⭕️غروب 31 شهریور 1359 به روایت کتاب زمین سوخته
🔻#گزیدهی_کتاب
🔻#غروب_31_شهریور
🔻#هفته_دفاع_مقدس
🔻#کتاب_زمین_سوخته
🔸غروب، چراغهای شهر روشن نمیشود. مردم، انگار که از زمین جوشیده باشند، از خانهها بیرون ریختهاند. صدای رادیوها بلند است. انگار که هجوم هواپیماهای عراقی به کشور، مردم را به همدیگر نزدیک کرده است. همه، بیهیچ آشنائی قبلی، با گرمی از همدیگر استقبال میکنند و هیجانزده از جنگ حرف میزنند و از دفاع و از کوبیدن دشمن:
- سرش را مثل مار میکوبیم!
- کی فکر میکرد که صدام چنین جرئتی داشته باشه!
- مجبور شده که حمله کنه. انقلاب ما عراق را تکان داده!
- منطقه را تکان داده!
🔸هیچ نشانی از دلهره در چهرهها نیست. تیرگی شب تو خیابانها جاری شده است. چراغ اتوموبیلها خاموش است. تو درازای خیابان [امام] خمینی - که همیشه مثل روز روشن بوده است - حتی کورسوی یک شمع هم دیده نمیشود. شرجی کم جانی رو شهر نشسته است. مردم، پشت درها و پنجرهها پرده کشیدهاند. پایههای پُل سفید تو بخار سبکی که از کارون برمیخیزد فرو رفتهاند و پُل، تو تاریکی شب، انگار که رو هوا معلق است. قایقهای موتوری، همه، کنار کارون پهلو گرفتهاند. کارون سیلابی است. صدای وهم آور و گنگ کارون، تو شب ، انگار که تهدید میکند. هیچکس کنار کارون نیست.
🔹کتاب زمین سوخته، نوشتهی احمد محمود، ص21.
#هفته_دفاع_مقدس_گرامی_باد
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔻#گزیدهی_کتاب
🔻#غروب_31_شهریور
🔻#هفته_دفاع_مقدس
🔻#کتاب_زمین_سوخته
🔸غروب، چراغهای شهر روشن نمیشود. مردم، انگار که از زمین جوشیده باشند، از خانهها بیرون ریختهاند. صدای رادیوها بلند است. انگار که هجوم هواپیماهای عراقی به کشور، مردم را به همدیگر نزدیک کرده است. همه، بیهیچ آشنائی قبلی، با گرمی از همدیگر استقبال میکنند و هیجانزده از جنگ حرف میزنند و از دفاع و از کوبیدن دشمن:
- سرش را مثل مار میکوبیم!
- کی فکر میکرد که صدام چنین جرئتی داشته باشه!
- مجبور شده که حمله کنه. انقلاب ما عراق را تکان داده!
- منطقه را تکان داده!
🔸هیچ نشانی از دلهره در چهرهها نیست. تیرگی شب تو خیابانها جاری شده است. چراغ اتوموبیلها خاموش است. تو درازای خیابان [امام] خمینی - که همیشه مثل روز روشن بوده است - حتی کورسوی یک شمع هم دیده نمیشود. شرجی کم جانی رو شهر نشسته است. مردم، پشت درها و پنجرهها پرده کشیدهاند. پایههای پُل سفید تو بخار سبکی که از کارون برمیخیزد فرو رفتهاند و پُل، تو تاریکی شب، انگار که رو هوا معلق است. قایقهای موتوری، همه، کنار کارون پهلو گرفتهاند. کارون سیلابی است. صدای وهم آور و گنگ کارون، تو شب ، انگار که تهدید میکند. هیچکس کنار کارون نیست.
🔹کتاب زمین سوخته، نوشتهی احمد محمود، ص21.
#هفته_دفاع_مقدس_گرامی_باد
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr