Sociology of peace
619 subscribers
920 photos
81 videos
186 files
380 links
گروه علمی_تخصصی جامعه شناسی صلح
انجمن جامعه شناسی ایران
"دانایی بهترین استراتژی صلح طلبی است ."
( آلوین تافلر )

صفحه اینستاگرام

https://instagram.com/sociology_of_peace?igshid=w468wmqsw61i

« اعلام نظرات و ارسال مطالب"
@Havva_mohamadi
Download Telegram
در افغانستان چه اتفاقی افتاده؟

✍️جمال‌الدین‌ موسوی خبرنگار ارشد افغان
این روزها بسیاری می پرسند، چطور ارتش افغانستان به این آسانی مغلوب طالبان شد؟ مغلوب یک نیروی واپس گرا و متهم به کشتار؟ ارتشی که با هزینه ای زیاد تشکیل شد، تجهیزاتی پیشرفته در اختیار داشت و سالها توسط آمریکا و ناتو آموزش دید!

همینطور می پرسند که چطور دولت تا این اندازه آسیب پذیر است؟ من سعی کردم در یک توییت کوتاه از منظر خود، علت العلل سقوط زنجیروار ولایتها و شهرهای بزرگ را توضیح بدهم، ولی دریافتم که باید توضیح بیشتری داده شود.

از اینجا شروع می کنم، از مشاهدات شخصی تمام این سالهای خودم. در سطح اکثر رهبران، مقامهای ارشد دولتی و سران، مسابقه ای از تجمل جریان داشت، خانه های اعیانی، کاروان ماشینهای گرانقیمتِ ضد گلوله و سفرهای خارجی خانوادگی. همینطور سرمایه گذاری در
بازار ملک در دوبی و ترکیه


آنهم رهبران کشوری که حتی در مرکز تجاری پایتخت آن، صدها معلول، یتیم، کودکِ کار و بیوه زن برای گدایی پرسه می زدند و فقر از سر و روی مردم می بارید.

من از نوجوانی با دقت و از نزدیک تحولات افغانستان را دنبال کرده ام و بیشتر از بیست سال است که با طرفهای مختلف در دولت و مخالفان در تماس بوده ام. اشکالات زیادی در دولت وجود داشته ولی از نظر من، مهمترین آن همین فساد مالی و اداری بوده و هست.

این فساد باعث شد تا بسیاری از مردم افغانستان خود را در برابر نیرویی خشن مثل طالبان، تنها و بی دفاع ببینند. گروهی که متهم ردیف اول کشتار کور و بی رحمانه غیر نظامیان و نقض گسترده حقوق زنان است و از حکومت آن، تحت عنوان سالهایی سیاه یاد می شود.

‏همین فساد، سیستم تصمیم گیری، خصوصا تصمیم گیری در حلقه های امنیتی را فلج کرد و در سطحی ملی و بین المللی باعث دلسردی از دولت شد. محمد اشرف غنی بیست سال پیش به عنوان وزیر مالیه و بعد به عنوان رییس جمهور یکی از طراحان اصلی سیستمهای مالی در افغانستان بوده است.

البته آقای غنی معتقد است که کوشش کرده تا شفاف ترین سیستم مالی ممکن را ایجاد کند، ولی پرونده های بزرگ فساد مالی در دولت او خلاف این را نشان می دهد. اسناد متعددی وجود دارد که نشان می دهد او به عنوان یک مقام ارشد، مسئولیت مستقیم و غیر مستقیم داشته و دارد/

ضمن این، بر اساس تحقیقات نهادهای متعدد از جمله موسسه آمریکایی SIGAR خیلی از موارد فساد - علی رغم شواهد بسیار - پیگیری نشده و حتی به مرحله ایجاد پرونده نرسیده است. کارشناسان بین المللی متعددی می گویند که دلیل آن نبود اراده سیاسی برای مبارزه با فساد بوده است.

هر کسی که با دولتی ها در افغانستان مراوده داشته، در همان نگاه اول در می یافت که عمده بحث ها بر سر چگونگی تصاحب کرسی های اصطلاحا "پولساز" برای جذب امکانات مالی است. بررسی اوضاع خیلی از مقام هایی که به این کرسی ها رسیدند، نشان می دهد که آنها بعدا به ثروتهای عظیمی دست یافتند.

من در این چند سال با مقام های امنیتی متعددی درباره روحیه سربازان افغان برای دفاع از دولت صحبت کرده ام. تمام آنها از تاثیر فساد مالی مقامات ارشد حکومت بر روحیه سربازان شکایت داشتند.

حتی یکی از آنها اسنادی را منتشر کرد که نشان می داد، همین روزها دعوایی اساسی میان تعدادی از مقامها بر سر پول جریان دارد. جایی گابریل گارسیا مارکز نویسنده کلمبیایی از یک متن مذهبی نقل می کند و می گوید: پول مدفوع شیطان است!
@Sahamnewsorg
@sociologyofpeace
*به یاد آنان که رفتند*

▪️▪️سزدم چو ابر بهمن که بر این چمن بگریَم

زنده‌یاد احمد گل محمدی یکی از آخرین نگین‌ها از سلسله الذّهب درگذشتگانِ شریفی است که نه قربانی کرونا، بل‌که شهید تبانی طمع حریصان با جهل نادانان شدند.

نزدیک به دو سال از درگیری کشور ما با کرونا گذشته و در همه این مدت، درگذشتگانِ ما، قربانیِ این تبانی بوده‌اند.
از مجموعه داده‌ها و اخبار چنین می‌نماید که طمّاعان، از شیوع کوید ۱۹ به نفع تحصیل سود مادّی استفاده کرده و دست‌کم یکی از احتمالات مطرح درباره نحوه و روند واکسیناسیون در ایران دلالت بر این امر دارد.
این در حالی است که شواهد و انتقادهای بی‌شمار درباره ناتوانیِ دیوان‌سالاری موجود در مواجهه با کرونا را نیز نمی‌توان و نباید نادیده گرفت.
از سوی دیگر شواهد بسیار حاکی از این هستند که تنها این دیوان‌سالاری ناتوان و سودجوییِ طمّاعان در اقتصاد بهداشت و درمان نبوده که موجب مرگ هزاران تن شده است؛ بل‌که کلیّت جامعه مدنی نیز دچار ضعف‌های بنیادی بوده که به صور مختلف در این میزان مرگ و میر دخیل بوده است. در این میان، آنچه که عدم آگاهی و عدم اطّلاع رسانی خوانده می‌شود، نه اولین حلقه از نقاط ضعف جامعه مدنی ایران، که آخرین حلقه‌ی آن است. اولین حلقه، ضعف همبستگی اجتماعی و نمودهای گوناگون بی‌تفاوتی و عدم مسوولیت آحاد جامعه نسبت به جان خود و دیگران است.
مثلا، می‌توان گفت که اگر دولت از اقتدار، سرمایه و توان کافی برای کنترلِ جابه‌جایی و ارتباطِ میان‌فردی و گروهی برخوردار می‌بود، یعنی می‌توانست از همان ابتدا قاطعانه از آحاد جامعه بخواهد که از هرگونه رفت و آمد پرهیز کنند و می‌توانست قرنطینه‌ی مطلق برقرار سازد، همچنین از سوی دیگر اگر آحاد جامعه نیز می‌توانستند مسوولانه، چه در نوروز چه در عاشورا و چه در ارتباطات خانوادگی و همه انواع ارتباط‌های رو در رو، خود را مسوول جان خود و دیگران بدانند، اصولاً چنین فاجعه‌یی رخ نمی‌داد.
پیداست که این دو امر عملا غیر ممکن بوده است؛ زیرا دولت نه از اقتدار لازم برای اِعمال چنین قرنطینه‌یی برخوردار بود و نه از سرمایه و سازمان لازم برای تامین حوائح هشتاد میلیون ایرانی در یک یا چند دوره قرنطینه با چنین خصوصیّاتی و نه شاید حتّا از خواست و اراده‌یی برای آن.
همچنین جامعه مدنی ایران نیز فاقد چنین تعهد و مسوولیت اجتماعی جدّی در قبال خود و دیگران بوده است.
البته می‌توان گفت که این حدّ از همبستگی اجتماعی و چنین احساس مسوولیّتی در اغلب کشورهای دیگر هم دیده نشده است؛ وگرنه اصولا پاندمی بسیار زود در همه جهان کنترل شده و امکان جهش‌های بعدی هم از ویروس گرفته می‌شد و این حد از خسران و مرگ به بار نمی‌آمد.
می‌توان با بررسی روند تغییرات مرگ و میر و خسارت‌های ناشی از پاندمی، این نقص را در کلیّت جهان کنونی و انواع جوامع موجود در چهار قاره آسیا، اروپا، امریکا و اقیانوسیه دریافت و بدان اذعان داشت؛ اعم از این‌که اقتصاد نولیبرال را زمینه‌ساز چنین شرایطی قلمداد کنیم یا فردگرایی حادی که امکان همبستگی جدی جوامع را در مواجهه با بحران‌ها و به‌ویژه مواجهه با فجایع دوران کنونی، سلب می‌کند و یا هر عامل بنیادی دیگر.
در این میان، آنچه شرایط ایران را متمایز می‌سازد، علاوه بر نابسامانی و ناکارآمدی آشکار دیوانسالاری ما، افول حاد اخلاقی است که در فرادستان به‌صورت عدم شفافیّت، بی‌توجهی به افکار عمومی، عدم احساس مسوولیت، سودجویی و تجارت مرگ در شرایط پاندمی و در فرودستان به‌صورت بی‌تفاوتی، ناامیدی و فقدان احساس مسوولیت در این شرایط نمود یافت.
چه نا امید کننده و دردآور است که برخی از اصحاب کتاب و قلم، مثلا برخی از استادان دانشگاه که مقاله‌ها و کتاب‌ها درباره جهان پساکرونا نوشته و یا از تحول در آموزش دیجیتال سخنرانی کرده‌اند، درباره پیشگیری از ابتلا و نحوه درمان پس از ابتلا به کوید تقریبا هیچ چیز نمی‌دانند و به همین دلیل هم مبتلا می‌شوند و هم از عهده درمان برنمی‌آیند و جان خود را از دست می‌دهند و از جان جامعه نیز می‌کاهند.
در نگاهی به کلیّت این جامعه، گویی برای جمعی از آحاد جامعه ما، "آینده" تا آن اندازه بی‌معنی شده که کوشید‌ه‌اند از فرصت موجود، حتا به قیمت جان صدها و هزاران انسان، بهره ببرند و برای جمعی دیگر نیز آینده آن‌قدر بی‌معنی شده که حاضر شدند به قمیت جان خود از آن بگذرند.

یاد همه آنان که از میان ما رفتند، گرامی و نامشان بلند باد.

*۳۰ امرداد ۱۴۰۰ - اسمعیل خلیلی*

@sociologyofpeace
💢زندان اوین؛ خشونت، نقض قانون و مسئولیت مقامات قضایی

سید علی مجتهدزاده

🔹اخیرا دوربین‌های مدار بسته زندان اوین هک و فیلم‌های آنها منتشر شده. فیلم‌هایی که حکایت از برخوردهای خشن و غیرقانونی متعدد و مکرر با زندانیان دارند. آقای حاج محمدی، رئیس سازمان زندان‌ها در همین رابطه در توئیتر خود نوشت: «درخصوص تصاویر زندان اوین؛ مسئولیت این رفتارهای غیر قابل قبول را پذیرفته و ضمن تعهد به تلاش بر عدم تکرار چنین وقایع تلخ و برخورد جدی با عوامل خاطی؛ از خداوندمتعال، رهبر عزیزمان، ملت بزرگوار و زندانبانان شریف که البته زحماتشان تحت تأثیر این خطاها، نادیده گرفته نخواهد شد، عذرخواهم.» لازم دیدم تا من هم نکاتی مهم در ارتباط با این موضوع را بازگو کنم؛

1️⃣ انتشار چنین فیلم‌هایی در بسیاری از نظام‌های قضایی دنیا می‌توانست زلزله به پا کند و باعث استعفاء بخش زیادی از مقامات و حتی محاکمه آنها شود. هر چند واکنش آقای حاج محمدی جای تشکر دارد اما اولا باید متذکر شویم که این یک واکنش حداقلی و بسیار ضعیف بود و ثانیا قدم اول مسئولیت‌پذیری در چنین مواردی نه «عذرخواهی»، بلکه «استعفاء» است.

2️⃣ محتوای فیلم‌های منتشر شده چیز جدیدی نیست. سال‌هاست منتقدان و بسیاری از کسانی که پایشان به زندان رسیده فریاد زده‌اند که در بازداشتگاه‌ها و زندان‌ها به شکل گسترده و حتی سیستماتیک، حقوق ابتدایی زندانیان نقض می‌شود و شاهد یک خشونت نهادینه شده هستیم. تازه زندان اوین اوضاع بهتری از بقیه جاها دارد. بسیاری می‌دانند اوضاع زندان‌های فشافویه و تهران بزرگ از اینجا بدتر است، اوضاع زندان‌های شهرستان ها از فشافویه و تهران بزرگ بدتر و اوضاع بازداشتگاه‌ها از همه اینها بدتر. مگر طی این سال‌ها کم زندانیان و بازداشت شدگان در زندان‌ها به دلایل مبهم سلامت یا جان خود را از دست دادند که مقامات زندان تازه از اوضاع مطلع شده‌اند؟ کدامیک از آن پرونده‌ها رسیدگی و یا شفاف‌سازی شد؟ با کدام خاطی برخورد شد؟ آیا مقامات قضایی حتما باید با انتشار فیلم از این اتفاقات خبردار می‌شدند؟ چطور قبول کنیم که قبلا اطلاع نداشتند؟ با عرض معذرت، اما من شخصا نمی‌توانم بپذیرم که مقامات قضایی و زندان تا قبل از این از موارد یاد شده بی‌اطلاع بوده‌اند. تمام آن گزارش‌های علنی یا سرگشاده یا ده‌ها برابر آن گزارش‌های غیرعلنی که وکلا و زندانیان و ناظران دلسوز از این وضعت داشتند و به اطلاع مقامات می‌رسانند، کجا می‌رفت؟ سازمان زندان‌ها آن همه تکذیبیه‌ای که سال‌ها درباره وضع بد برخورد با زندانیان منتشر کرد، همه از روی ناآگاهی بود؟

3️⃣ اگر بپذیریم مقامات از چنین وضعی نا آگاه بودند، این خودش عذر بدتر از گناه است و دلیل بر عم صلاحیت آنها برای ادامه کار. چطور مسئولی نمی‌داند که در مجموعه تحت امرش چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است؟ آن هم مجموعه‌ای با این درجه بالا از حساسیت؟

4️⃣ مساله نقض قانون و خشونت در زندان‌های ما صرفا رفتار یک عده خاطی نیست که با برخورد با آنها رفع شود. مساله رفتاری نهادینه شده در سیستم اداره زندان‌ها و بازداشتگاه‌هاست که تا قبل از این بسیاری از گزارش‌ها و شواهد بر آن صحه گذاشته‌اند. کاش این موضوع به یک جمع خاطی و یک زندان مشخص یعنی زندان اوین تقلیل داده نشود. من شخصا وکیلی را نمی‌شناسم که این شهادت را نفی کند که خشونت و نقض قانون به یک روال عادی در زندان تبدیل شده.

5️⃣ اگر عزم مقامات قضایی و مسئولان زندان برای حل این موضوع جدی باشد، این کار با برخورد با چند نفر مامور خاطی درست نخواهد شد. مساله این است که بخش‌های زیادی از دستگاه قضایی و خصوصا سازمان زندان‌ها خود را تا حد زیادی غیرقابل نقد و نظارت یافته‌اند و هیچ امکان موثری برای نظارت عمومی بر آنها نیست. تا قانون با هدف تقویت شفاف‌سازی و نظارت‌پذیر شدن اقدامات سازمان زندان‌ها اصلاح نشود، روال همین خواهد بود که الان هست و با چند برخورد مقطعی هم درست نمی‌شود.بارها حتی تقاضای نمایندگان مجلس خصوصا در دوره دهم برای بازدید از زندان‌ها رد یا با تأخیر فراوان پذیرفته شد. یعنی نه فقط گروه‌های مدنی بلکه مسئولینی در حد نمایندگان منتقد مجلس هم امکان نظارت موثر بر زندان‌ها را نداشتند. با چنین وضعی چه تضمینی هست که این اتفاقات تکرار نشوند؟ اصلا چه تضمینی هست که واقعا با خاطیان برخورد شود و برای اصلاح امور، اقداماتی صورت بگیرد؟ مساله این است که ساختار اشکالات جدی دارد که اجازه نقض قانون و خشونت فراگیر را می‌دهد و در آن سو نیز امکان عملی چندانی برای دادخواهی از این موارد وجود ندارد.

@nasiri42
@sociologyofpeace
تا یار که را خواهد و،،،،،

مجید یونسیان
۱۴ شهریور ۱۴۰۰


عبدالکریمی هم از دانشگاه آزاد رسما اخراج شد۔ خبر غیر منتظره ای نبود۔ به هرحال شتر سواری دولا دولا نمی شود۔دیر یا زود این شتر درب خانه همه کسانی که علم را به ایدئولوژی ترجیح می دهند وتلاش می کنند حقایق را انطور که می فهمند بیان کنند می خوابد۔

مدتهاست که دانشگاه و علم در این مرز وبون از اعتبار افتاده واستاد ودانشجو یا باید مجیز گو باشند یا سکوت کننند۔
وقتی دانشگاه در بیان حقایق اجتماعی و تاول های زیرپوستی جامعه حرفی برای گفتن ندارد و قامت اش آن‌قدر خمیده شده که از هر قشری صدایی به گوش می رسد، اما دانشگاه در سکون بسر می برد. حتما باید انتظار این اتفاقات را داشت۔

یادش به خیر ان روزهایی که دانشگاه و دانشجو و استاد آن‌قدر حرمت، اعتبار و اقتدار داشت که می توانست مسیر حرکت های سیاسی واجتماعی را مشخص وراهبری وهدایت ان را در اختیار داشته باشد۔ اما این اعتبار و اقتدار کجا رفت؟ این سوالی است که باید به ان پاسخ داد.

در مورد اسکندر مقدونی روایتی نقل می شود که درستی ونادرستی ان قابل اثبات نیست اما حقیقت تلخی است که این سالها با پوست وگوشتمان ان را لمس می کنیم۔

می گویند: اسکندر بعد از فتح امپراطوری هخامنشی،دچار ترس شد واز مشاورش که دانشمندی بزرگ بود پرسید حال این امپراطوری را چگونه باید اداره کرد که پاسخ رسید "مسندهای بزرگ را به افراد کوچک وکارهای کوچک را به بزرگان واگذار کن"!

بلایی که امروز ثمره آن را در وضعیت بلبشوی جامعه می‌بینیم۔ هرکه حرف واقعی و درستی بیان کند به گوشه ای پرتاب می شود چون مسولان نابلد توان وتاب شنیدن حقایق وواقعیت ها را ندارند۔

عبدالکریمی رزومه روشنی دارد. نه ضدانقلاب است،نه فریب خورده غرب،نه دنبال مال ومنال است،نه شیفته جاه ومقام،
حرف وسخنی دارد که متفاوت است وبرای تبین این حرف به دانش واندیشه وعلم خود پای بند است این که درست یا غلط می گوید حرف دیگری است اما خوبی عبدالکریمی این است که زیر بار سانسور نمی رود چون سانسور ابزار ادم های کوتوله ای است که حرفی برای گفتن ندارند واز سخن مستدل دیگران می ترسند۔

سانسور،ترس و غلبه کوتوله ها بر نهادهای علمی فضایی بوجود آورده است که هم شنیدن حرف حق پرهزینه شده است وهم زدن ان۔ و وای بر جامعه و مردمانی که این دو برایشان پرهزینه باشد۔

@NewHasanMohaddesi
@sociologyofpeace
💢 واکنش حجت‌الاسلام رسول جعفریان، مورخ و استاد دانشگاه، به اخراج دکتر بیژن عبدالکریمی از دانشگاه آزاد

@JahanMana
@sociologyofpeace
بیانیۀ انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها در اعتراض به اخراج تفکر انتقادی از دانشگاه

خبر اخراج استاد دانشمند و صاحبِ گفتمان آقای دکتر بیژن عبدالکریمی از دانشگاه آزاد اسلامی، بُهت و حیرت قاطبۀ اندیشمندان و بویژه دانشگاهیان را برانگیخته است. عموم جامعه ما با مشی انتقادی مبتنی بر وفاق ملی و مرام گفتگو مدار این اندیشمند ایرانی آشنایند. اتهامات وارده به این استاد سرشناس و صاحب گفتمان، فاقد وجاهت علمی و عقلی است و با خط مشی فلسفی و فکری و مرام اجتماعی دکتر عبدالکریمی هیچ تناسبی ندارد. دکتر عبدالکریمی از فرزندان انقلاب و از دانشورانِ آشنا با درد دین و وطن است.
عبدالکریمی‌ها صدای خرد انتقادی هستند از درون جامعه‌ای که به درد خود می اندیشد و درد را می‌جوید و آن را نشان می‌دهد. خرد انتقادی از ضروری‌ترین بایسته ها برای شرایط امروز ایران است و دیگر منحصر به طبقۀ دانشگاهی و روشنفکران و کنشگران سیاسی نیست، امروزه به برکت گسترش سواد فرهنگی و سیاسی در لایه‌های عمومی جامعه، منتقدانِ خرَدوَرز صدای همگانند و آن که سخن همگان بگوید قدرت همگان دارد.

اتهام مُضحک «سلطنت‌طلبی» به یک اندیشمند نقاد و دلسوزِ برآمده از متن انقلابی مردمی، مصداق بارز توهین به شعور دانشگاهیان است و اخراج وی، نقض آشکار آزادی‌های مُصرَّح در قانون اساسی و سلب استقلال فکری از دانشگاههای جمهوری اسلامی است. آزادی و استقلال دو آرمان والای انقلاب اسلامی بود که خونها به پای آن ریخته شد و اخراج یک استاد اندیشمند در تعارض با این آرمان‌ها و به معنای اعدام اندیشه است.

انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها بر این باور است که اخراج یک اندیشمند دلسوز اگر ناشی از برنامه‌های خردستیزانه انقلابی‌نماهای نفوذی نباشد دست کم ناشی از کم‌خردی در تشخیص مصالح ملّی و نظام جمهوری اسلامی است. این گونه برخوردهای حذفی ضمن بی نتیجه بودن در خاموش کردن صدای نقد در جامعه پیامدهایی جبران‌ناپذیر برای کشور، حکومت و منافع ملّی در بردارد. برخی از این پیامدها از این قرارند:

این اخراج‌ها صراحتاً به خنثی‌سازی ایدۀ «کرسی‌های آزاد اندیشی» در دانشگاه انجامیده و سبب گسست و جدایی بیش از پیش نخبگان و طبقۀ متوسط از دولت و حاکمیت می‌شود.
با اخراج متفکران اثرگذار، دارای خرد انتقادی و مشی گفتگویی، باب نقد و گفتگو بسته می‌شود و تداوم و استمرار فساد سیستماتیک سیاسی و اجتماعی کشور را تضمین می‌کند.
هم‌زمانی اخراج متفکری که نمایندۀ وفاق ملی و گفتگوی خردبُیناد است با آغاز به کار دولت سیزدهم تلویحاً می‌تواند به تقابل نمادین حاکمیت با خرد انتقادی، علوم انسانی نقاد و وفاق ملی تفسیر شود.

براساس آنچه که گذشت انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها ضمن فراخواندن مسئولان دانشگاه آزاد اسلامی به بازنگری در این تصمیم ضدعلم و دانشگاه ستیز، از قوه قضائیه نیز انتظار دارد با ورود به موضوع از تضییع حقوق شهروندی و صنفی دکتر عبدالکریمی جلوگیری کند. از جامعه دانشگاهی کشور و مجامع صنفی نیز انتظار می رود که نسبت به سرنوشت همکاران خود حساسیت بیشتری نشان دهند.

به امید ایرانی توسعه‌یافته، آزاد و دانش‌مدار

انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها

پانزدهم شهریور ۱۴۰۰

https://modaresinpress.ir/news/1158/
@sociologyofpeace
♦️بیانیه انتقادی 12 انجمن علمی نسبت به حکم برکناری دکتر بیژن عبدالکریمی

به نام خداوند جان و خرد


yun.ir/mim6o8

به قرار اطلاع، دانشگاه آزاد اسلامی بر اساس رأی هیأت رسیدگی به تخلفات انتظامی اعضاء هیأت علمی آن دانشگاه و بدون توجه به رأی دادگاه عمومی مبنی بر لغو حکم تعلیق ایشان، به خدمت جناب آقای دکتر بیژن عبدالکریمی، عضو محترم هیأت علمی آن دانشگاه پایان داده است. این برخورد مغایر با شأنیت نهاد دانشگاه، ارزش‌ها و هنجارهای علمی و آزادی‌های آکادمیک ارزیابی شده و گویا صدور چنین احکامی در مورد اعضاء هیأت علمی تنها منحصر به این حکم هم نبوده است.

دکتر بیژن عبدالکریمی که به خاطر بیان دیدگاه‌های انتقادی و دلسوزانه اش از کار برکنار شده، چهره‌ای است که به تعهد علمی، خردورزی انتقادی، دلبستگی به فرهنگ دینی و ملی و دلسوزی عمیق به کشور و مردم ایران اشتهار دارد. درنتیجه، چنین تصمیمی موجب حیرت و ناخرسندی دانشگاهیان و فرهیختگان کشور شده است و می‌تواند موجی از ابهام و ناامیدی را در فضای علمی کشور به خصوص دانشجویان ایجاد کند.
رشد و شکوفایی دانشگاه‌ها به خصوص در رشته‌های علوم انسانی و اجتماعی مستلزم رعایت موازین استقلال علمی دانشگاه‌ها و آزادی و امنیت دانشگاهیان در ابراز دیدگاه‌های انتقادی است. بر همین اساس، چگونگی برخورد با محققان، نویسندگان و روشنفکران، مهمترین معیار و ملاک ارزیابی مدیران موسسات آکادمیک، دولت‌ها و حکومت‌ها از نظر ارزش گذاری به پیشرفت علمی تلقی می‌شود.

انجمن‌های علمی امضاء کننده این بیانیه در پاسداشت از آزادی علمی و قدرشناسی از اندیشمندان دردمند و دلسوز کشور و به منظور تحقق شکوفایی علمی ایران عزیز، از مسئولان مربوطه می‌خواهند که در این گونه تصمیمات تجدید نظر کنند و خود مشوق استادان دانشگاه برای آزاداندیشی، ارتقاء فضای نقد علمی و بررسی منصفانه در محیط های علمی باشند و اجازه ندهند کسانی که با مقتضیات کار علمی بیگانه اند در مسیر توسعه علمی خلل وارد کنند.

دستور رئیس محترم دانشگاه آزاد اسلامی برای توقف اجرای حکم اخراج این استاد محترم تا بررسی مجدد در هیأت عالی تجدید نظر آن دانشگاه، موجب امیدواری و نشانه اثرگذاری افکار عمومی و انذار اهل قلم به این اقدام غیرمتعارف و ناموجه است. با این حال، انتظار می‌رود این اقدام درباره افراد و موارد مشابه دیگر هم اعمال شود؛ و مهمتر اینکه تصمیماتی اتخاذ شود که اجازه ندهد اعضای هیأت علمی به خاطر اظهار نظرهای علمی وانتقادی خود با مؤاخذه، محدودیت و محاکمه روبرو بشوند.

16 شهریور 1400

▫️انجمن انسان شناسی ایران
▫️انجمن ایرانی اخلاق در علوم و فناوری
▫️انجمن ایرانی تاریخ
▫️انجمن ایرانی حقوق اداری
▫️انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات
▫️انجمن جامعه شناسی ایران
▫️انجمن جمعیت شناسی ایران
▫️انجمن حقوق شناسی ایران
▫️انجمن علمی حقوق اساسی ایران
▫️انجمن علمی زبان و ادبیات فارسی
▫️انجمن علمی مطالعات صلح ایران
▫️انجمن علوم سیاسی ایران

@iran_sociology
#انجمن_جامعه‌_شناسی_ایران
✍️روز جهانی صلح و ضرورت گفتگو و تعامل با دنيا

🔹اهميت گفت‌وگو و تعامل از آن نظر است كه گفت‌وگو و تعامل يكي از موئلفه‌هاي مهم ساختاري فرهنگ صلح است، فرهنگ صلح فرهنگ گفت و گو و پیشگیری است و گفت و گو روش سازنده صلح است . هدف گفت‌وگو، كشف عوامل تعيين‌كننده صلح و تفاهم، تبادل اطلاعات و ايجاد و تقويت روابط با يكديگر است و گفت‌وگو خود به منزله حركت به سوي صلح و يگانگي است. 🔻مكانيسم‌های دفاعي طبيعي حفظ بقاء انسان‌هاي بدوي در مواجهه با خطر به سه شكل ١-مكانيسم ستيز، ٢-مكانيسم فرار و ٣-مكانيسم استتار عمل مي‌كرد وليكن به تدريج با تكامل مغز متفكر انسان، انسان‌ها به سازوكارهاي بديل و جانشيني براي حل منازعات انساني دست يافتند، گفت‌وگو و تعامل يكي از مهم‌ترين دستاوردهاي بشري براي پرهيز از درگيري و خشونت است.
🔸 گفت‌وگو موثرترين و در عين حال پيچيده‌ترين حالت ارتباط انساني است، گفت‌وگو فضايي است كه در آن روابط مديريت مي‌شود ، اين روابط ممكن است كه براي بسياري گيج‌كننده و نامرئي باشد. گفت‌وگو، شكل خاصي از سخن گفتن است، گفت‌وگو (ديالوگ) با تك‌گويي (مونولوگ) تفاوت دارد در ديالوگ نوعي تجربه متفاوت از زندگي وجود دارد، نوعي تمركززدايي از برتري خود (Kennedy). در گفت‌وگو هر طرف در ذهن خود شخص يا اشخاص طرف مقابل را، واقعا با ويژگي‌هاي خاص‌شان، ملحوظ مي‌دارد و به آنان با قصد ايجاد رابطه‌اي متقابل و زنده، بين خود و آنها، رو مي‌آورد. 🔹 در گفت و گو (ديالوگ ) ، حقيقتي از پيش تعيين شده وجود ندارد، بلكه اين حقيقت در جريان گفت‌وگو متولد مي‌شود . در واقع اصل و اساس آن، دور شدن از تك‌سخني و انحصارطلبي است و هدفش تنها مبادله طرح و تفسير است. هابرماس نيز همچون سقراط معتقد است كه وجود حقيقت ، نهفته در زبان و در ديالوگ ميان گويندگان است، و از طريق گفت‌وگو خود را‌ فاش مي‌كند. اما بر عكس، در مونولوگ يا تك‌گويي (گفتمان، مجادله، مكالمه و امثال آنها) يك حقيقت از پيش آماده وجود دارد كه هر يك از افراد در پي اثبات آنند.
🔸زبان تك‌گويانه بيش از همه منجر به سلطه، سوءتفاهم و خشونت مي‌شود اما غايت ديالوگ رسيدن به فهم و تفاهم ارتباطي است. بنابراين در گفت‌وگو، از اختلاف و چند گونگي به سمت وحدت و يگانگي و حقيقت نهايي انتقال پيش مي‌آيد كه البته اين لزوما به معناي هم شكلي و توافق نيست، بلكه گفت‌وگو ابزاري قابل اعتماد براي تفكر و همكاري است.
🔸اين تعريف از ديالوگ هماهنگي بسياري با تعريف صلح دارد كه آن نيز رسيدن به وحدت و يگانگي در عين كثرت است. گفت‌وگو و تعامل سازنده بخشي از چار‌چوب جهاني بهتر و امن‌تر است، گفت‌وگو لزوما در مورد يافتن توافق مشترك نيست در مورد ايجاد احترام متقابل به منظور ايجاد روابط پايدار است. گفت‌وگو روابط بين طرفين را از معارضه به احترام‌گذاري تبديل مي‌كند و راه روابط جديد را مي‌گشايد. 🔹گفت‌وگو روابط انساني را از حالت ناداني يا عدم تحمل به وضعيت فهم عميق‌تر و احترام به آنچه مشترك است و آنچه نيست، تبديل مي‌كند، گفت‌وگو به جلوگيري، كاهش و احتمالا تغيير تنش‌ها و درگيري كمك مي‌كند زيرا با تغيير فهم متقابل از يكديگر درگيري تغيير مي‌كند، گفت‌وگو براي درك متقابل بر پرسش، گوش دادن و ايجاد همكاري تاكيد دارد و به مشاركت‌كنندگان كمك مي‌كند تا از مشكل رها شوند. اين عناصر گفت‌وگو به كاهش سوءتفاهم‌ها و برطرف كردن كليشه‌ها كمك مي‌كنند از اين رو مي‌توان گفت، گفت‌وگو روش سازنده صلح است.
🔹گفت‌وگو مذاكره نيست در مذاكره طرفين با هدف وارد كردن فشار براي رسيدن به توافق همراه هستند در گفت‌وگو هدف اين است كه بدون الزامي براي دستيابي به يك راه‌حل در مورد ادراك و درك طرف ديگر از يك موضوع اطلاعاتي كسب شود. در پايان مي‌توان گفت، گفت‌وگو براي بهزيستي انسان‌ها بسيار مهم است زيرا مي‌تواند مولد تعامل بوده و با مديريت روابط، صلح و حمايت اجتماعي به انسان‌ها بدهد و سازه های صلح را در شبکه ها و پیوند های زیست جهان اجتماعی بهبود بخشد. صلح یک فن آوری اجتماعی است و گفت و گو و تعامل روش سازنده صلح است. درس های تازه به وضوح نشان می دهند که به جهت فضیلت های صلح ، زمان تغییر در سیاست های تعامل با دنیا فرا رسیده است .

🌐حسن اميدوار
مدير گروه صلح انجمن جامعه شناسي ايران

🆔 @sociologyofpeace
Forwarded from Sociology of peace
💎اندیشه صلح ورزی

🔻اندیشیدن، انسانی ترین فعالیت آدمی است همه با هم به صلح و دوستی بیندیشیم.
امروزه صلح بعنوان یک حق بشری و بخشی از اخلاق و آزادی تلقی می شود.

🆔 @sociologyofpeace
Forwarded from Sociology of peace
🕊🔸🔹🕊من در رویای خود دنیایی را می‌‌بینم که در آن هیچ انسانی انسان
دیگر را خوار نمی‌‌شمارد
زمین از عشق و دوستی سرشار است
و صلح و آرامش، گذرگاه‌‌هایش را می‌‌آراید.

#احمد_شاملو

🆔@sociologyofpeace
#پیام_تسلیت

◾️جناب آقای دکتر بیژن عبدالکریمی

درگذشت پدر گرامی‌تان را به جنابعالی و خانواده محترم تسلیت گفته و برای ایشان رحمت و علو درجات و برای شما و سایر بازماندگان محترم، شکیبایی و طول عمر با عزت مسئلت داریم. روحشان شاد و یادشان گرامی باد.

هیأت مدیره انجمن جامعه شناسی ایران

yun.ir/n02ig4

@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
🔺برگزاری نشست مدیران و دبیران گروه‌های علمی- تخصصی انجمن جامعه‌‌شناسی ایران و دفاتر استانی با حضور رئیس انجمن و اعضا هیأت مدیره

این نشست در تاریخ 24 مرداد 1400 برگزار شد. در آغاز جلسه دکتر سیدحسین سراج زاده، رئیس انجمن جامعه شناسی ایران؛ به پیشنهاد دکتر امیدوار، درباره مسئولیت اجتماعی انجمن جامعه‌شناسی ایران اشاره کرد و افزود: این موضوع در هیأت مدیره انجمن مطرح و مقرر گردید در جلسه امروز به این موضوع پرداخته شود.

- دکتر امیدوار مدیر گروه جامعه شناسی صلح؛ به عنوان پیشنهاد دهنده موضوع نشست، درباره این موضوع نکات ذیل را مطرح کرد و گفت: تعامل جهت مشارکت پویای اعضا، می تواند زمینه ساز بستری برای بروز خلاقیت‌ها شود، اگر به دو بعد مزایای مسئولیت‌های انجمن و چالش‌های فرارو توجه کنیم، انجمن جامعه‌شناسی می تواند به یک انجمن پیشرو تبدیل شود. امید که این نشست، مقدمه‌ای برای ایجاد نقش ویژه‌ای برای انجمن باشد. فواید توجه به مسئولیت اجتماعی، انجمن سبب تحقق مواردی خواهد شد که در متن پیشنهاد اینجانب آمده است، چالش‌های آن را نیز دوستان مطرح نمایند.

وی افزود: مسئولیت اجتماعی انجمن به عنوان تعهد برای گام برداشتن جهت حفظ و بهبود جامعه، همراه با حفظ تعادل و در نظر گرفتن منافع انجمن تعریف می‌شود و همکاری انجمن با سایر انجمن ها مدنظر قرار گیرد.

ادامه این گزارش را روی وب سایت انجمن جامعه‌شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/jmn4ld

@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
📆 ۲ اکتبر روز جهانی بدون خشونت است.این روز به مناسبت تولد گاندی رهبر جنبش استقلال هند و پیشگام فلسفه عدم خشونت نام‌گذاری شده است.

مبارزه بدون خشونت و مبارزه مدنی در مقابل قدرت‌‌های ناعادلانه و حکومت‌های خودکامه، در دنیای امروز کاربرد جهانی دارد.
@sociologyofpeace
۱۰ اکتبر، روز جهانی سلامت روانی است. این روز در سال ۱۹۹۲ توسط سازمان بهداشت جهانی به جهت توجه بیشتر به اختلالات روانی، تاثیرات منفی آنها بر جوامع و پیشگیری از آنها برگزیده شده است.

شعار فدراسیون جهانی سلامت روان به مناسبت روز جهانی سلامت روان سال ۲۰۲۱:
«سلامت روان در جهانی نابرابر»

شعار کمپین سازمان جهانی بهداشت به مناسبت روز سلامت روان سال ۲۰۲۱:
«مراقبت سلامت روان: بیایید آن را به واقعیت تبدیل کنیم»

۱۸ مهرماه، ۱۰ اکتبر، روز جهانی سلامت روان گرامی باد🍀

@sociologyofpeace
🔹هشدار دماسنج های اجتماعی از افزایش تعدد دلائل نارضايتي ، نا امیدی و احساس خشم
حسن امیدوار

