می‌کند.

🔸لذا به مهندسی اجتماعی نزدیکتریم و شاخص‌ها را به‌عنوان افسار جامعه می‌خواهیم، در حالی که شاخص توسعه نه برای تغییر، بلکه ارزیابی وضعِ عملی پیشنهاد شده‌اند. شاخص‌ها همان توسعه نیستند بلکه در پایین‌ترین مرتبۀ نظام معرفتی توسعه برای سنجش‌اند و در صورتی در جای خود قرار دارند که معنای خود را از حقیقت توسعه اخذ کنند و خود منفک از ماهیت توسعه ابزارهایی معلق‌اند. شاخص‌های توسعه برای اندازه‌گیری آنچه که غرب از توسعه، یافته بود و می‌فهمید کارآمد بود، در حالی که ما بالعکس با شاخص به دنبال بافت معنای توسعه‌ایم.

🔹نقل از کانال گفتمان نخبگان علوم انسانی با اندکی ویرایش
@gnoe_ir

ا—-------------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
سبک زندگی طی فرآیندی شکل می‌گیرد که نقطۀ #آغاز، #میانی و #نهایی دارد:
نقطۀ آغاز همان ریشه‌های سبک زندگی،
نقطۀ میانی گزینش‌های افراد
و نقطۀ پایانی اهداف زندگی است.

#سبک_زندگی

@tamadone_novine_isla
⭕️نسبت ما و تمدن غرب در تمدن‌سازی نوین اسلامی

🔻#تمدن_غرب
🔻#تمدن_اسلامی
🔻#تمدن‌سازی_نوین

🔸[در تمدن‌سازی نوین اسلامی،] نسبت ما با تمدن غرب را می‌توان اینطور بیان کرد:
دو ساختمان را می‌توان در نظر گرفت. ساختمانی قدیمی به نام #تمدن_غرب وجود دارد و می‌خواهیم ساختمان جدیدی به نام #تمدن_اسلامی ایجاد کنیم. سه نگاه وجود دارد، یک نگاه این است که کل ساختمان را معدوم کنیم و همه چیز را دور بریزیم. نگاه دیگر این است که همین قالب را انتخاب کنیم و فقط داخل آن را تغییر دهیم. اما نگاه سوم که ما نیز به آن قائل هستیم این است که ساختمان جدیدی بسازیم که با ساختمان اول کاملاً متفاوت است، اما می‌توان از مصالح و ابزار ساختمان قدیم در ساخت ساختمان جدید تا جایی که می‌توانیم استفاده کنیم اما در بستر جدیدی که خودمان داریم که یقیناً چیز جدیدی که می‌سازیم ساختمان قبلی نیست. یک #ساختمان_جدید است با یک طرح متفاوت! "نسبت تمدن غرب و تمدن اسلامی نیز این طور است."

🔹#استاد_جبارپور

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💢آیا تمدن‌سازی یک جریان پروسه‌ای است یا جریانی پروژه‌ای؟

#تمدن‌سازی
#پروسه_یا_پروژه
#دکتر_خسرو_باقری

🔸آیا تمدن‌سازی یک جریان پروسه‌ای است یا جریانی پروژه‌ای؟
بله این سوال بسیار دقیق و خوبی است. یعنی می‌توان تمدن‌سازی را مانند یک پروژه تعریف کرد و به تحقق آن فکر کرد و برای تحققش در تلاش بود، یا یک «فرآیند» یا «#پروسه» است که ابعاد زیادی دارد و ما به آنها تسلط نداریم و خودش باید شکل بگیرد؟

🔸به نظر بنده تمدن پدیده‌ای تلفیق یافته از هر دوی آنهاست، به این معنا که هم ابعاد پروسه‌ای و هم ابعاد پروژه‌ای دارد. بنابراین کسانی که می‌گویند نه ما می‌آییم و تمدن می‌سازیم در فضای پروژه‌ای به #تمدن‌سازی نگاه می‌کنند. و آنها هم که می‌گویند نمی‌توان تمدن ساخت به صورت یک پروسه به موضوع تمدن‌سازی نظر دارند.

🔸#پروژه به این معناست که افرادی آرشیتکت (Architect) گرد هم آیند و برنامه‌ای برای تحقق تمدن اسلامی بریزند. این‌ها گمان می‌کنند می‌توان طرحی داد و بنای تمدن‌سازی اسلامی را مانند یک ساختمان ساخت و محقق کرد. بنده نظرم اول تمدن‌سازی بینابینی خواهد بود.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔺با تشویق و عادت دادنِ کودکان‌مان به مطالعه، برای جامعه‌مان شهروندان آگاه تربیت کنیم.

#کودک_کتاب_مطالعه
#تمدن_سازی_نوین_اسلامی

📚🌹📚🌹📚🌹📚🌹
@tamadone_novine_islami
💢کلیسای ما مسیحیان سوخته بود، او با کمک مسلمانان بازسازی کرد!

🔸آگوست باخوس، نماینده سابق مجلس لبنان [تعریف می‌کند]: زمانی که شهردار [شهرِ] جدیده بودم و به کار وکالت و رسیدگی به مسائل حقوقی شهروندان اشتغال داشتم، به دلیل پیگیری کار اداری اسقف آشوریان به کاخ ریاست جمهوری می‌رفتم. یک روز به امام موسی صدر بر خوردم او با اینکه برای نخستین بار من را می‌دید، به گرمی مرا به آغوش گرفت و گفت: «من تو را از خودت بهتر می‌شناسم، شیعیان ساکن در برج حمود (منطقه مسیحی) به من گفته‌اند تو چگونه آنان را مانند فرزندان خود حمایت می‌کنی و [در دعواهای حقوقی و قضایی] میان آنان و یک مسیحی مارونی فرقی نمی‌گذاری»، سپس شروع کرد به نام بردن از خانواده‌های شیعه آن منطقه و یکایک ایشان را درست می‌شناخت. او ادامه داد: «ما همه باید دست در دست هم بدهیم و با هم برای خدمت مشترک به نزدیکی بین مذاهب و ایجاد زمینه زندگی مشترک میان آنها تلاش کنیم».

🔸چند روز بعد، ناگهان از کلیسای مارمارون در بوشريه سرقتی انجام شد و کلیسا هم به آتش کشیده شد. در حالی که بر تخته سیاه مدرسۀ کلیسا عبارت «لا اله الا الله» را نوشته بودند. این حادثه فضای بسیار مسمومی علیه شیعیان و مسلمانان ایجاد کرد و منطقه را متشنج ساخت. پس از آن امام موسی صدر با من تماس گرفت و از من خواست در شهر ہوشربه (منطقه مسیحی) و در محلی که قرار بود مسجد بسازند به دیدارش بروم. آنجا در حضور جمعیت فراوانی از شیعیان، چنین گفت: «امروز می‌خواهیم پول جمع کنیم، اما هر چه جمع شود، برای ساختن این مسجد و کلیسای مارمارون نصف می‌کنیم.» این کار هوشمندانه او مرهمی بر زخم مسیحیان بود و به سرعت آرامش را به منطقه باز گرداند. چند وقت بعد معلوم شد کسی که این کار را کرده بود، یک مسیحی بوده است که می‌خواسته فتنه به پا کند.

🔸چندی بعد آگاه شدم که ایشان قرار است در کلیسای پدران كبوشین سخنرانی کند، سخنرانی معروف و تاریخی با عنوان "ادیان در خدمت انسان". برای نخستین‌بار در تاریخ یک کلیسا، یک روحانی مسلمان در روز یکشنبه در محراب کلیسا برای مسیحیان موعظه می‌کند و عکس ایشان در زیر صلیب، به‌شکل گسترده منتشر می‌شود. من با او به آنجا رفتم هنگامی که سخنرانی پایان یافت می‌خواستیم برگردیم، که یکی از کشیش‌ها دستم را گرفت و گفت: «این انسان امتداد روح مسیح است.» همواره در نشست‌ها و گفت‌وگو‌هایمان احساس می‌کردیم، او روحی بسیار بزرگ دارد و در اوج است. در او تعصب نبوده است و بین انسان‌ها تفاوت قائل نیست. در سینه، قلبی آکنده از محبت، برادری، بزرگواری و وطن‌دوستی دارد. همان‌گونه که آن پدر روحانی به من گفت و به این دلیل معتقدم مسیحیان هم همان قدر با فقدان او ضرر کردند که شیعیان.


🔹منبع: کتابِ "قدم‌ِ کلیک‌های‌تان بر چشم: منتخبی از یادداشت‌های وبلاگِ نمایندگی مجاز"، اثر محمدرضا زائری، انتشارات آرما، صفحه 50.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔺 #وقتی_برای_اندیشیدن...!

⚡️پیش‌فرض‌های ذهنی ما چگونه شکل گرفته‌اند؟

⚡️اساساً مبتنی بر چه اصول و مبانی می‌اندیشیم؟

⚡️ساختار و دستگاه فکری ما چگونه قوام یافته است؟

@tamadone_novine_islami
💢تجربه تاریخی و تمدنی بزرگ عصر صفوی و شبیه‌سازی امروزی آن (تاسیس - تثبیت - تمدن)

دکتر موسی نجفی

🔸یکی از موضوعات که جریان‌های سیاسی و فکری بیرون از ایران برای تضعیف روحیه ملی مطرح می‌کنند ایجاد "افق تاریک" برای آینده ایران و نسل جوان و ادامه شرایط فعلی است‌؛ از نظر این‌ها تنها یک راه نجات وجود دارد: وابستگی مطلق به غرب.
اما واقعاً شرایط ما با کدام دوره تاریخی می‌تواند شبیه‌سازی شود؟
به نظر من تحولات عصر صفوی از پاره‌ای از جهات می‌تواند برای امروز درس‌آموز باشد. اما چرا؟

🔸آنچه بعد از یک قرن از پایه‌گذاری رسمی شیعی صفوی در اوایل قرن یازدهم‌، میراث شاه عباس اول شد و با درایت و همت او به اوج رسید؛ ثبات و امنیت ملی و شکوفایی اقتصادی و توسعه و خلاقیّت فرهنگی و هنری و علمی بود و همه این‌ها در یک مرکزیّت و هماهنگی و شکوفایی بودند. این اوج و خلاقیّت در فلسفه ملاصدرا و ابتکارات شیخ بهایی و خوشنویسی و هنر علیرضای عباسی و لیاقت و فرماندهی سردار بزرگ امامقلی‌خان و ساخت و توسعه شهرهای بزرگ و باشکوه قابل رویت است. این دوره شکوفایی بعد از دو دوره مهم تاریخی اتفاق افتاد:
#اول: دوره تاسیس و التهاب و انقلابی‌گری شاه اسماعیل اول؛
#دوم: نیم‌قرن دوره ثبات و امنیت و تثبیت نظام دینی دوره شاه طهماسب.

🔸#انقلاب_اسلامی در دوره ثبات و رفتن به طرف #تمدن عظیم اسلامی شیعی می‌تواند از این تجربه مهم همچون "عیار" و راهکار و افق جهت برنامه‌ریزی استفاده کند و البته آسیب‌شناسی خودش را هم داشته باشد؛ فقدان چنین بینشی بخصوص نزد طبقات حامل اندیشه انقلاب یعنی فقدان افق‌گشایی جدید و پویای انقلاب و البته دست‌بسته بودن جلوی لیبرالیسم و تمدن غرب.

🔸نتیجه: بنظر می‌رسد علیرغم بسیاری از کمبودها و آسیب‌ها و سوءمدیریت‌ها که وقایع و تلخی‌های سالهای اخیر را در پی داشته است، اینها نه در "ذات انقلاب" که مسائلی "عرضی و رو بنایی" بوده و علیرغم تحمیل شرایط بد، نوعی شکوفایی تمدنی (بخاطر ازدیاد علم و ثروت و قدرت) بعد از دوران آرامش گونه و ثبات سالیان اخیر دیده می‌شود. این خط و مسیر مهمترین ویژگی" آینده پژوهی انقلاب اسلامی" را ترسیم میکند. این انفتاح و گشودگی از چشم استراتژیست‌های برجسته غرب مثل هنری کیسینجر پنهان نمانده از آن به نام "امپراطوری پارس" نام می‌برد.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
عرضه آثار حجت‌الاسلام دکتر سیدحسین حسینی در #نمایشگاه_کتاب

🔻عنوان و ناشر کتاب‌ها:
🔸 پیامبر وحدت، انتشارات موسسه اطلاعات
🔹 عرفان محمدی، بوستان کتاب؛
🔸 عشق در سه نگاه، انتشارات معارف
🔹 مبادی و مبانی تحلیل سیره نبوی، انتشارات معارف
🔸 انقلاب دینی و ساختارهای اجتماعی، نشر علم
🔹 مبادی دین‌پژوهی، آوای نور تهران
🔸 نهضت تولید علم و کرسی‌های نظریه‌پردازی، آوای نور تهران
🔹 مبادی و مبانی تحلیل انقلاب اسلامی، آوای نور تهران
🔸 تمدن‌پژوهی، جامعه شناسان
🔹 علم دینی و توسعه فرهنگی در کرسی‌های نظریه‌پردازی، جامعه شناسان
🔸 همه من، جامعه شناسان
🔹 دفتر تربیت، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
🔸 مجموعه مقالات همایش تعلیم و تربیت اسلامی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
🔹 نقد در تراز جهانی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

@tamadone_novine_islami
💢مهندسی تمدن نوین اسلامی

#گفت‌وگو_منتخب
#مهندسی_تمدن_نوین_اسلامی
#حجت‌الاسلام_دکتر_مصطفی_جمالی
yon.ir/yjsUe

🔸به گزارش وسائل، حجت‌الاسلام مصطفی جمالی، عضو هیأت علمی فرهنگستان علوم اسلامی که در زمینه تمدن سازی و تمدن اسلامی تحقیقاتی انجام داده اند، در باب مهندسی تمدن نوین اسلامی نظریاتی دارند که در این گفتگو به آنها پرداخته شده است.

🔸ایشان با اشاره به اینکه تمدن با امّت تعریف می‌شود گفت: تنها اندیشه‌ای می‌تواند شکل تمدنی به خود بگیرد که بتواند حول اندیشه خود امّتی را شکل دهد، امتی که هویت واحد و جهت‌گیری واحدی داشته باشد تا در سایه آن بتواند تمامی عرصه‌های حیات اجتماعی خود را ساماندهی کند.

🔹مشروح این گفت‌وگو را در لینک زیر بخوانید:
http://vasael.ir/fa/news/13089
💢نقص فلسفۀ ما این است که این ذهنیّت امتداد سیاسی و اجتماعی ندارد

#فلسفه_مضاف
#نقص_فلسفه_اسلامی
#فلسفه_و_کاربرد_اجتماعی

🔸ما به رنسانس فلسفی یا واژگون کردن اساس فلسفه‌مان احتیاج نداریم. نقص فلسفه‌ی ما این نیست که ذهنی است - فلسفه طبعاً با ذهن و عقل سروکار دارد - نقص فلسفه‌ی ما این است که این ذهنیّت امتداد سیاسی و اجتماعی ندارد. فلسفه‌های غربی برای همه‌ی مسائل زندگی مردم، کم و بیش تکلیفی معیّن میکند: سیستم اجتماعی را معیّن میکند، سیستم سیاسی را معیّن میکند، وضع حکومت را معیّن میکند، کیفیت تعامل مردم با همدیگر را معیّن میکند؛ اما فلسفه‌ی ما به‌طور کلّی در زمینه‌ی ذهنیّاتِ مجرّد باقی میماند و امتداد پیدا نمیکند. شما بیایید این امتداد را تأمین کنید، و این ممکن است؛ کمااین‌که خود توحید یک مبنای فلسفی و یک اندیشه است؛ اما شما ببینید این توحید یک امتداد اجتماعی و سیاسی دارد. «لااله‌الا اللَّه» فقط در تصوّرات و فروض فلسفی و عقلی منحصر و زندانی نمی‌ماند؛ وارد جامعه میشود و تکلیف حاکم را معیّن میکند، تکلیف محکوم را معیّن میکند، تکلیف مردم را معیّن میکند.

