کانال تحلیلی (اقتصادی سیاسی)
1.68K subscribers
1.4K photos
545 videos
25 files
420 links
تحلیل اقتصادی سیاسی
Download Telegram
مردم همیشه از همه چیز ناخرسندند.
ناخرسندی یک عادت شده است.
نه این که اگر آنان پول بیشتر، خانه ای بزرگتر، همسری مناسبتر، فرزندانی بهتر یا شغلی ایده‌آل‌تر داشته باشند، خرسند خواهند شد-نه اینگونه نیست.
هر چه هم داشته باشند،همچنان ناخرسند خواهند ماند.
چه فقیر باشند چه ثروتمند، همچنان ناخرسند خواهند ماند.
ناخرسندی یکی از عادت‌های ذهن است.
ذهن زندگی خود را از راه آن می گذراند.
طبیعت ذهن به گونه ای است که ممکن نیست خرسند شود.

وقتی از این حقیقت آگاه شوی معجزه ای رخ می دهد.
آنگاه می‌توانی ذهن را کنار بگذاری، زیرا ذهن، تو را هیچ گاه خرسند نخواهد کرد. این در طبیعتش نیست.

بنابراین تو در جستجوی ناممکن هستی
اگر دریابی چرا ناخرسند هستی، اگر برای ناخرسندی خود بهانه ای پیدا نکنی و آن را عمل ذهنی بدانی،آن گاه می توانی خود را از آن کنار بکشی.
این کار بسیار آسان است.
فقط باید آن را ببینی چون من این را
می گویم به آن باور نکن.
خودت باید آن را ببینی
ذهنت را تماشا کن
به گذشته بنگر

بارها چنین پنداشته ای که اگر به چیزی معین دست‌یابی خرسند خواهی شد و تو به آن دست یافتی اما خرسند نشدی.

بارها چنین شده است اما تو درس را
فرانگرفته ای.
مردم بارها و بارها در یک گودال
می افتند.
پس ذهنت و تمام خطرهایی که تو را گرفتار آن‌ها می‌کند تماشا کن.

برای ایجاد یک دگرگونی چیزی لازم نیست مگر به تماشا نشستن ذهن.
و از راه این آگاهی، و همه چیز با پای خود خواهد آمد.
به آرامی و بدون هیچ تلاشی.

#اشو
آدولف هیتلر در شرح زندگی نامه اش در کتاب "نبرد من" نوشته است:
اگر میخواهید فرمانروا باشید همیشه کشور را در رعب و وحشت نگه دارید، همیشه کشور را در این هراس نگه دارید که همسایه قصد حمله دارد و دولتهایی در پی فراهم سازی مقدمات جنگ هستند و آماده هجوم میشوند.
همیشه شایعه سازی کنید. هرگز مردم را در راحتی و آرامش رها نکنید، چون اگر مردم در راحتی و رفاه باشند، تـوجهی بـه سیاستمداران نمی‌کنند.
وقتی مردم کاملاً در رفاه باشند، سیاستمداران بی اهمیت میشوند.
ولی اگر مردم در ترس باشند، سیاستمداران قدرتمند مـی‌شـوند.
بـه هـنـگـام وقوع جنگ سیاستمداران مقتدر می‌شوند، جنگ موقعیتی ایجاد میکند، فرصت‌هایی به وجود می آورد تا سیاستمداران بر مردم سلطه‌گری کنند و حاکم شوند.
ذهن آدمی نیز دقیقا از همین شیوه برای تسلط بر انسان استفاده میکند
و مراقبه چیزی نیست جز ایجاد شرایطی که در آن ذهن کمتر و کمتر اجازه عمل و تسلط داشته باشد.
در چنین شرایطی شما آن چنان نترس، آن چنان عاشق، آن چنان آرام و آن چنان با وقایع یکی می‌شوید که ذهن چیزی برای گفتن نخواهد داشت. سرانجام ذهن کم کم عقب می نشیند و فاصله بین شما و آن بیشتر و بیشتر می‌گردد تا روزی که ذهـن بـه کلی کنار  بکشد.
آنگاه دیگر ترسی نخواهد بود و به جای آن عشق و آرامش خواهد بود و آن عشق وسیله ای خواهد شد به سوی خداوند.

#اشو