✅جستاري در فرهنگ و تمدن اسلامي..........✍7⃣ بخش پایانی
#اشاره: در سلسله مطالبی که تحت عنوان "جستاری در فرهنگ و تمدن اسلامی" تا کنون ارائه شده، مطالبی در خصوص تعریف و تبیین مفاهیمی چون: (تاریخ)، (فرهنگ)، (تمدن)، (تجدد) و عناصر تشکيل دهنده فرهنگ و تمدن، و قرابت معنايی این دو واژه و مفهوم طی (6) بخش مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه، بخش هفتم و پایانی این مطلب را به دوستان تقدیم میکنیم.
🔴 #تعريف_تمدن_اسلامي و #محدوده_تاريخی_و_جغرافيايی_آن
#تمدن_اسلامي يا آنچه بعضي به اشتباه تمدن غرب مينامند نامي است که به تمدن شرق همزمان با قرون وسطي اطلاق ميشود. تمدن اسلامي تمدن يک ملت يا نژاد خاص نيست بلکه مقصود، تمدن ملتهاي اسلامي است که عربها، ايرانيان، ترکها و ديگران را شامل مي شود،(1) که به وسيله دين رسمي يعني اسلام و زبان علمي و ادبي يعني عربي با يکديگر متحد شدند.(2) اين تمدن با هنر ايراني و رومي و ساير جوامع ترکيب گرديد و تمدني به نام تمدن اسلامي به وجود آورد.(3) اين تمدن به درجهاي از عظمت و کمال و پهناوري است که آگاهي از همه جنبههاي آن و احاطه بر همه انحاي آن کاري بس دشوار است. با پيدايش اسلام و انتشار سريع و گسترده آن در ميان اقوام و ملل و جلب و جذب فرهنگهاي گوناگون بشري بناي مستحکم و عظيمي از فرهنگ و تمدن انسان پايهگذاري شد که در ايجاد آن ملل و نژادهاي مختلفي سهيم بودند. اين ملل با ارزشها و ملاکهاي نوين اسلامي موفق به ايجاد تمدني شدند که بدان تمدن اسلامي گفته ميشود.
تمدن اسلامي را از لحاظ تاريخي ميتوان به دو دوره تقسيم نمود؛ دوره اول از آغاز دعوت اسلامي و پيدايش اسلام در قرن هفتم ميلادي آغاز شد و تا سقوط بغداد بهدست هلاکو ادامه يافت.(4) دوره دوم با پذيرش اسلام توسط مغولان و ايجاد حکومتهايي مانند صفوي و عثماني تا اواسط قرن 18 ميلادي به طول انجاميد. هريک ازاين دوره ها داراي ويژگيهاي خاصي هستند که آنها را از هم متمايز مي نمايد. منظور از تمدن اسلامي در بحث حاضر دوره اول مي باشد که در زمان امويان در شام وارد دوره پختگي شد و در عصر عباسيان به اوج خود رسيد و مرکز اين تمدن درخشان شهر بغداد در سالهاي (1258 - 750 م) و به روزگار خلافت امويان در اندلس در سالهاي1492 - 755 م بود.(5)
مطالعه در اطلس تاريخ اسلامي و چگونگي انتشار اسلام در جهان نشان مي دهد که : اسلام در طول چند قرن بر بيشتر سرزمينهاي آباد آن روز جهان مسلط شد و قسمت اعظم آسيا، آفريقا و قسمتي از اروپا را تحت سلطه و اقتدار خود درآورد.(6)
آندره ميکل در مورد محدوده جغرافيايي تمدن اسلامي مينويسد:
«يک جغرافيدان عرب در قرون وسطي، روزي تصميم ميگيرد که تعريف مناسبي از سرزمينهاي اسلامي در اطراف دو بيابان ارائه دهد. از اين رو سرزمينها را به دو منطقه ايالات عربي شامل عربستان و سوريه و ايالات غير عربي شامل ايران آن روز تقسيم ميکند. اين تعريف، عليرغم نارساييهاي آن يکي از تقسيمبنديهاي اساسي سرزمينهاي اسلامي است.»(7)
در مرکز از عراق، ايران، افغانستان و در شرق تا چين و هند امتداد داشت. از جانب شمال شرقي تا سمرقند و بخارا و خوارزم تا کوههاي يکي از فرغانه را شامل ميشد.(8)
اين مناطق با فرهنگ و دين مشترکي به هم وصل شده بودند و ساکنان آن خود را عضو تمدن واحد و وسيعي ميدانستند که مرکز روحاني و مذهبي آن مکه و مرکز فرهنگي و سياسياش بغداد بود.(9) اين تمدن بيش از همه تمدنها به علم و دانش اهميت داده و کهن ترين دانشگاههاي جهان را پديد آورده است و با تلفيق علوم گوناگون و افزودن برآنها ميراث عظيم و تکامل يافتهاي را تحويل بشريت داد. با اين اوصاف ميتوان گفت منظور از تمدن اسلامي مجموعه افکار، عقايد، علوم، هنرها و صنايع است که با الهام از آموزه هاي ديني توسط مسلمين پديد آمده است.
#پایان.
—-------------------------------------------------------------------------------------------------
پينوشتها:
1- مجموعه مقالات اولين کنفرانس بين المللي فرهنگ و تمدن اسلامي، ص 191
2- برررسي مختصر فرهنگ و تمدن اسلامي، و.و بار تولد، علي اکبر ديانت، تبريز: ابن سينا، ج اول 1337 ص 7.
3-احمد تاج بخش، تاريخ تمدن و فرهنگ ايران از اسلام تا صفويه، شيراز: نويد شيراز ، ج اول 1381شمسي، ص 99.
4- تاريخ فرهنگ و تمدن اسلامي، زين العابدين قرباني، بي جا، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، بي تا، ص 6
5- نقش پيامبران در تمدن انسان، ص 140
6- علل پيشرفت اسلام و انحطاط مسلمين، زين العابدين قرباني، بي جا، دفتر نشر فرهنگ اسلامي ج پنجم 1374، ص 18 .
