طبقه
121 subscribers
43 photos
108 links
بر این باوریم که متن متکی به عمل است و باید در خدمت آن باشد. ما با آماده کردن بستر عمل سعی داریم از طریق متن به آن کمک کنیم.

ارتباط با ادمين:
tabaqe@gmail.com
Download Telegram
💢درباره زندان آموزش و مرگ علوم انسانی دانشگاهی، آنتونی گلازو

🔹«چت‌جی‌پی‌تی، این مولد متنیِ «هوش مصنوعی» با کارکردی محدود که این روزها در بخش بزرگی از نوشتار دانشجویان حضور دارد—و مایهٔ وحشت و ناامیدی استادانی می
شده است که پیش‌تر نیز با وضعیت کاری بی‌ثبات و روحیه‌ای تضعیف‌شده مواجه بودند—نه به‌منزلهٔ گسستی رادیکال از وضعیت موجود، بلکه مرحله‌ای تازه در فرایند دیجیتالی‌شدن و از رده خارج‌سازی هوش انسانی است.

🔹باید در کنار این ابزارهای انبوه حواس‌پرت‌کنی و ویران‌سازی—با در نظر داشتن مفهوم گستردهٔ فناوری به‌مثابه یک نظام پیچیدهٔ اجتماعی-فنی، چنان‌که منتقدانی مانند لنگدن وینر و ایوان ایلیچ مطرح کرده‌اند—به کارزار هدفمند علیه رشته‌های به‌اصطلاح «بی‌فایده» در علوم انسانی و هنر نیز توجه کرد؛ کارزاری که توسط سیاست‌مداران و مدیران دانشگاهی‌ای هدایت می‌شود که در پی بازتعریف آموزش عالی به‌عنوان مدرسه‌ای حرفه‌ای برای تربیت طبقهٔ مدیر-کارشناس هستند.

🔹از همین رو، رفتار محافظه‌کارانه و ترس‌زدهٔ همین مدیرانِ فاقد ستون فقرات در ماه‌های اخیر، نباید موجب شگفتی شود.»

https://substack.com/home/post/p-160039867

https://tabaghe.com/2025/05/25/humanities-have-been-shackled/

https://t.me/tabaghelib
#صدای_مخاطب

💢چپِ خاموش نگران است از قافله‌ی عبور کرده جا نماند!

🔻این مختصر یادداشت، نقدی است بر بی‌عملی مفرط چپ‌. بی‌عملی تنها به معنای عدم بروز کنش جمعی یا فردی در میدان نبرد نیست؛ کار پژوهشی و‌... را نیز در بر می‌گیرد.

🔹حداقل دستمزد در تاریکخانه‌ی تولید استثمار به تصویب می‌رسد، بندر رجایی در آتش می‌سوزد و خاکسترش کماکان نقش بر زمین است، قیمت‌ کالاهای اساسی را با ثانیه‌شمار باید محاسبه را، خواب‌های آشفته‌ای برای گرانی و حذف ارز ترجیحی بازمانده‌های کالاهای اساسی دیده شده، ذخایر سدهای کشور به سطح هشدار رسیده، اقلیم ایران به نفس افتاده و در سطح منطقه هم که فلسطین از معادلات میدانی خاورمیانه در حال حذف شدن است و در این میان چپ چه می‌کند؟

🔹به یقه‌گیری تجمعی کوچک و کم‌اهمیت در روبه‌روی دانشگاه تهران بسنده می‌کند و چند روزی با آن سرگرم است تا موضوع حاشیه‌ای دیگری زنده شود تا آن را از گور بیرون بیاورد، بزک کند و نهایتا به عنوان مطالبه‌ی چپ مترقی و پیشرو به خورد مخاطبش بدهد‌.
اینکه آن تجمع را محور مقاومتی‌ها ترتیب دادند، تا چه اندازه سخن‌هایشان به دور از میدان واقعیت است، با چراغ سبز نهادهای امنیتی بوده و... در جای خود؛ اما سوال اصلی این است چرا چپ در این موارد تنها از گور خود بیرون می‌آید؟

🔹و پرسش مهم‌تر اینکه چرا حتی در این موارد هم به نقطه کانونی اشاره نمی‌کند؟ نمی‌گوید همین چپ مترقی چرا تا به این اندازه خلا باقی گذاشته که دیگران بر آرمان‌هایش سوار می‌شوند؟

🔹تماما مساله سرکوب مطرح است؟ در این صورت دیگر یکبار برای همیشه اعلام شود در وضعیت استیلا هستیم و هیچ کاری نمی‌شود کرد؛ اما اگر غیر از این است، به خودمان بیاییم... کمی سر از برف بیرون آوریم و ماهیت واکنشی خود را به کنشگری فعال تغییر دهیم.

🔹در این چند خط، قصد نداشتم که خطی برای مبارزه پیشروی جنبش ترسیم کنم یا چیزی شبیه به این که اصلا در این قامت‌ها نیستم.. تنها روی سخنم با خودمان بود تا شاید از این طریق چیزی را نشان دهم که به علت تکرار هرروزه‌اش و عریان بودنش، دیگر به چشم نمی‌آید.. گاه واقعیت هرروزه و پیش چشم را باید مجدد به جلوی چشم آورد و احضارش کرد تا قابل مشاهده شود.

https://t.me/tabaghelib
در حالیکه ادامه بهت تجاوز نظامی صهیونیستی-امپریالیستی به ایران در میان پروپاگاندهای دو سوی بازی، همچنان حوزه عمومی کشور را تصرف کرده است، در سالگرد تولد نظریه پرداز انارشیست اما گلدمن نوشته ایی تاریخی از او در مورد صهیونیسم را مرور می کنیم. این نوشته دو سال پیش از خاموشی گلدمن به نگارش در آمده است.


درباره صهیونیسم، اِما گلدمن

نوشته‌شده: اوت ۱۹۳۸
منبع: منتشر شده در نشریه اسپانیا و جهان

«به سردبیر محترم «اسپانیا و جهان»،

رفیق گرامی،

با علاقه مقاله‌ی «فلسطین و سیاست سوسیالیستی» نوشته‌ی دوست عزیزمان، رجنالد رینولدز، را در شماره ۲۹ ژوئیه‌ی نشریه‌ی «اسپانیا و جهان» مطالعه کردم. بخش‌هایی از آن را کاملاً می‌پذیرم، اما قسمت‌های بیشتری به نظرم در تضاد با اصول سوسیالیستی و حتی ارزش‌های یک آنارشیست نزدیک به ما است. پیش از آنکه به این تناقض‌ها اشاره کنم، لازم می‌دانم متذکر شوم که مقاله‌ی مذکور می‌تواند این تصور را ایجاد کند که نویسنده‌اش به شدت یهودی‌ستیز است.

در واقع، چندین نفر از من پرسیده‌اند که چگونه ممکن است نشریه‌ای چون «اسپانیا و جهان» مقاله‌ای با چنین محتوای یهودی‌ستیز منتشر کند. تعجب آنان زمانی بیشتر شد که فهمیدند نویسنده‌ی مقاله رجنالد رینولدز است. با این حال، از آنجا که شخصاً نویسنده را می‌شناسم، با اطمینان خاطر به دوستان یهودی‌ام اعلام کردم که رینولدز ذره‌ای احساسات ضدیهودی ندارد، هرچند محتوای مقاله‌ی او، متأسفانه، می‌تواند چنین برداشتی را در مخاطب ایجاد کند.

من در نقد دوستم نسبت به صهیونیست‌ها اختلاف نظری ندارم. در واقع، سال‌هاست که با صهیونیسم مخالفم و آن را رؤیای سرمایه‌داران یهودی در سراسر جهان برای ایجاد یک دولت یهودی می‌دانم؛ دولتی که همراه است با سازوکارهای حکومتی، قوانین، پلیس، نظامی‌گری و تمام مظاهر دیگر سلطه‌ی دولتی. به بیان دیگر، صهیونیسم در پی برپایی دستگاه دولتی‌ای است که منافع اقلیت صاحب‌امتیاز را در برابر اکثریت مردم حفظ کند.

اما رجنالد رینولدز در جایی دچار خطا می‌شود که چنین وانمود می‌کند که تنها صهیونیست‌ها حامی مهاجرت یهودیان به فلسطین بوده‌اند. شاید او مطلع نیست که توده‌های یهودی در تمامی کشورها، به‌ویژه در ایالات متحده‌ی آمریکا، مبالغ هنگفتی برای همین هدف اهدا کرده‌اند. آنان از دسترنج خود بدون دریغ کمک کرده‌اند، با این امید که فلسطین بتواند پناهگاهی باشد برای برادرانشان که در بیشتر کشورهای اروپایی به‌طرزی بی‌رحمانه تحت آزار و تعقیب قرار گرفته‌اند.

وجود تعداد زیادی کمون غیرصهیونیست در فلسطین نشان می‌دهد که کارگران یهودی که به یاری یهودیان تحت تعقیب و ستم شتافته‌اند، این کار را نه به‌خاطر باور صهیونیستی، بلکه از آن رو انجام داده‌اند که شاید در فلسطین بتوانند در آرامش زندگی کنند، ریشه بدوانند و حیات مستقلی داشته باشند.

رفیق رینولدز نسبت به این ادعای یهودیان که فلسطین، دو هزار سال پیش، میهن تاریخی آنان بوده است، ابراز نارضایتی می‌کند. او اصرار دارد که این ادعا در مقایسه با حقوق اعراب که نسل‌ها در فلسطین زیسته‌اند، فاقد اهمیت است. من شخصاً هیچ‌یک از این دو ادعا را تعیین‌کننده نمی‌دانم، مگر آنکه کسی به مالکیت انحصاری زمین یا به حق دولت‌ها برای جلوگیری از ورود تازه‌واردان به هر سرزمینی باور داشته باشد…»

https://www.marxists.org/reference/archive/goldman/works/1938/on-zionism.html
1
💢کورسوی امید از دل تاریکی بمباران‌؛ وقتی جنگ میدان عمل را تنگ می‌کند

🔹ما در طبقه خیلی عادت نداریم که صحبت اضافه‌ای بکنیم؛ گوی و میدان را به آرشیو ترجمه و تلخیصمان از یک‌سو، و مخاطبینمان از سویی دیگر سپرده‌ایم. اما این‌بار لازم است تا نکاتی چند را با شما همراهان طبقه در میان بگذاریم.

🔹در ابتدا یادآوری این نکته ضروری است که طبقه یک ارگان خبری نیست؛ پس در مواقع بحران‌هایی مانند جنگ اخیر ایران و اسرائیل هم ما نیازی به اعلام موضع سراسیمه، مانند بسیاری از تریبون‌های دیگر، و یا تکرار مکررات، که یقین داریم همه شما صبح و شبتان را با همان‌ اخبار تکراری می‌گذراندید، نمی‌بینیم. طبقه رسالتش از جنسی دیگر است.

🔹نکته مهم بعدی اینکه ما نقطه‌ای ارشمیدسی بر فراز این وضعیت نیستیم؛ ما هم بر اثر مخاطرات جدی جنگ، فشارهای اجتماعی و اقتصادی افسارگسیخته بر اثر بحران جنگ، فضای امنیتی شدید در آن دوره و شاید مهم‌ترین مساله که مستقیما به انتشار پست‌های تلگرامی و سایت‌مان مربوط می‌شد، یعنی قطعی گسترده و تقریبا کامل اینترنت، دچار آسیب‌هایی جدی شدیم و در عمل امکان برقراری ارتباط با شما را از دست دادیم.

🔹این مساله در کنار واقع‌بینی ما و صداقت‌مان در بیان هر موضوعی، سبب شد تا به‌جای انتشار بی‌معنی پست‌های تلگرامی در بازه‌ای که عملا هیچ‌کس اینترنت نداشت و تنها در مواقعی محدود امکان وصل شدن به شبکه‌های اجتماعی فراهم بود، به روزمره‌ در سایه‌ی جنگ مشغول شویم و دغدغه‌مندی تظاهری در زمانی که می‌دانستیم کسی فرصت خواندن مطالب تلگرامی و... را ندارد، از خود نشان ندهیم.

🔹گو اینکه کانال‌های خبری متعددی بودند که ادعای برقراری ارتباط با داخل ایران، آن هم درست در زمان جنگ و قطعی اینترنت و فضای شدیدا امنیتی را داشتند، و درست در زمانی که همگان مشغول حفظ جان خود و مبارزه با یاس و فشار ناشی از جنگ بودند، توپخانه‌ی پست‌های فاقد محتوای خود را تحویل مخاطب دادند. این همان چیزی است که ما عدم صداقت با مخاطب تعریفش می‌کنیم.

🔹نهایتا اینکه ما کماکان رسالت پیشین خودمان را ادامه خواهیم داد. اگر هم در جایی لازم بود، با انتشار مطالبی مرتبط، مواضع خود را دربارخ جنگ اخیر اعلام می‌کنیم. اما ما نه ماشین بیانیه‌نویسی هستیم و نه در این توهم که عده‌ای منتظر هستند تا ببیند موضع ما چیست.

🔹طبقه کاری را برای خود تعریف کرده و در این میان و در راستای همین رسالت ذاتی‌اش، از مخاطبین خود میخواهد که تجربیات روزمره‌ی خودشان از دوران جنگ را برای ما ارسال کنند تا با واکاوی جریان زندگی در طول این جنگ ویرانگر، نگاه بهتری نسبت به معنای زیستن در طول جنگ پیدا کنیم.

به امید پیروزی.

https://t.me/tabaghelib
🔥1
💢«صهیونیسم، هفتم اکتبر، و نکبت جاری» گفتگوی رمزی بارود محقق و فعال فلسطینی با مورخ تبعیدی چپگرای اسرائیلی ایلان پاپه،فلسطین کرانیکل


🔻آیا روایت صهیونیستی در حال فروپاشی است؟

🔹تاریخ‌نگار ایلان پاپه، تناقض‌های ایدئولوژیکی را که در بطن پروژهٔ استعمار اسکانی(ستلر کلونیالیسم) اسرائیل قرار دارند، تحلیل می‌کند—و توضیح می‌دهد که چرا رخداد هفتم اکتبر، ناممکن‌بودن هم‌زمان صهیونیست و دموکرات بودن را آشکار ساخت.

🔹پاپه، از ویرانی غزه تا همدستی قدرت‌های غربی، «نکبة المستمره» (نکبۀ ادامه‌دار)، نسل‌کشی اسرائیل و ضرورت فوری همبستگی جهانی برای مقابله با آپارتاید و پاسداری از حقوق بشر را واکاوی می‌کند.
این تحولات چه پیامدهایی برای آیندهٔ فلسطین—و جهان—دارند؟

▫️https://youtu.be/8ujQ4xk4clM?si=QdGZlakNYMFh52jR

▫️https://tabaghe.com/2025/07/27/whats-the-link-between-nakba-day-and-october-7th/

▫️https://t.me/tabaghelib
رفیقی آمد، رفیقی رفت!

آزادی جورج عبدالله مارکسیست لنینیست لبنانی از زندان فرانسه پس از ۴۱ سال مقاومت و خاموشی زیاد الرحبانی ترانه سرا و آهنگساز کمونیست لبنانی و فرزند خواننده ملی لبنان فیروز.

انبوه تسلیت ها از احزاب کمونیست مختلف در خاورمیانه از جمله حزب کمونیست لبنان، حزب کمونیست مصر و…. به خانواده الرحبانی ارسال شده است. مراسم وداع با او با حضور مادر هنرمندش فیروز روز دوشنبه در شهر محبوبش بیروت که این روزها بار دیگر زیر هجوم صهیونیست ها و در اندوه هالوکاست غزه به بقا و مبارزه ادامه می دهد با حضور مردم برگزار خواهد شد. گزارش الجزیره از خاموشی الرحبانی:

https://youtu.be/SeN5dhhyCFc?si=1KRO3vrZUrYD98KL

«کیفک انت؟!» (حالت چطوره؟!)از مشهورترین آثار زیاد الرحبانی که موسیقی جز را با سیاست طبقاتی و روایت درآمیخت با اجرای فیروز، ساده ترین پرسش و در عین حال همواره آمیخته به تمام آن چیزیست که هرگز نتوانستیم بیان کنیم:

https://youtu.be/a1mm6Is2BDo?si=YzCkyWjmVeCxHqby
#صدای_مخاطب

💢تزهایی درباره زیست اجتماعی در جنگ

احکامی

🔹جنگ‌ عرصه‌ی بی‌رحمی‌هاست و آغاز و غایت آن بر حذف بنا شده‌است؛ عده‌ای به شکل فیزیکی و جریانات و تفکراتی نیز به شکل ریشه‌ای امکان تولد عینی خودشان را، دست‌کم در آینده کوتاه و میان مدت، از دست خواهند داد. تا به اینجای کار، متاسفانه چپ جزو همین گروه محذوفین به حساب می‌آید، اگر دست به تغییر سرنوشت خود نزند. هشدار! چاره‌ای جز اتحاد عمل همه‌ی نیروهای چپ و ترقیخواه وجود ندارد.

🔻برای خواندن ادامه مطلب، به لینک زیر مراجعه کنید:

▫️https://tabaghe.com/%d9%be%d8%a7%d8%af%da%a9%d8%b3%d8%aa/

▫️https://t.me/tabaghelib
💢پنجره‌ای به‌سوی گفت‌وگو با احکامی؛ آیا می‌توان گره خوردن جنگ نظامی به زیست اجتماعی را میانجی شکل دادن به سازمان‌یابی کارگری و توده‌ای قرار داد؟

متنی که چندی پیش به قلم احکامی در کانال منتشر شد، به نوعی در تناسب با فراخوانی است که طبقه پیش‌تر به مخاطبین خود مبنی بر وقایع‌نگاری از روزهای جنگ داده بود. البته این بدان معنا نیست که احکامی الزاما در پاسخ به آن فراخوان یادداشت خود را نوشته و به‌علاوه، ما از انتشار این یادداشت در کانال‌های دیگر، قبل از تریبون طبقه، آگاه هستیم.


🔹قصد ما در این جوابیه‌ی کوتاه ۲ چیز است: نخست گشودن باب گفت‌وگو با احکامی که یادداشتش را برای طبقه ارسال کرده و این باعث خرسندی ماست؛ چراکه پرداختن به مساله جنگ، از زاویه نگاه چپ و در میانه‌ی این همه صدای آلوده و گمراه‌کننده، اهمیتی فراوان دارد. دوم اما به طرح پرسشی مربوط است که به انتهای متن احکامی برمی‌گردد؛ به آن قسمت از متن که نویسنده(گان) از ضرورت سازمان‌یابی کارگری و توده‌ای و نوعی اتحاد عمل در چپ می‌نویسند تا مبادا از گردونه ‌ی رقابت‌های سیاسی آتی حذف شویم. قصد ما ایجاد پرسشی کوتاه در جهت تامل و شاید ادامه‌ی گفت‌وگو در این‌باره است.

🔹در مورد مساله اول؛ فکر ما این است که نفس پرداختن به موضوع جنگ۱۲روزه از نظرگاه انتقادی چپ ضرورت دارد. ما انواع صداها را شنیده‌ایم و در این میانه متاسفانه چپ، که فعلا به شکلی کلی و فارغ از انشعابات متعدد موجود در آن مدنظر قرار گرفته، نتوانسته تحلیلی همه‌جانبه، دقیق و معطوف به واقعیت ارائه دهد. ما می‌دانیم که احکامی نخواسته به تمام ابعاد مساله جنگ ۱۲روزه بپردازد‌. همچنین باور داریم که بخش‌هایی از این یادداشت نیاز به تدقیق و یا بازنگری دارد. اما قصد ما، نقدی متفاوت است؛ نقدی از جنس تشویق و نقدی به مثابه نیروی پیش‌ران و نه پس‌زننده.

🔹معمولا دو نوع نقد وجود دارند؛ نوع نخست هدفش یافتن نقاط اختلاف و در نهایت دست گذاشتن بر آن‌ها به قصد تخریب یا تصحیح متنی است که با آن مواجه هستیم. نوع دوم اما نقدی است که پیشاپیش اعلام می‌کند با کلیات متن پیش‌رو موافق است، اختلاف نظری جدی در این میانه مطرح نیست و نهایتا اینکه هدفش بروز پتانسیل‌ها و قابلیت‌های نهفته در متن و پرسش از آن‌هاست. نقدی که ما بر احکامی نگاشته‌ایم، از نوع دوم است.

