Soheyl English | انگلیسی کاربردی با سهیل سام
26.2K subscribers
1.01K photos
653 videos
15 files
724 links
👇 اینجا 👇
🎯 حرفه ای و با کیفیت آموزش میبینی
🎯 انگلیسی رو کاربردی یاد میگیری
🎯 روی مکالمات روزمره مسلط میشی

💎دوره ها و آموزش های رایگان کانال رو از دست نده💎

پیج ما 👇

www.instagram.com/soheyl_english

آی دی پشتیبانی و ثبت نام دوره ها 👇

@Soheylsam_admin1
Download Telegram
#idiom
#No_19

👉 learn/know the ropes

➡️ to understand/learn how to do a particular job or activity.

✓ با زمینه ی یه کار خاص یا فعالیتی آشنایی شدن


It can take quite a while for a new lawyer to learn the ropes in a big legal firm.

ممکنه مدت زیادی طول بکشه تا یه وکیل جدید در یک شرکت حقوقی بزرگ، با زمینه ی کار آشنا بشه.
#نکته_گرامری
#اشتباهات_رایج
#No_19

🟣 تفاوت out of work و out of order

⬅️ بچه ها حواستون باشه که out of work فقققط برای اشخاص به کار میره که به معنی "بیکار/ بدون شغل" هست.

مثلاً:
He’s been out of work for six months.

شش ماه بیکار بوده.

⬅️ اما برای یه چیزی مثل یه دستگاه که کار نمیکنه و خرابه، می تونیم از out of order استفاده کنیم.

مثال رو ببین:

My laptop is out of order.

لپ تاپم خرابه (کار نمی کنه).
#collocation
#No_19
#rule

🟢 کالوکیشن های رایج و خوشگل لغت «rule»

👉 break a rule

✓ قانون رو زیرپا گذاشتن

He had clearly broken the official rules.

اون به وضوح قوانین رسمی رو شکسته بود.

👉 obey/follow a rule

✓ از قانون اطاعت کردن/ پیروی کردن

She wasn’t going to obey their silly rules.

اون نمی‌خواست از قوانین احمقانه ی اونا پیروی کنه.

👉 the rule says ...

✓ قانون میگه...

The rule says that you must be standing inside the line.

قانون میگه که شما باید داخل صف بایستید.

👉 the rule prohibits/forbids someone from something

✓ این قانون فلانی رو از فلان چیز منع/ ممنوع می کنه.

The rule forbids women from becoming members of the club.

این قانون زنان رو از عضویت در باشگاه منع می کنه.

👉 rules and regulations

✓ قوانین و مقررات

It's against all rules and regulations.

این خلاف تمام قوانین و مقرراته.
#الگوهای_رایج
#No_19
#middle

🔴 یه الگوی خوشگل و کاربردی:

👉 To be in the middle of doing something

✓ مشغول انجام فلان کار بودن، وسط پروسه ی انجام یه کاری بودن

مثلاً دوستتون ازتون میخواد باهاش برید بیرون و شما دارید تکالیفتون رو انجام میدید، پس میگید:

I'm in the middle of doing my homework.

مثال های دیگه:

I'm in the middle of cooking.

مشغول آشپزی هستم.

I'm in the middle of studying.

وسط درس خوندنم.

I'm in the middle of reading an interesting book.

مشغول خوندن یه کتاب جالب هستم.
#کارگاه_جمله_سازی
#ساختارهای_کاربردی
#No_19

🟣 الگوی شماره نوزده 👇🏻

📌 Put up with someone/something

📌 "تحمل کردن، تاب آوردن، کنار اومدن، سازش کردن، مدارا کردن و یا با کسی ساختن"