@soltannasir
(شهر صفد )
شهر صفد به انگلیسی safed به عبری צפת (صفت , صفد ). یکی از چهار شهر مهم مقدس اسراییل می باشد.
عده ای نام صفد (صفت ) را به معنای عطا یا وثاق می دانند .
عده ای نیز بدلیل وجود بناهای سفید رنگ در این شهر نام صفد صفت را به معنای سفید در نظر می گیرند
اگر نام صفد را به معنای سفید در نظر بگیریم احتمالا این نام باید یک نام آریایی باشد زیرا در زبان عبری صفد צפת معنی سفید را نمی دهد ,
واژه سپید در زبان اوستایی سپئتا بوده در پهلوی سپت و در پارسی سپید و در فارسی امروز به صورت سفید استعمال می شود .
همانطور که می بینید شهر صفت (صفد ) در عبری צפת (צصاد פف ,پ תت ) احتمالا نام آن از واژه پهلوی سپت گرفته شده است .
که بعد ها به دلیل شباهت واک زبانی ت و دال به یکدیگر ت ת آخر این شهر به دال تغییر استعمال در تلفظ داده است
و پ פ میانی واژه نیز در دوران سلطه اعراب بر این شهر به واک زبانی ف تغییر کاربری داده به این دلیل نام سپت امروزه صفد خوانده می شود .
البته این حدس زبانشناسی زمانی درست است که معنای صفد را سفید در نظر بگیریم
(عزیزان ان شاالله در آینده پس از تدریس عبری در دروس از عبری استفاده های اینچنینی خواهیم نمود , بنابراین دانستن عبری ولو مختصر به شما کمک زیادی در دروس آینده خواهد نمود )
شهر صفد در شمال کشور اسراییل , نزدیک مرز لبنان و نزدیک شهر طبریه و دریاچه طبریه در فلسطین اشغالی قرار دارد .
نام صفد اولین بار در کتاب داوران از مجموعه کتب تواریخ از مجموعه عهد عتیق (تنخ) آمده است .
{و یهودا با برادرش شمعون عازم شده و کنعانیانی که در صفد ساکن بودند زده آن را کاملا خراب کردند و اسم شهر حرماه نامیده شد } (داوران فصل 1 آیه 17)
صفد شهری کوهستانی می باشد و ارتفاعش از سطح دریا حدود 900 متر می باشد . از شمال غربی توسط کوهی احاطه می شود که ارتفاع آن بین 600تا 820 متر می باشد , و از شمال و شمال شرقی به کوه کنعان ختم می شود که ارتفاع آن بیش از 950متر است . در جنوب شرقی صفد منطقه کوهستانی ظاهریه بالا قرار دارد . کوه های سر به فلک کشیده غرب صفد از بلندترین کوه ها در فلسطین اشغالی می باشد .
آب و هوای صفد مدیترانه ای می باشد .
در دوران جنگ های صلیبی شهر صفد به تسخیر نیروهای صلیبی در آمد و سپس توسط مسلمین پس گرفته شد .
شاید در همین دوران شوالیه های معبد با یهودیان ساکن صفد دیدار نموده باشند ظاهرا در این دوران جامعه کوچکی از یهودیان در این شهر زندگی می نمودند .
و این یهودیان احتمالا در روش های جادوگری دستی داشته اند . و در رمز گشایی کتب جادوی منسوب به سلیمان (نه کتاب حقیقی اسرار سلیمان) با شوالیه ها همکاری نموده اند
در قرن 13 در سفاراد (اسپانیا ) موسای لئونی کتاب زوهر را نوشت که کتاب اصلی قبالیست ها تا کنون می باشد
در آن دوران اسپانیا مرکز اصلی قبالا بود .
در قرن 16 که صفد تحت تسلط امپراطوری عثمانی بوده . قبالیست های سفارادی به صفد در خاک عثمانی سفر نمودند و از آن دوران تا کنون شهر صفد به عنوان پایتخت قبالای یهود می باشد
مطمئنا یکی از علت های سفر قبالیست های سفاراد , این بوده که در شهر صفد عده ای از هم مسلکان میزراخی (شرقی ) آنان زندگی می نمودند ,
صفد یکی از شهر هایی است که کوه های مرتفع آن محل مناسبی برای سیر و سلوک قبالیست ها و ساخت معابد آنان می باشد . هرساله بسیاری از قبالیست ها از سرتاسر جهان برای زیارت به شهر صفد سفر می نمایند. و بعضا دوره های سیر و سلوکی را (نظیر اربعینات ) در این شهر می گذرانند .
#صفد
#زوهر
#صلیبی
#قبالا
#موسی_لئونی
#سفاراد
@soltannasir
🕍🕍🕍🕍🕍🕍🕍🕍🕍🕍🕍🕍
(شهر صفد )
شهر صفد به انگلیسی safed به عبری צפת (صفت , صفد ). یکی از چهار شهر مهم مقدس اسراییل می باشد.
عده ای نام صفد (صفت ) را به معنای عطا یا وثاق می دانند .
عده ای نیز بدلیل وجود بناهای سفید رنگ در این شهر نام صفد صفت را به معنای سفید در نظر می گیرند
اگر نام صفد را به معنای سفید در نظر بگیریم احتمالا این نام باید یک نام آریایی باشد زیرا در زبان عبری صفد צפת معنی سفید را نمی دهد ,
واژه سپید در زبان اوستایی سپئتا بوده در پهلوی سپت و در پارسی سپید و در فارسی امروز به صورت سفید استعمال می شود .
همانطور که می بینید شهر صفت (صفد ) در عبری צפת (צصاد פف ,پ תت ) احتمالا نام آن از واژه پهلوی سپت گرفته شده است .
که بعد ها به دلیل شباهت واک زبانی ت و دال به یکدیگر ت ת آخر این شهر به دال تغییر استعمال در تلفظ داده است
و پ פ میانی واژه نیز در دوران سلطه اعراب بر این شهر به واک زبانی ف تغییر کاربری داده به این دلیل نام سپت امروزه صفد خوانده می شود .
البته این حدس زبانشناسی زمانی درست است که معنای صفد را سفید در نظر بگیریم
(عزیزان ان شاالله در آینده پس از تدریس عبری در دروس از عبری استفاده های اینچنینی خواهیم نمود , بنابراین دانستن عبری ولو مختصر به شما کمک زیادی در دروس آینده خواهد نمود )
شهر صفد در شمال کشور اسراییل , نزدیک مرز لبنان و نزدیک شهر طبریه و دریاچه طبریه در فلسطین اشغالی قرار دارد .
نام صفد اولین بار در کتاب داوران از مجموعه کتب تواریخ از مجموعه عهد عتیق (تنخ) آمده است .
{و یهودا با برادرش شمعون عازم شده و کنعانیانی که در صفد ساکن بودند زده آن را کاملا خراب کردند و اسم شهر حرماه نامیده شد } (داوران فصل 1 آیه 17)
صفد شهری کوهستانی می باشد و ارتفاعش از سطح دریا حدود 900 متر می باشد . از شمال غربی توسط کوهی احاطه می شود که ارتفاع آن بین 600تا 820 متر می باشد , و از شمال و شمال شرقی به کوه کنعان ختم می شود که ارتفاع آن بیش از 950متر است . در جنوب شرقی صفد منطقه کوهستانی ظاهریه بالا قرار دارد . کوه های سر به فلک کشیده غرب صفد از بلندترین کوه ها در فلسطین اشغالی می باشد .
آب و هوای صفد مدیترانه ای می باشد .
در دوران جنگ های صلیبی شهر صفد به تسخیر نیروهای صلیبی در آمد و سپس توسط مسلمین پس گرفته شد .
شاید در همین دوران شوالیه های معبد با یهودیان ساکن صفد دیدار نموده باشند ظاهرا در این دوران جامعه کوچکی از یهودیان در این شهر زندگی می نمودند .
و این یهودیان احتمالا در روش های جادوگری دستی داشته اند . و در رمز گشایی کتب جادوی منسوب به سلیمان (نه کتاب حقیقی اسرار سلیمان) با شوالیه ها همکاری نموده اند
در قرن 13 در سفاراد (اسپانیا ) موسای لئونی کتاب زوهر را نوشت که کتاب اصلی قبالیست ها تا کنون می باشد
در آن دوران اسپانیا مرکز اصلی قبالا بود .
در قرن 16 که صفد تحت تسلط امپراطوری عثمانی بوده . قبالیست های سفارادی به صفد در خاک عثمانی سفر نمودند و از آن دوران تا کنون شهر صفد به عنوان پایتخت قبالای یهود می باشد
مطمئنا یکی از علت های سفر قبالیست های سفاراد , این بوده که در شهر صفد عده ای از هم مسلکان میزراخی (شرقی ) آنان زندگی می نمودند ,
صفد یکی از شهر هایی است که کوه های مرتفع آن محل مناسبی برای سیر و سلوک قبالیست ها و ساخت معابد آنان می باشد . هرساله بسیاری از قبالیست ها از سرتاسر جهان برای زیارت به شهر صفد سفر می نمایند. و بعضا دوره های سیر و سلوکی را (نظیر اربعینات ) در این شهر می گذرانند .
#صفد
#زوهر
#صلیبی
#قبالا
#موسی_لئونی
#سفاراد
@soltannasir
🕍🕍🕍🕍🕍🕍🕍🕍🕍🕍🕍🕍
@soltannasir
{ جغرافیای علوم غریبه در ایران 52}
{ روایت شفاهی علت حضور داوود(ع) و سلیمان (ع) در ایران }
{ «زوهر» و «زاهاو »}
از آنجا که پیشتر گفته شده بود که ما از حضور داوود(ع) و سلیمان(ع) در خاک جغرافیای مورد نظر به مرکزیت حیطه دریاچه ارومیه روایت شفاهی در اختیار داریم و گفته شد که مهمترین علت حضور این دو نبی الهی در آن منطقه را هنوز بازگو ننمودیم .
فقیر اکنون تصمیم بر این دارم که داستان شفاهی را نقل و سپس تا حدی شرح دهم .
بیش از چهل سال است که سران قبالای یهودی داخل و خارج از کشور از این داستان اطلاع دارند . این داستان تا آنجا که فقیر تحقیق نمودم در هیچ کتاب داخلی و خارجی چاپ نشده است . و آقایان قبالیست ها علاقه ای به فاش نمودن این داستان تاکنون نداشته اند .
بنابراین داستانی که در ادامه می خوانید . داستانی مستند به کتب چاپی و الواح و گل نوشته ها نیست . داستانی است که روایت شفاهی آن در وادی این موجودات حفظ شده است . هر چند که بخشی از اسناد این داستان در دل خاک سرزمین مقدس آذرباییجان موجود است و تنها نیاز به حفاری های گسترده دارد .
فقیر از همه خوانندگان علی الخصوص افرادی که در حیطه دشمن شناسی فعالیت دارند تقاضا دارم که این داستان را با دقت مطالعه نمایند .
زیرا راز بعضی مسائل پس از مطالعه این داستان مشخص خواهد شد .
داستان خدای «زوهر» و «زاهاو» :👇👇👇
{ در حدود هفت هزار سال پیش یعنی زمانی که هنوز حضرت آدم صفی الله توسط «الله »متعال خلق نشده بود . و زمانی که بشر پیشین یعنی بشری که پیش از خلقت آدم(ع) بر روی زمین ساکن بود . دورانی که از آن در متون اسطوره ای به عصر زرین یاد می شود . یعنی عصری که خدایان(فرومایه ) و انسان های پیشین بر روی زمین در جوار یکدیگر زندگی می نمودند .
در این دوران در حیطه جغرافیایی اطراف دریاچه ارومیه تمدنی وجود داشت . که بخش اعظم خاک مقدس آذرباییجان (اردبیل و آذرباییجان شرقی و آذرباییجان غربی ) را به همراه بخشی از استان کردستان و کرمانشاه و زنجان را در بر می گرفته است . مرکز این تمدن باستانی تپه حسنلو در شهرستان نقده در استان آذرباییجان غربی بود .(با تمدن مان ها که بعد ها در حدود سه هزار سال پیش در این منطقه حکومت داشتند اشتباه نشود ) در این دوران رهبری این تمدن باستانی بر عهده دو خدای کیمیاگر بوده است . که این دو خدای باستانی را ما به نام «زوهر » و «زاهاو» می شناسیم .
در این دوران در حیطه سرزمین میان رودان نیز تمدنی وجود داشت .( که شاید همان سومر باستانی باشد یا تمدنی که بعدها هسته اولیه تمدن سومر را تشکیل داد ) در این دوران سه تن از خدایان این تمدن یعنی خدایانی که ما آنان را امروزه با نام «مردوخ» و «انلیل» و «نرگل» می شناسیم . به دلیل بعضی دشمنی ها و اختلافات با خدای «زوهر» و «زاهاو» با سپاهی متشکل از انسان ها (انسان های پیش از آدم «ع») و سایر موجودات فرومایه (احتمالا جنیان و دیوان و پریان و یا بعضی از آنان ) که در حیطه جغرافیای میان رودان بودند . به خاک امروز آذرباییجان و تمدن باستانی آن منطقه به مرکزیت تپه حسنلو حمله نمودند . و از این دو خدای کیمیاگر و ساحر که رهبری مردمان آن تمدن را بر عهده داشتند شکست خوردند . ...}
ادامه دارد
#جغرافیا #علوم_غریبه #زوهر #زاهاو #انلیل
#مردوخ #نرگل #حسنلو #نقده
@soltannasir
☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️
{ جغرافیای علوم غریبه در ایران 52}
{ روایت شفاهی علت حضور داوود(ع) و سلیمان (ع) در ایران }
{ «زوهر» و «زاهاو »}
از آنجا که پیشتر گفته شده بود که ما از حضور داوود(ع) و سلیمان(ع) در خاک جغرافیای مورد نظر به مرکزیت حیطه دریاچه ارومیه روایت شفاهی در اختیار داریم و گفته شد که مهمترین علت حضور این دو نبی الهی در آن منطقه را هنوز بازگو ننمودیم .
فقیر اکنون تصمیم بر این دارم که داستان شفاهی را نقل و سپس تا حدی شرح دهم .
بیش از چهل سال است که سران قبالای یهودی داخل و خارج از کشور از این داستان اطلاع دارند . این داستان تا آنجا که فقیر تحقیق نمودم در هیچ کتاب داخلی و خارجی چاپ نشده است . و آقایان قبالیست ها علاقه ای به فاش نمودن این داستان تاکنون نداشته اند .
بنابراین داستانی که در ادامه می خوانید . داستانی مستند به کتب چاپی و الواح و گل نوشته ها نیست . داستانی است که روایت شفاهی آن در وادی این موجودات حفظ شده است . هر چند که بخشی از اسناد این داستان در دل خاک سرزمین مقدس آذرباییجان موجود است و تنها نیاز به حفاری های گسترده دارد .
فقیر از همه خوانندگان علی الخصوص افرادی که در حیطه دشمن شناسی فعالیت دارند تقاضا دارم که این داستان را با دقت مطالعه نمایند .
زیرا راز بعضی مسائل پس از مطالعه این داستان مشخص خواهد شد .
داستان خدای «زوهر» و «زاهاو» :👇👇👇
{ در حدود هفت هزار سال پیش یعنی زمانی که هنوز حضرت آدم صفی الله توسط «الله »متعال خلق نشده بود . و زمانی که بشر پیشین یعنی بشری که پیش از خلقت آدم(ع) بر روی زمین ساکن بود . دورانی که از آن در متون اسطوره ای به عصر زرین یاد می شود . یعنی عصری که خدایان(فرومایه ) و انسان های پیشین بر روی زمین در جوار یکدیگر زندگی می نمودند .
در این دوران در حیطه جغرافیایی اطراف دریاچه ارومیه تمدنی وجود داشت . که بخش اعظم خاک مقدس آذرباییجان (اردبیل و آذرباییجان شرقی و آذرباییجان غربی ) را به همراه بخشی از استان کردستان و کرمانشاه و زنجان را در بر می گرفته است . مرکز این تمدن باستانی تپه حسنلو در شهرستان نقده در استان آذرباییجان غربی بود .(با تمدن مان ها که بعد ها در حدود سه هزار سال پیش در این منطقه حکومت داشتند اشتباه نشود ) در این دوران رهبری این تمدن باستانی بر عهده دو خدای کیمیاگر بوده است . که این دو خدای باستانی را ما به نام «زوهر » و «زاهاو» می شناسیم .
در این دوران در حیطه سرزمین میان رودان نیز تمدنی وجود داشت .( که شاید همان سومر باستانی باشد یا تمدنی که بعدها هسته اولیه تمدن سومر را تشکیل داد ) در این دوران سه تن از خدایان این تمدن یعنی خدایانی که ما آنان را امروزه با نام «مردوخ» و «انلیل» و «نرگل» می شناسیم . به دلیل بعضی دشمنی ها و اختلافات با خدای «زوهر» و «زاهاو» با سپاهی متشکل از انسان ها (انسان های پیش از آدم «ع») و سایر موجودات فرومایه (احتمالا جنیان و دیوان و پریان و یا بعضی از آنان ) که در حیطه جغرافیای میان رودان بودند . به خاک امروز آذرباییجان و تمدن باستانی آن منطقه به مرکزیت تپه حسنلو حمله نمودند . و از این دو خدای کیمیاگر و ساحر که رهبری مردمان آن تمدن را بر عهده داشتند شکست خوردند . ...}
ادامه دارد
#جغرافیا #علوم_غریبه #زوهر #زاهاو #انلیل
#مردوخ #نرگل #حسنلو #نقده
@soltannasir
☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️
@soltannasir
{ جغرافیای علوم غریبه در ایران53}
{ «زوهر» و «زاهاو» 2}
{ ریشه شناسی واژه «زوهر»و «زاهاو»}
پیش از ادامه روایت و داستان شفاهی به ریشه شناسی و معنی نام خدایان« زوهر» و « زاهاو» می پردازیم .
واژه «زوهر» در ادبیات عبری «זהר»یا «זוהר»به صورت« zohar»تلفظ می شود . و این واژه از ریشه «ز ه ر» «זהר» به معنای« درخشنده» و «درخشندگی » می باشد .
چنانچه در ادبیات عرب نیز واژه «زهراء» از همین ریشه به معنای «درخشان »و «درخشنده روی» و «روشن» می باشد .
همچنین نام کوکب «ناهید» از آن جهت در نزد سامیان «زهره» است. که این کوکب پس از قمر درخشان ترین جرم آسمان شب است .
بنابراین «زوهر» را با کوکب «زهره » ارتباط است . و الهه «زوهر» الهه ای مونث است . که با کوکب زهره ارتباط دارد .
از سویی دیگر کوکب زهره با مسئله «ظهور» در ارتباط است . زیرا ظهور حضرت صاحب الامر (عجل الله) در روز جمعه است که به کوکب زهره منسوب است .
ضمن اینکه خود واژه «زهره» و« ظهور» نیز به واقع از یک ریشه زبانشناسانه مشترک هستند .
آشنایان با تاریخ الفبا به خوبی می دانند . که در الفبای سامی نظیر عبری و آرامی و فینیقی تعداد حروف 22 حرف می باشد .که شامل (ابجد هوز حطی کلمن سعفص قرشت ) است .
یا (אבגד הוז חטי כלמנ סעפצ קרשת ) است .
و در واقع در سیستم حروف الفبای سامی اا {عبرانی ها و کلدانی ها و آرامی ها و ...} ما فقط یک نوع «ز » داریم . و حروف« ثخذ ضظغ» در سیستم حروف عربی , بعدها اضافه شد برای آنکه سیستم تقسیم بندی و پخش اعداد 1تا 1000 بر روی الفبای عربی به شکل کامل انجام شود .
بنابراین در گذشته های دور در نزد اعراب زهراء به معنای درخشان از ریشه «ز ه ر» با «ظهور» از ریشه «ظ ه ر» به معنای ظاهر شدن یک ریشه اولیه مشترک داشته اند .
زیرا همه چیز در برابر درخشنگی نور است که ظاهر می شود یا ظهور می یابد .
و در روز در برابر درخشندگی نور خورشید همه چیز ظاهر می شود . و ظهر از آن جهت ظهر نامیده می شود . که خورشید به بالاترین ارتفاع خویش در آسمان می رسد . و درخشنده تر از هر زمانی دیگر در طول روز می باشد .
از سوی دیگر در ادبیات عرب از آن جهت به «پشت» «ظهر» «zahera» می گویند .
زیرا فرزندان از پشت انسان (صلب انسان ) ظاهر می شوند .
چنانچه حق تعالی در آیه 172 سوره اعراف می فرماید : 👇👇👇👇👇👇👇👇
{ وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ(172)
و هنگامى را كه پروردگارت از پشت فرزندان آدم ذريه آنان را برگرفت و ايشان را بر خودشان گواه ساخت كه آيا پروردگار شما نيستم گفتند چرا گواهى داديم تا مبادا روز قيامت بگوييد ما از اين [امر] غافل بوديم (172) }
نکته : عزیزان در یابند که نام« زوهر» که نام مهمترین کتاب عرفان یهودی «قبالا» است . ریشه در نام الهه مونث« زوهر» دارد.
نکته 2: ممکن است نام زهره نیز مشتق از نام الهه باستانی «زوهر» باشد . زیرا الهه زوهر نیز با کوکب زهره مرتبط است .
در افسانه های بابلی زهره نام زنی است که هاروت و ماروت را به فتنه انداخت و پس از یادگیری اسما خاص به کوکب زهره در آسمان رفت . هر چند این داستان خالی از اشکال نیست . اما اگر فرض را بر صحت بخشی از داستان بگذاریم . شاید زهره داستان هاروت و ماروت « الهه زوهر » مرتبط با جغرافیای دریاچه ارومیه بوده باشد !!!
از سویی دیگر واژه «زاهاو» در ادبیات عبرانی و آرامی باستان«זהב» و به عربی «ذهب» است . که به معنی طلا می باشد .
و اله «زاهاو» مذکر است و جز خدایان خورشید می باشد .
پیش تر گفته شد که در علم کیمیاگری فلز مس را که منسوب به کوکب زهره هست طی عملیاتی یک درجه ترقی عنصری (بر اساس طرح عناصر کیمیاگری و فلکیات قدیم) می دهند و تبدیل به طلا می نمایند که فلز منسوب به کوکب شمس است .
و الهه «زوهر» مونث است و جز الهه های کوکب «زهره» یا «ناهید» است .
و اله «زاهاو» مذکر و جز الاهان کوکب شمس است .
نکته :شاید علت اینکه سامیان به طلا« ذهب» یا «زاهاو» می گویند . ریشه در نام این خدای باستانی داشته باشد .
زیرا بسیاری از اسامی باستانی ریشه در اسطوره دارد . و اسطوره ها ریشه در حقایق .
چنانچه در تمدن میان رودان نیز نام خدای خورشید شمش به عبری و آرامی باستان {שמש}(shemesh) است . و واژه شمش طلا(shemsh) در واقع اشاره به خدای شمش و کیمیاگری وی دارد .
نکته 2: نام شمش عبرانی{שמש} در ادبیات عربی به صورت شمس در آمده است . عزیزانی که با زبان عبری آشنایی پیدا نموده اند . می دانند که حرف «ש شین »اگر نقطه بالای آن جا به جا شود به صورت «س» تلفظ می شود.
#زوهر #زاهاو #کیمیا #طلا #زهره #جغرافیا
@soltannasir
☀️🔥💧☀️🔥💧☀️🔥💧☀️🔥💧☀️🔥💧☀️🔥💧
{ جغرافیای علوم غریبه در ایران53}
{ «زوهر» و «زاهاو» 2}
{ ریشه شناسی واژه «زوهر»و «زاهاو»}
پیش از ادامه روایت و داستان شفاهی به ریشه شناسی و معنی نام خدایان« زوهر» و « زاهاو» می پردازیم .
واژه «زوهر» در ادبیات عبری «זהר»یا «זוהר»به صورت« zohar»تلفظ می شود . و این واژه از ریشه «ز ه ر» «זהר» به معنای« درخشنده» و «درخشندگی » می باشد .
چنانچه در ادبیات عرب نیز واژه «زهراء» از همین ریشه به معنای «درخشان »و «درخشنده روی» و «روشن» می باشد .
همچنین نام کوکب «ناهید» از آن جهت در نزد سامیان «زهره» است. که این کوکب پس از قمر درخشان ترین جرم آسمان شب است .
بنابراین «زوهر» را با کوکب «زهره » ارتباط است . و الهه «زوهر» الهه ای مونث است . که با کوکب زهره ارتباط دارد .
از سویی دیگر کوکب زهره با مسئله «ظهور» در ارتباط است . زیرا ظهور حضرت صاحب الامر (عجل الله) در روز جمعه است که به کوکب زهره منسوب است .
ضمن اینکه خود واژه «زهره» و« ظهور» نیز به واقع از یک ریشه زبانشناسانه مشترک هستند .
آشنایان با تاریخ الفبا به خوبی می دانند . که در الفبای سامی نظیر عبری و آرامی و فینیقی تعداد حروف 22 حرف می باشد .که شامل (ابجد هوز حطی کلمن سعفص قرشت ) است .
یا (אבגד הוז חטי כלמנ סעפצ קרשת ) است .
و در واقع در سیستم حروف الفبای سامی اا {عبرانی ها و کلدانی ها و آرامی ها و ...} ما فقط یک نوع «ز » داریم . و حروف« ثخذ ضظغ» در سیستم حروف عربی , بعدها اضافه شد برای آنکه سیستم تقسیم بندی و پخش اعداد 1تا 1000 بر روی الفبای عربی به شکل کامل انجام شود .
بنابراین در گذشته های دور در نزد اعراب زهراء به معنای درخشان از ریشه «ز ه ر» با «ظهور» از ریشه «ظ ه ر» به معنای ظاهر شدن یک ریشه اولیه مشترک داشته اند .
زیرا همه چیز در برابر درخشنگی نور است که ظاهر می شود یا ظهور می یابد .
و در روز در برابر درخشندگی نور خورشید همه چیز ظاهر می شود . و ظهر از آن جهت ظهر نامیده می شود . که خورشید به بالاترین ارتفاع خویش در آسمان می رسد . و درخشنده تر از هر زمانی دیگر در طول روز می باشد .
از سوی دیگر در ادبیات عرب از آن جهت به «پشت» «ظهر» «zahera» می گویند .
زیرا فرزندان از پشت انسان (صلب انسان ) ظاهر می شوند .
چنانچه حق تعالی در آیه 172 سوره اعراف می فرماید : 👇👇👇👇👇👇👇👇
{ وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ(172)
و هنگامى را كه پروردگارت از پشت فرزندان آدم ذريه آنان را برگرفت و ايشان را بر خودشان گواه ساخت كه آيا پروردگار شما نيستم گفتند چرا گواهى داديم تا مبادا روز قيامت بگوييد ما از اين [امر] غافل بوديم (172) }
نکته : عزیزان در یابند که نام« زوهر» که نام مهمترین کتاب عرفان یهودی «قبالا» است . ریشه در نام الهه مونث« زوهر» دارد.
نکته 2: ممکن است نام زهره نیز مشتق از نام الهه باستانی «زوهر» باشد . زیرا الهه زوهر نیز با کوکب زهره مرتبط است .
در افسانه های بابلی زهره نام زنی است که هاروت و ماروت را به فتنه انداخت و پس از یادگیری اسما خاص به کوکب زهره در آسمان رفت . هر چند این داستان خالی از اشکال نیست . اما اگر فرض را بر صحت بخشی از داستان بگذاریم . شاید زهره داستان هاروت و ماروت « الهه زوهر » مرتبط با جغرافیای دریاچه ارومیه بوده باشد !!!
از سویی دیگر واژه «زاهاو» در ادبیات عبرانی و آرامی باستان«זהב» و به عربی «ذهب» است . که به معنی طلا می باشد .
و اله «زاهاو» مذکر است و جز خدایان خورشید می باشد .
پیش تر گفته شد که در علم کیمیاگری فلز مس را که منسوب به کوکب زهره هست طی عملیاتی یک درجه ترقی عنصری (بر اساس طرح عناصر کیمیاگری و فلکیات قدیم) می دهند و تبدیل به طلا می نمایند که فلز منسوب به کوکب شمس است .
و الهه «زوهر» مونث است و جز الهه های کوکب «زهره» یا «ناهید» است .
و اله «زاهاو» مذکر و جز الاهان کوکب شمس است .
نکته :شاید علت اینکه سامیان به طلا« ذهب» یا «زاهاو» می گویند . ریشه در نام این خدای باستانی داشته باشد .
زیرا بسیاری از اسامی باستانی ریشه در اسطوره دارد . و اسطوره ها ریشه در حقایق .
چنانچه در تمدن میان رودان نیز نام خدای خورشید شمش به عبری و آرامی باستان {שמש}(shemesh) است . و واژه شمش طلا(shemsh) در واقع اشاره به خدای شمش و کیمیاگری وی دارد .
نکته 2: نام شمش عبرانی{שמש} در ادبیات عربی به صورت شمس در آمده است . عزیزانی که با زبان عبری آشنایی پیدا نموده اند . می دانند که حرف «ש شین »اگر نقطه بالای آن جا به جا شود به صورت «س» تلفظ می شود.
#زوهر #زاهاو #کیمیا #طلا #زهره #جغرافیا
@soltannasir
☀️🔥💧☀️🔥💧☀️🔥💧☀️🔥💧☀️🔥💧☀️🔥💧
@soltannasir
{ جغرافیای علوم غریبه در ایران 54}
{ زوهر و زاهاو3}
{ نگاهی مجدد به واژه زوهر }
نکته جالبی در باب واژه زوهر وجود دارد .
و آن اینکه این واژه با کمی تغییر در تلفظ در ایران باستان نیز رایج بوده است .
واژه «زوهر » از آن در اوستا زَاُثرَzaothra و در پهلویzavrو زوهر zohr است.
امروزه زردشتیان آن را آب «آب زور» می نامند که معنی دهش و نذر آشامیدنی و مایع را می دهد.
زوهر پیشکش یا نثاری است که به منظور تقدیس و برکت بخشی به👈« آتش» 👉
یا 👈«آب» 👉می دهند .
در آیین زرتشتی به دو نوع زوهر , یعنی
👈« آتش زوهر»👉 و 👈«آب زوهر»👉
بر می خوریم . «آتش زوهر » نثار و پیشکشی به آتش است . که پیه یا چربی و روغن برای سوختن آن می نهند .
رسم نهادن چربی حیوانی بر آتش به عنوان زوهر از 50 سال پیش در ایران منسوخ شده است .
معمولا هنگام نشاندن آتش بهرام , زوهر نثار می شود .
آتش زوهر را می توان به آتش های دیگر نیز داد . آتش واسطه رسانیدن قربانی به خدایان تمدن آریایی (هند و ایران) است . که بقایای آن به شکل دادن زوهر به آتش تا امروز پابرجا است .
(نکته : در آیین یهودیت نیز قربانی حیوانی را طی مراسم خاصی می سوزانند . و همچنین در آیین های باستانی خدایان میان رودانی نیز چنین عملی انجام می شود)
زوهر گوسپند و بز و گاو و خر و خوک نیز جایز است . در قرن های بعد از اسلام بتدریج زوهر خوک و گاو ترک شد .
زوهر همچنین در مورد گوشت قربانی که به ایزدان اهدا می شده به کار رفته است .
این رسم در میان زرتشتیان ایران بسیار رایج است . و در میان پارسیان هند نیز اثری از آن را می یابیم : گوسفندی را می کشند . و سرخ می کنند و قطعه کوچکی از آن موبد در هنگام اجرای
مراسم یزش خاص می خورد .
بخشی از آن را به فقرا می دهند و بقیه به موبد می رسد .
آب زوهر , آب تقدیس شده است . که در مراسم مذهبی مانند یسنا , ویسپرد و وندیداد از آن استفاده می شود . تهیه آب زوهر مراسم خاصی دارد و معمولا ترکیب آب با هوم , شیر و یا انار است که با دعا خوانده شده و گیاه دیگری آمیخته می شود .
در کتاب مینوی خرد یکی از تاثیرات آب زوهر نابودی حیوانات موذی دریایی ذکر شده است .
نکته : مقدس بودن آب و آتش و آیین های مربوط به آن در نزد ایرانیان سابقه ای بسیار طولانی دارد .
آیین پیشکشی زوهر آب مربوط به ایزد «اردوی سورا آناهیتا» است . . زیرا ایزد آناهیتا ایزد آب است که با کوکب زهره مرتبط است به همین دلیل این کوکب در ایران ناهید نامیده می شود .و عنصر کوکب زهره در نجوم آب است .
و زوهر آتش پیشکشی به ایزد مهر است . که ایزد کوکب خورشید است و عنصر کوکب خورشید آتش است .
آنچه اینجا برای ما اهمیت دارد این است که چرا به پیشکشی قربانی زوهر گفته می شود .
ما در روایت شفاهی داریم که مردمان تمدن باستانی ساکن در اطراف دریاچه ارومیه برای الهه «زوهر» و اله «زاهاو» قربانی می نمودند .
و الهه «زوهر» نیز الهه کوکب زهره است و با عنصر آب مرتبط است .
و اله «زاهاو » نیز اله کوکب شمس است و با عنصر آتش مرتبط است .
آیا ممکن است قربانی هایی که در دریاچه ارومیه به این دو خدای باستانی پیشکشی می شده است . باعث این شده باشد که در دیانت زرتشتی به پیشکشی به درگاه ایزدان و علی الخصوص پیشکشی آب و آتش , زوهر بگویند .
اگر تاریخ زندگانی زرتشت در حدود سه الی چهار هزار سال پیش بوده باشد. این احتمال وجود دارد .
نکته دیگر آنکه واژه زوهر به صورت زور در می آید و امروزه زرتشتیان به آب زوهر «آب زور» می گویند .
و واژه «زاهاو» در پارسی به صورت «زر» در می آید .
بنابراین دو واژه آشنا در ادبیات عامیانه مردمان ایران یعنی دو کلمه «زر» و «زور» که همواره در کنار هم بکار می رود , شاید ریشه در داستان الهه «زوهر »و اله «زهاو» داشته باشد .
{ادامه روایت شفاهی 2}
👇👇👇
{ ادامه روایت شفاهی ..... طراحی ستاره شش پر و طلسمات آن برای اولین بار توسط این دو خدای کیمیاگر { «زوهر » و «زاهاو»} انجام شد .
این دو خدای کیمیاگر در دوران سلطنت شاه فریدون افسانه ای از خدمت گزاران وی بودند . و در دانش کیمیاگری و طلسمات و افسونگری بسیار به وی کمک نمودند . ... ادامه دارد }
نکته :حکیم نظامی گنجوی در کتاب شرفنامه
در بخش رفتن اسکندر به کوه البرز بدنبال گنج فریدون آورده :👇👇
باید ساقی آن شیر شنگرف گون
که عکسش در آید به سیماب خون
به من ده که سیماب خون گشته ام
به سیماب خون ناخنی رشته ام
بر آنم من ای همت صبح خیز
که موج سخن را کنم ریز ریز
به زرین سخن گوهر آرم به چنگ
سر زیر دستان در آرم به سنگ
👈زر 👉آن👈 زور👉 و زهره کی آرد به دست
که دارای دین را کند زیر دست
در ادامه به داستان فریدون می پردازیم
#زوهر #زاهاو #زر #زور #زرتشت #جغرافیا
#علوم_غریبه
@soltannasir
☃☃☃☃☃☃☃☃☃☃☃☃☃☃
{ جغرافیای علوم غریبه در ایران 54}
{ زوهر و زاهاو3}
{ نگاهی مجدد به واژه زوهر }
نکته جالبی در باب واژه زوهر وجود دارد .
و آن اینکه این واژه با کمی تغییر در تلفظ در ایران باستان نیز رایج بوده است .
واژه «زوهر » از آن در اوستا زَاُثرَzaothra و در پهلویzavrو زوهر zohr است.
امروزه زردشتیان آن را آب «آب زور» می نامند که معنی دهش و نذر آشامیدنی و مایع را می دهد.
زوهر پیشکش یا نثاری است که به منظور تقدیس و برکت بخشی به👈« آتش» 👉
یا 👈«آب» 👉می دهند .
در آیین زرتشتی به دو نوع زوهر , یعنی
👈« آتش زوهر»👉 و 👈«آب زوهر»👉
بر می خوریم . «آتش زوهر » نثار و پیشکشی به آتش است . که پیه یا چربی و روغن برای سوختن آن می نهند .
رسم نهادن چربی حیوانی بر آتش به عنوان زوهر از 50 سال پیش در ایران منسوخ شده است .
معمولا هنگام نشاندن آتش بهرام , زوهر نثار می شود .
آتش زوهر را می توان به آتش های دیگر نیز داد . آتش واسطه رسانیدن قربانی به خدایان تمدن آریایی (هند و ایران) است . که بقایای آن به شکل دادن زوهر به آتش تا امروز پابرجا است .
(نکته : در آیین یهودیت نیز قربانی حیوانی را طی مراسم خاصی می سوزانند . و همچنین در آیین های باستانی خدایان میان رودانی نیز چنین عملی انجام می شود)
زوهر گوسپند و بز و گاو و خر و خوک نیز جایز است . در قرن های بعد از اسلام بتدریج زوهر خوک و گاو ترک شد .
زوهر همچنین در مورد گوشت قربانی که به ایزدان اهدا می شده به کار رفته است .
این رسم در میان زرتشتیان ایران بسیار رایج است . و در میان پارسیان هند نیز اثری از آن را می یابیم : گوسفندی را می کشند . و سرخ می کنند و قطعه کوچکی از آن موبد در هنگام اجرای
مراسم یزش خاص می خورد .
بخشی از آن را به فقرا می دهند و بقیه به موبد می رسد .
آب زوهر , آب تقدیس شده است . که در مراسم مذهبی مانند یسنا , ویسپرد و وندیداد از آن استفاده می شود . تهیه آب زوهر مراسم خاصی دارد و معمولا ترکیب آب با هوم , شیر و یا انار است که با دعا خوانده شده و گیاه دیگری آمیخته می شود .
در کتاب مینوی خرد یکی از تاثیرات آب زوهر نابودی حیوانات موذی دریایی ذکر شده است .
نکته : مقدس بودن آب و آتش و آیین های مربوط به آن در نزد ایرانیان سابقه ای بسیار طولانی دارد .
آیین پیشکشی زوهر آب مربوط به ایزد «اردوی سورا آناهیتا» است . . زیرا ایزد آناهیتا ایزد آب است که با کوکب زهره مرتبط است به همین دلیل این کوکب در ایران ناهید نامیده می شود .و عنصر کوکب زهره در نجوم آب است .
و زوهر آتش پیشکشی به ایزد مهر است . که ایزد کوکب خورشید است و عنصر کوکب خورشید آتش است .
آنچه اینجا برای ما اهمیت دارد این است که چرا به پیشکشی قربانی زوهر گفته می شود .
ما در روایت شفاهی داریم که مردمان تمدن باستانی ساکن در اطراف دریاچه ارومیه برای الهه «زوهر» و اله «زاهاو» قربانی می نمودند .
و الهه «زوهر» نیز الهه کوکب زهره است و با عنصر آب مرتبط است .
و اله «زاهاو » نیز اله کوکب شمس است و با عنصر آتش مرتبط است .
آیا ممکن است قربانی هایی که در دریاچه ارومیه به این دو خدای باستانی پیشکشی می شده است . باعث این شده باشد که در دیانت زرتشتی به پیشکشی به درگاه ایزدان و علی الخصوص پیشکشی آب و آتش , زوهر بگویند .
اگر تاریخ زندگانی زرتشت در حدود سه الی چهار هزار سال پیش بوده باشد. این احتمال وجود دارد .
نکته دیگر آنکه واژه زوهر به صورت زور در می آید و امروزه زرتشتیان به آب زوهر «آب زور» می گویند .
و واژه «زاهاو» در پارسی به صورت «زر» در می آید .
بنابراین دو واژه آشنا در ادبیات عامیانه مردمان ایران یعنی دو کلمه «زر» و «زور» که همواره در کنار هم بکار می رود , شاید ریشه در داستان الهه «زوهر »و اله «زهاو» داشته باشد .
{ادامه روایت شفاهی 2}
👇👇👇
{ ادامه روایت شفاهی ..... طراحی ستاره شش پر و طلسمات آن برای اولین بار توسط این دو خدای کیمیاگر { «زوهر » و «زاهاو»} انجام شد .
این دو خدای کیمیاگر در دوران سلطنت شاه فریدون افسانه ای از خدمت گزاران وی بودند . و در دانش کیمیاگری و طلسمات و افسونگری بسیار به وی کمک نمودند . ... ادامه دارد }
نکته :حکیم نظامی گنجوی در کتاب شرفنامه
در بخش رفتن اسکندر به کوه البرز بدنبال گنج فریدون آورده :👇👇
باید ساقی آن شیر شنگرف گون
که عکسش در آید به سیماب خون
به من ده که سیماب خون گشته ام
به سیماب خون ناخنی رشته ام
بر آنم من ای همت صبح خیز
که موج سخن را کنم ریز ریز
به زرین سخن گوهر آرم به چنگ
سر زیر دستان در آرم به سنگ
👈زر 👉آن👈 زور👉 و زهره کی آرد به دست
که دارای دین را کند زیر دست
در ادامه به داستان فریدون می پردازیم
#زوهر #زاهاو #زر #زور #زرتشت #جغرافیا
#علوم_غریبه
@soltannasir
☃☃☃☃☃☃☃☃☃☃☃☃☃☃