Soheyl English | انگلیسی کاربردی با سهیل سام
25.9K subscribers
1.01K photos
640 videos
14 files
724 links
👇 اینجا 👇
🎯 حرفه ای و با کیفیت آموزش میبینی
🎯 انگلیسی رو کاربردی یاد میگیری
🎯 روی مکالمات روزمره مسلط میشی

💎دوره ها و آموزش های رایگان کانال رو از دست نده💎

پیج ما 👇

www.instagram.com/soheyl_english

آی دی پشتیبانی و ثبت نام دوره ها 👇

@Soheylsam_admin1
Download Telegram
#idiom
#No_24

👉 run into a brick wall

➡️ to come to a barrier against further progress.

به بن بست خوردن

Their hopes to expand the company ran into a brick wall when they couldn't get a loan.

امیدشون برای توسعه ی شرکت، به بن بست خورد وقتی نتونستن وام بگیرن.
#نکته_گرامری
#اشتباهات_رایج
#No_24

🟣 ما از may برای درخواست مؤدبانه استفاده می کنیم که توی این حالت با I و we میاد.
👉 May I/we …?

May I come in?

میشه بیام داخل؟

May we go out?

میشه بریم بیرون؟

⬅️ اما اگه با ضمیر فاعلی دیگه ای بیاد، معنی " آرزو کردن" میده، یعنی امید هست که...، آرزو می کنم که...
May you live long.

انشالله عمرت طولانی باشه.

May you both be happy.

انشالله هر دوتون شاد باشید.

May she pass her exam.

انشالله امتحانش رو پاس کنه.
#نکته_کاربردی
#الگوهای_رایج
#No_24

🔴 به جمله ی زیر دقت کن👇

I'm going to go change.

می خوام برم لباسم رو عوض کنم.

نکته 1: از فعل change میشه در معنای "عوض کردن لباس" هم استفاده کرد.

You’d better go change.

بهتره بری لباست رو عوض کنی.

نکته 2: به این الگوی go دقت کن.

(to) go and do something

⬅️ اینجا یه نکته ی ریز داریم. توی انگلیسی آمریکایی محاوره ای، گاهی اون and حذف میشه. مثل جمله های بالا.

⚠️ اما دقت کنین زمانی که این go بره به زمان گذشته، دیگه نباید and رو از جمله حذف کنیم، حتی توی محاوره.

I went and talked to Akbar.

رفتم و با اکبرآقا حرف زدم.
#collocation
#No_24
#feeling

🟢 کالوکیشن های رایج و خوشگل لغت«feeling» به معنی «حس/احساس»👇

👉 a strong/deep feeling

✓ یه حس قوی/عمیق

There was a strong feeling of anger among the workers.

احساس خشم شدیدی بین کارگران وجود داشت.

👉 experience a feeling

✓ تجربه ی یه احساس

I remember experiencing a feeling of tremendous excitement.

به یاد دارم که احساس هیجان فوق العاده ای رو تجربه کردم.

👉 hurt somebody's feelings

✓ احساسات کسی رو جریحه دار کردن

I hope I didn't hurt your feelings.

امیدوارم احساسات شما رو جریحه دار نکرده باشم.

👉 show/hide your feelings

✓ نشان دادن/پنهان کردن احساسات

She could no longer hide her feelings.

اون دیگه نمی تونست احساساتش رو پنهان کنه.

👉 give somebody a feeling

✓ به کسی یه حسی دادن

My work gives me a feeling of achievement.

کارم بهم احساس کامیابی می ده.
#کارگاه_جمله_سازی
#ساختارهای_کاربردی
#No_24

🟣 الگوی شماره بیست و چهار 👇🏻

📌 be out of one's mind


📌یعنی "دیوانه و غیرمنطقی بودن/عقل از دست دادن/احمق بودن"