✅جستاري در فرهنگ و تمدن اسلامي..........✍7⃣ بخش پایانی
#اشاره: در سلسله مطالبی که تحت عنوان "جستاری در فرهنگ و تمدن اسلامی" تا کنون ارائه شده، مطالبی در خصوص تعریف و تبیین مفاهیمی چون: (تاریخ)، (فرهنگ)، (تمدن)، (تجدد) و عناصر تشکيل دهنده فرهنگ و تمدن، و قرابت معنايی این دو واژه و مفهوم طی (6) بخش مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه، بخش هفتم و پایانی این مطلب را به دوستان تقدیم میکنیم.
🔴 #تعريف_تمدن_اسلامي و #محدوده_تاريخی_و_جغرافيايی_آن
#تمدن_اسلامي يا آنچه بعضي به اشتباه تمدن غرب مينامند نامي است که به تمدن شرق همزمان با قرون وسطي اطلاق ميشود. تمدن اسلامي تمدن يک ملت يا نژاد خاص نيست بلکه مقصود، تمدن ملتهاي اسلامي است که عربها، ايرانيان، ترکها و ديگران را شامل مي شود،(1) که به وسيله دين رسمي يعني اسلام و زبان علمي و ادبي يعني عربي با يکديگر متحد شدند.(2) اين تمدن با هنر ايراني و رومي و ساير جوامع ترکيب گرديد و تمدني به نام تمدن اسلامي به وجود آورد.(3) اين تمدن به درجهاي از عظمت و کمال و پهناوري است که آگاهي از همه جنبههاي آن و احاطه بر همه انحاي آن کاري بس دشوار است. با پيدايش اسلام و انتشار سريع و گسترده آن در ميان اقوام و ملل و جلب و جذب فرهنگهاي گوناگون بشري بناي مستحکم و عظيمي از فرهنگ و تمدن انسان پايهگذاري شد که در ايجاد آن ملل و نژادهاي مختلفي سهيم بودند. اين ملل با ارزشها و ملاکهاي نوين اسلامي موفق به ايجاد تمدني شدند که بدان تمدن اسلامي گفته ميشود.
تمدن اسلامي را از لحاظ تاريخي ميتوان به دو دوره تقسيم نمود؛ دوره اول از آغاز دعوت اسلامي و پيدايش اسلام در قرن هفتم ميلادي آغاز شد و تا سقوط بغداد بهدست هلاکو ادامه يافت.(4) دوره دوم با پذيرش اسلام توسط مغولان و ايجاد حکومتهايي مانند صفوي و عثماني تا اواسط قرن 18 ميلادي به طول انجاميد. هريک ازاين دوره ها داراي ويژگيهاي خاصي هستند که آنها را از هم متمايز مي نمايد. منظور از تمدن اسلامي در بحث حاضر دوره اول مي باشد که در زمان امويان در شام وارد دوره پختگي شد و در عصر عباسيان به اوج خود رسيد و مرکز اين تمدن درخشان شهر بغداد در سالهاي (1258 - 750 م) و به روزگار خلافت امويان در اندلس در سالهاي1492 - 755 م بود.(5)
مطالعه در اطلس تاريخ اسلامي و چگونگي انتشار اسلام در جهان نشان مي دهد که : اسلام در طول چند قرن بر بيشتر سرزمينهاي آباد آن روز جهان مسلط شد و قسمت اعظم آسيا، آفريقا و قسمتي از اروپا را تحت سلطه و اقتدار خود درآورد.(6)
آندره ميکل در مورد محدوده جغرافيايي تمدن اسلامي مينويسد:
«يک جغرافيدان عرب در قرون وسطي، روزي تصميم ميگيرد که تعريف مناسبي از سرزمينهاي اسلامي در اطراف دو بيابان ارائه دهد. از اين رو سرزمينها را به دو منطقه ايالات عربي شامل عربستان و سوريه و ايالات غير عربي شامل ايران آن روز تقسيم ميکند. اين تعريف، عليرغم نارساييهاي آن يکي از تقسيمبنديهاي اساسي سرزمينهاي اسلامي است.»(7)
در مرکز از عراق، ايران، افغانستان و در شرق تا چين و هند امتداد داشت. از جانب شمال شرقي تا سمرقند و بخارا و خوارزم تا کوههاي يکي از فرغانه را شامل ميشد.(8)
اين مناطق با فرهنگ و دين مشترکي به هم وصل شده بودند و ساکنان آن خود را عضو تمدن واحد و وسيعي ميدانستند که مرکز روحاني و مذهبي آن مکه و مرکز فرهنگي و سياسياش بغداد بود.(9) اين تمدن بيش از همه تمدنها به علم و دانش اهميت داده و کهن ترين دانشگاههاي جهان را پديد آورده است و با تلفيق علوم گوناگون و افزودن برآنها ميراث عظيم و تکامل يافتهاي را تحويل بشريت داد. با اين اوصاف ميتوان گفت منظور از تمدن اسلامي مجموعه افکار، عقايد، علوم، هنرها و صنايع است که با الهام از آموزه هاي ديني توسط مسلمين پديد آمده است.
#پایان.
—-------------------------------------------------------------------------------------------------
پينوشتها:
1- مجموعه مقالات اولين کنفرانس بين المللي فرهنگ و تمدن اسلامي، ص 191
2- برررسي مختصر فرهنگ و تمدن اسلامي، و.و بار تولد، علي اکبر ديانت، تبريز: ابن سينا، ج اول 1337 ص 7.
3-احمد تاج بخش، تاريخ تمدن و فرهنگ ايران از اسلام تا صفويه، شيراز: نويد شيراز ، ج اول 1381شمسي، ص 99.
4- تاريخ فرهنگ و تمدن اسلامي، زين العابدين قرباني، بي جا، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، بي تا، ص 6
5- نقش پيامبران در تمدن انسان، ص 140
6- علل پيشرفت اسلام و انحطاط مسلمين، زين العابدين قرباني، بي جا، دفتر نشر فرهنگ اسلامي ج پنجم 1374، ص 18 .
7- اسلام و تمدن اسلامي، آندره ميکل، ترجمه حسن فروغي ، تهران ، سمت ، ج اول ،1381 ، ج 1 ، صص 21-20
8- علل پيشرفت اسلام و انحطاط مسلمين، ص 17
9- همان منبع ، ص 16
@tamadone_novine_islami
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
#اشاره: در سلسله مطالبی که تحت عنوان "جستاری در فرهنگ و تمدن اسلامی" تا کنون ارائه شده، مطالبی در خصوص تعریف و تبیین مفاهیمی چون: (تاریخ)، (فرهنگ)، (تمدن)، (تجدد) و عناصر تشکيل دهنده فرهنگ و تمدن، و قرابت معنايی این دو واژه و مفهوم طی (6) بخش مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه، بخش هفتم و پایانی این مطلب را به دوستان تقدیم میکنیم.
🔴 #تعريف_تمدن_اسلامي و #محدوده_تاريخی_و_جغرافيايی_آن
#تمدن_اسلامي يا آنچه بعضي به اشتباه تمدن غرب مينامند نامي است که به تمدن شرق همزمان با قرون وسطي اطلاق ميشود. تمدن اسلامي تمدن يک ملت يا نژاد خاص نيست بلکه مقصود، تمدن ملتهاي اسلامي است که عربها، ايرانيان، ترکها و ديگران را شامل مي شود،(1) که به وسيله دين رسمي يعني اسلام و زبان علمي و ادبي يعني عربي با يکديگر متحد شدند.(2) اين تمدن با هنر ايراني و رومي و ساير جوامع ترکيب گرديد و تمدني به نام تمدن اسلامي به وجود آورد.(3) اين تمدن به درجهاي از عظمت و کمال و پهناوري است که آگاهي از همه جنبههاي آن و احاطه بر همه انحاي آن کاري بس دشوار است. با پيدايش اسلام و انتشار سريع و گسترده آن در ميان اقوام و ملل و جلب و جذب فرهنگهاي گوناگون بشري بناي مستحکم و عظيمي از فرهنگ و تمدن انسان پايهگذاري شد که در ايجاد آن ملل و نژادهاي مختلفي سهيم بودند. اين ملل با ارزشها و ملاکهاي نوين اسلامي موفق به ايجاد تمدني شدند که بدان تمدن اسلامي گفته ميشود.
تمدن اسلامي را از لحاظ تاريخي ميتوان به دو دوره تقسيم نمود؛ دوره اول از آغاز دعوت اسلامي و پيدايش اسلام در قرن هفتم ميلادي آغاز شد و تا سقوط بغداد بهدست هلاکو ادامه يافت.(4) دوره دوم با پذيرش اسلام توسط مغولان و ايجاد حکومتهايي مانند صفوي و عثماني تا اواسط قرن 18 ميلادي به طول انجاميد. هريک ازاين دوره ها داراي ويژگيهاي خاصي هستند که آنها را از هم متمايز مي نمايد. منظور از تمدن اسلامي در بحث حاضر دوره اول مي باشد که در زمان امويان در شام وارد دوره پختگي شد و در عصر عباسيان به اوج خود رسيد و مرکز اين تمدن درخشان شهر بغداد در سالهاي (1258 - 750 م) و به روزگار خلافت امويان در اندلس در سالهاي1492 - 755 م بود.(5)
مطالعه در اطلس تاريخ اسلامي و چگونگي انتشار اسلام در جهان نشان مي دهد که : اسلام در طول چند قرن بر بيشتر سرزمينهاي آباد آن روز جهان مسلط شد و قسمت اعظم آسيا، آفريقا و قسمتي از اروپا را تحت سلطه و اقتدار خود درآورد.(6)
آندره ميکل در مورد محدوده جغرافيايي تمدن اسلامي مينويسد:
«يک جغرافيدان عرب در قرون وسطي، روزي تصميم ميگيرد که تعريف مناسبي از سرزمينهاي اسلامي در اطراف دو بيابان ارائه دهد. از اين رو سرزمينها را به دو منطقه ايالات عربي شامل عربستان و سوريه و ايالات غير عربي شامل ايران آن روز تقسيم ميکند. اين تعريف، عليرغم نارساييهاي آن يکي از تقسيمبنديهاي اساسي سرزمينهاي اسلامي است.»(7)
در مرکز از عراق، ايران، افغانستان و در شرق تا چين و هند امتداد داشت. از جانب شمال شرقي تا سمرقند و بخارا و خوارزم تا کوههاي يکي از فرغانه را شامل ميشد.(8)
اين مناطق با فرهنگ و دين مشترکي به هم وصل شده بودند و ساکنان آن خود را عضو تمدن واحد و وسيعي ميدانستند که مرکز روحاني و مذهبي آن مکه و مرکز فرهنگي و سياسياش بغداد بود.(9) اين تمدن بيش از همه تمدنها به علم و دانش اهميت داده و کهن ترين دانشگاههاي جهان را پديد آورده است و با تلفيق علوم گوناگون و افزودن برآنها ميراث عظيم و تکامل يافتهاي را تحويل بشريت داد. با اين اوصاف ميتوان گفت منظور از تمدن اسلامي مجموعه افکار، عقايد، علوم، هنرها و صنايع است که با الهام از آموزه هاي ديني توسط مسلمين پديد آمده است.
#پایان.
—-------------------------------------------------------------------------------------------------
پينوشتها:
1- مجموعه مقالات اولين کنفرانس بين المللي فرهنگ و تمدن اسلامي، ص 191
2- برررسي مختصر فرهنگ و تمدن اسلامي، و.و بار تولد، علي اکبر ديانت، تبريز: ابن سينا، ج اول 1337 ص 7.
3-احمد تاج بخش، تاريخ تمدن و فرهنگ ايران از اسلام تا صفويه، شيراز: نويد شيراز ، ج اول 1381شمسي، ص 99.
4- تاريخ فرهنگ و تمدن اسلامي، زين العابدين قرباني، بي جا، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، بي تا، ص 6
5- نقش پيامبران در تمدن انسان، ص 140
6- علل پيشرفت اسلام و انحطاط مسلمين، زين العابدين قرباني، بي جا، دفتر نشر فرهنگ اسلامي ج پنجم 1374، ص 18 .
7- اسلام و تمدن اسلامي، آندره ميکل، ترجمه حسن فروغي ، تهران ، سمت ، ج اول ،1381 ، ج 1 ، صص 21-20
8- علل پيشرفت اسلام و انحطاط مسلمين، ص 17
9- همان منبع ، ص 16
@tamadone_novine_islami
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
⭕️نقد و نظری بر #ایدهی_برخورد_تمدنها
🔸ايده برخورد تمدنها از سوي "#ساموئل_هانتينگتون" استاد دانشگاه هاروارد در مقالهاي كه تابستان 1993 در نشريه "روابط خارجي" به چاپ رساند، مطرح گرديد و نقد و تحليلهاي بسياري را برانگيخت و در ميان موافقان و مخالفان اين ايده اهميتي وافر يافت چنان كه خود هانتينگتون اصل آن مقاله را به همراه مجموعهاي از مباحث توضيحي و پاسخ خود به برخي از نقدها و نيز ايضاح هر چه بيشتر منظورش را در #كتابي تحت عنوان "#برخورد_تمدنها_و_بازسازي_نظم_جهاني" به رشته تحرير در آورد.
🔸هانتينگتون بر اين باور است كه در دوران پس از #جنگ_سرد، به جاي تقسيم بندي كشورها برحسب نظام سياسي يا اقتصاديشان، بهتر است كه آنها را به لحاظ فرهنگ و تمدنشان تقسيم بندي كنيم و در همين راستا، وي #تمدن را #بالاترين_سطح_گروه_بندي_فرهنگي مردم ميداند كه افراد بدان احساس تعلّق داشته و هويت خود را با آن تعريف مينمايند و البته اين تعريف هويتي كاملاً راكد و ايستا نبوده و ميتواند مورد تجديد نظر نيز قرار گيرد. اگر هم اختلافاتي در تعريف از فرهنگ و تمدن با مبحث فوق داشته باشيم بالاخره به نظر ميرسد از اهميت اين مفاهيم در جهان پيشارويمان كاسته نخواهد شد.
🔸"#هويت_تمدني به طور روز افزون در آينده اهميت خواهد يافت و جهان تا اندازه زيادي بر اثر كنش و واكنش بين هفت يا هشت تمدن بزرگ شكل خواهد گرفت. اين تمدن ها عبارتند از: تمدن غربي، #تمدن_اسلامي، تمدن كنفوسيوسي، تمدن ژاپني، تمدن هندو، تمدن اسلاوي - ارتدكس، تمدن آمريكاي لاتين و احتمالاً تمدن آفريقايي. مهم ترين درگيري هاي آينده در امتداد #خطوط_گسل_فرهنگي كه اين تمدنها را از هم جدا مي سازد، رخ خواهد داد."
🔻#ادامه_مطلب را در نشانی زیر مطالعه نمایید:
(http://www.glo110.blogfa.com/post-1074.aspx)
@tamadone_novine_islami
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔸ايده برخورد تمدنها از سوي "#ساموئل_هانتينگتون" استاد دانشگاه هاروارد در مقالهاي كه تابستان 1993 در نشريه "روابط خارجي" به چاپ رساند، مطرح گرديد و نقد و تحليلهاي بسياري را برانگيخت و در ميان موافقان و مخالفان اين ايده اهميتي وافر يافت چنان كه خود هانتينگتون اصل آن مقاله را به همراه مجموعهاي از مباحث توضيحي و پاسخ خود به برخي از نقدها و نيز ايضاح هر چه بيشتر منظورش را در #كتابي تحت عنوان "#برخورد_تمدنها_و_بازسازي_نظم_جهاني" به رشته تحرير در آورد.
🔸هانتينگتون بر اين باور است كه در دوران پس از #جنگ_سرد، به جاي تقسيم بندي كشورها برحسب نظام سياسي يا اقتصاديشان، بهتر است كه آنها را به لحاظ فرهنگ و تمدنشان تقسيم بندي كنيم و در همين راستا، وي #تمدن را #بالاترين_سطح_گروه_بندي_فرهنگي مردم ميداند كه افراد بدان احساس تعلّق داشته و هويت خود را با آن تعريف مينمايند و البته اين تعريف هويتي كاملاً راكد و ايستا نبوده و ميتواند مورد تجديد نظر نيز قرار گيرد. اگر هم اختلافاتي در تعريف از فرهنگ و تمدن با مبحث فوق داشته باشيم بالاخره به نظر ميرسد از اهميت اين مفاهيم در جهان پيشارويمان كاسته نخواهد شد.
🔸"#هويت_تمدني به طور روز افزون در آينده اهميت خواهد يافت و جهان تا اندازه زيادي بر اثر كنش و واكنش بين هفت يا هشت تمدن بزرگ شكل خواهد گرفت. اين تمدن ها عبارتند از: تمدن غربي، #تمدن_اسلامي، تمدن كنفوسيوسي، تمدن ژاپني، تمدن هندو، تمدن اسلاوي - ارتدكس، تمدن آمريكاي لاتين و احتمالاً تمدن آفريقايي. مهم ترين درگيري هاي آينده در امتداد #خطوط_گسل_فرهنگي كه اين تمدنها را از هم جدا مي سازد، رخ خواهد داد."
🔻#ادامه_مطلب را در نشانی زیر مطالعه نمایید:
(http://www.glo110.blogfa.com/post-1074.aspx)
@tamadone_novine_islami
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Blogfa
بانک مقالات جهانی شدن Globalization - هانتينگتون و نظريه برخورد تمدن ها - رضا نصيري حامد
بانک مقالات جهانی شدن Globalization - هانتينگتون و نظريه برخورد تمدن ها - رضا نصيري حامد - جامع ترین پایگاه اخبار و مقالات جهاني سازي ( Globalization - العولمة ) و جهان اسلام در ایران
وقوع #انقلاب_اسلامي به معناي آن نيست که #تمدن_اسلامي احيا شده است بلکه انقلاب اسلامي مقدمه احيا تمدن اسلامي است.
@culture1437
اينگونه نيست تمدن اسلامي از يک جايي مثلا آسمان بيايد نزد مسلمانان و اين استعمار هم به خواست خودش در مقابل آن عقب نشيني کند و بعد مسلمانان با فراغت خاطر بنشينند بانکداري و اقتصاد و هنر تمدن اسلامي را بازسازي و #احيا کنند. اين نمي شود و درست عکس اين وضعيت صادق است. اولا استعمار سر جايش نشسته و قدرت آن به مراتب از 200 سال قبل بيشتر شده است، نظام هاي سياسي کشورهاي اسلامي هم به مراتب وابسته تر از دوره هاي قبل بيشتر شده است، نظام هاي سياسي کشورهاي اسلامي هم به مراتب وابسته تر از دوره هاي قبل هستند و هر چند به ظاهر مستقل هستند ولي اکثر رهبران کشورهاي اسلامي لااقل در جنبه #فرهنگي وابستگي دارند.
بله شهيد #آويني هم در يکي ازمقالات خود مي نويسد که کشورگشايان بزرگي نظير اسکندر، چنگيز و ديگران از گذشته تا دنياي جديد کساني امثال هيتلر تلاش کردند جهاني يکپارچه ايجاد کنند ولي نتوانستند اما امروز رسانه ها و نماد اصلي آن يعني تلويزيون در حال شکل دادن يک امپراطوري يکپارچه تحت سيطره صاحبان اين ابزار هستند.
علت آن است که اين رسانه ها و تلويزيون صرفا خودشان نيستند بلکه يک قدرتي پشت سر آنهاست. اين قدرت پشت سر رسانه ها قدرت ناسوتي تمدن غربي است. اين قدرت و قهر تکنيک است که رسانه ها را در
راه ايجاد يک امپراطوري به وسعت تمام کره خاکي ياري مي کنند. #رسانه را ما هم داريم ولي آن قدرت تکنيک را نداريم که رسانه ها ما را پشتيباني کند. تکنيک وقتي مي آيد مي خواهد عالم را يکپارچه کند چرا که
بارزترين جلوه تمدن غربي است و صورت ظاهري تمدن غربي امروز #تکنيک است. رسانه هم از همين قدرت نشات مي گيرد و به اين کل چسبيده و نمادي از آن است و به همين دليل هم قدرتمند بوده و مي تواند تاثيرگذار باشد. ما در بستر تمدن اسلامي بايد اين موضوع را مدنظر داشته باشيم که وقتي مي خواهيم اين قدرت را کنار بزنيم اين يک دفعه حاصل نمي شود و تمدن غربي هم به اين راحتي ها کنار نمي رود. انقلاب هايي لازم است.
📚 وضع شناسی تمدن اسلامی/ دکتر موسی نجفی
🔸🔹🔸🔹🔸🔹
#کانال_تمدن_نوین_اسلامی ↙️
https://telegram.me/culture1437
—---------------------------------------
🆔 @behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
@culture1437
اينگونه نيست تمدن اسلامي از يک جايي مثلا آسمان بيايد نزد مسلمانان و اين استعمار هم به خواست خودش در مقابل آن عقب نشيني کند و بعد مسلمانان با فراغت خاطر بنشينند بانکداري و اقتصاد و هنر تمدن اسلامي را بازسازي و #احيا کنند. اين نمي شود و درست عکس اين وضعيت صادق است. اولا استعمار سر جايش نشسته و قدرت آن به مراتب از 200 سال قبل بيشتر شده است، نظام هاي سياسي کشورهاي اسلامي هم به مراتب وابسته تر از دوره هاي قبل بيشتر شده است، نظام هاي سياسي کشورهاي اسلامي هم به مراتب وابسته تر از دوره هاي قبل هستند و هر چند به ظاهر مستقل هستند ولي اکثر رهبران کشورهاي اسلامي لااقل در جنبه #فرهنگي وابستگي دارند.
بله شهيد #آويني هم در يکي ازمقالات خود مي نويسد که کشورگشايان بزرگي نظير اسکندر، چنگيز و ديگران از گذشته تا دنياي جديد کساني امثال هيتلر تلاش کردند جهاني يکپارچه ايجاد کنند ولي نتوانستند اما امروز رسانه ها و نماد اصلي آن يعني تلويزيون در حال شکل دادن يک امپراطوري يکپارچه تحت سيطره صاحبان اين ابزار هستند.
علت آن است که اين رسانه ها و تلويزيون صرفا خودشان نيستند بلکه يک قدرتي پشت سر آنهاست. اين قدرت پشت سر رسانه ها قدرت ناسوتي تمدن غربي است. اين قدرت و قهر تکنيک است که رسانه ها را در
راه ايجاد يک امپراطوري به وسعت تمام کره خاکي ياري مي کنند. #رسانه را ما هم داريم ولي آن قدرت تکنيک را نداريم که رسانه ها ما را پشتيباني کند. تکنيک وقتي مي آيد مي خواهد عالم را يکپارچه کند چرا که
بارزترين جلوه تمدن غربي است و صورت ظاهري تمدن غربي امروز #تکنيک است. رسانه هم از همين قدرت نشات مي گيرد و به اين کل چسبيده و نمادي از آن است و به همين دليل هم قدرتمند بوده و مي تواند تاثيرگذار باشد. ما در بستر تمدن اسلامي بايد اين موضوع را مدنظر داشته باشيم که وقتي مي خواهيم اين قدرت را کنار بزنيم اين يک دفعه حاصل نمي شود و تمدن غربي هم به اين راحتي ها کنار نمي رود. انقلاب هايي لازم است.
📚 وضع شناسی تمدن اسلامی/ دکتر موسی نجفی
🔸🔹🔸🔹🔸🔹
#کانال_تمدن_نوین_اسلامی ↙️
https://telegram.me/culture1437
—---------------------------------------
🆔 @behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami