لیلی میدانست كه مجنون نیامدنی است. اما ماند. چشم به راه و منتظر. هزار سال. لیلی راه ها را آذین بست و دلش را چراغانی كرد. مجنون نیامد. مجنون نیامدنی ست. خدا از پس هزار سال لیلی را می نگریست. چراغانی دلش را.
لیلی به مردن عادت داشت. "تاریخ" به مردن لیلی خو كرده بود. خدا گفت: لیلی عشق می ورزد تا نمیرد. دنیا لیلی زنده می خواهد. لیلی آه نیست. لیلی اشك نیست. لیلی معشوقی مرده در تاریخ نیست. لیلی زندگی ست. لیلی زندگی كن. اگر لیلی بمیرد دیگر چه كسی لیلی به دنیا بیاورد؟ چه كسی گیسوان دختران عاشق را ببافد؟
چه كسی طعام نور را در سفره های خوشبختی بچیند؟ چه كسی غبار اندوه را از طاقچه های زندگی بروبد؟
چه كسی پیراهن عشق را بدوزد؟
✍ #عرفان_نظر_آهاری
⚜ @SokhananeNab
لیلی به مردن عادت داشت. "تاریخ" به مردن لیلی خو كرده بود. خدا گفت: لیلی عشق می ورزد تا نمیرد. دنیا لیلی زنده می خواهد. لیلی آه نیست. لیلی اشك نیست. لیلی معشوقی مرده در تاریخ نیست. لیلی زندگی ست. لیلی زندگی كن. اگر لیلی بمیرد دیگر چه كسی لیلی به دنیا بیاورد؟ چه كسی گیسوان دختران عاشق را ببافد؟
چه كسی طعام نور را در سفره های خوشبختی بچیند؟ چه كسی غبار اندوه را از طاقچه های زندگی بروبد؟
چه كسی پیراهن عشق را بدوزد؟
✍ #عرفان_نظر_آهاری
⚜ @SokhananeNab
دنیا بیستون است اما فرهاد ندارد؛ و آن تیشه هزار سال است که در شکاف کوه افتاده است. مردم می آیند و می روند اما کسی سراغ آن تیشه را نمی گیرد. دیگر کسی بر این سینه ی سخت و ستبر نمیکَند. دنیا بیستون است و روی هر ستون، عفریت فرهادکش نشسته است. هر روز پایین می آید و در گوش ات نجوا میکند که شیرین دوستت ندارد؛ و جهان تلخ می شود. تو اما باور نکن. عفریت فرهاد کُش دروغ می گوید. زیرا که تا عشق هست، شیرین هست. عشق اما گاهی سخت می شود، آن قدر سخت که تنها تیشه از پس آن بر می آید. روی این بیستون ناساز و ناهموار گاهی تنها با تیشه می توان ردّی از عشق گذاشت. و گرنه هیچکس باور نمی کند که این بیستون فرهادی داشت...
✍ #عرفان_نظر_آهاری
📗 من هشتمین آن هفت نفرم
⚜ @SokhananeNab
✍ #عرفان_نظر_آهاری
📗 من هشتمین آن هفت نفرم
⚜ @SokhananeNab