7- اسلام و تمدن اسلامي، آندره ميکل، ترجمه حسن فروغي ، تهران ، سمت ، ج اول ،1381 ، ج 1 ، صص 21-20
8- علل پيشرفت اسلام و انحطاط مسلمين، ص 17
9- همان منبع ، ص 16
@tamadone_novine_islami
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
#اشاره: در سلسله مطالبی که تحت عنوان "جستاری در فرهنگ و تمدن اسلامی" تا کنون ارائه شده، مطالبی در خصوص تعریف و تبیین مفاهیمی چون: (تاریخ)، (فرهنگ)، (تمدن)، (تجدد) و عناصر تشکيل دهنده فرهنگ و تمدن، و قرابت معنايی این دو واژه و مفهوم طی (6) بخش مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه، بخش هفتم و پایانی این مطلب را به دوستان تقدیم میکنیم.
🔴 #تعريف_تمدن_اسلامي و #محدوده_تاريخی_و_جغرافيايی_آن
#تمدن_اسلامي يا آنچه بعضي به اشتباه تمدن غرب مينامند نامي است که به تمدن شرق همزمان با قرون وسطي اطلاق ميشود. تمدن اسلامي تمدن يک ملت يا نژاد خاص نيست بلکه مقصود، تمدن ملتهاي اسلامي است که عربها، ايرانيان، ترکها و ديگران را شامل مي شود،(1) که به وسيله دين رسمي يعني اسلام و زبان علمي و ادبي يعني عربي با يکديگر متحد شدند.(2) اين تمدن با هنر ايراني و رومي و ساير جوامع ترکيب گرديد و تمدني به نام تمدن اسلامي به وجود آورد.(3) اين تمدن به درجهاي از عظمت و کمال و پهناوري است که آگاهي از همه جنبههاي آن و احاطه بر همه انحاي آن کاري بس دشوار است. با پيدايش اسلام و انتشار سريع و گسترده آن در ميان اقوام و ملل و جلب و جذب فرهنگهاي گوناگون بشري بناي مستحکم و عظيمي از فرهنگ و تمدن انسان پايهگذاري شد که در ايجاد آن ملل و نژادهاي مختلفي سهيم بودند. اين ملل با ارزشها و ملاکهاي نوين اسلامي موفق به ايجاد تمدني شدند که بدان تمدن اسلامي گفته ميشود.
تمدن اسلامي را از لحاظ تاريخي ميتوان به دو دوره تقسيم نمود؛ دوره اول از آغاز دعوت اسلامي و پيدايش اسلام در قرن هفتم ميلادي آغاز شد و تا سقوط بغداد بهدست هلاکو ادامه يافت.(4) دوره دوم با پذيرش اسلام توسط مغولان و ايجاد حکومتهايي مانند صفوي و عثماني تا اواسط قرن 18 ميلادي به طول انجاميد. هريک ازاين دوره ها داراي ويژگيهاي خاصي هستند که آنها را از هم متمايز مي نمايد. منظور از تمدن اسلامي در بحث حاضر دوره اول مي باشد که در زمان امويان در شام وارد دوره پختگي شد و در عصر عباسيان به اوج خود رسيد و مرکز اين تمدن درخشان شهر بغداد در سالهاي (1258 - 750 م) و به روزگار خلافت امويان در اندلس در سالهاي1492 - 755 م بود.(5)
مطالعه در اطلس تاريخ اسلامي و چگونگي انتشار اسلام در جهان نشان مي دهد که : اسلام در طول چند قرن بر بيشتر سرزمينهاي آباد آن روز جهان مسلط شد و قسمت اعظم آسيا، آفريقا و قسمتي از اروپا را تحت سلطه و اقتدار خود درآورد.(6)
آندره ميکل در مورد محدوده جغرافيايي تمدن اسلامي مينويسد:
«يک جغرافيدان عرب در قرون وسطي، روزي تصميم ميگيرد که تعريف مناسبي از سرزمينهاي اسلامي در اطراف دو بيابان ارائه دهد. از اين رو سرزمينها را به دو منطقه ايالات عربي شامل عربستان و سوريه و ايالات غير عربي شامل ايران آن روز تقسيم ميکند. اين تعريف، عليرغم نارساييهاي آن يکي از تقسيمبنديهاي اساسي سرزمينهاي اسلامي است.»(7)
در مرکز از عراق، ايران، افغانستان و در شرق تا چين و هند امتداد داشت. از جانب شمال شرقي تا سمرقند و بخارا و خوارزم تا کوههاي يکي از فرغانه را شامل ميشد.(8)
اين مناطق با فرهنگ و دين مشترکي به هم وصل شده بودند و ساکنان آن خود را عضو تمدن واحد و وسيعي ميدانستند که مرکز روحاني و مذهبي آن مکه و مرکز فرهنگي و سياسياش بغداد بود.(9) اين تمدن بيش از همه تمدنها به علم و دانش اهميت داده و کهن ترين دانشگاههاي جهان را پديد آورده است و با تلفيق علوم گوناگون و افزودن برآنها ميراث عظيم و تکامل يافتهاي را تحويل بشريت داد. با اين اوصاف ميتوان گفت منظور از تمدن اسلامي مجموعه افکار، عقايد، علوم، هنرها و صنايع است که با الهام از آموزه هاي ديني توسط مسلمين پديد آمده است.
#پایان.
—-------------------------------------------------------------------------------------------------
پينوشتها:
1- مجموعه مقالات اولين کنفرانس بين المللي فرهنگ و تمدن اسلامي، ص 191
2- برررسي مختصر فرهنگ و تمدن اسلامي، و.و بار تولد، علي اکبر ديانت، تبريز: ابن سينا، ج اول 1337 ص 7.
