آشنایی با یکی از بزرگان استان کرمانشاه و فعالان تراز اول #زبان_کردی و نیز کلیپ سخنان ارزشمند وی در مورد: #سنقر #استاد_عباس_بنی_عامریان و #دوستی کهن و ارزشمند مردم #سنقر و #کلیایی
کانال سنقر، اولین کانال سنقر
👇👇👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/BFj8fzwS4T3rnOF3KdHfWA
محمدعلی سلطانی(۱۳۳۶ در سرپل ذهاب، کرمانشاه)،
ناشر، خوشنویس، پژوهشگر و تاریخ نویس در زمینهٔ تاریخ، فرهنگ و ادبیات کردستان ایران و به ویژه منطقهٔ کرمانشاه است. وی همچنین مدیریت موسسه فرهنگی نشر سها را بر عهده دارد و در مراکز آموزش عالی به تدریس علوم انسانی می پردازد.
محمدعلی سلطانی در سال ۱۳۳۶ خورشیدی در سرپل ذهاب در استان کرمانشاه به دنیا آمد. خانوادهٔ وی پس از مدتی به شهر کرمانشاه آمدند و وی تحصیلات متوسطه را در کرمانشاه به پایان رساند. سلطانی در همان زمان تحصیل علوم مذهبی را نیز پی گرفت و مدتی نزد محمدطاهر هاشمی و سیدمحمد شیخالاسلام (استاد دانشگاه تهران و شیخالاسلام کردستان) به شاگردی در علوم مذهبی در ارتباط با مذهب تسنن پرداخت. محمدعلی سلطانی پس از آن برای تحصیلات دانشگاهی به تهران رفت و در آنجا در ارتباط با استادان ادبیات فارسی مانند کیوان سمیعی و کیوان قزوینی رسید و در همین ارتباطها به عرفان نیز علاقهمند شد. کیوان سمیعی بعدها اجازهٔ تنقیح و تصحیح آثار خود را به واسطهٔ این رابطه به سلطانی واگذار کرد. سلطانی تحصیلات خود را تا مقطع دکترا ادامه داد. وی در سال ۱۳۶۳ با فریبا مقصودی ازدواج کرد و هم اکنون در شهر تهران، مدیریت موسسه فرهنگی نشر سها را بر عهده دارد.
محمدعلی سلطانی در سال ۱۳۶۲ و هنگامی که ۲۶ سال داشت، نخستین پژوهش خود در حوزهٔ ادبیات کردی را با عنوان «مناجاتهای جاویدان ادب کردی» منتشر کرد. وی پس از آن پژوهشهای خود در این زمینه را ادامه داد و در سال ۱۳۶۴ نخستین مجلد از مجموعهٔ ۶ جلدی «حدیقه سلطانی: احوال و آثار شاعران برجسته کرد و کردیسرایان کرماشان از عهد تیموری تا عصر حاضر» را به چاپ سپرد. محمدطاهر هاشمی بر این مجلد نظارت کرده و بر آن مقدمه نوشته بود.
محمدعلی سلطانی به پژوهش در زمینهٔ تاریخ و جغرافیای منطقهٔ جنوب کردستان ایران و به طور مشخص منطقهٔ کرمانشاه پرداخت و در سال ۱۳۷۰ نتیجهٔ پژوهش و گردآوریهای خود را در کتابی با عنوان «جغرافیای تاریخی و تاریخ مفصل کرمانشاهان (باختران)» در سه جلد به چاپ رساند. این کتاب بار دوم در سال ۱۳۸۰ برای بار دوم و این بار در ۱۰ مجلد چاپ شد. این مجموعه از سوی جمهوری اسلامی ایران دو لوح تقدیر کتاب سال و پژوهش سال در سطح کشور و از سوی اقلیم کردستان عراق تندیس بلورین آراس دریافت کرده و تاکنون جامع ترین کتاب در زمینهٔ تاریخ منطقهٔ کرمانشاه به شمار میآید.
سلطانی همچنین در زمینهٔ تاریخ معاصر کرمانشاه نیز به گردآوری اسناد و اطلاعات دست زده و در سال ۱۳۷۸ مجموعهای را به نام «احزاب سیاسی و انجمنهای سری در کرمانشاه از فراموشخانه تا خانه سیاه: دورههای ۱ - ۵ انتخابات مجلس شورای ملی و فریادگران بر نظام دیکتاتوری از کرمانشاه» در ۲ مجلد به چاپ رساند.
کار دیگر سلطانی در زمینهٔ تاریخ معاصر کرمانشاه، انتشار کتاب «اسناد نهضت مشروطیت در کرمانشاهان از آرشیو آیتالله حاج محمدمهدی کرمانشاهی (فیض مهدوی) لیدرملیون کرمانشاهان» بوده است که در سال ۱۳۸۷ از طریق مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی دانشگاه تهران به چاپ رسید.
محمدعلی سلطانی علاوه بر پژوهش در تاریخ و ادبیات منطقهٔ جنوب کردستان ایران (کرمانشاه)، در رابطه با تاریخ مناطق دیگر کردستان نیز به پژوهش پرداخته است. در این رابطه وی به چاپ کتابهای «اوضاع سیاسی اجتماعی تاریخی ایل بارزاناسرار بارزان: به انضمام اسرار بارزان - اسماعیل اردلان - ۱۳۲۵ شمسی» (۱۳۸۴) و «نقش کردها در پاسداری از فرهنگ و تمدن ایرانی» (۱۳۸۵) مبادرت ورزیده است. وی همچنین کتاب «تاریخ جاف» اثر کریمبیگ فتاحبیک جاف را به فارسی ترجمه کرده است.
سلطانی همچنین در زمینهٔ تاریخ یارسان به پژوهش پرداخته و بررسی خود را در سال ۱۳۷۶ در کتابی با عنوان «قیام و نهضت علویان زاگرس در (همدان، کرمانشاهان، کردستان، خوزستان، آذربایجان)، یا (تاریخ تحلیلی اهل حق)» در ۲ مجلد به چاپ رساند. کتاب اخیر به زبانهای کردی سورانی و ترکی استانبولی ترجمه شده است
محمدعلی سلطانی در زمینهٔ خوشنویسی نیز به تحقیق پرداخته و همچنین در این زمینه در ارتباط با مرتضی نجومی به فراگیری خوشنویسی پرداخت. سلطانی دو مجموعه از آثار نجومی با نامهای «کیمیای هستی» و «سحر مبین» شامل آثار وی در زمینهٔ خوشنویسی و تذهیب را جمعآوری کرده و بر آنها مقدمه نوشته است. وی همچنین مدتی عضو
کانال سنقر، اولین کانال سنقر
👇👇👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/BFj8fzwS4T3rnOF3KdHfWA
محمدعلی سلطانی(۱۳۳۶ در سرپل ذهاب، کرمانشاه)،
ناشر، خوشنویس، پژوهشگر و تاریخ نویس در زمینهٔ تاریخ، فرهنگ و ادبیات کردستان ایران و به ویژه منطقهٔ کرمانشاه است. وی همچنین مدیریت موسسه فرهنگی نشر سها را بر عهده دارد و در مراکز آموزش عالی به تدریس علوم انسانی می پردازد.
محمدعلی سلطانی در سال ۱۳۳۶ خورشیدی در سرپل ذهاب در استان کرمانشاه به دنیا آمد. خانوادهٔ وی پس از مدتی به شهر کرمانشاه آمدند و وی تحصیلات متوسطه را در کرمانشاه به پایان رساند. سلطانی در همان زمان تحصیل علوم مذهبی را نیز پی گرفت و مدتی نزد محمدطاهر هاشمی و سیدمحمد شیخالاسلام (استاد دانشگاه تهران و شیخالاسلام کردستان) به شاگردی در علوم مذهبی در ارتباط با مذهب تسنن پرداخت. محمدعلی سلطانی پس از آن برای تحصیلات دانشگاهی به تهران رفت و در آنجا در ارتباط با استادان ادبیات فارسی مانند کیوان سمیعی و کیوان قزوینی رسید و در همین ارتباطها به عرفان نیز علاقهمند شد. کیوان سمیعی بعدها اجازهٔ تنقیح و تصحیح آثار خود را به واسطهٔ این رابطه به سلطانی واگذار کرد. سلطانی تحصیلات خود را تا مقطع دکترا ادامه داد. وی در سال ۱۳۶۳ با فریبا مقصودی ازدواج کرد و هم اکنون در شهر تهران، مدیریت موسسه فرهنگی نشر سها را بر عهده دارد.
محمدعلی سلطانی در سال ۱۳۶۲ و هنگامی که ۲۶ سال داشت، نخستین پژوهش خود در حوزهٔ ادبیات کردی را با عنوان «مناجاتهای جاویدان ادب کردی» منتشر کرد. وی پس از آن پژوهشهای خود در این زمینه را ادامه داد و در سال ۱۳۶۴ نخستین مجلد از مجموعهٔ ۶ جلدی «حدیقه سلطانی: احوال و آثار شاعران برجسته کرد و کردیسرایان کرماشان از عهد تیموری تا عصر حاضر» را به چاپ سپرد. محمدطاهر هاشمی بر این مجلد نظارت کرده و بر آن مقدمه نوشته بود.
محمدعلی سلطانی به پژوهش در زمینهٔ تاریخ و جغرافیای منطقهٔ جنوب کردستان ایران و به طور مشخص منطقهٔ کرمانشاه پرداخت و در سال ۱۳۷۰ نتیجهٔ پژوهش و گردآوریهای خود را در کتابی با عنوان «جغرافیای تاریخی و تاریخ مفصل کرمانشاهان (باختران)» در سه جلد به چاپ رساند. این کتاب بار دوم در سال ۱۳۸۰ برای بار دوم و این بار در ۱۰ مجلد چاپ شد. این مجموعه از سوی جمهوری اسلامی ایران دو لوح تقدیر کتاب سال و پژوهش سال در سطح کشور و از سوی اقلیم کردستان عراق تندیس بلورین آراس دریافت کرده و تاکنون جامع ترین کتاب در زمینهٔ تاریخ منطقهٔ کرمانشاه به شمار میآید.
سلطانی همچنین در زمینهٔ تاریخ معاصر کرمانشاه نیز به گردآوری اسناد و اطلاعات دست زده و در سال ۱۳۷۸ مجموعهای را به نام «احزاب سیاسی و انجمنهای سری در کرمانشاه از فراموشخانه تا خانه سیاه: دورههای ۱ - ۵ انتخابات مجلس شورای ملی و فریادگران بر نظام دیکتاتوری از کرمانشاه» در ۲ مجلد به چاپ رساند.
کار دیگر سلطانی در زمینهٔ تاریخ معاصر کرمانشاه، انتشار کتاب «اسناد نهضت مشروطیت در کرمانشاهان از آرشیو آیتالله حاج محمدمهدی کرمانشاهی (فیض مهدوی) لیدرملیون کرمانشاهان» بوده است که در سال ۱۳۸۷ از طریق مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی دانشگاه تهران به چاپ رسید.
محمدعلی سلطانی علاوه بر پژوهش در تاریخ و ادبیات منطقهٔ جنوب کردستان ایران (کرمانشاه)، در رابطه با تاریخ مناطق دیگر کردستان نیز به پژوهش پرداخته است. در این رابطه وی به چاپ کتابهای «اوضاع سیاسی اجتماعی تاریخی ایل بارزاناسرار بارزان: به انضمام اسرار بارزان - اسماعیل اردلان - ۱۳۲۵ شمسی» (۱۳۸۴) و «نقش کردها در پاسداری از فرهنگ و تمدن ایرانی» (۱۳۸۵) مبادرت ورزیده است. وی همچنین کتاب «تاریخ جاف» اثر کریمبیگ فتاحبیک جاف را به فارسی ترجمه کرده است.
سلطانی همچنین در زمینهٔ تاریخ یارسان به پژوهش پرداخته و بررسی خود را در سال ۱۳۷۶ در کتابی با عنوان «قیام و نهضت علویان زاگرس در (همدان، کرمانشاهان، کردستان، خوزستان، آذربایجان)، یا (تاریخ تحلیلی اهل حق)» در ۲ مجلد به چاپ رساند. کتاب اخیر به زبانهای کردی سورانی و ترکی استانبولی ترجمه شده است
محمدعلی سلطانی در زمینهٔ خوشنویسی نیز به تحقیق پرداخته و همچنین در این زمینه در ارتباط با مرتضی نجومی به فراگیری خوشنویسی پرداخت. سلطانی دو مجموعه از آثار نجومی با نامهای «کیمیای هستی» و «سحر مبین» شامل آثار وی در زمینهٔ خوشنویسی و تذهیب را جمعآوری کرده و بر آنها مقدمه نوشته است. وی همچنین مدتی عضو
Telegram
سنقر
کانال سنقر:
@sonqoriha 👈
دوست دارم کفنم پرچم ایران باشد
شهرستان سنقروکلیایی در شمال شرقی استان کرمانشاه از مناطق زیبای ایران عزیز ماست. مردم این خطه به زبان های کردی و ترکی و فارسی تکلم میکنند. قدمت شهر سنقر به دوران سلجوقیان بازمیگردد.
@Sonqorvatan
@sonqoriha 👈
دوست دارم کفنم پرچم ایران باشد
شهرستان سنقروکلیایی در شمال شرقی استان کرمانشاه از مناطق زیبای ایران عزیز ماست. مردم این خطه به زبان های کردی و ترکی و فارسی تکلم میکنند. قدمت شهر سنقر به دوران سلجوقیان بازمیگردد.
@Sonqorvatan
روز جهانی #زبان_مادری
را به فعالان حفظ زبان مادری، در جای جای ایران اسلامی، تبریک عرض میکنیم.
@SONQORIHA
را به فعالان حفظ زبان مادری، در جای جای ایران اسلامی، تبریک عرض میکنیم.
@SONQORIHA
قیمت بلیط: نفری 3000 تومان
برای حمایت از #زبان_مادری ، به تماشای این تئاتر طنز، خواهیم آمد.
@SONQORIHA 🌻
محل و زمان تهیه بلیط: 👇👇👇
برای حمایت از #زبان_مادری ، به تماشای این تئاتر طنز، خواهیم آمد.
@SONQORIHA 🌻
محل و زمان تهیه بلیط: 👇👇👇
Forwarded from سنقر،ورمزیار،کلیایی،کیونانات
قیمت بلیط: نفری 3000 تومان
برای حمایت از #زبان_مادری ، به تماشای این تئاتر طنز، خواهیم آمد.
@SONQORIHA 🌻
محل و زمان تهیه بلیط: 👇👇👇
برای حمایت از #زبان_مادری ، به تماشای این تئاتر طنز، خواهیم آمد.
@SONQORIHA 🌻
محل و زمان تهیه بلیط: 👇👇👇
#امشب
نمایش خل سؤزی به زبان ترکی
برای حمایت از #زبان_مادری ، به تماشای این تئاتر طنز، خواهیم آمد.
@SONQORIHA 🎭
نمایش خل سؤزی به زبان ترکی
برای حمایت از #زبان_مادری ، به تماشای این تئاتر طنز، خواهیم آمد.
@SONQORIHA 🎭
Forwarded from فرهنگ، ادب و زبان - زنجان / زنگان - تورک دیل اوجاغی
0814_Dil_Bele_Oxu_Bele_Yaz_Ali_Mehemmed.pdf
3.5 MB
🔷 کیتاب: #تورک_دیل اؤیرهتیمی - PDF فایلی / کتاب آموزش زبان ترکی
📚 #بئله_اوخو_بئله_یاز
(نگاهی تازه به #گرامر و شیوه نگارش #زبان_ترکی)
#محمد_بیانی #علی، #تبریز : #اختر، 1391.
@TDOzengan
📚 #بئله_اوخو_بئله_یاز
(نگاهی تازه به #گرامر و شیوه نگارش #زبان_ترکی)
#محمد_بیانی #علی، #تبریز : #اختر، 1391.
@TDOzengan
Forwarded from کلیایی نیوز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥👆اینجا مراسم جشن و شادی در مریوان با حضور مجری #سنقری
(اقبال واحدی)
پخش از شبکه یک سیما
📌#سنقروکلیایی با این ظرفیت فرهنگی و مردمان خون گرم چه در #شهر و چه در #روستاها چرا نباید یک کنسرت موسیقی محلی به صورت برنامه ریزی شده در شهرستان اجرا شود؟؟؟!
👈مردم به #شاد بودن هم نیاز دارند
🔻خیابان های شهر و روستا فقط جای خواندن #اعلامیه ترحیم و #بنر برخی از مسئولین نیست مقداری هم شادی نیاز دارد(غم جای خود،شادی هم جای خود)
#هویت
#اصالت
#زبان_کردی
#زبان_ترکی
#سنقروکلیایی
💢کلیایی نیوز(رسانه بی حزب سنقر)
💯جهت دریافت آخرین اخبار شهرستان سنقر به جمع سنقری ها بپیوندید👇👇
https://telegram.me/joinchat/AAAAAEJ6BOAckoTWcZVZRg
(اقبال واحدی)
پخش از شبکه یک سیما
📌#سنقروکلیایی با این ظرفیت فرهنگی و مردمان خون گرم چه در #شهر و چه در #روستاها چرا نباید یک کنسرت موسیقی محلی به صورت برنامه ریزی شده در شهرستان اجرا شود؟؟؟!
👈مردم به #شاد بودن هم نیاز دارند
🔻خیابان های شهر و روستا فقط جای خواندن #اعلامیه ترحیم و #بنر برخی از مسئولین نیست مقداری هم شادی نیاز دارد(غم جای خود،شادی هم جای خود)
#هویت
#اصالت
#زبان_کردی
#زبان_ترکی
#سنقروکلیایی
💢کلیایی نیوز(رسانه بی حزب سنقر)
💯جهت دریافت آخرین اخبار شهرستان سنقر به جمع سنقری ها بپیوندید👇👇
https://telegram.me/joinchat/AAAAAEJ6BOAckoTWcZVZRg
Forwarded from کلیایی نیوز
📷روستای گره بان/استان کرمانشاه
💢معماری روستاهای سنقرکلیایی در حال تغییر و فراموشی است/راهکار های جذب گردشگر را مسئولان ما میدانند؟
📌 #معماری روستاها مانند #لباس و #زبان که نشان از اصالت و فرهنگ این مناطق است آرام آرام بی سروصدا در حال تغییر است.
#معماری_بومی
#لباس_کردی
#زبان_کردی
#زبان_ترکی
#اصالت
💢 #کلیایی_نیوز
💯 @kolyaeeinews 💯
💢معماری روستاهای سنقرکلیایی در حال تغییر و فراموشی است/راهکار های جذب گردشگر را مسئولان ما میدانند؟
📌 #معماری روستاها مانند #لباس و #زبان که نشان از اصالت و فرهنگ این مناطق است آرام آرام بی سروصدا در حال تغییر است.
#معماری_بومی
#لباس_کردی
#زبان_کردی
#زبان_ترکی
#اصالت
💢 #کلیایی_نیوز
💯 @kolyaeeinews 💯
📄برگی از تاریخ
@sonqoriha
در مقطعی از تاریخ معاصر ایران، شهرنشینی و داشتن فرهنگ مدرن به یک ارزش تبدیل شد. تا حدی که پایتختنشینان به دیگر هموطنان به دیدهی تحقیر و تمسخر مینگریستند و هر نشانهای از فرهنگهای بومی ایران را مورد تمسخر قرار میدادند. اهالی شهرهای بزرگ هم، اهالی شهرهای کوچک و روستاها را دهاتی میخواندند. و بالطبع این باور مذموم به شهرهای کوچک هم سرایت کرد.
بسیاری از ادبا، برجستهترین شخصیت ادبی معاصر ایران را استاد شهریار میدانند که صدالبته این نظر بسیار درستی است.
مرحوم شهریار در نکوهش فرهنگ غلط مذکور، شعر زیر را سرودند که در آن مقطع بسیار تاثیرگذار و جنجالی شد👇
تهران و تهرانی
(گله يک نفر سرباز آذربايجانی)
الا ای داور دانا، تو ميدانی که ايرانی
چه محنتها کشيد از دست اين تهران و تهرانی
چه طرفی بست زين جمعيت، ايران جز پريشانی
چه داند رهبری!؟ سرگشتهی صحرای نادانی
تو ای بيمارِ نادانی، چه هذيان و هدر گفتی
به رشتی کله ماهی خور، به طوسی کله خر گفتی
قمی را بد شمردی، اصفهانی را بتر گفتی
جوانمردان آذربايجان را تورک خر گفتی
ترا آتش زدند و خود بر آن آتش زدی دامن
الا تهرانيا! انصاف ميکن خر تویی يا من؟
تو اهل پايتختی، بايد اهل معرفت باشی
بفکر آبرو و افتخار مملکت باشی
چرا بيچاره مُشدی وحشی و بی تربيت باشی
به نقص من چه خندی خود سراپا منقصت باشی
مرا اين بس که ميدانم تميز دوست از دشمن
الا تهرانيا انصاف میکن خر تويی يا من
تو از اين کنج شيرکِشخانه و دکان سيرابی
بجز بدمستی و لاتی و الواطی چه دريابی
بگاه ادعا گوئی که ديپلم داری از لندن!
الا تهرانيا انصاف میکن خر تویی يا من
گمان کردم که با من همدل و همدين و همدردی
بمردی با تو پيوستم ندانستم که نامردی
چه گويم، بر سرم با ناجوانمردی چه آوردی
اگر ميخواستی، عيب #زبان هم رفع میکردی.
ولی ما را ندانستی بخود هم کيش و هم ميهن
الا تهرانيا انصاف ميکن خر تویی يا من
به شهريور مهِ پارين که طيّارات با تعجيل
فرو ميريخت چون طير ابابيلم به سر سجّيل
چه گويم، ای همه ساز تو بیقانون و هر دَمبيل
تو را يکشب نشد ساز و نوا در راديو تعطيل
ترا تنبور و تنبک بر فلک ميشد، مرا شيون
الا تهرانيا انصاف میکن خر تویی يا من
به قفقازم برادر خواند با خود، مردم قفقاز
چو در ترکيه رفتم، وه چه حرمت ديدم و اعزاز
به تهران آمدم نشناختی از دشمنانم باز
من آخر سالها سرباز #ايران بودم و جانباز
چرا پس روز و شب خوانی وافرشته اهريمن
الا تهرانيا انصاف ميکن خر تویی يا من
به دستم تا سلاحی بود راه دشمنان بستم
عدو را تا که ننشاندم بجای از پای ننشستم
به کام دشمنان آخر گرفتی تيغ از دستم
چنان پيوند بگسستی که پيوستن نيارستم
کنون تنها علی مانده است و حوضش، چشم ما روشن!
الا تهرانيا انصاف ميکن خر تویی يا من
چو استاد دغل سنگ محک بر سکهی ما زد
ترا تنها پذيرفت و مرا از امتحان وا زد
سپس در چشم تو تهران بجای مملکت جا زد
چو تهران نيز تنها ديد، با جمعی به تنها زد
تو اين درس خيانت را روان بودی و من کودن
الا تهرانيا انصاف ميکن خر تویی يا من
چه خواهد دشمنی بنياد قومی را بر اندازد
نخست آن جمع را از هم پريشان و جدا سازد
چو تنها کرد هر يک را به تنهائی بدو تازد
چنان اندازدش از پا که ديگر سر نيفرازد
تو بودی آنکه دشمن را ندانستی فريب و فن
الا تهرانيا انصاف ميکن خر تویی يا من
چرا با دوستدارانت عناد و کين و لج باشد
چرا بيچاره آذربايجان عضو فلج باشد
مگر پنداشتی ايران ز تهران تا کرج باشد
هنوز از ماست ایران را اگر روزی فرج باشد
تو گل را خار ميبينی و گلشن را همه گلخن
الا تهرانيا انصاف ميکن خر تویی يا من
ترا تا تورکِ آذربايجان بود و خراسان بود
کجا بارت بدين سنگينی و کارت بدينسان بود
چه شد کورد و لر ياغی، کزو هر مشکل آسان بود
کجا شد ايل قشقایی کزو دشمن هراسان بود
کنون اي پهلوان چونی؟ نه تيری ماند و نی جوشن
الا تهرانيا انصاف ميکن خر تویی يا من
کنون گندم نه از سمنان فراز آن نه از زنجان
نه ماهی و برنج از رشت و نی چائی از لاهيجان
از اين قحط و غلا مشکل توانی وارهاندن جان
مگر در قصه ها خوانی حديث زيره و کرمان
دگر انبانه از گندم تهی شد ديزی از بنشن
الا تهرانيا! انصاف میکن خر تویی يا من
@sonqoriha
@sonqoriha
در مقطعی از تاریخ معاصر ایران، شهرنشینی و داشتن فرهنگ مدرن به یک ارزش تبدیل شد. تا حدی که پایتختنشینان به دیگر هموطنان به دیدهی تحقیر و تمسخر مینگریستند و هر نشانهای از فرهنگهای بومی ایران را مورد تمسخر قرار میدادند. اهالی شهرهای بزرگ هم، اهالی شهرهای کوچک و روستاها را دهاتی میخواندند. و بالطبع این باور مذموم به شهرهای کوچک هم سرایت کرد.
بسیاری از ادبا، برجستهترین شخصیت ادبی معاصر ایران را استاد شهریار میدانند که صدالبته این نظر بسیار درستی است.
مرحوم شهریار در نکوهش فرهنگ غلط مذکور، شعر زیر را سرودند که در آن مقطع بسیار تاثیرگذار و جنجالی شد👇
تهران و تهرانی
(گله يک نفر سرباز آذربايجانی)
الا ای داور دانا، تو ميدانی که ايرانی
چه محنتها کشيد از دست اين تهران و تهرانی
چه طرفی بست زين جمعيت، ايران جز پريشانی
چه داند رهبری!؟ سرگشتهی صحرای نادانی
تو ای بيمارِ نادانی، چه هذيان و هدر گفتی
به رشتی کله ماهی خور، به طوسی کله خر گفتی
قمی را بد شمردی، اصفهانی را بتر گفتی
جوانمردان آذربايجان را تورک خر گفتی
ترا آتش زدند و خود بر آن آتش زدی دامن
الا تهرانيا! انصاف ميکن خر تویی يا من؟
تو اهل پايتختی، بايد اهل معرفت باشی
بفکر آبرو و افتخار مملکت باشی
چرا بيچاره مُشدی وحشی و بی تربيت باشی
به نقص من چه خندی خود سراپا منقصت باشی
مرا اين بس که ميدانم تميز دوست از دشمن
الا تهرانيا انصاف میکن خر تويی يا من
تو از اين کنج شيرکِشخانه و دکان سيرابی
بجز بدمستی و لاتی و الواطی چه دريابی
بگاه ادعا گوئی که ديپلم داری از لندن!
الا تهرانيا انصاف میکن خر تویی يا من
گمان کردم که با من همدل و همدين و همدردی
بمردی با تو پيوستم ندانستم که نامردی
چه گويم، بر سرم با ناجوانمردی چه آوردی
اگر ميخواستی، عيب #زبان هم رفع میکردی.
ولی ما را ندانستی بخود هم کيش و هم ميهن
الا تهرانيا انصاف ميکن خر تویی يا من
به شهريور مهِ پارين که طيّارات با تعجيل
فرو ميريخت چون طير ابابيلم به سر سجّيل
چه گويم، ای همه ساز تو بیقانون و هر دَمبيل
تو را يکشب نشد ساز و نوا در راديو تعطيل
ترا تنبور و تنبک بر فلک ميشد، مرا شيون
الا تهرانيا انصاف میکن خر تویی يا من
به قفقازم برادر خواند با خود، مردم قفقاز
چو در ترکيه رفتم، وه چه حرمت ديدم و اعزاز
به تهران آمدم نشناختی از دشمنانم باز
من آخر سالها سرباز #ايران بودم و جانباز
چرا پس روز و شب خوانی وافرشته اهريمن
الا تهرانيا انصاف ميکن خر تویی يا من
به دستم تا سلاحی بود راه دشمنان بستم
عدو را تا که ننشاندم بجای از پای ننشستم
به کام دشمنان آخر گرفتی تيغ از دستم
چنان پيوند بگسستی که پيوستن نيارستم
کنون تنها علی مانده است و حوضش، چشم ما روشن!
الا تهرانيا انصاف ميکن خر تویی يا من
چو استاد دغل سنگ محک بر سکهی ما زد
ترا تنها پذيرفت و مرا از امتحان وا زد
سپس در چشم تو تهران بجای مملکت جا زد
چو تهران نيز تنها ديد، با جمعی به تنها زد
تو اين درس خيانت را روان بودی و من کودن
الا تهرانيا انصاف ميکن خر تویی يا من
چه خواهد دشمنی بنياد قومی را بر اندازد
نخست آن جمع را از هم پريشان و جدا سازد
چو تنها کرد هر يک را به تنهائی بدو تازد
چنان اندازدش از پا که ديگر سر نيفرازد
تو بودی آنکه دشمن را ندانستی فريب و فن
الا تهرانيا انصاف ميکن خر تویی يا من
چرا با دوستدارانت عناد و کين و لج باشد
چرا بيچاره آذربايجان عضو فلج باشد
مگر پنداشتی ايران ز تهران تا کرج باشد
هنوز از ماست ایران را اگر روزی فرج باشد
تو گل را خار ميبينی و گلشن را همه گلخن
الا تهرانيا انصاف ميکن خر تویی يا من
ترا تا تورکِ آذربايجان بود و خراسان بود
کجا بارت بدين سنگينی و کارت بدينسان بود
چه شد کورد و لر ياغی، کزو هر مشکل آسان بود
کجا شد ايل قشقایی کزو دشمن هراسان بود
کنون اي پهلوان چونی؟ نه تيری ماند و نی جوشن
الا تهرانيا انصاف ميکن خر تویی يا من
کنون گندم نه از سمنان فراز آن نه از زنجان
نه ماهی و برنج از رشت و نی چائی از لاهيجان
از اين قحط و غلا مشکل توانی وارهاندن جان
مگر در قصه ها خوانی حديث زيره و کرمان
دگر انبانه از گندم تهی شد ديزی از بنشن
الا تهرانيا! انصاف میکن خر تویی يا من
@sonqoriha
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#شمامه
#زبان_کوردی
ویدیو در مورد شمامه!
(با تشکر از ارسال کننده محترم این مطلب آقای هادی رسولی فر)
@sonqoriha
#زبان_کوردی
ویدیو در مورد شمامه!
(با تشکر از ارسال کننده محترم این مطلب آقای هادی رسولی فر)
@sonqoriha