Soheyl English | انگلیسی کاربردی با سهیل سام
25.9K subscribers
1.01K photos
640 videos
14 files
724 links
👇 اینجا 👇
🎯 حرفه ای و با کیفیت آموزش میبینی
🎯 انگلیسی رو کاربردی یاد میگیری
🎯 روی مکالمات روزمره مسلط میشی

💎دوره ها و آموزش های رایگان کانال رو از دست نده💎

پیج ما 👇

www.instagram.com/soheyl_english

آی دی پشتیبانی و ثبت نام دوره ها 👇

@Soheylsam_admin1
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#گرامر
#الگوی_کاربردی
.

چه نکته ی خوشگلی داریم
.
.
این دوتا الگورو یادت باشه 👇
.
You remember to do something
.
شما به یاد میارید که فلان کارو انجام بدید.
.
مثلا 👇
.
I must remember to study English every day.
.
باید یادم باشه که هر روز زبان بخونم.
.
___________
.
Someone reminds you to do something.
.
یه نفر یه شما یادآوری میکنه که فلان کارو انجام بدین.
.
مثلا 👇
.
Soheyl Sam reminds us to study English.
.
سهیل سام به ما یاد آوری میکنه که زبان بخونیم. 😊
.
.
.
پس یادت باشه هر وقت خواستیم بگیم کسی فلان چیز رو به یاااد کسی دیگه آورده، از remind استفاده میکنیم، مثلا 👇
.
My father reminded me to close the window.
.
پدرم یادم آورد پنجره رو ببندم.
.
My mother reminded my brother to buy some milk.
.
مادرم به برادرم یادآوری کرد مقداری شیر بخره.

👉 Www.instagram.com/soheyl_english

👱‍♂ : @soheylsam

🎓 : @soheyl_english
#لغت
#الگوی_کاربردی
#No_1

👉 Fancy

➡️ to like or want something

دوست داشتن یا خواستن چیزی

Synonym : feel like

Fancy a quick drink?

یه نوشیدنی فوری می خوای؟

⬅️ یه الگوی کاربردی هم داریم:

👉 fancy doing something

حس و حال/تمایل به انجام کاری

Sorry, but I don’t fancy going out tonight.

متأسفم اما امشب حس و حال بیرون اومدن ندارم.
#لغت
#الگوی_کاربردی
#No_2
#run

👉 Run

🟠 چهار کاربرد خوشگل فعل run به معنی "دویدن"👇

کاربرد اول: کاری رو سریع انجام دادن / سریع به یه جایی رفتن

I need to run home.

لازمه(باید) سریع برم خونه.

کاربرد دوم: می تونه برای قطار، اتوبوس،... به کار بره. یعنی شما رو از یه جایی می برن به یه جای دیگه.

No trains are running today.

امروز قطاری حرکت نمی کنه.

کاربرد سوم: می تونه به معنی drive باشه. یعنی با ماشین، کسی رو جایی رسوندن.

Let me run you home.

بزار برسونمت خونه.

محاوره ایه. الگوش هم قشنگه:

👉 (to) run someone to something

✓ کسی رو جایی رسوندن

کاربرد چهارم: یعنی داشتن یا استفاده کردن از یه وسیله ی نقلیه.

کاربردش بیشتر توی بریتیشه.

He runs two cars.

او از دو تا ماشین استفاده می کنه.
#نکته_کاربردی
#الگوی_کاربردی
#No_30

🔴 با ask احوالپرسی کن.

می دونین چجوری به انگلیسی بگیم: جویای احوالت شدم یا فلانی حالتو پرسید؟!

⬅️ توی چنین موقعیتی خیلی راحت از فریزال ورب ask about someone کمک بگیر.

👈 به طور کلی یعنی در مورد کسی پرسیدن، اما چون برای احوالپرسیه، میگیم "جویای حال کسی شدن".

مثلاً:

He asked about you.
اون حالتو پرسید.

Don't forget to ask about your mother.
یادت نره جویای احوال مادرت بشی.

ریزنکته: توی بریتیش به جای about از حرف اضافه ی after استفاده میشه.

یه الگوی خوشگل هم داریم:

👉 Don't forget to do something

✓ یادت نره فلان کار رو انجام بدی.

Don't forget to bring your hat.

یادت نره کلاهت رو بیاری.
#الگوی_کاربردی
#نکته_گرامری
#No_33

🔴 وقتی فعل اول جمله، مجهول باشه، فعل دوم به صورت مصدر با to میاد.

برای مثال این الگوی خوشگل رو در نظر می گیریم:

👉 I was told to do something

به من گفته شده فلان کار رو انجام بدم.

I was told to wait here.

به من گفته شده اینجا منتظر بمونم.

They were told to work hard.

بهشون گفته شده سخت کار کنند.
#الگوهای_رایج
#الگوی_کاربردی
#No_34

🔴 یه الگوی خوشگل داریم.

👉 I'm not done with something yet.

کارم با فلان چیز هنوز تموم نشده.

I'm not done with this book yet.

کارم با این کتاب هنوز تموم نشده.

I'm not done with your hair yet.

هنوز کارم با موهات تموم نشده.

حالت سوالیش:

Are you done with this magazine?

کارت با این مجله تموم شده؟
#الگوی_کاربردی
#الگوهای_رایج
#No_41

🔴 یه الگوی کاربردی و خوشگل👇

👉 The only thing…

✓ تنها چیزی که...

The only thing I can do is keep quiet.

تنها کاری که می تونم انجام بدم اینه که ساکت بمونم.

⬅️ اینجا is یعنی " اینه که".

⬅️ بعد از is هم شکل ساده ی فعل رو میاریم.

Money is the only thing that matters to you.

پول تنها چیزیه که برات مهمه.

The only thing that kept me calm was music.

موسیقی تنها چیزی بود که منو آروم نگه داشت.

It was the only thing I could do.

تنها کاری بود که می تونستم انجام بدم.
#الگوی_کاربردی
#No_45

🔴 الگوهای کاربردی و رایج فعل sacrifice به معنی فدا کردن/ دست کشیدن از چیزی

👉 sacrifice something for something‏

A Labour government chose to sacrifice defence for welfare.

یه دولت کارگر تصمیم گرفت دفاع رو فدای رفاه کنه.

👉 sacrifice something to do something

He sacrificed a promising career to look after his kids.

او برای مراقبت از فرزندانش از یه حرفه نوید دهنده دست کشید.

👉 sacrifice oneself (for something)

Mothers always sacrifice themselves for their children.

مادران همیشه خودشون رو فدای فرزندانشون می کنند.
#الگوی_کاربردی
#الگوهای_رایج
#No_46

🔴 یه الگوی خوشگل داریم.

⬅️ لغت deter یعنی بازداشتن

👉 deter somebody from (doing) something

کسی رو از (انجام) کاری بازداشتن

The security camera was installed to deter people from stealing.

دوربین امنیتی برای جلوگیری از سرقت مردم نصب شده.

These new rules are likely to deter people from coming forward for help.

این قوانین جدید احتمالاً مردم رو از اومدن به کمک باز می داره.
#الگوهای_رایج
#الگوی_کاربردی
#No_47

🔴 یه الگوی کاملاً کاربردی با فعل make به کمک کتاب سریال نکته👇

👉 Don't make somebody do something

فلانی رو مجبور نکن فلان کار رو انجام بده.

⬅️ جای somebody می تونیم ضمیر مفعولی یا اسم بزاریم.

⬅️ نکته ریزی که وجود داره اینه که بعد از somebody نیازی به to نداریم. فعلمون رو به صورت ساده میاریم.

مثلاً:
Don't make me shout at you.

یه کاری نکن سرت داد بزنم.

Don't make him fire you from your job.

کاری نکن تو رو از کارت اخراج کنه. از کار بی کارت کنه.

Don't make me get out of the car.

وادارم نکن از ماشین پیاده شم.