3-احمد تاج بخش، تاريخ تمدن و فرهنگ ايران از اسلام تا صفويه، شيراز: نويد شيراز ، ج اول 1381شمسي، ص 99.
4- تاريخ فرهنگ و تمدن اسلامي، زين العابدين قرباني، بي جا، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، بي تا، ص 6
5- نقش پيامبران در تمدن انسان، ص 140
6- علل پيشرفت اسلام و انحطاط مسلمين، زين العابدين قرباني، بي جا، دفتر نشر فرهنگ اسلامي ج پنجم 1374، ص 18 .
7- اسلام و تمدن اسلامي، آندره ميکل، ترجمه حسن فروغي ، تهران ، سمت ، ج اول ،1381 ، ج 1 ، صص 21-20
8- علل پيشرفت اسلام و انحطاط مسلمين، ص 17
9- همان منبع ، ص 16
@tamadone_novine_islami
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
🔴بازخوانی مانیفیست اصولگرایی..........✍2⃣
✅#اشاره: در شماره قبل به منظور تبیین و روشن شدن درست ماهیت اصولگرایی و بیان شاخصههای آن در ابتداء به بازشناسی اصولگرایی از برخی واژگان و مفاهیم پرداخته شد، این واژگان و مفاهیم عبارت بودند از؛ (خودی و غیرخودی)، (چپ و راست)، (اصولگرایی و محافظهکاری)، (بنیادگرایی)، (واپسگرایی و تحجر)، (افراطگرایی و تندروی)، در ادامه به بررسی اصولگرایی و شاخصههای آن میپردازیم:
✳️ #ماهیت_اصولگرایی_و_شاخصههای_آن
کاملا روشن است که اصولگرایی هم ایدئولوژی، هم راهبرد و هم گفتمان. اصولگرایی، در عین حال که خط تمایز خود را آشکارا با تحجر، واپسگرایی، بنیادگرایی و محافظهکاری اعلام کرده است، پارادایم و خطمشی و الگویی اصلاحطلبانه را که خواهان این است که تغییرات تدریجی به صورت قانونی و مسالمتآمیز انجام شود، در خود جای داده است.
✳️البته بیان این مطالب نباید موجب خطای فاحش در درک و تحلیل مساله اصولگرایی گردد و تصور شود که به دلیل ترکیبی بودن آن فاقد هویت و شناسنامه است، بلکه برعکس، اصولگرایی تلاش میکند با تبیین تفاوتها و افتراقهای خود با سایر مفاهیم و واژگان از مصادره و تفسیر به رای آن جلوگیری کند. در یک نگاه کلی اهم شاخصههای اصولگرایی را میتوان به شرح زیر بیان کرد:
🔸۱) #اعتقاد_به_جامعیت_دین در اداره جامعه
اصولگرایی بر این باور است که اسلام برنامهای جامع و عملی برای اداره جامعه در عصر کنونی دارد. جمهوری اسلامی را بهترین شکل حکومت میداند و معتقد است که اسلام محتوا، و جمهوری شکل و فرم حکومت را بیان کرده است. بر این اساس نه مانند محافظهکاران سنتیخواهان «حکومت اسلامی» است و نه مانند لیبرالها خواستار «جمهوری و دموکراتیک اسلامی»، بلکه براساس همان قرائتی که حضرت امامخمینی فرمودند: «جمهوری اسلامی نه یک کلمه زیاد نه یک کلمه کم. فقط جمهوری اسلامی» را قبول دارد.
🔸۲) #قانونگرایی
اعتقاد و التزام به قانون اساسی به عنوان سند میثاق عمومی ملت و کارکرد قانون در اداره امور را یکی از بایستههای اصولگرایی باید برشمرد. این گفتمان اصل تفکیک قوا را به رسمیت شناخته است و به هیچ وجه اجازه نمیدهد هریک از قوا در کار دیگری مداخله کنند، زیرا نگاه گزینشی به اصول قانون اساسی را به شدت نکوهش مینماید. براساس این اصل است که سلیقهها و گرایشهای شخصی به حاشیه رانده میشود و مهمتر از آن، کشور از سلیقههای فردی نجات مییابد. اصولگرایی بر این باور است که قانون بد از بیقانونی بهتر است.
🔸۳) #مردمسالاری_دینی
هرچند میتوان مردمسالاری دینی را مترادف جمهوری اسلامی دانست، مردمسالاری دینی آشکارا گویای اعتقاد به لوازم مردمسالاری در اداره حکومت است. انتخابات، مشارکت، رقابت، احزاب سیاسی، آزادی، حق اکثریت از جلوههای مهم مردمسالاری است. بنابراین اصولگرایی، که به حق تعیین سرنوشت افراد به دست خودشان معتقد است، با بعضی از افراد و گرایشهایی که به شدت با رای، حق انتخاب کردن، حکومت اکثریت و... مخالفت دارند فاصله دارد و مرزهای خود را روشن میکند.
🔸۴) #شایسته_سالاری
اصولگرایی با تبارگماری، باندبازی، جناحگرایی، قبیلهگرایی و فامیلبازی به شدت مخالفت دارد. این گفتمان معیار عزل و نصبها و واگذاری مسئولیتها را شایستهسالاری براساس تخصص، دانش، تجربه، کاردانی، مدیریت، اهلیت و صلاحیت میداند. اصولگرایی مسئولیتها را به مثابه امانت و ودیعه الهی برمیشمارد و خود را در قبال وظایف محوله در پیشگاه عدل الهی و مردم و نهادهای ذیربط پاسخگو و مسئول میشناسد.
