Soheyl English | انگلیسی کاربردی با سهیل سام
26.2K subscribers
1.01K photos
653 videos
15 files
724 links
👇 اینجا 👇
🎯 حرفه ای و با کیفیت آموزش میبینی
🎯 انگلیسی رو کاربردی یاد میگیری
🎯 روی مکالمات روزمره مسلط میشی

💎دوره ها و آموزش های رایگان کانال رو از دست نده💎

پیج ما 👇

www.instagram.com/soheyl_english

آی دی پشتیبانی و ثبت نام دوره ها 👇

@Soheylsam_admin1
Download Telegram
#عکس_نکته
#No_1

🟠 سه تا نکته ی خوشگل و کاربردی توی همین عکس هست که می خوایم باهم بررسی کنیم👇

نکته1:
The way I see it,...

از این اصطلاح خوشگل زمانی استفاده می کنیم که بخوایم بعدش نظرمون رو بگیم. معادلش توی فارسی میشه: « از دیدگاه من، از نظر من»

The way I see it, it was a fair trade.
از دیدگاه من، این یه معامله منصفانه بود.

نکته2 :

دقت کنید که gotta مخفف got to هست.
در واقع have got to بوده که توی محاوره معمولاً اون have رو نمیگن.

نکته3:
👉 put up with

✓ تاب آوردن/ مدارا کردن/ تحمل کردن

⬅️ مترادفش هم میشه: tolerate که رسمی تره و توی رایتینگ ها خیلی رایجه.

She put up with his violent temper.

او با خلق و خوی خشنش کنار اومد.
#عکس_نکته
#No_2

🟠 بریم دو نکته ی خوشگل و مهم این عکس رو بررسی کنیم 👇

نکته 1:

یه نکته در مورد enough بگم.

⬅️ یادتون نره که ما از enough بعد از صفت یا قید استفاده می کنیم.
⚠️ اما می تونه قبل از اسامی غیرقابل شمارش و اسامی قابل شمارش جمع هم بیاد.
مثالها رو ببین:

Their business wasn’t growing fast enough.

کسب و کارشون به اندازه ی کافی سریع رشد نمی کرد.
اینجا fast قیده و enough بعد از اون اومده.

We haven’t got enough time.

زمان کافی نداریم.

می دونین که time یه اسم غیرقابل شمارشه و ما enough رو قبل از اون بکار بردیم.

نکته 2:

⬅️ لغت outcome یعنی نتیجه یا سرانجام چیزی خصوصاً زمانی که کسی نمی دونه قراره چه اتفاقی بیفته.

It was impossible to predict the outcome of the election.

پیش بینی نتیجه ی انتخابات غیرممکنه بود.
#عکس_نکته
#No_3

🟠 بریم نکات مهم این عکس رو باهم بررسی کنیم 👇

نکته 1:

⬅️ این as long as سه تا کاربرد داره که یکی از اونا به معنی (تا زمانی که) هست.

مثلاً:
I'll stay here as long as you need me.

تا زمانی که به من نیاز داری می مونم.

نکته 2:

⬅️ یه نکته و الگوی خوشگل با keep داریم.

👉 keep (on) doing something

✓ ادامه دادن به انجام کاری / مرتب یه کاری رو انجام دادن

⚠️ پس فعلی که بعدش میاد باید ing دار باشه.

I just keep thinking about him.

همش/مرتب دارم بهش فکر می کنم.

ریزنکته: اینجا از just برای تأکید استفاده شده.

نکته 3:

یه الگوی کاربردی با learn:

👉 Learn how to do something

یعنی یاد بگیری چطوری فلان کار رو انجام بدی.

Akbar spent the winter learning how to cope with his blindness.

اکبر زمستان رو به یادگیری اینکه چجوری با نابیناییش کنار بیاد گذروند.
#عکس_نکته
#No_4

🟠 بریم چند تا نکته ی مهم این عکس نوشته رو بررسی کنیم و حالشو ببریم 👇

نکته 1:

⬅️ یه الگوی خوشگل داریم:

Sometime you just have to do something

یعنی یه وقتی فقط مجبوری فلان کار رو انجام بدی.
پس sometime یعنی یه وقتی/یه زمانی/ گهگاهی.

Sometime you just have to stay calm.

یه زمانی فقط مجبوری خونسرد بمونی.

نکته 2:
👉 no word can explain....

بپا اشتباه نکنی

⚠️ دقت کن وقتی no میاد تو جمله، نیازی به لغت منفی ساز دیگه ای نیست پس فعل ما به صورت مثبت میاد، یعنی اشتباهه که بگیم:

No word can't explain...

نکته 3:
👉 in one's mind/heart

توی ذهن یا قلب کسی

A plan began to form in his mind.

یه نقشه توی ذهنش شکل گرفت.
#عکس_نکته
#motivational_Quote
#No_3

نکته های کاربردی عکس👇

نکته1

⬅️ به این ساختار matter دقت کن.

👉 no matter how/whether/what etc

I’m determined to visit Japan no matter what it costs.

مصمم هستم که به ژاپن سفر کنم بدون توجه به هزینه.

He visited her every day no matter the weather.

او هر روز بدون توجه به آب و هوا به دیدنش می رفت.

نکته2

⬅️ حواست به این کالوکیشن mistake باشه.

👉 make a mistake

The lab must have made a mistake. This can’t be right.

آزمایشگاه باید اشتباه کرده باشه. این نمی تونه درست باشه.

نکته3

زمانی که می خوای به کیفیت چیزی یا کاری اشاره کنی و روش تأکید داشته باشی، از ساختار 👇

How + adjective....

استفاده کن.

بپا یه وقت بینش از much استفاده نکنی

I didn’t realize how difficult it was to get tickets.

متوجه نشدم که گرفتن بلیط چقدر سخته.

نکته4

⬅️ وقتی میگیم:

👉 to be ahead of something/someone

یعنی
«از چیزی یا کسی جلو بودن».

⬅️ حالا اگه بیایم یه way بهش اضافه کنیم، یعنی
«خیلی از کسی یا چیزی جلو بودن».

پس way توی انگلیسی آمریکایی محاوره ای می تونه معادل very باشه.
#عکس_نکته
#Motivational_Quote
#No_5

🟠 نکات کاربردی و خوشگل عکس 👇

نکته1

⬅️ یادتون باشه که hard هم صفته هم قید.

یعنی نیازی نیست بهش، ly اضافه کنید تا تبدیل به قید بشه.

مثلاً به عنوان صفت:

It’s hard to believe that anyone would say something like that.

باورش سخته که کسی چنین چیزی بگه.

بعنوان قید:

She has worked hard all her life.

او تمام زندگیش رو سخت کار کرده.

نکته2

⬅️ عبارت in silence یعنی در سکوت.

The four men sat in silence.

چهار مرد در سکوت نشستند.

نکته3

⬅️ به الگوی let دقت کن.

👉 let somebody do something

✓ یعنی بزاری فلانی یه کاری رو انجام بده.

⚠️ توجه کن که فعلمون بعد از مفعول به شکل ساده میاد.

Let me have a look at this book.

بزار یه نگاهی به این کتاب بندازم.

نکته4

⬅️ این کالوکیشن make a noise رو یادت بمونه.

✓ یعنی سروصدا کردن/ سروصدا راه انداختن

She was making a lot of noise.

او خیلی سر و صدا می کرد.
#عکس_نکته
#Motivational_Quote
#No_6

🟠 نکات کاربردی عکس👇

نکته1

⬅️ حرف اضافه like رو داشتیم تو عکس، به معنی «مثل/مانند/شبیه».

He’s very like his brother.

او خیلی شبیه برادرشه.

The garden looked like a jungle.

باغ مثل یه جنگل به نظر می اومد.

At last he felt like a real soldier.

در نهایت حس کرد مثل یه سرباز واقعیه.

نکته2

⬅️ لغت balance یعنی «تعادل».

به کالوکیشنش دقت کن.

👉 keep/maintain a balance

✓ حفظ کردن تعادل

Try to keep a balance between your spending and your earnings.

سعی کن یه تعادلی بین هزینه و درآمدت نگه داری.

You have to maintain a balance in your life.

باید تعادل رو توی زندگیت حفظ کنی.

نکته3

وقتی میگیم:

👉 Keep (on) doing something

✓ یعنی به انجام یه کاری ادامه دادن

You should keep exercising.

بهتره ورزش کردن رو ادامه بدی.

I'll keep trying.

به تلاش کردن ادامه میدم.
#عکس_نکته
#Motivational_Quote
#No_7

نکات کاربردی عکس👇

نکته1

⬅️ لغت obstacle به معنی مانع/سد هست. چیزایی که باعث میشن رسیدن به هدف مشکل بشه.

مثلاً:

The attitude of the unions is a serious obstacle.

نگرش اتحادیه ها مانعی جدی هست.

⬅️ می تونیم بگیم:

👉 obstacle to

Fear of change is an obstacle to progress.

ترس از تغییر مانع پیشرفته.

⬅️ همچنین میگیم:

👉 an obstacle in the path/way (of sb/sth)

The release of prisoners remains an obstacle in the path of a peace agreement.

آزادی زندانیان همچنان مانعی بر سر راه توافق صلحه.

نکته2

⬅️ عبارت take one's eye off something یعنی از چیزی چشم برداشتن


She only took her eyes off the child for a moment.

فقط یه لحظه چشم از بچه برداشت.
#عکس_نکته
#No_10

🟠 نکات کاربردی و مهم عکس

نکته1

⬅️ بریم الگوهای careful بعنوان صفت و به معنی «مراقب» رو بررسی کنیم.

👉 be careful about

She was quite careful about how she spoke to him.

او کاملاً مراقب نحوه صحبت با اون بود.

👉 be careful with something

She's extremely careful with money.

به شدت حواسش به پوله(که زیاد خرج نکنه).

👉 be careful who/what/how etc

I’ll be more careful what I say in the future.

در آینده بیشتر مراقب حرفام خواهم بود.

نکته2

⬅️ به این ساختار act توجه کن.

👉 act as if/like

Why does he act as if he was stupid?

چرا طوری رفتار می کنه که انگار احمقه؟

He acted like he trusted me.

طوری رفتار کرد که انگار بهم اعتماد داشت.