@soltannasir
{ پاسخ به سوالات 170}
{سخنی دیگر در باب پیوند اسطوره و دین 48}
{عطارد در نقش وزیر و پایان فرمانروایی شمس 44}
ادامه ...👇
اما در تفسیر روایی البرهان در ذیل تفسیر آیات 19 الی 23 سوره قاف آمده است : 👇
{ «وَجَاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ...«19»
(ترجمه : به راستی که بیهوشی مرگ فرا می رسد ...(19).
10604/1).علی بن ابراهیم گفته است : این آیه چنین : «وَجَاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ» بیهوشی حق ، به وسیلهٔ مرگ فرا می رسد، نازل شده است.
10605/*). و ابوعلی طبرسی همانند آن را روایت کرده و گفته است اصحاب ما نیز از امامان هدایت گر (ع) روایت کرده اند.
«...ذَلِكَ مَا كُنْتَ مِنْهُ تَحِيدُ ﴿۱۹﴾وَنُفِخَ فِي الصُّورِ ذَلِكَ يَوْمُ الْوَعِيدِ﴿۲۰﴾وَجَاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَهَا سَائِقٌ وَشَهِيدٌ﴿۲۱﴾لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَذَا فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ﴿۲۲﴾وَقَالَ قَرِينُهُ هَذَا مَا لَدَيَّ عَتِيدٌ ﴿۲۳﴾»
(ترجمه ..این همان چیزی است که از آن می گریختی(19) و در صور دمیده می شود ، این همان روزی است که وعده های عذاب داده شده (20) و هر کسی می آید ، با او کسی است که او را می راند و برایش شهادت می دهد(21) هر آینه تو از این غافل بودی ، ما پرده از برابرت برداشتیم و امروز چشمانت تیزبین شده است(22) همنشین او گوید : این است آن چه من آماده کرده ام. (23)
10606/1). علی بن ابراهیم گفته است : فرمایش خداوند متعال : «ذَلِكَ مَا كُنْتَ مِنْهُ تَحِيدُ»، در مورد اولی نازل شده است. و فرمایش (دیگر) خداوند متعال : «وَجَاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَهَا سَائِقٌ وَشَهِيدٌ»، یعنی علیه او شهادت می دهد و «سائق»، (👈چوپان، راننده ، حرکت دهنده) او را می راند و حرکت می دهد.
فرمایش خداوند متعال : «وَقَالَ قَرِينُهُ» منظور شیطان او است که همان دومی باشد، « هَذَا مَا لَدَيَّ عَتِيدٌ » به رفیق خود گوید : این (نتیجه های) آن چه است که من آماده کرده ام.
مؤلف گوید : و روایتی در همین رابطه در آیات قبلی همین سوره گذشته است.
10608/3). شرف الدین نجفی، به نقل از حسن بن ابی الحسن دیلمی و باسند او از جابر بن یزید روایت کرده است، که گفت : امام صادق(ع) دربارهٔ فرمایش خداوند متعال: «وَجَاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَهَا سَائِقٌ وَشَهِيدٌ»، فرمود : «سائق» ، امیرالمؤمنین (ع) است و «شهید» ، رسول خدا (ص) می باشد. }
در #تفسیر_نمونه نیز در باب تفسیر آیهٔ 21 سوره قاف « وَجَاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَهَا سَائِقٌ وَشَهِيدٌ» اینگونه آمده : 👇
{ «در آن روز هر انسانی (اعم از نیکوکار و بدکار) وارد عرصه محشر می شود، در حالی که همراه او #سوق دهنده و گواهی است» (و جائت کل نفس معها سائق و شهید).
«#سائق» او را به سوی دادگاه عدل الهی می راند، و «#شهید» بر اعمال او گواهی می دهد.
درست همچون دادگاههای این جهان که ماموری همراه شخص متهم است و شاهدی بر اعمال او، شهادت می دهد.
بعضی احتمال داده اند که «سائق»، آن کسی است که نیکوکاران را به سوی بهشت «سوق» می دهد و بدکاران را به سوی دوزخ، ولی با توجه به کلمه «شهید » (شاهد و گواه) معنی اول یعنی سوق به #دادگاه عدل الهی مناسبتر است.
در اینکه این سوق دهنده و شاهد از #فرشتگان است یا غیر آنها؟ تفسیرهای گوناگونی کرده اند.
بعضی گفته اند «سائق» #فرشته نویسنده حسنات است، و شهید فرشته نویسنده سیئات، و به این ترتیب آنها فرشتگانی هستند که در آیات گذشته اشاره شده.
از روایتی چنین استفاده می شود که سائق ، فرشته ، مرگ است و شهید پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله) اما این روایت با توجه به لحن آیات، ضعیف به نظر می رسد.
بعضی نیز گفته اند: «سائق» فرشته ای است که هر انسانی را سوق می دهد، و شهید عمل انسان است.
و نیز گفته شده «سائق» فرشته است، و «شهید» اعضای تن انسان، و یا نامه اعمال او که به گردنش آویخته می شود.
این احتمال نیز داده شده که «سائق» و «شهید» یک فرشته بیش نیست، و عطف این دو بر یکدیگر به خاطر مغایرت این دو وصف است، یعنی فرشته ای همراه او است که هم او را به دادگاه الهی سوق می دهد، و هم گواه بر اعمال او است.
ولی غالب این تفسیرها خلاف ظاهر آیه است و ظاهر آیه چنانکه غالب مفسران نیز فهمیده اند این است که دو فرشته با هر انسانی می آید یکی او را سوق میدهد و دیگری گواه اعمال او است.
ناگفته پیداست که گواهی بعضی از فرشتگان منافاتی با وجود گواهان دیگر در صحنه قیامت ندارد، گواهانی همچون انبیاء، اعضای بدن، نامه اعمال و زمان و مکانی که گناه در آنجا انجام گرفته است.
به هر حال، فرشته اول در حقیقت مانع از فرار است، و فرشته دوم مانع از انکار و به این ترتیب هر انسانی در آن روز گرفتار اعمال خویش است و راه گریزی از جزاء و کیفر آنها وجود ندارد. }
ادامه دارد...
@soltannasir
🌞🐕
{ پاسخ به سوالات 170}
{سخنی دیگر در باب پیوند اسطوره و دین 48}
{عطارد در نقش وزیر و پایان فرمانروایی شمس 44}
ادامه ...👇
اما در تفسیر روایی البرهان در ذیل تفسیر آیات 19 الی 23 سوره قاف آمده است : 👇
{ «وَجَاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ...«19»
(ترجمه : به راستی که بیهوشی مرگ فرا می رسد ...(19).
10604/1).علی بن ابراهیم گفته است : این آیه چنین : «وَجَاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ» بیهوشی حق ، به وسیلهٔ مرگ فرا می رسد، نازل شده است.
10605/*). و ابوعلی طبرسی همانند آن را روایت کرده و گفته است اصحاب ما نیز از امامان هدایت گر (ع) روایت کرده اند.
«...ذَلِكَ مَا كُنْتَ مِنْهُ تَحِيدُ ﴿۱۹﴾وَنُفِخَ فِي الصُّورِ ذَلِكَ يَوْمُ الْوَعِيدِ﴿۲۰﴾وَجَاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَهَا سَائِقٌ وَشَهِيدٌ﴿۲۱﴾لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَذَا فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ﴿۲۲﴾وَقَالَ قَرِينُهُ هَذَا مَا لَدَيَّ عَتِيدٌ ﴿۲۳﴾»
(ترجمه ..این همان چیزی است که از آن می گریختی(19) و در صور دمیده می شود ، این همان روزی است که وعده های عذاب داده شده (20) و هر کسی می آید ، با او کسی است که او را می راند و برایش شهادت می دهد(21) هر آینه تو از این غافل بودی ، ما پرده از برابرت برداشتیم و امروز چشمانت تیزبین شده است(22) همنشین او گوید : این است آن چه من آماده کرده ام. (23)
10606/1). علی بن ابراهیم گفته است : فرمایش خداوند متعال : «ذَلِكَ مَا كُنْتَ مِنْهُ تَحِيدُ»، در مورد اولی نازل شده است. و فرمایش (دیگر) خداوند متعال : «وَجَاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَهَا سَائِقٌ وَشَهِيدٌ»، یعنی علیه او شهادت می دهد و «سائق»، (👈چوپان، راننده ، حرکت دهنده) او را می راند و حرکت می دهد.
فرمایش خداوند متعال : «وَقَالَ قَرِينُهُ» منظور شیطان او است که همان دومی باشد، « هَذَا مَا لَدَيَّ عَتِيدٌ » به رفیق خود گوید : این (نتیجه های) آن چه است که من آماده کرده ام.
مؤلف گوید : و روایتی در همین رابطه در آیات قبلی همین سوره گذشته است.
10608/3). شرف الدین نجفی، به نقل از حسن بن ابی الحسن دیلمی و باسند او از جابر بن یزید روایت کرده است، که گفت : امام صادق(ع) دربارهٔ فرمایش خداوند متعال: «وَجَاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَهَا سَائِقٌ وَشَهِيدٌ»، فرمود : «سائق» ، امیرالمؤمنین (ع) است و «شهید» ، رسول خدا (ص) می باشد. }
در #تفسیر_نمونه نیز در باب تفسیر آیهٔ 21 سوره قاف « وَجَاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَهَا سَائِقٌ وَشَهِيدٌ» اینگونه آمده : 👇
{ «در آن روز هر انسانی (اعم از نیکوکار و بدکار) وارد عرصه محشر می شود، در حالی که همراه او #سوق دهنده و گواهی است» (و جائت کل نفس معها سائق و شهید).
«#سائق» او را به سوی دادگاه عدل الهی می راند، و «#شهید» بر اعمال او گواهی می دهد.
درست همچون دادگاههای این جهان که ماموری همراه شخص متهم است و شاهدی بر اعمال او، شهادت می دهد.
بعضی احتمال داده اند که «سائق»، آن کسی است که نیکوکاران را به سوی بهشت «سوق» می دهد و بدکاران را به سوی دوزخ، ولی با توجه به کلمه «شهید » (شاهد و گواه) معنی اول یعنی سوق به #دادگاه عدل الهی مناسبتر است.
در اینکه این سوق دهنده و شاهد از #فرشتگان است یا غیر آنها؟ تفسیرهای گوناگونی کرده اند.
بعضی گفته اند «سائق» #فرشته نویسنده حسنات است، و شهید فرشته نویسنده سیئات، و به این ترتیب آنها فرشتگانی هستند که در آیات گذشته اشاره شده.
از روایتی چنین استفاده می شود که سائق ، فرشته ، مرگ است و شهید پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله) اما این روایت با توجه به لحن آیات، ضعیف به نظر می رسد.
بعضی نیز گفته اند: «سائق» فرشته ای است که هر انسانی را سوق می دهد، و شهید عمل انسان است.
و نیز گفته شده «سائق» فرشته است، و «شهید» اعضای تن انسان، و یا نامه اعمال او که به گردنش آویخته می شود.
این احتمال نیز داده شده که «سائق» و «شهید» یک فرشته بیش نیست، و عطف این دو بر یکدیگر به خاطر مغایرت این دو وصف است، یعنی فرشته ای همراه او است که هم او را به دادگاه الهی سوق می دهد، و هم گواه بر اعمال او است.
ولی غالب این تفسیرها خلاف ظاهر آیه است و ظاهر آیه چنانکه غالب مفسران نیز فهمیده اند این است که دو فرشته با هر انسانی می آید یکی او را سوق میدهد و دیگری گواه اعمال او است.
ناگفته پیداست که گواهی بعضی از فرشتگان منافاتی با وجود گواهان دیگر در صحنه قیامت ندارد، گواهانی همچون انبیاء، اعضای بدن، نامه اعمال و زمان و مکانی که گناه در آنجا انجام گرفته است.
به هر حال، فرشته اول در حقیقت مانع از فرار است، و فرشته دوم مانع از انکار و به این ترتیب هر انسانی در آن روز گرفتار اعمال خویش است و راه گریزی از جزاء و کیفر آنها وجود ندارد. }
ادامه دارد...
@soltannasir
🌞🐕
@soltannasir
{ پاسخ به سوالات 171}
{سخنی دیگر در باب پیوند اسطوره و دین 49}
{عطارد در نقش وزیر و پایان فرمانروایی شمس 45}
ادامه...👇
عزیزان نظرات مفسرین را در بارهٔ «سائق» و «شهید» مشاهده نمودید. اکثر مفسرین با توجه به سیاق آیه، نظر بر این دارند که سائق و شهید دو فرشته می باشند. که یکی آدمی را به سوی دادگاه عدل الهی می راند و دیگری گواه بر اعمال وی است .
همچنین ملاحظه نمودید که بر خلاف دو فرشته رقیب و عتید که در کتب روایی شیعه احادیث متعددی در باره شان وجود دارد ؛ در باره سائق و شهید در کتب روایی شیعه، حدیث خاصی به آن شکل موجود نیست. حدیثی که سائق را #امیرالمومنین(ع) می داند و شهید را #رسول_اللّه(ص) نیز بیشتر #تأویل آیه است تا مصداق عینی سائق و شهید!
چنانچه آیت الله العظمی #مکارم_شیرازی نیز در #تفسیر_نمونه بدان اشاره نمودند.
اما طبق نظر اساتید فقیر و ظن خود فقیر ، «#سائق» و «#شهید» دو فرشته می باشند.
آنچه در نظر اول در بارهٔ این دو #فرشته می توان درک نمود این است که این دو فرشته با یکدیگر همکارند، و به این دلیل نام آنها در کنار یکدیگر ذکر شده است .
بیشتر مفسرین را نظر بر این است که سائق فرشته ای است که شخص را به سوی دادگاه می راند و شهید فرشته ای است که بر علیه وی گواهی می دهد.
اما نظر فقیر چیز دیگریست !
ابتدا به یاد بیاوریم که عمل قضاوت با برج میزان که به مثابه ترازو است. ارتباط معنا دار دارد .
حال سائق در لغت به چه معناست ?
کلمه «سائق» در ادبیات عرب همانگونه که علامه طباطبایی در المیزان فرمودند به معنای وادار کردن حیوان به حرکت است، به طوری که سائق در عقب حیوان قرار گرفته باشد ؛ و بر عکس آن کلمه قائد است که به معنای کشیدن حیوان از جلو می باشد، بنابراین در ادبیات عرب به راننده و 👈چوپان سائق می گویند.
و این معنی #چوپان برای کلمه «سائق» همان نکته است که ما با آن کار داریم !
همانگونه که چوپان، #گوسفندان را از عقب به سوی مسیر مشخص می راند و هدایت می کند.
سائق نیز اینچنین است و آدمیان را به سوی جایگاه میزان(ترازو) می راند. اما اگر سائق چنین نقشی دارد. #شهید چیست ?
«شهید» در ادبیات عرب صیغه مبالغه است از ریشه «شهد» به معنای شاهد و حاضر بودن و 👈شهادت دادن بر آنچه که وی 👈شاهد آن بوده است. و صیغه مبالغه بودن این کلمه، دلالت بر کثرت شهادت بر آنچه است که وی شاهد آن بوده است.
حال به ماجرای چوپان برگردیم. هنگامی که چوپان در عقب گله گوسفندان قرار می گیرد و آنها را به سوی مسیر مشخص سوق می دهد و می راند. معمولاً 👈سگی نیز در گله وجود دارد که در کنار است و گله را تحت نظر دارد (شهود می نماید). و اگر گوسفندی از مسیر مشخص خارج شود ؛ به صدا در می آید (شهادت می دهد به آنچه که شهود نموده) و با صدای خویش هم چوپان (سائق) را از این مسئله آگاه می نماید و هم گوسفند مربوطه به مسیر خویش باز می گردد.
در واقع می توان اینگونه گفت که آدمیان در مسیر رسیدن به دادگاه الهی به مثابه گله گوسفندانی هستند. که سائقی آنان را از عقب به سوی این دادگاه می راند. و شهیدی به مانند سگ گله آنان را تحت نظر دارد تا از مسیر مشخص خارج نشوند.
شاید در نظر اول این وجه تفسیر به نظر بعید جلوه نماید !
اما نکته ای وجود دارد. و آن این است که نام سائق و شهید در کنار یکدیگر آمده است. و این دو فرشته نیز علی القاعده به مانند فرشتگان رقیب و عتید با یکدیگر مرتبطند. اینکه ما در نظر داشته باشیم که سائق فرشتهٔ راننده به سوی دادگاه الهی است. و شهید فرشته ای است که در آن دادگاه بر علیه وی شهادت می دهد؛ بیشتر نا همگون است . زیرا بین راندن به سوی دادگاه و عمل شهادت در دادگاه تفاوت و جود دارد. در حالی که در آیه صراحتاً صحبت از آمدن سائق و شهید به همراه هر نفسی شده است. بنابراین باید بین عمل سوق دادن سائق و عمل شهادت شهید ارتباط وجود داشته باشد. و اگر سائق وی را سوق می دهد. شهید هم شاهد است که وی از مسیر منحرف نشود. اگر غیر این بود لزومی به همراهی فرشته شهید در هنگام سوق دادن به دادگاه نبود. بلکه فرشتهٔ مورد نظر می توانست در دادگاه به عنوان شهید و گواه حضور پیدا می نمود.
و اگر شخصی بگوید که وی (فرشته شهید) چون با انسان در دنیا حاضر بوده ، و شاهد اعمال انسان بوده ، به همراه وی در مسیر حضور در دادگاه الهی حرکت می نماید ! باید پرسید وی کیست که شاهد اعمال انسان بوده است ?
در آیات پیشین سخن از رقیب و عتید شده است . که شاهد اعمال انسان هستند و آنان دو فرشته هستند ! نه یک فرشته!
بنابراین با تفسیر مورد نظر برای شهید همخوانی ندارد.
اگر بگوییم که سائق همان رقیب است و شهید همان عتید است. این نیز با سیاق آیات همخوانی ندارد. زیرا از سیاق آیات قرآن مجید و عزیز اینگونه مشخص می شود که فرشته رقیب و عتید با سائق و شهید متفاوت است .
ادامه دارد ...
@soltannasir
🌞🐕
{ پاسخ به سوالات 171}
{سخنی دیگر در باب پیوند اسطوره و دین 49}
{عطارد در نقش وزیر و پایان فرمانروایی شمس 45}
ادامه...👇
عزیزان نظرات مفسرین را در بارهٔ «سائق» و «شهید» مشاهده نمودید. اکثر مفسرین با توجه به سیاق آیه، نظر بر این دارند که سائق و شهید دو فرشته می باشند. که یکی آدمی را به سوی دادگاه عدل الهی می راند و دیگری گواه بر اعمال وی است .
همچنین ملاحظه نمودید که بر خلاف دو فرشته رقیب و عتید که در کتب روایی شیعه احادیث متعددی در باره شان وجود دارد ؛ در باره سائق و شهید در کتب روایی شیعه، حدیث خاصی به آن شکل موجود نیست. حدیثی که سائق را #امیرالمومنین(ع) می داند و شهید را #رسول_اللّه(ص) نیز بیشتر #تأویل آیه است تا مصداق عینی سائق و شهید!
چنانچه آیت الله العظمی #مکارم_شیرازی نیز در #تفسیر_نمونه بدان اشاره نمودند.
اما طبق نظر اساتید فقیر و ظن خود فقیر ، «#سائق» و «#شهید» دو فرشته می باشند.
آنچه در نظر اول در بارهٔ این دو #فرشته می توان درک نمود این است که این دو فرشته با یکدیگر همکارند، و به این دلیل نام آنها در کنار یکدیگر ذکر شده است .
بیشتر مفسرین را نظر بر این است که سائق فرشته ای است که شخص را به سوی دادگاه می راند و شهید فرشته ای است که بر علیه وی گواهی می دهد.
اما نظر فقیر چیز دیگریست !
ابتدا به یاد بیاوریم که عمل قضاوت با برج میزان که به مثابه ترازو است. ارتباط معنا دار دارد .
حال سائق در لغت به چه معناست ?
کلمه «سائق» در ادبیات عرب همانگونه که علامه طباطبایی در المیزان فرمودند به معنای وادار کردن حیوان به حرکت است، به طوری که سائق در عقب حیوان قرار گرفته باشد ؛ و بر عکس آن کلمه قائد است که به معنای کشیدن حیوان از جلو می باشد، بنابراین در ادبیات عرب به راننده و 👈چوپان سائق می گویند.
و این معنی #چوپان برای کلمه «سائق» همان نکته است که ما با آن کار داریم !
همانگونه که چوپان، #گوسفندان را از عقب به سوی مسیر مشخص می راند و هدایت می کند.
سائق نیز اینچنین است و آدمیان را به سوی جایگاه میزان(ترازو) می راند. اما اگر سائق چنین نقشی دارد. #شهید چیست ?
«شهید» در ادبیات عرب صیغه مبالغه است از ریشه «شهد» به معنای شاهد و حاضر بودن و 👈شهادت دادن بر آنچه که وی 👈شاهد آن بوده است. و صیغه مبالغه بودن این کلمه، دلالت بر کثرت شهادت بر آنچه است که وی شاهد آن بوده است.
حال به ماجرای چوپان برگردیم. هنگامی که چوپان در عقب گله گوسفندان قرار می گیرد و آنها را به سوی مسیر مشخص سوق می دهد و می راند. معمولاً 👈سگی نیز در گله وجود دارد که در کنار است و گله را تحت نظر دارد (شهود می نماید). و اگر گوسفندی از مسیر مشخص خارج شود ؛ به صدا در می آید (شهادت می دهد به آنچه که شهود نموده) و با صدای خویش هم چوپان (سائق) را از این مسئله آگاه می نماید و هم گوسفند مربوطه به مسیر خویش باز می گردد.
در واقع می توان اینگونه گفت که آدمیان در مسیر رسیدن به دادگاه الهی به مثابه گله گوسفندانی هستند. که سائقی آنان را از عقب به سوی این دادگاه می راند. و شهیدی به مانند سگ گله آنان را تحت نظر دارد تا از مسیر مشخص خارج نشوند.
شاید در نظر اول این وجه تفسیر به نظر بعید جلوه نماید !
اما نکته ای وجود دارد. و آن این است که نام سائق و شهید در کنار یکدیگر آمده است. و این دو فرشته نیز علی القاعده به مانند فرشتگان رقیب و عتید با یکدیگر مرتبطند. اینکه ما در نظر داشته باشیم که سائق فرشتهٔ راننده به سوی دادگاه الهی است. و شهید فرشته ای است که در آن دادگاه بر علیه وی شهادت می دهد؛ بیشتر نا همگون است . زیرا بین راندن به سوی دادگاه و عمل شهادت در دادگاه تفاوت و جود دارد. در حالی که در آیه صراحتاً صحبت از آمدن سائق و شهید به همراه هر نفسی شده است. بنابراین باید بین عمل سوق دادن سائق و عمل شهادت شهید ارتباط وجود داشته باشد. و اگر سائق وی را سوق می دهد. شهید هم شاهد است که وی از مسیر منحرف نشود. اگر غیر این بود لزومی به همراهی فرشته شهید در هنگام سوق دادن به دادگاه نبود. بلکه فرشتهٔ مورد نظر می توانست در دادگاه به عنوان شهید و گواه حضور پیدا می نمود.
و اگر شخصی بگوید که وی (فرشته شهید) چون با انسان در دنیا حاضر بوده ، و شاهد اعمال انسان بوده ، به همراه وی در مسیر حضور در دادگاه الهی حرکت می نماید ! باید پرسید وی کیست که شاهد اعمال انسان بوده است ?
در آیات پیشین سخن از رقیب و عتید شده است . که شاهد اعمال انسان هستند و آنان دو فرشته هستند ! نه یک فرشته!
بنابراین با تفسیر مورد نظر برای شهید همخوانی ندارد.
اگر بگوییم که سائق همان رقیب است و شهید همان عتید است. این نیز با سیاق آیات همخوانی ندارد. زیرا از سیاق آیات قرآن مجید و عزیز اینگونه مشخص می شود که فرشته رقیب و عتید با سائق و شهید متفاوت است .
ادامه دارد ...
@soltannasir
🌞🐕