🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶
📚📚 "#گویش_طره ای" 📘📙
⭐ #واژگان_ریشه_واژگان :
#واژه : "خَمِس"
" xames"
🔴به معنای "نخود چی".
🌑#ریشه :
این واژه از ریشه حّمِّص (با حای مفتوح و میم مشدد مکسور) عربی است، به معنای نخود.
⭕️ این واژه در گویش ابیانهای با میم مشدد تلفظ میشود.
@t94dara
📚📚 "#گویش_طره ای" 📘📙
⭐ #واژگان_ریشه_واژگان :
#واژه : "خَمِس"
" xames"
🔴به معنای "نخود چی".
🌑#ریشه :
این واژه از ریشه حّمِّص (با حای مفتوح و میم مشدد مکسور) عربی است، به معنای نخود.
⭕️ این واژه در گویش ابیانهای با میم مشدد تلفظ میشود.
@t94dara
کانال روستای طره ( دارا )
#قنات_گهر قهسار @t94dara
🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶
📚📚 "#گویش_طره ای" 📘📙
⭐ #واژگان_ریشه_واژگان :
#واژه : " قهسار"
" qahasår "
🔴 به معنای پایینترین جای کوه، کفِ درهِ عریض.
🔻 در مقابل "کهسار" (کوهسار)
🔻پستترین نقطه قسمت غربی روستای طره، حدفاصلِ قنات گهر تا قنات بَرقَه، قَهَسار نام دارد و باغهای دوطرف این دره که در شرق ابیانه قرار دارد را "بَرقَه" میگویند.
@t94dara
📚📚 "#گویش_طره ای" 📘📙
⭐ #واژگان_ریشه_واژگان :
#واژه : " قهسار"
" qahasår "
🔴 به معنای پایینترین جای کوه، کفِ درهِ عریض.
🔻 در مقابل "کهسار" (کوهسار)
🔻پستترین نقطه قسمت غربی روستای طره، حدفاصلِ قنات گهر تا قنات بَرقَه، قَهَسار نام دارد و باغهای دوطرف این دره که در شرق ابیانه قرار دارد را "بَرقَه" میگویند.
@t94dara
کانال روستای طره ( دارا )
نتایج پژوهشی از مرکزِ علومِ مغز و شناخت انسانیِ موسسهی ماکس پلانک - که نشان میداد زبان مادری فرد، بسته به اینکه چه زبانی باشد، پیوندهای متفاوتی در بخشهای مختلف مغز تشکیل میدهد. به زبانِ فنّیتر، بسته به اینکه آن زبان در چه بخشهایی از ساختمانش پیچیدگی…
#آیا_میدانستید ....
#گویش_طره_ای
به مصدرهای زیر در گویش طرهای توجه کنید :
تِکنایَن teknåa'n = تکان دادن
هاتکناین håteknå'an = تکان دادن (با شدت)
لُونایَن lövnå'an = تکان دادن (به آرامی)
وَلوناین valövnå'an = تحریک کردن و تحریض کردن کسی برای انجام کاری(اصطلاح)
@t94dara
#گویش_طره_ای
به مصدرهای زیر در گویش طرهای توجه کنید :
تِکنایَن teknåa'n = تکان دادن
هاتکناین håteknå'an = تکان دادن (با شدت)
لُونایَن lövnå'an = تکان دادن (به آرامی)
وَلوناین valövnå'an = تحریک کردن و تحریض کردن کسی برای انجام کاری(اصطلاح)
@t94dara
🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶
📚📚 "#گویش_طره_ای" 📘📙
⭐ #واژگان_ریشه_واژگان :
#واژه : " دیم "
" dim "
🔴به معنای:
" رخسار و چهره"
"صورت"
"رو" (مقابل زیر)
🌑#ریشه :
*این واژه همان "دیم" است که در دیگر زبانها و گویشهای ایرانی؛ از تالشی و تاتی در شمال گرفته تا کومزاری در شبه جزیره مسندم عمان در جنوب به کار میرود.
در بسیاری از زبانها و گویشهای کهن ایرانی، رو یا چهره را دیم یا دوم düm میگویند.(که تفاوت حاصل یک تغییر آوایی مشخص است.
این هم توضیحات لغتنامه دهخدا درباره "دیم" که با توجه به شاهدهای متنی و شعری که آورده است، متوجه میشویم این واژه بسیار کهن است:
دیم . (اِ) روی و رخساره باشد و بعربی خد گویند. (برهان ). روی را گویند. (جهانگیری ). رخسار. (اوبهی ). روی . رخ . رخسار. (صحاح الفرس ). صورت رخساره و چهره . (آنندراج ) :
ماه گردد دو تاه هر سر ماه
تا نهد بر زمین به مثل تو دیم .
عبدالواسع جبلی .
دیم ما هست ، اگردم او نیست
نام ما هست ، اگرنم او [ نم ابر ] نیست .
سنایی .
- احمددیم ؛ به صورت احمد. به شمائل احمد :
عیسوی دم باد و احمددیم و چشم حادثات
در شکر خواب عروسان از دم و از دیم او.
خاقانی .
- رومی دیم ؛ به چهره ٔ رومیان :
عنبرین خطی و بیجاده لب و نرگس چشم
حبشی موی و حجازی سخن و رومی دیم .
فرخی .
- فرخ دیم ؛ با روی فرخ . خجسته روی :
کی بود کی [ که ] بازبینم باز
آن همایون لقا و فرخ دیم .
مسعودسعد.
- کنگردیم ؛ جغدروی :
نیست در قصر شهان شاهین وار
هست بر کنگره ها کنگردیم .
خاقانی .
سر. روی . مقابل زیر: لحاف را بکش دیمت (یا) بدیمت ، برویت . (یادداشت مرحوم دهخدا). ظاهراً تحریفی است از لفظ دم بمعنی نزدیک (دم در) که کودکان در هنگام بازیهای با تیله نظیر ریگ تو خیط و قرقره بازی و هسته هلوبازی و دوک بازی و نظایر آن وقتی نزدیکترین جا را به مرکز بازی (خیط یا هسته هلو) یا دوک (استخوانی که روی زمین میکارند و با تیله میزنند) انتخاب کردند گویند: «من دیم » یا «من دیمم » یعنی دم خیط هستم . البته بدین ترتیب این کس حق تقدم را در انداختن تیله از دست میدهد و دیگران که بالاتر از او هستند حق تقدم دارند. اما اگر آنها بسوزند یعنی اشتباه کنند موفقیت و برد وی قطعی است . (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمالزاده ). || نوعی از چرم هم هست که بتازی ادیم خوانندش . (برهان ) (از جهانگیری ). نوعی از چرم . (غیاث ). مخفف ادیم و ادیم بعربی پوست است که آن را چرم نیز گویند. (آنندراج ).چرم سرخ . نوعی چرم نیکو. (یادداشت دهخدا)
@t94dara
📚📚 "#گویش_طره_ای" 📘📙
⭐ #واژگان_ریشه_واژگان :
#واژه : " دیم "
" dim "
🔴به معنای:
" رخسار و چهره"
"صورت"
"رو" (مقابل زیر)
🌑#ریشه :
*این واژه همان "دیم" است که در دیگر زبانها و گویشهای ایرانی؛ از تالشی و تاتی در شمال گرفته تا کومزاری در شبه جزیره مسندم عمان در جنوب به کار میرود.
در بسیاری از زبانها و گویشهای کهن ایرانی، رو یا چهره را دیم یا دوم düm میگویند.(که تفاوت حاصل یک تغییر آوایی مشخص است.
این هم توضیحات لغتنامه دهخدا درباره "دیم" که با توجه به شاهدهای متنی و شعری که آورده است، متوجه میشویم این واژه بسیار کهن است:
دیم . (اِ) روی و رخساره باشد و بعربی خد گویند. (برهان ). روی را گویند. (جهانگیری ). رخسار. (اوبهی ). روی . رخ . رخسار. (صحاح الفرس ). صورت رخساره و چهره . (آنندراج ) :
ماه گردد دو تاه هر سر ماه
تا نهد بر زمین به مثل تو دیم .
عبدالواسع جبلی .
دیم ما هست ، اگردم او نیست
نام ما هست ، اگرنم او [ نم ابر ] نیست .
سنایی .
- احمددیم ؛ به صورت احمد. به شمائل احمد :
عیسوی دم باد و احمددیم و چشم حادثات
در شکر خواب عروسان از دم و از دیم او.
خاقانی .
- رومی دیم ؛ به چهره ٔ رومیان :
عنبرین خطی و بیجاده لب و نرگس چشم
حبشی موی و حجازی سخن و رومی دیم .
فرخی .
- فرخ دیم ؛ با روی فرخ . خجسته روی :
کی بود کی [ که ] بازبینم باز
آن همایون لقا و فرخ دیم .
مسعودسعد.
- کنگردیم ؛ جغدروی :
نیست در قصر شهان شاهین وار
هست بر کنگره ها کنگردیم .
خاقانی .
@t94dara
#گویش_طره_ای
🔺 بررسی ریشه فعل «است»
«است» یکی از پرکاربردترین واژگان زبانهای ایرانی و همریشه با سایر زبانهای هندواروپایی است:
در آلمانی: ist
در یونانی باستان: estí
در فرانسوی: est
در انگلیسی: is
در هندی باستان: ásti
در لاتین: est
در هیتی: ēšzi
در روسی: jesť
🔷 این فعل از ریشه هندواروپایی h₁ésti آمده است.
در پارسی دوره هخامنشی 𐎠𐎿𐎫𐎡𐎹 (astiy)
و در پارسی دوره ساسانی 𐭠𐭩𐭲𐭩 (ast)
و در اوستایی 𐬀𐬯𐬙𐬍 (astī)...
@t94dara
🔺 بررسی ریشه فعل «است»
«است» یکی از پرکاربردترین واژگان زبانهای ایرانی و همریشه با سایر زبانهای هندواروپایی است:
در آلمانی: ist
در یونانی باستان: estí
در فرانسوی: est
در انگلیسی: is
در هندی باستان: ásti
در لاتین: est
در هیتی: ēšzi
در روسی: jesť
🔷 این فعل از ریشه هندواروپایی h₁ésti آمده است.
در پارسی دوره هخامنشی 𐎠𐎿𐎫𐎡𐎹 (astiy)
و در پارسی دوره ساسانی 𐭠𐭩𐭲𐭩 (ast)
و در اوستایی 𐬀𐬯𐬙𐬍 (astī)...
@t94dara
کانال روستای طره ( دارا )
🎥چرا «شیر» جنگل و «شیر» خوراکی را در پارسی یکسان تلفظ میکنیم؟ @t94dara
🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶
📚📚 "#گویش_طره_ای" 📘📙
واکه «ای» کوتاه در گویش طره و ابیانه و کمجان، زدوده نشده و به کار میرود:
در گویش طرهای:
شیر خوراکی: shir
شیر درنده: sher
سیصد: sesäd
کودکی: واچاگی väçägi
کودکی (نکره): واچائه väçä'e
@t94dara
📚📚 "#گویش_طره_ای" 📘📙
واکه «ای» کوتاه در گویش طره و ابیانه و کمجان، زدوده نشده و به کار میرود:
در گویش طرهای:
شیر خوراکی: shir
شیر درنده: sher
سیصد: sesäd
کودکی: واچاگی väçägi
کودکی (نکره): واچائه väçä'e
@t94dara
🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶
📚📚 "#گویش_طره_ای" 📘📙
⭐ #واژگان_ریشه_واژگان :
#واژه : " ایناوه "
" aynåve "
🔴به معنای:
" خمیازه، دهن دره"
🔺مفرد : ایناوا aynåvä
🌑#ریشه : در فرسته زیر 👇👇
@t94dara
📚📚 "#گویش_طره_ای" 📘📙
⭐ #واژگان_ریشه_واژگان :
#واژه : " ایناوه "
" aynåve "
🔴به معنای:
" خمیازه، دهن دره"
🔺مفرد : ایناوا aynåvä
🌑#ریشه : در فرسته زیر 👇👇
@t94dara
🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶
📚📚 "#گویش_طره_ای" 📘📙
⭐ #واژگان_ریشه_واژگان :
#واژه : " رش"
" rösh "
🔴به معنای:
" آغوز : شیر بسیار پرچرب گاو و گوسفند در روزهای اول زایمان"
🌑#ریشه : در فرسته زیر 👇👇
@t94dara
📚📚 "#گویش_طره_ای" 📘📙
⭐ #واژگان_ریشه_واژگان :
#واژه : " رش"
" rösh "
🔴به معنای:
" آغوز : شیر بسیار پرچرب گاو و گوسفند در روزهای اول زایمان"
🌑#ریشه : در فرسته زیر 👇👇
@t94dara
🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶
📚📚 "#گویش_طره ای" 📘📙
⭐ #واژگان_ریشه_واژگان :
#واژه : "هِزِه"
" hezze"
🔴به معنای "دیروز ".
🌑 #ریشه :
☆ از واژه "دیاکا" dyaka
▪تناظر d و zyaka = z
◇ تناظر d و z را در ذومای(داماد) و ذونائن (دانستن) هم داریم.
☆ تبدیل dyaka به dik و سپس di (از دي كه گذشت هیچ از او یاد مکن...)
◇ تناظر d و z = تبدیل di به zi و سپسze و eze و در پایان hezze
🔸 واژه zyaka به شکلهای مختلف به گویشهای مرکزی ایران رسیده است، مانند : hizi انارکی، heze دلیجانی، eze گزی و سدهی، izi سنگسری و... hezze در گویشهای طرهای و ابیانهای.
@t94dara
📚📚 "#گویش_طره ای" 📘📙
⭐ #واژگان_ریشه_واژگان :
#واژه : "هِزِه"
" hezze"
🔴به معنای "دیروز ".
🌑 #ریشه :
☆ از واژه "دیاکا" dyaka
▪تناظر d و zyaka = z
◇ تناظر d و z را در ذومای(داماد) و ذونائن (دانستن) هم داریم.
☆ تبدیل dyaka به dik و سپس di (از دي كه گذشت هیچ از او یاد مکن...)
◇ تناظر d و z = تبدیل di به zi و سپسze و eze و در پایان hezze
🔸 واژه zyaka به شکلهای مختلف به گویشهای مرکزی ایران رسیده است، مانند : hizi انارکی، heze دلیجانی، eze گزی و سدهی، izi سنگسری و... hezze در گویشهای طرهای و ابیانهای.
@t94dara
📚📚 "#گویش_طره_ای" 📘📙
⭐ #واژگان_ریشه_واژگان :
#واژه : "یا تُرُشه "
" yä töröshe "
🔴 = جو ترش.
🔴🌑 جو با رنگ سبز، خوشه کوچک و کوسه (خوشه بدون ریش)
مورد مصرف: فقط در "پخت آش "جو و "پَلاو بَ یا"
زمان کاشت: اوایل امرداد ماه
زمان برداشت: اواخر مهر ماه
⭐️ دانه از خوشه توسط چوب جدا میشود.
🔹 به عمل جداکردن دانه از خوشه با چوب "رِزنائَن" "reznå'an" میگویند.
