#عکس_نکته
#No_1
🟠 سه تا نکته ی خوشگل و کاربردی توی همین عکس هست که می خوایم باهم بررسی کنیم👇
نکته1:
The way I see it,...
از این اصطلاح خوشگل زمانی استفاده می کنیم که بخوایم بعدش نظرمون رو بگیم. معادلش توی فارسی میشه: « از دیدگاه من، از نظر من»
✅ The way I see it, it was a fair trade.
از دیدگاه من، این یه معامله منصفانه بود.
نکته2 :
دقت کنید که gotta مخفف got to هست.
در واقع have got to بوده که توی محاوره معمولاً اون have رو نمیگن.
نکته3:
👉 put up with
✓ تاب آوردن/ مدارا کردن/ تحمل کردن
⬅️ مترادفش هم میشه: tolerate که رسمی تره و توی رایتینگ ها خیلی رایجه.
✅ She put up with his violent temper.
او با خلق و خوی خشنش کنار اومد.
#No_1
🟠 سه تا نکته ی خوشگل و کاربردی توی همین عکس هست که می خوایم باهم بررسی کنیم👇
نکته1:
The way I see it,...
از این اصطلاح خوشگل زمانی استفاده می کنیم که بخوایم بعدش نظرمون رو بگیم. معادلش توی فارسی میشه: « از دیدگاه من، از نظر من»
✅ The way I see it, it was a fair trade.
از دیدگاه من، این یه معامله منصفانه بود.
نکته2 :
دقت کنید که gotta مخفف got to هست.
در واقع have got to بوده که توی محاوره معمولاً اون have رو نمیگن.
نکته3:
👉 put up with
✓ تاب آوردن/ مدارا کردن/ تحمل کردن
⬅️ مترادفش هم میشه: tolerate که رسمی تره و توی رایتینگ ها خیلی رایجه.
✅ She put up with his violent temper.
او با خلق و خوی خشنش کنار اومد.
#عکس_نکته
#No_2
🟠 بریم دو نکته ی خوشگل و مهم این عکس رو بررسی کنیم 👇
نکته 1:
یه نکته در مورد enough بگم.
⬅️ یادتون نره که ما از enough بعد از صفت یا قید استفاده می کنیم.
⚠️ اما می تونه قبل از اسامی غیرقابل شمارش و اسامی قابل شمارش جمع هم بیاد.
مثالها رو ببین:
✅ Their business wasn’t growing fast enough.
کسب و کارشون به اندازه ی کافی سریع رشد نمی کرد.
اینجا fast قیده و enough بعد از اون اومده.
✅ We haven’t got enough time.
زمان کافی نداریم.
می دونین که time یه اسم غیرقابل شمارشه و ما enough رو قبل از اون بکار بردیم.
نکته 2:
⬅️ لغت outcome یعنی نتیجه یا سرانجام چیزی خصوصاً زمانی که کسی نمی دونه قراره چه اتفاقی بیفته.
✅ It was impossible to predict the outcome of the election.
پیش بینی نتیجه ی انتخابات غیرممکنه بود.
#No_2
🟠 بریم دو نکته ی خوشگل و مهم این عکس رو بررسی کنیم 👇
نکته 1:
یه نکته در مورد enough بگم.
⬅️ یادتون نره که ما از enough بعد از صفت یا قید استفاده می کنیم.
⚠️ اما می تونه قبل از اسامی غیرقابل شمارش و اسامی قابل شمارش جمع هم بیاد.
مثالها رو ببین:
✅ Their business wasn’t growing fast enough.
کسب و کارشون به اندازه ی کافی سریع رشد نمی کرد.
اینجا fast قیده و enough بعد از اون اومده.
✅ We haven’t got enough time.
زمان کافی نداریم.
می دونین که time یه اسم غیرقابل شمارشه و ما enough رو قبل از اون بکار بردیم.
نکته 2:
⬅️ لغت outcome یعنی نتیجه یا سرانجام چیزی خصوصاً زمانی که کسی نمی دونه قراره چه اتفاقی بیفته.
✅ It was impossible to predict the outcome of the election.
پیش بینی نتیجه ی انتخابات غیرممکنه بود.
#عکس_نکته
#No_3
🟠 بریم نکات مهم این عکس رو باهم بررسی کنیم 👇
نکته 1:
⬅️ این as long as سه تا کاربرد داره که یکی از اونا به معنی (تا زمانی که) هست.
مثلاً:
✅ I'll stay here as long as you need me.
تا زمانی که به من نیاز داری می مونم.
نکته 2:
⬅️ یه نکته و الگوی خوشگل با keep داریم.
👉 keep (on) doing something
✓ ادامه دادن به انجام کاری / مرتب یه کاری رو انجام دادن
⚠️ پس فعلی که بعدش میاد باید ing دار باشه.
✅ I just keep thinking about him.
همش/مرتب دارم بهش فکر می کنم.
ریزنکته: اینجا از just برای تأکید استفاده شده.
نکته 3:
یه الگوی کاربردی با learn:
👉 Learn how to do something
یعنی یاد بگیری چطوری فلان کار رو انجام بدی.
✅ Akbar spent the winter learning how to cope with his blindness.
اکبر زمستان رو به یادگیری اینکه چجوری با نابیناییش کنار بیاد گذروند.
#No_3
🟠 بریم نکات مهم این عکس رو باهم بررسی کنیم 👇
نکته 1:
⬅️ این as long as سه تا کاربرد داره که یکی از اونا به معنی (تا زمانی که) هست.
مثلاً:
✅ I'll stay here as long as you need me.
تا زمانی که به من نیاز داری می مونم.
نکته 2:
⬅️ یه نکته و الگوی خوشگل با keep داریم.
👉 keep (on) doing something
✓ ادامه دادن به انجام کاری / مرتب یه کاری رو انجام دادن
⚠️ پس فعلی که بعدش میاد باید ing دار باشه.
✅ I just keep thinking about him.
همش/مرتب دارم بهش فکر می کنم.
ریزنکته: اینجا از just برای تأکید استفاده شده.
نکته 3:
یه الگوی کاربردی با learn:
👉 Learn how to do something
یعنی یاد بگیری چطوری فلان کار رو انجام بدی.
✅ Akbar spent the winter learning how to cope with his blindness.
اکبر زمستان رو به یادگیری اینکه چجوری با نابیناییش کنار بیاد گذروند.
#عکس_نکته
#No_4
🟠 بریم چند تا نکته ی مهم این عکس نوشته رو بررسی کنیم و حالشو ببریم 👇
نکته 1:
⬅️ یه الگوی خوشگل داریم:
Sometime you just have to do something
یعنی یه وقتی فقط مجبوری فلان کار رو انجام بدی.
پس sometime یعنی یه وقتی/یه زمانی/ گهگاهی.
✅ Sometime you just have to stay calm.
یه زمانی فقط مجبوری خونسرد بمونی.
نکته 2:
👉 no word can explain....
❌بپا اشتباه نکنی❌
⚠️ دقت کن وقتی no میاد تو جمله، نیازی به لغت منفی ساز دیگه ای نیست پس فعل ما به صورت مثبت میاد، یعنی اشتباهه که بگیم:
❌ No word can't explain...
نکته 3:
👉 in one's mind/heart
توی ذهن یا قلب کسی
✅ A plan began to form in his mind.
یه نقشه توی ذهنش شکل گرفت.
#No_4
🟠 بریم چند تا نکته ی مهم این عکس نوشته رو بررسی کنیم و حالشو ببریم 👇
نکته 1:
⬅️ یه الگوی خوشگل داریم:
Sometime you just have to do something
یعنی یه وقتی فقط مجبوری فلان کار رو انجام بدی.
پس sometime یعنی یه وقتی/یه زمانی/ گهگاهی.
✅ Sometime you just have to stay calm.
یه زمانی فقط مجبوری خونسرد بمونی.
نکته 2:
👉 no word can explain....
❌بپا اشتباه نکنی❌
⚠️ دقت کن وقتی no میاد تو جمله، نیازی به لغت منفی ساز دیگه ای نیست پس فعل ما به صورت مثبت میاد، یعنی اشتباهه که بگیم:
❌ No word can't explain...
نکته 3:
👉 in one's mind/heart
توی ذهن یا قلب کسی
✅ A plan began to form in his mind.
یه نقشه توی ذهنش شکل گرفت.
#عکس_نکته
#motivational_Quote
#No_3
نکته های کاربردی عکس👇
نکته1
⬅️ به این ساختار matter دقت کن.
👉 no matter how/whether/what etc
✅ I’m determined to visit Japan no matter what it costs.
مصمم هستم که به ژاپن سفر کنم بدون توجه به هزینه.
✅ He visited her every day no matter the weather.
او هر روز بدون توجه به آب و هوا به دیدنش می رفت.
نکته2
⬅️ حواست به این کالوکیشن mistake باشه.
👉 make a mistake
✅ The lab must have made a mistake. This can’t be right.
آزمایشگاه باید اشتباه کرده باشه. این نمی تونه درست باشه.
نکته3
زمانی که می خوای به کیفیت چیزی یا کاری اشاره کنی و روش تأکید داشته باشی، از ساختار 👇
How + adjective....
استفاده کن.
❌بپا یه وقت بینش از much استفاده نکنی❌
✅ I didn’t realize how difficult it was to get tickets.
متوجه نشدم که گرفتن بلیط چقدر سخته.
نکته4
⬅️ وقتی میگیم:
👉 to be ahead of something/someone
یعنی
«از چیزی یا کسی جلو بودن».
⬅️ حالا اگه بیایم یه way بهش اضافه کنیم، یعنی
«خیلی از کسی یا چیزی جلو بودن».
پس way توی انگلیسی آمریکایی محاوره ای می تونه معادل very باشه.
#motivational_Quote
#No_3
نکته های کاربردی عکس👇
نکته1
⬅️ به این ساختار matter دقت کن.
👉 no matter how/whether/what etc
✅ I’m determined to visit Japan no matter what it costs.
مصمم هستم که به ژاپن سفر کنم بدون توجه به هزینه.
✅ He visited her every day no matter the weather.
او هر روز بدون توجه به آب و هوا به دیدنش می رفت.
نکته2
⬅️ حواست به این کالوکیشن mistake باشه.
👉 make a mistake
✅ The lab must have made a mistake. This can’t be right.
آزمایشگاه باید اشتباه کرده باشه. این نمی تونه درست باشه.
نکته3
زمانی که می خوای به کیفیت چیزی یا کاری اشاره کنی و روش تأکید داشته باشی، از ساختار 👇
How + adjective....
استفاده کن.
❌بپا یه وقت بینش از much استفاده نکنی❌
✅ I didn’t realize how difficult it was to get tickets.
متوجه نشدم که گرفتن بلیط چقدر سخته.
نکته4
⬅️ وقتی میگیم:
👉 to be ahead of something/someone
یعنی
«از چیزی یا کسی جلو بودن».
⬅️ حالا اگه بیایم یه way بهش اضافه کنیم، یعنی
«خیلی از کسی یا چیزی جلو بودن».
پس way توی انگلیسی آمریکایی محاوره ای می تونه معادل very باشه.
#عکس_نکته
#Motivational_Quote
#No_5
🟠 نکات کاربردی و خوشگل عکس 👇
نکته1
⬅️ یادتون باشه که hard هم صفته هم قید.
یعنی نیازی نیست بهش، ly اضافه کنید تا تبدیل به قید بشه.
مثلاً به عنوان صفت:
✅ It’s hard to believe that anyone would say something like that.
باورش سخته که کسی چنین چیزی بگه.
بعنوان قید:
✅ She has worked hard all her life.
او تمام زندگیش رو سخت کار کرده.
نکته2
⬅️ عبارت in silence یعنی در سکوت.
✅ The four men sat in silence.
چهار مرد در سکوت نشستند.
نکته3
⬅️ به الگوی let دقت کن.
👉 let somebody do something
✓ یعنی بزاری فلانی یه کاری رو انجام بده.
⚠️ توجه کن که فعلمون بعد از مفعول به شکل ساده میاد.
✅ Let me have a look at this book.
بزار یه نگاهی به این کتاب بندازم.
نکته4
⬅️ این کالوکیشن make a noise رو یادت بمونه.
✓ یعنی سروصدا کردن/ سروصدا راه انداختن
✅ She was making a lot of noise.
او خیلی سر و صدا می کرد.
#Motivational_Quote
#No_5
🟠 نکات کاربردی و خوشگل عکس 👇
نکته1
⬅️ یادتون باشه که hard هم صفته هم قید.
یعنی نیازی نیست بهش، ly اضافه کنید تا تبدیل به قید بشه.
مثلاً به عنوان صفت:
✅ It’s hard to believe that anyone would say something like that.
باورش سخته که کسی چنین چیزی بگه.
بعنوان قید:
✅ She has worked hard all her life.
او تمام زندگیش رو سخت کار کرده.
نکته2
⬅️ عبارت in silence یعنی در سکوت.
✅ The four men sat in silence.
چهار مرد در سکوت نشستند.
نکته3
⬅️ به الگوی let دقت کن.
👉 let somebody do something
✓ یعنی بزاری فلانی یه کاری رو انجام بده.
⚠️ توجه کن که فعلمون بعد از مفعول به شکل ساده میاد.
✅ Let me have a look at this book.
بزار یه نگاهی به این کتاب بندازم.
نکته4
⬅️ این کالوکیشن make a noise رو یادت بمونه.
✓ یعنی سروصدا کردن/ سروصدا راه انداختن
✅ She was making a lot of noise.
او خیلی سر و صدا می کرد.
#عکس_نکته
#Motivational_Quote
#No_6
🟠 نکات کاربردی عکس👇
نکته1
⬅️ حرف اضافه like رو داشتیم تو عکس، به معنی «مثل/مانند/شبیه».
✅ He’s very like his brother.
او خیلی شبیه برادرشه.
✅ The garden looked like a jungle.
باغ مثل یه جنگل به نظر می اومد.
✅ At last he felt like a real soldier.
در نهایت حس کرد مثل یه سرباز واقعیه.
نکته2
⬅️ لغت balance یعنی «تعادل».
به کالوکیشنش دقت کن.
👉 keep/maintain a balance
✓ حفظ کردن تعادل
✅ Try to keep a balance between your spending and your earnings.
سعی کن یه تعادلی بین هزینه و درآمدت نگه داری.
✅ You have to maintain a balance in your life.
باید تعادل رو توی زندگیت حفظ کنی.
نکته3
وقتی میگیم:
👉 Keep (on) doing something
✓ یعنی به انجام یه کاری ادامه دادن
✅ You should keep exercising.
بهتره ورزش کردن رو ادامه بدی.
✅ I'll keep trying.
به تلاش کردن ادامه میدم.
#Motivational_Quote
#No_6
🟠 نکات کاربردی عکس👇
نکته1
⬅️ حرف اضافه like رو داشتیم تو عکس، به معنی «مثل/مانند/شبیه».
✅ He’s very like his brother.
او خیلی شبیه برادرشه.
✅ The garden looked like a jungle.
باغ مثل یه جنگل به نظر می اومد.
✅ At last he felt like a real soldier.
در نهایت حس کرد مثل یه سرباز واقعیه.
نکته2
⬅️ لغت balance یعنی «تعادل».
به کالوکیشنش دقت کن.
👉 keep/maintain a balance
✓ حفظ کردن تعادل
✅ Try to keep a balance between your spending and your earnings.
سعی کن یه تعادلی بین هزینه و درآمدت نگه داری.
✅ You have to maintain a balance in your life.
باید تعادل رو توی زندگیت حفظ کنی.
نکته3
وقتی میگیم:
👉 Keep (on) doing something
✓ یعنی به انجام یه کاری ادامه دادن
✅ You should keep exercising.
بهتره ورزش کردن رو ادامه بدی.
✅ I'll keep trying.
به تلاش کردن ادامه میدم.
#عکس_نکته
#Motivational_Quote
#No_7
نکات کاربردی عکس👇
نکته1
⬅️ لغت obstacle به معنی مانع/سد هست. چیزایی که باعث میشن رسیدن به هدف مشکل بشه.
مثلاً:
✅ The attitude of the unions is a serious obstacle.
نگرش اتحادیه ها مانعی جدی هست.
⬅️ می تونیم بگیم:
👉 obstacle to
✅ Fear of change is an obstacle to progress.
ترس از تغییر مانع پیشرفته.
⬅️ همچنین میگیم:
👉 an obstacle in the path/way (of sb/sth)
✅ The release of prisoners remains an obstacle in the path of a peace agreement.
آزادی زندانیان همچنان مانعی بر سر راه توافق صلحه.
نکته2
⬅️ عبارت take one's eye off something یعنی از چیزی چشم برداشتن
✅ She only took her eyes off the child for a moment.
فقط یه لحظه چشم از بچه برداشت.
#Motivational_Quote
#No_7
نکات کاربردی عکس👇
نکته1
⬅️ لغت obstacle به معنی مانع/سد هست. چیزایی که باعث میشن رسیدن به هدف مشکل بشه.
مثلاً:
✅ The attitude of the unions is a serious obstacle.
نگرش اتحادیه ها مانعی جدی هست.
⬅️ می تونیم بگیم:
👉 obstacle to
✅ Fear of change is an obstacle to progress.
ترس از تغییر مانع پیشرفته.
⬅️ همچنین میگیم:
👉 an obstacle in the path/way (of sb/sth)
✅ The release of prisoners remains an obstacle in the path of a peace agreement.
آزادی زندانیان همچنان مانعی بر سر راه توافق صلحه.
نکته2
⬅️ عبارت take one's eye off something یعنی از چیزی چشم برداشتن
✅ She only took her eyes off the child for a moment.
فقط یه لحظه چشم از بچه برداشت.
#عکس_نکته
#No_10
🟠 نکات کاربردی و مهم عکس
نکته1
⬅️ بریم الگوهای careful بعنوان صفت و به معنی «مراقب» رو بررسی کنیم.
👉 be careful about
✅ She was quite careful about how she spoke to him.
او کاملاً مراقب نحوه صحبت با اون بود.
👉 be careful with something
✅ She's extremely careful with money.
به شدت حواسش به پوله(که زیاد خرج نکنه).
👉 be careful who/what/how etc
✅ I’ll be more careful what I say in the future.
در آینده بیشتر مراقب حرفام خواهم بود.
نکته2
⬅️ به این ساختار act توجه کن.
👉 act as if/like
✅ Why does he act as if he was stupid?
چرا طوری رفتار می کنه که انگار احمقه؟
✅ He acted like he trusted me.
طوری رفتار کرد که انگار بهم اعتماد داشت.
#No_10
🟠 نکات کاربردی و مهم عکس
نکته1
⬅️ بریم الگوهای careful بعنوان صفت و به معنی «مراقب» رو بررسی کنیم.
👉 be careful about
✅ She was quite careful about how she spoke to him.
او کاملاً مراقب نحوه صحبت با اون بود.
👉 be careful with something
✅ She's extremely careful with money.
به شدت حواسش به پوله(که زیاد خرج نکنه).
👉 be careful who/what/how etc
✅ I’ll be more careful what I say in the future.
در آینده بیشتر مراقب حرفام خواهم بود.
نکته2
⬅️ به این ساختار act توجه کن.
👉 act as if/like
✅ Why does he act as if he was stupid?
چرا طوری رفتار می کنه که انگار احمقه؟
✅ He acted like he trusted me.
طوری رفتار کرد که انگار بهم اعتماد داشت.