🔸۵) #پذیرش_نظارت_عمومی
اصولگرایی پرسش مردم از مسئولان و پاسخگویی آنها را نه یک وظیفه بلکه حق میداند. تعمیم نظارت عمومی و نهادینه کردن فرهنگ پرسشگری و پاسخگویی را گامی در جهت عمل به آموزههای قرآنی و دینی مبنی بر فریضه امربهمعروف و نهیازمنکر تلقی میکند. بین نقد عملکرد مسئولان با تخریب و مچگیری تفاوت قائل است و بر نقد درونگفتمانی به مثابه راهبردی برای خلاقیت و پویایی گفتمان اصولگرایی تاکید ویژهای دارد.(۱)
#ادامه_دارد...
🔺#منبع: سایت الف
—---------------------------------------------------------------------------------------------—
🔻#پینوشتها:
(۱)ــ عماد افروغ، گفتارهای انتقادی، تهران، سوره مهر، ۱۳۸۵، صص۶۳ــ۱۹ و نیز صص ۴۷۴ــ۴۳۹
🆔 @behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
✅#اشاره: در شماره قبل به منظور تبیین و روشن شدن درست ماهیت اصولگرایی و بیان شاخصههای آن در ابتداء به بازشناسی اصولگرایی از برخی واژگان و مفاهیم پرداخته شد، این واژگان و مفاهیم عبارت بودند از؛ (خودی و غیرخودی)، (چپ و راست)، (اصولگرایی و محافظهکاری)، (بنیادگرایی)، (واپسگرایی و تحجر)، (افراطگرایی و تندروی)، در ادامه به بررسی اصولگرایی و شاخصههای آن میپردازیم:
✳️ #ماهیت_اصولگرایی_و_شاخصههای_آن
کاملا روشن است که اصولگرایی هم ایدئولوژی، هم راهبرد و هم گفتمان. اصولگرایی، در عین حال که خط تمایز خود را آشکارا با تحجر، واپسگرایی، بنیادگرایی و محافظهکاری اعلام کرده است، پارادایم و خطمشی و الگویی اصلاحطلبانه را که خواهان این است که تغییرات تدریجی به صورت قانونی و مسالمتآمیز انجام شود، در خود جای داده است.
✳️البته بیان این مطالب نباید موجب خطای فاحش در درک و تحلیل مساله اصولگرایی گردد و تصور شود که به دلیل ترکیبی بودن آن فاقد هویت و شناسنامه است، بلکه برعکس، اصولگرایی تلاش میکند با تبیین تفاوتها و افتراقهای خود با سایر مفاهیم و واژگان از مصادره و تفسیر به رای آن جلوگیری کند. در یک نگاه کلی اهم شاخصههای اصولگرایی را میتوان به شرح زیر بیان کرد:
🔸۱) #اعتقاد_به_جامعیت_دین در اداره جامعه
اصولگرایی بر این باور است که اسلام برنامهای جامع و عملی برای اداره جامعه در عصر کنونی دارد. جمهوری اسلامی را بهترین شکل حکومت میداند و معتقد است که اسلام محتوا، و جمهوری شکل و فرم حکومت را بیان کرده است. بر این اساس نه مانند محافظهکاران سنتیخواهان «حکومت اسلامی» است و نه مانند لیبرالها خواستار «جمهوری و دموکراتیک اسلامی»، بلکه براساس همان قرائتی که حضرت امامخمینی فرمودند: «جمهوری اسلامی نه یک کلمه زیاد نه یک کلمه کم. فقط جمهوری اسلامی» را قبول دارد.
🔸۲) #قانونگرایی
اعتقاد و التزام به قانون اساسی به عنوان سند میثاق عمومی ملت و کارکرد قانون در اداره امور را یکی از بایستههای اصولگرایی باید برشمرد. این گفتمان اصل تفکیک قوا را به رسمیت شناخته است و به هیچ وجه اجازه نمیدهد هریک از قوا در کار دیگری مداخله کنند، زیرا نگاه گزینشی به اصول قانون اساسی را به شدت نکوهش مینماید. براساس این اصل است که سلیقهها و گرایشهای شخصی به حاشیه رانده میشود و مهمتر از آن، کشور از سلیقههای فردی نجات مییابد. اصولگرایی بر این باور است که قانون بد از بیقانونی بهتر است.
🔸۳) #مردمسالاری_دینی
هرچند میتوان مردمسالاری دینی را مترادف جمهوری اسلامی دانست، مردمسالاری دینی آشکارا گویای اعتقاد به لوازم مردمسالاری در اداره حکومت است. انتخابات، مشارکت، رقابت، احزاب سیاسی، آزادی، حق اکثریت از جلوههای مهم مردمسالاری است. بنابراین اصولگرایی، که به حق تعیین سرنوشت افراد به دست خودشان معتقد است، با بعضی از افراد و گرایشهایی که به شدت با رای، حق انتخاب کردن، حکومت اکثریت و... مخالفت دارند فاصله دارد و مرزهای خود را روشن میکند.
🔸۴) #شایسته_سالاری
اصولگرایی با تبارگماری، باندبازی، جناحگرایی، قبیلهگرایی و فامیلبازی به شدت مخالفت دارد. این گفتمان معیار عزل و نصبها و واگذاری مسئولیتها را شایستهسالاری براساس تخصص، دانش، تجربه، کاردانی، مدیریت، اهلیت و صلاحیت میداند. اصولگرایی مسئولیتها را به مثابه امانت و ودیعه الهی برمیشمارد و خود را در قبال وظایف محوله در پیشگاه عدل الهی و مردم و نهادهای ذیربط پاسخگو و مسئول میشناسد.
🔸۵) #پذیرش_نظارت_عمومی
اصولگرایی پرسش مردم از مسئولان و پاسخگویی آنها را نه یک وظیفه بلکه حق میداند. تعمیم نظارت عمومی و نهادینه کردن فرهنگ پرسشگری و پاسخگویی را گامی در جهت عمل به آموزههای قرآنی و دینی مبنی بر فریضه امربهمعروف و نهیازمنکر تلقی میکند. بین نقد عملکرد مسئولان با تخریب و مچگیری تفاوت قائل است و بر نقد درونگفتمانی به مثابه راهبردی برای خلاقیت و پویایی گفتمان اصولگرایی تاکید ویژهای دارد.(۱)
#ادامه_دارد...
