در ستایش صلح و نفرت ازجنگ.docx
25.1 KB
در ستایش صلح
✍️محمدعلی سوره٭
#صلح،
پلی است میان ملتها برای رسیدن به آیندهای بهتر
#جنگ، گسستن این پل و افتادن در گرداب نفرت است.
تاریخ ثابت کرده که هیچ جنگی برنده واقعی ندارد،
اما صلح، همیشه برندهای به نام #انسانیت دارد..
---
٭کارشناسی ارشد علوم سیاسی
@sopskf
✍️محمدعلی سوره٭
#صلح،
پلی است میان ملتها برای رسیدن به آیندهای بهتر
#جنگ، گسستن این پل و افتادن در گرداب نفرت است.
تاریخ ثابت کرده که هیچ جنگی برنده واقعی ندارد،
اما صلح، همیشه برندهای به نام #انسانیت دارد..
---
٭کارشناسی ارشد علوم سیاسی
@sopskf
👏1
Forwarded from مجتبی لشکربلوکی
تجربه خروج ازبحران 12کشورجهان.pdf
2.1 MB
🔲⭕️آیا ایران می تواند از این شرایط بحرانی ناترازی آبی، انرژی، بانکی، بودجه ای و بازنشستگی که منجر به بحران های وطن گریزی (یا همان مهاجرت)، فرزندناوری و سرمایه گریزی شده، عبور کند و به توسعه برسد؟ آیا امیدی هست؟
برای اینکه به این سوال سخت، دشوار و مهم پاسخ دهیم به تجربیات جهانی مراجعه کردیم: ۱۲ کشور از ۴ قاره جهان انتخاب شدند که دچار بحران های جدی شدند اما توانستند بحران را پشت سر بگذارند: رواندا، ویتنام، آلمان، لهستان، ژاپن، چین، سنگاپور، کره جنوبی، شیلی، ایرلند، فنلاند و بالاخره آفریقای جنوبی
این کشورها توانسته اند از خاکستر بحران ققنوس وار برخیزند و دوباره جان بگیرند و پرواز کنند. آیا چون این کشورها توانستند ایران هم می تواند؟
این گزارش به مرور و تحلیل نقاط تشابه و تفاوت مسیر این کشورها می پردازد. تحلیل تجربه این دوازده کشور ما را به سه شرط می رساند که برای عبور از بحران به توسعه ضروری است. در این گزارش این سه شرط برای عبور از بحران تبیین و تشریح شده است.
برای اینکه به این سوال سخت، دشوار و مهم پاسخ دهیم به تجربیات جهانی مراجعه کردیم: ۱۲ کشور از ۴ قاره جهان انتخاب شدند که دچار بحران های جدی شدند اما توانستند بحران را پشت سر بگذارند: رواندا، ویتنام، آلمان، لهستان، ژاپن، چین، سنگاپور، کره جنوبی، شیلی، ایرلند، فنلاند و بالاخره آفریقای جنوبی
این کشورها توانسته اند از خاکستر بحران ققنوس وار برخیزند و دوباره جان بگیرند و پرواز کنند. آیا چون این کشورها توانستند ایران هم می تواند؟
این گزارش به مرور و تحلیل نقاط تشابه و تفاوت مسیر این کشورها می پردازد. تحلیل تجربه این دوازده کشور ما را به سه شرط می رساند که برای عبور از بحران به توسعه ضروری است. در این گزارش این سه شرط برای عبور از بحران تبیین و تشریح شده است.
حس انتقام ، آغاز پوسیدن میوه صلح است..
نگذاریم صلح، پوسیدگی را آغاز و تجربه کند!
---
*نقل تصویر از صفحه فیسبوک محمد جواد جمشیدی
🌹❤️🌹
@sopskf
نگذاریم صلح، پوسیدگی را آغاز و تجربه کند!
---
*نقل تصویر از صفحه فیسبوک محمد جواد جمشیدی
🌹❤️🌹
@sopskf
Forwarded from مجتبی لشکربلوکی
🔲⭕️شاخص دالی زندگی شما چقدر است؟
مجتبی لشکربلوکی
جایی خواندم و توجهم جلب شد به یک شاخص جالب. شاخص دالی سازمان جهانی بهداشت. که به «سالهای از دسترفتهی عمر، بهخاطر مرگ زودرس یا زندگی با ناتوانی» توجه می کند. سازمان جهانی بهداشت علاوه بر معلولیت های جسمی، بیماریهای روانی مثل افسردگی، اضطراب و حتی اعتیاد رو هم در دالی محاسبه لحاظ میکنه (اینجا). اسم دقیق این شاخص این است: Disability-Adjusted Life Year که ترجمه اش می شود سال های زندگی تلف شده. فردی به نام سارا را تصور کنید. انتظار میرود سارا تا ۸۰ سال زندگی کند، اما بهدلیل سکته قلبی، در ۷۰ سالگی از دنیا میرود. در ضمن از سن ۴۵ تا ۵۵ سالگی، ۱۰ سال با افسردگی نیمه شدید (شدت ۰.۵) دست به گریبان بوده است. در این دهه، از کیفیت و لذت طبیعی زندگی روزانه اش کاسته میشود؛ فعالیتها، شادیها و ارتباطات انسانی او تحت تأثیر این بیماری قرار دارند(۱۰ * ۰.۵ برابر است با ۵ سال) یعنی او شاخص دالی اش می شود ۱۰ به علاوه ۵ مساوی ۱۵ سال!
شاخص دالی نشان میدهد که به دلیل بیماری یا مرگ زودرس، چند سال از زندگی سالم از دست رفته است. این شاخص برای بهداشت عمومی طراحی شده، اما ایدهاش یعنی ترکیب کمیت و کیفیت زندگی میتواند الهامبخش یک نسخه شخصیسازیشده برای زندگی فردی باشد.
☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی:
این که ما کجا و چه زمانی به دنیا می آییم دست ما نیست. ممکن است در قرون وسطی و در یک روستای آلوده با طاعون به دنیا می آمدیم، بنابراین دالی جمعی دست ما نیست اما دالی فردی تا حدودی دست ماست. زندگی تعدیل شده بر پایه شرافت (Dignity-Adjusted Life Year (DALY). یعنی سال های عمرمان را بر پایه شرافت تعدیل کنیم.
این شاخص، الهامگرفته از DALY جمعی است، اما به جای تمرکز بر بیماری و ناتوانی، بر ۵ عامل رسالت، فضیلت، اصالت، خدمت، رضایت از زیستن تمرکز دارد.
بگذارید این ۵ مولفه را توضیح بدهم:
◽️رسالت: آیا رسالت شخصی خودم را پیدا کرده ام؟ آیا توانسته ام با کشف و پیگیری فعالانه یک هدف متعالی به این سوال پاسخ بدهم که چرا من در این جهان هستم و اصلا چرا باید زندگی کرد؟ آیا در زندگی یک حکمت معنوی دارم یا خیر؟ تجربه حس عمیقی از اتصال به یک قدرت و شعور فراجهانی دارم؟
◽️خدمت و محبت: چقدر دیگری را در زندگی تجربه کرده ام! چقدر عشق به دیگری را زیسته ام؟ چقدر از زمان، استعدادها و منابعم به خدمت به دیگران و کمک به رفاه جامعه یا جهان اختصاص داده ام؟
◽️رضایت: چقدر با پرورش دو حس سپاسگزاری (شکر برای داشته ها) و بسندگی (قناعت به ضررویات) رضایت درونی عمیق و پایدار را تجربه کرده ام؟
◽️فضیلت: آیا یک نظام اخلاقی پاکیزه و قابل دفاع دارم؟ آیا به همان نظام اخلاقی (مانند صداقت، شفقت، و محبت) پایبند بوده ام؟ آیا اصول اخلاقیام را حفظ کرده ام یا باری به هر جهت ؟ آیا دروغ، خیانت، تحقیر دیگران یا فساد حتی اگر منفعتی برایم داشت را کنار گذاشتم؟
◽️اصالت و عاملیت: آیا در تصمیمات زندگی ام نقش فعالی داشتم یا زیر بار هنجارها، پیش فرض ها، نظرات و معیارهای دیگران مدفون شده ام؟ آیا زندگیام برآمده از انتخاب آگاهانه بود یا انفعال و اجبار و تقلید و تکرار؟ مثلا جرات ترک شغلی که خلاف ارزشهایم است را دارم حتی اگر جای بعدی درآمد کمتری داشته باشم. آیا فعالانه به توسعه فردی خودم برای توسعه دانش و مهارت هایم پرداخته ام برای اینکه استقلال بیشتری داشته باشم؟
شاخص دالی می شود: سال های زیسته شده ضربدر در امتیازی که از عوامل رسالت، رضایت، خدمت، عاملیت و فضیلت می گیريم. به عنوان مثال اگر من ۴۰ سالم باشد و ده سال کودکی و نوجوانی را به خاطر نداشتن اصالت و عاملیت از دست داده باشم و در بیشتر دوران زندگی ام نه حکمت معنوی داشته باشم (رسالت) و نه پایبندی به فضیلت (نظام اخلاقی) آنگاه ممکن است سال های تقویمی زندگی ام معادل ۴۰ سال باشد اما سال های زندگی تعدیل شده بر پایه شرافت بشود ۲۰ سال! یعنی بیست سال از زندگی ام را نزیسته ام.
یک توصیه کوتاه اما مهم و هیچ چیز دیگری نمی گویم: در گام اول نمی گویم بیشتر فعلا به همان اندازه که به زیبایی و سلامت خود اهمیت می دهیم از آرایش موی سر، لباس، سیکس پک، تناسب اندام، مدل ابرو، فک و گونه و باسن... به رسالت، فضیلت، اصالت، محبت، رضایت اهمیت دهیم وگرنه ۸۰ سال با زندگی با تناسب اندام خواهیم داشت بدون آن که این زندگی اصلا ارزش زیستن را داشته باشد!
@Dr_Lashkarbolouki
مجتبی لشکربلوکی
جایی خواندم و توجهم جلب شد به یک شاخص جالب. شاخص دالی سازمان جهانی بهداشت. که به «سالهای از دسترفتهی عمر، بهخاطر مرگ زودرس یا زندگی با ناتوانی» توجه می کند. سازمان جهانی بهداشت علاوه بر معلولیت های جسمی، بیماریهای روانی مثل افسردگی، اضطراب و حتی اعتیاد رو هم در دالی محاسبه لحاظ میکنه (اینجا). اسم دقیق این شاخص این است: Disability-Adjusted Life Year که ترجمه اش می شود سال های زندگی تلف شده. فردی به نام سارا را تصور کنید. انتظار میرود سارا تا ۸۰ سال زندگی کند، اما بهدلیل سکته قلبی، در ۷۰ سالگی از دنیا میرود. در ضمن از سن ۴۵ تا ۵۵ سالگی، ۱۰ سال با افسردگی نیمه شدید (شدت ۰.۵) دست به گریبان بوده است. در این دهه، از کیفیت و لذت طبیعی زندگی روزانه اش کاسته میشود؛ فعالیتها، شادیها و ارتباطات انسانی او تحت تأثیر این بیماری قرار دارند(۱۰ * ۰.۵ برابر است با ۵ سال) یعنی او شاخص دالی اش می شود ۱۰ به علاوه ۵ مساوی ۱۵ سال!
شاخص دالی نشان میدهد که به دلیل بیماری یا مرگ زودرس، چند سال از زندگی سالم از دست رفته است. این شاخص برای بهداشت عمومی طراحی شده، اما ایدهاش یعنی ترکیب کمیت و کیفیت زندگی میتواند الهامبخش یک نسخه شخصیسازیشده برای زندگی فردی باشد.
☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی:
این که ما کجا و چه زمانی به دنیا می آییم دست ما نیست. ممکن است در قرون وسطی و در یک روستای آلوده با طاعون به دنیا می آمدیم، بنابراین دالی جمعی دست ما نیست اما دالی فردی تا حدودی دست ماست. زندگی تعدیل شده بر پایه شرافت (Dignity-Adjusted Life Year (DALY). یعنی سال های عمرمان را بر پایه شرافت تعدیل کنیم.
این شاخص، الهامگرفته از DALY جمعی است، اما به جای تمرکز بر بیماری و ناتوانی، بر ۵ عامل رسالت، فضیلت، اصالت، خدمت، رضایت از زیستن تمرکز دارد.
بگذارید این ۵ مولفه را توضیح بدهم:
◽️رسالت: آیا رسالت شخصی خودم را پیدا کرده ام؟ آیا توانسته ام با کشف و پیگیری فعالانه یک هدف متعالی به این سوال پاسخ بدهم که چرا من در این جهان هستم و اصلا چرا باید زندگی کرد؟ آیا در زندگی یک حکمت معنوی دارم یا خیر؟ تجربه حس عمیقی از اتصال به یک قدرت و شعور فراجهانی دارم؟
◽️خدمت و محبت: چقدر دیگری را در زندگی تجربه کرده ام! چقدر عشق به دیگری را زیسته ام؟ چقدر از زمان، استعدادها و منابعم به خدمت به دیگران و کمک به رفاه جامعه یا جهان اختصاص داده ام؟
◽️رضایت: چقدر با پرورش دو حس سپاسگزاری (شکر برای داشته ها) و بسندگی (قناعت به ضررویات) رضایت درونی عمیق و پایدار را تجربه کرده ام؟
◽️فضیلت: آیا یک نظام اخلاقی پاکیزه و قابل دفاع دارم؟ آیا به همان نظام اخلاقی (مانند صداقت، شفقت، و محبت) پایبند بوده ام؟ آیا اصول اخلاقیام را حفظ کرده ام یا باری به هر جهت ؟ آیا دروغ، خیانت، تحقیر دیگران یا فساد حتی اگر منفعتی برایم داشت را کنار گذاشتم؟
◽️اصالت و عاملیت: آیا در تصمیمات زندگی ام نقش فعالی داشتم یا زیر بار هنجارها، پیش فرض ها، نظرات و معیارهای دیگران مدفون شده ام؟ آیا زندگیام برآمده از انتخاب آگاهانه بود یا انفعال و اجبار و تقلید و تکرار؟ مثلا جرات ترک شغلی که خلاف ارزشهایم است را دارم حتی اگر جای بعدی درآمد کمتری داشته باشم. آیا فعالانه به توسعه فردی خودم برای توسعه دانش و مهارت هایم پرداخته ام برای اینکه استقلال بیشتری داشته باشم؟
شاخص دالی می شود: سال های زیسته شده ضربدر در امتیازی که از عوامل رسالت، رضایت، خدمت، عاملیت و فضیلت می گیريم. به عنوان مثال اگر من ۴۰ سالم باشد و ده سال کودکی و نوجوانی را به خاطر نداشتن اصالت و عاملیت از دست داده باشم و در بیشتر دوران زندگی ام نه حکمت معنوی داشته باشم (رسالت) و نه پایبندی به فضیلت (نظام اخلاقی) آنگاه ممکن است سال های تقویمی زندگی ام معادل ۴۰ سال باشد اما سال های زندگی تعدیل شده بر پایه شرافت بشود ۲۰ سال! یعنی بیست سال از زندگی ام را نزیسته ام.
یک توصیه کوتاه اما مهم و هیچ چیز دیگری نمی گویم: در گام اول نمی گویم بیشتر فعلا به همان اندازه که به زیبایی و سلامت خود اهمیت می دهیم از آرایش موی سر، لباس، سیکس پک، تناسب اندام، مدل ابرو، فک و گونه و باسن... به رسالت، فضیلت، اصالت، محبت، رضایت اهمیت دهیم وگرنه ۸۰ سال با زندگی با تناسب اندام خواهیم داشت بدون آن که این زندگی اصلا ارزش زیستن را داشته باشد!
@Dr_Lashkarbolouki