آیا می توان از معقول بودن عشق به فردی معین سخن گفت؟ آیا میتوان برای عشق به شخصی مشخص توجیه عقلی آورد؟ چه چیزی میتواند عشق به شخصی معین را توجیه کند؟ (کارگاه عشق و عقل عملی) @souroshmolana
⭕️آیاشیطان ،هوای نفس و ... واقعا وجود دارند ؟
✔️مصطفی ملکیان
🔹ابلیس یا به تعبیری شیطان کار فریب دادن ما بنی آدم را بر عهده دارد. دنیا ، نفس و هوای ما هم ما را فریب می دهد. اینکه اینها چهار موجودند و چیزی بنام شیطان یا دنیا و نفس و هوی وجود دارند؟ یا نه داستان پر ماجرایی است. اینکه ما واقعا برای هر کدام از این چهار تا موجودیت قائل شویم. یکی از موجودات جهان هستی شیطان و نفس و دنیا و هوی هست. یا نه چیزهایی به این نامها وجود ندارد. بلکه پدیده هایی فریب خوردگی هست که وقتی تبیین می شوند به این صورتها تبیین و بیان و تعبیر می شوند.
🔹مغالطه تجاهر
رای خود را نمی گویم و فقط اشاره ای می کنم. دو مغالطه در منطق بنام تجاهر ( مغالطۀ جوهر بخشی ) یعنی انسان بپندارد و یا به دیگران وانمود کند ( در عین اینکه می داند نه ) که گویا به ازای هر اسمی که در زبان وجود دارد یک موجود هم در عالم هستی وجود دارد. اگر کسی به این پندار دچار شده باشد و به چنین رایی معتقد شده باشد دستخوش مغالطۀ تجاهر است.
ما در زبان عادی از این مغالطات خیلی مرتکب می شویم. ولی در فهم عرفی ما خیلی مهم نیست که این کار را می کنیم یا نمی کنیم. وقتی وارد مباحث جدی فلسفی و الهیاتی و عرفانی و علمی می شویم ، این مغالطه خیلی خیلی خطرناک است. چنین نیست که جهان هستی آماده باشد که شما در زبان یک نام درست یا جعل یا خلق کنید و او هم فوری موجودی بسازد که این نام بشود نام آن موجود.
مثال ساده : شما گاهی در زبان جوری حرف می زنید که گویا چیزهایی که فقط لغتشان در زبانتان هست ، اینها واقعا وجود دارند.
مثلا می گویید از این کاری که فلان کس کرد ، دلم شکست. انگار چیزی در شما وجود دارد بنام دل و اتفاقا از موجودهای شکستنی هم هست. بعد ممکن است بگویید جگرم سوخت. انگار چیزی در شما وجود دارد بنام جگر که آن می سوزد. بله جگر یا قلب بعنوان یک عضو در بدن وجود دارند ولی سوختنی و شکستنی نیستند. یا می گویید اعصابم را خرد کردی. عصبی هست که زیست شناسان برای ما قائلند ولی آن عصب خردشدنی نیست. ما خودمان تصور می کنیم که موجودی در ما هست. به تعبیر دیگری خیلی زمان ما برای آنکه امری در زمان حال بیان کنیم ، این توهم را ایجاد می کند که گویی موجودی در جهان وجود دارد.
مغالطه جوهر : در هر زبانی ، شخص تصور کند بازای هر نام یا اسم ، حتما مسمایی یا موجودی دارای آن نام در جهان هستی وجود دارد و اگر آنرا نیافتیم ، حتما در ساحتی هستی دارد که ما از آن خبر نداریم.
🔹مغالطه تشخیص
مغالطۀ تشخیص : ما موجودات جهان را مانند انسان شخص بدانیم. گمان کنیم ویژگیهای انسان را دارند. شخص سازی personification ( تجسم شخصیت ) . متاسفانه در علوم هم وجود دارد. پزشک می گوید مغز به اعصاب فرمان می دهد. مثل یک شخص مغز قدرت فرمان دادن دارد. گلبولهای سفید به گلبولهای قرمز حمله کردند. الان بدن شما در حالت دفاع در برابر باکتری یا ویروس است. اینها افسانه است. در ادبیات عرفانی و دینی می بینیم عقل با عشق در افتاد. بالاخره عشق بر عقل غلبه کرد. انگار موجوداتی بنام عقل و عشق در ما با هم مناظره می کنند و برای آنها تشخیص قائلیم. اوصاف انسانی به موجودان غیر انسانی نسبت دادن.
🔹این مغالطه در شیمی
در شیمی : اکسیژن و هیدروِن میل ترکیبی دارند. طلا میل ترکیب با اکسیژن ندارد. اگر یک دانشجوی دبیرستانی اینها را جدی بگیرند دچار مشکلات فراوانی می شود. اینها انسان نیستند که میل داشته باشند. این بیانی دیگری است که اگر اکسیژن و هیدروژن در شرائطی قرار گیرند می توانند با هم ترکیب شوند و آب تولید کنند. می شود واژه میل را بکار نبرد.
فرمان نیاز به زبان و قدرت فرمان دارد. می گوییم مغز به اعصاب فرمان داد.
علوم در بسیاری از موارد بوسیلۀ این نوع تعابیر دستخوش رکودهایی شده اند. تا 45 سال پیش که من مدرسه می رفتم ، می گفتیم اشیاء همدیگر را جذب می کنند. اجسام جاذبه ( گرایش ) یا دافعه دور شدن دارند. الان می گویند اشیاء نسبت به هم گرانش دارند. موجودی میل دار ، نیروی سنگینی و فروافتادگی. جذب و دفع کار انسان است. اگر روزی بشود میل ترکیبی را با بیان دیگری گفت بهتر است. شیمیدان این را می فهمد ولی بچۀ دبیرستانی نمی فهمد. موجودی میل دارد که سیستم ( نظام ) عصبی ، علم ، اراده ، درد و رنج داشته باشد.
👇👇ادامه
@souroshmolana
✔️مصطفی ملکیان
🔹ابلیس یا به تعبیری شیطان کار فریب دادن ما بنی آدم را بر عهده دارد. دنیا ، نفس و هوای ما هم ما را فریب می دهد. اینکه اینها چهار موجودند و چیزی بنام شیطان یا دنیا و نفس و هوی وجود دارند؟ یا نه داستان پر ماجرایی است. اینکه ما واقعا برای هر کدام از این چهار تا موجودیت قائل شویم. یکی از موجودات جهان هستی شیطان و نفس و دنیا و هوی هست. یا نه چیزهایی به این نامها وجود ندارد. بلکه پدیده هایی فریب خوردگی هست که وقتی تبیین می شوند به این صورتها تبیین و بیان و تعبیر می شوند.
🔹مغالطه تجاهر
رای خود را نمی گویم و فقط اشاره ای می کنم. دو مغالطه در منطق بنام تجاهر ( مغالطۀ جوهر بخشی ) یعنی انسان بپندارد و یا به دیگران وانمود کند ( در عین اینکه می داند نه ) که گویا به ازای هر اسمی که در زبان وجود دارد یک موجود هم در عالم هستی وجود دارد. اگر کسی به این پندار دچار شده باشد و به چنین رایی معتقد شده باشد دستخوش مغالطۀ تجاهر است.
ما در زبان عادی از این مغالطات خیلی مرتکب می شویم. ولی در فهم عرفی ما خیلی مهم نیست که این کار را می کنیم یا نمی کنیم. وقتی وارد مباحث جدی فلسفی و الهیاتی و عرفانی و علمی می شویم ، این مغالطه خیلی خیلی خطرناک است. چنین نیست که جهان هستی آماده باشد که شما در زبان یک نام درست یا جعل یا خلق کنید و او هم فوری موجودی بسازد که این نام بشود نام آن موجود.
مثال ساده : شما گاهی در زبان جوری حرف می زنید که گویا چیزهایی که فقط لغتشان در زبانتان هست ، اینها واقعا وجود دارند.
مثلا می گویید از این کاری که فلان کس کرد ، دلم شکست. انگار چیزی در شما وجود دارد بنام دل و اتفاقا از موجودهای شکستنی هم هست. بعد ممکن است بگویید جگرم سوخت. انگار چیزی در شما وجود دارد بنام جگر که آن می سوزد. بله جگر یا قلب بعنوان یک عضو در بدن وجود دارند ولی سوختنی و شکستنی نیستند. یا می گویید اعصابم را خرد کردی. عصبی هست که زیست شناسان برای ما قائلند ولی آن عصب خردشدنی نیست. ما خودمان تصور می کنیم که موجودی در ما هست. به تعبیر دیگری خیلی زمان ما برای آنکه امری در زمان حال بیان کنیم ، این توهم را ایجاد می کند که گویی موجودی در جهان وجود دارد.
مغالطه جوهر : در هر زبانی ، شخص تصور کند بازای هر نام یا اسم ، حتما مسمایی یا موجودی دارای آن نام در جهان هستی وجود دارد و اگر آنرا نیافتیم ، حتما در ساحتی هستی دارد که ما از آن خبر نداریم.
🔹مغالطه تشخیص
مغالطۀ تشخیص : ما موجودات جهان را مانند انسان شخص بدانیم. گمان کنیم ویژگیهای انسان را دارند. شخص سازی personification ( تجسم شخصیت ) . متاسفانه در علوم هم وجود دارد. پزشک می گوید مغز به اعصاب فرمان می دهد. مثل یک شخص مغز قدرت فرمان دادن دارد. گلبولهای سفید به گلبولهای قرمز حمله کردند. الان بدن شما در حالت دفاع در برابر باکتری یا ویروس است. اینها افسانه است. در ادبیات عرفانی و دینی می بینیم عقل با عشق در افتاد. بالاخره عشق بر عقل غلبه کرد. انگار موجوداتی بنام عقل و عشق در ما با هم مناظره می کنند و برای آنها تشخیص قائلیم. اوصاف انسانی به موجودان غیر انسانی نسبت دادن.
🔹این مغالطه در شیمی
در شیمی : اکسیژن و هیدروِن میل ترکیبی دارند. طلا میل ترکیب با اکسیژن ندارد. اگر یک دانشجوی دبیرستانی اینها را جدی بگیرند دچار مشکلات فراوانی می شود. اینها انسان نیستند که میل داشته باشند. این بیانی دیگری است که اگر اکسیژن و هیدروژن در شرائطی قرار گیرند می توانند با هم ترکیب شوند و آب تولید کنند. می شود واژه میل را بکار نبرد.
فرمان نیاز به زبان و قدرت فرمان دارد. می گوییم مغز به اعصاب فرمان داد.
علوم در بسیاری از موارد بوسیلۀ این نوع تعابیر دستخوش رکودهایی شده اند. تا 45 سال پیش که من مدرسه می رفتم ، می گفتیم اشیاء همدیگر را جذب می کنند. اجسام جاذبه ( گرایش ) یا دافعه دور شدن دارند. الان می گویند اشیاء نسبت به هم گرانش دارند. موجودی میل دار ، نیروی سنگینی و فروافتادگی. جذب و دفع کار انسان است. اگر روزی بشود میل ترکیبی را با بیان دیگری گفت بهتر است. شیمیدان این را می فهمد ولی بچۀ دبیرستانی نمی فهمد. موجودی میل دارد که سیستم ( نظام ) عصبی ، علم ، اراده ، درد و رنج داشته باشد.
👇👇ادامه
@souroshmolana
ادامه👇👇
🔹در زبان عرفان و دین و مذهب ، این گونه تجاهر و تشخیص خیلی وجود دارد. جوری سخن گفته می شود که گویا اینها یک موجوداتی هستند.
عرفا این جمله را به پیامبر نسبت داده اند : اول ما خلق الله العقل. اول چیزی که خدا آفرید عقل بود. ثم قال له اقبل فاقبل و قال له ادبر فادبر . به عقل گفت بیا جلو ، آمد و گفت برو عقب ، رفت. به زبان امروزی می خواهد بگوید عقل تابع خداست. حکم عقل نمی تواند با حکم خدا مخالفت داشته باشد. عقل که انسان نیست که به او فرمان دهند و نسبت فرمانبرداری یا نافرمانبرداری به آن داد. اینها مغالطه هایی است که در زبان صورت می گیرد. کسی که مطلب را می گوید ممکن است حاق مطلبش درست باشد. اما اگر ما به این الفاظ چشم بدوزیم و خیره شویم ، به اشتباه می افتیم. بودا می گفت بچۀ کوچک ، شب مهتابی به پدرش می گوید : بابا ماه کو؟ پدر انگشتش را در آسمان به طرف ماه اشاره می کند. بچه فکر به انگشت بابا نگاه می کند و فکر می کند که این انگشت ماه است. پدر درست می گوید که ماه آن است ، ولی بشرط اینکه در انگشت خیره نشوید. در اینجا مغالطه تجاهر ( چون عقل در زبان عربی اسمی است پس بنابراین چیزی بنام عقل هم در جهان وجود دارد ) و مغالطۀ تشخیص ( عقل را دارای ویژگی های انسان دانستن ) اتفاق افتاده است.
🔹 آیا واقعا چهار تا موجود در عالم وجود دارند که اینها کارکرد ( فونکسیون ) و شأنشان ، فریب دادن انسان هاست؟ که نامهای آنها ابلیس و دنیا و نفس و هوی است. یا اینکه می خواهند بگویند شما آدمیان از نواحی مختلفی ممکن است کلاه سرتان برود. ممکن است غفلت هایی داشته باشید. به خطاها و توهماتی دچار شوید و بعد گفته اند اینها چهار تا موجودند. در باب هر یک از این چهار تا می توان به جد این سوال را پرسید و جواب داد.
🌂درسگفتار روان درمانگری در مثنوی،ج12 ،موسسه سروش مولانا ( @souroshmolana )
🔹در زبان عرفان و دین و مذهب ، این گونه تجاهر و تشخیص خیلی وجود دارد. جوری سخن گفته می شود که گویا اینها یک موجوداتی هستند.
عرفا این جمله را به پیامبر نسبت داده اند : اول ما خلق الله العقل. اول چیزی که خدا آفرید عقل بود. ثم قال له اقبل فاقبل و قال له ادبر فادبر . به عقل گفت بیا جلو ، آمد و گفت برو عقب ، رفت. به زبان امروزی می خواهد بگوید عقل تابع خداست. حکم عقل نمی تواند با حکم خدا مخالفت داشته باشد. عقل که انسان نیست که به او فرمان دهند و نسبت فرمانبرداری یا نافرمانبرداری به آن داد. اینها مغالطه هایی است که در زبان صورت می گیرد. کسی که مطلب را می گوید ممکن است حاق مطلبش درست باشد. اما اگر ما به این الفاظ چشم بدوزیم و خیره شویم ، به اشتباه می افتیم. بودا می گفت بچۀ کوچک ، شب مهتابی به پدرش می گوید : بابا ماه کو؟ پدر انگشتش را در آسمان به طرف ماه اشاره می کند. بچه فکر به انگشت بابا نگاه می کند و فکر می کند که این انگشت ماه است. پدر درست می گوید که ماه آن است ، ولی بشرط اینکه در انگشت خیره نشوید. در اینجا مغالطه تجاهر ( چون عقل در زبان عربی اسمی است پس بنابراین چیزی بنام عقل هم در جهان وجود دارد ) و مغالطۀ تشخیص ( عقل را دارای ویژگی های انسان دانستن ) اتفاق افتاده است.
🔹 آیا واقعا چهار تا موجود در عالم وجود دارند که اینها کارکرد ( فونکسیون ) و شأنشان ، فریب دادن انسان هاست؟ که نامهای آنها ابلیس و دنیا و نفس و هوی است. یا اینکه می خواهند بگویند شما آدمیان از نواحی مختلفی ممکن است کلاه سرتان برود. ممکن است غفلت هایی داشته باشید. به خطاها و توهماتی دچار شوید و بعد گفته اند اینها چهار تا موجودند. در باب هر یک از این چهار تا می توان به جد این سوال را پرسید و جواب داد.
🌂درسگفتار روان درمانگری در مثنوی،ج12 ،موسسه سروش مولانا ( @souroshmolana )
✔️ایماژ انسانها از زندگی و معنای زندگی
✔️ایماژ مولانا از زندگی
🔻مصطفی ملکیان
🔹در اینجا میخواهم به مساله ارزش زندگی از زاویه جدیدی نگاه کنم و آن این است که شما از خودتان چه تصویری و ایماژی در دنیا دارید؟
متفکران، اندیشمندان و عارفان مختلف در طول تاریخ ایماژهای مختلفی از خودشان در دنیا داشتهاند. به طور مثال برخی خود را به پرندهای در قفس، برخی دیگر به زندانی در زندان، برخی دیگر به پرندهای در دام و ... تشبیه کردند. این وجه تشبیه در هر ایماژ میتواند سوالات مختلفی را برای ما ایجاد کند. به طور مثال اگر شما پرندهای در قفس هستید، قفس شما از چه جنسی است و چه چیزهایی برای شما قفس درست کرده است.
🔹32 ایماژ را درباره تصور افراد از خود در دنیا را استقرا کرده ام. حال در اینجا سوال این است که ایماژ مولانا چیست؟ برخی میگویند مولانا ایماژی افلاطونی دارد و خود را پرندهای در قفس یا زندانی در زندان میبیند.
در کل مثنوی معنوی و کلیات شمس این دو ایماژ تایید میشود. به عقیده من اشعار مولانا در قالب مثنوی معنوی موید این است که مولانا انسان را به عاشقی در غریبستان تشبیه میکند. با کند و کاو در آثار مولانا باید دید این ایماژ درست یا خیر.
🔹تقریباً بیشتر شارحان و مفسران مولانا معتقدند که نینامه مولانا یعنی 18 سطر نخستین مثنوی معنوی کل پیام مولانا است. تمامی کتابهای او مانند مجالس، فیه ما فیه، مکتوبات، کلیات شمس و ... شرح این 18 سطر است و شکی نیست که بخش مهمی از نی نامه درباره اندیشه عاشقی در غریبستان است.
در نی نامه میخوانیم که میگوید «کز نیستان تا مرا ببریدهاند» بدین معنی که من به دلخواه خودم به این دنیا نیامدم. در مثنوی در داستانی به نینامه پاسخ داده میشود و مولانا در آنجا میگوید که معشوق یعنی خدا بنا به مصلحت جویی مرا به این دنیا فرستاد و گفت من از جدایی تو اغراضی دارم و فعلاً باید از من جدا شوی. در اینجا گفته میشود که خدا میگوید تو از من جدا میشوی تا سفر کنی و در آن سفر پخته شوی و به تکامل برسی.
➖ ده شاخصه عاشقی در غریبستان
10 شاخصه عاشقی که در غریبستان است و در کل آثار مولانا این 10 شاخصه وجود دارد و جریان و دوران دارد.
1️⃣نخستین شاخصه این است که کسی که در غریبستان است دچار درد و اندوه میشود پس از نظر مولانا ما نیز در این دنیا دچار رنجیم.
2️⃣شاخصه دوم این است که عاشق در غریبستان اشتیاق رفتن دارد، چون میلی به ماندن در آنجا ندارد پس از نگاه مولانا انسان میلی به ماندن در دنیا ندارد.
3️⃣در شاخصه سوم فردی که در غریبستان است آرامش و سکون خاطر ندارد، چون هیچ را متعلق به خود نمیداند و نمیتواند با آن انس بگیرد.
4️⃣در شاخصه چهارم نیز فرد در غریبستان به همه چیز به چشم زودگذر نگاه میکند و برای چیزی اهتمام ندارد.
5️⃣شاخصه پنجم این است که در غریبستان نه ما زبان آنها را میفهمیم و نه آنها زبان ما را میفهمیم پس باهم تفاهم نداریم.
6️⃣در همین جاست که مولوی در اشعارش میگوید من و مردم مثل آب و روغن هستیم با هم ترکیب نمیشویم.
7️⃣در شاخصه هفتم اگر در کشوری غریب باشید نیاز به راهنما دارید چون هیچ نقشهای ندارید به همین دلیل است که مولانا میگوید در این راه باید مراد و شیخ داشته باشید.
8️⃣شاخصه هشتم این است که شما وقتی به جای دیگری سفر میکنید مقام والایی که در جای قبلی بودید به چشم نمیآید، بنابراین عاشق در غریبستان بی ما و بی من است و تمام باد و بروتش میریزد.
9️⃣در شاخصه نهم وقتی در کشور غریبی هستیم نظارهگر هستیم و خودمان را در هیچ چیز دخالت نمیدهیم بنابراین مولانا نیز میگوید در این دنیا تنها نظارهگر است و کاری به کار دیگران ندارد.
🔟اما در شاخصه دهم عاشق در غریبستان از رفتن استقبال میکند پس مولانا از مرگ استقبال میکند.
انسان کامل از نظر مولانا انسان غریبتر است به همین دلیل او شمس را غریبترین غریب میداند یعنی از نگاه او شمس انسان کاملی است. پس ارزش زندگی از نظر مولانا این است که به وطن خودمان و پیش معشوق که خداست، برگردیم.
🌂سخنرانی معنای زندگی از نگاه مولانا ، موسسه سروش مولانا ، @souroshmolana
✔️ایماژ مولانا از زندگی
🔻مصطفی ملکیان
🔹در اینجا میخواهم به مساله ارزش زندگی از زاویه جدیدی نگاه کنم و آن این است که شما از خودتان چه تصویری و ایماژی در دنیا دارید؟
متفکران، اندیشمندان و عارفان مختلف در طول تاریخ ایماژهای مختلفی از خودشان در دنیا داشتهاند. به طور مثال برخی خود را به پرندهای در قفس، برخی دیگر به زندانی در زندان، برخی دیگر به پرندهای در دام و ... تشبیه کردند. این وجه تشبیه در هر ایماژ میتواند سوالات مختلفی را برای ما ایجاد کند. به طور مثال اگر شما پرندهای در قفس هستید، قفس شما از چه جنسی است و چه چیزهایی برای شما قفس درست کرده است.
🔹32 ایماژ را درباره تصور افراد از خود در دنیا را استقرا کرده ام. حال در اینجا سوال این است که ایماژ مولانا چیست؟ برخی میگویند مولانا ایماژی افلاطونی دارد و خود را پرندهای در قفس یا زندانی در زندان میبیند.
در کل مثنوی معنوی و کلیات شمس این دو ایماژ تایید میشود. به عقیده من اشعار مولانا در قالب مثنوی معنوی موید این است که مولانا انسان را به عاشقی در غریبستان تشبیه میکند. با کند و کاو در آثار مولانا باید دید این ایماژ درست یا خیر.
🔹تقریباً بیشتر شارحان و مفسران مولانا معتقدند که نینامه مولانا یعنی 18 سطر نخستین مثنوی معنوی کل پیام مولانا است. تمامی کتابهای او مانند مجالس، فیه ما فیه، مکتوبات، کلیات شمس و ... شرح این 18 سطر است و شکی نیست که بخش مهمی از نی نامه درباره اندیشه عاشقی در غریبستان است.
در نی نامه میخوانیم که میگوید «کز نیستان تا مرا ببریدهاند» بدین معنی که من به دلخواه خودم به این دنیا نیامدم. در مثنوی در داستانی به نینامه پاسخ داده میشود و مولانا در آنجا میگوید که معشوق یعنی خدا بنا به مصلحت جویی مرا به این دنیا فرستاد و گفت من از جدایی تو اغراضی دارم و فعلاً باید از من جدا شوی. در اینجا گفته میشود که خدا میگوید تو از من جدا میشوی تا سفر کنی و در آن سفر پخته شوی و به تکامل برسی.
➖ ده شاخصه عاشقی در غریبستان
10 شاخصه عاشقی که در غریبستان است و در کل آثار مولانا این 10 شاخصه وجود دارد و جریان و دوران دارد.
1️⃣نخستین شاخصه این است که کسی که در غریبستان است دچار درد و اندوه میشود پس از نظر مولانا ما نیز در این دنیا دچار رنجیم.
2️⃣شاخصه دوم این است که عاشق در غریبستان اشتیاق رفتن دارد، چون میلی به ماندن در آنجا ندارد پس از نگاه مولانا انسان میلی به ماندن در دنیا ندارد.
3️⃣در شاخصه سوم فردی که در غریبستان است آرامش و سکون خاطر ندارد، چون هیچ را متعلق به خود نمیداند و نمیتواند با آن انس بگیرد.
4️⃣در شاخصه چهارم نیز فرد در غریبستان به همه چیز به چشم زودگذر نگاه میکند و برای چیزی اهتمام ندارد.
5️⃣شاخصه پنجم این است که در غریبستان نه ما زبان آنها را میفهمیم و نه آنها زبان ما را میفهمیم پس باهم تفاهم نداریم.
6️⃣در همین جاست که مولوی در اشعارش میگوید من و مردم مثل آب و روغن هستیم با هم ترکیب نمیشویم.
7️⃣در شاخصه هفتم اگر در کشوری غریب باشید نیاز به راهنما دارید چون هیچ نقشهای ندارید به همین دلیل است که مولانا میگوید در این راه باید مراد و شیخ داشته باشید.
8️⃣شاخصه هشتم این است که شما وقتی به جای دیگری سفر میکنید مقام والایی که در جای قبلی بودید به چشم نمیآید، بنابراین عاشق در غریبستان بی ما و بی من است و تمام باد و بروتش میریزد.
9️⃣در شاخصه نهم وقتی در کشور غریبی هستیم نظارهگر هستیم و خودمان را در هیچ چیز دخالت نمیدهیم بنابراین مولانا نیز میگوید در این دنیا تنها نظارهگر است و کاری به کار دیگران ندارد.
🔟اما در شاخصه دهم عاشق در غریبستان از رفتن استقبال میکند پس مولانا از مرگ استقبال میکند.
انسان کامل از نظر مولانا انسان غریبتر است به همین دلیل او شمس را غریبترین غریب میداند یعنی از نگاه او شمس انسان کاملی است. پس ارزش زندگی از نظر مولانا این است که به وطن خودمان و پیش معشوق که خداست، برگردیم.
🌂سخنرانی معنای زندگی از نگاه مولانا ، موسسه سروش مولانا ، @souroshmolana
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تماشا کنید: چرا در جهان امروز بیش از هر زمان دیگری به صلح نیازمندیم؟
پاره ای از سخنان مصطفی ملکیان در همایش "جان آشنا جان آشتی جو"
"روز جهانی صلح گرامی باد"
@souroshmolana
پاره ای از سخنان مصطفی ملکیان در همایش "جان آشنا جان آشتی جو"
"روز جهانی صلح گرامی باد"
@souroshmolana
هفتمین همایش مهر مولانا
"آئینه های هستی"
با سخنرانی: مقصود فراستخواه، محمدرضا سرگلزایی و محمد استعلامی.
مکان: پژوهشکده فرهنگ، هنر و معماری جهاد دانشگاهی.
زمان: نوزدهم مهرماه/ 17:30.
@souroshmolana
"آئینه های هستی"
با سخنرانی: مقصود فراستخواه، محمدرضا سرگلزایی و محمد استعلامی.
مکان: پژوهشکده فرهنگ، هنر و معماری جهاد دانشگاهی.
زمان: نوزدهم مهرماه/ 17:30.
@souroshmolana
هفتمین همایش "مهر مولانا"
"آیینههای هستی"
مهر مولانا" نام همایشی است که از مهرماه سال 1390، هر سال همزمان با روز تولد مولانا جلال الدین توسط "موسسه فرهنگی-هنری سروش مولانا" برگزار می شود. این همایش در طی مسیر شش ساله خود فراز و فرودهای زیادی طی کرده و مخاطبان بسیاری یافته است. زمانی به مهر در نظام اندیشگانی مولانا پرداخته، مدتی به نظام اخلاقی این عارف بزرگ و در آخرین برنامه هم به نسبت ما با مولانا پرداخته شد. هفتمین همایش مهر مولانا که " آیینههای هستی" نام دارد، به قیاسِ بسترهای شکل گیری اندیشه مولانا و حافظ می پردازد. با وجود این که فاصله زمانی چندانی مابین دو قله اندیشه و ادبیات فارسی نیست، اما جهان بینی، ساختار ادبی و هستی شناسی تقریبا متفاوتی را در نظام اندیشگانی این دو بزرگ می بینیم. از این رو هفتیمن همایش مهر مولانا به واکاوی زمینه هایی که منجر به این تفاوت شده اند خواهد پرداخت. در این همایش دکتر مقصود فراستخواه (جامعه شناس) به مقایسه جامعه شناختی دو تیپ متفاوت شعر عرفانی حافظ و مولوی و دکتر محمدرضا سرگلزایی (روانپزشک) به مقایسه آرکی تایپهای (کهن الگوها) عرفان این دو بزرگ میپردازند. همچنین دکتر محمد استعلامی (مولوی¬پژوه) در رابطه با درستی و نادرستی روایت¬هایی که پیرامون عرفای ما و بویژه حافظ و مولانا وجود دارد سخنانی ارائه خواهد داد.
همایش آیینه های هستی روز نوزدهم مهرماه، تالار فرهنگ و هنر واقع در خیابان انقلاب نبش برادران مظفر جنوبی پلاک 1076 و در ساعت 17.30 برگزار خواهد شد.
@souroshmolana
"آیینههای هستی"
مهر مولانا" نام همایشی است که از مهرماه سال 1390، هر سال همزمان با روز تولد مولانا جلال الدین توسط "موسسه فرهنگی-هنری سروش مولانا" برگزار می شود. این همایش در طی مسیر شش ساله خود فراز و فرودهای زیادی طی کرده و مخاطبان بسیاری یافته است. زمانی به مهر در نظام اندیشگانی مولانا پرداخته، مدتی به نظام اخلاقی این عارف بزرگ و در آخرین برنامه هم به نسبت ما با مولانا پرداخته شد. هفتمین همایش مهر مولانا که " آیینههای هستی" نام دارد، به قیاسِ بسترهای شکل گیری اندیشه مولانا و حافظ می پردازد. با وجود این که فاصله زمانی چندانی مابین دو قله اندیشه و ادبیات فارسی نیست، اما جهان بینی، ساختار ادبی و هستی شناسی تقریبا متفاوتی را در نظام اندیشگانی این دو بزرگ می بینیم. از این رو هفتیمن همایش مهر مولانا به واکاوی زمینه هایی که منجر به این تفاوت شده اند خواهد پرداخت. در این همایش دکتر مقصود فراستخواه (جامعه شناس) به مقایسه جامعه شناختی دو تیپ متفاوت شعر عرفانی حافظ و مولوی و دکتر محمدرضا سرگلزایی (روانپزشک) به مقایسه آرکی تایپهای (کهن الگوها) عرفان این دو بزرگ میپردازند. همچنین دکتر محمد استعلامی (مولوی¬پژوه) در رابطه با درستی و نادرستی روایت¬هایی که پیرامون عرفای ما و بویژه حافظ و مولانا وجود دارد سخنانی ارائه خواهد داد.
همایش آیینه های هستی روز نوزدهم مهرماه، تالار فرهنگ و هنر واقع در خیابان انقلاب نبش برادران مظفر جنوبی پلاک 1076 و در ساعت 17.30 برگزار خواهد شد.
@souroshmolana
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تماشا کنید: پاره ای از سخنان دکتر نصرالله پورجوادی, دکتر عطا انزلی و استاد مصطفی ملکیان در ششمین همایش مهر مولانا با موضوع " ما و مولانا".
مهرماه 1395.
(موسسه فرهنگی-هنری سروش مولانا)
@souroshmolana
مهرماه 1395.
(موسسه فرهنگی-هنری سروش مولانا)
@souroshmolana
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تماشا کنید: "ثار الله" به چه معناست؟
درسگفتار "تاریخِ صدرِ اسلام"
" دکتر محمد مهدی جعفری"
@souroshmolana
درسگفتار "تاریخِ صدرِ اسلام"
" دکتر محمد مهدی جعفری"
@souroshmolana
"درسگفتار روان شناسی تجربه عارفانه"
در این درسگفتار دکتر محمدرضا سرگلزایی طی سه جلسه 3 ساعته مباحث زیر را مورد بررسی قرار می دهد:
1- خود حقیقی از دیدگاه کارن هورنای
2- خودشکوفایی از دیدگاه آبراهام مازلو
3- تفرد از دیدگاه کارل گوستاو یونگ
4- غریزه پرستش از دیدگاه ویکتور فرانکل
5- روان نژندی و دین از دیدگاه زیگموند فروید
6- آرکه تایپ ها (کهن الگوها) شینودابولن و انواع تجربه های عرفانی
@souroshmolana
در این درسگفتار دکتر محمدرضا سرگلزایی طی سه جلسه 3 ساعته مباحث زیر را مورد بررسی قرار می دهد:
1- خود حقیقی از دیدگاه کارن هورنای
2- خودشکوفایی از دیدگاه آبراهام مازلو
3- تفرد از دیدگاه کارل گوستاو یونگ
4- غریزه پرستش از دیدگاه ویکتور فرانکل
5- روان نژندی و دین از دیدگاه زیگموند فروید
6- آرکه تایپ ها (کهن الگوها) شینودابولن و انواع تجربه های عرفانی
@souroshmolana
Forwarded from مؤسسه فرهنگیهنری سروش مولانا
هفتمین همایش مهر مولانا
"آئینه های هستی"
با سخنرانی: مقصود فراستخواه، محمدرضا سرگلزایی و محمد استعلامی.
مکان: پژوهشکده فرهنگ، هنر و معماری جهاد دانشگاهی.
زمان: نوزدهم مهرماه/ 17:30.
@souroshmolana
"آئینه های هستی"
با سخنرانی: مقصود فراستخواه، محمدرضا سرگلزایی و محمد استعلامی.
مکان: پژوهشکده فرهنگ، هنر و معماری جهاد دانشگاهی.
زمان: نوزدهم مهرماه/ 17:30.
@souroshmolana
Forwarded from مؤسسه فرهنگیهنری سروش مولانا
هفتمین همایش "مهر مولانا"
"آیینههای هستی"
مهر مولانا" نام همایشی است که از مهرماه سال 1390، هر سال همزمان با روز تولد مولانا جلال الدین توسط "موسسه فرهنگی-هنری سروش مولانا" برگزار می شود. این همایش در طی مسیر شش ساله خود فراز و فرودهای زیادی طی کرده و مخاطبان بسیاری یافته است. زمانی به مهر در نظام اندیشگانی مولانا پرداخته، مدتی به نظام اخلاقی این عارف بزرگ و در آخرین برنامه هم به نسبت ما با مولانا پرداخته شد. هفتمین همایش مهر مولانا که " آیینههای هستی" نام دارد، به قیاسِ بسترهای شکل گیری اندیشه مولانا و حافظ می پردازد. با وجود این که فاصله زمانی چندانی مابین دو قله اندیشه و ادبیات فارسی نیست، اما جهان بینی، ساختار ادبی و هستی شناسی تقریبا متفاوتی را در نظام اندیشگانی این دو بزرگ می بینیم. از این رو هفتیمن همایش مهر مولانا به واکاوی زمینه هایی که منجر به این تفاوت شده اند خواهد پرداخت. در این همایش دکتر مقصود فراستخواه (جامعه شناس) به مقایسه جامعه شناختی دو تیپ متفاوت شعر عرفانی حافظ و مولوی و دکتر محمدرضا سرگلزایی (روانپزشک) به مقایسه آرکی تایپهای (کهن الگوها) عرفان این دو بزرگ میپردازند. همچنین دکتر محمد استعلامی (مولوی¬پژوه) در رابطه با درستی و نادرستی روایت¬هایی که پیرامون عرفای ما و بویژه حافظ و مولانا وجود دارد سخنانی ارائه خواهد داد.
همایش آیینه های هستی روز نوزدهم مهرماه، تالار فرهنگ و هنر واقع در خیابان انقلاب نبش برادران مظفر جنوبی پلاک 1076 و در ساعت 17.30 برگزار خواهد شد.
@souroshmolana
"آیینههای هستی"
مهر مولانا" نام همایشی است که از مهرماه سال 1390، هر سال همزمان با روز تولد مولانا جلال الدین توسط "موسسه فرهنگی-هنری سروش مولانا" برگزار می شود. این همایش در طی مسیر شش ساله خود فراز و فرودهای زیادی طی کرده و مخاطبان بسیاری یافته است. زمانی به مهر در نظام اندیشگانی مولانا پرداخته، مدتی به نظام اخلاقی این عارف بزرگ و در آخرین برنامه هم به نسبت ما با مولانا پرداخته شد. هفتمین همایش مهر مولانا که " آیینههای هستی" نام دارد، به قیاسِ بسترهای شکل گیری اندیشه مولانا و حافظ می پردازد. با وجود این که فاصله زمانی چندانی مابین دو قله اندیشه و ادبیات فارسی نیست، اما جهان بینی، ساختار ادبی و هستی شناسی تقریبا متفاوتی را در نظام اندیشگانی این دو بزرگ می بینیم. از این رو هفتیمن همایش مهر مولانا به واکاوی زمینه هایی که منجر به این تفاوت شده اند خواهد پرداخت. در این همایش دکتر مقصود فراستخواه (جامعه شناس) به مقایسه جامعه شناختی دو تیپ متفاوت شعر عرفانی حافظ و مولوی و دکتر محمدرضا سرگلزایی (روانپزشک) به مقایسه آرکی تایپهای (کهن الگوها) عرفان این دو بزرگ میپردازند. همچنین دکتر محمد استعلامی (مولوی¬پژوه) در رابطه با درستی و نادرستی روایت¬هایی که پیرامون عرفای ما و بویژه حافظ و مولانا وجود دارد سخنانی ارائه خواهد داد.
همایش آیینه های هستی روز نوزدهم مهرماه، تالار فرهنگ و هنر واقع در خیابان انقلاب نبش برادران مظفر جنوبی پلاک 1076 و در ساعت 17.30 برگزار خواهد شد.
@souroshmolana
Forwarded from مؤسسه فرهنگیهنری سروش مولانا
Forwarded from مؤسسه فرهنگیهنری سروش مولانا
"درسگفتار روان شناسی تجربه عارفانه"
در این درسگفتار دکتر محمدرضا سرگلزایی طی سه جلسه 3 ساعته مباحث زیر را مورد بررسی قرار می دهد:
1- خود حقیقی از دیدگاه کارن هورنای
2- خودشکوفایی از دیدگاه آبراهام مازلو
3- تفرد از دیدگاه کارل گوستاو یونگ
4- غریزه پرستش از دیدگاه ویکتور فرانکل
5- روان نژندی و دین از دیدگاه زیگموند فروید
6- آرکه تایپ ها (کهن الگوها) شینودابولن و انواع تجربه های عرفانی
@souroshmolana
در این درسگفتار دکتر محمدرضا سرگلزایی طی سه جلسه 3 ساعته مباحث زیر را مورد بررسی قرار می دهد:
1- خود حقیقی از دیدگاه کارن هورنای
2- خودشکوفایی از دیدگاه آبراهام مازلو
3- تفرد از دیدگاه کارل گوستاو یونگ
4- غریزه پرستش از دیدگاه ویکتور فرانکل
5- روان نژندی و دین از دیدگاه زیگموند فروید
6- آرکه تایپ ها (کهن الگوها) شینودابولن و انواع تجربه های عرفانی
@souroshmolana
گزارش روزنامه #اعتماد از هفتمین همایش #مهر_مولانا. (شنبه 22 مهرماه).
حافظ شاعر انتقادي، عارف بازيگوش؛ مولانا مسندنشين نخبهگرا
حافظ؛ شاعر يا مبارز سياسي- اجتماعي؟
همراه با سخنراني فراستخواه، استعلامي و سرگلزايي در هفتمين نشست مهرمولانا
استعلامی: از نظر اجتماعي قسمت كمي از ديوان حافظ عارفانه و حتي عاشقانه است و بيشتر شعر حافظ مبارزه سياسي و اجتماعي مناسب با قرن هشتم است. قرن هشتم چنان كه ابنبطوطه نشان ميدهد، يكي از فاسدترين دورههاي تاريخ ايران است. حافظ به مدرسه ميرود و درس ميخواند، اما از مشاهده اين وضعيت دلگير ميشود و ميبيند كه مدرسه جاي شناخت خدا و ارتباط با او نيست. به خانقاه ميرود و مدتي آنجا مقيم ميشود. اما آنجا نيز صوفي حقيقي نميبيند و وقتي از همه نااميد ميشود، رو به جامعه ميآورد و ميگويد زاهد و صوفي و شيخ و واعظ و قاضي و شحنه و محتسب كساني هستند كه مردم را فريب ميدهند (چون نيك بنگري همه تزوير ميكنند). حافظ با اينان مقابله كرده و كوس رسوايي آنها را در سر بازار تاريخ كوبيده است و زبان او، زبان قرون و اعصار است... .
متن كامل اين گزارش را در لينك زير بخوانيد؛
http://www.etemaad.ir/Default.aspx?NPN_Id=832&PageNO=7
حافظ؛ شاعر يا مبارز سياسي- اجتماعي؟
همراه با سخنراني فراستخواه، استعلامي و سرگلزايي در هفتمين نشست مهرمولانا
استعلامی: از نظر اجتماعي قسمت كمي از ديوان حافظ عارفانه و حتي عاشقانه است و بيشتر شعر حافظ مبارزه سياسي و اجتماعي مناسب با قرن هشتم است. قرن هشتم چنان كه ابنبطوطه نشان ميدهد، يكي از فاسدترين دورههاي تاريخ ايران است. حافظ به مدرسه ميرود و درس ميخواند، اما از مشاهده اين وضعيت دلگير ميشود و ميبيند كه مدرسه جاي شناخت خدا و ارتباط با او نيست. به خانقاه ميرود و مدتي آنجا مقيم ميشود. اما آنجا نيز صوفي حقيقي نميبيند و وقتي از همه نااميد ميشود، رو به جامعه ميآورد و ميگويد زاهد و صوفي و شيخ و واعظ و قاضي و شحنه و محتسب كساني هستند كه مردم را فريب ميدهند (چون نيك بنگري همه تزوير ميكنند). حافظ با اينان مقابله كرده و كوس رسوايي آنها را در سر بازار تاريخ كوبيده است و زبان او، زبان قرون و اعصار است... .
متن كامل اين گزارش را در لينك زير بخوانيد؛
http://www.etemaad.ir/Default.aspx?NPN_Id=832&PageNO=7
www.etemaad.ir
روزنامه اعتماد
روزنامه اعتماد,اعتماد, Etemad
🔴کارگاه روانشانسی و معنویت؛
مدرسان: دکتر علی صاحبی و دکتر محمدرضا سرگلزایی
قونیه-ترکیه، همزمان با مراسم "عرس" مولانا.
تلگرام @soroushmolana
@souroshmolana
مدرسان: دکتر علی صاحبی و دکتر محمدرضا سرگلزایی
قونیه-ترکیه، همزمان با مراسم "عرس" مولانا.
تلگرام @soroushmolana
@souroshmolana
Forwarded from مؤسسه فرهنگیهنری سروش مولانا
Forwarded from مؤسسه فرهنگیهنری سروش مولانا
"درسگفتار روان شناسی تجربه عارفانه"
در این درسگفتار دکتر محمدرضا سرگلزایی طی سه جلسه 3 ساعته مباحث زیر را مورد بررسی قرار می دهد:
1- خود حقیقی از دیدگاه کارن هورنای
2- خودشکوفایی از دیدگاه آبراهام مازلو
3- تفرد از دیدگاه کارل گوستاو یونگ
4- غریزه پرستش از دیدگاه ویکتور فرانکل
5- روان نژندی و دین از دیدگاه زیگموند فروید
6- آرکه تایپ ها (کهن الگوها) شینودابولن و انواع تجربه های عرفانی
@souroshmolana
در این درسگفتار دکتر محمدرضا سرگلزایی طی سه جلسه 3 ساعته مباحث زیر را مورد بررسی قرار می دهد:
1- خود حقیقی از دیدگاه کارن هورنای
2- خودشکوفایی از دیدگاه آبراهام مازلو
3- تفرد از دیدگاه کارل گوستاو یونگ
4- غریزه پرستش از دیدگاه ویکتور فرانکل
5- روان نژندی و دین از دیدگاه زیگموند فروید
6- آرکه تایپ ها (کهن الگوها) شینودابولن و انواع تجربه های عرفانی
@souroshmolana
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تماشا کنید: آرکی تایپ و یا کهن الگو به چه معناست؟
جواب مختصر دکتر محمدرضا سرگلزایی در هفتمین همایش مهر مولانا را ببینید.
@soroushmolana
جواب مختصر دکتر محمدرضا سرگلزایی در هفتمین همایش مهر مولانا را ببینید.
@soroushmolana