🔸میتوان در مبانی موجود فلسفىِ ما نقاط مهمّی را پیدا کرد که اگر گسترش داده شود و تعمیق گردد، جریانهای بسیار فیّاضی را در خارج از محیط ذهنیّت به‌وجود میآورد و تکلیف جامعه و حکومت و اقتصاد را معیّن میکند. دنبال اینها بگردید، این نقاط را مشخّص و رویشان کار کنید؛ آن‌گاه یک دستگاه فلسفی درست کنید. از وحدت وجود، از «بسیط الحقیقة کلّ الاشیاء»، از مبانی ملاّ صدرا، اگر نگوییم از همه‌ی اینها، از بسیاری از اینها - میشود یک دستگاه فلسفىِ اجتماعی، سیاسی و اقتصادی درست کرد؛ فضلاً از آن فلسفه‌های مضاف که آقایان فرمودند: فلسفه‌ی اخلاق، فلسفه‌ی اقتصاد و... و. این، یکی از کارهای اساسی است.

🔹بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعی از نخبگان حوزوی 1382/10/29

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔺کتاب " عرفان سياسی و تمدن‌سازی اسلامی " تأليف جديد سيدمحمدحسين متولی امامی

🔹عرفان سياسی، عرفانی است كه در بستر انقلاب اسلامی بار ديگر شكوفا شد و تنها مسيری است كه ما را وارد عالَم امام و شهدا می‌كند.

🔹تنها اين عرفان است كه امكان تحقق "تمدن نوين اسلامی" را فراهم مينماید و جوان مؤمن انقلابی را در عين حضور سياسی‌اش، در مسير عارفان قرار می‌دهد.

رونمایی در سی‌ و دومین نمايشگاه كتاب تهران/انتشارات كتاب فردا.

@tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (115) ⭕️فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی 🔻جایگاه اراده آدمی در زایش‌های تمدنی (8) #پاورقی #تمدن_اسلامی‌ #جستارهای_نظری 🔸۴- ۲) جریان اراده‌ها در تاریخ بی‌شک #جامعه و #فرهنگ مقدم بر وجود انسان است و محدودیت‌هایی را…
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (116)
فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی

جایگاه اراده آدمی در زایش‌های تمدنی (9)

#پاورقی
#تمدن_اسلامی‌
#جستارهای_نظری

🔸به نظر می‌رسد که اراده انسان مطابق تعالیم دینی متأثر از دو جانب است. یکی از جانب وضعیت فرهنگی و تمدنی حاکم بر زندگی و دیگری از جانب نظام ولایت حاکم بر اراده انسانی. انسان‌ها در هر شرایط فرهنگی و تمدنی که زندگی کنند، تحت تأثیر جبر اجتماعی و محدودیت‌های جمعی قرار می‌گیرند. تمدن‌ها، خنثی و بی اثر نیستند. انسان در درون تمدن‌ها محصور و مورد فشار است. در تمدن مادی، امکان‌های دین‌داری کمتر است و شرایط گناه بیشتر، یعنی برای مؤمنین، زیستن در جامعه غربی، مانند حرکت در سربالایی است. برعکس، تحقق #جامعه_دینی و #تمدن_اسلامی، زیست مؤمنین را آسان می‌کند و امکان‌های گناه را به حداقل می‌رساند. پس نمی‌توان گفت که انسان، در جامعه به آزادی تصرف می‌کند و مختار ما يشاء است. از این جهت، می‌توان گفت که انسان موجودی تاریخ‌مند است. در دل تاریخ‌ زاده می‌شود و به قول هیدگر، به تاریخ خاصی پرتاب شده که دیگران آن را بنا کرده‌اند. انسان موجودی تاریخی است که پیش داشت‌های نظری و باورهای فرهنگی، بستر حرکت او را آفریده و امکان‌های تاریخی، محدوده عملش را مشخص می‌کنند.

🔸در سوی دیگر، اراده انسانی در طول تاریخ هم آزاد نبوده و در مسیر مشخصی به شکوفایی خواهد رسید. تاریخ #حق و #باطل که معلول ارادۀ اولیای الهی و شیطانی است، دو جبهه بزرگ تاریخی را در برابر یک دیگر ایجاد کرده است که اراده‌های خرد انسانی در این دو جهت کلان به جریان می‌افتد. در نگرش شیعی، یک ارادۀ بالاصالة داریم که اراده خداوند است. همۀ اراده‌های انسانی، باقی به اراده الهی است و هیچ کس خارج از قلمرو ولایت تکوینی خداوند قرار ندارد. فاعل بالتبع، همین جهان طبیعت و مادی است که به تبع تصرف فاعل‌های تصرفی، تغییر می‌کند. فاعل تصرفی در جهان تصرف کرده و زیست عالم را متفاوت کرده است. این فاعل‌ها فقط محدود به انسان نیستند و حتی اجنه و جنود شيطان نیز در جهان تصرف می‌کنند. لكن همه این فاعل‌های تصرفی، از فاعل بالاتر از خود پیروی کرده و در واقع تحت تدبیر آنها در حرکت‌اند. نسبت فاعل تصرفی وفاعل تبعی، نسبت تسخیر است و این تسخیر غیر از تصرفی است که علوم غربی در جهان انجام می‌دهند. در نگرش اسلامی، خلقت نظام احسن است و نقصی در آن نیست تا با ابزارسازی و مهار طبیعت ، نظام هستی کامل شود. از این روی، تسخیر به جهت تکامل جهان صورت نمی‌گیرد و جهت رشد وغیّ دارد. غرب می‌خواهد طبیعت را تغییر دهد. فلاسفه بزرگی مثل دکارت در غرب تصريح می‌کنند که پیش از این، رسالت دانشمندان ، تفسیر و تبیین عالم بود، اما امروز رسالت اصلی، تغییر هستی و جهان طبیعت است.
#ادامه_دارد...

🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 125 و 126.

ا—-------------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
جامعه‌ای که اندیشۀ #پیشرفت و #تمدن_سازی را در سر می‌پروراند، به ناچار باید در محضرِ #کتاب زانو بزند و در جست‌وجوی یافتن راه‌های کمال و سعادت و پویایی برآید. بی‌گمان بالندگی فردی و اجتماعی در سایه تلاش، آگاهی، ایمان و عمل فراهم می‌آید و این همه در پرتو کتاب‌های ارزشمند و مفید در جان و اندیشه انسان نفوذ و رسوخ می‌کند.

@tamadone_novine_islami
💢 استقلال فکری چیست؟

🔻استقلال فکری در برابرِ دنباله‌روی فکری

🔸استقلال فکری یعنی اینکه، با عقلمان، کنترلِ باور‌ها، ارزش‌ها، و استنتاج‌های خودمان را در دست بگیریم. هدف تفکر نقادانه این است که افراد یاد بگیرند خودشان به جای خودشان بیندیشند و زمام فرایندهای فکری‌شان را در دست بگیرند.

🔸استقلال فکری مستلزمِ این است که شخص تعهد داشته باشد که باورها را بر اساس دلیل و شاهد، تحلیل و ارزش‌گذاری کند؛ هنگامی که عقل حکم می‌کند بپرسد، هنگامی که عقل حکم می‌کند باور کند، و هنگامی که عقل حکم می‌کند تأیید کند.

🔹برگرفته از کتاب «مفهوم‌ها و ابزارهای تفکر نقادانه».

📌نقل از کانال "تفکر نقادانه":
@sanjeshgaraneh

ا—-------------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami