به‌سوی تمدن نوین اسلامی
324 subscribers
972 photos
122 videos
38 files
1.91K links
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
Download Telegram
⭕️#یادداشت_منتخب/ مقلد زیاد داریم متفکر کم (بخش اول)

🔻#تفکر_و_تمدن‌سازی
🔻#حجت‌الاسلام_رسول_جعفریان

🔸این کلمه تولید و تسلط آن بر همه چیز، حکایت غریبی است که می تواند زمانه ما را برای آیندگان تا حدی بد تصویر کند. حالا از تولید علم یا تولید تمدن هم صحبت می شود. گویی تصور بر این است که باید کارخانه ای درست کرد تا همان طور که می شود ماشین تولیدکرد، علم را هم تولید کرد. شاید این نشانگر تسلط تمدن بر تفکر هم باشد یا به عبارتی تسلط ماشینیزم بر همه عرصه های زندگی. البته نباید از این کلمات و کاربردها زیاد نگران بود، باید نگران از آن بود که آیا با این تسلط، و زیر سایه و سیطره آنها، تفکر ادامه دارد یا خیر! به نظرم، ما در این روزگار، به اجبار گرفتار فن و صنعت و تمدن و تکنولوژی شده ایم و تمام راه حل را از اینها می طلبیم نه اصل تفکر. حق هم داریم. زیرا در غرب، وقتی تفکر رشد کرد، صنعت و تمدنی را پدید آورد. ما بدون آن تفکر، نیازمند تکنولوژی بودیم و عوض آن که کار تفکر را پیش ببریم، مجبور شدیم کار تکنولوژی را با اقتباس و تقلید پیش ببریم. در نتیجه روز به روز، فاصله میان تفکر و فن برای ما کاهش پیدا کرد. البته این طور نبود که به کلی محو شود، زیرا به حال، تکنولوژی هم بدون تفکر نیست، اما وقتی تفکر اصیل و بازیابی شده وجود نداشت، باید در زمینه تفکر، به همان مشهورات بسنده می کردیم. جامعه ما نیازمند تفکر است. این کار حکومت نیست، کار اندیشمندان و استادان و نخبگان و خلاقان فکری و فیلسوفان است. آنها باید در فضای آزاد فکر کنند و خروجی کار آنها مورد استفاده دستگاه های تمدنی قرار گیرد. همت برای فکر کردن مهم است. مثالی بزنم: ما در مشروطه، وقتی نظام سیاسی غربی آمد، فکر کردیم و نتیجه اش دهها رساله سیاسی شد، اما در دوره پهلوی، که قدرت فکر کردن را از دست داریم، مقلد صرف شدیم و نتوانستیم رساله سیاسی جدی بنگاریم. این در سیاست است، در بقیه موارد هم همین طور است. طبعا در علوم پایه وضع مشکل تر است. حالا داد و فریاد علیه این و آن سودی ندارد. حرف زدن زیاد هم مشکل ما را حل نمی کند. متفکران یا مدعیان تفکر در میان ما، بهتر است فکر کنند و نتیجه فکر خود را عرضه کنند. حکومت هم بهتر است عوض این که بخواهد خودش فکری را تحمیل کند، زمینه حمایت و مراقبت از متفکران و افکار آنها را فراهم سازد. به هر حال، در یک مجموعه، فکری به بار خواهد نشست که پذیرش بیشتری داشته باشد. این پذیرش را نباید دست کم گرفت، مهم است که اندیشه ای بتواند مجموعه را قانع به درستی خود کند و روی تمدن و تکنولوژی اثر بگذارد.
#ادامه_دارد...

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️#یادداشت_منتخب/ مقلد زیاد داریم متفکر کم (بخش پایانی)

🔻#تفکر_و_تمدن‌سازی
🔻#حجت‌الاسلام_رسول_جعفریان

🔸اگر سعدی بتواند شعری بگوید که دهها نمونه اش ضرب المثل میان عامه شود، این یعنی این که اندیشه ای وجود دارد که پذیرفته شده است. در همه علوم چنین است. ما الان، تجربه فکر کردن را به خاطر تقلیدهای مکرر از دست داده ایم. ما فیلسوف مقلد زیاد داریم، اما فیلسوف متفکر یا نداریم یا بسیار اندک است. من دلم می خواهد نگاهی به آثار برگزیده سال در طول این چند دهه بشود، آن وقت معلوم خواهد شد که آثار فکری بسیار اندک است. الان که مقالات علمی پژوهشی موجود را در مجلات دانشگاهی می بینیم، می توانیم مطمئن باشیم که کارهای متفکرانه اندک است. مکاتب فکری روشنی نداریم. بیشتر افراد به گذشته و ادامه دادن مسیرهای قبلی افتخار می کنند. راستش از بس با آدم های متفاوت اندیش هم در افتاده ایم، جرأت فکر کردن هم کم شده است. اگر کسی فکری هم داشته باشد، جرأت ابرازش را ندارد. البته همیشه دولتها و حکومت ها مقصر نیستند. جو جامعه، جورش در حق فکر، کم از حکومتها نیست. در حقیقت یک فاصله عمیق هم بین مجریان و اصحاب تفکر هست. آنها مصالح خود را برای اداره دارند و بیچاره ها آن قدر بحران دارند که به همین جمع و جور کردن هم نمی رسند، در نتیجه، اندیشه و تفکر جدی در نظام فکری و اداری شان راهی ندارد. ما مشکل فکر کردن داریم و بیشترمان گزارش فکر می نویسم یا متون قبلی را حاشیه می زنیم. خاطرم هست وقتی به آقای حسن زاده عرض کردم، آقا شما هم مثل ارسطو یک رساله در سیاست بنویسید! البته شاید این سوال از خامی من بود، اما انتظارم این بود، کسی که فیلسوف است در باره مردم و حقوق آنها چیزی بنویسد. راهی باز کند. این که عرض کردم فیلسوفان ما مقلد هستند به همین دلیل است. برخی مقلد گذشته خودمان برخی مقلد غرب. اصلا آدم هایی که زیاد سرمایه از گذشته دارند، مثل بچه پولدارها، تنبل می شوند. در واقع، این افتخار به گذشته دلیل دارد چون همان آثار قدیم را کافی می دانیم. تقلید از غرب هم دلیل مشابهی دارد. اعتماد به گذشته را از دست داده ایم و آثار فرنگی هم اندیشه ای در درونش دارد که به هر حال سبب علاقه و اقناع مردم نسبت به آنها می شود. اگر چیزی در این میان باشد که جذاب باشد، مردم سراغ آنها خواهند رفت. این سراغ رفتن، امری قاعده مند است. نه با تبلیغ بیجاست نه با زور.
#پایان.

🔹نقل از کانال حجت‌السلام رسول جعفریان
@jafarian1964

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️چرا علم آموزی در کشور ما نهادینه نشده است؟

🔻#تضارب_آراء
🔻#علم‌آموزی_و_تمدن‌سازی
🔻#حجت‌الاسلام_رسول_جعفریان
https://telegram.me/tamadone_novine_islami

🔸شاید یکی از پربسامدترین مفاهیم در مباحث و #نوشته‌های_تمدنی و اجتماعی ما، بویژه در مقایسه میان غرب و شرق، مفهوم «عقب ماندگی»، یافتن علل آن و تلاش برای جبران آن یعنی رسیدن به #پیشرفت و توسعه باشد. در این وضعیت، یکی «ما» هستیم و دیگر «غرب». نسبت این دو به همدیگر، و فاصله عریض و طویل میان آنها، تأمل بسیاری از اندیشمندان و سیاستمداران ما را در پی داشته است. در چند دهه اخیر، با پیشرفتی که در شرق آسیا پیش آمده، یک ابهام دیگر هم بر آنچه بود افزوده شده است. معمولاً گفته می‌شد، غرب و شرق، اما حالا بخشی از شرق، خود را از وضعیت #عقب‌ماندگی قبلی رهانیده و با سرعت در حال رقابت با «غرب» است. با این حال، خاورمیانه و کشورهای پیرامونی آن و نیز افریقا و بخش‌هایی از اِمریکای لاتین، همچنان از عقب‌ماندگی رنج می‌برند، و طبعاً در فکر رهایی از این وضعیت هستند.

🔸متفکران ما چه اندیشه‌ای در این باره داشته اند و چه راه حلی ارائه داده‌اند؟

🔸در این باره، و در طول یک قرن و نیم، صدها هزار صفحه از کتاب و مجله و مقاله نوشته و چاپ شده و بارها و بارها در این باره سخن گفته شده است. #راه_حل‌های اقتصادی، سیاسی، نظامی، اجتماعی، فرهنگی و تربیتی همواره ارائه شده، و بوده‌اند کسانی هم که راه حل‌های ترکیبی ارائه کرده‌اند. این راه‌حل‌ها همواره مورد حمایت اصحاب اندیشه و عمل بوده و دولت‌ها برای اعمال برخی از این راه حل‌ها تلاش کرده‌اند. کمتر دولتی بوده و هست که هوس رسیدن به «#تمدن» را نداشته باشد. از عباس میرزا تا ناصرالدین شاه که سه بار به اروپا رفت که تمدن بیاورد، تا برسد به انقلابیون #مشروطه، که می‌خواستند ایران را نجات دهند، تا صد و ده سال پس از مشروطه، همه در آرزوی این بوده اند که کشوری #پیشرفته داشته باشند.

🔹متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخولنید:
https://goo.gl/i6j4aP

ا—--------------------------—ا
⭕️چرا علم آموزی در کشور ما نهادینه نشده است؟

#تضارب_آراء
#علم‌آموزی_و_تمدن‌سازی
#حجت‌الاسلام_رسول_جعفریان
https://telegram.me/tamadone_novine_islami

🔸شاید یکی از پربسامدترین مفاهیم در مباحث و #نوشته‌های_تمدنی و اجتماعی ما، بویژه در مقایسه میان غرب و شرق، مفهوم «عقب ماندگی»، یافتن علل آن و تلاش برای جبران آن یعنی رسیدن به #پیشرفت و توسعه باشد. در این وضعیت، یکی «ما» هستیم و دیگر «غرب». نسبت این دو به همدیگر، و فاصله عریض و طویل میان آنها، تأمل بسیاری از اندیشمندان و سیاستمداران ما را در پی داشته است. در چند دهه اخیر، با پیشرفتی که در شرق آسیا پیش آمده، یک ابهام دیگر هم بر آنچه بود افزوده شده است. معمولاً گفته می‌شد، غرب و شرق، اما حالا بخشی از شرق، خود را از وضعیت #عقب‌ماندگی قبلی رهانیده و با سرعت در حال رقابت با «غرب» است. با این حال، خاورمیانه و کشورهای پیرامونی آن و نیز افریقا و بخش‌هایی از اِمریکای لاتین، همچنان از عقب‌ماندگی رنج می‌برند، و طبعاً در فکر رهایی از این وضعیت هستند.

🔸متفکران ما چه اندیشه‌ای در این باره داشته اند و چه راه حلی ارائه داده‌اند؟

🔸در این باره، و در طول یک قرن و نیم، صدها هزار صفحه از کتاب و مجله و مقاله نوشته و چاپ شده و بارها و بارها در این باره سخن گفته شده است. #راه_حل‌های اقتصادی، سیاسی، نظامی، اجتماعی، فرهنگی و تربیتی همواره ارائه شده، و بوده‌اند کسانی هم که راه حل‌های ترکیبی ارائه کرده‌اند. این راه‌حل‌ها همواره مورد حمایت اصحاب اندیشه و عمل بوده و دولت‌ها برای اعمال برخی از این راه حل‌ها تلاش کرده‌اند. کمتر دولتی بوده و هست که هوس رسیدن به «#تمدن» را نداشته باشد. از عباس میرزا تا ناصرالدین شاه که سه بار به اروپا رفت که تمدن بیاورد، تا برسد به انقلابیون #مشروطه، که می‌خواستند ایران را نجات دهند، تا صد و ده سال پس از مشروطه، همه در آرزوی این بوده اند که کشوری #پیشرفته داشته باشند.

🔹متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخولنید:
https://goo.gl/i6j4aP

ا—--------------------------—ا
⭕️چرا علم آموزی در کشور ما نهادینه نشده است؟

#تضارب_آراء
#علم‌آموزی_و_تمدن‌سازی
#حجت‌الاسلام_رسول_جعفریان
https://telegram.me/tamadone_novine_islami

🔸شاید یکی از پربسامدترین مفاهیم در مباحث و #نوشته‌های_تمدنی و اجتماعی ما، بویژه در مقایسه میان غرب و شرق، مفهوم «عقب ماندگی»، یافتن علل آن و تلاش برای جبران آن یعنی رسیدن به #پیشرفت و #توسعه باشد. در این وضعیت، یکی «ما» هستیم و دیگر «غرب». نسبت این دو به همدیگر، و فاصله عریض و طویل میان آنها، تأمل بسیاری از اندیشمندان و سیاستمداران ما را درپی داشته است. در چند دهۀ اخیر، با پیشرفتی که در شرق آسیا پیش‌آمده، یک ابهام دیگر هم بر آنچه بود افزوده شده‌است. معمولاً گفته‌می‌شد، غرب و شرق، اما حالا بخشی از شرق، خود را از وضعیت #عقب‌ماندگی قبلی رهانیده و با سرعت در حال رقابت با «غرب» است. با این حال، خاورمیانه و کشورهای پیرامونی آن و نیز آفریقا و بخش‌هایی از آمریکای لاتین، همچنان از عقب‌ماندگی رنج می‌برند، و طبعاً در فکر رهایی از این وضعیت هستند.

🔸متفکران ما چه اندیشه‌ای در این باره داشته‌اند و چه راه‌حلی ارائه داده‌اند؟
در این باره، و در طول یک قرن‌ونیم، صدها‌هزار صفحه از کتاب و مجله و مقاله نوشته و چاپ شده و بارها و بارها در این باره سخن گفته‌شده‌ است. #راه_حل‌های اقتصادی، سیاسی، نظامی، اجتماعی، فرهنگی و تربیتی همواره ارائه شده، و بوده‌اند کسانی هم که راه‌حل‌های ترکیبی ارائه کرده‌اند. این راه‌حل‌ها همواره مورد حمایت اصحاب اندیشه و عمل بوده و دولت‌ها برای اِعمال برخی از این راه‌حل‌ها تلاش کرده‌اند. کمتر دولتی بوده و هست که هوس رسیدن به «#تمدن» را نداشته‌باشد. از عباس میرزا تا ناصرالدین شاه که سه‌بار به اروپا رفت که تمدن بیاورد، تا برسد به انقلابیون #مشروطه، که می‌خواستند ایران را نجات دهند، تا صدوده سال پس از مشروطه، همه در آرزوی این بوده‌اند که کشوری #پیشرفته داشته‌باشند.

🔹متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخولنید:
https://goo.gl/i6j4aP

ا—--------------------------—ا