🔺#منبع: سایت الف
—---------------------------------------------------------------------------------------------—
🔻#پینوشتها:
(۱)ــ عماد افروغ، گفتارهای انتقادی، تهران، سوره مهر، ۱۳۸۵، صص۶۳ــ۱۹ و نیز صص ۴۷۴ــ۴۳۹
🆔 @behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
📚 الغدیر؛ کتابی سرتاسر استدلال
#کتاب_الغدیر
yon.ir/zF7wF
✅#اشاره: پنجم اسفندماه ۱۳۹۵جمعی از شاعران مذهبیسرا با رهبر انقلاب دیدار کردند. آقای جعفر عباسی از شاعران آیینی اهل خراسان جنوبی در این دیدار شعری درباره کتاب الغدیر خواندند و حضرت آیتالله خامنهای ضمن تمجید از شعر ایشان، نکاتی را درباره کتاب الغدیر بیان کردند. پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به مناسبت فرارسیدن عید غدیر خم، ضمن انتشار این بخش از بیانات رهبر انقلاب، به مرور اشارات قبلی ایشان به کتاب الغدیر میپردازد.
🔸کتاب «الغدیر» نماد دفاع از امیرالمؤمنین و تشیع است
دربارهی الغدیر، البتّه کمتر در عالم شعر حرف زده شده؛ درحالیکه میدانید، کتاب الغدیر، پایهاش پایهی ادبیّات است یعنی اصلاً اسم کامل کتاب الغدیر، الغدیرفیالکتابوالسّنةوالادب است؛ [یعنی] در شعر تاریخیِ اسلام، مسئلهی غدیر را دنبال میکند و البتّه شرح میدهد. ایشان خب تجسّم و مثال دفاع از تشیّع بود؛ [امّا] شما نگاه کنید در کتاب الغدیر -در این یازده جلد کتابی که ایشان نوشته که البتّه تمام هم نشده- ببینید یک جایش از این توهینهایی که این روسیاههای انگلیسیمآب میکنند وجود دارد؟ همهی این کتاب نگاه کنید؟ او نماد دفاع از تشیّع است. در الغدیر -مرحوم امینی (رضوان اللّه علیه) را که شما ندیده بودید، ما ایشان را مفصّل دیده بودیم؛ در جلسات متعدّد، منبرهایش را من دیده بودم- یک کلمه از این حرفهایی که بعضیها بلدند و خیال میکنند که معنای شیعه بودن این است و بر زبان جاری میکنند، در این کتاب مفصّل یازده جلدی وجود ندارد و [با این حال] نماد دفاع از امیرالمؤمنین و نماد دفاع از تشیّع است؛ استقامت -یعنی در صراط مستقیم حرکت کردن- معنایش این است. البتّه از قبیل ایشان، دیگران هم بودند؛ مرحوم سیّدشرفالدّین عاملی در لبنان و بعضی دیگر از بزرگان هم همینجورند. حالا [این دربارهی] ایشان، چون بحث الغدیر در میان بود. ۱۳۹۵/۱۲/۵
🔸کتاب «الغدیر» وسیله وحدت مسلمین است
دشمن میخواهد مسئلهی غدیر را یک مایهی برادرکشی و جنگ و خونریزی قرار بدهد؛ در حالی که غدیر میتواند وسیلهی ائتلاف و برادری مسلمانها با هم باشد. مرحوم شهید مطهری (رضواناللَّهعلیه) قبل از انقلاب یک مقالهی مفصلی دربارهی کتاب «الغدیر» علامهی امینی نوشتند و ثابت کردند که الغدیر علامهی امینی، وسیلهی وحدت مسلمین است. بعضی خیال میکردند کتاب الغدیر ممکن است مایهی افتراق بشود. ایشان میگوید اگر درست فکر کنیم، درست عمل کنیم و سنجیده پیش برویم، کتاب الغدیر مایهی وحدت دنیای اسلام است. برادران اهل سنت ما هم میتوانند در یک محیط خالی از پیشداوری به منابع غدیر مراجعه کنند؛ یا میپذیرند، یا نمیپذیرند. در هر دو صورت، چه بپذیرند و چه نپذیرند، این معنا مسلّم است که قضیهی غدیر هیچگونه جنگ و دعوای بین پذیرنده و نپذیرنده به وجود نمیآورد و اختلافات را ایجاب نمیکند. برای شیعیان هم همینطور است. شیعیان هم خدا را شکر کنند که از طرف پروردگار به نعمت این اعتقاد و معرفت متنعم شدند. آن برادرهایی هم که این حقیقت را قبول نکردند، یا مراجعه نکردند، یا اطلاع ندارند و یا نتوانستند ذهنهایشان را قانع کنند، آنها هم اعتقادی ندارند. این، اختلاف و درگیری را ایجاب نمیکند. ۱۳۸۵/۱۰/۱۸
🔹متن کامل در👈🏽 yon.ir/SG8mP
ا—--------------------------—ا
@tamadone_novine_islami
#کتاب_الغدیر
yon.ir/zF7wF
✅#اشاره: پنجم اسفندماه ۱۳۹۵جمعی از شاعران مذهبیسرا با رهبر انقلاب دیدار کردند. آقای جعفر عباسی از شاعران آیینی اهل خراسان جنوبی در این دیدار شعری درباره کتاب الغدیر خواندند و حضرت آیتالله خامنهای ضمن تمجید از شعر ایشان، نکاتی را درباره کتاب الغدیر بیان کردند. پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به مناسبت فرارسیدن عید غدیر خم، ضمن انتشار این بخش از بیانات رهبر انقلاب، به مرور اشارات قبلی ایشان به کتاب الغدیر میپردازد.
🔸کتاب «الغدیر» نماد دفاع از امیرالمؤمنین و تشیع است
دربارهی الغدیر، البتّه کمتر در عالم شعر حرف زده شده؛ درحالیکه میدانید، کتاب الغدیر، پایهاش پایهی ادبیّات است یعنی اصلاً اسم کامل کتاب الغدیر، الغدیرفیالکتابوالسّنةوالادب است؛ [یعنی] در شعر تاریخیِ اسلام، مسئلهی غدیر را دنبال میکند و البتّه شرح میدهد. ایشان خب تجسّم و مثال دفاع از تشیّع بود؛ [امّا] شما نگاه کنید در کتاب الغدیر -در این یازده جلد کتابی که ایشان نوشته که البتّه تمام هم نشده- ببینید یک جایش از این توهینهایی که این روسیاههای انگلیسیمآب میکنند وجود دارد؟ همهی این کتاب نگاه کنید؟ او نماد دفاع از تشیّع است. در الغدیر -مرحوم امینی (رضوان اللّه علیه) را که شما ندیده بودید، ما ایشان را مفصّل دیده بودیم؛ در جلسات متعدّد، منبرهایش را من دیده بودم- یک کلمه از این حرفهایی که بعضیها بلدند و خیال میکنند که معنای شیعه بودن این است و بر زبان جاری میکنند، در این کتاب مفصّل یازده جلدی وجود ندارد و [با این حال] نماد دفاع از امیرالمؤمنین و نماد دفاع از تشیّع است؛ استقامت -یعنی در صراط مستقیم حرکت کردن- معنایش این است. البتّه از قبیل ایشان، دیگران هم بودند؛ مرحوم سیّدشرفالدّین عاملی در لبنان و بعضی دیگر از بزرگان هم همینجورند. حالا [این دربارهی] ایشان، چون بحث الغدیر در میان بود. ۱۳۹۵/۱۲/۵
🔸کتاب «الغدیر» وسیله وحدت مسلمین است
دشمن میخواهد مسئلهی غدیر را یک مایهی برادرکشی و جنگ و خونریزی قرار بدهد؛ در حالی که غدیر میتواند وسیلهی ائتلاف و برادری مسلمانها با هم باشد. مرحوم شهید مطهری (رضواناللَّهعلیه) قبل از انقلاب یک مقالهی مفصلی دربارهی کتاب «الغدیر» علامهی امینی نوشتند و ثابت کردند که الغدیر علامهی امینی، وسیلهی وحدت مسلمین است. بعضی خیال میکردند کتاب الغدیر ممکن است مایهی افتراق بشود. ایشان میگوید اگر درست فکر کنیم، درست عمل کنیم و سنجیده پیش برویم، کتاب الغدیر مایهی وحدت دنیای اسلام است. برادران اهل سنت ما هم میتوانند در یک محیط خالی از پیشداوری به منابع غدیر مراجعه کنند؛ یا میپذیرند، یا نمیپذیرند. در هر دو صورت، چه بپذیرند و چه نپذیرند، این معنا مسلّم است که قضیهی غدیر هیچگونه جنگ و دعوای بین پذیرنده و نپذیرنده به وجود نمیآورد و اختلافات را ایجاب نمیکند. برای شیعیان هم همینطور است. شیعیان هم خدا را شکر کنند که از طرف پروردگار به نعمت این اعتقاد و معرفت متنعم شدند. آن برادرهایی هم که این حقیقت را قبول نکردند، یا مراجعه نکردند، یا اطلاع ندارند و یا نتوانستند ذهنهایشان را قانع کنند، آنها هم اعتقادی ندارند. این، اختلاف و درگیری را ایجاب نمیکند. ۱۳۸۵/۱۰/۱۸
🔹متن کامل در👈🏽 yon.ir/SG8mP
ا—--------------------------—ا
@tamadone_novine_islami
Telegram
ا.ع
💢 روشنفکری دینی و مسألهای به نام «نصّ»
#گفتوگو
#دکتر_داود_فیرحی
yon.ir/052he
🔸#اشاره:
اگر به یک اعتبار، سرآغاز نواندیشی و روشنفکری در ایران را به دوره مشروطهخواهی بتوان نسبت داد و اگر مهمترین چالشهای روشنفکری دینی را باید در فقه شیعی و نسبت آن باسیاست جستجو کرد، داود فیرحی بهعنوان کسی که تحصیلات حوزوی و پژوهشهای دانشگاهیاش، پلی بین فقه و سیاست زدهاست، برای گفتوگو در باب کارنامه روشنفکری دینی، بهویژه در حیطۀ تئوکراسی و حکمرانی دینی، گزینۀ بسیار مناسبی میتواند باشد.
🔸او که «تَنبیهالاُمّه و تَنزیهُالملَّه» نائینی را با عنوان "آستانۀ تجدد" شرح کرده است، احاطه کافی به سرچشمههای اسلام سیاسی و نسبت آن با روشنفکری دینی دارد و میتواند جنبههای مغفول عنه این نحله را رمزگشایی کند. نویسنده کتابهایی همچون: قدرت، دانش و مشروعیت در اسلام، فقه و سیاست در ایران معاصر، فقه و حکمرانی حزبی، که امروزه دیگر میتوان به او لقب «نومعتزلی» داد در گفتوگو با احمد حکیمیپور و حسن اکبری بیرق، فارغ و رها از چارچوبهای آکادمیک، نکات تأملبرانگیزی درباره پرونده روشنفکری دینی برای فصلنامه «خاطرات سیاسی» ارائه نمود که شاید برای شمارههای آتی منشأ و زمینهساز مناقشات علمی دیگری نیز باشد.