🔹با مشخص شدن اینکه حرکت احکامی در پرداختن به مساله جنگ ۱۲روزه، اقدامی رو به جلو و قابل تحسین است، ما می‌خواهیم پرسشمان را معطوف به این مساله کنیم: چگونه همین متن هشدارآمیز و انذاردهنده احکامی، می‌تواند خود به قدمی مثبت در جهت اتحاد عمل چپ و نزدیک شدن به سازمان‌یابی توده‌ای و کارگری تبدیل شود؟ اگر آنطور که احکامی گفته، ما در حال حذف شدن از تاریخ سیاسی پیش‌روی ایران هستیم، چگونه می‌توان و باید همین (ما) را واقعا متحد کرد و چپ را یک قدم به سازمان‌یابی توده‌ای نزدیک کرد؟

🔹احکامی درست می‌گوید که جنگ با گسترش ابعاد خود از نظامی به اجتماعی، در عمل پیوندی مستقیم با معیشت طبقه کارگر پیدا کرده و خط‌کشی‌های سیاسی بار دیگر خود را عیان کرده؛ مدافعین بازار آزاد و جیره‌خواران رسانه‌ای آن‌ها در یکسو و طبقه کارگر و پیکر نحیف آن در سویی دیگر. اما متن مشخص نکرده که خط ربط انضمامی و میانجی‌های تبدیل کردن این بحران اجتماعی برخاسته از شرایط جنگی به امکان‌های سازمان‌یابی کارگری و توده‌ای کجاست؟ چگونه باید با طبقه کارگر سخن گفت و این سازمان‌یابی چگونه جامه واقعیتی عینی را بر تن می‌کند‌.

🔹ما احکامی را به ادامه گفت‌وگو و تامل بر این نقطه کانونی دعوت می‌کنیم؛ نقطه‌ای که متن ایشان آن را در ذهن ما بار دیگر پررنگ کرده و تا به سمت پاسخ دادن به آن حرکت نکنیم، نمی‌توانیم امکان‌های انضمامی خود را برای زنده کردن و احیای موجودیتی به اسم چپ به کار گیریم.

https://t.me/tabaghelib
💢تاریخ معاصر یمن و مبارزات ضدامپریالیستی و ضدصهیونیستی در پادکست تاریخ چریکی

🔹در این قسمت از پادکست تاریخ چریکی دربارۀ تاریخ معاصر یمن، همچنین مبارزۀ جاری آن کشور علیه امپریالیسم صهیونیستی و مخالفت با نسل‌کشی در غزه بحث می شود. شیرین و رون بینش و تحلیل‌های ارزشمندی ارائه می‌کنند که این تاریخ پیچیده را برای کنشگران جنبش ما علیه امپریالیسم در همۀ اشکال آن، و به‌ویژه امپریالیسم صهیونیستی در شرایط کنونی، قابل‌فهم و قابل‌استفاده می‌سازد.

🔹شیرین العَدیمی دانشیار رشتۀ زبان و سوادآموزی در دانشگاه ایالتی میشیگان است و به‌عنوان کارشناس جنگ و بحران انسانی در کشور زادگاهش، یمن، شناخته می‌شود. او برای نشریات In These Times و Responsible Statecraft می‌نویسد و به‌طور گسترده در رسانه‌های جهانی پیرامون وضعیت یمن سخنرانی و مقاله منتشر می‌کند.

🔹رونه آگرهوس تحلیل‌گر سیاسی و عضو «کمیسیون بین‌المللی همبستگی با یمن» (ICSY) است. او بنیان‌گذار انتشارات Hamra Books است؛ مؤسسه‌ای که به‌تازگی با انتشارات Iskra Books و برنامۀ تاریخ چریکی همکاری مشترکی را برای انتشار متون جمهوری دموکراتیک خلق یمن (دولت سوسیالیستی سابق) آغاز کرده است.


▫️https://tabaghe.com/about-me/

▫️https://podcasts.apple.com/us/podcast/guerrilla-history/id1539353315?i=1000721189833
1
#صدای_مخاطب

سلیمان میکده

💢حقیقت در جهان تک عاملی بلوف می‌زاید

🔹جنگ و پیروزی در آن، ذاتا سرشتی اجتماعی دارد. برای تحلیل چیستی و ماهیت یک جنگ، اگر مساله تنها به لحظه شلیک شدن گلوله از ماشه خلاصه شود، پاسخ‌ بسیاری از پرسش‌ها را نمی‌توان یافت.

🔹ذی‌النفعان برای آنکه حواس‌ها را از تمامیت علت‌های دخیل در پیروزی یا شکست در یک جنگ پرت کنند، به یک عامل فنی و تکنیکی، کاربرد هوش مصنوعی و...، اصالت ذاتی می‌دهند و در نتیجه‌ی آن، هم طرف پیروز خود را شکست‌ناپذیر و ماورایی نشان می‌دهد و هم مسئولان امنیتی طرف شکست خورده، کوتاهی‌های خود را توجیه می‌کنند و به‌جای یافتن عامل نفوذی، عاملی بیرونی به اسم تکنولوژی را علت شکست معرفی می‌کنند؛ معامله‌ای برد-برد برای دو طرف!


https://tabaghe.com/%d9%be%d8%a7%d8%af%da%a9%d8%b3%d8%aa/
👍1
#صدای_مخاطب

💢۳ کریدور، ۳ خنجر بر قلب ایران و اهمیت سازماندهی طبقه کارگر در جلوگیری از این فاجعه

 سلیمان میکده

🔹در این یادداشت، و به بهانه واگذاری دالان زنگزور به ایالات متحده به مدت ۹۹ سال، ابتدا به شرح مختصر از ویژگی‌های این کریدور و ۲ مسیر تقریبا مشابه ترانزیتی انتقال کالا و انرژی در دیگر نقاط ایران خواهیم پرداخت تا مشخص شود دقیقا با چه مساله‌ای در سطح کلان منطقه‌ای مواجه هستیم.

🔹سپس به معنای واقعی آنچه در حال وقوع است نگاهی خواهیم انداخت و نهایتا نیز نتیجه میگیریم که چه سناریوهایی از پس این تغییرات محتمل است و نقش طبقات زحمتکش و کارگران در این میانه چیست.

🔻ادامه مطلب در لینک زیر:

▫️https://tabaghe.com/%d9%be%d8%a7%d8%af%da%a9%d8%b3%d8%aa/

▫️https://t.me/tabaghelib
💢پیر شدن در عصر نئولیبرالیسم

🔹...این واقعه فرصتی برای اریبون فراهم کرد تا بیندیشد «خیانت به طبقه» چه معنایی دارد. همان احساسات آسیب و شرمی که او را واداشت تا از تربیت کارگری خود فاصله بگیرد، توضیح می‌دهد که چرا والدین او ــ کارگران کارخانه‌ای که در بیشتر عمرشان به حزب کمونیست رأی داده بودند ــ سرانجام به راست گرایش پیدا کردند و حتی از جبهه ملی حمایت نمودند.

▫️https://tabaghe.com/2025/09/24/aging-in-the-age-of-neoliberalism/

▫️https://jacobin.com/2025/08/eribon-class-france-old-age/

▫️https://t.me/tabaghelib
خاموشی آساتا شکور عضو حزب پلنگ سیاه و یکی از بنیانگذاران ارتش آزادیبخش سیاهان که در سال ۱۹۷۹ از زندانی در ایالات متحده گریخت و پناهنده سیاسی در کوبا شد. او از نمادین ترین چهره های زنده جنبش چپ ایالات متحده از دهه ۱۹۷۰ میلادی بود که اف بی ای برای دستگیریش دو میلیون دلار جایزه تعیین کرده بود. خواهرزاده او توپاک شکور از تاثیرگذارترین رپرهای سیاسی در ایالات متحده بود که در دهه ۱۹۹۰ ترور شد.

مستندی از زندگی آساتا شکور:

https://youtu.be/rfXGIS3EKxs?si=Hr3e_LS7_BkuidMT
طبقه
خاموشی آساتا شکور عضو حزب پلنگ سیاه و یکی از بنیانگذاران ارتش آزادیبخش سیاهان که در سال ۱۹۷۹ از زندانی در ایالات متحده گریخت و پناهنده سیاسی در کوبا شد. او از نمادین ترین چهره های زنده جنبش چپ ایالات متحده از دهه ۱۹۷۰ میلادی بود که اف بی ای برای دستگیریش دو…
«من مخالف کمونیسم نبودم، اما نمی‌توانم بگویم که طرفدار آن هم بودم. در آغاز، به آن با دیدهٔ تردید می‌نگریستم و آن را ساخته‌وپرداختهٔ مردان سفیدپوست می‌پنداشتم؛ تا زمانی که آثار انقلابیون آفریقایی را خواندم و جنبش‌های آزادی‌بخش آفریقا را مطالعه کردم. انقلابیون آفریقا دریافته بودند که مسئلهٔ رهایی آفریقا صرفاً مسئلهٔ نژاد نیست؛ حتی اگر استعمارگران سفیدپوست را برانند، چنانچه ساختار اقتصادی سرمایه‌داری را برنیندازند، استعمارگران سفید جای خود را به نئواستعمارگران سیاه‌پوست خواهند داد. هیچ جنبش آزادی‌بخشی در آفریقا نبود که برای سوسیالیسم نجنگد.

همه‌چیز در نهایت به معادله‌ای ساده بازمی‌گشت: هرآنچه ارزشی دارد به‌دست کارگران ساخته، استخراج، کشت، تولید و پردازش می‌شود. پس چرا کارگران به‌طور جمعی مالک آن ثروت نباشند؟ چرا منابعی را که خود تولید می‌کنند در اختیار و کنترل نداشته باشند؟ سرمایه‌داری به معنای مالکیت ثروت توسط سرمایه‌داران و بازرگانان بود، در حالی‌که سوسیالیسم به معنای مالکیت همان ثروت توسط مردمی بود که آن را پدید می‌آوردند.

بارها با خواهران و برادرانی که ستم بر سیاهان را صرفاً مسئله‌ای نژادی می‌دانستند بحث‌های تند کردم. استدلال می‌کردم که ستمگران سیاه‌پوست نیز همچون ستمگران سفیدپوست وجود دارند. از همین‌روست که برخی سیاه‌پوستان از نیکسون یا ریگان یا دیگر محافظه‌کاران حمایت می‌کنند. سیاهانی که ثروتمند می‌شوند اغلب مایل‌اند از کسانی پشتیبانی کنند که به گمانشان حافظ منافع اقتصادی‌شان خواهند بود. از نظر من، فهم این واقعیت دشوار نبود که سیاهان به دلیل طبقه و نژاد هر دو ستمدیده‌اند؛ هم فقیرند و هم سیاه‌پوست.

[پیش‌تر در زندگی‌ام] روزی کسی از من پرسید کمونیسم چیست؟ دهان گشودم تا پاسخ بدهم، اما فهمیدم کوچک‌ترین دانشی ندارم. تصویرم از یک کمونیست فقط کاریکاتوری بود از جاسوسی با بارانی و کلاه سیاه که گوشه‌وکنار خیابان پرسه می‌زند. آن روز هرگز از یادم نرفت. ما از همان کودکی می‌آموزیم که با کمونیست‌ها دشمن باشیم، بی‌آنکه کمترین شناختی از کمونیسم داشته باشیم. تنها یک احمق می‌گذارد دیگران برایش تعیین کنند که دشمنش کیست. شاید ابتدایی‌ترین اصل زیست همین باشد: همیشه خودت تصمیم بگیر که دشمنت کیست و هرگز اجازه نده دشمنت، دشمنانت را برایت برگزیند»
💢جبهه آزادی بخش فلسطین در آوردگاه نبرد

🔹هنگامی که هواپیما بر فراز کانال مانش پرواز می‌کرد، این زوج کوشیدند به کابین خلبان نفوذ کنند. هم‌زمان، در نقاط مختلف اروپا و خاورمیانه چندین هواپیمای دیگر نیز ربوده و به محلی به نام «داوسنز فیلد» ــ پایگاه متروکهٔ نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا در اردن که «میدان انقلاب» نام‌گذاری شده بود ــ هدایت شدند.
این عملیات از سوی سازمان «جبههٔ خلق برای آزادی فلسطین» (PFLP) طراحی و اجرا شد.

▫️https://tabaghe.com/2025/10/11/the-popular-front-for-the-liberation-of-palestine-amid-the-turbulence-of-palestines-liberation/

▫️https://t.me/tabaghelib

▫️https://marxistleftreview.org/articles/the-rise-and-fall-of-the-palestinian-fronts/
گفتگوی تحلیلی درباره ترامپ- هگست و ژنرال ها:

دونالد ترامپ نیروهای نظامی ایالات متحده را به شهرها و شهرک‌های سراسر کشور اعزام کرده است تا علیه ساکنان ایالات متحده وارد نبرد شود؛ همان کسانی که او آنان را «دشمن درون» می‌نامد. هم‌زمان، پیت هگست، وزیر جنگ، فرماندهان نظامی را از سراسر جهان به کوانتیکو، ویرجینیا فراخواند تا این موضع را تقویت و برجسته کند.

گفتگوی برایان بکر با مایکل
پریسنِر کهنه‌سرباز ارتش ایالات متحده که به عنوان سرجوخه در عراق خدمت کرده‌است. به گفته پریسنر، وظایف وی در عراق شامل نظارت زمینی، یورش به منازل و بازجویی از زندانیان بوده و همین تجارب، وی را به سمت موضع ضد جنگ و عضویت در حزب مارکسیست-لنینیست سوسیالیسم و رهایی سوق داده‌است.

در این گفتگو، پریسنِر به عنوان یک شاهد درجه یک از درون ارتش، تحلیلی دقیق و رمزگشایانه از نمایش اخیر احضار فرماندهان ارشد نظامی ارتش امریکا برای سخنرانی های ترامپ و وزیر جنگ او ارائه می دهد. او توضیح می دهد که چگونه نمایش و اظهارات مضحک وزیر جنگ هگست عمیقا برنامه ریزی شده و ریشه در سیاست های نژادپرستانه ضد سیاه و‌ سکسیستی ضد زن دارد و دوران نمایش پنتاگون با گفتمان های «دایورسیتی» لیبرل امپریالیست ها به پایان رسیده است.

اپیدمی تجاوز جنسی درون ارتش که خود وزیرجنگ نیز شخصا درگیر آن بوده و با پرداخت رشوه وزارت را در کنگره به دست گرفته است، بخشی دیگر از این گفتگو است.

به گفته پریسنِر در تحلیل واکنش سرد ژنرال های ارشد ارتش امریکا به سخنرانی ترامپ و وزیر جنگ او باید این حقیقت را در نظر گرفت که آنها جنگجویان هیات حاکمه هستند که برایشان این یا آن رئیس جمهوری تفاوتی نمی کند و انتظار هر نوع واکنش جدی به نئوفاشیسم خزنده باند ترامپ از سوی آنها منتفی است. با این همه، وی تصریح می کند که گسیل گارد ملی به متروپل های اصلی لیبرال ایالات متحده به بهانه مقابله با چپ رادیکال، که در تاریخ میلیتاریزه کردن شهری این کشور بی سابقه است، احتمالا به بروز واکنش هایی از سوی اعضای پایین مرتبه ارتش خواهد انجامید.
فیلم مستند اخیر وی با عنوان بزرگ‌ترین دشمن زمین (Earth’s Greatest Enemy) دربارهٔ پیامدهای زیست‌محیطی ارتش ایالات متحده در شهرهای مختلف آمریکا است.

https://tabaghe.com/2025/10/20/about-trump/

https://youtu.be/MHlARi1NG-M?si=smhyqfRtreFwKZav
💢آتش در برانکس

🔹شورش‌های خیابانی در اوایل دهه هفتاد فروکش کرده بود، اما آتش‌ها ادامه یافتند. بیل مویرز، دبیر مطبوعاتی لیندون جانسون، در ۱۹۷۷ مستندی جایزه‌برنده با نام آتش در خانه کناری ساخت که محله‌های سیاه‌پوست و پورتوریکویی برانکس جنوبی را به تصویر می‌کشید.