⭐️ به علت اینکه "جو ترش" در اواخر پاییز برداشت می شود، ساقه آن سبز باقی میماند و کاه نمیشود. لذا ساقههای آن را به هم میپیچند و به صورت ریسه، به عنوان خوراک دام مورد استفاده قرار میدهند.
@t94dara
⭐ #واژگان_ریشه_واژگان :
#واژه : "یا تُرُشه "
" yä töröshe "
🔴 = جو ترش.
🔴🌑 جو با رنگ سبز، خوشه کوچک و کوسه (خوشه بدون ریش)
مورد مصرف: فقط در "پخت آش "جو و "پَلاو بَ یا"
زمان کاشت: اوایل امرداد ماه
زمان برداشت: اواخر مهر ماه
⭐️ دانه از خوشه توسط چوب جدا میشود.
🔹 به عمل جداکردن دانه از خوشه با چوب "رِزنائَن" "reznå'an" میگویند.
⭐️ به علت اینکه "جو ترش" در اواخر پاییز برداشت می شود، ساقه آن سبز باقی میماند و کاه نمیشود. لذا ساقههای آن را به هم میپیچند و به صورت ریسه، به عنوان خوراک دام مورد استفاده قرار میدهند.
@t94dara
🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶
📚📚 "#گویش_طره ای" 📘📙
⭐ #واژگان_ریشه_واژگان :
#واژه : "خآسرو"
" xäsrü "
🔴 به معنای "مادر زن و مادر شوهر"
#واژه : "باخَسورآ "
" båxasürä "
🔴 به معنای " پدر زن و پدرشوهر ".
⚫️ #ریشه :
واژه "xwasura" (خوَسورَ) در زبان اوستایی در اصل به معنی پدر زن یا پدرشوهر بوده است. این واژه با تلفظهای بسیار متفاوت، به گویشهای ایرانی رسیده است، مانند : خارسو، خسور، خوسوره، xezur (کردی) و خاسرو (گویشهای طره و ابیانه) و...
⭕️ این واژه غیر از تحول تلفظی و آوایی، تحول معنایی نیز داشته و در معنی مادر زن و مادر شوهر به کار میرود.
ولی با اضافه شدن جزء "با ,bä" که مخفف بابا است، به صورت باخسوره، باقسوره، بوسوره و ... در آمده است.(مانند "خارسو xärsu" به معنای مادرزن و مادرشوهر و "بوسوره، bowsure " به معنای پدرزن و پدرشوهر در گویش اصفهانی)
🛑 اینکه برخی بر این باورند که "خارسو" در گویش اصفهانی به معنای خار (تیغ) در سو (چشم) است، پایه و اساسی ندارد و ریشهشناسی عامیانه است.
🔵 سرانجام اینکه، تلفظهای مطرح شده در گویشهای منطقه نطنز، منشعب از لهجه اصفهانی نیست، بلکه همه در کنار هم از صورت ایرانی باستان واحدی یعنی همان xwasura گرفته شدهاند.
@t94dara
📚📚 "#گویش_طره ای" 📘📙
⭐ #واژگان_ریشه_واژگان :
#واژه : "خآسرو"
" xäsrü "
🔴 به معنای "مادر زن و مادر شوهر"
#واژه : "باخَسورآ "
" båxasürä "
🔴 به معنای " پدر زن و پدرشوهر ".
⚫️ #ریشه :
واژه "xwasura" (خوَسورَ) در زبان اوستایی در اصل به معنی پدر زن یا پدرشوهر بوده است. این واژه با تلفظهای بسیار متفاوت، به گویشهای ایرانی رسیده است، مانند : خارسو، خسور، خوسوره، xezur (کردی) و خاسرو (گویشهای طره و ابیانه) و...
⭕️ این واژه غیر از تحول تلفظی و آوایی، تحول معنایی نیز داشته و در معنی مادر زن و مادر شوهر به کار میرود.
ولی با اضافه شدن جزء "با ,bä" که مخفف بابا است، به صورت باخسوره، باقسوره، بوسوره و ... در آمده است.(مانند "خارسو xärsu" به معنای مادرزن و مادرشوهر و "بوسوره، bowsure " به معنای پدرزن و پدرشوهر در گویش اصفهانی)
🛑 اینکه برخی بر این باورند که "خارسو" در گویش اصفهانی به معنای خار (تیغ) در سو (چشم) است، پایه و اساسی ندارد و ریشهشناسی عامیانه است.
🔵 سرانجام اینکه، تلفظهای مطرح شده در گویشهای منطقه نطنز، منشعب از لهجه اصفهانی نیست، بلکه همه در کنار هم از صورت ایرانی باستان واحدی یعنی همان xwasura گرفته شدهاند.
@t94dara
🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶
📚📚 "#گویش_طره_ای" 📘📙
⭐ #واژگان_ریشه_واژگان :
#واژه : پنا penå
= مخفی، خارج از دید
#واژه : رج röj
= آشکار، عیان، در دید
** این دو واژه بیشتر در مورد شکار و نخجیر کاربرد دارند.
@t94dara
📚📚 "#گویش_طره_ای" 📘📙
⭐ #واژگان_ریشه_واژگان :
#واژه : پنا penå
= مخفی، خارج از دید
#واژه : رج röj
= آشکار، عیان، در دید
** این دو واژه بیشتر در مورد شکار و نخجیر کاربرد دارند.
@t94dara
🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶
📚📚 "#گویش_طره_ای" 📘📙
⭐ #واژگان_ریشه_واژگان :
#واژه : ادبار edbår
جنس نامرغوب،
جنس درجه ۳ !!
@t94dara
📚📚 "#گویش_طره_ای" 📘📙
⭐ #واژگان_ریشه_واژگان :
#واژه : ادبار edbår
جنس نامرغوب،
جنس درجه ۳ !!
@t94dara
🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶
📚📚 "#گویش_طره_ای" 📘📙
⭐ #واژگان_ریشه_واژگان :
#واژه : " هآس "
" häs "
🔴 جایگاه چارپایان اهلی (بدون سقف)
🌑 #ریشه:
این واژه هیچ ربطی به واژه "حصار " عربی ندارد، بلکه از واژه ایرانی " asta " به معنای "خانه، جایگاه، محل" مشتق شده است.
این واژه در زبان پهلوی " pah-ast" بوده، مرکب از "pah" به معنای "گوسفند" و "ast" به معنای "جایگاه".
⭕️ در گویشهای منطقه نطنز جزء اول "pah"حذف شده و به ابتدای جزء دوم "ast" یک h اضافه شده است.
⚪️ در گویش "بیزوبادی" این h به x تبدیل شده و " xäs " تلفظ میشود
🔵 در میمه و وزوان این واژه " gästun " تلفظ میشود.
@t94dara
📚📚 "#گویش_طره_ای" 📘📙
⭐ #واژگان_ریشه_واژگان :
#واژه : " هآس "
" häs "
🔴 جایگاه چارپایان اهلی (بدون سقف)
🌑 #ریشه:
این واژه هیچ ربطی به واژه "حصار " عربی ندارد، بلکه از واژه ایرانی " asta " به معنای "خانه، جایگاه، محل" مشتق شده است.
این واژه در زبان پهلوی " pah-ast" بوده، مرکب از "pah" به معنای "گوسفند" و "ast" به معنای "جایگاه".
⭕️ در گویشهای منطقه نطنز جزء اول "pah"حذف شده و به ابتدای جزء دوم "ast" یک h اضافه شده است.
⚪️ در گویش "بیزوبادی" این h به x تبدیل شده و " xäs " تلفظ میشود
🔵 در میمه و وزوان این واژه " gästun " تلفظ میشود.
@t94dara