به سوی سماء
238 subscribers
1.83K photos
165 videos
117 files
35 links
بسم الله الرحمن الرحیم، بسم الله خیر الاسماء، بسم الله الذی لا یضر مع اسمه شیء فی الارض و لا فی السماء، و هو السمیع العلیم.

«مطالب اخلاقی، معرفتی و گهگاه هنری».
Download Telegram
Forwarded from به سوی سماء
مرحوم میرزا جواد آقا در «المراقبات» می‌فرماید: مهم‌ترین مراقبت ماه رجب، توجه و تذکر ملک داعی است.

وقتی‌که طفل به سن تحصیل رسید، باید مرتب به او تلقین کرد که شما یک استعداد علمی داری که باید با تحصیل، تغذیه شود؛ زیرا طفل مایل به بازی است و کنده شدن از بازی‌گری برای او دشوار است.

انسان‌ها طفل راه خدا هستند. باید مرتب یادآوری کنند که یک استعداد الهی دارند و باید آنرا پرورش دهند. وگرنه بازی‌های دنیا انسان را سرگرم می‌کند.

ملک داعی همان بنیهٔ الهی است، که آدمی را به ملکوت اعلی دعوت می‌نماید. باید به این شأن از وجود خویش توجه مداوم داشته باشیم. تا ندای آن‌را ادراک کنیم.

طبق برخی روایات، ملک داعی که در ماه رجب، تنها شب‌ها رخ می‌نماید. در ماه رمضان صبح و شام، در حال دعوت آدم به ملکوت عالم است.

سبب این أمر، روزهٔ روز و عبادات شب است که آدم را در أمر الهی شناور می‌نماید.

#استاد_محمود_امامی
(با تصرف و تلخیص)

#ملک_داعی
#ماه_رمضان

@sooyesama
Forwarded from به سوی سماء
هر مخلوقی در فصل شکوفایی‌اش، نیاز بیش‌تری به غذا دارد.

لذا در بهار که فصل شکوفایی گیاهان است، نیاز به غذای نباتی افزایش می‌یابد. از این روی گیاهان به آب و نور و هرچه که غذایشان است، احتیاج بیش‌تری پیدا می‌کنند.

در حالی‌که در پاییز و زمستان که فصل فسردگی و ایستایی گیاهان است، نیاز به غذا در آن‌ها کم‌تر است.

آدمی نیز در فصل شکوفایی‌اش این‌گونه است. ما دو فصل شکوفایی آدمیت داریم:
یکی رجب و شعبان و رمضان
و دیگری ذی‌قعده و ذی‌حجه و محرم.

آدم در این دو فصل شکوفایی نیازش به غذای حقیقی‌اش که توحید است، بیش‌تر است. چرا که زمینه رشد و شکوفایی آدمیتِ آدم در این ایام بیش‌تر است.

لذا در این ایام دستورات بیش‌تری از سوی شریعت وارد شده، تا در این بستر آماده، آدمیت ما رشد بیش‌تری داشته باشد.

#استاد_محمود_امامی
(ارسالی از اعضای محترم)

#فصل_شکوفایی_آدمی

@sooyesama
Forwarded from به سوی سماء
بیش‌تر لغزش‌های بشر ریشه در آن دارد که دارایی پیامبران (ص) را دارایی نمی‌شمارد. ازاین‌رو درپی دستیابی به آن بر نمی‌آید. اما امور حسی و علمی را دارایی پنداشته و همه تلاش خود را برای دست‌یابی و گسترش آن به‌کار می‌گیرد.

انسان باید بپذیرد که پیامبران (ع) یک دارایی واقعی داشتند که برتر از حس و علم است. گرچه انسان در آغاز نمی‌تواند برتری نبوت را به‌تفصیل دریابد، اما اجمالا به‌کمک عقل می‌تواند این دارایی را باور کند. اگر باور کرد آن‌گاه درپی تحصیلش بر می‌آید وگرنه دنبال آن نخواهد رفت؛ «ذَٰلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ * الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ».

ایمان به غیب همان باور به دارایی نبوتی است که پیامدهای آن عبادات ظاهری است. عبادات دستورالعمل‌هایی است که نور نبوت را در آدم شکوفا کند. اما نخست باید آن‌را باور کنیم.

اینکه حضرت سجاد (ع) در شب ۲۷ رمضان از آغاز تا انجام شب، از خداوند «تجافی از دار غرور» و «الموت» را درخواست می‌فرمود برای ما یک درس است؛ زیرا بهترین انسان در بهترین زمان، بهترین درخواست را خواهد داشت. و بهترین درخواست همین گذر از فریب دنیا و بازگشت به دامان حقیقت است که همه این‌ها با الموت [فنا] رخ می‌دهد.

ما باید در این تقاضای حضرت سجاد (ع) بیاندیشیم و از اصرار ایشان دریابیم که یک دارایی برتری درمیان است که فراتر از حس و علم است. باور این نکته کلید راهیابی به بیت نبوت خواهد بود.

#استاد_محمود_امامی

#باور_به_غیب
#تجافی_دار_غرور
#الموت

@sooyesama
Forwarded from به سوی سماء
شخصی پرسید: چگونه می‌توان به «موت اختیاری» دست یافت؟ به او گفته شد: با عبادت.

شخص سؤال‌کننده گفت: با عبادت نمی‌شود. من سال‌ها اهل عبادات بوده‌ام اما هنوز به این معنا دست نیافته‌ام.

این شخص معنای عبادت و موت اختیاری را نمی‌داند. او می‌پندارد که اگر خلع بدن نموده و از کالبد جسمانی بیرون آید، به موت اختیاری دست یافته است.

خلع بدن را با کمی ریاضت می‌توان تحصیل کرد؛ برخی مرتاضان هندی نیز از این قدرت‌ها دارند.

اگر از بدن جسمانی در آمدی، در قالب مثالی قرار می‌گیری. یعنی از یک قبر تنگ، به قبر گشاده‌تری می‌روی. در حالی‌که آدم حقیقی کسی است که از همه قبرها (حدود) بیرون آمده و در حقیقت مطلق فانی شود.

چیزی‌که عبادت به انسان می‌دهد فنای در توحید افعالی است. موت اختیاری همین است که عبد، اختیار خود را در اختیار خداوند فانی نماید.

اختیار خدا همان دستورات فقهی و اخلاقی است که در شریعت مقدس تبیین شده است.

هرکس به هر اندازه به «أمر» خدا پناهنده شد، به همان اندازه به «موت اختیاری» رسیده است. چه توانایی خلع بدن را داشته باشد و چه نداشته باشد.

البته موت اختیاری مراتب بالاتری نیز دارد، که فنای در توحید افعالی، آغاز آن‌ها است.

#استاد_محمود_امامی

#موت_اختیاری
#خلع_بدن

@sooyesama
Forwarded from به سوی سماء
سید الشهدا ع در اواخر دعای عرفه، پس از مقدمه سازی‌های فراوان، می‌فرماید:
«أسألک اللهم حاجتي التي ان اعطيتنيها لم يضرني ما منعتني، و ان منعتنيها لم ينفعني ما اعطيتني، اسألک فکاک رقبتي من النار...»؛
(خدایا از تو می‌خواهم خواسته‌ای را که اگر عطایم کنی از منع دیگر نعم ضرری نبینم. و اگر از آن منعم نمایی از دریافت دیگر نعم نفعی نبرم؛ گردنم را از آتش رها ساز)

این آتش، همان جهل و دوری از خداوند است که منشاء تمام شرور و بدیهاست. و با رفع آن همه خیرات و کمالات به بار خواهد نشست.

لذا پس از این دعا و اجابت آن، لحن امام عوض می‌شود و دعا اوج می‌گیرد. و فضا، فضای دیگری می‌شود. چراکه جهل و دوری از خدا (با تمام مراتبش) رفع می‌گردد و معرفت و قرب با تمام مراتبش، حاصل می‌شود. آنگاه زبان دعا تغییر می‌کند و حقایق توحیدی نمایان می‌گردد.

تا جائیکه برخی پنداشته‌اند بخش‌های پایانی دعا (الهی انا الفقیر فی غنای، فکیف لا یکون فقیرا فی فقری...) جزء کلام امام نیست و توسط دیگران الحاق شده است.

اما حقیقت آن است که فرازهای پایانی دعای عرفه، استجابت فرازهای قبلی آن است.

#استاد_محمود_امامی

@sooyesama
Forwarded from به سوی سماء
نقل می‌کنند که یزید پس از خطبه امام سجاد ع، اظهار پشمیانی نمود و ابن زیاد را مقصر معرفی کرد. سپس از امام ع راه‌کار توبه خواست. حضرت سجاد ع نماز غفیله را آموزش فرمود.

حضرت زینب ع، که تعجب اطرافیان را از این عمل امام دید، پیش‌قدم شد و از سبب این کار پرسید.امام ع فرمود: او توفیق توبه نخواهد یافت.

ظاهرا سببش این است که در نماز غفیله داریم: «لا اله الا انت، سبحانک انی کنت من الظالمین». و کسی‌که مملو از «من» است، هیچ‌گاه نمی‌تواند بگوید: «کنت من الظالمین».

بشر وقتی‌که پر از «من» شد، اشتباهاتش را توجیه می‌کند. و هرگز نمی‌تواند نقص و زشتی «من» را بپذیرد.

حضرت یونس ع، در ظلمات ثلاث، ندا داد: «لا اله الا انت، سبحانک انی کنت من الظالمین»، و از غم نجات یافت.

آدمی اگر نقص و فقر خود را پذیرفت، راحت می‌شود. وگرنه مدام باخودش درگیر و مغموم است.

#استاد_محمود_امامی

#ذکر_یونسی

@sooyesama
انسان اگر به‌حال خود رها شود سرکش می‌شود. یعنی از بندگی بیرون رفته و ادعای خدایی می‌کند؛ "ان الانسان لیطغی ان راه استغنی" (علق، آیه ۶).

ازاین‌رو بلاها، دردها و سختی‌های زندگی دنیا، رحمت رحیمیه خداست تا آدمی را از طغیان دور نگاه دارد. برای همین زندگی پیامبران (ع) و اولیای الهی پر از سختی و بلا بوده است.

معمولا آنها که در رفاه غرق می‌شوند خوی فرعونی‌شان بیدار می‌شود و آتش نفس‌شان شعله‌ور می‌گردد. اما آنان‌كه به بلاها دچار می‌شوند دل شکسته‌ای دارند و گاه و بیگاه خدا را می‌خوانند.

امام حسین (ع) در شب عاشورا به یاران باوفایش فرمود: خداوند منازل شریف را با تحمل مکروه به بندگانش می‌بخشد.

#استاد_محمود_امامی

#بلا
#بندگی
#تحمل_مکروه

@sooyesama
Forwarded from به سوی سماء
صفر، ماهی است که خاتم الانبیاء (ص) در آن رحلت می‌کند. ظرفی از زمان که جایگاه فقدان نبوت است. لذا نَحس و بلاخیز است. هر جایگاهی که فاقد روح نبوت باشد، نحس و بلاخیز است.

البته زمان و مکان، به خودی خود، نه نحس‌اند و نه سعد. اما اتفاق‌هایی که در آنها روی می‌دهد بدان‌ها رنگ می‌دهد و سبب نحسی یا سعدی آن‌دو می‌گردد. مانند روز عاشورا و مکان کربلا که نقش ویژه‌ای در تربیت نفوس دارد.

ماه صفر نیز جایگاه رحلت خاتم الانبیاء (ص) است. و هرجا که روح نبوت نباشد نحس خواهد بود. اما ربیع‌الاول (که جایگاه میلاد نبی است) سعد و موجب رشد آدمی است.

اینکه پیامبر (ص) فرمود: «هرکه مرا به خروج صفر بشارت دهد، او را به بهشت بشارت می‌دهم». مراد این است که هرکس از اقامت در صفر (فقدان روح نبوت) خارج شود، وارد بهشت شده است.

حرام و مکروه، «صفر» اند؛ یعنی فاقد روح نبوت هستند، و واجب و مستحب، «ربیع» اند؛ یعنی واجد روح نبوت هستند.

#استاد_محمود_امامی

@sooyesama
Forwarded from به سوی سماء
همه مقاطع زندگی انسانهای کامل، الهی و قابل زیارت است. اما برخی مقاطع گنجایش بیشتری برای ظهور توحید داشته است.

اکنون حضرت سیدالشهدا ع را در سه مقطع مورد توجه قرار دهید: روز عرفه، روز عاشورا و روز اربعین.

در عرفه، حضرتْ یک تقاضای توحیدی والایی را مطرح می‌نماید و در فقرات دعای عرفه به نمایش می‌گذارد. این فعلا دعا و درخواست است. اما دعایی برخواسته از جان مبارک حضرت، که اقتضای وجودی اوست.

در عاشورا این دعا استجابت می‌شود و حوادثی پیش می‌آید که حضرت سیدالشهدا ع را به اوج تجلی توحیدی می‌رساند. در اینجا، آنچه پیشتر دعا بود، ظهور نموده و حضرت مظهر آن واقع شده است.

در اربعین این تجلی توحیدی به مقام ختمیت می‌رسد؛ زیرا پس از عاشورا حوادث و بلایای تلخ‌تری رخ داد که همان اسارت آل الله بود. و سر مبارک حضرت که همراه این قافله بود، ناظر این قضایا بود. لذا این ابتلائات جدید، یک تجلیات عمیق‌تری می‌آورد که همان ختم تجلی توحیدی است.

لذا زیارت ایشان در روز اربعین اهمیت ویژه‌ای دارد و از نشانه‌های مومن شناخته می‌شود. چراکه یوم اربعین روزی است که اوج توحید در حضرت نمودار شده است. لذا زیارت حضرت در این حال، آثار ویژه‌ای خواهد داشت.

اینکه بیش از بیست میلیون نفر در چنین روزی، جذب این ساحت مقدس می‌شوند بخاطر همین ختم در تجلی است که دل‌ها را شیدا نموده است.

#استاد_محمود_امامی

@sooyesama