💢ما خواه ناخواه، گرفتار توابع سوء تمدن تکنولوژیک هستیم
✍یوسفعلی میرشکاک
🔸ما خواه ناخواه، گرفتار توابع سوء تمدن تکنولوژیک هستیم، نه میتوانیم این تمدن را رها کنیم و نه میتوانیم با توابع آن کنار بیاییم، به ناگزیر آنچه را در عرصهی سیاست و صنعت و بوروکراسی لازم میشمریم و به اخذ و اقتباس آن همت میگماریم، در ساحت اخلاق و فرهنگ نفی میکنیم، لاجرم گرفتار تعارضیم و دوپارهگی ناشی از این تعارض خود را در تمام امور فردی و جمعی ما نشان میدهد.
🔸هم از این رو غالباً از راهی که رفتهایم برمیگردیم و دوباره بیدرنگ همان راه را در پیش میگیریم و در این تردد و اضطراب، نه تنها گرفتار «فرصتسوزی» میشویم، بلکه کارهای جزئی و بیاهمیت را مهم جلوه میدهیم و گفتار را کردار تلقی میکنیم و از خودفریبی نیز ابایی نداریم. در کارها شتابزدهایم و گناه شتابزدگی و اهمال خود را به گردن دشمن میاندازیم. ریشهی تمام این مشکلات از آنجاست که میخواهیم عهد با حق تعالی و تقدس را با توفیق دنیوی و شرکت فعال در مدرنیزاسیون جمع کنیم. #مدرنیزاسیون مقتضی از یاد بردن عدل است و حق سبحانه و تعالی ما را به عدل میخواند. از یاد بردن عدل، عین بیعهدی و بدعهدی است و التزام به عهد جز با روی آوردن به عدل صورت نمیبندد. مسلماً هیچکسی را نمیتوان در این میانه مقصر دانست. بدعهدی شایع و رایج در جهان کنونی ناشی از غلبهی عقل تکنیک است و این عقل از شش جهت، مؤمن و کافر را به ورطهی ناگزیری و بیچارگی در انداخته و آنها را به رعایت اقتضائات #تمدن_تکنیکی ملزم میکند.
رسم بدعهدی ایام چو دید ابر بهار
گریهاش بر سمن و سنبل و نسرین آمد
🔸بهرغم بدعهدی ایام، اگر ما «تمنای عهد» با موعود امم را ساحت اصلی وجود خود بدانیم و یقین داشته باشیم که رو به سوی افق ظهور داریم و بکوشیم با تمام توان خود چنان رفتار کنیم که مطلوب اهل بیت عصمت و طهارت (علیهمالسلام) است، توابع سوء تمدن تکنیکی و صدمات آخرالزمان کاهش مییابند، به شرط آنکه بدانیم دوصد گفته چون نیم کردار نیست. دیگر اینکه ما سالهاست تلاش میکنیم آنچه را که #تمدن_مدرن بهجای صورتهای سنتی و مآثر دینی نشانده است، صبغهی اسلامی و انقلابی داده و به اصطلاح «بومی» کنیم. اما اگر قدری در این معنا که چه میکنیم و چرا میکنیم تأمل داشته باشیم، خواهیم دید که حتی از سنن و مآثر خود به سطح آن نظر داریم و در پی تجدید عهد با آنچه بنیاد #تمدن_دینی است نیستیم. یعنی از دین نیز جز با وجه سیاسی و ایدئولوژیک آن کاری نداریم. تجدید عهد با حقیقت اسلام، مستلزم گذشت از خود و موجودیت سیاسی خود است، ما که حتی جرئت اعراض از لغو به خود نمیدهیم (فیالمثل نمیتوانیم از فوتبال چشم بپوشیم) چگونه میخواهیم به عهد قدیم خود برگردیم؟ غرب برای تأسیس #تمدن_مدرن، تمدن سنتی و دینی مبتنی بر مسیحیت را کنار گذاشت، البته نه یکشبه، بلکه طی چند قرن، با دائرمدار کردن فلسفه و علوم جدید، توانست تمدن دینی را به حاشیه براند. ما نیز اگر سودای تأسیس تمدن دینی داریم، باید به خود جرأت بدهیم که نهادهای مدرن را اندکاندک به حاشیه برانیم نه اینکه به آنها صبغهی دینی و انقلابی بدهیم. تجدید عهد با حق و حقیقت مستلزم تخریب و تأسیس توأمان است. به تعبیر لسانالغیب:
به یاد چشم تو خود را خراب خواهم ساخت
بنای عهد قدیم استوار خواهم کرد
🔸اگر از خودبینی خویش اندکی فاصله بگیریم خواهیم دید که گفتار ما مبتنی بر دین است و کردارمان مبتنی بر #مدرنیزاسیون (تجددطلبی) و اگر انصاف بدهیم خواهیم دید که ناخواسته و ندانسته (و گاهی خواسته و دانسته) در ساحت عهد با تجدد قرار داریم.
صراحی میکشم پنهان و مردم دفتر انگارند
عجب گر آتش این زرق در دفتر نمیگیرد
🔹نقل از کانال نخبگان علوم اسلامی
@gnoe_ir
ا--------------------------ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
✍یوسفعلی میرشکاک
🔸ما خواه ناخواه، گرفتار توابع سوء تمدن تکنولوژیک هستیم، نه میتوانیم این تمدن را رها کنیم و نه میتوانیم با توابع آن کنار بیاییم، به ناگزیر آنچه را در عرصهی سیاست و صنعت و بوروکراسی لازم میشمریم و به اخذ و اقتباس آن همت میگماریم، در ساحت اخلاق و فرهنگ نفی میکنیم، لاجرم گرفتار تعارضیم و دوپارهگی ناشی از این تعارض خود را در تمام امور فردی و جمعی ما نشان میدهد.
🔸هم از این رو غالباً از راهی که رفتهایم برمیگردیم و دوباره بیدرنگ همان راه را در پیش میگیریم و در این تردد و اضطراب، نه تنها گرفتار «فرصتسوزی» میشویم، بلکه کارهای جزئی و بیاهمیت را مهم جلوه میدهیم و گفتار را کردار تلقی میکنیم و از خودفریبی نیز ابایی نداریم. در کارها شتابزدهایم و گناه شتابزدگی و اهمال خود را به گردن دشمن میاندازیم. ریشهی تمام این مشکلات از آنجاست که میخواهیم عهد با حق تعالی و تقدس را با توفیق دنیوی و شرکت فعال در مدرنیزاسیون جمع کنیم. #مدرنیزاسیون مقتضی از یاد بردن عدل است و حق سبحانه و تعالی ما را به عدل میخواند. از یاد بردن عدل، عین بیعهدی و بدعهدی است و التزام به عهد جز با روی آوردن به عدل صورت نمیبندد. مسلماً هیچکسی را نمیتوان در این میانه مقصر دانست. بدعهدی شایع و رایج در جهان کنونی ناشی از غلبهی عقل تکنیک است و این عقل از شش جهت، مؤمن و کافر را به ورطهی ناگزیری و بیچارگی در انداخته و آنها را به رعایت اقتضائات #تمدن_تکنیکی ملزم میکند.
رسم بدعهدی ایام چو دید ابر بهار
گریهاش بر سمن و سنبل و نسرین آمد
🔸بهرغم بدعهدی ایام، اگر ما «تمنای عهد» با موعود امم را ساحت اصلی وجود خود بدانیم و یقین داشته باشیم که رو به سوی افق ظهور داریم و بکوشیم با تمام توان خود چنان رفتار کنیم که مطلوب اهل بیت عصمت و طهارت (علیهمالسلام) است، توابع سوء تمدن تکنیکی و صدمات آخرالزمان کاهش مییابند، به شرط آنکه بدانیم دوصد گفته چون نیم کردار نیست. دیگر اینکه ما سالهاست تلاش میکنیم آنچه را که #تمدن_مدرن بهجای صورتهای سنتی و مآثر دینی نشانده است، صبغهی اسلامی و انقلابی داده و به اصطلاح «بومی» کنیم. اما اگر قدری در این معنا که چه میکنیم و چرا میکنیم تأمل داشته باشیم، خواهیم دید که حتی از سنن و مآثر خود به سطح آن نظر داریم و در پی تجدید عهد با آنچه بنیاد #تمدن_دینی است نیستیم. یعنی از دین نیز جز با وجه سیاسی و ایدئولوژیک آن کاری نداریم. تجدید عهد با حقیقت اسلام، مستلزم گذشت از خود و موجودیت سیاسی خود است، ما که حتی جرئت اعراض از لغو به خود نمیدهیم (فیالمثل نمیتوانیم از فوتبال چشم بپوشیم) چگونه میخواهیم به عهد قدیم خود برگردیم؟ غرب برای تأسیس #تمدن_مدرن، تمدن سنتی و دینی مبتنی بر مسیحیت را کنار گذاشت، البته نه یکشبه، بلکه طی چند قرن، با دائرمدار کردن فلسفه و علوم جدید، توانست تمدن دینی را به حاشیه براند. ما نیز اگر سودای تأسیس تمدن دینی داریم، باید به خود جرأت بدهیم که نهادهای مدرن را اندکاندک به حاشیه برانیم نه اینکه به آنها صبغهی دینی و انقلابی بدهیم. تجدید عهد با حق و حقیقت مستلزم تخریب و تأسیس توأمان است. به تعبیر لسانالغیب:
به یاد چشم تو خود را خراب خواهم ساخت
بنای عهد قدیم استوار خواهم کرد
🔸اگر از خودبینی خویش اندکی فاصله بگیریم خواهیم دید که گفتار ما مبتنی بر دین است و کردارمان مبتنی بر #مدرنیزاسیون (تجددطلبی) و اگر انصاف بدهیم خواهیم دید که ناخواسته و ندانسته (و گاهی خواسته و دانسته) در ساحت عهد با تجدد قرار داریم.
صراحی میکشم پنهان و مردم دفتر انگارند
عجب گر آتش این زرق در دفتر نمیگیرد
🔹نقل از کانال نخبگان علوم اسلامی
@gnoe_ir
ا--------------------------ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
💢ما خواه ناخواه، گرفتار توابع سوء تمدن تکنولوژیک هستیم
✍یوسفعلی میرشکاک
#بازنشر
#یادداشت_منتخب
#معایب_تمدن_تکنولوژیک
🔸ما خواه ناخواه، گرفتار توابع سوء تمدن تکنولوژیک هستیم، نه میتوانیم این تمدن را رها کنیم و نه میتوانیم با توابع آن کنار بیاییم، به ناگزیر آنچه را در عرصهی سیاست و صنعت و بوروکراسی لازم میشمریم و به اخذ و اقتباس آن همت میگماریم، در ساحت اخلاق و فرهنگ نفی میکنیم، لاجرم گرفتار تعارضیم و دوپارهگی ناشی از این تعارض خود را در تمام امور فردی و جمعی ما نشان میدهد.
🔸هم از این رو غالباً از راهی که رفتهایم برمیگردیم و دوباره بیدرنگ همان راه را در پیش میگیریم و در این تردد و اضطراب، نه تنها گرفتار «فرصتسوزی» میشویم، بلکه کارهای جزئی و بیاهمیت را مهم جلوه میدهیم و گفتار را کردار تلقی میکنیم و از خودفریبی نیز ابایی نداریم. در کارها شتابزدهایم و گناه شتابزدگی و اهمال خود را به گردن دشمن میاندازیم. ریشهی تمام این مشکلات از آنجاست که میخواهیم عهد با حق تعالی و تقدس را با توفیق دنیوی و شرکت فعال در مدرنیزاسیون جمع کنیم. #مدرنیزاسیون مقتضی از یاد بردن عدل است و حق سبحانه و تعالی ما را به عدل میخواند. از یاد بردن عدل، عین بیعهدی و بدعهدی است و التزام به عهد جز با روی آوردن به عدل صورت نمیبندد. مسلماً هیچکسی را نمیتوان در این میانه مقصر دانست. بدعهدی شایع و رایج در جهان کنونی ناشی از غلبهی عقل تکنیک است و این عقل از شش جهت، مؤمن و کافر را به ورطهی ناگزیری و بیچارگی در انداخته و آنها را به رعایت اقتضائات #تمدن_تکنیکی ملزم میکند.
رسم بدعهدی ایام چو دید ابر بهار
گریهاش بر سمن و سنبل و نسرین آمد
🔸بهرغم بدعهدی ایام، اگر ما «تمنای عهد» با موعود امم را ساحت اصلی وجود خود بدانیم و یقین داشته باشیم که رو به سوی افق ظهور داریم و بکوشیم با تمام توان خود چنان رفتار کنیم که مطلوب اهل بیت عصمت و طهارت (علیهمالسلام) است، توابع سوء تمدن تکنیکی و صدمات آخرالزمان کاهش مییابند، به شرط آنکه بدانیم دوصد گفته چون نیم کردار نیست. دیگر اینکه ما سالهاست تلاش میکنیم آنچه را که #تمدن_مدرن بهجای صورتهای سنتی و مآثر دینی نشانده است، صبغهی اسلامی و انقلابی داده و به اصطلاح «بومی» کنیم. اما اگر قدری در این معنا که چه میکنیم و چرا میکنیم تأمل داشته باشیم، خواهیم دید که حتی از سنن و مآثر خود به سطح آن نظر داریم و در پی تجدید عهد با آنچه بنیاد #تمدن_دینی است نیستیم. یعنی از دین نیز جز با وجه سیاسی و ایدئولوژیک آن کاری نداریم. تجدید عهد با حقیقت اسلام، مستلزم گذشت از خود و موجودیت سیاسی خود است، ما که حتی جرئت اعراض از لغو به خود نمیدهیم (فیالمثل نمیتوانیم از فوتبال چشم بپوشیم) چگونه میخواهیم به عهد قدیم خود برگردیم؟ غرب برای تأسیس #تمدن_مدرن، تمدن سنتی و دینی مبتنی بر مسیحیت را کنار گذاشت، البته نه یکشبه، بلکه طی چند قرن، با دائرمدار کردن فلسفه و علوم جدید، توانست تمدن دینی را به حاشیه براند. ما نیز اگر سودای تأسیس تمدن دینی داریم، باید به خود جرأت بدهیم که نهادهای مدرن را اندکاندک به حاشیه برانیم نه اینکه به آنها صبغهی دینی و انقلابی بدهیم. تجدید عهد با حق و حقیقت مستلزم تخریب و تأسیس توأمان است. به تعبیر لسانالغیب:
به یاد چشم تو خود را خراب خواهم ساخت
بنای عهد قدیم استوار خواهم کرد
🔸اگر از خودبینی خویش اندکی فاصله بگیریم خواهیم دید که گفتار ما مبتنی بر دین است و کردارمان مبتنی بر #مدرنیزاسیون (تجددطلبی) و اگر انصاف بدهیم خواهیم دید که ناخواسته و ندانسته (و گاهی خواسته و دانسته) در ساحت عهد با تجدد قرار داریم.
صراحی میکشم پنهان و مردم دفتر انگارند
عجب گر آتش این زرق در دفتر نمیگیرد
🔹نقل از کانال نخبگان علوم اسلامی
@gnoe_ir
ا--------------------------ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
✍یوسفعلی میرشکاک
#بازنشر
#یادداشت_منتخب
#معایب_تمدن_تکنولوژیک
🔸ما خواه ناخواه، گرفتار توابع سوء تمدن تکنولوژیک هستیم، نه میتوانیم این تمدن را رها کنیم و نه میتوانیم با توابع آن کنار بیاییم، به ناگزیر آنچه را در عرصهی سیاست و صنعت و بوروکراسی لازم میشمریم و به اخذ و اقتباس آن همت میگماریم، در ساحت اخلاق و فرهنگ نفی میکنیم، لاجرم گرفتار تعارضیم و دوپارهگی ناشی از این تعارض خود را در تمام امور فردی و جمعی ما نشان میدهد.
🔸هم از این رو غالباً از راهی که رفتهایم برمیگردیم و دوباره بیدرنگ همان راه را در پیش میگیریم و در این تردد و اضطراب، نه تنها گرفتار «فرصتسوزی» میشویم، بلکه کارهای جزئی و بیاهمیت را مهم جلوه میدهیم و گفتار را کردار تلقی میکنیم و از خودفریبی نیز ابایی نداریم. در کارها شتابزدهایم و گناه شتابزدگی و اهمال خود را به گردن دشمن میاندازیم. ریشهی تمام این مشکلات از آنجاست که میخواهیم عهد با حق تعالی و تقدس را با توفیق دنیوی و شرکت فعال در مدرنیزاسیون جمع کنیم. #مدرنیزاسیون مقتضی از یاد بردن عدل است و حق سبحانه و تعالی ما را به عدل میخواند. از یاد بردن عدل، عین بیعهدی و بدعهدی است و التزام به عهد جز با روی آوردن به عدل صورت نمیبندد. مسلماً هیچکسی را نمیتوان در این میانه مقصر دانست. بدعهدی شایع و رایج در جهان کنونی ناشی از غلبهی عقل تکنیک است و این عقل از شش جهت، مؤمن و کافر را به ورطهی ناگزیری و بیچارگی در انداخته و آنها را به رعایت اقتضائات #تمدن_تکنیکی ملزم میکند.
رسم بدعهدی ایام چو دید ابر بهار
گریهاش بر سمن و سنبل و نسرین آمد
🔸بهرغم بدعهدی ایام، اگر ما «تمنای عهد» با موعود امم را ساحت اصلی وجود خود بدانیم و یقین داشته باشیم که رو به سوی افق ظهور داریم و بکوشیم با تمام توان خود چنان رفتار کنیم که مطلوب اهل بیت عصمت و طهارت (علیهمالسلام) است، توابع سوء تمدن تکنیکی و صدمات آخرالزمان کاهش مییابند، به شرط آنکه بدانیم دوصد گفته چون نیم کردار نیست. دیگر اینکه ما سالهاست تلاش میکنیم آنچه را که #تمدن_مدرن بهجای صورتهای سنتی و مآثر دینی نشانده است، صبغهی اسلامی و انقلابی داده و به اصطلاح «بومی» کنیم. اما اگر قدری در این معنا که چه میکنیم و چرا میکنیم تأمل داشته باشیم، خواهیم دید که حتی از سنن و مآثر خود به سطح آن نظر داریم و در پی تجدید عهد با آنچه بنیاد #تمدن_دینی است نیستیم. یعنی از دین نیز جز با وجه سیاسی و ایدئولوژیک آن کاری نداریم. تجدید عهد با حقیقت اسلام، مستلزم گذشت از خود و موجودیت سیاسی خود است، ما که حتی جرئت اعراض از لغو به خود نمیدهیم (فیالمثل نمیتوانیم از فوتبال چشم بپوشیم) چگونه میخواهیم به عهد قدیم خود برگردیم؟ غرب برای تأسیس #تمدن_مدرن، تمدن سنتی و دینی مبتنی بر مسیحیت را کنار گذاشت، البته نه یکشبه، بلکه طی چند قرن، با دائرمدار کردن فلسفه و علوم جدید، توانست تمدن دینی را به حاشیه براند. ما نیز اگر سودای تأسیس تمدن دینی داریم، باید به خود جرأت بدهیم که نهادهای مدرن را اندکاندک به حاشیه برانیم نه اینکه به آنها صبغهی دینی و انقلابی بدهیم. تجدید عهد با حق و حقیقت مستلزم تخریب و تأسیس توأمان است. به تعبیر لسانالغیب:
به یاد چشم تو خود را خراب خواهم ساخت
بنای عهد قدیم استوار خواهم کرد
🔸اگر از خودبینی خویش اندکی فاصله بگیریم خواهیم دید که گفتار ما مبتنی بر دین است و کردارمان مبتنی بر #مدرنیزاسیون (تجددطلبی) و اگر انصاف بدهیم خواهیم دید که ناخواسته و ندانسته (و گاهی خواسته و دانسته) در ساحت عهد با تجدد قرار داریم.
صراحی میکشم پنهان و مردم دفتر انگارند
عجب گر آتش این زرق در دفتر نمیگیرد
🔹نقل از کانال نخبگان علوم اسلامی
@gnoe_ir
ا--------------------------ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr