/افکار غرق شده.../
75 subscribers
300 photos
95 videos
7 files
54 links
مهدی ام و صدامو از میون دریای افکارم می‌شنوید...
Download Telegram
دیشب بعد از اینکه از پروژه برگشتیم ، یه جلسه ای داشتم و بعد اون جلسه ، خستگی کل روزم در رفت...

وقتی کسی رو میبینم که به جزئیات اهمیت میده و آگاهه از تاثیر برندینگ و هویت بصری روی برند و به مخاطبش احترام می‌زاره ، پر میشم از حس خوب...
این مورد حتی از استایل متناسب و جذاب خود شخص هم معلوم بود...

این چند وقت اصلا وقت ندارم که پروژه جدید قبول کنم ، اما وقتی تماس گرفت ، گفت که با خیلیا کار کردم اما فرق هست بین یکی که صرفا ابزار رو بلده با کسی که علم و ایده طراحی رو داره و دیدم از حرفاش معلومه که ارزش کار مارو می‌دونه ، ترغیب شدم که توی جلسه ای که گفت شرکت کنم و الان خوشحالم بابتش...
امشب تازه فهمیدم موقع pes نباید الکی همه دکمه هارو فشار داد...😂
کاش میدونستم چی درسته و چی غلط...
اگه من قرار بود ساز باشم ، قطعا گیتار الکتریک بودم...
و شب بخیر
به تویی که هنوز شب ها با مشتی خیال و خاطره
خودت را به آتش میکشی...
و دوباره مسیر...
خیلی کمتر از گذشته می‌نویسم و میدونم...
این چند وقت خیلی سرم شلوغه و باعث شده کمتر به فضای مجازی سر بزنم...

اما الان که توی اتوبوسم دوست دارید در مورد چی حرف بزنیم؟
‌ ‌ ‌‌‌ ‌
در مورد رنج بگو
یک دفعه یک جایی که احتمالا یادت هم نمیاد ، یکمی در مورد رنج گفتی و گفتی که طولانیه و ازش گذشتی ولی دوست دارم ادامشو بدونم.
گوشیم شارژ نداره و ذخیره میکنم شارژشو چون توی راه نیاز میشه
اما حتما در موردش خواهم نوشت...
/افکار غرق شده.../
‌ ‌ ‌‌‌ ‌ در مورد رنج بگو یک دفعه یک جایی که احتمالا یادت هم نمیاد ، یکمی در مورد رنج گفتی و گفتی که طولانیه و ازش گذشتی ولی دوست دارم ادامشو بدونم.
خب خب خب...
بالاخره یه زمان آزاد پیدا کردم تا بیام اینجا و بنویسم...

رنج...
به نظر من انسان ذاتا در رنجه و رنج یه بخش جدا نشدنی از زندگی ماست...

رنج من با رنج‌ تو متفاوته
رنج همه با هم متفاوته
شاید برای تو ، رنج من خنده دار باشه و بالعکسش اما برای من اون رنج سخت ترین چیزیه که دارم تحملش میکنم !
ظرف وجودی آدما با هم متفاوته...

همیشه برای اینکه متوجه منظورم بشید ، یه ارجاع میدم به قضیه شکل گیری قوم بودا...
قوم بودا ، همون قومیه که پیرو دین و آیین بودیسم هستن و شعار اصلی مکتبشون اینه که انسان ذاتا در رنجه و آنقدر توی زندگی به جسمشون سختی میدن تا بتونن نفسشون رو قوی کنن تا نفسشون بتونه پا فراتر از جسمشون بگذاره و کارهای عجیب و غریب بکنن...!
/افکار غرق شده.../
خب خب خب... بالاخره یه زمان آزاد پیدا کردم تا بیام اینجا و بنویسم... رنج... به نظر من انسان ذاتا در رنجه و رنج یه بخش جدا نشدنی از زندگی ماست... رنج من با رنج‌ تو متفاوته رنج همه با هم متفاوته شاید برای تو ، رنج من خنده دار باشه و بالعکسش اما برای من اون…
داستان از این قراره که یه پادشاهی برای اینکه بچش هیچ رنجی رو تجربه نکنه ، اون رو در یک کاخ با وسعت خیلی زیاد بزرگ می‌کنه و هرچیزی که پسرش می‌خواسته ، در کسری از ثانیه براش فراهم می‌کرده...
این پسر که به دید پدر ، هیچ رنجی رو متحمل نمی شد ، افسردگی خیلی خیلی بدی میگیره...
افسردگی ای که هیچ کدوم از بهترین پزشکان و روانشناسان اون موقع نتونستن درمانش کنن...
سر انجام اون پسر به کمک یکی از وزیر ها ، از قصر فرار می‌کنه و برای اولین بار مردمی رو میبینه که از زندگیشون هدف دارن و برای رسیدن به چیزایی که می‌خوان تلاش میکنن و با خودش میگه که چه زندگی خفن و جالبی...!
براش جالب بوده و خیلی خلاصه بگم ، می‌ره و میشه یکی مثل بقیه مردم و اونا رو مورد بررسی قرار میده...
/افکار غرق شده.../
داستان از این قراره که یه پادشاهی برای اینکه بچش هیچ رنجی رو تجربه نکنه ، اون رو در یک کاخ با وسعت خیلی زیاد بزرگ می‌کنه و هرچیزی که پسرش می‌خواسته ، در کسری از ثانیه براش فراهم می‌کرده... این پسر که به دید پدر ، هیچ رنجی رو متحمل نمی شد ، افسردگی خیلی خیلی…
بعد چند سال بررسی آدمای معمولی و مثل اونها بودن ، میبینه که این زندگی هم که مثل زندگی قبلشه...!
فقط انگاری مدل رنج و سختی ای که می‌کشیده متفاوت بوده...

و باز می‌ره میگرده به دنبال جواب سوال ذهنیش که حقیقت این شرایط آدم ها چیه...؟

نقل میشه که میره میشینه زیر درختی به نام بودی که معنیش میشه درخت بیداری و شروع می‌کنه به مراقبه و مکاشفه...

تا اینکه در نهایت ، میشه موسس قوم بودا...

آیین بودایی به عنوان دین پاکان در نظر گرفته می‌شه و الان با حدودا ۵۰۰ میلیون پیرو ، چهارمین دین پر جمعیت جهانه...

( توی پرانتز بگم که تفکر بودایی نقد های زیادی بر کلیتش وارده که شما با سرچ "نقد بودیسم" میتونید در موردش بیشتر اطلاعات به دست بیارید... )
ما توی قرآن هم داریم
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِی کَبَد...
یعنی به یقین انسان را در رنج و مشقت آفریدیم...

رنج...

اگر که دقت کنید ، همه ما هرکاری که انجام میدیم ، داریم به هدف کم کردن رنج و یا به عبارتی لذت بیشتر انجام میدیم...

حتی کسی که خودشو می‌کشه میخواد رنجشو کم کنه یا به عبارتی لذتش رو توی تموم کردن این رنج هاش میبینه...
و حتی کسی که می‌ره و به خاطر کشورش میجنگه لذتش رو توی حفاظت از نسل آیندش و رنج ندیدنشون میبینه...

و از طرفی !
اونی که بچه داره ، از اینکه بچه بزرگ کردن سختی داره توی رنجه و اونی که بچه دار نمیشه ، خودشو به آب و آتیش میزنه تا بچه دار بشه...

و این مثال توی همه موضوعات صادقه...
همممممه ما از شرایطی که داریم ناراضی ایم و میخواییم این شرایطی که داریم رو عوض کنیم...

ممکنه بعد اینکه عوضش کردیم شرایط بهتر یا بدتر شه...!
نمیدونیم...!
فقط میخواییم که این شرایط تغییر کنه ، شاید که رنجمون کمتر بشه...
( دیدگاهی که در مورد انقلاب کردن در جوامع مختلف دارم...! )
/افکار غرق شده.../
ما توی قرآن هم داریم لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِی کَبَد... یعنی به یقین انسان را در رنج و مشقت آفریدیم... رنج... اگر که دقت کنید ، همه ما هرکاری که انجام میدیم ، داریم به هدف کم کردن رنج و یا به عبارتی لذت بیشتر انجام میدیم... حتی کسی که خودشو می‌کشه…
تموم این حرف هارو زدم که به اینجا برسم...


اگر که داستان تموم آدم های بزرگ و تاثیرگذاری که الان به جایی رسیدن رو خونده باشید ، متوجه یه نقطه تشابه بین اونها میشید...

پذیرش رنج...!

اونها به این رسیدن که همه ما توی رنجیم و وقتی از دید جامع تر نگاه کنیم ، شرایط همه یکسانه...
پس حالا که شرایط همه یکسانه ، فقط کافیه من قدم بردارم...!
.
.
.