چرا به سمت صادرات خدمات فنی و مهندسی رفتم؟
مدتی نمینوشتم و نشر نمیدادم چون که در حال گذار از حوزه قبلی خودم به زمینه #صادرات خدمات فنی و مهندسی بودم. سالیانی بود که روی مدیریت بازاریابی و راه اندازی #واحد_بازاریابی تمرکز کرده بودم ولی به دلایلی به سمت صادرات خدمات فنی و مهندسی سوق پیدا کردم.
در این ماه های سکوت در حال یادگیری و آموزش و تلاش برای صادرات خدمات شرکتی به کشورهای همسایه بوده ام و زیرساخت های شخصی و شرکتی را در این زمینه شکل میدادم.
اولین دلیل برای این امر اشباع شدن بازار داخل بود. هم برای شرکت پارسا و هم برای شرکت کامکار به روش های قبلی نمیتوانستیم پروژه بگیریم. رقابت زیاد شده است و رقبا به جنگ قیمتی یا خودزنی روی آورده بودند. لذا باید بازارهای جدیدی را پیدا میکردیم.
از طرف دیگر قدرت خرید مشتریان کم شده بود. مشتریان سعی در کاهش هزینه ها داشتند و خرید خدمات برایشان سخت بود. پول گرفتن نیز از این مشتریان سخت شده بود. لذا رقابت در بین مشتریان دستتنگ ما را به سمت سرمایه گذاری زیاد برای دمپینگ میبرد یا خروج از بازار.
نوسان نرخ ارز هم باعث میشد پولی که در کشورهای دیگر بدست آوریم بسیار ارزشمند شود. لذا بردن کل زیرساخت به کشور همسایه و ارائه خدمت، درآمد بیشتری را متصور میساخت.
لذا در این مسیر دست به اقداماتی زدم که هر کدام را در پست های جداگانه برایتان بازگو میکنم تا شما هم بتوانید از این تجربه استفاده کنید.
شاید اولین کار مهم تدوین اکسپورت پلن برای خدمات بود. در این مسیر قالب های متفاوتی را مطالعه کردیم و دانش قبلی خود را با شرایط بین المللی تطبیق دادیم.اکسپورت پلن محملی برای ترکیب داده های تحقیقات بازار شد و توانستیم در گام اول کشورهای هدف را از بین کشورهای ممکن شناسایی و تفکیک کنیم. #اکسپورت_پلن به ما دو #کمپین اجرایی داد تا بدانیم در شش ماه بعد از آن برای پیدا کردن شریک چه اقداماتی را بهتر است انجام دهیم. در یادداشتی جداگانه اجزا اکسپورت پلن را برایتان بازگو میکنم.
اقدام بعدی #تحقیقات_بازار_بین_المللی بود .بنده حتی به شکل میدانی به #کابل رفتم و #تحقیقات_بازار کیفی و کمی و ثانویه و اولیه را تکمیل کردیم که در مورد تفاوت های تحقیقات بازار بین المللی نیز در یادداشتی برایتان مینویسم. در این میان با سختی نبود اطلاعات در کشور هدف یا سخت بودن دسترسی به آن مواجه بودیم که از این مشکلات نیز برای شما میگویم.
سختترین کاری که انجام دادیم پیدا کردن شریک های تجاری در #افغانستان و #عراق میباشد . کمپین های مختلف بی تو بی رو برای شناسایی شریک رفتیم که ریز به ریز در مورد شکست ها و هزینه های آن براتون مینویسم که دیگر از اول چرخ رو اختراع نکنید. مذاکرات متعددی با افراد دوتابعیتی یا یک تابعیتی از کشورهای همسایه انجام دادیم و در حوزه پرداخت و بانکی به شرکای خوبی رسیدیم. نکاتی در مورد نوع مذاکره و حساسیت های افغانستانی ها و عراقی ها را برایتان بازگو میکنم.
در مورد نوشتن بیزینس پلن برای یک پروژه #بین_المللی هم مینویسم تا در مورد اجزا آن دید بگیرید. به هر حال برای خودتان باید ابعاد مالی پروژه مشخص شود و برای سرمایه گذاران دیگر نیز لزوم داشتن یک #طرح_تجاری قابل انکار نیست. جامع دیدن هزینه ها و درآمد یک پروژه باعث میشود بتوانید دیگران را مجاب به سرمایه گذاری روی آن کنید. روی اجزای کلی بیزینس پلن در سطح بین المللی هم مواردی را خاطر نشان خواهم کرد.
#مشاهده_گر
#علیرضا_مسجدیان
https://www.telegram.me/tajrobiat_moshahedegar
https://www.instagram.com/tajrobiatmoshahedegar
www.linkedin.com/in/masjedian
مدتی نمینوشتم و نشر نمیدادم چون که در حال گذار از حوزه قبلی خودم به زمینه #صادرات خدمات فنی و مهندسی بودم. سالیانی بود که روی مدیریت بازاریابی و راه اندازی #واحد_بازاریابی تمرکز کرده بودم ولی به دلایلی به سمت صادرات خدمات فنی و مهندسی سوق پیدا کردم.
در این ماه های سکوت در حال یادگیری و آموزش و تلاش برای صادرات خدمات شرکتی به کشورهای همسایه بوده ام و زیرساخت های شخصی و شرکتی را در این زمینه شکل میدادم.
اولین دلیل برای این امر اشباع شدن بازار داخل بود. هم برای شرکت پارسا و هم برای شرکت کامکار به روش های قبلی نمیتوانستیم پروژه بگیریم. رقابت زیاد شده است و رقبا به جنگ قیمتی یا خودزنی روی آورده بودند. لذا باید بازارهای جدیدی را پیدا میکردیم.
از طرف دیگر قدرت خرید مشتریان کم شده بود. مشتریان سعی در کاهش هزینه ها داشتند و خرید خدمات برایشان سخت بود. پول گرفتن نیز از این مشتریان سخت شده بود. لذا رقابت در بین مشتریان دستتنگ ما را به سمت سرمایه گذاری زیاد برای دمپینگ میبرد یا خروج از بازار.
نوسان نرخ ارز هم باعث میشد پولی که در کشورهای دیگر بدست آوریم بسیار ارزشمند شود. لذا بردن کل زیرساخت به کشور همسایه و ارائه خدمت، درآمد بیشتری را متصور میساخت.
لذا در این مسیر دست به اقداماتی زدم که هر کدام را در پست های جداگانه برایتان بازگو میکنم تا شما هم بتوانید از این تجربه استفاده کنید.
شاید اولین کار مهم تدوین اکسپورت پلن برای خدمات بود. در این مسیر قالب های متفاوتی را مطالعه کردیم و دانش قبلی خود را با شرایط بین المللی تطبیق دادیم.اکسپورت پلن محملی برای ترکیب داده های تحقیقات بازار شد و توانستیم در گام اول کشورهای هدف را از بین کشورهای ممکن شناسایی و تفکیک کنیم. #اکسپورت_پلن به ما دو #کمپین اجرایی داد تا بدانیم در شش ماه بعد از آن برای پیدا کردن شریک چه اقداماتی را بهتر است انجام دهیم. در یادداشتی جداگانه اجزا اکسپورت پلن را برایتان بازگو میکنم.
اقدام بعدی #تحقیقات_بازار_بین_المللی بود .بنده حتی به شکل میدانی به #کابل رفتم و #تحقیقات_بازار کیفی و کمی و ثانویه و اولیه را تکمیل کردیم که در مورد تفاوت های تحقیقات بازار بین المللی نیز در یادداشتی برایتان مینویسم. در این میان با سختی نبود اطلاعات در کشور هدف یا سخت بودن دسترسی به آن مواجه بودیم که از این مشکلات نیز برای شما میگویم.
سختترین کاری که انجام دادیم پیدا کردن شریک های تجاری در #افغانستان و #عراق میباشد . کمپین های مختلف بی تو بی رو برای شناسایی شریک رفتیم که ریز به ریز در مورد شکست ها و هزینه های آن براتون مینویسم که دیگر از اول چرخ رو اختراع نکنید. مذاکرات متعددی با افراد دوتابعیتی یا یک تابعیتی از کشورهای همسایه انجام دادیم و در حوزه پرداخت و بانکی به شرکای خوبی رسیدیم. نکاتی در مورد نوع مذاکره و حساسیت های افغانستانی ها و عراقی ها را برایتان بازگو میکنم.
در مورد نوشتن بیزینس پلن برای یک پروژه #بین_المللی هم مینویسم تا در مورد اجزا آن دید بگیرید. به هر حال برای خودتان باید ابعاد مالی پروژه مشخص شود و برای سرمایه گذاران دیگر نیز لزوم داشتن یک #طرح_تجاری قابل انکار نیست. جامع دیدن هزینه ها و درآمد یک پروژه باعث میشود بتوانید دیگران را مجاب به سرمایه گذاری روی آن کنید. روی اجزای کلی بیزینس پلن در سطح بین المللی هم مواردی را خاطر نشان خواهم کرد.
#مشاهده_گر
#علیرضا_مسجدیان
https://www.telegram.me/tajrobiat_moshahedegar
https://www.instagram.com/tajrobiatmoshahedegar
www.linkedin.com/in/masjedian
فرصت های صنعت پرداخت و بانکداری افغانستان و عراق برای شرکت های ایرانی
به شکل یقین با مقایسه بازارهای فناوری بانکداری در حوزه سی آی اس به راحتی پیشرو بودن فناوری ها و نوآوری های زیرساختی بانکی ایرانی را میتوان در برابر آن کشورها دید و در منطقه غرب آسیا نیز به یقین میتوانست گفت #ایران و #ترکیه دو کشوری هستند که فناوری های زیرساختی بانکی قابل قبول و بومی دارند(از پاکستان غافل نمیشود شد، حتی سوئیچ های بانکی صادر میکنند). بسیار ارزشمند است وقتی میبینیم که بسیاری از #نرم_افزارها ، #سخت افزارها ، تیم های مدیریتی و متخصصینی که برای فعالیت شبکه های #پوز و #خودپرداز و ابزارهای #موبایل_بانکینگ و وب سرویس ها و #کور_بانکینگ ها و #سوئیچ ها و هزاران نرم افزار و ماژول مرتبط در ایران فعال هستند، در موارد متعددی درصد قابل توجهی بومی شده و تولید شده توسط متخصصین داخلی هستند و کارآمدی بسیار خوبی و کارآیی قابل قبولی دارند.
ولی در وضعیت اقتصادی کنونی شرکتهای متعددی در صنعت پرداخت و تراکنش و بانکداری فعال هستند که در فروش و توسعه بازار داخل ایران مشکل دارند و شاید مهمترین مشکلات آنها نیز موارد زیر هستند:
• کم شدن قدرت خرید مردم
• کم شدن قدرت خرید #بانک ها
• بانکها محصولات با استاندارد پایین تر و ارزان تر را میخواهند
• ارتقا نیافتن استانداردهای بانکداری توسط #بانک_مرکزی
• رشد هزینه های سرمایه ای در برابر ثبات درآمدی
• افزایش رقابت و گاه دمپینگ قیمت ها توسط رقبا و تبدیل شدن به #اقیانوس_قرمز
همه ی این موارد باعث میشود که اگر این شرکتها بخواهند و مصمم باشند به شکل تخصصی ادامه مسیر دهند و شرکتشان را تعطیل نکنند و وارد بازارهایی مثل مسکن و ارز نشوند، برای فروش محصولات صنعت #پرداخت یا #بانکداری بدنبال بازارهای جدید باشند که بتوانند نرم افزار یا سخت افزار یا خدمات خود را به آنها بفروشند. بازارهایی مثل کشورهای #حلقه_اول_ایران میتواند گزینه نخست فروش و #اقیانوس_آبی باشد که میتواند گردش نقدینگی شگرفی بیاورد. کشورهایی که مزایای پررنگی مانند موارد زیر را برای تجارت در آنها دیده میشود:
• وجود مرز زمینی برای ترانزیت تجهیزات یا افراد به شکل ارزان
• قابلیت انتقال درآمدها خارج از شبکه بانکهای بین المللی
• وجود بازار تشنه برای خدمات و محصولات متمایز
• عدم وجود رقبای جدی اروپایی و آمریکایی و آسیایی
• پایین بودن سطح فعلی #استاندارد_بانکی در برخی از کشورهای هدف نسبت به #ایران
• تردد میلیون ها شهروند از بین مرزهای کشورهای حلقه اول به ایران و بالعکس
• اقامت قانونی بسیاری از مردم کشورهای همسایه ایران در ایران و بالعکس به شکل اقامت
• حجم بالای بازار هدف
• سودآوری ارزی و بسیار بالاتر از بازار داخل
• ارزان بودن محصولات ایرانی به نسبت محصولات اروپایی و آمریکایی
• امکان و ارزان بودن ارائه خدمات پس از فروش و پشتیبانی از ایران به این کشورها بدلیل ارزانتر بودن نیرو و هزینه های انرژی
وضعیت #پرداخت_الکترونیک در سطح خرده فروشی عراق را در نمودار فوق میبینیم. بازارهای تشنه با حاکمیت وجه نقد به سرعت در حال رفتن به سمت پرداخت الکترونیک هستند. گرچه کل حجم این تراکنش ها بسیار کم است، ولی شیب رشد بالایی در این بازارها دیده میشود. اقتصاد #عراق با بیش از دویست میلیارد دلار جی دی پی، بیشتر از این حرفها کشش پرداخت الکترونیک دارد.
نرخ رشد تلفن همراه و اینترنت کاملا نشان میدهد که بازار سنتی در حال گذار به یک بازار جوان میباشد که نیاز پرداختی و شارژی یا جابه جایی پول یا خرید متفاوتی خواهد داشت.
این جامعه جوان در حال مواجه با ساختارهای مالی و بانکی هست که از بین تمام ابزارهای پرداخت روی پول نقد تمرکز بیشتری دارد. لذا سایر ابزارها با نرخ کمتری در حال رشد میباشد.
حتی افغانستان نیز چنین شرایطی را دارد.
در افغانستان شاید عزیزی بانک اقداماتی انجام داده است و تعدادی خودپرداز خارج از شعب و حاضر در شعب مستقر نموده است.
https://www.aparat.com/v/oSEtA
ولی نرخ پایین کارت و نبودن زیرساخت پوز گسترده باعث شده است جامعه با وجه نقد بیشتر تجارت میکند. فهرست خدمات مورد نیاز کشورهای افغانستان و عراق را در نمودار زیر میتوان پیدا کرد.
شاید کوچکترین قسمت بازار در افغانستان مربوط به سه میلیون افغانستانی مهاجر در ایران میباشند که با نرخهای عجیب و تا ده درصد در حال انتقال دستمزدهای خود به کشورشان میباشند. در این بین شبکه های سنتی میتواند با نرم افزارها و اپلیکیشن ها یا حتی تجهیزات بانکی در ایران و افغانستان جایگزین شود که این جریان نقدینگی هم رصد شود و هم باعث درآمزایی شرکتهای پرداختی شود. به این حوزه رمیتنس میگویند و حتما باید بررسی عددی و رقمی روی این حوزه انجام دهید. پولی که کارگران یا مهاجران هر کشوری به وطنشان باز میگردند در سطح جهانی بالغ بر 600 میلیارد دلار میباشد. حال از این مبلغ چه عددی ب
به شکل یقین با مقایسه بازارهای فناوری بانکداری در حوزه سی آی اس به راحتی پیشرو بودن فناوری ها و نوآوری های زیرساختی بانکی ایرانی را میتوان در برابر آن کشورها دید و در منطقه غرب آسیا نیز به یقین میتوانست گفت #ایران و #ترکیه دو کشوری هستند که فناوری های زیرساختی بانکی قابل قبول و بومی دارند(از پاکستان غافل نمیشود شد، حتی سوئیچ های بانکی صادر میکنند). بسیار ارزشمند است وقتی میبینیم که بسیاری از #نرم_افزارها ، #سخت افزارها ، تیم های مدیریتی و متخصصینی که برای فعالیت شبکه های #پوز و #خودپرداز و ابزارهای #موبایل_بانکینگ و وب سرویس ها و #کور_بانکینگ ها و #سوئیچ ها و هزاران نرم افزار و ماژول مرتبط در ایران فعال هستند، در موارد متعددی درصد قابل توجهی بومی شده و تولید شده توسط متخصصین داخلی هستند و کارآمدی بسیار خوبی و کارآیی قابل قبولی دارند.
ولی در وضعیت اقتصادی کنونی شرکتهای متعددی در صنعت پرداخت و تراکنش و بانکداری فعال هستند که در فروش و توسعه بازار داخل ایران مشکل دارند و شاید مهمترین مشکلات آنها نیز موارد زیر هستند:
• کم شدن قدرت خرید مردم
• کم شدن قدرت خرید #بانک ها
• بانکها محصولات با استاندارد پایین تر و ارزان تر را میخواهند
• ارتقا نیافتن استانداردهای بانکداری توسط #بانک_مرکزی
• رشد هزینه های سرمایه ای در برابر ثبات درآمدی
• افزایش رقابت و گاه دمپینگ قیمت ها توسط رقبا و تبدیل شدن به #اقیانوس_قرمز
همه ی این موارد باعث میشود که اگر این شرکتها بخواهند و مصمم باشند به شکل تخصصی ادامه مسیر دهند و شرکتشان را تعطیل نکنند و وارد بازارهایی مثل مسکن و ارز نشوند، برای فروش محصولات صنعت #پرداخت یا #بانکداری بدنبال بازارهای جدید باشند که بتوانند نرم افزار یا سخت افزار یا خدمات خود را به آنها بفروشند. بازارهایی مثل کشورهای #حلقه_اول_ایران میتواند گزینه نخست فروش و #اقیانوس_آبی باشد که میتواند گردش نقدینگی شگرفی بیاورد. کشورهایی که مزایای پررنگی مانند موارد زیر را برای تجارت در آنها دیده میشود:
• وجود مرز زمینی برای ترانزیت تجهیزات یا افراد به شکل ارزان
• قابلیت انتقال درآمدها خارج از شبکه بانکهای بین المللی
• وجود بازار تشنه برای خدمات و محصولات متمایز
• عدم وجود رقبای جدی اروپایی و آمریکایی و آسیایی
• پایین بودن سطح فعلی #استاندارد_بانکی در برخی از کشورهای هدف نسبت به #ایران
• تردد میلیون ها شهروند از بین مرزهای کشورهای حلقه اول به ایران و بالعکس
• اقامت قانونی بسیاری از مردم کشورهای همسایه ایران در ایران و بالعکس به شکل اقامت
• حجم بالای بازار هدف
• سودآوری ارزی و بسیار بالاتر از بازار داخل
• ارزان بودن محصولات ایرانی به نسبت محصولات اروپایی و آمریکایی
• امکان و ارزان بودن ارائه خدمات پس از فروش و پشتیبانی از ایران به این کشورها بدلیل ارزانتر بودن نیرو و هزینه های انرژی
وضعیت #پرداخت_الکترونیک در سطح خرده فروشی عراق را در نمودار فوق میبینیم. بازارهای تشنه با حاکمیت وجه نقد به سرعت در حال رفتن به سمت پرداخت الکترونیک هستند. گرچه کل حجم این تراکنش ها بسیار کم است، ولی شیب رشد بالایی در این بازارها دیده میشود. اقتصاد #عراق با بیش از دویست میلیارد دلار جی دی پی، بیشتر از این حرفها کشش پرداخت الکترونیک دارد.
نرخ رشد تلفن همراه و اینترنت کاملا نشان میدهد که بازار سنتی در حال گذار به یک بازار جوان میباشد که نیاز پرداختی و شارژی یا جابه جایی پول یا خرید متفاوتی خواهد داشت.
این جامعه جوان در حال مواجه با ساختارهای مالی و بانکی هست که از بین تمام ابزارهای پرداخت روی پول نقد تمرکز بیشتری دارد. لذا سایر ابزارها با نرخ کمتری در حال رشد میباشد.
حتی افغانستان نیز چنین شرایطی را دارد.
در افغانستان شاید عزیزی بانک اقداماتی انجام داده است و تعدادی خودپرداز خارج از شعب و حاضر در شعب مستقر نموده است.
https://www.aparat.com/v/oSEtA
ولی نرخ پایین کارت و نبودن زیرساخت پوز گسترده باعث شده است جامعه با وجه نقد بیشتر تجارت میکند. فهرست خدمات مورد نیاز کشورهای افغانستان و عراق را در نمودار زیر میتوان پیدا کرد.
شاید کوچکترین قسمت بازار در افغانستان مربوط به سه میلیون افغانستانی مهاجر در ایران میباشند که با نرخهای عجیب و تا ده درصد در حال انتقال دستمزدهای خود به کشورشان میباشند. در این بین شبکه های سنتی میتواند با نرم افزارها و اپلیکیشن ها یا حتی تجهیزات بانکی در ایران و افغانستان جایگزین شود که این جریان نقدینگی هم رصد شود و هم باعث درآمزایی شرکتهای پرداختی شود. به این حوزه رمیتنس میگویند و حتما باید بررسی عددی و رقمی روی این حوزه انجام دهید. پولی که کارگران یا مهاجران هر کشوری به وطنشان باز میگردند در سطح جهانی بالغ بر 600 میلیارد دلار میباشد. حال از این مبلغ چه عددی ب
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
كیوسك های هوشمند کابل
کیوسک های هوشمند برای انتقال پول یا شارژ استفاده میشود