✍ #یادداشت
به نظر میرسد هدف اسرائیل از این حمله خارج کردن فرودگاه حلب از خدمت رسانی می باشد.
پس از هدف قرار گرفتن فرودگاه دمشق در ماه های گذشته پروازهای ترابری نظامی ایران به فرودگاه حلب منتقل شده بودند که «در صورت تایید گزارشات» از آسیب به باند و خارج شدن فرودگاه از خدمت رسانی ، باید این حمله اسرائیل را موفق و آن را حاوی پیامی برای ایران و سوریه دانست.
در صورت تایید گزارشات اسرائیل این پیام را به ایران و سوریه ارسال می کند که اگر ارسال تجهیزات و سلاح به سوریه ادامه یابد فرودگاه حلب را نیز مانند فرودگاه دمشق از خدمت خارج می کند.
شایان ذکر است پس از حمله اسرائیل به فرودگاه دمشق تاکنون گزارشی(دستکم در رسانهها) از فرود هواپیماهای ترابری ایران در فرودگاه دمشق منتشر نشده است.
به نظر میرسد هدف اسرائیل از این حمله خارج کردن فرودگاه حلب از خدمت رسانی می باشد.
پس از هدف قرار گرفتن فرودگاه دمشق در ماه های گذشته پروازهای ترابری نظامی ایران به فرودگاه حلب منتقل شده بودند که «در صورت تایید گزارشات» از آسیب به باند و خارج شدن فرودگاه از خدمت رسانی ، باید این حمله اسرائیل را موفق و آن را حاوی پیامی برای ایران و سوریه دانست.
در صورت تایید گزارشات اسرائیل این پیام را به ایران و سوریه ارسال می کند که اگر ارسال تجهیزات و سلاح به سوریه ادامه یابد فرودگاه حلب را نیز مانند فرودگاه دمشق از خدمت خارج می کند.
شایان ذکر است پس از حمله اسرائیل به فرودگاه دمشق تاکنون گزارشی(دستکم در رسانهها) از فرود هواپیماهای ترابری ایران در فرودگاه دمشق منتشر نشده است.
📝 #یادداشت
به نظر میرسد روسها مجدداً آسمان شمال حلب را بر روی جنگندههای ترکیه بستهاند. البته برای تایید این موضوع باید چند روز دیگر نیز صبر کرد.
با این حال امکان حملات هوایی از خاک ترکیه نیز وجود دارد که باید دید آیا روسها در این مورد نیز اقدامی انجام خواهند داد تا حملات هوایی بطور کامل متوقف شود یا خیر
باید در نظر داشت اگر پشتیبانی هوایی برای نیروهای ترکیه وجود نداشته باشد عملا انتقال از مرحله عملیات هوایی به زمینی امری با ریسک بالا و تا حد بسیاری زیادی غیرممکن است.
طی چند روز آینده سرنوشت این دور از تهدیدات ترکیه نیز مشخص میشود.
@SyrianToPersian
به نظر میرسد روسها مجدداً آسمان شمال حلب را بر روی جنگندههای ترکیه بستهاند. البته برای تایید این موضوع باید چند روز دیگر نیز صبر کرد.
با این حال امکان حملات هوایی از خاک ترکیه نیز وجود دارد که باید دید آیا روسها در این مورد نیز اقدامی انجام خواهند داد تا حملات هوایی بطور کامل متوقف شود یا خیر
باید در نظر داشت اگر پشتیبانی هوایی برای نیروهای ترکیه وجود نداشته باشد عملا انتقال از مرحله عملیات هوایی به زمینی امری با ریسک بالا و تا حد بسیاری زیادی غیرممکن است.
طی چند روز آینده سرنوشت این دور از تهدیدات ترکیه نیز مشخص میشود.
@SyrianToPersian
📝چند نکته درباره استقرار سامانه های هشدار زودهنگام ، اخلالگر و پدافند هوایی ساخت ایران ، کره و چین در سوریه
#یادداشت_اختصاصی
@SyrianToPersian
ابتدا و پیش از هر موضوعی باید توجه داشت پیش از این منابع مختلف سوری (عموما مخالفان) و اسرائیلی بارها اطلاعات و گزارشاتی را درباره حضور پدافندهای ایرانی به خصوص باور 373 و سوم خرداد در سوریه منتشر کرده بودند که در نهایت مشخص شد اطلاعات منتشر شده صحیح نمی باشد.
به همین علت برای تایید اخبار جدید منتشر شده درباره حضور سیستم های پدافندی ایرانی در سوریه به ویژه باور 373 باید مدتی صبر کرد تا اطلاعات بیشتری از جمله تصاویر ماهوارهای منتشر شود یا سامانه مذکور مورد استفاده قرار بگیرد.
همچنین شایان ذکر است ایران و سوریه چند سال پیش توافق نظامی امضا کردهاند که براساس آن ایران اعلام کرد سیستم های پدافندی به سوریه می فروشد که تا امروز سرنوشت این توافق مشخص نشده است.
از ابتدای سال جاری میلادی حملات هوایی اسرائیل جدای از اهداف سنتی خود اهداف جدیدی را دنبال می کرد که انهدام سامانه های پدافندی ارتش سوریه بود. در این دور حملات تقریبا نزدیک به 10 تا 12 سامانه پدافندی ارتش سوریه منهدم و 30 تن از افسران پدافند ارتش سوریه به شهادت رسیدند. این آمار از آنجا اهمیت پیدا می کند که شهدای پدافند ارتش دو سوم آمار کل شهدا را در سال 2022 تشکیل میدهند. (تعداد کل شهدا 45 نفر) این حجم انهدام سیستم های پدافندی ارتش نشان از عزم اسرائیل برای انهدام سیستم پدافندی سوریه که به صورت نصفه و نیمه احیا شده بود، دارد.
با اینکه در سالهای گذشته روسها به عنوان تامین کننده سنتی تسلیحات ارتش سوریه وظیفه جایگزینی سیستم های پدافندی منهدم شده را داشتند اما درگیری ارتش روسیه در اوکراین و نیازمندی روسیه به سیستم های پدافندی مانع از جبران خسارات وارده به سامانههای پدافندی سوریه شد.
عدم توانایی روسها در جایگزینی سیستم های پدافندی و نیاز مبرم ارتش سوریه به سامانههای پدافندی ، طبیعتا ارتش سوریه را ناچار میکند با چشم پوشی از تامین کننده سنتی تسلیحات خود به سراغ تولیدکنندگان جدیدی برود که در این زمینه چینی ها ، کرهای ها و ایرانی ها بخاطر منافع و همکاری که با سوریه دارند گزینههای مناسب تری می باشد. طبیعتا در این شرایط فشاری نیز از جانب روسیه برای ممانعت از خرید از کشورهای ثالث نیز وجود نخواهد داشت.
همین موضوع ارسال سیستم های پدافندی ایرانی به سوریه را نسبت به دفعات پیش واقعی تر می کند.
با این وجود چند نکته درباره جزئیات اخبار منتشر شده درباره حضور سامانه های پدافند ایرانی در سوریه (به ویژه باور 373) وجود دارد که با داده های میدانی مطابقت ندارد و همانطور که گفته شد برای تأیید یا رد این موضوع باید صبر کرد. از جمله اینکه پیش از این نیز برخی موشکهای اسراییلی توسط سامانه های پدافندی سوریه رهگیری میشدند و براساس اطلاعاتی که درباره نحوه حمله جنگندههای اسرائیلی و مقابله پدافند هوایی سوریه وجود دارد این موضوع چیز جدیدی نیست. برخی اشکالات نیز درباره تاریخ وقایع وجود دارد که قابل چشم پوشی است.
اما در این که ایران و سوریه به گسترش توانایی های پدافند سوریه اقدام کردهاند شکی نیست و این را باید بیشتر در سیستم های هشدار زودهنگام و اخلالگر دید.
ضمن اینکه به باور نگارنده استقرار سامانه باور 373 در مرز لبنان غیرممکن و خبر منتشر شده در این باره دروغ میباشد چرا که امکان مکان یابی و انهدام آن براحتی وجود دارد. پس اگر سامانه باور 373 در سوریه وجود داشته باشد محل استقرار آن باید همواره تغییر کند و مخفی باشد.
همچنین باید توجه داشت استقرار سامانههای پدافندی نمی تواند بطور کامل مانع از حملات اسرائیل به سوریه شود چرا که این امکان وجود دارد اسرائیلی ها به جای حملات هوایی از موشک های زمین به زمین برای حمله به سوریه استفاده کنند که البته پیش از این نیز از این موشک ها استفاده کردهاند.
علاوه بر این نیز با توجه به همکاری آمریکا با اسرائیل در زمینه حمله به سوریه ، امکان پذیر است که آمریکایی ها حملاتی را انجام داده و صهیونیست ها مسئولیت آن را برعهده بگیرند.
البته به باور نگارنده سامانه های پدافندی ایرانی گزینه مناسبی برای تقویت سیستم پدافندی سوریه می باشد چرا که برای دفع حملات گسترده در زمان کم طراحی شدهاند.
با این وجود همانطور که نوشتیم بهتر است شتابزده تصمیم نگرفته چرا که برای تایید این موضوع همچنان به دیتاهای بیشتری نیاز است. و البته فراموش نکنیم صحبت از حضور باور 373 و سایر سیستم های پدافندی ایرانی در سوریه از ماهها پیش (دستکم از تیر) توسط غربی ها در حال ارائه است که احتمال حضور آنها را افزایش میدهد.
@SyrianToPersian
#یادداشت_اختصاصی
@SyrianToPersian
ابتدا و پیش از هر موضوعی باید توجه داشت پیش از این منابع مختلف سوری (عموما مخالفان) و اسرائیلی بارها اطلاعات و گزارشاتی را درباره حضور پدافندهای ایرانی به خصوص باور 373 و سوم خرداد در سوریه منتشر کرده بودند که در نهایت مشخص شد اطلاعات منتشر شده صحیح نمی باشد.
به همین علت برای تایید اخبار جدید منتشر شده درباره حضور سیستم های پدافندی ایرانی در سوریه به ویژه باور 373 باید مدتی صبر کرد تا اطلاعات بیشتری از جمله تصاویر ماهوارهای منتشر شود یا سامانه مذکور مورد استفاده قرار بگیرد.
همچنین شایان ذکر است ایران و سوریه چند سال پیش توافق نظامی امضا کردهاند که براساس آن ایران اعلام کرد سیستم های پدافندی به سوریه می فروشد که تا امروز سرنوشت این توافق مشخص نشده است.
از ابتدای سال جاری میلادی حملات هوایی اسرائیل جدای از اهداف سنتی خود اهداف جدیدی را دنبال می کرد که انهدام سامانه های پدافندی ارتش سوریه بود. در این دور حملات تقریبا نزدیک به 10 تا 12 سامانه پدافندی ارتش سوریه منهدم و 30 تن از افسران پدافند ارتش سوریه به شهادت رسیدند. این آمار از آنجا اهمیت پیدا می کند که شهدای پدافند ارتش دو سوم آمار کل شهدا را در سال 2022 تشکیل میدهند. (تعداد کل شهدا 45 نفر) این حجم انهدام سیستم های پدافندی ارتش نشان از عزم اسرائیل برای انهدام سیستم پدافندی سوریه که به صورت نصفه و نیمه احیا شده بود، دارد.
با اینکه در سالهای گذشته روسها به عنوان تامین کننده سنتی تسلیحات ارتش سوریه وظیفه جایگزینی سیستم های پدافندی منهدم شده را داشتند اما درگیری ارتش روسیه در اوکراین و نیازمندی روسیه به سیستم های پدافندی مانع از جبران خسارات وارده به سامانههای پدافندی سوریه شد.
عدم توانایی روسها در جایگزینی سیستم های پدافندی و نیاز مبرم ارتش سوریه به سامانههای پدافندی ، طبیعتا ارتش سوریه را ناچار میکند با چشم پوشی از تامین کننده سنتی تسلیحات خود به سراغ تولیدکنندگان جدیدی برود که در این زمینه چینی ها ، کرهای ها و ایرانی ها بخاطر منافع و همکاری که با سوریه دارند گزینههای مناسب تری می باشد. طبیعتا در این شرایط فشاری نیز از جانب روسیه برای ممانعت از خرید از کشورهای ثالث نیز وجود نخواهد داشت.
همین موضوع ارسال سیستم های پدافندی ایرانی به سوریه را نسبت به دفعات پیش واقعی تر می کند.
با این وجود چند نکته درباره جزئیات اخبار منتشر شده درباره حضور سامانه های پدافند ایرانی در سوریه (به ویژه باور 373) وجود دارد که با داده های میدانی مطابقت ندارد و همانطور که گفته شد برای تأیید یا رد این موضوع باید صبر کرد. از جمله اینکه پیش از این نیز برخی موشکهای اسراییلی توسط سامانه های پدافندی سوریه رهگیری میشدند و براساس اطلاعاتی که درباره نحوه حمله جنگندههای اسرائیلی و مقابله پدافند هوایی سوریه وجود دارد این موضوع چیز جدیدی نیست. برخی اشکالات نیز درباره تاریخ وقایع وجود دارد که قابل چشم پوشی است.
اما در این که ایران و سوریه به گسترش توانایی های پدافند سوریه اقدام کردهاند شکی نیست و این را باید بیشتر در سیستم های هشدار زودهنگام و اخلالگر دید.
ضمن اینکه به باور نگارنده استقرار سامانه باور 373 در مرز لبنان غیرممکن و خبر منتشر شده در این باره دروغ میباشد چرا که امکان مکان یابی و انهدام آن براحتی وجود دارد. پس اگر سامانه باور 373 در سوریه وجود داشته باشد محل استقرار آن باید همواره تغییر کند و مخفی باشد.
همچنین باید توجه داشت استقرار سامانههای پدافندی نمی تواند بطور کامل مانع از حملات اسرائیل به سوریه شود چرا که این امکان وجود دارد اسرائیلی ها به جای حملات هوایی از موشک های زمین به زمین برای حمله به سوریه استفاده کنند که البته پیش از این نیز از این موشک ها استفاده کردهاند.
علاوه بر این نیز با توجه به همکاری آمریکا با اسرائیل در زمینه حمله به سوریه ، امکان پذیر است که آمریکایی ها حملاتی را انجام داده و صهیونیست ها مسئولیت آن را برعهده بگیرند.
البته به باور نگارنده سامانه های پدافندی ایرانی گزینه مناسبی برای تقویت سیستم پدافندی سوریه می باشد چرا که برای دفع حملات گسترده در زمان کم طراحی شدهاند.
با این وجود همانطور که نوشتیم بهتر است شتابزده تصمیم نگرفته چرا که برای تایید این موضوع همچنان به دیتاهای بیشتری نیاز است. و البته فراموش نکنیم صحبت از حضور باور 373 و سایر سیستم های پدافندی ایرانی در سوریه از ماهها پیش (دستکم از تیر) توسط غربی ها در حال ارائه است که احتمال حضور آنها را افزایش میدهد.
@SyrianToPersian
📝#یادداشت کردهای سوریه و تکرار کابوس خیانت آمریکا...
✍الوقت فارسی
#بخش_اول
@SyrianToPersian
در پی تهدیدات مقامات ترکیهش در مورد شروع دور جدید عملیات زمینی در شمال سوریه با ادعای از بین بردن تهدیدات تروریستی، بار دیگر چشم جامعه جهانی و بویژه کردهای سوریه به موضعگیری و تصمیمات کاخ سفید دوخته شده است که آیا از متحد خود دفاع خواهد کرد و یا حتی این پرسش مهم که در هیاهوی جنگ اوکراین، آمریکا در انتخاب میان دو متحد ترکیه و کردهای سوریه کدامیک را بر دیگری ترجیح میدهد؟
در روزهای گذشته مقامات آمریکایی در ظاهر مخالف عملیات زمینی ترکیه در شمال سوریه بودهاند و نسبت به این موضوع ابراز نگرانی کردند اما به مرور کم کم لحن خود را تغییر داده و به آنکارا حق دادند که از تهدیدات ترورویستی نگران باشد و در نهایت با عقبنشینی از مناطقی که ارتش ترکیه قصد دارد در آن عملیات انجام دهد، پشت کردها را خالی کردند. هر چند مقامات واشنگتن ادعا کردهاند که از کردها حمایت خواهند کرد اما به نظر میرسد در پشت پرده بین آنکارا و واشنگتن برای شروع عملیات توافقاتی صورت گرفته است.
خروج نظامیان و دیپلماتهای آمریکا از شمال سوریه نه تنها کردها را دلگرم نکرده بلکه نگرانی آنها در مقابل حمله دومین ارتش عضو ناتو دو چندان کرده است. این درحالی است که جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا در کارزار انتخابات ریاست جمهوری 2020، دونالد ترامپ را به خیانت به کردهای سوریه متهم کرده بود.
عقبنشینی آمریکا از مناطق کردنشین سوری درحالی است مقامات کاخ سفید پس از ناامید شدن از گزینه تروریستها برای سرنگونی دولت سوریه، سعی کردند کردها را زیر چتر حمایت خود بگیرند از آنها به عنوان پیاده نظام پیشبرد برنامههای خود در خاک سوریه استفاده کنند و در این مدت به بهانه مقابله با تهدیدات داعش، تسلیحات زیادی را در اختیار شبه نظامیان کرد قرار دادند تا میل به همکاری با دولت مرکزی را در کردها کم کنند.
حتی در دسامبر 2016، زمانی که روسیه، ایران و ترکیه سعی داشتند تا راهحلی برای برون رفت از بحران سوریه پیدا کنند، مقامات ارشد گروههای کرد اعلام کردند که با همراهی متحدان خارجی خود در نظر دارند طرح جامع خود برای تشکیل یک دولت فدرال در شمال سوریه را به تصویب برسانند. این سناریو که با چراغ سبز واشنگتن در دستور کار خود قرار گرفته بود، با هدف جدا کردن این منطقه از کنترل دولت مرکزی انجام شد ولی تاکنون در حد حرف باقی مانده است اما اینگونه تحرکات بخشی از پروژه مخربانه آمریکا بود تا فرآیند تجزیه سوریه را کلید بزند.
آمریکا بارها ادعا کرده که نیروهای سوریه دموکراتیک (SDF) را موثرترین نیروی نظامی در نبرد با داعش در سوریه میداند و قصد دارد از هر طریق ممکن از آنها حمایت کند و در سالهای اخیر علاوه بر کمکهای تسلیحاتی، صدها میلیون دلار هم به نیروهای کرد کمک کرده است. با وجود اینگونه حمایتها اما در بزنگاههای تاریخی که ترکیه دست به انجام چندین نوبت عملیات نظامی درخاک سوریه علیه کردها زده بود، واشنگتن صحنه را خالی کرده و متحدانش را در دهان شیر رها نمود. به همین ترتیب در روزهای اخیر نیز صدها نیروی آمریکایی از مناطق کردنشین خارج شده و به اقلیم کردستان عراق منتقل شدهاند که به منزله چراغ سبز به دولت ترکیه است که به راحتی عملیات زمینی خود در مناطق شمالی سوریه را شروع کند.
@SyrianToPersian
✍الوقت فارسی
#بخش_اول
@SyrianToPersian
در پی تهدیدات مقامات ترکیهش در مورد شروع دور جدید عملیات زمینی در شمال سوریه با ادعای از بین بردن تهدیدات تروریستی، بار دیگر چشم جامعه جهانی و بویژه کردهای سوریه به موضعگیری و تصمیمات کاخ سفید دوخته شده است که آیا از متحد خود دفاع خواهد کرد و یا حتی این پرسش مهم که در هیاهوی جنگ اوکراین، آمریکا در انتخاب میان دو متحد ترکیه و کردهای سوریه کدامیک را بر دیگری ترجیح میدهد؟
در روزهای گذشته مقامات آمریکایی در ظاهر مخالف عملیات زمینی ترکیه در شمال سوریه بودهاند و نسبت به این موضوع ابراز نگرانی کردند اما به مرور کم کم لحن خود را تغییر داده و به آنکارا حق دادند که از تهدیدات ترورویستی نگران باشد و در نهایت با عقبنشینی از مناطقی که ارتش ترکیه قصد دارد در آن عملیات انجام دهد، پشت کردها را خالی کردند. هر چند مقامات واشنگتن ادعا کردهاند که از کردها حمایت خواهند کرد اما به نظر میرسد در پشت پرده بین آنکارا و واشنگتن برای شروع عملیات توافقاتی صورت گرفته است.
خروج نظامیان و دیپلماتهای آمریکا از شمال سوریه نه تنها کردها را دلگرم نکرده بلکه نگرانی آنها در مقابل حمله دومین ارتش عضو ناتو دو چندان کرده است. این درحالی است که جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا در کارزار انتخابات ریاست جمهوری 2020، دونالد ترامپ را به خیانت به کردهای سوریه متهم کرده بود.
عقبنشینی آمریکا از مناطق کردنشین سوری درحالی است مقامات کاخ سفید پس از ناامید شدن از گزینه تروریستها برای سرنگونی دولت سوریه، سعی کردند کردها را زیر چتر حمایت خود بگیرند از آنها به عنوان پیاده نظام پیشبرد برنامههای خود در خاک سوریه استفاده کنند و در این مدت به بهانه مقابله با تهدیدات داعش، تسلیحات زیادی را در اختیار شبه نظامیان کرد قرار دادند تا میل به همکاری با دولت مرکزی را در کردها کم کنند.
حتی در دسامبر 2016، زمانی که روسیه، ایران و ترکیه سعی داشتند تا راهحلی برای برون رفت از بحران سوریه پیدا کنند، مقامات ارشد گروههای کرد اعلام کردند که با همراهی متحدان خارجی خود در نظر دارند طرح جامع خود برای تشکیل یک دولت فدرال در شمال سوریه را به تصویب برسانند. این سناریو که با چراغ سبز واشنگتن در دستور کار خود قرار گرفته بود، با هدف جدا کردن این منطقه از کنترل دولت مرکزی انجام شد ولی تاکنون در حد حرف باقی مانده است اما اینگونه تحرکات بخشی از پروژه مخربانه آمریکا بود تا فرآیند تجزیه سوریه را کلید بزند.
آمریکا بارها ادعا کرده که نیروهای سوریه دموکراتیک (SDF) را موثرترین نیروی نظامی در نبرد با داعش در سوریه میداند و قصد دارد از هر طریق ممکن از آنها حمایت کند و در سالهای اخیر علاوه بر کمکهای تسلیحاتی، صدها میلیون دلار هم به نیروهای کرد کمک کرده است. با وجود اینگونه حمایتها اما در بزنگاههای تاریخی که ترکیه دست به انجام چندین نوبت عملیات نظامی درخاک سوریه علیه کردها زده بود، واشنگتن صحنه را خالی کرده و متحدانش را در دهان شیر رها نمود. به همین ترتیب در روزهای اخیر نیز صدها نیروی آمریکایی از مناطق کردنشین خارج شده و به اقلیم کردستان عراق منتقل شدهاند که به منزله چراغ سبز به دولت ترکیه است که به راحتی عملیات زمینی خود در مناطق شمالی سوریه را شروع کند.
@SyrianToPersian
📝#یادداشت کردهای سوریه و تکرار کابوس خیانت آمریکا...
✍الوقت فارسی
#بخش_دوم (پایانی)
@SyrianToPersian
📎عبرت نگرفتن کردها از خروج آمریکا از افغانستان
کردهای سوریه که بیش از دیگران از متحد آمریکایی خود زخم خوردهاند اما با این حال از این تجارت درس نگرفته و همچنان به ریسمان پوسیده واشنگتن برای حفظ امنیت مناطق تحت کنترلشان چنگ زدهاند. خروج آمریکا از افغانستان در آگوست 2021، آینه عبرتی برای گروههای کرد بود که دیگر روی این ابرقدرت پوشالی حساب باز نکنند. دولت افغانستان به مدت 17 سال تحت حمایت آمریکا قرار داشت و طی توافقات انجام شده، واشنگتن متعهد به حمایت نظامی و امنیتی از کابل بود ولی در عرض چند هفته همه چیز به یکبار عوض شد و آمریکاییها کل افغانستان را پس از بیست سال دوباره به طالبان واگذار کردند و دولت اشرف غنی هم سقوط کرد.
در آن برهه یعنی سپتامبر 2021 روزنامه فایننشال تایمز در گزارشی شهر کردنشین کوبانی را به کابل تشبیه و تاکید کرده که ممکن است کردهای سوریه موقعیت باثبات کنونی را با رفتن آمریکاییها از دست بدهند. این نشریه نیروهای کرد سوریه را نیروهای زبده و شجاع توصیف اما نوشت:«سقوط کابل یادآوری کرد که موقعیت کردهای سوریه نیز شکننده است».
رهبران شبه نظامیان کرد سوری هم که از خروج غیرمنتظره آمریکا احساس خطر کرده بودند به تکاپو افتادند تا تضمینی برای عدم تکرار وقایع افغانستان در شمال سوریه به دست آوردند. مظلوم عبدی، فرمانده گروه موسوم به نیروهای دموکراتیک سوریه در سپتامبر 2021 در گفتگو با رسانههای غربی گفت که این نیروها نگرانند که آمریکا مثل آنچه در افغانستان اتفاق افتاد پشت این نیروها در شرق سوریه را هم خالی کند و از دولت بایدن خواست تا مسائل را قبل از تصمیمگیری بررسی کند. در پی نگرانی کردها، در سپتامبر 2021، مقامات آمریکایی برای اینکه به کردها قوت قلب دهند اعلام کردند که گزینه خروج از شمال سوریه روی میز نیست و موضع افغانستان با سوریه متفاوت است. حتی واشنگتن کمکهای تسلیحاتی را به شرق سوریه ارسال کرد تا نشان دهد که همچنان در کنار کردها ایستاده و آنها را در برابر دولت مرکزی و ترکیه تنها نخواهد گذاشت. بر اساس همین دلگرمیهای پوشالی بود که کردها بار دیگر به دولتمردان کاخ سفید اعتماد کردند.
📎دمشق، تنها ناجی کردهای سوریه
کردهای سوریه که بارها از یک سوراخ گزیده شدهاند اکنون تنها راهی که برایشان باقی مانده این است که تا دیر نشده هر چه سریعتر به آغوش دولت مرکزی برگردند تا شاید بتوانند از شر حملات ترکیه در امان بمانند. فرماندهان کرد تا زمانی که به حمایتهای آمریکا دلبسته بودند در برابر درخواست همکاری با دولت سوریه مقاومت میکردند اما در روزهای اخیر به محض خروج نیروهای آمریکایی که عرصه را برخود تنگ دیدند لحن خود را ملایم کرده و گفتند که دروازههای شمالی به روی دولت مرکزی باز است. روسها پیشنهاد داده بودند تا کردها به شعاع 30 کیلومتری که ترکیه قصد دارد عملیات خود را در آن شروع کند، عقبنشینی کرده و امنیت این مناطق را به ارتش سوریه واگذار کنند تا ترکیه از شروع عملیات زمینی منصرف شود اما کردها با این درخواست مخالفت کردهاند. اما اکنون به نظر میرسد که کردهای سوریه چارهای جز رفتن به سمت دولت مرکزی ندارند و با توجه به اینکه مقامات دمشق هم اعلام کردهاند که حاضرند گروههایی را که در بحران یازده ساله از دولت فاصله گرفتهاند با آغوش باز بپذیرند، کردها میتوانند از این فرصت برای همگرایی با دولت مرکزی استفاده کرده و مثل گذشته ذیل حاکمیت یکپارچه دولت مرکزی از امنیت مناطق شمالی در برابر تهدیدات گاه و بیگاه ترکیه اطمینان حاصل کنند.
از سوی دیگر، خنجر از پشت واشنگتن اولتیماتومی به شهروندان مناطق شمالی سوریه بویژه کردها است که برای رهایی از یوغ سلطه گروه تروریستی حزب کارگران کردستان «پ ک ک» و یگانهای مدافع خلق «YPD» اهتمام بورزند. این گروهها که به ابزاری در دست نظامیان اشغالگر آمریکایی تبدیل شده اند نه تنها نمیتوانند امنیت مناطق کردنشین را تضمین کنند بلکه به بهانه ای همیشگی در دست ترکیه تبدیل شده اند تا همواره مناطق شمالی سوریه را مورد اشغال خود قرار دهد.
خروج آمریکا از افغانستان و خالی کردن پشت کردها در سوریه، برای شیخ نشینهای عربی خلیج فارس که امنیت خود را به واشنگتن سپردهاند هشدار جدی است تا پس از این روی حمایتهای این قدرت حساب باز نکنند، زیرا برای دولتمردان کاخ سفید پیشبرد اهدافشان بر هر چیز دیگری ارجحیت دارد.
@SyrianToPersian
✍الوقت فارسی
#بخش_دوم (پایانی)
@SyrianToPersian
📎عبرت نگرفتن کردها از خروج آمریکا از افغانستان
کردهای سوریه که بیش از دیگران از متحد آمریکایی خود زخم خوردهاند اما با این حال از این تجارت درس نگرفته و همچنان به ریسمان پوسیده واشنگتن برای حفظ امنیت مناطق تحت کنترلشان چنگ زدهاند. خروج آمریکا از افغانستان در آگوست 2021، آینه عبرتی برای گروههای کرد بود که دیگر روی این ابرقدرت پوشالی حساب باز نکنند. دولت افغانستان به مدت 17 سال تحت حمایت آمریکا قرار داشت و طی توافقات انجام شده، واشنگتن متعهد به حمایت نظامی و امنیتی از کابل بود ولی در عرض چند هفته همه چیز به یکبار عوض شد و آمریکاییها کل افغانستان را پس از بیست سال دوباره به طالبان واگذار کردند و دولت اشرف غنی هم سقوط کرد.
در آن برهه یعنی سپتامبر 2021 روزنامه فایننشال تایمز در گزارشی شهر کردنشین کوبانی را به کابل تشبیه و تاکید کرده که ممکن است کردهای سوریه موقعیت باثبات کنونی را با رفتن آمریکاییها از دست بدهند. این نشریه نیروهای کرد سوریه را نیروهای زبده و شجاع توصیف اما نوشت:«سقوط کابل یادآوری کرد که موقعیت کردهای سوریه نیز شکننده است».
رهبران شبه نظامیان کرد سوری هم که از خروج غیرمنتظره آمریکا احساس خطر کرده بودند به تکاپو افتادند تا تضمینی برای عدم تکرار وقایع افغانستان در شمال سوریه به دست آوردند. مظلوم عبدی، فرمانده گروه موسوم به نیروهای دموکراتیک سوریه در سپتامبر 2021 در گفتگو با رسانههای غربی گفت که این نیروها نگرانند که آمریکا مثل آنچه در افغانستان اتفاق افتاد پشت این نیروها در شرق سوریه را هم خالی کند و از دولت بایدن خواست تا مسائل را قبل از تصمیمگیری بررسی کند. در پی نگرانی کردها، در سپتامبر 2021، مقامات آمریکایی برای اینکه به کردها قوت قلب دهند اعلام کردند که گزینه خروج از شمال سوریه روی میز نیست و موضع افغانستان با سوریه متفاوت است. حتی واشنگتن کمکهای تسلیحاتی را به شرق سوریه ارسال کرد تا نشان دهد که همچنان در کنار کردها ایستاده و آنها را در برابر دولت مرکزی و ترکیه تنها نخواهد گذاشت. بر اساس همین دلگرمیهای پوشالی بود که کردها بار دیگر به دولتمردان کاخ سفید اعتماد کردند.
📎دمشق، تنها ناجی کردهای سوریه
کردهای سوریه که بارها از یک سوراخ گزیده شدهاند اکنون تنها راهی که برایشان باقی مانده این است که تا دیر نشده هر چه سریعتر به آغوش دولت مرکزی برگردند تا شاید بتوانند از شر حملات ترکیه در امان بمانند. فرماندهان کرد تا زمانی که به حمایتهای آمریکا دلبسته بودند در برابر درخواست همکاری با دولت سوریه مقاومت میکردند اما در روزهای اخیر به محض خروج نیروهای آمریکایی که عرصه را برخود تنگ دیدند لحن خود را ملایم کرده و گفتند که دروازههای شمالی به روی دولت مرکزی باز است. روسها پیشنهاد داده بودند تا کردها به شعاع 30 کیلومتری که ترکیه قصد دارد عملیات خود را در آن شروع کند، عقبنشینی کرده و امنیت این مناطق را به ارتش سوریه واگذار کنند تا ترکیه از شروع عملیات زمینی منصرف شود اما کردها با این درخواست مخالفت کردهاند. اما اکنون به نظر میرسد که کردهای سوریه چارهای جز رفتن به سمت دولت مرکزی ندارند و با توجه به اینکه مقامات دمشق هم اعلام کردهاند که حاضرند گروههایی را که در بحران یازده ساله از دولت فاصله گرفتهاند با آغوش باز بپذیرند، کردها میتوانند از این فرصت برای همگرایی با دولت مرکزی استفاده کرده و مثل گذشته ذیل حاکمیت یکپارچه دولت مرکزی از امنیت مناطق شمالی در برابر تهدیدات گاه و بیگاه ترکیه اطمینان حاصل کنند.
از سوی دیگر، خنجر از پشت واشنگتن اولتیماتومی به شهروندان مناطق شمالی سوریه بویژه کردها است که برای رهایی از یوغ سلطه گروه تروریستی حزب کارگران کردستان «پ ک ک» و یگانهای مدافع خلق «YPD» اهتمام بورزند. این گروهها که به ابزاری در دست نظامیان اشغالگر آمریکایی تبدیل شده اند نه تنها نمیتوانند امنیت مناطق کردنشین را تضمین کنند بلکه به بهانه ای همیشگی در دست ترکیه تبدیل شده اند تا همواره مناطق شمالی سوریه را مورد اشغال خود قرار دهد.
خروج آمریکا از افغانستان و خالی کردن پشت کردها در سوریه، برای شیخ نشینهای عربی خلیج فارس که امنیت خود را به واشنگتن سپردهاند هشدار جدی است تا پس از این روی حمایتهای این قدرت حساب باز نکنند، زیرا برای دولتمردان کاخ سفید پیشبرد اهدافشان بر هر چیز دیگری ارجحیت دارد.
@SyrianToPersian
سوریه به فارسی 𓂆
📝چند نکته درباره استقرار سامانه های هشدار زودهنگام ، اخلالگر و پدافند هوایی ساخت ایران ، کره و چین در سوریه #یادداشت_اختصاصی @SyrianToPersian ابتدا و پیش از هر موضوعی باید توجه داشت پیش از این منابع مختلف سوری (عموما مخالفان) و اسرائیلی بارها اطلاعات و گزارشاتی…
📝باور رویین تن نیست.
✍#یادداشت_اختصاصی
@SyrianToPersian
پیش از این تاکید کردیم که برای تایید خبر ارسال سامانه های پدافندی ایرانی به سوریه همچنان باید صبر کرد و شتابزده نشد. اکنون و با وجود اینکه از آخرین حمله صهیونیست ها به سوریه نزدیک به یک ماه می گذرد همچنان برای تایید خبر ارسال سامانه های پدافندی ایرانی به سوریه باید صبور بود و منتظر اخبار و نشانههای بیشتر و قابل اتکاتری از جمله تصاویر ماهوارهای بود.
با این حال صرف حضور سامانه های پدافندی ایرانی در سوریه هرگز عاملی تماما بازدارنده برای حملات اسرائیل نخواهد بود. در واقع کارکرد سیستم های پدافندی ایران در صورت ارسال به سوریه بیشتر در کاهش تعداد و خسارات حملات منحصر خواهد شد و در صورتی که فرماندهی سوریه تصمیم به رهگیری و انهدام جنگندههای اسرائیلی بگیرد آن زمان تبدیل به خطر بزرگی برای جنگندههای اسرائیلی خواهد شد و در واقع آزادی عمل را از جنگنده های اسرائیلی خواهد گرفت ، چرا که پیش از هر نوع حمله اسرائیل باید به خسارات وارده به جنگنده های خود نیز فکر کند.
اما سامانه های ایرانی در صورت ارسال به سوریه هرگز رویین تن نخواهند بود و قطعا دشمن اسرائیلی برای هدف قرار دادن آنها تلاش خواهد کرد. ضمن اینکه باید توجه داشت حتی سامانه های پدافندی روسی و غربی نیز بارها و بارها هدف قرار گرفتهاند و اینکه یک سامانه پدافندی هدف قرار بگیرد یا حتی در رهگیری برخی اهداف ناکام بماند چیز عجیب و غریبی نیست.
آنچه که مسلم است تشکیل یک سیستم پدافندی قوی بدون نیروی هوایی قوی ممکن نیست و وضعیت نیروی هوایی سوریه نیز در حال حاضر کاملا مشخص است.
باید در نظر داشت حتی در صورت ارسال سیستم های پدافندی ایرانی و موفقیت در توقف حملات جنگندههای اسرائیلی به سوریه ، همچنان باید شاهد حملات هر از چندگاهی اسرائیل به سوریه به اشکال گوناگون از جمله با موشک های مختلف زمین به زمین باشیم.
آنچه که برای همیشه به حملات اسرائیل خاتمه خواهد داد تصمیم به تنبیه این رژیم و پاسخ به حملات آن خواهد بود که در وضعیت فعلی سوریه دستیابی به آن ممکن نیست و سوریه در وضعیتی نیست که با امکانات دفاعی محدود و امکانات تهاجمی محدودتر به حملات اسرائیل پاسخ دهد. به همین صورت شاید بتوان روزی که بنا بر پاسخ به اسرائیل باشد را روز آغاز عملیات آزادی فلسطین نامید.
ضمن اینکه آنچه که مشخص است لزوم ارسال سیستم های پدافندی ساخت کشورهای دیگر (نه لزوما ایرانی) به سوریه در سایه خروج هر چه بیشتر پدافندهای روسی از سوریه می باشد.
@SyrianToPersian
✍#یادداشت_اختصاصی
@SyrianToPersian
پیش از این تاکید کردیم که برای تایید خبر ارسال سامانه های پدافندی ایرانی به سوریه همچنان باید صبر کرد و شتابزده نشد. اکنون و با وجود اینکه از آخرین حمله صهیونیست ها به سوریه نزدیک به یک ماه می گذرد همچنان برای تایید خبر ارسال سامانه های پدافندی ایرانی به سوریه باید صبور بود و منتظر اخبار و نشانههای بیشتر و قابل اتکاتری از جمله تصاویر ماهوارهای بود.
با این حال صرف حضور سامانه های پدافندی ایرانی در سوریه هرگز عاملی تماما بازدارنده برای حملات اسرائیل نخواهد بود. در واقع کارکرد سیستم های پدافندی ایران در صورت ارسال به سوریه بیشتر در کاهش تعداد و خسارات حملات منحصر خواهد شد و در صورتی که فرماندهی سوریه تصمیم به رهگیری و انهدام جنگندههای اسرائیلی بگیرد آن زمان تبدیل به خطر بزرگی برای جنگندههای اسرائیلی خواهد شد و در واقع آزادی عمل را از جنگنده های اسرائیلی خواهد گرفت ، چرا که پیش از هر نوع حمله اسرائیل باید به خسارات وارده به جنگنده های خود نیز فکر کند.
اما سامانه های ایرانی در صورت ارسال به سوریه هرگز رویین تن نخواهند بود و قطعا دشمن اسرائیلی برای هدف قرار دادن آنها تلاش خواهد کرد. ضمن اینکه باید توجه داشت حتی سامانه های پدافندی روسی و غربی نیز بارها و بارها هدف قرار گرفتهاند و اینکه یک سامانه پدافندی هدف قرار بگیرد یا حتی در رهگیری برخی اهداف ناکام بماند چیز عجیب و غریبی نیست.
آنچه که مسلم است تشکیل یک سیستم پدافندی قوی بدون نیروی هوایی قوی ممکن نیست و وضعیت نیروی هوایی سوریه نیز در حال حاضر کاملا مشخص است.
باید در نظر داشت حتی در صورت ارسال سیستم های پدافندی ایرانی و موفقیت در توقف حملات جنگندههای اسرائیلی به سوریه ، همچنان باید شاهد حملات هر از چندگاهی اسرائیل به سوریه به اشکال گوناگون از جمله با موشک های مختلف زمین به زمین باشیم.
آنچه که برای همیشه به حملات اسرائیل خاتمه خواهد داد تصمیم به تنبیه این رژیم و پاسخ به حملات آن خواهد بود که در وضعیت فعلی سوریه دستیابی به آن ممکن نیست و سوریه در وضعیتی نیست که با امکانات دفاعی محدود و امکانات تهاجمی محدودتر به حملات اسرائیل پاسخ دهد. به همین صورت شاید بتوان روزی که بنا بر پاسخ به اسرائیل باشد را روز آغاز عملیات آزادی فلسطین نامید.
ضمن اینکه آنچه که مشخص است لزوم ارسال سیستم های پدافندی ساخت کشورهای دیگر (نه لزوما ایرانی) به سوریه در سایه خروج هر چه بیشتر پدافندهای روسی از سوریه می باشد.
@SyrianToPersian
📝چند نکته درباره تحولات شمال سوریه ، هر چیزی بجز حمله نظامی یعنی شکست عردوغان
✍ #یادداشت اختصاصی
@SyrianToPersian
در ماه های اخیر همواره شمال سوریه با اخبار مربوط به عملیات های ترکیه در صدر خبرها بوده است. درباره شروط ترکیه برای آغاز یک عملیات زمینی بارها و بارها توضیح دادهایم و بازگویی آنها ضرورتی ندارد. آنچه که در شرایط کنونی نیاز است بدانیم این است که ادامه روند تهدیدات ترکیه علیه شمال سوریه دیگر تنها برای مصارف داخلی ست و باید انتظار داشت هر چه به زمان انتخابات ترکیه نزدیک تر می شویم تهدیدات ترکیه ادامه تر دار باشد.(قبلا چند ماهی سکوت می کردند و بعد دوباره دست به تهدید می زدند.) به واقع ترکیه به دلایلی که قبلا گفته شده امکان آغاز یک عملیات زمینی را نخواهد داشت مگر اینکه شرایط داخلی برای عردوغان به شکلی پیش برود که خود را بازنده در انتخابات ببیند و دست به انتحار و حماقت گسترده ای بزند که احتمالش بسیار بسیار ضعیف است.
در هفته های گذشته و پس از تهدیدات ترکیه، مواردی مطرح شده که حائز اهمیت است. مهم ترین این موارد که با سفر هیئت روسی به آنکارا اهمیت بالایی پیدا کرد توافق سوریه و کردها برای تحویل دادن کنترل منبج و عین العرب به دولت سوریه است. باید توجه داشت تا پیش از این کردها به شدت با این موضوع مخالفت می کردند و اکنون نیز مشخص نیست این موضوع از ادعای روسیه فراتر برود یا خیر ، اما در صورت وقوع چنین توافقی تنها برنده تهدیدات ترکیه ، دولت سوریه خواهد بود. باید توجه داشت که هدف واقعی ترکیه از تهدیدات علیه شمال سوریه در واقع دور کردن کردها از مرزها نیست. این موضوع اهمیت زیادی برای ترکیه ندارد و آنچه که از اهمیت خاصی برای ترکیه برخوردار است اشغال سرزمین های شمالی سوریه می باشد. در واقع هدف عردوغان از ارائه طرح کمربند امنیتی ۳۰ کیلومتری در شمال سوریه نه دور کردن کردها از مرزهای ترکیه بلکه اسکان آوارگان سوری در این کمربند و اجرای طرح ترک سازی آنها می باشد که در آینده بسیار بسیار به منافع ترکیه کمک می کنند. چیزی که در حال حاضر در مناطق اشغالی تحت کنترل ترکیه رخ میدهد.
باید دانست چیزی که عملیات چشمه صلح ترکیه در سال 2019 را به توافقی برد برد برای ترکیه در سوچی تبدیل کرد باقی ماندن اراضی اشغالی تحت کنترل ترکیه بود. پس تنها چیزی که می تواند برای عردوغان برد به حساب آید اشغال سرزمین های شمال سوریه است و اگر کردها کیلومترها از مرز دور شوند نیز نمی تواند اهداف و خواسته های عردوغان را برآورده سازد.(بدون در نظر گرفتن بوق بوق کردن های رسانه ای)
موضوع دیگری که به این اهداف مرتبط است مذاکرات دمشق-آنکارا ست که در آن ترکیه عملا شروطی را گذاشته است که انگار دست بالاتر را در سوریه دارد. به واقع ترکیه هنوز نپذیرفته است که اهدافش در سوریه شکست خورده و آنچه که اکنون در دست دارد با وجود تمام اهمیتش ، حتی نزدیک به خواسته های اولیه ترکیه نیز نبوده است. به هر روی مهم ترین خواسته های ترکیه در مذاکرات عملا همان اهداف دنبال شده در ایجاد کمربند امنیتی در شمال بوده و اینطور که به نظر میرسد دمشق تمایلی برای پذیرفتن خواسته های ترکیه ندارد. به واقع در دمشق هیچ کس تمایلی ندارد به عردوغان کمک کند تا در انتخابات پیروز شود و اگر فشارهای روسیه و وساطت های ایران نبود دمشق در همین سطح هم با ترکیه پای میز مذاکره نمی نشست.
موضوع مهم و نهایی درباره شمال سوریه ستون کشی های گسترده ارتش سوریه است. این انتقال نیروها و ستون کشی ها را باید بزرگترین تحرکات نظامی در خاک سوریه پس از نزدیک به 3 سال دانست. بدون شک این ستون کشی ها اهداف خاصی را دنبال می کنند که تا پایان حوادث نمیشود آنها را حدس زد. ضمن اینکه برخی منابع سوری این ستون کشی ها را تدارکی برای آغاز عملیات در نقطه ای از شمال سوریه می دانند که به عقیده نگارنده تا وقتی که چیزی در میدان رخ ندهد حقیقی نیست و براساس تجربیات قبلی بهتر است صبر کرد و هیجان زده نشد. به هر حال دمشق این روزها سرگرم مسائل مهم تری ست و باید برای آن راه چاره پیدا کند.
نکته ای که در اینجا می ماند پیشنهاد آمریکا به ترکیه برای شروع یک عملیات تل رفعت است که در واقع حمایت آمریکا را نیز به همراه خواهد داشت. در این مورد باید دانست مناطق شرق فرات برای آمریکا ارزش بالاتری دارند و مناطقی همانند تل رفعت و تا حدی منبج برای آمریکا اهمیت خاصی ندارند. با آگاهی از این موضوع کردها در این مناطق دست به همکاری گسترده ای با روسیه زدند که منجر به این شده است که عملیات ترکیه علیه تل رفعت در واقع چیزی سخت از عملیات ترکیه علیه عین العرب با همه اهمیتش شود. حضور ایران در این منطقه نیز مانع بزرگ و کافی برای عدم انجام عملیات ترکیه خواهد بود.
در نهایت باید دانست در حال حاضر بیشترین طرفی که از تهدیدات ترکیه سود می برد دولت سوریه و متحدانش می باشند.
@SyrianToPersian
✍ #یادداشت اختصاصی
@SyrianToPersian
در ماه های اخیر همواره شمال سوریه با اخبار مربوط به عملیات های ترکیه در صدر خبرها بوده است. درباره شروط ترکیه برای آغاز یک عملیات زمینی بارها و بارها توضیح دادهایم و بازگویی آنها ضرورتی ندارد. آنچه که در شرایط کنونی نیاز است بدانیم این است که ادامه روند تهدیدات ترکیه علیه شمال سوریه دیگر تنها برای مصارف داخلی ست و باید انتظار داشت هر چه به زمان انتخابات ترکیه نزدیک تر می شویم تهدیدات ترکیه ادامه تر دار باشد.(قبلا چند ماهی سکوت می کردند و بعد دوباره دست به تهدید می زدند.) به واقع ترکیه به دلایلی که قبلا گفته شده امکان آغاز یک عملیات زمینی را نخواهد داشت مگر اینکه شرایط داخلی برای عردوغان به شکلی پیش برود که خود را بازنده در انتخابات ببیند و دست به انتحار و حماقت گسترده ای بزند که احتمالش بسیار بسیار ضعیف است.
در هفته های گذشته و پس از تهدیدات ترکیه، مواردی مطرح شده که حائز اهمیت است. مهم ترین این موارد که با سفر هیئت روسی به آنکارا اهمیت بالایی پیدا کرد توافق سوریه و کردها برای تحویل دادن کنترل منبج و عین العرب به دولت سوریه است. باید توجه داشت تا پیش از این کردها به شدت با این موضوع مخالفت می کردند و اکنون نیز مشخص نیست این موضوع از ادعای روسیه فراتر برود یا خیر ، اما در صورت وقوع چنین توافقی تنها برنده تهدیدات ترکیه ، دولت سوریه خواهد بود. باید توجه داشت که هدف واقعی ترکیه از تهدیدات علیه شمال سوریه در واقع دور کردن کردها از مرزها نیست. این موضوع اهمیت زیادی برای ترکیه ندارد و آنچه که از اهمیت خاصی برای ترکیه برخوردار است اشغال سرزمین های شمالی سوریه می باشد. در واقع هدف عردوغان از ارائه طرح کمربند امنیتی ۳۰ کیلومتری در شمال سوریه نه دور کردن کردها از مرزهای ترکیه بلکه اسکان آوارگان سوری در این کمربند و اجرای طرح ترک سازی آنها می باشد که در آینده بسیار بسیار به منافع ترکیه کمک می کنند. چیزی که در حال حاضر در مناطق اشغالی تحت کنترل ترکیه رخ میدهد.
باید دانست چیزی که عملیات چشمه صلح ترکیه در سال 2019 را به توافقی برد برد برای ترکیه در سوچی تبدیل کرد باقی ماندن اراضی اشغالی تحت کنترل ترکیه بود. پس تنها چیزی که می تواند برای عردوغان برد به حساب آید اشغال سرزمین های شمال سوریه است و اگر کردها کیلومترها از مرز دور شوند نیز نمی تواند اهداف و خواسته های عردوغان را برآورده سازد.(بدون در نظر گرفتن بوق بوق کردن های رسانه ای)
موضوع دیگری که به این اهداف مرتبط است مذاکرات دمشق-آنکارا ست که در آن ترکیه عملا شروطی را گذاشته است که انگار دست بالاتر را در سوریه دارد. به واقع ترکیه هنوز نپذیرفته است که اهدافش در سوریه شکست خورده و آنچه که اکنون در دست دارد با وجود تمام اهمیتش ، حتی نزدیک به خواسته های اولیه ترکیه نیز نبوده است. به هر روی مهم ترین خواسته های ترکیه در مذاکرات عملا همان اهداف دنبال شده در ایجاد کمربند امنیتی در شمال بوده و اینطور که به نظر میرسد دمشق تمایلی برای پذیرفتن خواسته های ترکیه ندارد. به واقع در دمشق هیچ کس تمایلی ندارد به عردوغان کمک کند تا در انتخابات پیروز شود و اگر فشارهای روسیه و وساطت های ایران نبود دمشق در همین سطح هم با ترکیه پای میز مذاکره نمی نشست.
موضوع مهم و نهایی درباره شمال سوریه ستون کشی های گسترده ارتش سوریه است. این انتقال نیروها و ستون کشی ها را باید بزرگترین تحرکات نظامی در خاک سوریه پس از نزدیک به 3 سال دانست. بدون شک این ستون کشی ها اهداف خاصی را دنبال می کنند که تا پایان حوادث نمیشود آنها را حدس زد. ضمن اینکه برخی منابع سوری این ستون کشی ها را تدارکی برای آغاز عملیات در نقطه ای از شمال سوریه می دانند که به عقیده نگارنده تا وقتی که چیزی در میدان رخ ندهد حقیقی نیست و براساس تجربیات قبلی بهتر است صبر کرد و هیجان زده نشد. به هر حال دمشق این روزها سرگرم مسائل مهم تری ست و باید برای آن راه چاره پیدا کند.
نکته ای که در اینجا می ماند پیشنهاد آمریکا به ترکیه برای شروع یک عملیات تل رفعت است که در واقع حمایت آمریکا را نیز به همراه خواهد داشت. در این مورد باید دانست مناطق شرق فرات برای آمریکا ارزش بالاتری دارند و مناطقی همانند تل رفعت و تا حدی منبج برای آمریکا اهمیت خاصی ندارند. با آگاهی از این موضوع کردها در این مناطق دست به همکاری گسترده ای با روسیه زدند که منجر به این شده است که عملیات ترکیه علیه تل رفعت در واقع چیزی سخت از عملیات ترکیه علیه عین العرب با همه اهمیتش شود. حضور ایران در این منطقه نیز مانع بزرگ و کافی برای عدم انجام عملیات ترکیه خواهد بود.
در نهایت باید دانست در حال حاضر بیشترین طرفی که از تهدیدات ترکیه سود می برد دولت سوریه و متحدانش می باشند.
@SyrianToPersian
سوریه به فارسی 𓂆
Photo
📝 حمله اخیر رژیم صهیونیستی به فرودگاه دمشق نشان میدهد حملات اسرائیل ادامهدار خواهد بود.
✍ #یادداشت_اختصاصی
@SyrianToPersian
الگوی حملات اخیر رژیم صهیونیستی به فرودگاه دمشق نشان میدهد که حملات این رژیم به کریدورهای اصلی ایران و سوریه ادامه دار خواهد بود و این بار ما با حملات شدیدتری مواجه خواهیم شد. پیش از هر موضوعی اندکی وقایع سال گذشته و حملات هوایی اسرائیل به کریدور ایران-سوریه را بررسی کنیم.
تقریبا یک سال پیش در حملات صهیونیست ها به فرودگاه دمشق باند جنوبی فرودگاه که مختص پروازهای نظامی شناخته میشود هدف قرار گرفت تا اینگونه پس از مدتها دور جدید حملات اسرائیل به کریدورهای اصلی ایران-سوریه آغاز شود. به فاصله چند هفته و پس از قطع نشدن پروازهای ترابری ایران به فرودگاه دمشق صهیونیست ها ابتدا با حملات خود به یکی از دو باند شمالی فرودگاه ، آن را نزدیک ۵۰۰ متر کوتاه تر کردند تا پروازهای ترابری قادر به فرود در فرودگاه دمشق نباشد، در ادامه نیز صهیونیست ها حملات خود را ادامه دادند و و موجب تعطیلی فرودگاه به مدت چند روز شدند در نهایت پس از اینکه پروازها متوقف نشدند فرودگاه را به شکل اساسی و به مدت چند هفته از کار انداختند. پس از حملات به فرودگاه دمشق با واسطه گری روسها پروازهای ترابری ایران به فرودگاه دمشق قطع شد و متقابلاً اسرائیل نیز حملات خود به این فرودگاه را قطع کرد. در این هنگام پروازها به فرودگاه حلب منتقل شدند که پس از مدتی اسرائیل حملات خود به فرودگاه حلب را آغاز کرد. در نهایت توافق نانوشته ای شکل گرفت که تا بطور کامل نتوانست مانع از پروازهای ترابری ایران شود. البته حملات صهیونیست ها به بندر لاذقیه و البوکمال در سال گذشته را نیز دقیقا باید در چارچوب تلاش برای مسدود کردن کریدور ایران-سوریه دانست.
اکنون و با آغاز دور جدید حملات به این کریدور صهیونیست ها همین ابتدای کار شدت حملات خود را بیشتر کرده و اهدافی را که سال گذشته به فاصله چند ماه در فرودگاه دمشق هدف قرار داده بودند در طی یک حمله زدند. این مشابهت حملات صهیونیست ها با حملات سال گذشته و افشاگری روزنامه روسی درباره طرح اسرائیل برای حمله به فرودگاه های سوریه به منظور بسته کریدور ایران-سوریه را باید کاملا جدی گرفت.
به نظر میرسد صهیونیست ها در این دور حملات تهاجمی تر رفتار خواهند کرد و به سرعت باید انتظار حملات شدیدتر به فرودگاه های دمشق ، حلب ، بندر لاذقیه ، گذرگاه البوکمال و تا حد زیادی فرودگاه های شعیرات ، تیفور و دیرالزور را داشت. یکی از نگرانی های بسیار مهم درباره حملات جدید صهیونیست ها به فرودگاه دمشق این است که صهیونیست ها این بار به باندهای فرود اکتفا نکنند و برج مراقبت فرودگاه را هدف قرار دهند که اینگونه آسیب ها را بشدت افزایش میدهند.
باید توجه داشت در حمله اخیر صهیونیست ها فرودگاه نظامی بلی در جنوب فرودگاه دمشق نیز هدف حمله قرار گرفته است که نشان میدهد صهیونیست ها این بار به شدت دنبال مسدود کردن کریدور ارتباطی ایران-سوریه می باشند و در مسیر اجرای این طرح خود از فرودگاه های کم اهمیت تر و سایر مسیرهای ورودی نخواهند گذشت.
به عقیده نگارنده در وهله اول سوریه و پس از آن مقاومت باید به فکر راه حل جایگزینی بجز واسطه گری و فشار از طریق روسیه باشند. مسئله بسته شدن کریدور ایران-سوریه بسیار جدی و مهم است و همانگونه که سال گذشته و با حملات به فرودگاه دمشق نوشتیم دست ایران در یافتن راه حلی برای این ماجرا بازتر است و ایران باید نقش بیشتری در این موضوع ایفا کند.
ضمن اینکه لزوم استقرار هر چه سریعتر پدافندهای ایرانی در سوریه در سایه امکانی که از مشغولیت روسیه در اوکراین به وجود آمده است بیش از پیش احساس میشود. تا این لحظه به نظر میرسد سیستم های اخلالگر و هشدار زودهنگام جدیدی که به کار گرفته شدهاند تا حدی موفق بودهاند اما این موضوع نیاز به بازسازی هر چه بیشتر سیستم پدافندی سوریه دارد تا دستکم برخی حملات را ناکام بگذارد.
@SyrianToPersian
✍ #یادداشت_اختصاصی
@SyrianToPersian
الگوی حملات اخیر رژیم صهیونیستی به فرودگاه دمشق نشان میدهد که حملات این رژیم به کریدورهای اصلی ایران و سوریه ادامه دار خواهد بود و این بار ما با حملات شدیدتری مواجه خواهیم شد. پیش از هر موضوعی اندکی وقایع سال گذشته و حملات هوایی اسرائیل به کریدور ایران-سوریه را بررسی کنیم.
تقریبا یک سال پیش در حملات صهیونیست ها به فرودگاه دمشق باند جنوبی فرودگاه که مختص پروازهای نظامی شناخته میشود هدف قرار گرفت تا اینگونه پس از مدتها دور جدید حملات اسرائیل به کریدورهای اصلی ایران-سوریه آغاز شود. به فاصله چند هفته و پس از قطع نشدن پروازهای ترابری ایران به فرودگاه دمشق صهیونیست ها ابتدا با حملات خود به یکی از دو باند شمالی فرودگاه ، آن را نزدیک ۵۰۰ متر کوتاه تر کردند تا پروازهای ترابری قادر به فرود در فرودگاه دمشق نباشد، در ادامه نیز صهیونیست ها حملات خود را ادامه دادند و و موجب تعطیلی فرودگاه به مدت چند روز شدند در نهایت پس از اینکه پروازها متوقف نشدند فرودگاه را به شکل اساسی و به مدت چند هفته از کار انداختند. پس از حملات به فرودگاه دمشق با واسطه گری روسها پروازهای ترابری ایران به فرودگاه دمشق قطع شد و متقابلاً اسرائیل نیز حملات خود به این فرودگاه را قطع کرد. در این هنگام پروازها به فرودگاه حلب منتقل شدند که پس از مدتی اسرائیل حملات خود به فرودگاه حلب را آغاز کرد. در نهایت توافق نانوشته ای شکل گرفت که تا بطور کامل نتوانست مانع از پروازهای ترابری ایران شود. البته حملات صهیونیست ها به بندر لاذقیه و البوکمال در سال گذشته را نیز دقیقا باید در چارچوب تلاش برای مسدود کردن کریدور ایران-سوریه دانست.
اکنون و با آغاز دور جدید حملات به این کریدور صهیونیست ها همین ابتدای کار شدت حملات خود را بیشتر کرده و اهدافی را که سال گذشته به فاصله چند ماه در فرودگاه دمشق هدف قرار داده بودند در طی یک حمله زدند. این مشابهت حملات صهیونیست ها با حملات سال گذشته و افشاگری روزنامه روسی درباره طرح اسرائیل برای حمله به فرودگاه های سوریه به منظور بسته کریدور ایران-سوریه را باید کاملا جدی گرفت.
به نظر میرسد صهیونیست ها در این دور حملات تهاجمی تر رفتار خواهند کرد و به سرعت باید انتظار حملات شدیدتر به فرودگاه های دمشق ، حلب ، بندر لاذقیه ، گذرگاه البوکمال و تا حد زیادی فرودگاه های شعیرات ، تیفور و دیرالزور را داشت. یکی از نگرانی های بسیار مهم درباره حملات جدید صهیونیست ها به فرودگاه دمشق این است که صهیونیست ها این بار به باندهای فرود اکتفا نکنند و برج مراقبت فرودگاه را هدف قرار دهند که اینگونه آسیب ها را بشدت افزایش میدهند.
باید توجه داشت در حمله اخیر صهیونیست ها فرودگاه نظامی بلی در جنوب فرودگاه دمشق نیز هدف حمله قرار گرفته است که نشان میدهد صهیونیست ها این بار به شدت دنبال مسدود کردن کریدور ارتباطی ایران-سوریه می باشند و در مسیر اجرای این طرح خود از فرودگاه های کم اهمیت تر و سایر مسیرهای ورودی نخواهند گذشت.
به عقیده نگارنده در وهله اول سوریه و پس از آن مقاومت باید به فکر راه حل جایگزینی بجز واسطه گری و فشار از طریق روسیه باشند. مسئله بسته شدن کریدور ایران-سوریه بسیار جدی و مهم است و همانگونه که سال گذشته و با حملات به فرودگاه دمشق نوشتیم دست ایران در یافتن راه حلی برای این ماجرا بازتر است و ایران باید نقش بیشتری در این موضوع ایفا کند.
ضمن اینکه لزوم استقرار هر چه سریعتر پدافندهای ایرانی در سوریه در سایه امکانی که از مشغولیت روسیه در اوکراین به وجود آمده است بیش از پیش احساس میشود. تا این لحظه به نظر میرسد سیستم های اخلالگر و هشدار زودهنگام جدیدی که به کار گرفته شدهاند تا حدی موفق بودهاند اما این موضوع نیاز به بازسازی هر چه بیشتر سیستم پدافندی سوریه دارد تا دستکم برخی حملات را ناکام بگذارد.
@SyrianToPersian
📝#یادداشت
اعزام از جهنم ادلب به سرمای کشنده روسیه ؛تروریستها با چه انگیزههایی از سوریه راهی جنگ اوکراین میشوند؟
#بخش_اول
✍الوقت فارسی
@SyrianToPersian
از نیمه دوم قرن بیستم به این سو وجود سلاحهای کشتار جمعی و پیشرفته در ارتشهای ابرقدرتهای بینالمللی احتمال جنگهای مستقیم بدون برنده و با هزینه گزاف برای تمامی طرفها را به طور چشمگیری افزایش داده است و همین موضوع منجر به بیشتر شدن جنگهای نیابتی در سطح بین المللی شده است. جنگ نیابتی شامل حمایت یک دولت خارجی از برخی بازیگران برای تأثیرگذاری بر نتیجه یک درگیری خشونت آمیز برای اهداف استراتژیک خود دولت خارجی است. سوریه، لیبی، یمن و اکنون جنگ اوکراین نمونه های کاملاً آشکاری از جنگهای نیابتی با ابعاد فاجعهبار داخلی و خارجی میان قدرتهای منطقهای و بینالمللی طی یک دهه اخیر بوده است.
از زمان شروع عملیات نظامی روسیه در اوکراین، موضوع احتمال حضور نیروهای نیابتی و مزدور در دو سوی جنگ مطرح بوده و گزارشهای متعددی از استخدام جنگجو خارجی رسانه ای شده است که یکی از اصلیترین سرمنشأهای صدور مزدوران از خاک سوریه بوده است. خاک سوریه که در طول جنگ داخلی 10 ساله به بهشتی برای تجمع و فعالیت گروههای ترویستی و تکفیری بین المللی تبدیل شد و دولتهای غربی و عربی از تروریستها به عنوان ابزاری در خدمت منافع ژئوپلتیکی خود در سوریه و مناطقی دیگر استفاده کردند، اکنون از لحاظ تأمین نیروی انسانی در اوکراین مورد توجه غرب بویژه آمریکا قرار گرفته است.
بر اساس گزارش جدیدی که در همین راستا در رسانهها منتشر شده است، تروریستهای مستقر در ادلب سوریه در حال انتقال به اوکراین هستند تا با ارتش روسیه مبارزه کنند. بر این اساس، اکثر نظامیانی که به شرق اروپا منتقل شدند از گردانهای چچن و قفقاز، ازبک و تاجیک و گروهی از نظامیان آلبانی هستند و اکثریت قریب به اتفاق آنها وابسته به هیئت تحریرالشام به رهبری ابومحمد الجولانی هستند. دیدهبان حقوق بشر سوریه در این باره اعلام کرد که از اکتبر گذشته بیش از ۱۷۰ نظامی خاک سوریه را ترک کرده و به درخواست و فشار هیئت تحریرالشام به یک کشور اروپایی رفتند. همچنین ویدئویی پخش شده است که نشان میدهد عبدالحکیم الشیشانی، رهبر گروه سربازان قفقاز در کنار نیروهایش در اوکراین علیه نیروهای روسی میجنگد. رسانههای روسی این ویدئو را منتشر کردند که نشان میدهد آمریکا شروع به استفاده از گروههای تروریستی برای حمایت از ارتش اوکراین کرده است.
انتقال تروریستهای سوری به جنگ اوکراین خبر تازهای نیست و از همان ابتدای شروع این نبرد نیز مقامات روسیه بارها اعلام کردند که آمریکا دهها تروریست را به اوکراین اعزام کرده و نسبت به آن هشدار دادند.
اعزام تروریستها به اوکراین درحالی است که این گروهها در یک دهه گذشته مدعی بودند که برای احیای شریعت اسلام، در منطقه مبارزه میکنند و خواستار نابودی حکومتهای حاکم بر کشورهای اسلامی بودند که به ادعای آنها دچار انحراف در عقیده شدهاند اما اکنون نشان دادند که اگر شرایط اقتضا کند، جنگیدن در بلاد کفر هم در حکم عمل به شریعت قلمداد میشود.
@SyrianToPersian
اعزام از جهنم ادلب به سرمای کشنده روسیه ؛تروریستها با چه انگیزههایی از سوریه راهی جنگ اوکراین میشوند؟
#بخش_اول
✍الوقت فارسی
@SyrianToPersian
از نیمه دوم قرن بیستم به این سو وجود سلاحهای کشتار جمعی و پیشرفته در ارتشهای ابرقدرتهای بینالمللی احتمال جنگهای مستقیم بدون برنده و با هزینه گزاف برای تمامی طرفها را به طور چشمگیری افزایش داده است و همین موضوع منجر به بیشتر شدن جنگهای نیابتی در سطح بین المللی شده است. جنگ نیابتی شامل حمایت یک دولت خارجی از برخی بازیگران برای تأثیرگذاری بر نتیجه یک درگیری خشونت آمیز برای اهداف استراتژیک خود دولت خارجی است. سوریه، لیبی، یمن و اکنون جنگ اوکراین نمونه های کاملاً آشکاری از جنگهای نیابتی با ابعاد فاجعهبار داخلی و خارجی میان قدرتهای منطقهای و بینالمللی طی یک دهه اخیر بوده است.
از زمان شروع عملیات نظامی روسیه در اوکراین، موضوع احتمال حضور نیروهای نیابتی و مزدور در دو سوی جنگ مطرح بوده و گزارشهای متعددی از استخدام جنگجو خارجی رسانه ای شده است که یکی از اصلیترین سرمنشأهای صدور مزدوران از خاک سوریه بوده است. خاک سوریه که در طول جنگ داخلی 10 ساله به بهشتی برای تجمع و فعالیت گروههای ترویستی و تکفیری بین المللی تبدیل شد و دولتهای غربی و عربی از تروریستها به عنوان ابزاری در خدمت منافع ژئوپلتیکی خود در سوریه و مناطقی دیگر استفاده کردند، اکنون از لحاظ تأمین نیروی انسانی در اوکراین مورد توجه غرب بویژه آمریکا قرار گرفته است.
بر اساس گزارش جدیدی که در همین راستا در رسانهها منتشر شده است، تروریستهای مستقر در ادلب سوریه در حال انتقال به اوکراین هستند تا با ارتش روسیه مبارزه کنند. بر این اساس، اکثر نظامیانی که به شرق اروپا منتقل شدند از گردانهای چچن و قفقاز، ازبک و تاجیک و گروهی از نظامیان آلبانی هستند و اکثریت قریب به اتفاق آنها وابسته به هیئت تحریرالشام به رهبری ابومحمد الجولانی هستند. دیدهبان حقوق بشر سوریه در این باره اعلام کرد که از اکتبر گذشته بیش از ۱۷۰ نظامی خاک سوریه را ترک کرده و به درخواست و فشار هیئت تحریرالشام به یک کشور اروپایی رفتند. همچنین ویدئویی پخش شده است که نشان میدهد عبدالحکیم الشیشانی، رهبر گروه سربازان قفقاز در کنار نیروهایش در اوکراین علیه نیروهای روسی میجنگد. رسانههای روسی این ویدئو را منتشر کردند که نشان میدهد آمریکا شروع به استفاده از گروههای تروریستی برای حمایت از ارتش اوکراین کرده است.
انتقال تروریستهای سوری به جنگ اوکراین خبر تازهای نیست و از همان ابتدای شروع این نبرد نیز مقامات روسیه بارها اعلام کردند که آمریکا دهها تروریست را به اوکراین اعزام کرده و نسبت به آن هشدار دادند.
اعزام تروریستها به اوکراین درحالی است که این گروهها در یک دهه گذشته مدعی بودند که برای احیای شریعت اسلام، در منطقه مبارزه میکنند و خواستار نابودی حکومتهای حاکم بر کشورهای اسلامی بودند که به ادعای آنها دچار انحراف در عقیده شدهاند اما اکنون نشان دادند که اگر شرایط اقتضا کند، جنگیدن در بلاد کفر هم در حکم عمل به شریعت قلمداد میشود.
@SyrianToPersian
📝#یادداشت
اعزام از جهنم ادلب به سرمای کشنده روسیه ؛تروریستها با چه انگیزههایی از سوریه راهی جنگ اوکراین میشوند؟
#بخش_دوم
✍الوقت فارسی
@SyrianToPersian
انگیزه تروریستها برای اعزام به اوکراین
با توجه به اینکه دورنمای روشنی برای پایان درگیریها در اوکراین وجود ندارد و اکنون حالت فرسایشی به خود گرفته است، غربیها برای مدیریت و ادامه جنگ در برابر روسیه، به نیروهای جدید و تازه نفس نیاز دارند و تروریستها به دلیل تجارب زیادی که در یک دهه اخیر کسب کردهاند در این زمینه میتوانند کمک شایانی به غربیها کنند.
جدای از تلاشهای غرب برای اعزام تروریستها به اوکراین برای زمینگیر کردن روسیه، انگیزههای دیگری هم در ورای این برنامه وجود دارد که برای تروریستها مشوق ایجاد میکند. تروریستها همیشه حضور قدرتمند روسیه در بحران سوریه را دلیل اصلی شکست خود در سرنگونی دولت بشار اسد میدانند و دنبال فرصت مناسبی بودند که بتوانند انتقام شکستهای خود را بگیرند و جنگ اوکراین این بستر را برای آنها فراهم کرد.
مسئله دیگر اینکه تروریستها در شروع بحران سوریه از سوی کشورهای عربی خلیج فارس حمایت مالی میشدند ولی اکنون این حمایتها تقریبا از بین رفته است و ادامه حیات این گروهها هم به کمکهای مالی بستگی دارد و اکنون کارزار اوکراین مناسبترین راه برای درآمدزایی است، چرا که در قبال مبارزه با روسها پول دریافت میکنند که به نظر میرسد آمریکا و کشورهای اروپایی هزینه آن را متقبل میشوند.
اما موضوع حائز اهمیت دیگر تشدید واگرایی در جبهه تروریستهای سوری است که زمینهساز روانه شدن آنها به اوکراین شده است. تروریستها در ابتدای جنگ سوریه با کمک مثلث عبری-غربی-عربی ظاهراً در یک جبهه واحد قرار داشتند ولی اکنون تکفیریها از سرکردههای سابق فرمان نمیبرند و درگیریهایی خونینی که بین این گروهها در سالهای اخیر رخ داده است، این مسئله را به خوبی نشان میدهد. در این رابطه علی العرجانی، سلفی جدا شده از هیئت تحریرالشام در تلگرام نوشت:«گروههای قفقاز و آلبانی ادلب را به مقصد اوکراین ترک میکنند زیرا دریافتند که اوکراین برای آنها آزادتر از ادلب است و نبردها در آن واقعی است. آنها ظاهرا پیرو فتوای قدیم ایمن هاروش هستند که رفتن به بلاد کفر بهتر از ماندن در ادلب تحت سلطه الجولانی است».
ترکیه ترانزیت تروریستها به اوکراین
علاوه بر انگیزههای مالی و تقابل با روسیه، ترکیه هم نقش مهمی در اعزام تروریستها به اوکراین ایفا میکند. ترکیه با وجود در ظاهر سیاست بی طرفی را در مورد جنگ اوکراین در پیش گرفته و حتی ایفای نقش میانجی پایان جنگ را دنبال میکند اما چیزی که واضح است، برنامههای آنکارا در یازده ماه گذشته نشان داد رجب طیب اردوغان تداوم جنگ بین غرب و مسکو را بازاری پردرآمد برای ترکیه میداند. با طولانی شدن جنگ، آنکارا از دو طرف دعوا میتواند باجگیری کند و در کنار فروش تسلیحات به اوکراین و حمایتهای سیاسی از این کشور از غربیها امتیاز میگیرد و همچنانکه در این مدت با فروش پهپادهای خود به کییف و مخالفت با حمله روسیه این برنامه را به خوبی پیش برده است.
