📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 @sokhananenab ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اما چطور می توانیم بدون چنان نادانی و بیدقتیای زندگی کنیم؟ اگر میدانستیم چه اتفاقی میافتد؟ اگر از همهی چیزهایی که بعد اتفاق میافتاد خبر داشتیم_اگر از قبل نتیجه ی اعمالمان را میدانستیم_ دچار عقوبت میشدیم. همانقدر بهدردنخور بودیم که اعتقادمان.
یک سنگ بودیم. هیچوقت نمیخوردیم. نمیآشامیدیم. نمیخندیدیم. یا صبح از رختخواب بیرون نمیآمدیم. هیچوقت کسی را دوست نمیداشتیم. نه دیگر هیچوقت، هرگز جرئت نمیکردیم ...
#مارگارت_اتوود
📔 آدمکش کور
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@sokhananenab 📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚
اما چطور می توانیم بدون چنان نادانی و بیدقتیای زندگی کنیم؟ اگر میدانستیم چه اتفاقی میافتد؟ اگر از همهی چیزهایی که بعد اتفاق میافتاد خبر داشتیم_اگر از قبل نتیجه ی اعمالمان را میدانستیم_ دچار عقوبت میشدیم. همانقدر بهدردنخور بودیم که اعتقادمان.
یک سنگ بودیم. هیچوقت نمیخوردیم. نمیآشامیدیم. نمیخندیدیم. یا صبح از رختخواب بیرون نمیآمدیم. هیچوقت کسی را دوست نمیداشتیم. نه دیگر هیچوقت، هرگز جرئت نمیکردیم ...
#مارگارت_اتوود
📔 آدمکش کور
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@sokhananenab 📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚
📚📚📚
با خود می گویم چطور می توانستم آن قدر نادان باشم؟ آن قدر احمق؟ آن قدر ناتوان از دیدن، آن قدر تسلیم بی دقتی؟
اما چطور می توانیم بدون چنان نادانی و بیدقتیای زندگی کنیم؟ اگر میدانستیم چه اتفاقی میافتد؟ اگر از همهی چیزهایی که بعد اتفاق میافتاد خبر داشتیم_اگر از قبل نتیجه ی اعمالمان را میدانستیم_ دچار عقوبت میشدیم. همانقدر بهدردنخور بودیم که اعتقادمان.
یک سنگ بودیم. هیچوقت نمیخوردیم. نمیآشامیدیم. نمیخندیدیم. یا صبح از رختخواب بیرون نمیآمدیم. هیچوقت کسی را دوست نمیداشتیم. نه دیگر هیچوقت، هرگز جرئت نمیکردیم ...
📚 #کانال_سخنان_ناب
👤 #مارگارت_اتوود
📘 آدمکش کور
🔚 کتاب درمانی در کانال 👇
♦️ @sokhananenab
با خود می گویم چطور می توانستم آن قدر نادان باشم؟ آن قدر احمق؟ آن قدر ناتوان از دیدن، آن قدر تسلیم بی دقتی؟
اما چطور می توانیم بدون چنان نادانی و بیدقتیای زندگی کنیم؟ اگر میدانستیم چه اتفاقی میافتد؟ اگر از همهی چیزهایی که بعد اتفاق میافتاد خبر داشتیم_اگر از قبل نتیجه ی اعمالمان را میدانستیم_ دچار عقوبت میشدیم. همانقدر بهدردنخور بودیم که اعتقادمان.
یک سنگ بودیم. هیچوقت نمیخوردیم. نمیآشامیدیم. نمیخندیدیم. یا صبح از رختخواب بیرون نمیآمدیم. هیچوقت کسی را دوست نمیداشتیم. نه دیگر هیچوقت، هرگز جرئت نمیکردیم ...
📚 #کانال_سخنان_ناب
👤 #مارگارت_اتوود
📘 آدمکش کور
🔚 کتاب درمانی در کانال 👇
♦️ @sokhananenab
مادرم، به پرستارهایی که در بیمارستانهای مختلف، از پدرم مراقبت کرده بودند، حسادت می کرد. دلش می خواست پدرم، سلامتی اش را فقط مدیون او بداند. می خواست پدرم به وفاداری خستگی ناپذیر او، اهمیت بدهد.
دیکتاتوری، روی دیگر فداکاری است.
✍ #مارگارت_اتوود
📕 آدمکش کور
⚜ @SokhananeNab
دیکتاتوری، روی دیگر فداکاری است.
✍ #مارگارت_اتوود
📕 آدمکش کور
⚜ @SokhananeNab
عکس از ایام خوش خبر می دهد و نه از داستانی خوش. خوشی باغی است با دیوارهای شیشه ای: راهی برای ورود و خروج از آن وجود ندارد. در بهشت داستانی وجود ندارد، چون سفری وجود ندارد. گم کردن و نومیدی، بدبختی و آرزوست که داستان را درامتداد جاده ی پیچ در پیچش به جلو می راند.
✍ #مارگارت_اتوود
📓 آدمکش کور
⚜ @SokhananeNab
✍ #مارگارت_اتوود
📓 آدمکش کور
⚜ @SokhananeNab
مرد با وجودیکه می داند زن هم به او علاقه مند است، نمی گوید دوستش دارد. شاید اگر این را بگوید دیگر اسلحه یی نخواهد داشت. درست مثل اعتراف به یک گناه.
✍ #مارگارت_اتوود
📗 آدمکش کور
⚜ @SokhananeNab
✍ #مارگارت_اتوود
📗 آدمکش کور
⚜ @SokhananeNab
جدایی
مانند قطع عضو است،
زنده می مانی،
اما کمتر از پیش هستی...
✍ #مارگارت_اتوود
➕ Channel :
〽️ @SokhananeNab
مانند قطع عضو است،
زنده می مانی،
اما کمتر از پیش هستی...
✍ #مارگارت_اتوود
➕ Channel :
〽️ @SokhananeNab
ما پرندگان را خوردیم،خوردیمشان.
میخواستیم آوازشان میان گلویمان بالا بپیچد و از درون دهانمان بشکفد بیرون، پس خوردیمشان.
میخواستیم پرهاشان از بدنمان جوانه زند. بال هاشان را میخواستیم، دلمان میخواست مانند آنها پر بگشاییم، آزادانه اوج بگیریم بر فراز درخت ها و ابرها، پس خوردیمشان.
به آنها نیزه زدیم، چماق کوفتیم، پاهاشان را در هم پیچیدیم، به تورشان انداختیم، به سیخشان کشیدیم، بر زغال داغشان نهادیم و تمام اینها از عشق بود.
ما عاشقشان بودیم...
✍ #مارگارت_اتوود
📗 سرپناه کاغذی
⚜ @SokhananeNab
میخواستیم آوازشان میان گلویمان بالا بپیچد و از درون دهانمان بشکفد بیرون، پس خوردیمشان.
میخواستیم پرهاشان از بدنمان جوانه زند. بال هاشان را میخواستیم، دلمان میخواست مانند آنها پر بگشاییم، آزادانه اوج بگیریم بر فراز درخت ها و ابرها، پس خوردیمشان.
به آنها نیزه زدیم، چماق کوفتیم، پاهاشان را در هم پیچیدیم، به تورشان انداختیم، به سیخشان کشیدیم، بر زغال داغشان نهادیم و تمام اینها از عشق بود.
ما عاشقشان بودیم...
✍ #مارگارت_اتوود
📗 سرپناه کاغذی
⚜ @SokhananeNab
📚📚📚
از لطف کردن متنفرم. از مردمی هم که به لطف کردن افتخار می کنند متنفرم. آدم های از خود متشکری که با بخشیدن چند سنت ادعای مهربانی می کنند. آنها نفرت انگیزند. به آدمی که روز و شب آروزی رسیدن به کسی را دارد که روز و شب جلو چشمش است چه احساسی دست می دهد؟ نمی دانم ...
📚 #کانال_سخنان_ناب
✍ #مارگارت_اتوود
📗 آدم کش کور
✔️ @SokhananeNab
از لطف کردن متنفرم. از مردمی هم که به لطف کردن افتخار می کنند متنفرم. آدم های از خود متشکری که با بخشیدن چند سنت ادعای مهربانی می کنند. آنها نفرت انگیزند. به آدمی که روز و شب آروزی رسیدن به کسی را دارد که روز و شب جلو چشمش است چه احساسی دست می دهد؟ نمی دانم ...
📚 #کانال_سخنان_ناب
✍ #مارگارت_اتوود
📗 آدم کش کور
✔️ @SokhananeNab
خداحافظیها ممکن است بسیار ناراحت کننده باشند اما مطمئناً بازگشتها بدترند. حضور عینی انسان نمیتواند با سایه درخشانی که در نبودش ایجاد شده برابری کند...
✍ #مارگارت_اتوود
📗 آدمکش کور
➕ Channel :
✔️ @SokhananeNab
✍ #مارگارت_اتوود
📗 آدمکش کور
➕ Channel :
✔️ @SokhananeNab
همزمان در دو مکان زندگی میکنم:
اینجا که منم و آنجا که تویی...
✍ #مارگارت_اتوود
➕ Channel :
✔️ @SokhananeNab
اینجا که منم و آنجا که تویی...
✍ #مارگارت_اتوود
➕ Channel :
✔️ @SokhananeNab