🔹او می‌گفت: «ساختمان‌های سوخته اینجا به اندازه رؤیاهای بر بادرفته رایج‌اند.» او عاملان را معتادان، کلاهبرداران کمک‌هزینه اجتماعی و کودکانی معرفی می‌کرد که صرفاً «برای سرگرمی» آتش روشن می‌کردند. به نظر مویرز، این «جامعه‌ای از کنترل خارج‌شده» بود.

▫️https://tabaghe.com/2025/11/05/death-or-freedom/

▫️https://t.me/tabaghelib

▫️https://www.newyorker.com/magazine/2025/08/25/born-in-flames-the-business-of-arson-and-the-remaking-of-the-american-city-bench-ansfield-book-review
💢تجربه خود-سازماندهی کارگران سرمایه‌داری پلتفرمی


🔹پس از آغاز به کار نزدیک به یک دهه پیش، شرکت‌های شبکه‌ حمل‌ونقل نظیر اوبر و لیفت به‌سرعت دامنه‌ فعالیت‌های خود را در شهرهای سراسر جهان گسترش دادند و با مختل‌کردن اتحادیه‌های تاکسیرانی، تضعیف حقوق کار و کاهش میزان استفاده از حمل‌ونقل عمومی، ساختارهای پیشین را دگرگون ساختند.

🔹در حالی که «اوبریزه‌شدنِ سرمایه‌داری» نخست در ایالات متحده آمریکا، به‌عنوان هسته‌ فناورانه‌ نظام جهانی، شکل گرفت، شرکت‌های مشابه در دیگر نقاط جهان نیز ظهور یافته‌اند و کارگران از نیویورک تا جاکارتا در حال سازماندهی برای مقابله با پیامدهای اجتماعی زیان‌بار این پلتفرم‌ها هستند.

🔹در این نشست از «کارگاه سرمایه‌داری»، برانوین فری به بررسی برخی از راهبردهای سازمان‌یابی کارگران در بخش گسترده‌ ناوگان حمل‌ونقل غیررسمی اندونزی می‌پردازد؛ بخشی که در آن ناامنی شغلی از دیرباز ریشه‌دار بوده و شاید کمتر از زمینه‌های غربی حالتی استثنایی دارد.

🔹فری نشان می‌دهد که چگونه رانندگان موتورسیکلت‌های مسافرکش (اُجک) در شهر باندونگ به‌طور جمعی به رژیم کار پلتفرمیِ شرکت بزرگ حمل‌ونقل آنلاین Go-Jek واکنش نشان می‌دهند. با وجود خصومت و رقابت شدید میان اُجک پنگکالان (رانندگان سنتیِ بخش غیررسمی) و اتحادیه‌ مردمیِ رانندگان مبتنی بر اپلیکیشن (HDBR)، هر دو گروه از استراتژی‌های مشابهی برای تثبیت حق بر کار و به چالش کشیدن Go-Jek بهره می‌گیرند.

🔹بدین‌ترتیب، غیررسمی بودن در اندونزی در زمینه‌ کار پلتفرمی، اشکال خاصی از امنیت اجتماعی را فراهم می‌آورد که در عین تفاوت با الگوهای سازماندهی در اروپا و آمریکای شمالی ــ همچون تغییر سیاست‌گذاری یا تعاونی‌های پلتفرمی ــ می‌تواند مکمل آن‌ها باشد. با بررسی شیوه‌های سازماندهی در میان رانندگان اُجکِ مبتنی بر اپلیکیشن و رانندگان سنتی، این نشست درک ما از سرمایه‌داری را از طریق تأمل در نحوه‌ تولید، تجربه و به چالش کشیده‌شدن وضعیتِ ناامنِ کار تعمیق می‌بخشد.

▫️https://tabaghe.com/2025/11/24/labor-mobilization/

▫️https://youtu.be/riHPKtGmAEc?si=oQoSK0w9TbE520bI

▫️https://t.me/tabaghelib
💢کندوکاوی در تاریخ حماس

🔹طارق باکُنی در گفت‌وگو با اَش سارکار، سیر تحول این گروه را از خاستگاه آن در اخوان‌المسلمین، به یک گروه مقاومت مسلحانه، و سپس به حزبی که به قدرت رسید، دنبال می‌کند.

🔹حماس چگونه در غزه به قدرت رسید؟ شرایطی که تحت آن خشونت به‌مثابهٔ یک راهبرد برگزیده شد چه بود؟ آیا رخداد ۷ اکتبر مطابق برنامه پیش رفت یا حاصل یک خطای محاسباتی بود؟ و در مواجهه با نسل‌کشیِ جاریِ اسرائیل علیه مردم فلسطین، طارق چگونه در حال معنا‌بخشی به این لحظهٔ تاریخی است.

🔹نکاتی که در این گفت‌وگو وجود دارد، فارغ از رد یا تایید مواضع باکنی، می‌تواند محتویات تاریخی مهمی را در مورد این گروه در اختیار مخاطب قرار دهد.

▫️https://tabaghe.com/2025/12/16/some-facts-about-hamas/

▫️https://t.me/tabaghelib

▫️https://youtu.be/_GyAXRWqa-M