از طرفی، ترکیه از فرصت تحریمهای غرب علیه روسیه هم به نفع خود بهرهبرداری کرده است و توانسته سطح تعاملات تجاری خود با این کشور را بهبود دهد و بر اساس آمارها پس از بحران اوکراین حجم تجارت دو کشور حدود 1.3 میلیارد دلار افزایش یافته است. ترکیه سعی دارد در نبود شرکتهای اروپایی، بتواند بازار روسیه را به دست بگیرد و در کنار آن بتواند با انتقال گاز روسیه به بازارهای اروپایی خود را به هاب انرژی منطقه تبدیل کند و توافقاتی هم در این زمینه انجام شده است. لذا هر چه جنگ اوکراین تداوم داشته باشد، به نفع آنکارا است و سود سرشاری را از این طریق میتواند به جیب بزند.
همچنین، تنش بین روسیه و اروپا از بعد گردشگری هم برای ترکیه نفع زیادی دارد و دهها هزار روسی که سالانه به کشورهای اروپایی سفر میکردند، با بسته شدن مرزهای اروپا، ناگزیر هستند مقصد ترکیه را انتخاب کنند و از این راه هم درآمد زیادی گیرآنکارا خواهد آمد و بنابراین، یکی از مسیرهای طولانیتر کردن جنگ هم انتقال تروریستها به اوکراین است که ترکیه از آن حمایت میکند.
@SyrianToPersian
اعزام از جهنم ادلب به سرمای کشنده روسیه ؛تروریستها با چه انگیزههایی از سوریه راهی جنگ اوکراین میشوند؟
#بخش_دوم
✍الوقت فارسی
@SyrianToPersian
انگیزه تروریستها برای اعزام به اوکراین
با توجه به اینکه دورنمای روشنی برای پایان درگیریها در اوکراین وجود ندارد و اکنون حالت فرسایشی به خود گرفته است، غربیها برای مدیریت و ادامه جنگ در برابر روسیه، به نیروهای جدید و تازه نفس نیاز دارند و تروریستها به دلیل تجارب زیادی که در یک دهه اخیر کسب کردهاند در این زمینه میتوانند کمک شایانی به غربیها کنند.
جدای از تلاشهای غرب برای اعزام تروریستها به اوکراین برای زمینگیر کردن روسیه، انگیزههای دیگری هم در ورای این برنامه وجود دارد که برای تروریستها مشوق ایجاد میکند. تروریستها همیشه حضور قدرتمند روسیه در بحران سوریه را دلیل اصلی شکست خود در سرنگونی دولت بشار اسد میدانند و دنبال فرصت مناسبی بودند که بتوانند انتقام شکستهای خود را بگیرند و جنگ اوکراین این بستر را برای آنها فراهم کرد.
مسئله دیگر اینکه تروریستها در شروع بحران سوریه از سوی کشورهای عربی خلیج فارس حمایت مالی میشدند ولی اکنون این حمایتها تقریبا از بین رفته است و ادامه حیات این گروهها هم به کمکهای مالی بستگی دارد و اکنون کارزار اوکراین مناسبترین راه برای درآمدزایی است، چرا که در قبال مبارزه با روسها پول دریافت میکنند که به نظر میرسد آمریکا و کشورهای اروپایی هزینه آن را متقبل میشوند.
اما موضوع حائز اهمیت دیگر تشدید واگرایی در جبهه تروریستهای سوری است که زمینهساز روانه شدن آنها به اوکراین شده است. تروریستها در ابتدای جنگ سوریه با کمک مثلث عبری-غربی-عربی ظاهراً در یک جبهه واحد قرار داشتند ولی اکنون تکفیریها از سرکردههای سابق فرمان نمیبرند و درگیریهایی خونینی که بین این گروهها در سالهای اخیر رخ داده است، این مسئله را به خوبی نشان میدهد. در این رابطه علی العرجانی، سلفی جدا شده از هیئت تحریرالشام در تلگرام نوشت:«گروههای قفقاز و آلبانی ادلب را به مقصد اوکراین ترک میکنند زیرا دریافتند که اوکراین برای آنها آزادتر از ادلب است و نبردها در آن واقعی است. آنها ظاهرا پیرو فتوای قدیم ایمن هاروش هستند که رفتن به بلاد کفر بهتر از ماندن در ادلب تحت سلطه الجولانی است».
ترکیه ترانزیت تروریستها به اوکراین
علاوه بر انگیزههای مالی و تقابل با روسیه، ترکیه هم نقش مهمی در اعزام تروریستها به اوکراین ایفا میکند. ترکیه با وجود در ظاهر سیاست بی طرفی را در مورد جنگ اوکراین در پیش گرفته و حتی ایفای نقش میانجی پایان جنگ را دنبال میکند اما چیزی که واضح است، برنامههای آنکارا در یازده ماه گذشته نشان داد رجب طیب اردوغان تداوم جنگ بین غرب و مسکو را بازاری پردرآمد برای ترکیه میداند. با طولانی شدن جنگ، آنکارا از دو طرف دعوا میتواند باجگیری کند و در کنار فروش تسلیحات به اوکراین و حمایتهای سیاسی از این کشور از غربیها امتیاز میگیرد و همچنانکه در این مدت با فروش پهپادهای خود به کییف و مخالفت با حمله روسیه این برنامه را به خوبی پیش برده است.
از طرفی، ترکیه از فرصت تحریمهای غرب علیه روسیه هم به نفع خود بهرهبرداری کرده است و توانسته سطح تعاملات تجاری خود با این کشور را بهبود دهد و بر اساس آمارها پس از بحران اوکراین حجم تجارت دو کشور حدود 1.3 میلیارد دلار افزایش یافته است. ترکیه سعی دارد در نبود شرکتهای اروپایی، بتواند بازار روسیه را به دست بگیرد و در کنار آن بتواند با انتقال گاز روسیه به بازارهای اروپایی خود را به هاب انرژی منطقه تبدیل کند و توافقاتی هم در این زمینه انجام شده است. لذا هر چه جنگ اوکراین تداوم داشته باشد، به نفع آنکارا است و سود سرشاری را از این طریق میتواند به جیب بزند.
همچنین، تنش بین روسیه و اروپا از بعد گردشگری هم برای ترکیه نفع زیادی دارد و دهها هزار روسی که سالانه به کشورهای اروپایی سفر میکردند، با بسته شدن مرزهای اروپا، ناگزیر هستند مقصد ترکیه را انتخاب کنند و از این راه هم درآمد زیادی گیرآنکارا خواهد آمد و بنابراین، یکی از مسیرهای طولانیتر کردن جنگ هم انتقال تروریستها به اوکراین است که ترکیه از آن حمایت میکند.
@SyrianToPersian
📝#یادداشت
اعزام از جهنم ادلب به سرمای کشنده روسیه ؛تروریستها با چه انگیزههایی از سوریه راهی جنگ اوکراین میشوند؟
#بخش_سوم (پایانی)
✍الوقت فارسی
@SyrianToPersian
ترکیه در بحران سوریه هم نقش ترانزیت تروریستها از خارج به این کشور را داشت و پس از آموزشهای مقدماتی، آنها را به خاک سوریه اعزام میکرد و این بار نیز در میدان اوکراین این رویه را در پیش گرفته است. همانگونه که سعید فارس السعید، تحلیلگر سوری مسائل امنیت راهبردی، چند هفته پس از شروع جنگ در اوکراین افشا کرد که حدود ۲۵۰۰ تروریست تحت نظارت دستگاه اطلاعات ترکیه برای ورود به اوکراین آماده میشوند تا در عملیات نظامی در برابر ارتش روسیه بجنگند.
هر چند ترکیه بحران اوکراین را فرصتی برای تقویت مناسبات و امتیازگیری از روسیه میداند اما در پی تسویه حساب با مسکو هم هست. ترکیه از اینکه مسکو اجازه نداد تا تروریستها دولت بشار اسد را سرنگون کنند و گروههای تجزیه طلب کرد را در شمال سوریه نابود کند، به شدت عصبانی است و هزینههایی را که در یازده سال گذشته کرده است بدون نتیجه بود و لذا سعی دارد در اوکراین از این کشور انتقام بگیرد و قرار دادن تروریستها در برابر نیروهای روسی، میتواند تا حدی آنکارا را راضی کند.
از سوی دیگر، اردوغان که در مسیر عادی سازی روابط با دمشق گام برمیدارد، تروریستهای ادلب را مانع جدی بر سر راه سیاستهای منطقهای خود میداند و از اینرو قصد دارد با اعزام این گروهها به اوکراین، از شر تروریستها خلاص شده و مسیر عادی سازی را هموار کند. تکفیریهای ادلب از نزدیکی روابط آنکارا و دمشق خشمگین هستند و این احتمال وجود دارد که در آینده برای انتقام از حامی سابق خود، اقدامات تروریستی را بر علیه این کشور انجام دهند و دور کردن این گروهها از مرزهای ترکیه میتواند تهدیدات امنیتی را از سر این کشور کم کند.
ترکیه جنگ اوکراین را نشانه تغییر جهان به سمت شکلگیری جهان چند قطبی درنظر گرفته است که در آن نقش فعال و تاثیرگذاری در تحولات منطقهای و جهانی خواهد داشت. آنکارا میداند که آتش این بحران به این زودیها خاموش نخواهد شد و سعی دارد از تنش بین مسکو و غرب نهایت استفاده را برده و اقتصاد رو به افول خود را نجات دهد.
آمریکا و متحدانش که نتوانستند در سوریه موفقیتی کسب کنند و دلیل اصلی آنرا حمایتهای روسیه از بشار اسد میدانند، این بار جبهه اوکراین را برای جبران شکستهای خود انتخاب کردهاند و با کمک تروریستها سعی دارند ضربات سختی را به رقیب سنتی وارد کنند اما این بار هم غرب روی اسب از پیش باخته سرمایهگذاری کرده است.
@SyrianToPersian
اعزام از جهنم ادلب به سرمای کشنده روسیه ؛تروریستها با چه انگیزههایی از سوریه راهی جنگ اوکراین میشوند؟
#بخش_سوم (پایانی)
✍الوقت فارسی
@SyrianToPersian
ترکیه در بحران سوریه هم نقش ترانزیت تروریستها از خارج به این کشور را داشت و پس از آموزشهای مقدماتی، آنها را به خاک سوریه اعزام میکرد و این بار نیز در میدان اوکراین این رویه را در پیش گرفته است. همانگونه که سعید فارس السعید، تحلیلگر سوری مسائل امنیت راهبردی، چند هفته پس از شروع جنگ در اوکراین افشا کرد که حدود ۲۵۰۰ تروریست تحت نظارت دستگاه اطلاعات ترکیه برای ورود به اوکراین آماده میشوند تا در عملیات نظامی در برابر ارتش روسیه بجنگند.
هر چند ترکیه بحران اوکراین را فرصتی برای تقویت مناسبات و امتیازگیری از روسیه میداند اما در پی تسویه حساب با مسکو هم هست. ترکیه از اینکه مسکو اجازه نداد تا تروریستها دولت بشار اسد را سرنگون کنند و گروههای تجزیه طلب کرد را در شمال سوریه نابود کند، به شدت عصبانی است و هزینههایی را که در یازده سال گذشته کرده است بدون نتیجه بود و لذا سعی دارد در اوکراین از این کشور انتقام بگیرد و قرار دادن تروریستها در برابر نیروهای روسی، میتواند تا حدی آنکارا را راضی کند.
از سوی دیگر، اردوغان که در مسیر عادی سازی روابط با دمشق گام برمیدارد، تروریستهای ادلب را مانع جدی بر سر راه سیاستهای منطقهای خود میداند و از اینرو قصد دارد با اعزام این گروهها به اوکراین، از شر تروریستها خلاص شده و مسیر عادی سازی را هموار کند. تکفیریهای ادلب از نزدیکی روابط آنکارا و دمشق خشمگین هستند و این احتمال وجود دارد که در آینده برای انتقام از حامی سابق خود، اقدامات تروریستی را بر علیه این کشور انجام دهند و دور کردن این گروهها از مرزهای ترکیه میتواند تهدیدات امنیتی را از سر این کشور کم کند.
ترکیه جنگ اوکراین را نشانه تغییر جهان به سمت شکلگیری جهان چند قطبی درنظر گرفته است که در آن نقش فعال و تاثیرگذاری در تحولات منطقهای و جهانی خواهد داشت. آنکارا میداند که آتش این بحران به این زودیها خاموش نخواهد شد و سعی دارد از تنش بین مسکو و غرب نهایت استفاده را برده و اقتصاد رو به افول خود را نجات دهد.
آمریکا و متحدانش که نتوانستند در سوریه موفقیتی کسب کنند و دلیل اصلی آنرا حمایتهای روسیه از بشار اسد میدانند، این بار جبهه اوکراین را برای جبران شکستهای خود انتخاب کردهاند و با کمک تروریستها سعی دارند ضربات سختی را به رقیب سنتی وارد کنند اما این بار هم غرب روی اسب از پیش باخته سرمایهگذاری کرده است.
@SyrianToPersian
Forwarded from اخبار جهادی
#فلسطین #اسرائیل
⏺ #یادداشت: بررسی نبرد ثار الاحرار و عدم موفقیت جهاد اسلامی
🔹 دور جدید نبردها میان ارتش رژیم اسرائیل و گروههای مقاومت فلسطین با ترور سه تن از فرماندهان ارشد سرایا القدس از ۱۹ اردیبهشت ماه آغاز شد. نبردها پنج روز به درازا کشید اما علیرغم عملیات های دفاعی پیشین مبارزان فلسطینی، در نبردهای اخیر، ابتکار عمل در اختیار ارتش رژیم صهیونیستی بود و مقاومت فلسطین عملا موفق به دیکته کردن شرایط به طرف مقابل نشد. راکت پرانی های ناموفق و کم تاثیر و عدم ورود همه گروه های فلسطینی به نبرد، پیام ضعف به رژیم ارسال کرد و رژیم اسرائیل را گستاخ تر کرد.
🔹 ارتش رژیم صهیونیستی نیز تصمیم گرفت تا از فرصت پیش آمده برای ترور نیروها و فرماندهان بیشتری از جهاد اسلامی استفاده کند. از این رو، در روز چهارم نبردها، فرمانده و مسئول عملیات سرایا القدس، شاخه نظامی جهاد اسلامی توسط ارتش اسرائیل به شهادت رسید. در ادامه نیز، عدم توازن پاسخ به ترور فرماندهان سرایا القدس باعث شد تا حملات هدفمند اسرائیل علیه فرماندهان ارشد جهاد اسلامی استمرار داشته باشد.
💬 مشاهده یادداشت در سایت اخبار جهادی: 👇
🌐 https://akhbarjahadi.ir/?p=27082
✅ @akhbarjahadi
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from تحولات جهان اسلام
#عراق #آمریکا
🔰 #یادداشت: آیا مقاومت عراق در برابر اشغالگران آمریکایی عقبنشینی کرده است؟
آخرین بیانیه منتشر شده توسط کمیته هماهنگی مقاومت عراق از توقف حملات علیه آمریکاییها در این کشور حکایت دارد؛ موضوعی که با توجه به رجزخوانیهای رسانههای مقاومت طی ماههای اخیر، سوالات زیادی را در ذهنها ایجاد میکند.
نویسنده: تحولات جهان اسلام
👈 مشاهده یادداشت در: https://iswnews.com/97382
🔰 #یادداشت: آیا مقاومت عراق در برابر اشغالگران آمریکایی عقبنشینی کرده است؟
آخرین بیانیه منتشر شده توسط کمیته هماهنگی مقاومت عراق از توقف حملات علیه آمریکاییها در این کشور حکایت دارد؛ موضوعی که با توجه به رجزخوانیهای رسانههای مقاومت طی ماههای اخیر، سوالات زیادی را در ذهنها ایجاد میکند.
نویسنده: تحولات جهان اسلام
👈 مشاهده یادداشت در: https://iswnews.com/97382
Forwarded from تحولات جهان اسلام
#سوریه #عراق
🔰 #یادداشت: آیا آمریکا درگیری مستقیم با محور مقاومت در منطقه را آغاز خواهد کرد؟
تحرکات روزهای اخیر آمریکاییها و نیروهای وابسته به آن در منطقه از احتمال وقوع حملات هوایی و درگیری با نیروهای محور مقاومت در منطقه غرب آسیا حکایت دارد؛ موضوعی که قصد داریم در این نوشته به ابعاد مختلف آن بپردازیم.
👈 مشاهده یادداشت در: https://iswnews.com/98943
🔰 #یادداشت: آیا آمریکا درگیری مستقیم با محور مقاومت در منطقه را آغاز خواهد کرد؟
تحرکات روزهای اخیر آمریکاییها و نیروهای وابسته به آن در منطقه از احتمال وقوع حملات هوایی و درگیری با نیروهای محور مقاومت در منطقه غرب آسیا حکایت دارد؛ موضوعی که قصد داریم در این نوشته به ابعاد مختلف آن بپردازیم.
👈 مشاهده یادداشت در: https://iswnews.com/98943
Forwarded from تحولات جهان اسلام
#سوریه
#یادداشت: آیا سوریه مجددا به تیتر یک رسانهها تبدیل خواهد شد؟
تحرکات نظامیان آمریکایی و گروههای تروریستی و به تبع آن، اجرای دو حمله تروریستی در پایتخت سوریه حاکی از آن است که برخی طرفهای منطقهای و بینالمللی به دنبال احیای تروریسم در سوریه همزمان با فشارهای اقتصادی و سیاسی علیه دمشق میباشند؛ این اقدامات که نشان دهنده اهمیت سوریه برای کشورهای غربی میباشد، این سوال را به وجود میآورد که آیا موضوع سوریه مجددا به تیتر یک رسانهها تبدیل خواهد شد؟
👈 مشاهده یادداشت در: https://iswnews.com/100204
#یادداشت: آیا سوریه مجددا به تیتر یک رسانهها تبدیل خواهد شد؟
تحرکات نظامیان آمریکایی و گروههای تروریستی و به تبع آن، اجرای دو حمله تروریستی در پایتخت سوریه حاکی از آن است که برخی طرفهای منطقهای و بینالمللی به دنبال احیای تروریسم در سوریه همزمان با فشارهای اقتصادی و سیاسی علیه دمشق میباشند؛ این اقدامات که نشان دهنده اهمیت سوریه برای کشورهای غربی میباشد، این سوال را به وجود میآورد که آیا موضوع سوریه مجددا به تیتر یک رسانهها تبدیل خواهد شد؟
👈 مشاهده یادداشت در: https://iswnews.com/100204
Forwarded from تحولات جهان اسلام
#سوریه
🔰 #یادداشت: حملات پهپادی به حمص؛ چه گروهی پشت ماجراست؟
حملات پهپادی به حمص، شهری که حدود ۱۰۰ کیلومتر با مناطق تحت تسلط مسلحین فاصله دارد، سوالات زیادی را در خصوص عاملان حملات پهپادی به این شهر به وجود آورده است. علیرغم گذشت چند ساعت از اولین حمله پهپادی، تاکنون گروهی مسئولیت این حملات را برعهده نگرفته است؛ موضوعی که گمانهزنیها در خصوص حضور یک عامل قویتر از گروههای تروریستی در پشت پرده این حملات را تقویت میکند!
👈 مشاهده یادداشت در: https://iswnews.com/104828
🔰 #یادداشت: حملات پهپادی به حمص؛ چه گروهی پشت ماجراست؟
حملات پهپادی به حمص، شهری که حدود ۱۰۰ کیلومتر با مناطق تحت تسلط مسلحین فاصله دارد، سوالات زیادی را در خصوص عاملان حملات پهپادی به این شهر به وجود آورده است. علیرغم گذشت چند ساعت از اولین حمله پهپادی، تاکنون گروهی مسئولیت این حملات را برعهده نگرفته است؛ موضوعی که گمانهزنیها در خصوص حضور یک عامل قویتر از گروههای تروریستی در پشت پرده این حملات را تقویت میکند!
👈 مشاهده یادداشت در: https://iswnews.com/104828
Forwarded from تحولات جهان اسلام
#اسرائیل #فلسطین
🔰 #یادداشت: شکست بزرگ اطلاعاتی اسرائیل از مقاومت فلسطین!
آغاز حملات ترکیبی و غافلگیر کننده نیروهای مقاومت فلسطین و نوع واکنش نظامیان صهیونیست در مواجه با این حملات نشان میدهد که نهادهای اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی کوچکترین هشداری قبل از آغاز این حملات صادر نکرده و در شناسایی تحرکات مقاومت فلسطین ناکام ماندهاند!
👈 مشاهده یادداشت در: https://iswnews.com/104965
🔰 #یادداشت: شکست بزرگ اطلاعاتی اسرائیل از مقاومت فلسطین!
آغاز حملات ترکیبی و غافلگیر کننده نیروهای مقاومت فلسطین و نوع واکنش نظامیان صهیونیست در مواجه با این حملات نشان میدهد که نهادهای اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی کوچکترین هشداری قبل از آغاز این حملات صادر نکرده و در شناسایی تحرکات مقاومت فلسطین ناکام ماندهاند!
👈 مشاهده یادداشت در: https://iswnews.com/104965
Forwarded from تحولات جهان اسلام
#اسرائیل #لبنان
🔰 #یادداشت: هدف از حفظ تنش و درگیریها در شمال فلسطین اشغالی چیست؟
در دو روز اخیر، درگیریها و تبادل آتش میان نیروهای مقاومت و ارتش رژیم صهیونیستی در مرزهای لبنان و فلسطین اشغالی شدت یافته است اما نوع پاسخها و حملات متقابل نشان میدهد که طرفین قصد و ارادهای جدی برای افزایش تنشها ندارند؛ اما حملات حزبالله به مواضع ارتش اسرائیل در شمال فلسطین اشغالی با چه اهدافی صورت میگیرد؟
👈 مشاهده یادداشت در: https://iswnews.com/105978
🔰 #یادداشت: هدف از حفظ تنش و درگیریها در شمال فلسطین اشغالی چیست؟
در دو روز اخیر، درگیریها و تبادل آتش میان نیروهای مقاومت و ارتش رژیم صهیونیستی در مرزهای لبنان و فلسطین اشغالی شدت یافته است اما نوع پاسخها و حملات متقابل نشان میدهد که طرفین قصد و ارادهای جدی برای افزایش تنشها ندارند؛ اما حملات حزبالله به مواضع ارتش اسرائیل در شمال فلسطین اشغالی با چه اهدافی صورت میگیرد؟
👈 مشاهده یادداشت در: https://iswnews.com/105978
Forwarded from سلمان معمار / گنجه🇵🇸
👆
چرا که نفهمیدند اینها توده نیستند. اینها اصلاح طلب نیستند. معیار دارند، ایجابی اند و نه سلبی، باید قانع شوند نه توجیه.
اما آنها فکر میکردند اگر بگویند رای رهبر فلانی است همه ربات وار مینویسند فلانی. دقیقا همان برساختی که اصلاحات از جبهه مقابلش داشت را باور کرده اند. اصلا اگر خوب نگاه کنید عموما خودشان را از دریچه چشم طبقه متوسط نگاه می کنند. و حتی بعضا تلاش میکنند خودشان را به آنها ثابت کنند. رفتاری شبیه غربزده ها مقابل غرب، در مقیاسی کوچک. به جای اینکه هسته سخت قدرتشان را بشناسند و آن را بزرگ کنند مثل نقطه ضعف با آن برخورد میکنند. خود باوری ندارند.
منظور رای دهندگان به قالیباف نیست، اتفاقا تقریبا تمام کسانی که در دور اول به قالیباف رای دادند آگاهانه بود و حتی بسیاری دور بعد علی رغم میلشان به جلیلی رای دادند، بلکه به این معنا که نزدیک 10 میلیونی که به جلیلی رای دادند در مقابل موج شدیدی از تبلیغات، رقیب هراسی، خرج کردن سرمایه های انقلاب با دوگانه ای اشتباه، ایستادند و انتخاب کردند که نه بگویند.
جلیلی چه داشت؟ قبلا مبهم گفتم "سعید جلیلی جذابیت ظاهری ندارد، بیان مردم پسند ندارد، زبان بازی نمی کند، 11 سال طول کشید تا عصبانی شود، توهین بلد نیست، ساختمان و پل نساخته، کارهایش را به دلایل امنیتی نمی گوید، مصالح کشور را خرج خودش نمی کند، مبهم است، خسته کننده است، نخبگانی است." و حالا صریح میگویم جلیلی هیچ جذابیت انتخاباتی ندارد و نداشت. جلیلی خودش را به آب و آتش نمیزند. مرز های اخلاقی را رعایت میکند. در مناظره اسم داماد پزشکیان را نمی برد. مادرش ترک است اما ترکی را خرج نمی کند. دنبال رای عبدالحمید نیست که باج بدهد. به دولت شهید رییسی نقد نمیکند، قومیت ها را وظیفه میداند نه امتیاز، قیمت نفت را نمیگوید، مصالح امنیت ملی را در تک تک کلماتش میسنجد. زیاد فکر میکند. زن پزشکش را وسیله رای آوری نمیکند، پسرش را اقازاده نمیکند، سوادش را به رخ نمی کشد، از تسلطش بر منابع خرج نمیکند، به ستادش هم قول مقام نمی دهد، بی گدار نیست، وعده الکی نمی دهد. از همه بیشتر برای مسئولیت پذیری آماده شده اما از همه کمتر برای قدرت طلبی از اصولش میگذرد.
چرا 13 میلیون نفر به کسی رای دادند که روی کاغذ شانسی ندارد؟ چون اینها توده نیستند. و این را در 403 با صدای بلند اعلام کردند!
این نسخه به روز جلیلی را نگاه نکنید، سال 92 جلیلی حتی همین مناظره دوم را هم بلد نبود. رسما نماینده احمدی نژاد بود و 4 میلیون رای آورد. یک هسته سخت. امروز بعد از ده سال این هسته توانسته به حدود 14 میلیون رای و 44 درصد رای دهندگان برسد. در برابر تمام اصحاب زر و زور و همه توان اصلاحات. این یک پیروزی عظیم است.
من دختران و زنان بی حجابی دیدم که به جلیلی رای دادند. من دهه هشتادی هایی دیدم که برخلاف پدر مادرشان طرفدار جلیلی بودند، من دهه هفتادی هایی دیدم که مجانی و رایگان شبانه روز برای جلیلی نفس می زدند. من دهه پنجاهی و شصتی هایی دیدم که از زندگیشان زدند و مسافرکش و هماهنگ کننده رای دهندگان شدند. من انبوهی از پدران و مادران را دیدم که نذر و نیاز و ختم و صدقه و قربانی و زیارت راه انداختند. من بسیاری از دوستان چپ را دیدم که فحش خوردند و پای جلیلی ماندند. من کسی را دیدم که در خانواده اش اعدامی داشت و خودش را خرج جلیلی کرد. چقدر دکتر و مهندس و طلبه دیدم که روستا به روستا برای متقاعد کردن مردم میگشتند. چقدر پیامک و تلفن زدند. چقدر از جیب دادند. چقدر کارگر. چقدر متوسط، چقدر پشتیبان مالی. و بسیاری از اینها جلیلی را کامل نمی دانستند!
چنین بدنه ای در ایران بی نظیر است. این همان امتداد بدنه ۵۷ است. این همان پشتوانه دفاع مقدس است. و آینده ایران را نه توده ها بلکه این ناتوده ها میسازند. بله، خواهرم و برادرم، از "فعال" بودن شما میترسند، از صدای شما، از بلند فکر کردن شما، از دست های عملگرای شما می ترسند، از دعای سیاسی شما، از نگرانی شما میترسند. شما خطرناکید. شما حداقل 14 میلیون انسان خطرناکید.
اما توده نبودن ابتدای زحمت است، ابتدای حرص خوردن است، ابتدای وظیفه است. باید دیگران را آگاه تر کنند و در عین حال در حجاب دانایی و غرور نیفتند. هوای برتری برشان ندارد. باید فقر را از بین ببرند که مادر تودگی است. باید هویت را تقویت کنند که پدر بیداری است. باید بی صدایان را صدا دار کنند.
نه شما را فریب نمی دهم، "انتخاب هزینه دارد". انتخاب پزشکیان یعنی عقبگرد، یعنی روزمرگی، یعنی هضم شدن. ما احتمالا 4 سال مهم برای پیشرفت را از دست دادیم.
اما یک انتخاب 13 میلیونی هم اینور هست. یک اقلیت بسیار قدرتمند. خیلی راه آمده اید. خیلی زیاد شده اید. شما سلبی نیستید، ایجابی هستید. ایده دارید، ایده میسازید. نگذارید دوباره توده تان کنند.
#یادداشت
@salmaneshoon
چرا که نفهمیدند اینها توده نیستند. اینها اصلاح طلب نیستند. معیار دارند، ایجابی اند و نه سلبی، باید قانع شوند نه توجیه.
اما آنها فکر میکردند اگر بگویند رای رهبر فلانی است همه ربات وار مینویسند فلانی. دقیقا همان برساختی که اصلاحات از جبهه مقابلش داشت را باور کرده اند. اصلا اگر خوب نگاه کنید عموما خودشان را از دریچه چشم طبقه متوسط نگاه می کنند. و حتی بعضا تلاش میکنند خودشان را به آنها ثابت کنند. رفتاری شبیه غربزده ها مقابل غرب، در مقیاسی کوچک. به جای اینکه هسته سخت قدرتشان را بشناسند و آن را بزرگ کنند مثل نقطه ضعف با آن برخورد میکنند. خود باوری ندارند.
منظور رای دهندگان به قالیباف نیست، اتفاقا تقریبا تمام کسانی که در دور اول به قالیباف رای دادند آگاهانه بود و حتی بسیاری دور بعد علی رغم میلشان به جلیلی رای دادند، بلکه به این معنا که نزدیک 10 میلیونی که به جلیلی رای دادند در مقابل موج شدیدی از تبلیغات، رقیب هراسی، خرج کردن سرمایه های انقلاب با دوگانه ای اشتباه، ایستادند و انتخاب کردند که نه بگویند.
جلیلی چه داشت؟ قبلا مبهم گفتم "سعید جلیلی جذابیت ظاهری ندارد، بیان مردم پسند ندارد، زبان بازی نمی کند، 11 سال طول کشید تا عصبانی شود، توهین بلد نیست، ساختمان و پل نساخته، کارهایش را به دلایل امنیتی نمی گوید، مصالح کشور را خرج خودش نمی کند، مبهم است، خسته کننده است، نخبگانی است." و حالا صریح میگویم جلیلی هیچ جذابیت انتخاباتی ندارد و نداشت. جلیلی خودش را به آب و آتش نمیزند. مرز های اخلاقی را رعایت میکند. در مناظره اسم داماد پزشکیان را نمی برد. مادرش ترک است اما ترکی را خرج نمی کند. دنبال رای عبدالحمید نیست که باج بدهد. به دولت شهید رییسی نقد نمیکند، قومیت ها را وظیفه میداند نه امتیاز، قیمت نفت را نمیگوید، مصالح امنیت ملی را در تک تک کلماتش میسنجد. زیاد فکر میکند. زن پزشکش را وسیله رای آوری نمیکند، پسرش را اقازاده نمیکند، سوادش را به رخ نمی کشد، از تسلطش بر منابع خرج نمیکند، به ستادش هم قول مقام نمی دهد، بی گدار نیست، وعده الکی نمی دهد. از همه بیشتر برای مسئولیت پذیری آماده شده اما از همه کمتر برای قدرت طلبی از اصولش میگذرد.
چرا 13 میلیون نفر به کسی رای دادند که روی کاغذ شانسی ندارد؟ چون اینها توده نیستند. و این را در 403 با صدای بلند اعلام کردند!
این نسخه به روز جلیلی را نگاه نکنید، سال 92 جلیلی حتی همین مناظره دوم را هم بلد نبود. رسما نماینده احمدی نژاد بود و 4 میلیون رای آورد. یک هسته سخت. امروز بعد از ده سال این هسته توانسته به حدود 14 میلیون رای و 44 درصد رای دهندگان برسد. در برابر تمام اصحاب زر و زور و همه توان اصلاحات. این یک پیروزی عظیم است.
من دختران و زنان بی حجابی دیدم که به جلیلی رای دادند. من دهه هشتادی هایی دیدم که برخلاف پدر مادرشان طرفدار جلیلی بودند، من دهه هفتادی هایی دیدم که مجانی و رایگان شبانه روز برای جلیلی نفس می زدند. من دهه پنجاهی و شصتی هایی دیدم که از زندگیشان زدند و مسافرکش و هماهنگ کننده رای دهندگان شدند. من انبوهی از پدران و مادران را دیدم که نذر و نیاز و ختم و صدقه و قربانی و زیارت راه انداختند. من بسیاری از دوستان چپ را دیدم که فحش خوردند و پای جلیلی ماندند. من کسی را دیدم که در خانواده اش اعدامی داشت و خودش را خرج جلیلی کرد. چقدر دکتر و مهندس و طلبه دیدم که روستا به روستا برای متقاعد کردن مردم میگشتند. چقدر پیامک و تلفن زدند. چقدر از جیب دادند. چقدر کارگر. چقدر متوسط، چقدر پشتیبان مالی. و بسیاری از اینها جلیلی را کامل نمی دانستند!
چنین بدنه ای در ایران بی نظیر است. این همان امتداد بدنه ۵۷ است. این همان پشتوانه دفاع مقدس است. و آینده ایران را نه توده ها بلکه این ناتوده ها میسازند. بله، خواهرم و برادرم، از "فعال" بودن شما میترسند، از صدای شما، از بلند فکر کردن شما، از دست های عملگرای شما می ترسند، از دعای سیاسی شما، از نگرانی شما میترسند. شما خطرناکید. شما حداقل 14 میلیون انسان خطرناکید.
اما توده نبودن ابتدای زحمت است، ابتدای حرص خوردن است، ابتدای وظیفه است. باید دیگران را آگاه تر کنند و در عین حال در حجاب دانایی و غرور نیفتند. هوای برتری برشان ندارد. باید فقر را از بین ببرند که مادر تودگی است. باید هویت را تقویت کنند که پدر بیداری است. باید بی صدایان را صدا دار کنند.
نه شما را فریب نمی دهم، "انتخاب هزینه دارد". انتخاب پزشکیان یعنی عقبگرد، یعنی روزمرگی، یعنی هضم شدن. ما احتمالا 4 سال مهم برای پیشرفت را از دست دادیم.
اما یک انتخاب 13 میلیونی هم اینور هست. یک اقلیت بسیار قدرتمند. خیلی راه آمده اید. خیلی زیاد شده اید. شما سلبی نیستید، ایجابی هستید. ایده دارید، ایده میسازید. نگذارید دوباره توده تان کنند.
#یادداشت
@salmaneshoon
Forwarded from سلمان معمار / گنجه🇵🇸
👆
ولی این پایان ماجرا نیست. جنگ 2023 خود کربلاست. حق خالص در برابر باطل خالص. صحنه جنگ غزه هیچ شبهه ای ندارد. هر جنایتی که تصور بکنی اینجاست. عین کربلا. هر روز یک پیشروی تازه برای شیطان. هر ساعت خون جدید برای ضحاک. ظلم خالص. بدون افزودنی،با پخش زنده، با اخرین فناوری های روز آمریکا و اروپا، پاکسازی با دقت میلیمتری. بدون جلوه های ویژه، جنات ناب. عریان عریان عریان. عین کربلا.
تا کجا می توانی چشم هایت را بسته نگه داری؟ تا کجا میتوانی این صحنه را ببینی و سکوت کنی؟ تا کجا می توانی اعتراض کنی و هزینه ندهی؟ تا کجا می توانی هزینه بدهی و بایستی؟ سوال اصلی این قضیه "تا کجا؟" است. عین کربلا.
امکان ندارند کسی به این معرکه کشیده نشود. معرکه یقه اش را میگیرد. یا این طرفی یا آن طرف. وسط بازی هم ندارد. یا ظالمی یا مبارز. عین کربلا. می آید دنبالت پشت میز، گوشه کافه، پای صفحه اینستاگرام، کنار رختخواب، پای تخته، در صف اتوبوس، پای گلدان، در دورترین نقطه ها، سراغ بی ربط ترین آدم ها و سریع ترین فراری ها. یقه ات را میگیرد و می پرسد: " تا کجا؟" چپ یا راست، سیاسی یا غیر سیاسی، مسلمان یا بی دین، هیچ فرقی ندارد، حتی خود اسراییل را هم مخاطب میکند: تا کجا جنایت را جلو میبری؟ تا کجا ترور میکنی؟ تا کجا خون میخوری؟ تو ای دولت آمریکا تا کجا پای اسراییل می ایستی؟ ای تمدن غربی و اروپا تا کجا پشتیبانی میکنی؟ آهای کشور اسلامی تا کجا نگاه میکنی؟ ای باکو و ترکیه و سعودی تا کجا به اسراییل کمک میکنی؟ هیچ کس از این سوال مصون نیست. ای یمنی ها تا کجا هزینه میدهید؟ ایرانیها تا کجا صبر میکنید؟ تا کجا در تله جنگ نمی افتید؟ تا کجا جنگ را باور میکنی؟ جوابها در این یکسال پیداست.
بودند کسانی که فقط یک ماه بعد از 7 اکتبر در تهران گفتند: "مردم ایران از اینکه جای فلسطینی ها هزینه بدهند خسته اند". آ.خامنه ای ولی کسی بود که معنای این نبرد را همان ابتدا فهمید و گفت "شرایط کنونی منطقه به گونهای است که هم برای دشمن صهیونیستی شرایط مرگ و زندگی است و هم برای جبهه حق". شاید مهمترین جمله سال اخیر که بعضی ها دوست دارند نشنوند. او و هزاران ایرانی که آماده شهادت در جمعه بعد از حمله به اسراییل جمع شدند پاسخ شان را بلند اعلام کردند. اما چیزی تمام نشده، منتظر باشید که به زودی عادیسازان یقه تان را بگیرند و به اعتراض بپرسند تا کجا هزینه بدهیم؟! درد معترضین به حماس دقیقا اینجاست که "چرا ما را در این موقعیت قرار دادی؟ چرا روزگار عادی مرا به هم زدی؟" عین کربلا. آنجا هم حسین را متهم به تفرقه کردند. اما او پرچم "تا کجا؟" را برداشت و جلوی عادیسازی شیطان ایستاد. حالا نوبت امتحان ماست. اشتباه نکنید، مساله نه صرفا آخرتی و اعتقادی بلکه عمیقا انسانی و اکنونی است. اگر عادیسازان پسا کربلا دنیایی داشتند ما نیز در فردای تماشا دنیایی خواهیم داشت.
بله این جعبه پاندورایی بود که ضیف و سنوار و حماس آگاهانه بازش کردند، اما شاید تصور نمیکردند که پخش زنده قتل یک ملت، این نسل کشی عیان، این هلوکاست واقعی، کک جامعه عرب و ترک مسلمان را هم نگزد! حتی در پایتخت های غربی تظاهرات شد اما کشورهای مسلمان در کمال آرامش و اسلام رحمانی و مناسک عبادی به همکاری با قاتل ادامه دادند! جز بعضی شیعیان، عین کربلا.
تا کجا اسلام مرده است؟
تا کجا انسان مرده است؟
شاید اینجا بود که یحیی سنوار، این اسطوره زمان، خالق 7 اکتبر، زاده اردوگاه، پرورده زندان، دشمن شیطان، در پیامی به مذاکره کنندگان گفت: «باید راهی را که آغاز کردهایم ادامه دهیم و اگر نه، بگذار این یک کربلای دیگر بشود.»
سنوار پاسخش را داد و حماسه ای حسینی ساخت. خون یحیی خطرناک است نه اندوهناک. تازه آغاز ماجراست و این سوال ما را رها نمیکند، تا کجا؟ تا آخر تاریخ، عین کربلا.
#یادداشت
@salmaneshoon
ولی این پایان ماجرا نیست. جنگ 2023 خود کربلاست. حق خالص در برابر باطل خالص. صحنه جنگ غزه هیچ شبهه ای ندارد. هر جنایتی که تصور بکنی اینجاست. عین کربلا. هر روز یک پیشروی تازه برای شیطان. هر ساعت خون جدید برای ضحاک. ظلم خالص. بدون افزودنی،با پخش زنده، با اخرین فناوری های روز آمریکا و اروپا، پاکسازی با دقت میلیمتری. بدون جلوه های ویژه، جنات ناب. عریان عریان عریان. عین کربلا.
تا کجا می توانی چشم هایت را بسته نگه داری؟ تا کجا میتوانی این صحنه را ببینی و سکوت کنی؟ تا کجا می توانی اعتراض کنی و هزینه ندهی؟ تا کجا می توانی هزینه بدهی و بایستی؟ سوال اصلی این قضیه "تا کجا؟" است. عین کربلا.
امکان ندارند کسی به این معرکه کشیده نشود. معرکه یقه اش را میگیرد. یا این طرفی یا آن طرف. وسط بازی هم ندارد. یا ظالمی یا مبارز. عین کربلا. می آید دنبالت پشت میز، گوشه کافه، پای صفحه اینستاگرام، کنار رختخواب، پای تخته، در صف اتوبوس، پای گلدان، در دورترین نقطه ها، سراغ بی ربط ترین آدم ها و سریع ترین فراری ها. یقه ات را میگیرد و می پرسد: " تا کجا؟" چپ یا راست، سیاسی یا غیر سیاسی، مسلمان یا بی دین، هیچ فرقی ندارد، حتی خود اسراییل را هم مخاطب میکند: تا کجا جنایت را جلو میبری؟ تا کجا ترور میکنی؟ تا کجا خون میخوری؟ تو ای دولت آمریکا تا کجا پای اسراییل می ایستی؟ ای تمدن غربی و اروپا تا کجا پشتیبانی میکنی؟ آهای کشور اسلامی تا کجا نگاه میکنی؟ ای باکو و ترکیه و سعودی تا کجا به اسراییل کمک میکنی؟ هیچ کس از این سوال مصون نیست. ای یمنی ها تا کجا هزینه میدهید؟ ایرانیها تا کجا صبر میکنید؟ تا کجا در تله جنگ نمی افتید؟ تا کجا جنگ را باور میکنی؟ جوابها در این یکسال پیداست.
بودند کسانی که فقط یک ماه بعد از 7 اکتبر در تهران گفتند: "مردم ایران از اینکه جای فلسطینی ها هزینه بدهند خسته اند". آ.خامنه ای ولی کسی بود که معنای این نبرد را همان ابتدا فهمید و گفت "شرایط کنونی منطقه به گونهای است که هم برای دشمن صهیونیستی شرایط مرگ و زندگی است و هم برای جبهه حق". شاید مهمترین جمله سال اخیر که بعضی ها دوست دارند نشنوند. او و هزاران ایرانی که آماده شهادت در جمعه بعد از حمله به اسراییل جمع شدند پاسخ شان را بلند اعلام کردند. اما چیزی تمام نشده، منتظر باشید که به زودی عادیسازان یقه تان را بگیرند و به اعتراض بپرسند تا کجا هزینه بدهیم؟! درد معترضین به حماس دقیقا اینجاست که "چرا ما را در این موقعیت قرار دادی؟ چرا روزگار عادی مرا به هم زدی؟" عین کربلا. آنجا هم حسین را متهم به تفرقه کردند. اما او پرچم "تا کجا؟" را برداشت و جلوی عادیسازی شیطان ایستاد. حالا نوبت امتحان ماست. اشتباه نکنید، مساله نه صرفا آخرتی و اعتقادی بلکه عمیقا انسانی و اکنونی است. اگر عادیسازان پسا کربلا دنیایی داشتند ما نیز در فردای تماشا دنیایی خواهیم داشت.
بله این جعبه پاندورایی بود که ضیف و سنوار و حماس آگاهانه بازش کردند، اما شاید تصور نمیکردند که پخش زنده قتل یک ملت، این نسل کشی عیان، این هلوکاست واقعی، کک جامعه عرب و ترک مسلمان را هم نگزد! حتی در پایتخت های غربی تظاهرات شد اما کشورهای مسلمان در کمال آرامش و اسلام رحمانی و مناسک عبادی به همکاری با قاتل ادامه دادند! جز بعضی شیعیان، عین کربلا.
تا کجا اسلام مرده است؟
تا کجا انسان مرده است؟
شاید اینجا بود که یحیی سنوار، این اسطوره زمان، خالق 7 اکتبر، زاده اردوگاه، پرورده زندان، دشمن شیطان، در پیامی به مذاکره کنندگان گفت: «باید راهی را که آغاز کردهایم ادامه دهیم و اگر نه، بگذار این یک کربلای دیگر بشود.»
سنوار پاسخش را داد و حماسه ای حسینی ساخت. خون یحیی خطرناک است نه اندوهناک. تازه آغاز ماجراست و این سوال ما را رها نمیکند، تا کجا؟ تا آخر تاریخ، عین کربلا.
#یادداشت
@salmaneshoon