Forwarded from عکس نگار
چشمهایش...❤️
آن دوستداشتنیهای دردناک...
بزرگ علوی اگر بود یقینا از چشمهایش مینوشت!
از داستان چشمهایی که هیچوقت تابلوی نقاشی نشد اما قابهایی را پوچ کرد که پرتره خوش رنگ و لعابشان دنیا را هیپنوتیزم کرده بود...
بزرگخان اگر بود بجای《فرنگیس》 از چشم های #بثینة مینوشت...
بزرگ علوی با آن روحیه ضد استبدادش، اصلا مگر میتوانست دنیای پر از دیکتاتوری و استثمارگران بی شرافت غربی را ببیند و فقط ببیند و دم نزند؟! اصلا مگر میتوانست با این آتشی که بر سر این #چشمها ریخته میشوند، همچنان به فکر نوشتن از چشمهای یک دختر زیبا باشد؟!
صاحب آن اثر داستانی عمیقا سیاسی و ذرهای اجتماعی، چگونه بر بسته شدن این چشمها تاب میآورد؟!
حتی فرنگیس صاحب آن چشمهای جادویی و گیرا،هرچقدر که در کش و قوس روزگار درد کشیده باشد هیچوقت نمیتواند چشمهایی را درک کند که برای باز نگهداشتنش باید به انگشت دست متوسل شد...
یا شاید دیگر صرفا برای خاطر دلبستگی به ماکان، وارد کارزار سیاسی و پنهانی نمیشد و آشکارا فریاد میزد برسر تمام آن نیروهای شهربانی مستبد و بی وجدان...
اصلا شک ندارم اگر استاد ماکان هم بود با دیدن چشمهای بثینة هیچوقت به فکر چشمهای معشوقهاش و پرتره کشیدن از آنها نمیافتاد!
هرچهباشد، ماکان از آن نقاش قهرمانهایی بود که هم خودش و هم عشقش را بخاطر #مردمش و در راه مقاومت دربرابر استبداد رضاخان فدا کرد...
اصلا مگر میشود چشمهای بثینه را دید و به چشمهای دیگری فکر کرد؟...
هیچ بعید نیست که سرتیپ آرام هم برای آزادکردن چشمهای بثینة از دستگاه همایونی شاه بگذرد... همان که برای رسیدن به آن چشمهای شهلا که سالها شیفته اش بود هم از شهوت قدرت نگذشت...
گمان میکنم فرهاد میرزا هم حاضر باشد بارها به زندان شاه بیفتد و شکنجه شود اما چشمهای بثینة را در این وضع نبیند...
آقا رجب با آن همه دهان قرصی و وفاداری هم اگر این چشمها را ببیند تاب نمیآورد و بند را آب میدهد...
این روزها یک #سر و یک جفت #چشم عجیب در دنیا یکهتازی میکنند و قهرمانهای پوشالی کماندویی را زیر سوال میبرند که با یک دردسر به #گریه میافتند...
حماسه یک سر و حالا هم حماسه یک جفت مشکی نافذ اگر عاشوراساز نیست، پس چیست؟...
انگار این حماسهها نمیخواهند دست از سرما بردارند! راست میگفت هرآنکس که حسینی باشد، هر روزش عاشوراست...
#Arooma
#بثینة_عین_الانسانیة
#بثینه_چشم_انسانیت #یمن
#گذری_بر_چشمهایش_بزرگ_علوی
🔊 t.me/joinchat/AAAAADvaLAmAcO0BG_WqDw
آن دوستداشتنیهای دردناک...
بزرگ علوی اگر بود یقینا از چشمهایش مینوشت!
از داستان چشمهایی که هیچوقت تابلوی نقاشی نشد اما قابهایی را پوچ کرد که پرتره خوش رنگ و لعابشان دنیا را هیپنوتیزم کرده بود...
بزرگخان اگر بود بجای《فرنگیس》 از چشم های #بثینة مینوشت...
بزرگ علوی با آن روحیه ضد استبدادش، اصلا مگر میتوانست دنیای پر از دیکتاتوری و استثمارگران بی شرافت غربی را ببیند و فقط ببیند و دم نزند؟! اصلا مگر میتوانست با این آتشی که بر سر این #چشمها ریخته میشوند، همچنان به فکر نوشتن از چشمهای یک دختر زیبا باشد؟!
صاحب آن اثر داستانی عمیقا سیاسی و ذرهای اجتماعی، چگونه بر بسته شدن این چشمها تاب میآورد؟!
حتی فرنگیس صاحب آن چشمهای جادویی و گیرا،هرچقدر که در کش و قوس روزگار درد کشیده باشد هیچوقت نمیتواند چشمهایی را درک کند که برای باز نگهداشتنش باید به انگشت دست متوسل شد...
یا شاید دیگر صرفا برای خاطر دلبستگی به ماکان، وارد کارزار سیاسی و پنهانی نمیشد و آشکارا فریاد میزد برسر تمام آن نیروهای شهربانی مستبد و بی وجدان...
اصلا شک ندارم اگر استاد ماکان هم بود با دیدن چشمهای بثینة هیچوقت به فکر چشمهای معشوقهاش و پرتره کشیدن از آنها نمیافتاد!
هرچهباشد، ماکان از آن نقاش قهرمانهایی بود که هم خودش و هم عشقش را بخاطر #مردمش و در راه مقاومت دربرابر استبداد رضاخان فدا کرد...
اصلا مگر میشود چشمهای بثینه را دید و به چشمهای دیگری فکر کرد؟...
هیچ بعید نیست که سرتیپ آرام هم برای آزادکردن چشمهای بثینة از دستگاه همایونی شاه بگذرد... همان که برای رسیدن به آن چشمهای شهلا که سالها شیفته اش بود هم از شهوت قدرت نگذشت...
گمان میکنم فرهاد میرزا هم حاضر باشد بارها به زندان شاه بیفتد و شکنجه شود اما چشمهای بثینة را در این وضع نبیند...
آقا رجب با آن همه دهان قرصی و وفاداری هم اگر این چشمها را ببیند تاب نمیآورد و بند را آب میدهد...
این روزها یک #سر و یک جفت #چشم عجیب در دنیا یکهتازی میکنند و قهرمانهای پوشالی کماندویی را زیر سوال میبرند که با یک دردسر به #گریه میافتند...
حماسه یک سر و حالا هم حماسه یک جفت مشکی نافذ اگر عاشوراساز نیست، پس چیست؟...
انگار این حماسهها نمیخواهند دست از سرما بردارند! راست میگفت هرآنکس که حسینی باشد، هر روزش عاشوراست...
#Arooma
#بثینة_عین_الانسانیة
#بثینه_چشم_انسانیت #یمن
#گذری_بر_چشمهایش_بزرگ_علوی
🔊 t.me/joinchat/AAAAADvaLAmAcO0BG_WqDw