🔹فایل pdf این گفتوگو👈🏽 yon.ir/jcpRj
ا—--------------------------—ا
@tamadone_novine_islami
#گفتوگو
#دکتر_داود_فیرحی
yon.ir/052he
🔸#اشاره:
اگر به یک اعتبار، سرآغاز نواندیشی و روشنفکری در ایران را به دوره مشروطهخواهی بتوان نسبت داد و اگر مهمترین چالشهای روشنفکری دینی را باید در فقه شیعی و نسبت آن باسیاست جستجو کرد، داود فیرحی بهعنوان کسی که تحصیلات حوزوی و پژوهشهای دانشگاهیاش، پلی بین فقه و سیاست زدهاست، برای گفتوگو در باب کارنامه روشنفکری دینی، بهویژه در حیطۀ تئوکراسی و حکمرانی دینی، گزینۀ بسیار مناسبی میتواند باشد.
🔸او که «تَنبیهالاُمّه و تَنزیهُالملَّه» نائینی را با عنوان "آستانۀ تجدد" شرح کرده است، احاطه کافی به سرچشمههای اسلام سیاسی و نسبت آن با روشنفکری دینی دارد و میتواند جنبههای مغفول عنه این نحله را رمزگشایی کند. نویسنده کتابهایی همچون: قدرت، دانش و مشروعیت در اسلام، فقه و سیاست در ایران معاصر، فقه و حکمرانی حزبی، که امروزه دیگر میتوان به او لقب «نومعتزلی» داد در گفتوگو با احمد حکیمیپور و حسن اکبری بیرق، فارغ و رها از چارچوبهای آکادمیک، نکات تأملبرانگیزی درباره پرونده روشنفکری دینی برای فصلنامه «خاطرات سیاسی» ارائه نمود که شاید برای شمارههای آتی منشأ و زمینهساز مناقشات علمی دیگری نیز باشد.
🔹فایل pdf این گفتوگو👈🏽 yon.ir/jcpRj
ا—--------------------------—ا
@tamadone_novine_islami
Telegram
.
بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢پاسخ به ۱۵ مسئله در به چالش کشیدن «کارآمدی» نظام مدیریت اسلامی (#بخش_اول) 🎙حجت الاسلام دکتر رضا غلامی #چالش_کارآمدی #تمدن_نوین_اسلامی #نظام_مدیریت_اسلامی ✳️حجت الاسلام دکتر رضا غلامی؛ ریاست مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا، در گفتاری ضمن بیان دستاوردهای…
💢پاسخ به ۱۵ مسئله در به چالش کشیدن «کارآمدی» نظام مدیریت اسلامی (#بخش_دوم)
🎙حجت الاسلام دکتر رضا غلامی
#چالش_کارآمدی
#تمدن_نوین_اسلامی
#نظام_مدیریت_اسلامی
🔻#اشاره:
در بخش قبل گفتهشد که حجت الاسلام دکتر رضا غلامی؛ ریاست مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا، در گفتاری ضمن بیان دستاوردهای انقلاب اسلامی به بررسی موانع پیش روی شکلگیری #تمدن_نوین_اسلامی و واقعیت #ناکارآمدی در مسیر حرکت #انقلاب_اسلامی پرداخته است.
ایشان در این مجال با پردهبرداری از پانزده مسأله و مصیبت جوامع اسلامی، روشن میکند که با وجود چنین ناسازگاری جدی و عمیق در جامعه اسلامی، همواره موتورهای بزرگی برای ایجاد مشکل و گرفتاری در جامعه اسلامی روشن است که با رفع یک مشکل و گرفتاری، یک مشکل و گرفتاری تازه خلق میشود.
متن این گفتار بعلت طولانی بودن طی چند بخش تقدیم مخاطبان فرهیختهی کانالِ «بهسوی تمدن نوین اسلامی» میگردد، اینک بخش دوم این گفتار:
🔰 #بخش_دوم_گفتار
2⃣بازگردانی خودباوری از دسترفته میان مسلمانان:
دومین توفیق عظیم انقلاب اسلامی این است که انقلاب توانست خودباوری از دست رفته میان مسلمانان را از طریق یک روشنگری عظیم و بیدارسازی جهان به اسلام بازگرداند. قبل از تولد انقلاب اسلامی، تقریباً یأس همه جهان اسلام را فراگرفته بود و کسی تصور نمیکرد امکان احیاء اسلام به معنای دقیق کلمه و جبران عقب ماندگیها وجود داشته باشد ضمن اینکه عمده مسلمانان مرعوب تمدن غرب بودند و حتی این مرعوبیت آنها را نسبت به حقانیت اسلام به تشکیک انداخته بود. البته برگرداندن خودباوری به دنیای اسلام، مرهون اصلاح تصویر جعلی یا کاریکاتوری از اسلام بود که هم از طریق القائات جریان غربزده، و هم با جهلورزی متحجران قشریگرا در جهان اسلام نهادینه شده بود. یک بحث مهم در اینجا به وحدت جهان اسلام برمیگردد که انقلاب اسلامی از ابتدا منادی آن بوده است؛ بعضی تصور میکنند که طرح وحدتِ جهان اسلام به ویژه با تحولات اخیر جهان اسلام به شکست کشیده شده است، لکن نه تنها مشاهدات بلکه مطالعات ژرف جامعه شناختی در درون دنیای اسلام نشان میدهد که امروز سطح و عمق وحدت امت اسلامی به مراتب از دوران پیش از ظهور انقلاب اسلامی بالاتر است هرچند همچنان عمده دُول اسلامی به دلایلی که اگر فرصت شد به دلایل آن خواهم پرداخت، به وحدتگریزی و وحدت سوزی ادامه میدهند.
3⃣تغییر معادلات مسلط بر جهان:
سومین توفیق عظیم انقلاب اسلامی را باید در تحولات عظیم بینالمللی جستجو کرد. در واقع، انقلاب اسلامی توانست معادلات مسلط بر جهان که از سوی غرب بهویژه دو ابرقدرت آن زمان یعنی آمریکا و شوروی مبتنی بر دکترین «سلطه» دیکته میشد را تغییر دهد. این تغییر معادلات، در شرایطی رخ داد که انقلاب اسلامی به سمت هیچ یک از قدرتهای شرق و غرب گرایش پیدا نکرد و توانست بر اساس عقلانیت اسلامی یک مسیر تازه را در مناسبات جهانی نشاندهد که البته میتوانست حیات جریان نظام سلطه را با خطر جدی روبرو کند. شما به آنچه در این چهل سال رخ دادهاست دقت بفرمایید، انقلاب اسلامی توانست به جز بهذلت کشیدن اسرائیل – به عنوان دشمن درجه یک مسلمانان- نقشه جامع غرب بهویژه آمریکاییها در جنوب شرق آسیا که برای تداوم حیات نظام سرمایهداری فوقالعاده اهمیت دارد را به شکست بکشاند. غرب در این اواخر، تمام توان و آبروی خود را برای تحقق آن نقشه بهمیدان آورد و حتی مجبور شد در یک خودزنی عظیم، داعش را تأسیس کند، اما همه دیدند که قدرت جریان انقلاب اسلامی همه چیز را تغییر داد.
#ادامه_دارد...
https://t.me/tamadone_novine_islami
🎙حجت الاسلام دکتر رضا غلامی
#چالش_کارآمدی
#تمدن_نوین_اسلامی
#نظام_مدیریت_اسلامی
🔻#اشاره:
در بخش قبل گفتهشد که حجت الاسلام دکتر رضا غلامی؛ ریاست مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا، در گفتاری ضمن بیان دستاوردهای انقلاب اسلامی به بررسی موانع پیش روی شکلگیری #تمدن_نوین_اسلامی و واقعیت #ناکارآمدی در مسیر حرکت #انقلاب_اسلامی پرداخته است.
ایشان در این مجال با پردهبرداری از پانزده مسأله و مصیبت جوامع اسلامی، روشن میکند که با وجود چنین ناسازگاری جدی و عمیق در جامعه اسلامی، همواره موتورهای بزرگی برای ایجاد مشکل و گرفتاری در جامعه اسلامی روشن است که با رفع یک مشکل و گرفتاری، یک مشکل و گرفتاری تازه خلق میشود.
متن این گفتار بعلت طولانی بودن طی چند بخش تقدیم مخاطبان فرهیختهی کانالِ «بهسوی تمدن نوین اسلامی» میگردد، اینک بخش دوم این گفتار:
🔰 #بخش_دوم_گفتار
2⃣بازگردانی خودباوری از دسترفته میان مسلمانان:
دومین توفیق عظیم انقلاب اسلامی این است که انقلاب توانست خودباوری از دست رفته میان مسلمانان را از طریق یک روشنگری عظیم و بیدارسازی جهان به اسلام بازگرداند. قبل از تولد انقلاب اسلامی، تقریباً یأس همه جهان اسلام را فراگرفته بود و کسی تصور نمیکرد امکان احیاء اسلام به معنای دقیق کلمه و جبران عقب ماندگیها وجود داشته باشد ضمن اینکه عمده مسلمانان مرعوب تمدن غرب بودند و حتی این مرعوبیت آنها را نسبت به حقانیت اسلام به تشکیک انداخته بود. البته برگرداندن خودباوری به دنیای اسلام، مرهون اصلاح تصویر جعلی یا کاریکاتوری از اسلام بود که هم از طریق القائات جریان غربزده، و هم با جهلورزی متحجران قشریگرا در جهان اسلام نهادینه شده بود. یک بحث مهم در اینجا به وحدت جهان اسلام برمیگردد که انقلاب اسلامی از ابتدا منادی آن بوده است؛ بعضی تصور میکنند که طرح وحدتِ جهان اسلام به ویژه با تحولات اخیر جهان اسلام به شکست کشیده شده است، لکن نه تنها مشاهدات بلکه مطالعات ژرف جامعه شناختی در درون دنیای اسلام نشان میدهد که امروز سطح و عمق وحدت امت اسلامی به مراتب از دوران پیش از ظهور انقلاب اسلامی بالاتر است هرچند همچنان عمده دُول اسلامی به دلایلی که اگر فرصت شد به دلایل آن خواهم پرداخت، به وحدتگریزی و وحدت سوزی ادامه میدهند.
3⃣تغییر معادلات مسلط بر جهان:
سومین توفیق عظیم انقلاب اسلامی را باید در تحولات عظیم بینالمللی جستجو کرد. در واقع، انقلاب اسلامی توانست معادلات مسلط بر جهان که از سوی غرب بهویژه دو ابرقدرت آن زمان یعنی آمریکا و شوروی مبتنی بر دکترین «سلطه» دیکته میشد را تغییر دهد. این تغییر معادلات، در شرایطی رخ داد که انقلاب اسلامی به سمت هیچ یک از قدرتهای شرق و غرب گرایش پیدا نکرد و توانست بر اساس عقلانیت اسلامی یک مسیر تازه را در مناسبات جهانی نشاندهد که البته میتوانست حیات جریان نظام سلطه را با خطر جدی روبرو کند. شما به آنچه در این چهل سال رخ دادهاست دقت بفرمایید، انقلاب اسلامی توانست به جز بهذلت کشیدن اسرائیل – به عنوان دشمن درجه یک مسلمانان- نقشه جامع غرب بهویژه آمریکاییها در جنوب شرق آسیا که برای تداوم حیات نظام سرمایهداری فوقالعاده اهمیت دارد را به شکست بکشاند. غرب در این اواخر، تمام توان و آبروی خود را برای تحقق آن نقشه بهمیدان آورد و حتی مجبور شد در یک خودزنی عظیم، داعش را تأسیس کند، اما همه دیدند که قدرت جریان انقلاب اسلامی همه چیز را تغییر داد.
#ادامه_دارد...
https://t.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr