Forwarded from .
🔸ترکیب کمیسون بهداشت مجلس بیشتر مینماید که #دورهمی_صنفی_پزشکان باشد درحالیکه کارویژهاش سیاستگذاری عرصه سلامت بوده و لازمه آن حضور تخصصهای حقوقی، مدیریت، اقتصادی و نمایندگان اقشار مختلف علوم پزشکی در آنجاست نه اینکه کمیسیون بهداشت بدل به فراکسیون پزشکان شود!
🔹 #تعارض_منافع پزشکان سبب شده کمیسیون بهداشت مخالف اصلی طرحهای تحولآفرین نظیر مالیات و کارتخوان پزشکان، اصلاح قانون سازمان نظام پزشکی، برقراری عدالت درآمدی کادر درمان، تعیین مطب بعنوان محل تجاری، تفحص از طرح تحول و افزایش ظرفیت پذیرش پزشک عمومی و متخصص باشد.
#کاسبان_کمیسیون_بهداشت
@houshdar
🔹 #تعارض_منافع پزشکان سبب شده کمیسیون بهداشت مخالف اصلی طرحهای تحولآفرین نظیر مالیات و کارتخوان پزشکان، اصلاح قانون سازمان نظام پزشکی، برقراری عدالت درآمدی کادر درمان، تعیین مطب بعنوان محل تجاری، تفحص از طرح تحول و افزایش ظرفیت پذیرش پزشک عمومی و متخصص باشد.
#کاسبان_کمیسیون_بهداشت
@houshdar
Forwarded from مکتوبات
📌چند خط در پاسخ به یادداشت «آیا وجود مدارس غیردولتی مصداق #بی_عدالتی است؟» میرلوحی
#مجید_فضائلی
خوانش من از متن میرلوحی، از منظر سیاستگذاری عمومی است. از این منظر ما به حق جامعه و خیر عمومی و البته نه صرفا در موقعیت کنونی، بلکه در نسبت با آیندگان باید توجه کنیم.
مرور اصول مربوط به آموزش و پرورش در قانون اساسی (اصول3، 30 و 43) دو نکته را روشن میکند: اول اینکه برای موسسین جمهوری اسلامی، عدالت در فرصتها اولویت دارد اما با تدابیری از ایجاد نابرابریهای فاحش در نتایج نیز جلوگیری کردهاند.
در مقام ارزیابی کارنامه جمهوری اسلامی، با مرور آمارها میتوان متوجه شد که اهداف موسسین انقلاب بصورت فاحش نقض شده است. تعداد کودکان محروم از تحصیل، سهم مدارس خصوصی از کل دانشآموزان، وضعیت بزههای اجتماعی در مدارس دولتی این واقعیت را آشکارا بیان میکنند.
۱۵ درصد از آموزش و پرورش، در اختیار #مدارس_پولی است و این درحالی است که #مارگارت_تاچر نخستوزیر بریتانیا که مخوفترین سیاستهای #خصوصیسازی را در پیش گرفت، تنها 10درصد آموزش و پرورش را به بخش خصوصی واگذار کرد.
میرلوحی در بخشی از متن خود برای توجیه بدیهی بودن تفاوتها مثالهایی زده: سیفون و کامپیوتر و خودکار و لباس و ماشین و خانه. این مثالها نشان میدهد که او هیچ آشنایی با مفهوم کالای عمومی و خصوصی ندارد.
در عرصه حکمرانی، ما با محدودیت منابع مالی و نیروی انسانی توانمند مواجهیم. تمرکز این سرمایهها در مدارس غیرانتفاعی، جامعه را متضرر خواهد کرد.
مفهوم بسیار مهم #تعارض_منافع را در نظر بگیریم. اساسا مدارس غیرانتفاعی، آنگاه موضوعیت پیدا میکنند، که فاصله معناداری با مدارس دولتی داشته باشند.
در اقتصاد، از مثال کیک برای موهبتهای اقتصادی استفاده میشود. بدیهی است وقتی یک گروه سهم بیشتری از کیک را مطالبه کند، به دیگران سهم کمتری میرسد.
مدارس غیرانتفاعی سهم بیشتری از کیک نیروی انسانی و خانوادههای توانمند (مادی و معنوی) و امکانات مادی و معنوی را برداشتهاند و بدیهی است که به سایر اقشار جامعه، از این فرصت مقدار بسیار کمتری برسد.
بخش تأثربرانگیز ماجرا اینجاست که این برخورداری نامتناسب، درهمتنیدگی شدیدی با #کارگزاران_حکومتی پیدا کرده و آنهایی که موظف به بزرگتر کردن کیک کل جامعه هستند، ترجیح دادهاند فعلا سهم بیشتری از همان کیک محدود بردارند.
در خلأ بحث نمیکنیم و تجربه بیش از چهار دهه حکمرانی را داریم. وقتی بخش قابل اعتنایی از مسؤولان، وزرای دولتهای مختلف و رجال سطح بالای مملکتی فرزندان خود را به مدارس غیرانتفاعی خاص میفرستند، چطور میشود پذیرفت که این افراد، درک درستی از آموزش و پرورش دولتی داشته باشند؟
در انگلیسی اصطلاحی داریم که در اینجا خیلی گویا است. Skin in the game به این معنا که آیا مدیران و سیاستگذاران به اندازهای که سایر افراد از تصمیمات آنها متضرر میشوند، خود نیز عقوبت میکشند یا نه؟!
باید اذعان کنیم که سیاستگذاران و مدیران عالی رتبه حکومتی در طول این چهار دهه، اگر نگوییم به طور مطلق، به مقدار بسیار زیادی هیچ پوستی در بازی آموزش و پرورش دولتی نداشتهاند و هرگز نفهمیدهاند و نمیفهمند که آموزش و پرورش دولتی یعنی چه.
ادعای بنیانگذاران انقلاب این بوده و هست که همه باید رشد کنند، نه که عدهای پول بیشتر بدهند تا در #محیط_گلخانهای تربیت شوند و از آسیبها مصون بمانند و انبوهی از استعدادهای مملکت در فقر امکانات مادی و معنوی دست و پا بزند.
من در مورد میزان کامیابی خانوادههایی که با ایده تربیت سالم فرزندان خود را به مدارس غیردولتی مذهبی فرستادهاند، نظر قطعی نمیدهم، اما آنچه میبینم این است که آن خیالها و آرزوها، آنچنان هم رنگ واقعیت به خود نگرفته و دانشآموختگان این مدارس آنچنان هم علیهالسلام نیستند.
میرلوحی و سایر توجیهکنندگان وضعیت کنونی مدارس غیرانتفاعی باید بدانند، که آنها بخشی از راهحل اصلاح نظام آموزش و پرورش نیستند، بلکه خود بخش مهمی از مشکلاند.
من مدعی هستم رجال حکومتی اصل مشکل را نپذیرفتهاند چون اولا پوستی در بازی ندارند و ثانیا با حرفهای نادرستی مانند مطلب میرلوحی قضیه را توجیه میکنند.
به زعم من، بستن مدارس غیرانتفاعی راه حل نیست. آنها باید در یک محیط مناسب و درست که منافع کل جامعه را تأمین میکند، بتوانند کسبوکار خود را داشته باشند اما باید ارتباط ارگانیک آنها با نهادهای تصمیمساز و مدیران و کارگزاران سطح بالای نظام را قطع کرد.
راه اصلاح نظام آموزشی کشور، از منع قانونی کارگزاران سطح بالای حکومتی از استفاده از این موقیت میگذرد. آنها باید سر سفره همه جامعه بنشینند و هزینه تصمیمات و ناکارآمدیهای خود را درک کنند.
@maktubat
#مجید_فضائلی
خوانش من از متن میرلوحی، از منظر سیاستگذاری عمومی است. از این منظر ما به حق جامعه و خیر عمومی و البته نه صرفا در موقعیت کنونی، بلکه در نسبت با آیندگان باید توجه کنیم.
مرور اصول مربوط به آموزش و پرورش در قانون اساسی (اصول3، 30 و 43) دو نکته را روشن میکند: اول اینکه برای موسسین جمهوری اسلامی، عدالت در فرصتها اولویت دارد اما با تدابیری از ایجاد نابرابریهای فاحش در نتایج نیز جلوگیری کردهاند.
در مقام ارزیابی کارنامه جمهوری اسلامی، با مرور آمارها میتوان متوجه شد که اهداف موسسین انقلاب بصورت فاحش نقض شده است. تعداد کودکان محروم از تحصیل، سهم مدارس خصوصی از کل دانشآموزان، وضعیت بزههای اجتماعی در مدارس دولتی این واقعیت را آشکارا بیان میکنند.
۱۵ درصد از آموزش و پرورش، در اختیار #مدارس_پولی است و این درحالی است که #مارگارت_تاچر نخستوزیر بریتانیا که مخوفترین سیاستهای #خصوصیسازی را در پیش گرفت، تنها 10درصد آموزش و پرورش را به بخش خصوصی واگذار کرد.
میرلوحی در بخشی از متن خود برای توجیه بدیهی بودن تفاوتها مثالهایی زده: سیفون و کامپیوتر و خودکار و لباس و ماشین و خانه. این مثالها نشان میدهد که او هیچ آشنایی با مفهوم کالای عمومی و خصوصی ندارد.
در عرصه حکمرانی، ما با محدودیت منابع مالی و نیروی انسانی توانمند مواجهیم. تمرکز این سرمایهها در مدارس غیرانتفاعی، جامعه را متضرر خواهد کرد.
مفهوم بسیار مهم #تعارض_منافع را در نظر بگیریم. اساسا مدارس غیرانتفاعی، آنگاه موضوعیت پیدا میکنند، که فاصله معناداری با مدارس دولتی داشته باشند.
در اقتصاد، از مثال کیک برای موهبتهای اقتصادی استفاده میشود. بدیهی است وقتی یک گروه سهم بیشتری از کیک را مطالبه کند، به دیگران سهم کمتری میرسد.
مدارس غیرانتفاعی سهم بیشتری از کیک نیروی انسانی و خانوادههای توانمند (مادی و معنوی) و امکانات مادی و معنوی را برداشتهاند و بدیهی است که به سایر اقشار جامعه، از این فرصت مقدار بسیار کمتری برسد.
بخش تأثربرانگیز ماجرا اینجاست که این برخورداری نامتناسب، درهمتنیدگی شدیدی با #کارگزاران_حکومتی پیدا کرده و آنهایی که موظف به بزرگتر کردن کیک کل جامعه هستند، ترجیح دادهاند فعلا سهم بیشتری از همان کیک محدود بردارند.
در خلأ بحث نمیکنیم و تجربه بیش از چهار دهه حکمرانی را داریم. وقتی بخش قابل اعتنایی از مسؤولان، وزرای دولتهای مختلف و رجال سطح بالای مملکتی فرزندان خود را به مدارس غیرانتفاعی خاص میفرستند، چطور میشود پذیرفت که این افراد، درک درستی از آموزش و پرورش دولتی داشته باشند؟
در انگلیسی اصطلاحی داریم که در اینجا خیلی گویا است. Skin in the game به این معنا که آیا مدیران و سیاستگذاران به اندازهای که سایر افراد از تصمیمات آنها متضرر میشوند، خود نیز عقوبت میکشند یا نه؟!
باید اذعان کنیم که سیاستگذاران و مدیران عالی رتبه حکومتی در طول این چهار دهه، اگر نگوییم به طور مطلق، به مقدار بسیار زیادی هیچ پوستی در بازی آموزش و پرورش دولتی نداشتهاند و هرگز نفهمیدهاند و نمیفهمند که آموزش و پرورش دولتی یعنی چه.
ادعای بنیانگذاران انقلاب این بوده و هست که همه باید رشد کنند، نه که عدهای پول بیشتر بدهند تا در #محیط_گلخانهای تربیت شوند و از آسیبها مصون بمانند و انبوهی از استعدادهای مملکت در فقر امکانات مادی و معنوی دست و پا بزند.
من در مورد میزان کامیابی خانوادههایی که با ایده تربیت سالم فرزندان خود را به مدارس غیردولتی مذهبی فرستادهاند، نظر قطعی نمیدهم، اما آنچه میبینم این است که آن خیالها و آرزوها، آنچنان هم رنگ واقعیت به خود نگرفته و دانشآموختگان این مدارس آنچنان هم علیهالسلام نیستند.
میرلوحی و سایر توجیهکنندگان وضعیت کنونی مدارس غیرانتفاعی باید بدانند، که آنها بخشی از راهحل اصلاح نظام آموزش و پرورش نیستند، بلکه خود بخش مهمی از مشکلاند.
من مدعی هستم رجال حکومتی اصل مشکل را نپذیرفتهاند چون اولا پوستی در بازی ندارند و ثانیا با حرفهای نادرستی مانند مطلب میرلوحی قضیه را توجیه میکنند.
به زعم من، بستن مدارس غیرانتفاعی راه حل نیست. آنها باید در یک محیط مناسب و درست که منافع کل جامعه را تأمین میکند، بتوانند کسبوکار خود را داشته باشند اما باید ارتباط ارگانیک آنها با نهادهای تصمیمساز و مدیران و کارگزاران سطح بالای نظام را قطع کرد.
راه اصلاح نظام آموزشی کشور، از منع قانونی کارگزاران سطح بالای حکومتی از استفاده از این موقیت میگذرد. آنها باید سر سفره همه جامعه بنشینند و هزینه تصمیمات و ناکارآمدیهای خود را درک کنند.
@maktubat
Telegram
مدیا
Forwarded from اشکان بکیار
کسی که خودش رئیس چند هلدینگ مهم دولتیه، انتصابش در دیوان محاسبات کشور #تعارض_منافع ایجاد میکنه. میخواد آقای بذرپاش باشه یا تاجگردون!
در مسأله مبارزه با فساد با هیچ احدی عهد اخوت نبستیم و از اصول انقلاب اسلامی هم کوتاه نمیایم.
@ashkan_bakiyar
در مسأله مبارزه با فساد با هیچ احدی عهد اخوت نبستیم و از اصول انقلاب اسلامی هم کوتاه نمیایم.
@ashkan_bakiyar
Forwarded from اشکان بکیار
یکی از بزرگترین ایرادات وارد به قانون نظارت بر نمایندگان #تعارض_منافع هست. چون صرفا از نمایندگان تشکیل میشه درحالی که باید تو ترکیب نهاییاش، یک نفر از حقوقدانان شورای نگهبان و یک نفر از قضات دیوان عالی با نظر رئیس قوه قضاییه و یک نفر از هیأت عالی نظارت مجمع عضو هیئت باشن.
@ashkan_bakiyar
@ashkan_bakiyar
Forwarded from 🇵🇸 مکشوفات
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✍ سیده فاطمه حبیبی
🔹اینها فقط بخشی از خدمات #شرکت_تعاونی_کارکنان_سازمان_سنجش است، که توسط یکی از مدیران اسبق سازمان سنجش اداره میشود.
🔸اکنون باید پرسید وقتی مسئولان این سازمان اعلام میکنند، مافیای کنکور مانع حذف کنکور میشود، دقیقا منظورشان کیست؟
🔹اساسا یک سازمان دولتی که باید منافع عموم جامعه را در نظر بگیرد، چطور به چنین جایگاهی رسیده که با فروش «وعده» ، کسب درآمد میکند؟
🔸چرا این سازمان در مورد شرکت زیر مجموعه اش سکوت کرده و حرفی نمیزند؟
🔹منافع سازمان از کنکور چقدر است که هیچ اراده ای در جهت برچیدن بساط کنکور در ایشان دیده نمیشود؟
🔸تقاضای زیادی است از مجلسی که عنوان انقلابی را یدک میکشد، بخواهیم به ابهامات سازمان سنجش پایان دهد؟
🔻این ویدیو را با دقت تا انتها نگاه کنید.
پی نوشت: جلسه در مورد تصمیم گیری تعویق کنکور امروز برگزار شد و کنکور سراسری ارشد و کارشناسی سر زمان مقرر برگزار خواهد شد.
#تعارض_منافع
@maktubaat
🔹اینها فقط بخشی از خدمات #شرکت_تعاونی_کارکنان_سازمان_سنجش است، که توسط یکی از مدیران اسبق سازمان سنجش اداره میشود.
🔸اکنون باید پرسید وقتی مسئولان این سازمان اعلام میکنند، مافیای کنکور مانع حذف کنکور میشود، دقیقا منظورشان کیست؟
🔹اساسا یک سازمان دولتی که باید منافع عموم جامعه را در نظر بگیرد، چطور به چنین جایگاهی رسیده که با فروش «وعده» ، کسب درآمد میکند؟
🔸چرا این سازمان در مورد شرکت زیر مجموعه اش سکوت کرده و حرفی نمیزند؟
🔹منافع سازمان از کنکور چقدر است که هیچ اراده ای در جهت برچیدن بساط کنکور در ایشان دیده نمیشود؟
🔸تقاضای زیادی است از مجلسی که عنوان انقلابی را یدک میکشد، بخواهیم به ابهامات سازمان سنجش پایان دهد؟
🔻این ویدیو را با دقت تا انتها نگاه کنید.
پی نوشت: جلسه در مورد تصمیم گیری تعویق کنکور امروز برگزار شد و کنکور سراسری ارشد و کارشناسی سر زمان مقرر برگزار خواهد شد.
#تعارض_منافع
@maktubaat
Forwarded from 🇵🇸 مکشوفات
بلایی بنام #تعارض_منافع
✍سیده فاطمه حبیبی
🔹«منفعت» یکی از اصلی ترین انگیزه های بشری برای انجام هر فعالیت است، به عبارت دیگر انسان، در تصمیمات و اقدامات خود همواره منافعی را دنبال میکند که محرک اصلی او می باشد.
🔸دامنه این منافع به قدری گسترده است که گاه مانند دو رقیب در مقابل یکدیگر قرار میگیرند و انتخاب یکی، سبب تضعیف دیگری و یا حتی از میدان بدر کردن آن خواهد شد.
🔹 این تقابل منافع تا جایی که دامنه فردی یا خانوادگی داشته باشد، مشکلی ایجاد نخواهد کرد، اما اگر دو راهی انتخاب میان منافع فردی و منافع اجتماعی قرار گرفته باشد، به شکلی که انتخاب منفعت شخصی، منافع جامعه را با خطر روبرو کند با مفهوم « #تعارض منافع » (conflict of interest) روبرو خواهیم بود.
🔸تعارض منافع به شرایطی اطلاق میشود که شخص، حزب، گروه، یا سازمانی مخیر شود میان انتخاب منفعت عموم جامعه یا منافع فردی،
به گونه ای که انتخاب یکی سبب تضعیف دیگری گردد.
🔹برای مثال راننده ای که میان رعایت قوانین رانندگی و زودتر رسیدن به مقصد قرار دارد،
🔸پزشکی که میان دو راهی کسب درآمد یا درمان رایگان یک بیمار محروم ایستاده است
🔸شخصی که میان ایستادن در صف یا جلو زدن و سریعتر انجام شدن کار قرار میگیرد.
🔹اینها و ده ها نوع از این مثالها، نمونه ای از تعارضات منافع است که روزانه بارها و بارها تکرار میشود.
🔸اما شکل گیری فضای #تعارض_منافع در عرصه سیاسی و گلوگاه های تصمیم گیری های اجتماع،
، سبب لغزشهایی خواهد شد که در یک گستره عام، حیات و شرایط زیست همه جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد.
🔹تعارض منافع در برنامه ریزی های کلان اجتماعی سبب به هم ریختگی فکری و فساد تصمیم گیری میشود. بطرزی که فرد یا حزب و یا حتی سازمان قرار گرفته در دو راهی تصمیم گیری، بدلیل تعارضی که منافع فردی با منافع جمعی دارد، ممکن است یا قدرت تشخیص و تصمیم درست نداشته باشد ، یا در بیشتر موارد عامدانه تمایل به انتخاب أهم و اتخاذ تصمیم صحیح که منافع همگانی را تأمین کند ندارد.
🔸این #تقابل_منفعت، هر چه در لایه های بالاتر قدرت، و در اصلی ترین جایگاههای تصمیم گیری یک جامعه رخ دهد، به همان نسبت خطرناک تر و آسیب زا تر خواهد بود.
🔹به عنوان مثال نماینده ای که #طرح_شفافیت آرا را امضا میکند، اما در هنگام رای گیری با آن مخالفت میکند.
🔸نمایندگانی که به طرح تحقیق و تفحص از مجلس رای منفی میدهند.
🔹یا #وزیری که در جایگاه وزارت بهداشت باید حافظ منافع جامعه برای درمان کم هزینه باشد، اما خود مالک چند #بیمارستان_خصوصی است.
🔸#وزیری که جایگاه وزارت به او میگوید آموزش همگانی و رایگان را ترویج کند، اما خود مالک #آموزشگاه_خصوصی است. ( اعم از مدرسه یا دانشگاه)
🔹سازمانی که باید برای پایان دادن به رقابت تحصیلی #کنکور اقدام کند، خود یکی از بنام ترین موسسات خدمات کنکور را اداره میکند.
🔸این ها تعارضات منافعی است که نمیتوان منکر آن شد که هنگام تصمیم گیری، سبب لغزش و فساد در انتخاب شده و عواقب آن یک جامعه را درگیر خواهد کرد.
🔹حقیقت این است که بخشی از راه حل تعارض منافع، به حاکمیت وجدان و پایبندی به دین و اخلاق بر میگردد اما تجربه جوامع موفق بویژه اتحادیه اروپا برای مقابله با این مسئله نیز نشان داده است، استفاده از مکانیزم #شفافیت، تا حدود بسیاری این معضل را کنترل خواهد کرد.
@maktubaat
✍سیده فاطمه حبیبی
🔹«منفعت» یکی از اصلی ترین انگیزه های بشری برای انجام هر فعالیت است، به عبارت دیگر انسان، در تصمیمات و اقدامات خود همواره منافعی را دنبال میکند که محرک اصلی او می باشد.
🔸دامنه این منافع به قدری گسترده است که گاه مانند دو رقیب در مقابل یکدیگر قرار میگیرند و انتخاب یکی، سبب تضعیف دیگری و یا حتی از میدان بدر کردن آن خواهد شد.
🔹 این تقابل منافع تا جایی که دامنه فردی یا خانوادگی داشته باشد، مشکلی ایجاد نخواهد کرد، اما اگر دو راهی انتخاب میان منافع فردی و منافع اجتماعی قرار گرفته باشد، به شکلی که انتخاب منفعت شخصی، منافع جامعه را با خطر روبرو کند با مفهوم « #تعارض منافع » (conflict of interest) روبرو خواهیم بود.
🔸تعارض منافع به شرایطی اطلاق میشود که شخص، حزب، گروه، یا سازمانی مخیر شود میان انتخاب منفعت عموم جامعه یا منافع فردی،
به گونه ای که انتخاب یکی سبب تضعیف دیگری گردد.
🔹برای مثال راننده ای که میان رعایت قوانین رانندگی و زودتر رسیدن به مقصد قرار دارد،
🔸پزشکی که میان دو راهی کسب درآمد یا درمان رایگان یک بیمار محروم ایستاده است
🔸شخصی که میان ایستادن در صف یا جلو زدن و سریعتر انجام شدن کار قرار میگیرد.
🔹اینها و ده ها نوع از این مثالها، نمونه ای از تعارضات منافع است که روزانه بارها و بارها تکرار میشود.
🔸اما شکل گیری فضای #تعارض_منافع در عرصه سیاسی و گلوگاه های تصمیم گیری های اجتماع،
، سبب لغزشهایی خواهد شد که در یک گستره عام، حیات و شرایط زیست همه جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد.
🔹تعارض منافع در برنامه ریزی های کلان اجتماعی سبب به هم ریختگی فکری و فساد تصمیم گیری میشود. بطرزی که فرد یا حزب و یا حتی سازمان قرار گرفته در دو راهی تصمیم گیری، بدلیل تعارضی که منافع فردی با منافع جمعی دارد، ممکن است یا قدرت تشخیص و تصمیم درست نداشته باشد ، یا در بیشتر موارد عامدانه تمایل به انتخاب أهم و اتخاذ تصمیم صحیح که منافع همگانی را تأمین کند ندارد.
🔸این #تقابل_منفعت، هر چه در لایه های بالاتر قدرت، و در اصلی ترین جایگاههای تصمیم گیری یک جامعه رخ دهد، به همان نسبت خطرناک تر و آسیب زا تر خواهد بود.
🔹به عنوان مثال نماینده ای که #طرح_شفافیت آرا را امضا میکند، اما در هنگام رای گیری با آن مخالفت میکند.
🔸نمایندگانی که به طرح تحقیق و تفحص از مجلس رای منفی میدهند.
🔹یا #وزیری که در جایگاه وزارت بهداشت باید حافظ منافع جامعه برای درمان کم هزینه باشد، اما خود مالک چند #بیمارستان_خصوصی است.
🔸#وزیری که جایگاه وزارت به او میگوید آموزش همگانی و رایگان را ترویج کند، اما خود مالک #آموزشگاه_خصوصی است. ( اعم از مدرسه یا دانشگاه)
🔹سازمانی که باید برای پایان دادن به رقابت تحصیلی #کنکور اقدام کند، خود یکی از بنام ترین موسسات خدمات کنکور را اداره میکند.
🔸این ها تعارضات منافعی است که نمیتوان منکر آن شد که هنگام تصمیم گیری، سبب لغزش و فساد در انتخاب شده و عواقب آن یک جامعه را درگیر خواهد کرد.
🔹حقیقت این است که بخشی از راه حل تعارض منافع، به حاکمیت وجدان و پایبندی به دین و اخلاق بر میگردد اما تجربه جوامع موفق بویژه اتحادیه اروپا برای مقابله با این مسئله نیز نشان داده است، استفاده از مکانیزم #شفافیت، تا حدود بسیاری این معضل را کنترل خواهد کرد.
@maktubaat
Telegram
attach 📎
Forwarded from قسط
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵🔴⚪️ #تعارض_منافع، حتی در اول انقلاب!
⭕️ عزلی عجیب، که منجر به تعطیلی و متوقف شدن قانون زمین شهری شد.
🔸 #شهاب_گنابادی (وزیر مسکن میرحسین موسوی): «طرحِ ما این است که هر مالک، بجز خانه خود، بیشتر از یک خانه دیگر برای اجاره نداشته باشد.»
🔹 قانونِ جدیدی که گُنابادی از آن صحبت میکرد، محصول سفرهای او به کشورهای مختلف بود که در دنیا با نام #مالیات_بر_عایدی_سرمایه، شناخته میشد و مهمترین قانون برای مقابله با سوداگری در زمینه طلا، ارز و مسکن به حساب میآمد.
🔸 ترکش دوز (معاون وزیر مسکن): «آقای موسوی در نامهای که به آقای خامنهای نوشته بود گفته بود که هدف آقای گنابادی از کاری که میکند بدنام کردن #مسئولین_نظام است! این #تهمت به ایشان زده میشد. عجیب بود عجیب!»
🔺 گنابادی: «بر این باورم که بدنامی نظام وقتی رخ میدهد که اطرافیان مسئولان نظام... برای دستیابی به #منافع_شخصی، قانون و ضابطه را زیر پا میگذارند و از موقعیت خویش سوء استفاده میکنند. اینها #ضد_انقلاب هستند. شما چه پاسخی خواهید داد که ۱۱ تا ۲۰ هزار نفر از مجرای غیر قانونی، زمین مجانی و با رابطه گرفتند! و رئیس دولت هیچ اقدامی نکرد!»
@edalatkhahi
⭕️ عزلی عجیب، که منجر به تعطیلی و متوقف شدن قانون زمین شهری شد.
🔸 #شهاب_گنابادی (وزیر مسکن میرحسین موسوی): «طرحِ ما این است که هر مالک، بجز خانه خود، بیشتر از یک خانه دیگر برای اجاره نداشته باشد.»
🔹 قانونِ جدیدی که گُنابادی از آن صحبت میکرد، محصول سفرهای او به کشورهای مختلف بود که در دنیا با نام #مالیات_بر_عایدی_سرمایه، شناخته میشد و مهمترین قانون برای مقابله با سوداگری در زمینه طلا، ارز و مسکن به حساب میآمد.
🔸 ترکش دوز (معاون وزیر مسکن): «آقای موسوی در نامهای که به آقای خامنهای نوشته بود گفته بود که هدف آقای گنابادی از کاری که میکند بدنام کردن #مسئولین_نظام است! این #تهمت به ایشان زده میشد. عجیب بود عجیب!»
🔺 گنابادی: «بر این باورم که بدنامی نظام وقتی رخ میدهد که اطرافیان مسئولان نظام... برای دستیابی به #منافع_شخصی، قانون و ضابطه را زیر پا میگذارند و از موقعیت خویش سوء استفاده میکنند. اینها #ضد_انقلاب هستند. شما چه پاسخی خواهید داد که ۱۱ تا ۲۰ هزار نفر از مجرای غیر قانونی، زمین مجانی و با رابطه گرفتند! و رئیس دولت هیچ اقدامی نکرد!»
@edalatkhahi
Forwarded from دادشهر | حمزه شکریان (وکیل حمزه شکریان)
🔺#تعارض_منافع در بافت اطراف حرم رضوی، آنقدر زیاد است که باعث پایمال شدن حقوق مردم در این منطقه شده است.
🔸#شهرداری_مشهد در این میان گوی سبقتِ ظلم به مردم را از همه ربوده و برخلاف قانون، املاک مردم را برای سودجویی سرمایه داران تخریب کرده است.
🔸وقت کم است و رسوا کردن متخلفان بماند برای بعد! اما نیاز است مردم مظلوم این منطقه با اقدام صحیح قانونی، #تمکات_غیرقانونی شهرداری را در دیوان عدالت ابطال نمایند.
👈 به همین منظور نمونه دادخواست ابطال عملیات تملک تنظیم شده که تقدیم می گردد. لطفا در جهت انتشار این دادخواست و رساندنش به اهلش، #رسانه_باشید!
پ.ن ۱؛ شهرداری صرفا اراضی با کاربری عمومی را می تواند تملک کند. اما به جهت بیشتر شدن سرمایه سرمایهداران، املاک مردم با کاربری غیرعمومی را تملک کرده و تحویل سرمایه داران داده و پورسانتش را گرفته است!
پ.ن۲؛ برای دریافت فایل دادخواست و راهنمایی جهت چگونگی پیگیری آن، خصوصی به بنده پیام دهید.
@dadshahr_iranian
🔸#شهرداری_مشهد در این میان گوی سبقتِ ظلم به مردم را از همه ربوده و برخلاف قانون، املاک مردم را برای سودجویی سرمایه داران تخریب کرده است.
🔸وقت کم است و رسوا کردن متخلفان بماند برای بعد! اما نیاز است مردم مظلوم این منطقه با اقدام صحیح قانونی، #تمکات_غیرقانونی شهرداری را در دیوان عدالت ابطال نمایند.
👈 به همین منظور نمونه دادخواست ابطال عملیات تملک تنظیم شده که تقدیم می گردد. لطفا در جهت انتشار این دادخواست و رساندنش به اهلش، #رسانه_باشید!
پ.ن ۱؛ شهرداری صرفا اراضی با کاربری عمومی را می تواند تملک کند. اما به جهت بیشتر شدن سرمایه سرمایهداران، املاک مردم با کاربری غیرعمومی را تملک کرده و تحویل سرمایه داران داده و پورسانتش را گرفته است!
پ.ن۲؛ برای دریافت فایل دادخواست و راهنمایی جهت چگونگی پیگیری آن، خصوصی به بنده پیام دهید.
@dadshahr_iranian