⭕️انسان تا وارد جامعه نشود، تکامل پیدا نمیکند
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(99)
فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸#ابن_خلدون هم بحث مفصلی در باب وجود تمدن دارد. وی در قرن هشتم و ابتدای قرن نهم هجری میزیسته و جامعهشناسانی مثل ریتزر، او را جزو اولین جامعهشناسان اسلامی قلمداد کردهاند. ابن خلدون هم معتقد به اصالت جمع واصالت جامعه است. در دوران اخیر، #اقبال_لاهوری هم به همین معنا، بر وجود واقعی جامعه تأکید دارد. اقبال لاهوری میگوید که فرد جزء جدا نشدنی جامعه است و هویت شخصی در فرهنگ جامعه محو میشود.
🔸اقبال رنگ و بوی روشنفکری هم دارد و متأثر از تفکر جامعه شناختی غرب است. وی تصریح میکند: «هر فرد باید به جامعه بپیوندد تا هویت خویش را در نظام اجتماعی محو ساخته و همه عظمت امت را در خود گرد آورد.» میگوید اتفاقاً وقتی جمع کاملی وجود دارد، اگر آدمی بخواهد به تکامل برسد باید وارد جمع شود. خودش را محو کند، در جمع مندک بشود تا رشد کند.
🔸وقتی بحثهای جامعه شناختی غرب در دوران معاصروارد جهان اسلام شد، مرحوم #علامه_طباطبایی یک بحث جدی در «الميزان» پیرامون وجود جامعه مطرح نمود و نحوه وجود جامعه را از باب عقلی و نقلی بررسی کرد. علامه طباطبایی براین باورست که انسان تا وارد جامعه نشود، تکامل پیدا نمیکند. در واقع انسان بالقوه انسان است و فعلیت انسانیت او، بستگی به حضور اجتماعی او دارد. #شهید_مطهری مباحث علامه را در کتاب «جامعه و تاریخ» بسط داد و به نسل حاضر منتقل کرد.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 107 و 108.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(99)
فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸#ابن_خلدون هم بحث مفصلی در باب وجود تمدن دارد. وی در قرن هشتم و ابتدای قرن نهم هجری میزیسته و جامعهشناسانی مثل ریتزر، او را جزو اولین جامعهشناسان اسلامی قلمداد کردهاند. ابن خلدون هم معتقد به اصالت جمع واصالت جامعه است. در دوران اخیر، #اقبال_لاهوری هم به همین معنا، بر وجود واقعی جامعه تأکید دارد. اقبال لاهوری میگوید که فرد جزء جدا نشدنی جامعه است و هویت شخصی در فرهنگ جامعه محو میشود.
🔸اقبال رنگ و بوی روشنفکری هم دارد و متأثر از تفکر جامعه شناختی غرب است. وی تصریح میکند: «هر فرد باید به جامعه بپیوندد تا هویت خویش را در نظام اجتماعی محو ساخته و همه عظمت امت را در خود گرد آورد.» میگوید اتفاقاً وقتی جمع کاملی وجود دارد، اگر آدمی بخواهد به تکامل برسد باید وارد جمع شود. خودش را محو کند، در جمع مندک بشود تا رشد کند.
🔸وقتی بحثهای جامعه شناختی غرب در دوران معاصروارد جهان اسلام شد، مرحوم #علامه_طباطبایی یک بحث جدی در «الميزان» پیرامون وجود جامعه مطرح نمود و نحوه وجود جامعه را از باب عقلی و نقلی بررسی کرد. علامه طباطبایی براین باورست که انسان تا وارد جامعه نشود، تکامل پیدا نمیکند. در واقع انسان بالقوه انسان است و فعلیت انسانیت او، بستگی به حضور اجتماعی او دارد. #شهید_مطهری مباحث علامه را در کتاب «جامعه و تاریخ» بسط داد و به نسل حاضر منتقل کرد.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 107 و 108.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
⭕️شاهد مثالهای علامه طباطبایی از قرآن در خصوص جامعه
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(100)
فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸علامه طباطبایی، اولاً به امکان وجود جامعه میپردازد و بعد از آن، بر وجود جامعه تأکید میکند. ایشان با توجهدادن مخاطب به انحای ترکیبات، از ترکیبی یاد میکند که اجزاء با حفظ امتیازات و خواص خود، صورت نوعی جدیدی پیدا کرده، احکام و آثار نوینی نیز مییابند. علامه میگوید نحوه وجود جامعه هم از این نوع است. بعد از آن، علامه با استفاده از قوانین، احکام و خصوصیاتی که مختص جامعه است و مربوط به کسی نیست و به افراد استناد داده نمیشود، بر وجود جامعه استدلال میکند.
🔸علامه مثالهایی از قرآن میزند تا استقلال جامعه را از طریق منابع نقلی نیز اثبات نماید. مثلا در آیه «ولكل أمة اجل فاذا جاء أجلهم لايستأخرون ساعة» میتوان برای امتها اجل مشخصی در نظر گرفت و از این روی، باید وجودی مستقل از افراد داشته باشند. هم چنین در آیه «ولاتسب الذين يدعون من دون الله فيسب الله عدوا بغیر علم» توهین به خدایان آنها نکنید، به خدای شما توهین میکنند. بعد قرآن میفرماید: «كذلک زينا لكن امة عملهم» که شاهدی دیگر بر وجود جامعه است؛ یعنی زینت عمل را به خود جامعه نسبت داده است، چراکه قرآن معتقد است که جامعه هم دارای عمل است.
🔸آیات دیگری نیز شاهد مثال علامه طباطبایی برای وجود جامعه است؛ قرآن جامعه را دارای سرنوشت مشترک، نامه عمل مشترک، فهم و شعور، طاعت و عصیان میداند. این آیات به صراحت بر وجود سرنوشت و تقدیر برای جامعه تأکید میکنند: سوره اعراف، آیه ۳۴؛ سوره جاثیه، آیه ۲۸ سوره انعام، آیه ۱۰۸؛ سوره مائده، آیه ۶۶؛ سوره آل عمران، آیه ۱۱۳؛ سوره غافر، آیه ۵ سوره یونس، آیه ۴۷.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 108 و 109.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(100)
فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸علامه طباطبایی، اولاً به امکان وجود جامعه میپردازد و بعد از آن، بر وجود جامعه تأکید میکند. ایشان با توجهدادن مخاطب به انحای ترکیبات، از ترکیبی یاد میکند که اجزاء با حفظ امتیازات و خواص خود، صورت نوعی جدیدی پیدا کرده، احکام و آثار نوینی نیز مییابند. علامه میگوید نحوه وجود جامعه هم از این نوع است. بعد از آن، علامه با استفاده از قوانین، احکام و خصوصیاتی که مختص جامعه است و مربوط به کسی نیست و به افراد استناد داده نمیشود، بر وجود جامعه استدلال میکند.
🔸علامه مثالهایی از قرآن میزند تا استقلال جامعه را از طریق منابع نقلی نیز اثبات نماید. مثلا در آیه «ولكل أمة اجل فاذا جاء أجلهم لايستأخرون ساعة» میتوان برای امتها اجل مشخصی در نظر گرفت و از این روی، باید وجودی مستقل از افراد داشته باشند. هم چنین در آیه «ولاتسب الذين يدعون من دون الله فيسب الله عدوا بغیر علم» توهین به خدایان آنها نکنید، به خدای شما توهین میکنند. بعد قرآن میفرماید: «كذلک زينا لكن امة عملهم» که شاهدی دیگر بر وجود جامعه است؛ یعنی زینت عمل را به خود جامعه نسبت داده است، چراکه قرآن معتقد است که جامعه هم دارای عمل است.
🔸آیات دیگری نیز شاهد مثال علامه طباطبایی برای وجود جامعه است؛ قرآن جامعه را دارای سرنوشت مشترک، نامه عمل مشترک، فهم و شعور، طاعت و عصیان میداند. این آیات به صراحت بر وجود سرنوشت و تقدیر برای جامعه تأکید میکنند: سوره اعراف، آیه ۳۴؛ سوره جاثیه، آیه ۲۸ سوره انعام، آیه ۱۰۸؛ سوره مائده، آیه ۶۶؛ سوره آل عمران، آیه ۱۱۳؛ سوره غافر، آیه ۵ سوره یونس، آیه ۴۷.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 108 و 109.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
⭕️شاهد مثالهای علامه طباطبایی از قرآن در خصوص جامعه جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(100) فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی #پاورقی #تمدن_اسلامی #جستارهای_نظری 🔸علامه طباطبایی، اولاً به امکان وجود جامعه میپردازد و بعد از آن، بر وجود جامعه تأکید…
قابل توجه مخاطبین فرهیختهی کانالِ "بهسوی تمدن نوین اسلامی"، تا کنون موفق شدهایم نیمی از کتاب «جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی» تألیفِ حجتالاسلام دکتر سید محمد حسین متولی امامی را در 100 شماره بصورت #پاورقی برای مطالعهی همراهان گرامی در این کانال منتشر کنیم.
انشاءالله امروز با انتشار شماره 101 این #پاورقی، سعی خواهیم کرد بهتدریج، نیمهی دوم این کتاب را برای استفادهی دنبال کنندگان مطالب آن منتشر کنیم.
علاقهمندان میتوانند از طریق #هشتک زیر به شمارههای قبلی این پاورقی دسترسی پیدا کنند:
👈🏽 #جستارهای_نظری
@tamadone_novine_islami
goo.gl/oLT84q
👇🏼👇🏼👇🏼
انشاءالله امروز با انتشار شماره 101 این #پاورقی، سعی خواهیم کرد بهتدریج، نیمهی دوم این کتاب را برای استفادهی دنبال کنندگان مطالب آن منتشر کنیم.
علاقهمندان میتوانند از طریق #هشتک زیر به شمارههای قبلی این پاورقی دسترسی پیدا کنند:
👈🏽 #جستارهای_نظری
@tamadone_novine_islami
goo.gl/oLT84q
👇🏼👇🏼👇🏼
بهسوی تمدن نوین اسلامی
قابل توجه مخاطبین فرهیختهی کانالِ "بهسوی تمدن نوین اسلامی"، تا کنون موفق شدهایم نیمی از کتاب «جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی» تألیفِ حجتالاسلام دکتر سید محمد حسین متولی امامی را در 100 شماره بصورت #پاورقی برای مطالعهی همراهان گرامی در این کانال…
⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(101)
🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
✅ روح جمعی حاصل ورود انسان به جامعه است
🔸#شهید_مطهری با بسط کلام علامه میگوید در جامعه و تعاون اجتماعی، #ترکیب_ارواح رخ میدهد. روحها با هم ترکیب شده، یک هدف مشترک پیدا کرده است، روح انسانها با هم ترکیب جدیدی ایجاد میکنند. مثلاً همه ما میخواهیم تحول در علم ایجاد شود، همه میخواهیم تحول در علوم انسانی ایجاد شود، همه میخواهیم به سمت #تمدن حرکت کنیم. این هدفهای مشترک موجب ترکیب ارواح میشود. شهید مطهری نمیخواهد مثل #دورکیم و #اسپنسر، انسان را در جامعه حل کند و بگوید آدمی در برابر جامعه بیشخصیت میشود. شهید مطهری میخواهد برای وجود اجتماعی انسان در کنار وجود فردی، نقشی قائل شود.
🔸وقتی انسان وارد جامعه میشود یک روح جدیدی پیدا میکند به نام #روح_جمعی. شهید مطهری میفرماید انسان دارای دو روح است! روح فطری که مولود حرکت جوهری است. دیگر #اندیشه_جمعی که از زندگی اجتماعی او برمیخیزد. بنابراین برانسان دو قانون جامعه شناسی و روان شناسی حاکم است.
🔸شهید مطهری در این باره میگوید:
«همچنان که عناصر مادی در اثر تأثیر و تأثر بر یکدیگر، زمینه پیدایش یک پدیده جدید را فراهم مینمایند و به اصطلاح فلاسفه، اجزای مادی پس از فعل و انفعال و کسرو انکسار در یکدیگر و از یکدیگر، استعداد صورت جدیدی مییابند و به این ترتیب، مَرکب جدیدی حادث میشود و اجزا با هویتی تازه به هستی خود ادامه میدهند. افراد انسان که هر کدام با سرمایهای فطری و سرمایهای اکتسابی از طبیعت وارد زندگی اجتماعی میشوند، روحاً در یکدیگر ادغام میشوند و هویت جدیدی - که از آن به روح جمعی تعبیر میشود – مییابند. این ترکیب، خود یک نوع ترکیب طبیعی مخصوص به خود است که برای آن شبیه و نظیری نمیتوان یافت... در ترکیب جامعه و فرد، ترکیب واقعی است؛ زیرا تأثير و تأثر و فعل و انفعال، واقعی رخ میدهد و اجزای مَرکب که همان افراد اجتماعاند هویت و صورت جدیدی مییابند، اما به هیچ وجه، کثرت تبدیل به وحدت نمیشود.»
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 109 و 110.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
✅ روح جمعی حاصل ورود انسان به جامعه است
🔸#شهید_مطهری با بسط کلام علامه میگوید در جامعه و تعاون اجتماعی، #ترکیب_ارواح رخ میدهد. روحها با هم ترکیب شده، یک هدف مشترک پیدا کرده است، روح انسانها با هم ترکیب جدیدی ایجاد میکنند. مثلاً همه ما میخواهیم تحول در علم ایجاد شود، همه میخواهیم تحول در علوم انسانی ایجاد شود، همه میخواهیم به سمت #تمدن حرکت کنیم. این هدفهای مشترک موجب ترکیب ارواح میشود. شهید مطهری نمیخواهد مثل #دورکیم و #اسپنسر، انسان را در جامعه حل کند و بگوید آدمی در برابر جامعه بیشخصیت میشود. شهید مطهری میخواهد برای وجود اجتماعی انسان در کنار وجود فردی، نقشی قائل شود.
🔸وقتی انسان وارد جامعه میشود یک روح جدیدی پیدا میکند به نام #روح_جمعی. شهید مطهری میفرماید انسان دارای دو روح است! روح فطری که مولود حرکت جوهری است. دیگر #اندیشه_جمعی که از زندگی اجتماعی او برمیخیزد. بنابراین برانسان دو قانون جامعه شناسی و روان شناسی حاکم است.
🔸شهید مطهری در این باره میگوید:
«همچنان که عناصر مادی در اثر تأثیر و تأثر بر یکدیگر، زمینه پیدایش یک پدیده جدید را فراهم مینمایند و به اصطلاح فلاسفه، اجزای مادی پس از فعل و انفعال و کسرو انکسار در یکدیگر و از یکدیگر، استعداد صورت جدیدی مییابند و به این ترتیب، مَرکب جدیدی حادث میشود و اجزا با هویتی تازه به هستی خود ادامه میدهند. افراد انسان که هر کدام با سرمایهای فطری و سرمایهای اکتسابی از طبیعت وارد زندگی اجتماعی میشوند، روحاً در یکدیگر ادغام میشوند و هویت جدیدی - که از آن به روح جمعی تعبیر میشود – مییابند. این ترکیب، خود یک نوع ترکیب طبیعی مخصوص به خود است که برای آن شبیه و نظیری نمیتوان یافت... در ترکیب جامعه و فرد، ترکیب واقعی است؛ زیرا تأثير و تأثر و فعل و انفعال، واقعی رخ میدهد و اجزای مَرکب که همان افراد اجتماعاند هویت و صورت جدیدی مییابند، اما به هیچ وجه، کثرت تبدیل به وحدت نمیشود.»
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 109 و 110.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
✅ بررسی آراء برخی از اندیشمندان اسلامی در خصوص استقلال جامعه
⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(102)
🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸#آیتالله_جوادی_آملی، در مقام پاسخ به اندیشه #علامه_طباطبایی، معتقد است که اولاً وجود اثر، هیچ دلیلی بر وجود مستقل جامعه نیست. این نیست که اگر جامعه اثردارد، پس جامعه واقعاً وجود داشته باشد. مثلاً اگر من و شما و در سهتا از آقایان به کمک همدیگر، یک تنه درخت را به این در میکوبیم و در را میشکنیم، آیا این درب را جامعه شکسته است؟ این اثر جدید، ناشی از ترکیب قوای انسانی و تجمیع آدمیان است. نه تحقق یک امر جديد.
🔸 #آیتالله_مصباح هم در کتاب «جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن» وجود اثر مستقل را ناشی از انضمام قوا و ارادهها میداند.
🔸روایاتی هم که مرحوم علامه طباطبایی و شهید مطهری استناد میکنند و #وجود_جامعه را اثبات میکنند، از نظر آیتالله جوادی مورد اشکال است. برای نمونه: «عن أبی بصير قال سمعت اباعبدالله (علیهالاسلام) يقول: المؤمن اخ المؤمن كالجسد الواحد ...» امام صادق(علیهالاسلام) فرمودند: مؤمن برادر مؤمن است و مثل یک جسد واحدند. اگر من مشکلی برایم ایجاد شود شما ناراحت میشوی، دلت میگیرد. روح مؤمنین یک روح واحد است.
🔸آیتالله جوادی میگوید اولاً این روایت، اگر چیزی را اثبات کند، فقط ارتباط روحی مؤمنین را اثبات میکند، نه ارتباط روحی انسانها ونه اثبات وجود عینی و خارجی جامعه را. این اثبات نمیکند که جامعه انسانی واقعاً وجودی #مستقل از افراد دارد. این روایت تنها اتصال و پیوستگی روح مؤمنین را نشان میدهد.
🔸بنابراین روایت مذکور در حد موجبه جزئیه، گونهای از ارتباط را میان مؤمنین قبول دارد؛ نه اینکه به نحو موجبه کلیه، وجود مستقلی را برای جامعه و #روابط_انسانی اثبات نماید. نقد دیگری که آیتالله جوادی دارند، بر اصل روش بحث علامه است. ایشان معتقد است که مبحث #اصالت_جامعه و بحث از نحوه وجود جامعه، بحثی نقلی نیست و تنها از طریق ادله عقلی باید گفت وگو شود.
🔸در نظر آیتالله جوادی آملی و به تبعشان، استاد فیاضی و برخی دیگر از شاگردان ایشان، وجود جامعه مثل وجود عدد است. اینها میگویند یک وحدتی داریم که در مقابلش عدم است مثل وحدت خدا. آن روایتی هست که #حضرت_امیرالمومنین علیهالسلام به حضرت زینب علیهاسلام فرمود بگویک، گفت احد، گفت بگو دو. حضرت زینب فرمودند: نه، بعد از واحد دیگر، دویی وجود ندارد. دیگر بعد از یک، دویی نداریم. آن وحدت، وحدت توحیدی است. وحدت خداوند جایی برای دوئیت نمیگذارد. اصلاً جایی برای دو نمیگذارد. این وحدت وحدتی است که همه عالم را پر میکند. اما یک وحدت دیگر داریم که در مقابل عددهاست. یک، بُعدش دو است، بُعدش سه، بُعدش چهار. میگوید جامعه وجودش از این جنس است.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 110 و 111.
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
ا---------------------------------------------ا
🔻لینک کانالِ «بهسوی تمدن نوین اسلامی» در پیامرسانهای #ایتا و #سروش:
1- ایتا↙️
https://eitaa.com/tamadone_novine_islami
2- سروش↙️
http://sapp.ir/tamadone_novine_islami
⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(102)
🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸#آیتالله_جوادی_آملی، در مقام پاسخ به اندیشه #علامه_طباطبایی، معتقد است که اولاً وجود اثر، هیچ دلیلی بر وجود مستقل جامعه نیست. این نیست که اگر جامعه اثردارد، پس جامعه واقعاً وجود داشته باشد. مثلاً اگر من و شما و در سهتا از آقایان به کمک همدیگر، یک تنه درخت را به این در میکوبیم و در را میشکنیم، آیا این درب را جامعه شکسته است؟ این اثر جدید، ناشی از ترکیب قوای انسانی و تجمیع آدمیان است. نه تحقق یک امر جديد.
🔸 #آیتالله_مصباح هم در کتاب «جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن» وجود اثر مستقل را ناشی از انضمام قوا و ارادهها میداند.
🔸روایاتی هم که مرحوم علامه طباطبایی و شهید مطهری استناد میکنند و #وجود_جامعه را اثبات میکنند، از نظر آیتالله جوادی مورد اشکال است. برای نمونه: «عن أبی بصير قال سمعت اباعبدالله (علیهالاسلام) يقول: المؤمن اخ المؤمن كالجسد الواحد ...» امام صادق(علیهالاسلام) فرمودند: مؤمن برادر مؤمن است و مثل یک جسد واحدند. اگر من مشکلی برایم ایجاد شود شما ناراحت میشوی، دلت میگیرد. روح مؤمنین یک روح واحد است.
🔸آیتالله جوادی میگوید اولاً این روایت، اگر چیزی را اثبات کند، فقط ارتباط روحی مؤمنین را اثبات میکند، نه ارتباط روحی انسانها ونه اثبات وجود عینی و خارجی جامعه را. این اثبات نمیکند که جامعه انسانی واقعاً وجودی #مستقل از افراد دارد. این روایت تنها اتصال و پیوستگی روح مؤمنین را نشان میدهد.
🔸بنابراین روایت مذکور در حد موجبه جزئیه، گونهای از ارتباط را میان مؤمنین قبول دارد؛ نه اینکه به نحو موجبه کلیه، وجود مستقلی را برای جامعه و #روابط_انسانی اثبات نماید. نقد دیگری که آیتالله جوادی دارند، بر اصل روش بحث علامه است. ایشان معتقد است که مبحث #اصالت_جامعه و بحث از نحوه وجود جامعه، بحثی نقلی نیست و تنها از طریق ادله عقلی باید گفت وگو شود.
🔸در نظر آیتالله جوادی آملی و به تبعشان، استاد فیاضی و برخی دیگر از شاگردان ایشان، وجود جامعه مثل وجود عدد است. اینها میگویند یک وحدتی داریم که در مقابلش عدم است مثل وحدت خدا. آن روایتی هست که #حضرت_امیرالمومنین علیهالسلام به حضرت زینب علیهاسلام فرمود بگویک، گفت احد، گفت بگو دو. حضرت زینب فرمودند: نه، بعد از واحد دیگر، دویی وجود ندارد. دیگر بعد از یک، دویی نداریم. آن وحدت، وحدت توحیدی است. وحدت خداوند جایی برای دوئیت نمیگذارد. اصلاً جایی برای دو نمیگذارد. این وحدت وحدتی است که همه عالم را پر میکند. اما یک وحدت دیگر داریم که در مقابل عددهاست. یک، بُعدش دو است، بُعدش سه، بُعدش چهار. میگوید جامعه وجودش از این جنس است.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 110 و 111.
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
ا---------------------------------------------ا
🔻لینک کانالِ «بهسوی تمدن نوین اسلامی» در پیامرسانهای #ایتا و #سروش:
1- ایتا↙️
https://eitaa.com/tamadone_novine_islami
2- سروش↙️
http://sapp.ir/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
✅بررسی آراء برخی اندیشمندان اسلامی و غربی در خصوص اصالت فرد و جامعه
⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(103)
🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸#دکتر_پارسانیا، به تبع #شهید_مطهری، وجود جامعه را ترکیبی میداند و با کمک #مبانی_صدرایی، این وجود مستقل را توضیح میدهد. آقای پارسانیا، با مسلم گرفتن تشکیک وجود، حرکت جوهری و اتحاد عقل، عاقل و معقول، بحث وجود #جامعه را توضیح میدهد. وی بر این باورست که سیر رشد انسان از ماده تا تجرد، به سیر به وجود اجتماعی و تمدنی منتهی میشود و در نتیجه ، فرد وجودی اجتماعی پیدا کرده که مطابق مبنای اتحاد عاقل و معقول، با صورت عقلانی جامعه متحد میگردد. او معتقد است که این افراد با فرهنگ اجتماعی متحد گردیدهاند و یک وجود اجتماعی جدیدی رخ میدهد.
🔸#اصالت_فرد
فارابی که به معلم ثانی مشهور است، معتقد به اصالت فرد است. میگوید جامعه مجموعهای از افراد است که صرفاً با هم همکاری میکنند. انسان حیوان أنسی و مدنی است اما وجود دیگری به نام وجود اجتماعی ندارد. در میان غربیها هم #روسو، #هابز و #ماکس_وبر معتقد به اصالت فرد میباشند.
🔸#اخوان_الصفا هم بر این باورند که جامعه وجودی غیر از افراد ندارند. آنها معتقدند «افراد برای رسیدن به اهدافشان گرد هم میآیند گویا این افراد، یک پیکره واحدند.» اما در واقع، حقیقتی غیر از افراد وجود ندارد.
🔸دانشمند اسلامی دیگری که بر اصالت فرد تأکید دارد، ابوحامد #محمد_غزالی هم معتقد است افراد اصیلند، جامعه وجود ندارد. همچنین شهید آیتالله سید #محمدباقر_صدر هم براین باور است که فرد اصیل است و مقولهای به نام جامعه نداریم. شهید صدر می گوید:«برای ماشایسته نیست مانند برخی از دانشمندان و فلاسفه اروپایی جامعه را دارای وجود مستقل بدانیم. جامعه ورای حسن و تقی و رضا هیچ اصالتی ندارد.»
🔸[شهید صدر] بحث مفصلی طرح میکند که برخلاف نظر #علامه_طباطبایی و #شهید_مطهری، اصالت فرد را اثبات نموده و بر وجود اعتباری جامعه تأکید دارد. ایشان وحدتی را که به اعتقادات، عواطف، افعال و انفعالات مشترک افراد هر جامعه نسبت داده میشود را وحدت مفهومی و ماهوی میداند، نه وحدت شخصی؛ حال آنکه آن چه با وجود حقیقی مساوی است و دال بر آن تواند بود، وحدت شخصی است، نه وحدت مفهومی.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 111 و 112.
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
ا---------------------------------------------ا
🔻لینک کانالِ «بهسوی تمدن نوین اسلامی» در پیامرسانهای #ایتا و #سروش:
1- ایتا↙️
https://eitaa.com/tamadone_novine_islami
2- سروش↙️
http://sapp.ir/tamadone_novine_islami
⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(103)
🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸#دکتر_پارسانیا، به تبع #شهید_مطهری، وجود جامعه را ترکیبی میداند و با کمک #مبانی_صدرایی، این وجود مستقل را توضیح میدهد. آقای پارسانیا، با مسلم گرفتن تشکیک وجود، حرکت جوهری و اتحاد عقل، عاقل و معقول، بحث وجود #جامعه را توضیح میدهد. وی بر این باورست که سیر رشد انسان از ماده تا تجرد، به سیر به وجود اجتماعی و تمدنی منتهی میشود و در نتیجه ، فرد وجودی اجتماعی پیدا کرده که مطابق مبنای اتحاد عاقل و معقول، با صورت عقلانی جامعه متحد میگردد. او معتقد است که این افراد با فرهنگ اجتماعی متحد گردیدهاند و یک وجود اجتماعی جدیدی رخ میدهد.
🔸#اصالت_فرد
فارابی که به معلم ثانی مشهور است، معتقد به اصالت فرد است. میگوید جامعه مجموعهای از افراد است که صرفاً با هم همکاری میکنند. انسان حیوان أنسی و مدنی است اما وجود دیگری به نام وجود اجتماعی ندارد. در میان غربیها هم #روسو، #هابز و #ماکس_وبر معتقد به اصالت فرد میباشند.
🔸#اخوان_الصفا هم بر این باورند که جامعه وجودی غیر از افراد ندارند. آنها معتقدند «افراد برای رسیدن به اهدافشان گرد هم میآیند گویا این افراد، یک پیکره واحدند.» اما در واقع، حقیقتی غیر از افراد وجود ندارد.
🔸دانشمند اسلامی دیگری که بر اصالت فرد تأکید دارد، ابوحامد #محمد_غزالی هم معتقد است افراد اصیلند، جامعه وجود ندارد. همچنین شهید آیتالله سید #محمدباقر_صدر هم براین باور است که فرد اصیل است و مقولهای به نام جامعه نداریم. شهید صدر می گوید:«برای ماشایسته نیست مانند برخی از دانشمندان و فلاسفه اروپایی جامعه را دارای وجود مستقل بدانیم. جامعه ورای حسن و تقی و رضا هیچ اصالتی ندارد.»
🔸[شهید صدر] بحث مفصلی طرح میکند که برخلاف نظر #علامه_طباطبایی و #شهید_مطهری، اصالت فرد را اثبات نموده و بر وجود اعتباری جامعه تأکید دارد. ایشان وحدتی را که به اعتقادات، عواطف، افعال و انفعالات مشترک افراد هر جامعه نسبت داده میشود را وحدت مفهومی و ماهوی میداند، نه وحدت شخصی؛ حال آنکه آن چه با وجود حقیقی مساوی است و دال بر آن تواند بود، وحدت شخصی است، نه وحدت مفهومی.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 111 و 112.
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
ا---------------------------------------------ا
🔻لینک کانالِ «بهسوی تمدن نوین اسلامی» در پیامرسانهای #ایتا و #سروش:
1- ایتا↙️
https://eitaa.com/tamadone_novine_islami
2- سروش↙️
http://sapp.ir/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
💢نظر اندیشمندان اسلامی در خصوص نحوه وجود تمدن (#بخش_اول)
⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(104)
🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸نحوه وجود تمدن
به نظر میرسد که جامعه، تا وقتی که تبدیل به یک #تمدن منسجم نشده باشد، هیچ وجودی غیر از وجود افراد ندارد. جامعهای که بخشی از مراحل #تمدنزایی را طی کرده باشد، به تدریج وجودی مستقل به دست میآورد. در حقیقت، وجود مستقل از آن تمدن است، نه جامعه! البته این تعابیر که: «در مرتبه بالاتری از وجود انسانها، وجودی اجتماعی تشکیل شده که ترکیب روحها در آن محقق شده» و در نگرش تشکیک وجودی: «انسانها در وجودی فراتر از افراد به وجودهای اجتماعی پیوند میخورنده» به تعبیر آیتالله #مصباح_یزدی، به عبارتهای شعری بیشتر شبیه است تا علوم عقلی.
🔸بهنظر میرسد که آنچه وجود دارد، تمدن است و #جامعه، به خودی خود وجودی مستقل ندارد. جامعه متشکل از افرادی است که با انگیزه خاص و هدفی مشخص گرد هم آمدهاند و به #همیاری و #تعاون در زندگی مشغول میباشند. هرچند وجود یک تمدن، لزوماً در درون جامعه و روابط اجتماعی رخ میدهد، اما هر جامعهای منجر به تمدنزایی نخواهد شد.
🔸بنابراین، اتفاق جدیدی در عرصه اجتماعی رخ میدهد و سیاستگذاری مشخصی از سوی #دولت_سیاسی انجام میشود تا جامعه به مرحله #تمدنزایی برسد. هنگامی که فرهنگ یک جامعه به غنا و تعالی رسید و پشتوانه بزرگی از مقبولیت اجتماعی را به همراه داشت، سیاستگذاران جامعه را به سوی عینی کردن مؤلفههای فرهنگی و تبلور اندیشههای در واقعیت زندگی اجتماعی میکشاند و نظام جدیدی از روابط سیاسی و اقتصادی را در صورت و قالبی هماهنگ با آرمانهای فرهنگی آن جامعه ایجاد میکنند. بنابراین، وجود جامعه با وجود تمدن میتواند متفاوت باشد.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 113 و 114.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(104)
🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸نحوه وجود تمدن
به نظر میرسد که جامعه، تا وقتی که تبدیل به یک #تمدن منسجم نشده باشد، هیچ وجودی غیر از وجود افراد ندارد. جامعهای که بخشی از مراحل #تمدنزایی را طی کرده باشد، به تدریج وجودی مستقل به دست میآورد. در حقیقت، وجود مستقل از آن تمدن است، نه جامعه! البته این تعابیر که: «در مرتبه بالاتری از وجود انسانها، وجودی اجتماعی تشکیل شده که ترکیب روحها در آن محقق شده» و در نگرش تشکیک وجودی: «انسانها در وجودی فراتر از افراد به وجودهای اجتماعی پیوند میخورنده» به تعبیر آیتالله #مصباح_یزدی، به عبارتهای شعری بیشتر شبیه است تا علوم عقلی.
🔸بهنظر میرسد که آنچه وجود دارد، تمدن است و #جامعه، به خودی خود وجودی مستقل ندارد. جامعه متشکل از افرادی است که با انگیزه خاص و هدفی مشخص گرد هم آمدهاند و به #همیاری و #تعاون در زندگی مشغول میباشند. هرچند وجود یک تمدن، لزوماً در درون جامعه و روابط اجتماعی رخ میدهد، اما هر جامعهای منجر به تمدنزایی نخواهد شد.
🔸بنابراین، اتفاق جدیدی در عرصه اجتماعی رخ میدهد و سیاستگذاری مشخصی از سوی #دولت_سیاسی انجام میشود تا جامعه به مرحله #تمدنزایی برسد. هنگامی که فرهنگ یک جامعه به غنا و تعالی رسید و پشتوانه بزرگی از مقبولیت اجتماعی را به همراه داشت، سیاستگذاران جامعه را به سوی عینی کردن مؤلفههای فرهنگی و تبلور اندیشههای در واقعیت زندگی اجتماعی میکشاند و نظام جدیدی از روابط سیاسی و اقتصادی را در صورت و قالبی هماهنگ با آرمانهای فرهنگی آن جامعه ایجاد میکنند. بنابراین، وجود جامعه با وجود تمدن میتواند متفاوت باشد.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 113 و 114.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢نظر اندیشمندان اسلامی در خصوص نحوه وجود تمدن (#بخش_اول) ⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(104) 🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی #پاورقی #تمدن_اسلامی #جستارهای_نظری 🔸نحوه وجود تمدن به نظر میرسد که جامعه، تا وقتی که تبدیل به یک #تمدن منسجم نشده…
💢نظر اندیشمندان اسلامی در خصوص نحوه وجود تمدن (#بخش_دوم)
⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(105)
🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸تمدن دارای دو سطح است که یک سطح آن، وجودهای انشائی و اعتباری و سطح دیگر، تبلورات مادی و عینی شده و ملموس است. سطح انشائی تمدن، همان بخشی است که با اعتبارات بشر و به خصوص اراده حاکمان سیاسی شکل میگیرد و نظامهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و دیگر نظامهای اجتماعی را طراحی میکند و سطح مادی تمدن، همان ظهورات فرهنگ در عینیت و مادیت است که همراه با خلاقیت هنری و ابداعات نوع انسان، شکل مادی به خود میگیرد مثل پوشش، معماری، شهرسازی، نقاشی، موسیقی، تکنولوژی و....
🔸در اینجا، بحث با عنایت به سطح انشائی تمدن ادامه پیدا میکند و پس از آن، به ابعاد مادی و عینی تمدن نیز اشاره خواهد شد. علامه طباطبایی در مقاله ششم از مجموعه مقالات «اصول فلسفه و روش رئالیسم» که شهید مطهری هم شرح خوبی برآن زدهاند، باب بحثی با عنوان «اعتباریات» را باز میکند. ایشان براین باور است که آدمیان برای جریان بهتر زندگی اجتماعی خود، اعتباراتی را وضع میکنند تا بتوانند زندگی خویش را سامان ببخشند. اعتباراتی که انسان برای جریان عادی زندگی خویش [وضع] میکند، در واقع سرایتدادن حد چیزی به چیز دیگری است. برای نمونه، اعتبارکردن ملکیّت، زوجیّت، حق تصرّف، اجاره، حق حضانت، ولایت و...، همگی، از اعتباریاتی است که به تعبیر علامه، حد چیزی را در ظرف عمل به چیز دیگری سرایت میدهند. یعنی یک شیء را که مصداق یک مفهوم نیست، در عمل مصداق آن قرار میدهند تا از این طریق نتایج عملی خاصی به دست آید.
🔸این عمل ذهنی که «اعتبار» نام دارد، مربوط به ظرف عمل و واقعیت است و آثار عینی به دنبال خواهد داشت؛ نه اینکه وجودی ذهنی باقی بماند. البته باید بگویم که این به معنای جداشدن اعتباریات از واقعیت نیست. علامه طباطبایی تأکید می کند که هر یک از این معانی وهمیّه، بر حقیقتی استوار است؛ یعنی هرحد وهمی را که به مصداقی میدهیم، مصداق دیگرواقعی نیز وجود دارد که از آن جا گرفته شده است. بنابراین، هرچند ظاهر کلام علامه طباطبایی، منجر به نسبیت اخلاق و فقه میشود، اما باید دانست که اوصاف «قضیه» که متصف به صدق و کذب است و اعتبار نیز در آن جا رخ می دهد، از اوصاف موجود در «متکلم» متفاوت است. اتصال اعتباریات به حقایق و مصالح تکوینی، مانع از پوچ بودن اعتبارات و غیرواقعی شدن آنها میشود. بنابراین در این جا اعتباری در مقابل ماهیّت نیست که معنایی پوچ داشته باشد، بلکه به معنای وجودهای تجویزی است که در قالب قوانین و قواعد ریخته میشود. این اعتبارات، هنگامی که به صورت نظامهای اقتصادی، نظام حقوقی و قضایی، نظام سیاسی و... تنظيم شوند، باز حقیقتی انشایی دارند و در ظرف زندگی اجتماعی، برای جریان گرفتن امور زندگی وضع شدهاند.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 114 و 115.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(105)
🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸تمدن دارای دو سطح است که یک سطح آن، وجودهای انشائی و اعتباری و سطح دیگر، تبلورات مادی و عینی شده و ملموس است. سطح انشائی تمدن، همان بخشی است که با اعتبارات بشر و به خصوص اراده حاکمان سیاسی شکل میگیرد و نظامهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و دیگر نظامهای اجتماعی را طراحی میکند و سطح مادی تمدن، همان ظهورات فرهنگ در عینیت و مادیت است که همراه با خلاقیت هنری و ابداعات نوع انسان، شکل مادی به خود میگیرد مثل پوشش، معماری، شهرسازی، نقاشی، موسیقی، تکنولوژی و....
🔸در اینجا، بحث با عنایت به سطح انشائی تمدن ادامه پیدا میکند و پس از آن، به ابعاد مادی و عینی تمدن نیز اشاره خواهد شد. علامه طباطبایی در مقاله ششم از مجموعه مقالات «اصول فلسفه و روش رئالیسم» که شهید مطهری هم شرح خوبی برآن زدهاند، باب بحثی با عنوان «اعتباریات» را باز میکند. ایشان براین باور است که آدمیان برای جریان بهتر زندگی اجتماعی خود، اعتباراتی را وضع میکنند تا بتوانند زندگی خویش را سامان ببخشند. اعتباراتی که انسان برای جریان عادی زندگی خویش [وضع] میکند، در واقع سرایتدادن حد چیزی به چیز دیگری است. برای نمونه، اعتبارکردن ملکیّت، زوجیّت، حق تصرّف، اجاره، حق حضانت، ولایت و...، همگی، از اعتباریاتی است که به تعبیر علامه، حد چیزی را در ظرف عمل به چیز دیگری سرایت میدهند. یعنی یک شیء را که مصداق یک مفهوم نیست، در عمل مصداق آن قرار میدهند تا از این طریق نتایج عملی خاصی به دست آید.
🔸این عمل ذهنی که «اعتبار» نام دارد، مربوط به ظرف عمل و واقعیت است و آثار عینی به دنبال خواهد داشت؛ نه اینکه وجودی ذهنی باقی بماند. البته باید بگویم که این به معنای جداشدن اعتباریات از واقعیت نیست. علامه طباطبایی تأکید می کند که هر یک از این معانی وهمیّه، بر حقیقتی استوار است؛ یعنی هرحد وهمی را که به مصداقی میدهیم، مصداق دیگرواقعی نیز وجود دارد که از آن جا گرفته شده است. بنابراین، هرچند ظاهر کلام علامه طباطبایی، منجر به نسبیت اخلاق و فقه میشود، اما باید دانست که اوصاف «قضیه» که متصف به صدق و کذب است و اعتبار نیز در آن جا رخ می دهد، از اوصاف موجود در «متکلم» متفاوت است. اتصال اعتباریات به حقایق و مصالح تکوینی، مانع از پوچ بودن اعتبارات و غیرواقعی شدن آنها میشود. بنابراین در این جا اعتباری در مقابل ماهیّت نیست که معنایی پوچ داشته باشد، بلکه به معنای وجودهای تجویزی است که در قالب قوانین و قواعد ریخته میشود. این اعتبارات، هنگامی که به صورت نظامهای اقتصادی، نظام حقوقی و قضایی، نظام سیاسی و... تنظيم شوند، باز حقیقتی انشایی دارند و در ظرف زندگی اجتماعی، برای جریان گرفتن امور زندگی وضع شدهاند.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 114 و 115.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢نظر اندیشمندان اسلامی در خصوص نحوه وجود تمدن (#بخش_دوم) ⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(105) 🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی #پاورقی #تمدن_اسلامی #جستارهای_نظری 🔸تمدن دارای دو سطح است که یک سطح آن، وجودهای انشائی و اعتباری و سطح دیگر، تبلورات…
💢نظر اندیشمندان اسلامی در خصوص نحوه وجود تمدن (#بخش_سوم)
⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(106)
🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸آثار عملی و تحمیلگری تمدنها، ناشی از همین وجودهای اعتباری است. اینکه تمدنها برانسان تحمیل میشوند و او را مطابق قواعد خویش محدود میکنند، مربوط به اعتباریاتی است که در سطح انشائی تمدن وضع شدهاند و حال بر خود انسانها تحمیل گشته و حتی واضع خویش را نیز محدود میکند. نتیجه آنکه سطح مهمی از تمدن «وجود انشائی» دارد. بایدهایی که در قالب قوانین و بایستههای رفتاری در جامعه جریان دارد، همگی نشان از پیکره وجود انشائی تمدن است. قوانین مدنی، قوانین جزایی، قوانین اقتصادی و تجاری، قانون اساسی و حقوق عمومی، قانون شهرسازی و معماری، قوانین بینالمللی، قوانین خرد و کلان مجموعههای دولتی و غیردولتی و...، همگی پیکره بههم پیوسته وجود انشائی تمدن را تشکیل داده اند.
🔸هنگامی که این اعتبارات، صورتی نظام واره و شبکهای پیدا میکند و از سوی یک سیاستمدار و یا قانونگذار طراحی شود، وجودهای انشائی بشربه قالبی تمدنی ریخته میشود. نتیجه آنکه سطح انشائی تمدن، ساختنی و وضع کردنی است و حاکم، متناسب با اهداف اجتماعی و وضعیت فرهنگی، قوانینی را برای شئون مختلف زندگی انسانی انشاء میکند، اما در جانب دیگر که پذیرش اجتماعی و مقبولیت عمومی نسبت به این سطوح انشائی است، خارج از کنترل حاکمان و بسته به اقبال و ادبار جامعه دارد. به میزانی که یک جامعه، نظامهای اجتماعی طراحی شده توسط حاکم سیاسی را پذیرا باشند، در عینی کردن و مادی کردن این آموزهها اشتیاق و شعف بیشتری از خود نشان داده و صورت مادی و عینی زندگی مردمان نیز متحول خواهد شد. اما در صورتی که فرهنگ اجتماعی و پذیرش جامعه نسبت به نظامهای اجتماعی طراحی شده ، هماهنگ نباشد، سطح مادیت و عینیت جامعه از ظهورات تمدنی تھی گردیده و تمدنهای رقیب خلأ آن را پر میکنند. اینجاست که آشوب فرهنگی جامعه را فرا میگیرد. جامعهای که نظامهای اجتماعی آن بر حسب فرهنگی طراحی شود و ابعاد عینی و رفتاری مردم بر سلوک دیگری گرایش داشته باشد، ظهورات مادی و تمدنی، دچار آشوب و بههم ریختگی میشود.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 115 و 116.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(106)
🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸آثار عملی و تحمیلگری تمدنها، ناشی از همین وجودهای اعتباری است. اینکه تمدنها برانسان تحمیل میشوند و او را مطابق قواعد خویش محدود میکنند، مربوط به اعتباریاتی است که در سطح انشائی تمدن وضع شدهاند و حال بر خود انسانها تحمیل گشته و حتی واضع خویش را نیز محدود میکند. نتیجه آنکه سطح مهمی از تمدن «وجود انشائی» دارد. بایدهایی که در قالب قوانین و بایستههای رفتاری در جامعه جریان دارد، همگی نشان از پیکره وجود انشائی تمدن است. قوانین مدنی، قوانین جزایی، قوانین اقتصادی و تجاری، قانون اساسی و حقوق عمومی، قانون شهرسازی و معماری، قوانین بینالمللی، قوانین خرد و کلان مجموعههای دولتی و غیردولتی و...، همگی پیکره بههم پیوسته وجود انشائی تمدن را تشکیل داده اند.
🔸هنگامی که این اعتبارات، صورتی نظام واره و شبکهای پیدا میکند و از سوی یک سیاستمدار و یا قانونگذار طراحی شود، وجودهای انشائی بشربه قالبی تمدنی ریخته میشود. نتیجه آنکه سطح انشائی تمدن، ساختنی و وضع کردنی است و حاکم، متناسب با اهداف اجتماعی و وضعیت فرهنگی، قوانینی را برای شئون مختلف زندگی انسانی انشاء میکند، اما در جانب دیگر که پذیرش اجتماعی و مقبولیت عمومی نسبت به این سطوح انشائی است، خارج از کنترل حاکمان و بسته به اقبال و ادبار جامعه دارد. به میزانی که یک جامعه، نظامهای اجتماعی طراحی شده توسط حاکم سیاسی را پذیرا باشند، در عینی کردن و مادی کردن این آموزهها اشتیاق و شعف بیشتری از خود نشان داده و صورت مادی و عینی زندگی مردمان نیز متحول خواهد شد. اما در صورتی که فرهنگ اجتماعی و پذیرش جامعه نسبت به نظامهای اجتماعی طراحی شده ، هماهنگ نباشد، سطح مادیت و عینیت جامعه از ظهورات تمدنی تھی گردیده و تمدنهای رقیب خلأ آن را پر میکنند. اینجاست که آشوب فرهنگی جامعه را فرا میگیرد. جامعهای که نظامهای اجتماعی آن بر حسب فرهنگی طراحی شود و ابعاد عینی و رفتاری مردم بر سلوک دیگری گرایش داشته باشد، ظهورات مادی و تمدنی، دچار آشوب و بههم ریختگی میشود.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 115 و 116.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢نظر اندیشمندان اسلامی در خصوص نحوه وجود تمدن (#بخش_سوم) ⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(106) 🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی #پاورقی #تمدن_اسلامی #جستارهای_نظری 🔸آثار عملی و تحمیلگری تمدنها، ناشی از همین وجودهای اعتباری است. اینکه تمدنها…
💢نظر اندیشمندان اسلامی در خصوص نحوه وجود تمدن (#بخش_آخر)
⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(107)
🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸آنچه در جامعه، به کمک مشارکت مردمی، همراه با خلاقیتهای هنری و تنوع سلایق انسانی و حضور مؤلفههای زیباییشناختی هر فرهنگ تبلور مادی پیدا میکند، «ظهورات مادی تمدن» نام دارد. این ظهورات مادی، در سطحی بالاتر، یعنی در لایههای فرهنگی و باورهای قلبی آدمیان، دارای پیوستگی، انسجام و وحدت است. با این همه، آنچه بر آدمیان تحمیل میشود و مشخصاً پیوستگی عینی ظهورات تمدنی را موجب میگردد، نظام انشائات است. نظام انشائات، همان باورهای قوم است که به قالب قوانین ریخته شده تا فرهنگ را تجلی عینی ببخشد. بنابراین، ضامن این پیوستگی عینی، نظام بایدها و نبایدهاست. هیچ وقت به معماری خانهها تمدن گفته نمیشود. به شیوه پوشش، وسایل و ابزار مورد استفاده در زندگی هم تمدن نام ندارند. اینها بخشی از تمدن قلمداد شده و با عنوان ظهورات تمدنی شناخته میشوند.
🔸تمدن مجموعهای شامل قوانین و تبلورات مادی فرهنگ و روابط انسانی است. وحدتی که در شبکه نظام فرهنگی و تمدنی احساس میشود، وابسته به همین بخش انشائی تمدن است که هم واقعی شده، یعنی از حوزه فرهنگ و باورهای نرم و غیرمادی خارج گردیده است و هم نظام روابط شبکهای تمدن را حفظ میکند که زمینهساز ابداعات و خلاقیّتهای بشری خواهد شد. همینجاست که معنای وقف و حرکتهای مردمی در زایش تمدنها مشخص میشود. موقوفات، خلاقیتهای هنری، حرکتهای مردمی مانند انقلابها، اعتراضها، جهتگیریهای جمعی، شعارهای عمومی و حتی نوع پوشش و خوراکی که مردم انتخاب میکنند، شکل و صورت تمدن را مشخص میکند.
🔸اگربخش مهمی از تمدنها، وجود انشایی و اعتباری است و ناشی از بایدها و نبایدها و طراحی نظامهای اجتماعی است، در تمدن اسلامی، این شأن بر عهدۀ فقه و اخلاق است. علم فقه است که وظیفۀ طراحی بایدهای عملی آدمیان و چگونگی تعامل ایشان در سطوح مختلف اجتماعی را دارد. طراحی نظامهای اجتماعی برعهده علم فقه است و فقیهان، شأن طراحی و سازندگی همین نظامات اجتماعی را دارند.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 116 و 117.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(107)
🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸آنچه در جامعه، به کمک مشارکت مردمی، همراه با خلاقیتهای هنری و تنوع سلایق انسانی و حضور مؤلفههای زیباییشناختی هر فرهنگ تبلور مادی پیدا میکند، «ظهورات مادی تمدن» نام دارد. این ظهورات مادی، در سطحی بالاتر، یعنی در لایههای فرهنگی و باورهای قلبی آدمیان، دارای پیوستگی، انسجام و وحدت است. با این همه، آنچه بر آدمیان تحمیل میشود و مشخصاً پیوستگی عینی ظهورات تمدنی را موجب میگردد، نظام انشائات است. نظام انشائات، همان باورهای قوم است که به قالب قوانین ریخته شده تا فرهنگ را تجلی عینی ببخشد. بنابراین، ضامن این پیوستگی عینی، نظام بایدها و نبایدهاست. هیچ وقت به معماری خانهها تمدن گفته نمیشود. به شیوه پوشش، وسایل و ابزار مورد استفاده در زندگی هم تمدن نام ندارند. اینها بخشی از تمدن قلمداد شده و با عنوان ظهورات تمدنی شناخته میشوند.
🔸تمدن مجموعهای شامل قوانین و تبلورات مادی فرهنگ و روابط انسانی است. وحدتی که در شبکه نظام فرهنگی و تمدنی احساس میشود، وابسته به همین بخش انشائی تمدن است که هم واقعی شده، یعنی از حوزه فرهنگ و باورهای نرم و غیرمادی خارج گردیده است و هم نظام روابط شبکهای تمدن را حفظ میکند که زمینهساز ابداعات و خلاقیّتهای بشری خواهد شد. همینجاست که معنای وقف و حرکتهای مردمی در زایش تمدنها مشخص میشود. موقوفات، خلاقیتهای هنری، حرکتهای مردمی مانند انقلابها، اعتراضها، جهتگیریهای جمعی، شعارهای عمومی و حتی نوع پوشش و خوراکی که مردم انتخاب میکنند، شکل و صورت تمدن را مشخص میکند.
🔸اگربخش مهمی از تمدنها، وجود انشایی و اعتباری است و ناشی از بایدها و نبایدها و طراحی نظامهای اجتماعی است، در تمدن اسلامی، این شأن بر عهدۀ فقه و اخلاق است. علم فقه است که وظیفۀ طراحی بایدهای عملی آدمیان و چگونگی تعامل ایشان در سطوح مختلف اجتماعی را دارد. طراحی نظامهای اجتماعی برعهده علم فقه است و فقیهان، شأن طراحی و سازندگی همین نظامات اجتماعی را دارند.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 116 و 117.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr