مهران صولتی
6.47K subscribers
126 photos
36 videos
21 files
489 links
دانش آموخته دکترای جامعه شناسی سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی

@mehran_solati : ارتباط با نویسنده

https://instagram.com/solati_mehran
Download Telegram
🔹 چرا آموزش تاریخ در برخی از حکومت‌ها حساسیت برانگیز است؟

@solati_mehran

مهران صولتی


سید جواد طباطبایی در گفت‌و‌گویی که حدود سه دهه پیش با مجله نقد و نظر انجام داد اروپای مدرن را بر خلاف تصور ما، تاریخی‌تر از ایران معرفی کرد با این استدلال که اروپایی‌ها به تاریخ گذشته خود بازگشتند و آن را در افق امروز بازخوانی کردند ولی ایرانی‌ها به رغم پیشینه تمدنی شگرف از غور در تاریخ خود غفلت کردند.

اما واقعیت این است که دانش تاریخ برای برخی از حکومت‌ها کابوس محسوب شده و تلاش می شود تا به صورت سیستماتیک مورد بی‌اعتنایی و فراموشی قرار گیرد. آموزش تاریخ در مدارس به امری ملال‌آور تبدیل شده و هر گونه خوانش متفاوت از آن با بازخواست مسئولان مواجه می‌شود. حال شاید بتوان برای این بی‌مهری هدفمند برخی از حکومت‌ها با تاریخ و آموزش آن دلایل زیر را اقامه کرد: 

تاریخ وعده‌های حاکمان و اشتباهات ملت را یادآوری می‌کند: اگر چه حکومت‌ها بر روی حافظه کوتاه مدت شهروندان حساب ویژه ای باز کرده‌اند ولی مطالعه تاریخی در سطح عمومی آن می‌تواند این محاسبه را بر هم زند. تاریخ به شهروندان می‌آموزد که به مواجهه انتقادی با کارنامه خویش پرداخته و از اشتباهات‌شان عبرت بگیرند. از همین رو خواندن تاریخ می‌تواند آن‌ها را در چهارراه حوادث به تامل واداشته و از هواداری توده وار و احساسی نسبت به یک جریان بازدارد. از سوی دیگر تاریخ به نوعی یادآوری وعده های تحقق نیافته رهبران نیز محسوب می شود. دانشی که می‌تواند بی اعتباری خیال اندیشی‌های غیرواقعی و آرمان‌های توهم آمیز را آشکار سازد.

تاریخ‌سازی فاتحان به وسیله تاریخ‌خوانی شهروندان بی اثر می شود: روایت مشهوری وجود دارد که واقعیت را به خوبی بازگو می‌کند؛ تاریخ را فاتحان می نویسند. اگر به تاریخ نویسی پهلوی‌ها نسبت به دوره قاجار و روایت تاریخی جمهوری اسلامی نسبت به دوران پهلوی نظر کنیم متوجه می‌شویم که دغدغه فاتحان بیش از روایت بی‌طرفانه از تاریخ، مشروعیت‌بخشی به خود از طریق نفی گذشته بوده است. پهلوی‌ها دوره قاجار را سراسر خوش‌گذرانی و وطن‌فروشی به تصویر کشیدند و پهلوی‌ها هم توسط بعدی‌ها حکومت‌هایی یک سره فساد، تباهی، و وابستگی معرفی شدند. این در حالی است که دسترسی شهروندان به منابع تاریخی غیر‌حکومتی چالش بزرگی برای فاتحان محسوب شده و روایت رسمی آن‌ها را بی‌اعتبار می‌کند.

نقادی تاریخ اگر جایگزین نقالی تاریخ شود می‌تواند برای حاکمان خطرناک باشد: خوانش تاریخ اگر صرفا به نقالی آن فروکاسته شود به ذکر مجموعه‌ای از حوادث مرتبط با فرادستان یعنی حاکمان تبدیل می‌شود. تاریخی که در آن نقش مردم، فرودستان و فاعلیت آن‌ها نادیده انگاشته شده است. این در حالی است که نقادی تاریخ به معنای نگاه جامعه شناختی به رویدادهای گذشته با هدف کشف منطق حاکم بر دوره‌های تاریخی و آشنایی‌زدایی از آن‌ها (کشف نظم در بی‌نظمی‌ها، و قاعده در استثناها) می‌باشد. این نگاه به تاریخ از آن‌جا که آگاهی‌دهنده و رهایی‌بخش بوده و قادر است که خواندن تاریخ را به زندگی روزمره پیوند زده و برای مسیر آینده کنش‌های جمعی چشم‌اندازهای امیدبخش ترسیم کند چندان برای برخی از حکومت‌ها مطلوب نمی‌باشد.

@solati_mehran

#تاریخ
#حکومت
#فاتحان
🔹 تفاوت های آموزش و توسعه در امریکا، ژاپن و ایران!

@solati_mehran

مهران صولتی


#اپیزود_اول: محمدرضا سرکار آرانی استاد دانشگاه ناگویای ژاپن معتقد است که در حوزه آموزش و پرورش؛ امریکایی ها به چرایی و تاکید بر من رسیده اند. ژاپنی ها به چگونگی و تاکید بر ما. ایرانی هم سرگرم چیستی و عوارض من هستند.

#اپیزود_دوم: محسن رنانی اقتصاددان توسعه معتقد است که توسعه؛ بسط سلسله مراتبی رفاه، رضایت و معنا است. امریکا در مرحله رفاه مانده، ژاپن همزمان به رفاه و رضایت رسیده و ایران در جستجوی معنا درجا زده است.

اکنون اگر این دو روایت را صائب بدانیم می توان این پرسش را مطرح کرد که چرا ایران در توسعه و آموزش در جهان امروز با فاصله زیاد پشت سر کشورهای دیگر قرار می گیرد؟

🔹 شاعرانگی به جای خردورزی: ادبیات و شعر میراث جاودان و ارزشمند ایرانیان است. گنجینه ای که از قرن ها پیش در ذهن و زبان ما جای گرفته و بنیاد تخیل ما را شکل داده است. در نگاهی ناقدانه اما باید پذیرفت که ما کمتر در تاریخ خود با توازن میان دو گانه؛ شاعرانگی- خردورزی مواجه بوده ایم. عقل در معنای محاسبه گر و علم در معنای مدرن آن مفقود بزرگ جامعه ما بوده و همین امر بر کندی فرآیند توسعه (نه رشد) موثر بوده است. به نظر می رسد تا زمانی که علم مدرن نتواند به بخش مهمی از فرهنگ عمومی مردم تبدیل شده و به جایگاه شعر و ادبیات در اذهان ایرانیان نزدیک شود کمیت توسعه در کشور ما همچنان لنگ خواهد زد.

🔹 فلسفه ای بی اعتنا به نیازهای روز: پس از آن که بنیاد فلسفه توسط غزالی فرو کوفته و کمر آن در ایران اسلامی شکست، حمله مغول هم زمینه ساز رشد تصوف و دنیا گریزی ایرانیان شد. شاید فقط بعد از جنگ های ایران و روس بود که نخبگان کشور به اهمیت نگاه به دنیا و اقتضائات  آن پی بردند آن هم البته از منظر ورود قانون اساسی و نظام اداری! پیش از آن هم فلسفه در دوران صفوی چنان تخته بند امور اخروی باقی مانده بود که حتی ملاصدرا هم به عنوان آخرین فیلسوف ایرانی از دنیاگریزی ناگزیر بود. چنین شد که برخلاف اروپا که فلسفه مسیر مدرنیته را گشود و همزمان علم، تکنولوژی و سیاست مدرن را در کنار هم نشاند، در این جا هرگز فلسفه نتوانست با نگاهی دنیوی، مسیر فهم عمیق دوران مدرن را برای ایرانیان هموار سازد.

🔹 دولت های مداخله گر معاصر: دولت های شبه مدرن و ضد مدرن در پیش و پس از انقلاب به دلیل مداخله در زیست جمعی ایرانیان و مصادره اسلامیت به نفع ایرانیت (قبل از انقلاب)، و ایرانیت به نفع اسلامیت (بعد از انقلاب) فرصت همزیستی و هم افزایی میان سه فرهنگ ایرانی، اسلامی و غربی را از مردمان این سرزمین دریغ کردند. نتیجه اما شکل گیری شهروندانی بود که با فقدان های مهم در زندگی خود روبرو شده و گاه برخوردهای واکنشی از خود نشان می دادند. این چنین است که هم تغییرات سریع قبل از انقلاب موجب احساس بی پناهی شد و هم منتفی شدن تحولات در دوران بعد از انقلاب ناامیدی به همراه آورد. احساس نارضایتی عمیق اما در هر دو دوره مشترک است.

🔹 تلاش ناکام برای کشف راه سوم: ایران در یک‌صد سال اخیر هم‌چنان میان سرمایه‌داری و سوسیالیسم سرگردان بوده است. نتیجه اما شکل گیری اقتصادی دولتی- رانتی است که مضار هر دو را دارد ولی از مزایای هیچ‌کدام مانند بخش خصوصی قدرت‌مند، تامین اجتماعی کارآمد، کاهش شکاف طبقاتی، بورژوازی ملی و دولت چابک و پاسخ‌گو برخوردار نیست. حتی احمد توکلی اقتصاد چهل سال گذشته را بدترین نوع سرمایه داری می نامد. داعیه اقتصاد اسلامی به عنوان راه سوم نیز تنها در برخی شعارهای تخیلی در عرصه سیاست‌گذاری های اقتصادی متوقف مانده و نتوانسته مدار اقتصاد دلالی، خصولتی، متورم، ضد رفاهی، غیر شفاف، ضد تولید، و بی اعتنا به فرودستان را تغییر دهد.

🔹 نکته پایانی: سرکارآرانی معتقد است که آموزش و پرورش ما بیشتر به دنبال چیستی پدیده ها و متکی بر منهایی است که  هنوز خودمحور و غیر مدرن باقی مانده اند. یعنی ما در این عرصه نه به مای جمعی ژاپن رسیده ایم و نه از فردیت منغربی برخوردار شده ایم. روشن است که این تفاوت در نحوه آموزش پیوند وثیقی با توسعه نیافتگی ما دارد.

@solati_mehran

#ژاپن
#امریکا
🔹 جامعه شناسی استقبال از همستر کامبت!

@solati_mehran

مهران صولتی


برخی هم‌چنان مشغول لمس صفحه گوشی‌شان هستند و بعضی دیگر با روش‌هایی آشنا شده اند که به راحتی می‌تواند برای‌شان سکه جمع کند. مهم اما تب فراگیری است که حتی ناآشنایان با تلگرام را به نصب این اپ ترغیب کرده است. کسانی که حاضرند رنج فیلترینگ را بر خود هموار نمایند ولی شانس‌شان برای کسب یک پول بادآورده را بیازمایند. طنزی فراگیر این‌روزها می‌گوید؛ آن‌قدری که مردم به همستر امید دارند به مسئولان امید ندارند! استقبال از این ربات اما پدیده‌ای است که می‌تواند دلالت‌های جامعه شناختی داشته و روزنه‌هایی برای شناخت جامعه ایران بگشاید. شاید با پیام‌هایی از این جنس:

اعتماد و بی‌اعتمادی چگونه ایجاد می‌شود: کارنامه تلگرام بعد از فیلترینگ در سال ۹۷ برای ایرانیان اعتمادساز بود‌ه است. این اپ به خواست حکومت برای دایر کردن دفتر خود در ایران تمکین نکرد و کوشید تا از امنیت اطلاعات کاربران حفاظت به عمل آورد. بعد از آن هم در داستان نات کوین، تلگرام توانست در پول‌سازی موفق باشد. نکته مهمی که اما برای شیوه حکم‌رانی ما اهمیت دارد این‌است که اگر چه بنای اعتماد آجر به آجر بالا می‌رود ولی تنها یک بی‌تدبیری می‌تواند آن‌را به کلی ویران نماید. تجربه بی‌اعتمادی به بورس پس از ریزش مرداد ۹۹ تاکیدی براین واقعیت است.

جامعه کوتاه‌مدت و دم‌غنیمتی: ایران در گذار تاریخی خود از گذشته تا امروز شمایلی از یک جامعه کوتاه مدت (کاتوزیان) به نمایش گذاشته است. فقدان حاکمیت قانون موجب بی‌ثباتی جامعه و پیش‌بینی ناپذیر شدن آن شده و برنامه ریزی بلند‌مدت به یک رویای دور از دسترس تبدیل شده است. بدیهی است که در این شرایط دم غنیمتی به مثابه ترجیح حال بر آینده، معیارهای خاص بر عام، و رابطه بر ضابطه به مهمترین ویژگی‌های فرهنگی ایرانیان تبدیل شده است.

دولت نفتی و درآمدهای بادآورده: مناقشه بر سر این که نفت برای کشورهایی مانند ما طلای سیاه بوده است یا بلای سیاه به نتیجه قطعی نرسیده است اما یک چیز روشن است و آن این‌که نفت تاثیر ماندگاری بر فرهنگ ایرانیان به‌جا گذاشته است. دولت نفتی به منبعی برای توزیع رانت جهت حامی‌پروری برای نظام سیاسی تبدیل شده و خواست شفافیت، کارآمدی و پاسخ‌گویی حکومت را به محاق برده است. در این میان توزیع درآمدهای بادآورده نیز به تقویت فرهنگ دلال صفتی، پشت میز نشینی و بی اعتنایی به تقویت بخش خصوصی و کارآفرین انجامیده است.

احساس بی‌قدرتی برای انجام تغییرات: زمانی که امکان سوژه‌گی به حداقل می‌رسد و یک ملت دچار احساس عمیق و مزمن بی‌قدرتی برای ایجاد تغییرات ولو اندک در مسیر بهبود زندگی خود می‌شود راه برای زندگی در لحظه‌ها و شکار فرصت‌ها هموار ‌می‌شود. این‌جاست که حتی موافقان فیلترینگ تلگرام هم به آن می‌پیوندند تا از سود محتمل حاصل از ربات همستر بهره‌مند شوند. جامعه اتمیزه شده مترصد زمانی می‌ماند تا در میانه تنگناهای معیشتی، آشفتگی‌های اقتصادی و درهم‌ریختگی‌های هنجاری مجرایی برای بهره‌مندی مادی بجوید و بر اندوخته اندک خود که بر اثر تورم لجام‌گسیخته هر روز در حال تحلیل رفتن است اندکی بیفزاید.

🔹 نکته پایانی: اقبال فزاینده به ربات همستر نشان داد که بسیاری از روایت‌ها در برابر تشعشع واقعیت‌ها رنگ می‌بازند و محو می‌شوند. به تعبیر مارکس؛ هر آن‌چه سخت و استوار است دود می‌شود و به هوا می‌رود. بر همین اساس بسیاری از مخالفت‌ها با فناوری‌های جدید هم بر اثر نیازهای شهروندان یا مسئولان به موافقت و حتی استقبال بدل می‌شوند حتی اگر پای پلیس و فتاوای شرعی هم به میان آمده باشند.

@solati_mehran

#تلگرام
#همستر
Audio
شریعتی و از خودبیگانگی مضاعف!


🔹 مهران صولتی در یادمان چهل و هفتمین سالگرد دکتر علی شریعتی به نقد نظریات او درباره از خودبیگانگی، و مباحث زیر پرداخت:

به چه معنا شریعتی دچار از خودبیگانگی مضاعف بود؟

جامعه ایران در دوران شریعتی چه مسائل اجتماعی داشت؟

شریعتی واجد چه دغدغه‌های ذهنی در روزگار خود بود؟

زمان فایل: ۳۷ دقیقه
۲۱ خرداد ۱۴۰۳

@solati_mehran

#شریعتی
#ازخودبیگانگی_مضاعف
🔹 توهم سیاسی چگونه ایجاد می شود؟

@solati_mehran

مهران صولتی


باربارا تاکمن در کتاب؛" تاریخ بی خردی! از تروا تا ویتنام" درباره نسبت میان قدرت و بی‌خردی می‌نویسد؛ " ...بی‌خردی زاده قدرت است. از تکرار مکرر گفتار لرد اکتن همه می‌دانیم که قدرت فساد می‌آورد. اما کمتر توجه داریم که قدرت بی‌خردی نیز می‌آورد، و قدرت آمرانه باعث نقض تفکر می‌شود و هر چه  اعمال قدرت افزایش یابد، احساس مسئولیت در قبال آن بیشتر رنگ می‌بازد." پس از این فراز حالا بهتر می‌توان به این پرسش پاسخ داد که توهم سیاسی چگونه ایجاد می‌شود؟ برخی از عوامل این بی‌خردی را می‌توان به شرح زیر فهرست کرد:

ایدئولوژی: اگر چه امروزه ناقدان ایدئولوژی هم پذیرفته اند که فرارسیدن عصر پایان ایدئولوژی یک سراب بوده و اکنون هیچ جامعه‌ای از حضور این سازه ذهنی خالی نیست ولی نقد عوارض ایدئولوژی‌های تمامیت خواه همواره یک ضرورت محسوب می‌شود. به ویژه ایدئولوژی‌هایی که با قدرت گره خورده و داعیه تغییر جهان و سودای تعیین مدیریت جدیدی برای آن را در سر می‌پرورانند. ایدئولوژی‌هایی از این جنس به  جای شناخت واقعیت‌های موجود و هماهنگ کردن ذهنیت با عینیت می‌کوشند تا با اصالت دادن به یک توهم خیالی بر توسن واقعیت مهار زده و آن را رام خود سازند. داستان فرو افتادن بسیاری از حکومت‌های ایدئولوژیک بلوک شرق گواهی بر این ناکامی است.

جامعه بسته: بی‌خردی ناشی از یک توهم سیاسی زمانی می‌تواند خطرناک باشد که در یک جامعه بسته عرضه شده و بدون نقادی کافی پذیرفته شود. اگر چه در جوامع دموکراتیک نیز با شواهدی از این افکار غیر طبیعی مواجه هستیم ولی وجود رسانه‌های آزاد و قدرت افکار عمومی می‌تواند از تبدیل شدن این توهمات به یک دکترین در سیاست خارجی اجتناب کند. در یک جامعه دموکراتیک اندیشه های افراطی نیز به رسمیت شناخته می‌شوند اگر چه همواره این مراقبت وجود دارد که در لایه ای از قدسیت پیچیده نشده و غیر قابل نقد نشوند. از سوی دیگر معیاری به عنوان انتخابات آزاد نیز همواره برای سنجش میزان مقبولیت این توهمات وجود دارد.

آشفتگی اجتماعی: یک تجربه جهانی به ما می‌گوید که در روزگار بی‌قدرتی سیاسی، بی‌هنجاری عمومی و ناامیدی اجتماعی فرصت برای بروز و ظهور توهمات سیاسی از همیشه فراهم‌تر است. تجربه جمهوری وایمار که به صدارت هیتلر انجامید به مثابه تابلویی پیش‌روی ماست. در چنین شرایطی یک جامعه ذره‌ای به کمک یک اراده گرایی متوهمانه بسیج می‌شود تا یک آینده خیالی را در آغوش بگیرد. شهروندان بی‌پناه و عاجز شده از ایجاد کوچک‌ترین تغییرات معنادار به کمک یک ایدئولوژی تمامیت خواه به یکدیگر می‌پیوندند تا بتوانند به اندک آرامشی کاذب در سایه یک پناهگاه ذهنی دست یابند.

🔹 نکته پایانی: در ایران کنونی که به شدت از فقدان افق های رهایی‌بخش رنج می‌برد می‌توان شواهدی از ظهور  توهمات سیاسی مبتنی بر توطئه‌اندیشی، منجی‌گرایی، خیال‌پردازی، و آینده‌فروشی را مشاهده کرد. بازاری که در ایام تبلیغات ریاست جمهوری از رونق بیشتری نیز برخوردار می‌شود. تلاش برای تقویت و تحکیم جامعه مدنی با هدف افزایش سرمایه اجتماعی می‌تواند پادزهر چنین توهمات مسمومی باشد.

سعید جلیلی نامزد ریاست جمهوری در برنامه تبلیغاتی خود می‌گوید؛ یک جهان فرصت پیش روی ماست تا عقب‌ماندگی‌های چند‌صد ساله را در چند سال جبران کنیم!

@solati_mehran

#توهمات_سیاسی
#سعید_جلیلی
Forwarded from جامعه شناسی صلح (HanifNJ)
💢 گروه جامعه شناسی حقوق انجمن جامعه‌شناسی ایران برگزار می کند:


⭕️ سمپوزیوم ملی «علیه خشونت»
| بررسی ابعاد خشونت در ایران امروز

| چهارشنبه ۲۳ خرداد ۱۴۰۳ _ آفلاین

با حضور
پژوهشگران جامعه‌شناسی،‌ حقوق، علوم سیاسی، فلسفه و روانشناسی



پادکست و چکیده مکتوب سخنرانی ها در لینک های زیر:
📍کانال جامعه شناسی حقوق
📍کانال انجمن جامعه‌شناسی ایران
📍پایگاه اینترنتی انجمن جامعه‌شناسی ایران
📍پایگاه خبری تحلیلی انصاف نیوز

@abbasnaeemi
Forwarded from جامعه شناسی صلح (HanifNJ)
💢 گروه جامعه شناسی حقوق انجمن جامعه‌شناسی ایران برگزار می کند:

⭕️ سمپوزیوم ملی «علیه خشونت»
| بررسی ابعاد خشونت در ایران امروز
| چهارشنبه ۲۳ خرداد ۱۴۰۳ _ آفلاین



با حضور و سخنرانی:


🔻سخن آغازین
مدیر علمی و اجرایی سمپوزیوم
لینک دانلود پادکست

🔻سعید معیدفر
عنوان: مسأله اجتماعی خشونت
لینک دانلود پادکست

🔻محمدمهدی مجاهدی
عنوان: بر صدر نشاندن خشونت
لینک دانلود پادکست

🔻اسمعیل خلیلی
عنوان: تکوین تاریخی خشونت در ایران معاصر، تصویری شماتیک
لینک دانلود پادکست

🔻فهیمه نظری
عنوان: خشونت و وضعیت های تروماتیک در ایران
لینک دانلود پادکست

🔻شروین وکیلی
عنوان: خشونت در سیاست ایرانشهری
لینک دانلود پادکست

🔻فاطمه گوارایی
عنوان: سعید مدنی؛ خشونت و خشونت پرهیزی
لینک دانلود پادکست

🔻عباسقلی انصاری
عنوان: تبعیض و رواداری خشونت به اتکا‌‌ی قانون
لینک دانلود پادکست

🔻امین رضا نوشین
عنوان: خشونت پرهیزی و میراث سقراطی
لینک دانلود پادکست

🔻پرنیا رضی پور
عنوان: بررسی خشونت خانگی و ابعاد آن درجامعه ایرانی
لینک دانلود پادکست

🔻آیدین ابراهیمی
عنوان: اسطوره‌زدایی از خشم در زمینه و زمانه‌ی اکنون
لینک دانلود پادکست

🔻مهران صولتی
عنوان: رمز گشایی از ابعاد خشونت حکومت و جامعه علیه یکدیگر
لینک دانلود پادکست

🔻حسین حجت پناه
عنوان: سرکوب،  من کوب و خشونت در ایران معاصر
لینک دانلود پادکست

🔻امیر زوار جلالی
عنوان: خشونت و توسل به زور در مدیریت تجمعات و تظاهرات در پرتو اسناد بین المللی
لینک دانلود پادکست

🔻ویدا یاقوتی
عنوان: تبیین رخدادهای اجتماعی-سیاسی و تاثیر آن بر خشونت در ایران
لینک دانلود پادکست

🔻منوچهر ثابتی
عنوان: خشونت
لینک دانلود پادکست

🔻سمانه سادات سرکشیکیان
عنوان: خشونت علیه کودکان
لینک دانلود پادکست

🔻فریبا نظری
عنوان: گروه‌های در معرض خشونت در ایران امروز
لینک دانلود پادکست

🔻رحیم محمدی
عنوان: تجدد و خشونت
لینک دانلود پادکست

🔻شقایق داداشی
عنوان: خشونت و تروما، وجوه رواني-اجتماعی
لینک دانلود پادکست


مدیر علمی و اجرایی سمپوزیوم
🔻عباس نعیمی جورشری
عنوان: حمله به آگورا؛ تأملی بر خشونت ساختاری و ساختار خشونت علیه حوزه عمومی
لینک دانلود پادکست


پادکست و چکیده مکتوب سخنرانی ها در لینک های زیر:
📍کانال جامعه شناسی حقوق
📍کانال انجمن جامعه‌شناسی ایران
📍پایگاه اینترنتی انجمن جامعه‌شناسی ایران
📍پایگاه خبری تحلیلی انصاف نیوز

@abbasnaeemi
Audio
⭕️ سمپوزیوم ملی «علیه خشونت»
بررسی ابعاد خشونت در ایران امروز

▫️گروه جامعه شناسی حقوق انجمن جامعه‌شناسی ایران | خرداد ۱۴۰۳


➖️عنوان سخنرانی:
رمزگشایی از ابعاد خشونت حکومت و جامعه علیه یکدیگر

➖️سخنران:
مهران صولتی
دکترای جامعه شناسی سیاسی


🔻کانال رسمی گروه جامعه‌شناسی حقوق انجمن جامعه‌شناسی ایران
🆔️@sociologyoflaw
🔹 دلایل موافقان و مخالفان شرکت در انتخابات!

@solati_mehran

مهران صولتی


انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری جامعه ایران را دوشقه کرده و گفت‌و‌گوهای فراوانی را موجب شده است. فارغ از افرادی که با رویکردی مناسکی به انتخابات می‌نگرند و همواره در آن شرکت می‌کنند این رویداد بیشتر به اختلاف نظر میان شهروندانی دامن زده است که سال ۹۶ برای آخرین بار در انتخابات شرکت کرده‌اند. اما تایید صلاحیت مسعود پزشکیان به شقاقی مجال بروز داده که در سه انتخابات پیشین پنهان مانده بود بیشتر از آن‌رو‌ که برای بسیاری عدم شرکت در آن‌ها بدیهی به نظر می‌رسید. تا این‌جای کار اما شاید بتوان دلایل موافقان و مخالفان شرکت در انتخابات آینده را به شرح زیر فهرست کرد:


چرا در انتخابات شرکت می‌کنم؟

🔺 شرکت در انتخابات به معنای باز کردن فضایی برای تنفس جامعه مدنی است.

🔺 شرکت گسترده و پیروزی متعاقب آن موجب تزریق امید و انگیزه برای تداوم فعالیت‌های سیاسی، مدنی و توسعه‌ای می‌شود.

🔺 مشارکت در انتخابات به معنای پایان دادن به احساس تحقیرشدگی ذیل حکمرانی نابلدان است.

🔺 شرکت مانع از به قدرت رسیدن توهم‌فروشان، خیال پردازان، و فرصت سوزان می‌شود.

🔺 مشارکت و پیروزی نامزد اصلاح طلبان موجب ورود متخصصان به بدنه بوروکراسی می‌شود.

🔺 شرکت در انتخابات و پیروزی پزشکیان موجب کند شدن روند پرشتاب مهاجرت نخبگان می‌شود.

🔺 مشارکت و پیروزی نامزد اصلاح‌طلبان موجب تغییر فضای سنگین جهانی منجر به تحریم علیه ایران می‌شود.

🔺  شرکت و‌ پیروزی موجب تقویت هم‌افزایی جامعه و حکومت در مسیر توسعه می‌شود.

🔺 هرگونه تحول در شیوه حکمرانی منوط به ایجاد شکاف در ساخت قدرت و حضور میانه‌روها در آن می‌باشد.

🔺 رای ندادن کنشی سلبی، انفعالی و فاقد افق‌گشایی برای آینده است و در پنج سال گذشته دستاورد ملموسی در پی نداشته است.


چرا در انتخابات شرکت نمی‌کنم؟

🔺 شرکت در انتخابات موجب مشروعیت بخشی به حکومت می‌شود.

🔺 حکومت مشارکت در انتخابات را مصادره به‌ مطلوب در راستای منافع خود می‌کند.

🔺 شرکت موجب تجدید حس فریب‌خوردگی در رای دهندگان می‌شود.

🔺 رئیس جمهور قدرت انجام تغییرات معنادار را ندارد.

🔺 سیاست‌گذاری کلان کشور در حیطه اختیارات رئیس جمهور نیست.

🔺 شرکت کردن موجب هدر رفتن خون معترضان جنبش زن، زندگی، آزادی می‌شود.

🔺 پیروزی پزشکیان موجب طولانی شدن عمر جمهوری اسلامی می‌شود.

🔺 پیروزی نامزد اصلاح طلبان موجب کاهش فشارهای جهانی بر جمهوری اسلامی می‌شود.

@solati_mehran

#انتخابات
#موافقان
#مخالفان
Forwarded from جعفر نکونام
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹 شریعتی چه چیزهایی را دید و چه چیزهایی را ندید؟

@solati_mehran

مهران صولتی


علی شریعتی را می‌توان تاثیرگذارترین روشنفکر ایران معاصر نامید. برخی او را دردمندی می‌دانند که با هنرمندی توانست خوانشی از اسلام ارائه کند که تفاوتی آشکار با قرائت روحانیان داشت، و گروهی دیگر او را انسان ناصادقی می‌انگارند که توانست با زبان سحار و نبوغ ادبی خویش مذهب را آرایش و آن‌را در یک بسته‌بندی جذاب و فریبنده به مخاطبان عمدتا جوان خود ارائه کند. کارنامه پرمناقشه شریعتی اما مشحون از نقاط قوت و ضعف است و ما در این یادداشت برآنیم که نگاهی بیفکنیم بر چیزهایی که شریعتی دید و چیزهایی که ندید:

عاملیت را دید ولی ساختار را ندید: شریعتی اراده‌گرا بود و عزم ساختن جان و جهانی نو را داشت. او از انسان‌سازی آغاز کرد تا بعد از آن جامعه ساخته شود. تاکید بر عاملیت در آموزه‌های او پررنگ و فربه است. او اگر چه آدمیان را بندی چهار زندان طبیعت، تاریخ، جامعه و خویشتن می‌دید ولی افق رهایی را به کمک اراده و ایمان روشن می‌یافت. شریعتی اما در عمل ساختارهای محدود کننده را ناچیز می‌دید و تصوری از این‌که محدودیت‌ها چگونه می‌توانند بر اراده‌ها قید و بند گذاشته و سکون و جمود را باز تولید کنند نداشت.

انقلاب را دید ولی بعد از انقلاب را ندید: شریعتی شیفته انقلاب بود و برای تحقق آن اهتمام فراوان داشت. او اگر چه انقلاب را پیش از آگاهی فاجعه می‌دانست و نوعی تحول ژرف در فکر و فرهنگ مسلمانان را مدنظر داشت ولی از آن.جا که نه یک آکادمیسین دانشگاهی بلکه یک روشنفکر انقلابی بود آموزه های‌اش آشکارا دلالت های سیاسی یافت. به رغم ارجمندی انقلاب نزد شریعتی اما او کمتر به دوران بعد از انقلاب می‌اندیشید. این که با فروکش کردن امواج اولیه نیروها چگونه بر اساس پیشینه، سازماندهی و جایگاه خود در توازن قوای سیاسی به تقسیم سهم خواهند پرداخت.

هویت را دید ولی حقیقت را ندید: شریعتی مارکسیسم را رقیب اسلام می‌دانست و توفیق اش در جذب جوانان را نگران کننده می‌یافت. به باور شریعتی خوانش‌های سیاه از تشیع، سکون و رکود را بر شیعیان تحمیل کرده بودند و او بر آن بود که با معرفی تشیع سرخ، تحول آفرین و دگرگون ساز باشد. شریعتی کوشید تا مصالح جذاب مارکسیسم را در معماری اسلام سیاسی به کار گرفته و به جوانان مسلمان هویت انقلابی ببخشد. بنابراین در رقابت با مکتب قدرتمند رقیب دغدغه شریعتی بیشتر هویت بود تا حقیقت. خوانش گزینشی از تاریخ اسلام و شخصیت‌های آن نیز در همین راستا انجام شد.

امت را دید ولی ملت را ندید: شریعتی با پیروی از سید جمال به دنبال دردهای امت اسلام بود نه ملت ایران. همین بود که در آموزه های او مسائل ایران از جمله توسعه نامتوازن، پیامدهای اصلاحات ارضی، فرمایشی شدن انتخابات، و شخصی شدن قدرت سیاسی هرگز به اندازه دغدغه‌های امت اسلام مانند اوضاع فلسطین، هجوم دین‌ستیزانه مارکسیسم، حاکمیت تشیع صفوی و از خودبیگانگی مسلمانان در قبال فرهنگ غرب پررنگ و پرتعداد نبود‌. بنابراین بیراه نیست اگر بگوییم که شریعتی بیش از ملت ایران به امت اسلام می‌اندیشید.

روحانی را دید ولی روحانیت را ندید: شریعتی ارتباط نزدیکی با برخی از روحانیان انقلابی داشت و به آینده آن‌ها خوش بین بود. هم‌چنین او با تمایز نهادن میان تاریخ اروپا و اسلام روحانیت به مثابه یک طبقه را به رسمیت نمی‌شناخت و برای آن‌ها امکانی برای رهبری آینده ایران نمی‌دید. بیژن جزنی تئوریسین چریک‌ها اما بر خلاف او دیدگاهی واقع‌ بینانه نسبت به روحانیت داشت و برای آن‌ها در آینده پساانقلابی شانس رهبری می‌دید. شریعتی اما نماند تا دوران بعد از انقلاب را ببیند که چگونه روحانیت به مثابه منسجم‌ترین گروه اجتماعی به قدرت رسید و سرنوشت ایرانیان را از سر نوشت.

@solati_mehran

#شریعتی
#روحانیت
#انقلاب
Audio
🔹 مهران صولتی در این سخنرانی دلایل خود برای شرکت در انتخابات و رای به دکتر پزشکیان را به شرح زیر فهرست می‌کند:

اهمیت بازاندیشی درباره گذشته

هم‌آیندی بحران‌های متعدد

بحران مهاجرت نخبگان

فقدان حکم‌رانی حزبی

شکاف فزاینده ملت - دولت

سونامی آسیب‌های اجتماعی

خارج شدن کشور از مدار توسعه

پایان بخشیدن به احساس تحقیر

زمان فایل: ۲۲ دقیقه
۲۹ خرداد ۱۴۰۳

@solati_mehran
🔹 توطئه اندیشی ایرانیان از کجا آمده است؟

@solati_mehran

مهران صولتی


نظریه توطئه در میان ایرانیان همواره طرفدار داشته است. اگر روزگاری کاراکتر دایی جان ناپلئون نمایش طنزآمیز هراس از نقشه های پنهان  انگلیسی ها محسوب می شد اما این روزها  نیروهای سیاسی داخلی نیز در مظان اتهام قرار گرفته اند؛ اصلاح طلبانی که قرار است عامل تداوم وضع موجود و سوپاپ اطمینان نظام باشند، عدالت خواهانی که می خواهند اذهان را از واقعیت های جامعه پرت کنند، و معترضانی که وابسته به دلارهای بیگانگان هستند. حال اما جای این پرسش خالی است که توطئه اندیشی ایرانیان از کجا آمده است؟

رقابت های استعماری بلندمدت: ایران برای مدت های طولانی صحنه رقابت استعماری روسیه و انگلیس بوده است. پدیده استعمار اگر چه در کنار غارت منابع توانست به نضج گیری حاکمیت قانون و بوروکراسی کارآمد در برخی از مستعمرات (هند و کره) کمک نماید ولی ایران بیشتر به گوشت قربانی نزاع میان دو قدرت تبدیل شده بود. روسیه و انگلیس نه تنها تصمیم گیری مستقل را از حاکمان کشور ستانده بودند بلکه مسیر هر گونه حرکت اصلاحی از جنس امیر کبیر را با موانع جدی روبرو ساخته بودند.

خیال پردازی درباره قدرت لویاتان: توماس هابز دولت را ضرورتی برای وضعیت طبیعی می داند که در آن انسان ها گرگ یکدیگر بوده و تهدیدی برای هم به شمار می روند. در چنین شرایطی آدمیان می پذیرند که بخشی از حقوق و آزادی های خود را به دولتی واگذارند که در قامت هیولایی اسطوره ای به نام لویاتان تجلی یافته است. در ایران اما اگر چه از زمانه های دور دولت به معنای امروزین آن وجود نداشته و بیشتر مناسبات قبیله ای رایج بوده است ولی ایرانیان همواره آن را پرهیمنه، اسرار آمیز و توطئه آفرین می پنداشته اند.

سیکل معیوب قدرت مندی و بی قدرتی: سیر تاریخ ایران معاصر برای ایرانیان دیالکتیکی میان احساس قدرت و بی قدرتی بوده است. مردمی که از یک سو با آفرینش دو انقلاب تمام عیار قدرت بسیج و سازماندهی خود را به رخ کشیده اند و از سوی دیگر بعد از پیروزی با اعتماد تام به رهبران، زمام تصمیم گیری را به نظام جدید واگذار کرده اند. فرآیندی که در آن دولت شیئیت یافته و به پدیده ای مستقل تبدیل شده است. به بیان دیگر در فقدان تشکل یافتگی جامعه، و تقدس یافتگی رهبران، مردم بی قدرت و ناتوان در مواجهه ای پارادوکسیکال از یک طرف همه چیز را از دولت طلب می کنند و از طرف دیگر انواع توطئه ها را به آن نسبت می دهند.

شکاف فزاینده دولت - ملت: انقلاب ها در ایران معاصر اگر چه موجبات نزدیکی و همدلی موقت میان حکومت و جامعه را فراهم آورده اند ولی به دلیل فقدان زیر ساخت های مشارکت آفرین بعد از مدت کوتاهی و بر خلاف انتظار پیشین باعث افزایش شکاف دولت - ملت شده اند. تجربه جمهوری اسلامی هم نشان داده است که کاهش تدریجی نقش آفرینی ملت در سیاست گذاری ها موجب سقوط سرمایه اجتماعی و افول اعتماد عمومی شده و زمینه های ایجاد بدبینی مردم نسبت به کارنامه حکومت و پررنگ شدن نظریه توطئه را فراهم می آورد.

@solati_mehran

#نظریه_توطئه
#جمهوری_اسلامی
🔹️ به خاطر جامعه!

@solati_mehran


  محمود اسماعیل‌نیا: جامعه شناس


همین اول حرف آخرم را بزنم. قصد دارم به پزشکیان رأی بدهم فقط به خاطر جامعه، منظورم از جامعه هم، به توضیحی که خواهم آورد، چیزی بیش از مردم است. رأی من البته اهمیتی ندارد ولی فکر کردم که مسیر رسیدن به تصمیمم را بازگو کنم، آن هم نه برای مجاب کردن دیگران به همراهی با خودم، بلکه صرفاً از باب هم‌اندیشی در مورد دغدغۀ مشترک این روزها.

سیطرۀ تردید: ویژگی بارز این انتخابات تردید بسیاری از رأی‌دهندگان در اصل سودمندی شرکت در انتخابات است. تردیدی که ریشه در تجربۀ دوره های قبلی انتخابات دارد و نیز آرایش صحنه رقابت در این دوره که وجود سناریویی پنهان را محتمل می‌سازد. رفع این تردید آسان نیست، خصوصاً که جنگ روانی گروه‌های ذی‌نفع و فوران اخبار و تحلیل های درست و نادرست هم مزید بر علت شده و سنجش عقلانی جوانب موضوع را دشوارتر کرده است. گسترش جدال بین عقل و عاطفه و استمرار نزاع میان آرزواندیشی و واقع‌گرایی در فضای واقعی و مجازی، ذهن بسیاری از رأی‌دهندگان را خسته و ناتوان از تصمیم‌گیری نموده است. برای بسیاری از افراد وزن دلایل موافقان و مخالفان تقریباً مساوی‌ست که با هر گفتار یا رویداد جدیدی کفّه به سود یک طرف تکانی می‌خورد ولی غالباً نه تا بدان حدّ که کسی را مصمم به شرکت یا عدم شرکت کند. این وضعیت بی‌سابقۀ تردیدآمیز البته فرع بر کاستی‌های اصل فرایند انتخابات است.  

بازی نامنصفانه: بسیاری از رأی‌دهندگان بر این باورند که فرایند انتخابات از آغاز تا به انجام، از قانون تا اجرا، نامتوازن و نامنصفانه است. به همین دلیل، بسیاری از انتخابات قطع امید کرده و عطایش را به لقایش بخشیده‌اند. کسانی هم که به‌رغم ناخشنودی از این فرایند، هنوز بازی انتخابات را ترک نگفته‌اند یک راهبرد بیشتر ندارند: بازی قوی با مهره‌های ضعیف، راهبردی که ریسک‌اش قطعی است و نتیجه‌بخشی‌اش محتمل. مثل تماشاگری که دخالتی در تعیین قوانین مسابقه و انتخاب بازیکنان دو تیم و فرایند داوری ندارد وتنها یک راه برایش باقی مانده، تشویق بازیکن محبوب تیمش به امید کسب پیروزی، البته اگر چنین بازیکنی در زمین حاضر باشد. 

پنج به اضافۀ یک: انصاف آن است که هیچ یک از شش نامزد این دورۀ انتخابات، حتی با معیارهای داخلی، جزو کارآمدترین افراد برای تصدی پست ریاست جمهوری نیستند. امّا دغدغۀ من بیشتر معطوف به جامعه است. پنج تن از این نامزدها متعلق به یک جریان فکری اند که نگاهی کمابیش یکسان به جامعه داشته و مرادشان از مردم بیشتر افراد و گروه‌های همفکر و حامی خودشان است. ولی پزشکیان بر اساس گفتار و رفتاری که بوی صداقت می‌دهد، ظاهراً چنین رویکردی نداشته و تکثر و تنوع موجود در جامعه را به رسمیت می شناسد. از نگاه او دیگری و دیگران، غیرخودی نبوده و استیفای حقوق همه ایرانیان وظیفۀ رئیس‌جمهور است. این دقیقاً همان نقطۀ امیدی است که ریسک شرکت در انتخابات و رأی به پزشکیان را برای کسانی که، فارغ از غوغاهای سیاسی و جناحی، نگران فرسایش تدریجی جامعۀ ایرانی هستند، توجیه‌پذیر می‌کند. امّا پرسش این است که آیا کاری از او ساخته است؟
تقویت جامعه: تجربه نشان داده که نفی تکثر و تنوع موجود در جامعه ایران و تلاش بی‌حاصل برای گنجاندن همگان در یک قالب فکری و زیستی، جدای از هزینه‌های مادی و انسانی فراوان، تعارضاتی اجتناب پذیر بین جامعه و حکومت پدید آورده، و مهم‌تر از آن، به تضعیف پیوندهای اجتماعی و سستی تار و پود جامعه انجامیده است. در حالی‌که، در غیاب یک جامعه قوی داشتن یک حکمرانی مؤثر با هزاران دشواری روبرو خواهد شد. قدرت جامعه نیز در گروی ارتباط و تشکّل افراد در گروه‌ها و نهادها و اجتماعات گوناگون و فعالیت در فضایی آزاد و قانونمند است. در واقع، به‌جای تقسیم افراد به خودی و غیرخودی و مقابل همدیگر قرار دادن مردم، باید گوناگونی فکری و رفتاری آن‌ها را به رسمیت شناخت و به تحکیم پیوندهای اجتماعی میان‌شان اهتمام ورزید. گفتار و رفتار آن پنج نامزد دیگر، با تفاوت‌هایی جزئی، نشان از آن دارد که برای هیچ‌کدام‌شان پذیرفتن واقعیت تنوع و تکثر اجتماعی و نیز مخالفت با سیاست-های معطوف به یکسان‌سازی سبک فکری و زیستی مردم اولویت ندارد. در نتیجه این نگرانی وجود دارد که در صورت روی کار آمدن‌شان شاهد استمرار رویه‌های ناصوابی باشیم که بنیان‌های جامعه را تضعیف کرده و به مخاطراتی مثل فروپاشی اجتماعی دامن می‌زند. مواضع فکری پزشکیان و پیشینۀ او البته از این جنس نیست و همین مایۀ امیدواری است که با روی کار آمدن‌اش فضا و فرصتی برای ترمیم زخم‌های اجتماعی و تقویت جامعه مدنی فراهم آید. امّا خام‌اندیشی است که تصور شود سیاست‌ها و رویه‌های نادرست جاری به آسانی تغییر کنند. بلکه به عکس باید منتظر دوره‌ای از کشمکش و تنش میان ارکان مختلف قدرت باشیم که معلوم هم نیست نتیجۀ مطلوبی به بار آورد. در هر حال، جامعه برای قدرتمندشدن ناگزیر از عبور از همین مسیر سنگلاخ و ناهموار است، ولی رأی به پزشکیان هم جز کورسویی از امید به تغییر اوضاع پیش چشم نمی‌آورد

واقعیت و ریسک: جامعه و حکومت دو سر یک طیف‌اند و مناسبات مطلوب میان‌شان در گروی رعایت متقابل حقوق و حرمت یکدیگرست، هرچند که جامعه میزبان است و حکومت میهمان و مراعات احوال صاحبخانه در هر حال اولویت دارد. برای تقویت جامعه، نمی‌توان به‌کلّی به حکومت بی‌اعتنا و بی‌اعتماد بود، بلکه باید برای تغییر نگاه اصحاب قدرت به جامعه از راه‌های مختلف تلاش کرد. از سوی دیگر، روندهای اجتماعی تا حدّی وضعیت آینده جامعه را مشخص می کنند، ولی آینده عرصۀ امکان‌های ناشناخته و محاسبه ناپذیر هم هست. انتخابات یکی از همین فرصت‌ها و رخدادهاست که پس از تکوین و بسط در بستر زمان و در تفاعل و تعامل با دیگر عوامل اجتماعی می‌تواند به نتایجی نامنتظر، اعم از مثبت یا منفی، برسد. بر همین اساس و با اتکاء به همین کورسوی امید است که تصمیم دارم برای ترمیم و تقویت جامعۀ زخم‌خوردۀ ایرانی، به پزشکیان رأی بدهم. تصمیمی تردیدآلود که تضمینی برای نتیجه‌بخشی‌اش نمی‌یابم. بعید نیست که رأی‌ها مصادره گردد و یا پزشکیان نتواند و یا نگذارند که به تقویت جامعه بپردازد. در همۀ این حالت‌ها البته از رأی‌دادن به او متأسف خواهم شد ولی پشیمان نه، و برای تسکین خودم سخن لویی پاستور را به یاد خواهم آورد که من آنچه را که در توانم بود، انجام دادم.

@solati_mehran

#پزشکیان
#انتخابات
#اسماعیل‌نیا
Audio
🔹 نوار شوربختی ایرانیان چه زمانی قطع خواهد شد؟

🎤 مهران صولتی در دوازدهمین اپیزود از مجموعه پادکست‌های توسعه ایران به مسائل زیر پرداخته است:

🔺 فهرستی از شوربختی ایرانیان از حمله مغول تا ایران معاصر

🔺 نقش استبداد دیرپا در بداقبالی ایرانیان

🔺 تاثیرات زیستن در منطقه خاورمیانه

🔺 تجربه استثناگرایی در جمهوری اسلامی

🔺 راه‌کارهای برون رفت از شوربختی

زمان فایل: ۲۷ دقیقه

@solati_mehran

#شوربختی
#پادکست
#توسعه_ایران
🔴 کلامی مخلصانه با مردم عزیز میهنم

متن پیام ویدیویی دکتر همایون کاتوزیان (استاد دانشگاه آکسفورد و پژوهشکر برجستهٔ تاریخ اجتماعی ایران) در دعوت از هم‌وطنان برای رأی به مسعود پزشکیان:

هموطنان عزیزم سلام

من همایون کاتوزیان هشتاد و یک ساله و از امنیت شهر آکسفورد انگلستان با شما گفتگو می‌کنم. گرچه دوریم ولی از تو سخن می‌گوییم. من یک تن ضعیفم و به هیچ جریان سیاسی و غیرسیاسی متصل و متعهد نیستم و اصلا فعال سیاسی نیستم. اما برای خود یک رشته وظایف وجدانی قائلم.

خطاب من به همه شما عزیزان ولی به ویژه به طبقات متوسط اعم از مذهبی و غیرمذهبی، به روشنفکران و استادان و معلمان و دانشجویان ارجمند، به همه زنان اعم از بی‌حجاب و محجبه، به جوانان بی‌کار، به مردم داغدار، به فقیران و به گرسنگان است.

عزیزان من! در انتخابات جمعه آینده هرکه برنده شود تقریبا کوچکترین تاثیری در زندگی شخص من نخواهد داشت جز اینکه اگر وضع شما بدتر شود مثل شصت سال گذشته دلم خواهد سوخت و غصه خواهم خورد -شصت سالی که به تحقیق و مطالعه و مشاهده و تجربه گذشت و غالبا با نفی و وهن و انکار و ناکامی قرین بود.

اینکه بعضی می‌گویند وضع همیشه همین‌طور بوده و همین‌طور هم خواهد بود خلاف واقع است. فقط دوران خاتمی را با احمدی‌نژاد قیاس کنید که بر اثر قهر کردن مردم از خودشان به حکومت رسید. و دوران اورا با دوران روحانی قیاس کنید که به رغم تمام فشارها قرارداد برجام را بست پیش از آنکه ترامپ آن را پاره کند و بلای بزرگی بر سر ما بیاورد.

حال از گذشته بگذریم. اگر پزشکیان انتخاب شود دستکم وضع بدتر نمی‌شود بلکه امیدواریم بهتر شود. ولی اگر انتخاب نشود وضع بسیار بدتر خواهد شد چون از آنچه گفته و شنیده شده و از سوابقی که در دست است حتی ممکن است ایران عزیز در خطر افتد.

من هم مثل شما داغدار مهسا و نیکا و عزیزان دیگرم ولی از صرف کینه‌کشی اگر نتیجه منفی نگیرم، نتیجه مثبت نمیگیرم.
اجازه بدهید به آینده بنگریم. اجازه بدهید:
امیدوار باشیم که زنان مورد آزار و توهین و تحقیر قرار نگیرند.
امیدوار باشیم که استادان و معلمان و دانشجویان آزاداندیش از کار خود بی‌کار نشوند.
امیدوار باشیم که با رفع تحریم‌ها و حصول سرمایه‌گذاری خارجی و سیاست‌های درست اقتصادی هیچ کودکی سر گرسنه به زمین نگذارد یا به امید یافتن یک لقمه قوت لایموت از پیت زباله بالا نرود و تا کمر در آن خم نگردد.
امیدوار باشیم که کارتن پوشها سر پناه مناسبی پیدا کنند.
امیدوار باشیم که جوانان کار پیدا کنند و به قول یکیشان آماده فرار از مملکت نباشند.
امیدوار باشیم که از محرومیت مردم محروم سیستان بلوچستان، کهگیلویه،لرستان و سایر نقاط کاسته گردد.
میًگویم امیدوار باشیم. نمی‌گویم همه یا بیشتر این امیدها به دست می‌آید ولی اگر همت کنیم بعضی از آنها ممکن است.
اما در هر حال و دستکم و بالاتر از همه کاری نکنیم که وضع بسیار بدترشود.

@jalaeipour
Audio
🔹️ مهران صولتی در این سخنرانی با استناد به سخنان سعید جلیلی توضیح می‌دهد که؛ چرا او رئیس جمهور مناسبی برای ایران امروز نیست؟

🔺 فهرستی از بحران‌های ایران امروز

🔺 نگاه فانتزی و غیر واقعی جلیلی به پیشرفت کشور

🔺 چرا ایده‌های جلیلی توهم آمیز، شعارزده، و غیر کارشناسی هستند؟

🔺 چرا جلیلی قادر به نمایندگی همه ایرانیان به عنوان رئیس جمهور نیست؟


زمان فایل: ۲۲ دقیقه
دهم تیرماه ۱۴۰۳

@solati_mehran

#انتخابات
#سعید_جلیلی
‍ از ویران شدن ایران جلوگیری کنیم!


🔹 بیانیه انجمن اسلامی معلمان سبزوار در آستانه مرحله دوم انتخابات

هم‌میهنان گرامی، فرهنگیان ارجمند

ایران و ایرانیان در یک بزنگاه تاریخی ایستاده‌اند. تا کمتر از یک هفته دیگر باید میان امید به توسعه، دلگرمی به ساختن آینده و تلاش برای پر کردن شکاف‌ها از یک‌‌سو و افزایش مهاجرت نخبگان، ناامیدی نسبت به آینده و انزوای هر چه بیشتر کشور از سوی دیگر دست به انتخابی سرنوشت‌ساز بزنند. بنیادگرایان اکنون در آستانه‌اند و صدای پای تفکر شبه طالبانی‌شان واضح‌تر از هر زمانی به گوش می‌رسد. آنان که با نفی تنوع و کثرت‌گرایی حتی از کاربرد خشونت برای یکسان‌سازی جامعه پرهیز نمی‌کنند اینک بیش از هر زمانی به ما نزدیک شده‌اند.

جماعتی که از مدت‌ها پیش برای این فرصت لحظه‌شماری می‌کردند برای آینده ایران خواب‌ها دیده و توهماتی پرورانده‌اند. این‌که قرار است به‌جای شهرها توسعه را از روستاها آغاز کنند، ایران کم‌آب را به قطب صادرات صیفی‌جات تبدیل کنند و عقب ماندگی‌های چندصد ساله را در چند سال جبران کنند. تخیلاتی که مشابه آن در دوران احمدی‌نژاد زندگی ایرانیان را برای دهه‌ها خاکستر کرد. اکنون ما برای نجات ایران دست یاری به سوی همه شهروندان دراز می‌کنیم.

از معترضانی که به دنبال کاهش مشارکت انتخاباتی در مرحله اول بوده اند تا مرددانی که هنوز نتوانسته اند بر تردیدهای خود فائق آیند، از دغدغه‌مندانی که فرصت توسعه ایران را کوتاه می‌یابند تا دین‌دارانی که حاکمیت تندروان را به مثابه افروختن آتش در خرمن باورهای مذهبی و اخلاقی شهروندان می‌پندارند همگی در زمره مخاطبان دعوت ما هستند.

اینک میهن‌مان خسته از یک‌جهان مهمل‌بافی‌ و رویافروشی، و یک ایران فرصت سوزی و انزوا طلبی به یاری ما نیازمند است. ما برای دستیابی به توسعه کمتر از ربع قرن زمان داریم. اگر این فرصت نادر را با انتقام گرفتن از گذشتگان از دست دهیم چگونه می‌توانیم در چشم آیندگان بنگریم؟ بدون تردید مسئولیت پذیری، دغدغه‌مندی و آینده‌نگری ما در این برهه تاریخی می‌تواند سرنوشتی متفاوت را برای ایران عزیز رقم زند. جمعه را در خانه نمانیم تا میهن سربلند بماند.

دریغ است ایران که ویران شود


یکشنبه؛ نهم تیرماه
انجمن اسلامی معلمان سبزوار

Telegram.me/aemsabzevar
Forwarded from Mehran Solati
به مسعود پزشکیان رای می‌دهیم اما تا آخر مطالبه‌گر می مانیم


🔹 اعلام حمایت مطالبه‌گرانه‌ی جمعی از فرهنگیان فعال در عرصه‌های آموزش، رسانه و خواسته‌های صنفی از دکتر مسعود پزشکیان



« شما مطالبه گرید. مطالبه گری یعنی آدمی بیاید و شما پشت او بایستید و بتواند مطالبات شما را پیگیری کند »


« آموزش حق همه مردم و وظیفه دولت تامین عدالت و کیفیت آموزشی است »
مسعود پزشکیان



توجه به سخنان  و تمرکز  بر مواضع و مهم تر از همه پیشینه دو نامزد راه یافته به دور دوم چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نشان می دهد که دو دیدگاه قابل تامل و بسیار  متفاوت از یکدیگر، قصد به دست گرفتن سکان اجرایی کشور را دارند .

سخنان ایراد شده به ویژه در مناظره‌ها توسط سعید جلیلی به وضوح مخاطبان را به دوره ریاست جمهوری معجزه ی هزاره سوم برده است. همان که دائما با ادبیات پوپولیستی تکرار می کرد :
« ما می توانیم »

جلیلی جز کلی‌گویی و رویافروشی سخن تازه ای برای مردم نداشته  و به صراحت بیان کرد که ما راه دولت سیزدهم را ادامه خواهیم داد در حالی که جامعه‌ی پویای ایران نیاز به حرف‌های تازه و دیدگاه به روز و کارآمد متناسب با اقتضائات دنیای امروز را دارد.

هشت سال دوران محمود احمدی نژاد  و سه سال دوره رئیسی برای معلمان دست آورد قابل ذکری جز سوق دادن معلمان به زیر خط فقر و مهم‌تر از آن تنگ‌تر شدن فضای آزادی بیان و امنیت فرهنگی به دنبال نداشت.

در این دوران صدها معلم بازداشت، اخراج و به صورت اجباری بازنشسته شدند. فعالان صنفی و کنش‌گران منتقد به هیات‌های تخلفات  اداری معرفی و با مجازات‌های سنگین رو به رو شدند.

متاسفانه در این دوره دیوان عدالت اداری هم در غالب پرونده‌ها احکام اولیه و سنگین هیات‌ها را تایید و درخواست تجدید‌نظر همکاران‌ محکوم‌شده را با ناکامی مواجه ساخت و پیش‌بینی می‌شود که در صورت پیروزی جلیلی این روند بیش از پیش تشدید شود.

به عنوان مشتی نمونه خروار مناسب است فقط به دو مورد در حوزه فرهنگیان اشاره نماییم :

اصول‌گرایان بزرگ‌ترین دست آورد دولت سیزدهم را اجرای قانون رتبه بندی دانسته و مدام آن‌را بزرگ‌نمایی می‌کنند اما با اجرای سلیقه‌ای آن بسیاری از معلمان منتقد و کنش‌گران صنفی را از به صورت غیرقانونی از مزایای آن محروم کرده‌اند!

صندوق ذخیره نیز  در آستانه سی‌سالگی همچنان حیات خلوت گروه های رانت خوار به‌شمار رفته، ارزش مالکانه آن مشمول مرور زمان شده و هشتاد درصد بدهی دولت به آن هنوز پرداخت نشده است.  هم‌چنین اساسنامه مصوب ۱۴۰۰ و انتخابات هیات امناء در دولت رئیسی عملا کنار گذاشته شد و به مطالبه گران این حوزه توهین گردید.

در پایان ما مطالبه گران حوزه آموزش و پرورش اعلام می‌کنیم که پانزدهم تیرماه همراه با بیم و امید به دکتر مسعود پزشکیان رای داده و از همه فرهنگیان ایران نیز دعوت می کنیم تا در این امر مشارکت نمایند.

اسامی امضاء کنندگان :

#محمود_باقری
#عادل_برکم
#علی_پورسلیمان
#رضا_جباری_نامور
#شهرام_جمالی
#مزبان_حبیبی
#رضا_قاسم_پور
#محمد_داوری
#محمد_تقی_سبزواری
#جلیل_شمس
#محمود_صفدری
#مهران_صولتی
#مجید_علیپور
#نرگس_ملک_زاده
#مرتضی_نظری
#طاهره_نقی_ئی
#علیرضا_هاشمی_سنجانی
#شیرین_یوسفی