🔸تشخیص و پیش بینی حوادث و نا آرامی های مدنی ( اعتراضات ، اعتصابات و ... )برای پژوهشگران علوم اجتماعی و سیاستگذاران از اهمیت ویژه ای برخوردار است زیرا بی نظمی مدنی یک مشکل چند وجهی است که می تواند منجر به تحولات و تغییرات غافلگیر کننده سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی تاثیر گذار ی شود . مطالعات و پژوهش در شش کشور امریکای لاتین نشان می دهد که روند شکل گیری نا آرامی های مدنی از طریق مکانیسم های پیچیده ای که کاملا درک نشده است رخ می دهد اما از عوامل شناخته شده بروز و محرک نا آرامی های مدنی ، می توان از تغییر در سیاست های داخلی و بین المللی ، آگاهی فرهنگی ، ترکیبی از تعاملات اجتماعی و رسانه های اجتماعی ، بی عدالتی و تبعیض ، عوامل اقتصادی مانند کاهش ارزش پول ملی ، فقر ، عدم تقارن حقوق کار و سطح بیکاری ، فساد ، گرانی مواد غذایی و مواد سوختی ، نقص در بهداشت و درمان و مسائل مربوط به پایداری محیط زیست را نام برد. آنچه واضح است نقطه مشترک نا آرامی ها در همه کشورها ی مختلف ، پدیده نارضایتی است که موجی از اعتراضات و تحولات اجتماعی را بر انگیخته است ، آمار ارائه شده نرخ تورم شدید 58 درصدی در کشور گه از سال 1322 ( زمان اشغال ایران ) ، بالاترین سطح تورم بوده است (به نقل از خبرگزاری فارس )، آنقدر نگران کننده است که دما سنج های اجتماعی وضعیت را قرمز و از بحران های در راه خبر می دهند ، این شاخص ها ی اقتصادی ، اجتماعی و شواهد متعدد میدانی ضمن تایید شدت بحران نشان میدهند که در صورت استمرار و تشدید این نقص اقتصادی با شکل گیری گسترده احساس خشم اجتماعی حاصل از افزایش تعداد دلائل نارضایتی ها ، احتمال وقوع طغیان های دردناک اجتماعی قابل انتظار است ، گرچه به طور کلی تورم بیش از حد را نا کار آمدی دولت و بی مسئولیتی مالی می دانند اما این نقص اقتصادی دارای پتانسیل بالقوه و بالفعل جهت ایجاد نارضایتی و خشم اجتماعی است . مطالعات موردی نشان داده است که چگونه نارضایتی باعث شکل گیری اعتراضات اجتماعی می شود و خشم انگیزه های موجود را تقویت می کند از دیدگاه جامعه شناسی احساسات ، همه روابط اجتماعی شامل پاسخ های عاطفی است و خشم یک احساس کاملا اجتماعی است .
🔸با نگاه جامعه شناسی ، اولین آثار تورم شدید، تاثیر آن بر محیط اجتماعی است که سطح زندگی مردم و رفاه کاهش می یابد و چون برای رضایت از زندگی ، رفاه مهم است رضایت ، نیز کاهش می یابد . از دیدگاه جامعه شناسی ، رضایت مردم کلید برقراری ارتباطات عالی با دولت و حکومت است از این رو با کاهش رضایت ، حمایت اجتماعی نیز کاهش می یابد . نتایج آخرین داده های آماری و شواهد متعدد میدانی نیز نشان می دهند که ما به سمت نابرابری های پایدار حرکت می کنیم یا در آستانه تغییر پارادایم جدید ایستاده ایم که زندگی مردم بخصوص اقشار نا برخوردار را تحت تاثیر و در معرض تهدید قرار داده است با توجه به افزایش شکاف های طبقاتی به نظر می رسد ساز و کارهایی نهفته در سیاست های اقتصادی ، مارپیچ نابرابری ها را در همه بخش های کشور به نفع گروه های ذینفع سازمان یافته تقویت می کند که در نهایت ادامه این روند به اختلاف اجتماعی و درگیری منجر می شود و آثار این بی عدالتی مانع گسترش روابط بین گروهی و تهدیدی برای ثبات و نظم اجتماعی است . در تجربه بی عدالتی چهار احساس خشم ، ترس ، نا امیدی و نگرانی ذکر شده است گرچه احساس ترس مانع اعتراض می شود اما وقتی احساس نگرانی افزایش می یابد این احساسات می تواند افراد را وادار کند تا از نظر روان شناسی با تهدیدات موقعیتی شرکت در اعتراضات کنار بیایند . از دیدگاه جامعه شناسی احساسات ، خشم یک احساس کاملا اجتماعی است . خشم می تواند دیدگاه انتقادی و لبه خلاقیت افراد را تیز تر کند و انگیزه ایجاد کند در ادبیات جدید در باره احساسات و جنبش های اجتماعی ، خشم به عنوان کالایی ارزشمند دیده می شود اما تردیدی وجود ندارد که زمانی که خشم با نا امیدی همراه شود می تواند باعث کاهش کنترل مدیریت احساسات افراد شود و از نظر فردی و اجتماعی مخرب و به عنوان یک اختلال اجتماعی مطرح می شود زیرا گسترش احساسات خشم ، الگو های تمدنی جامعه را در معرض تهدید قرار می دهد و این شرایط در نهایت منجر به پیچیدگی های اجتماعی و سیاسی با ماهیت جدیدی از درگیری و تقویت کنش های غیر انسانی می شود و به دنبال آن وفاق اجتماعی متزلزل می شود و به تدریج با افزایش اختلاف اجتماعی آمادگی اکثریت نا برخوردار برای رویارویی با اقلیت برخوردار از قدرت و ثروت افزایش می یابد ، گرچه اعتراضات و اعتصابات خشونت پرهیز اهرم هایی اجتماعی هستند ولیکن اعتراضات محرومان که به دنبال اصلاح برخی بی عدالتی ها است حتی اگر در ابتدا کوچک و بدون خشونت باشند می توانند به رویداد های سراسری تبدیل شوند و نا آرامی های محلی می تواند منجر به بی ثبا تی شهری ، کشوری و منطقه ای شود.دما سنج های اجتماعی ترکیبی از شاخص هایی هستند که اطلاعات و بینش هایی در مورد پویایی اجتماعی نهفته ، فراوانی وقایع و حجم وقوع نا آرامی ها یا زنجیره ای از نارضایتی ها در اختیار ما قرار می دهند این مجموعه داده ها در علوم اجتماعی ارزش فوق العاده ای دارند و به آشکار سازی نقص های ساختاری که به ایجاد و تشدید بحران کمک کرده است اشاره دارند این اطلاعات منجر به پیش بینی احتمال بالاتری از بروز بحران های سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و نا آرامی های مدنی در صورت بی توجهی مسئولان به بحران های نهفته دارد. رنج فقر و محرومیت همراه با نا امیدی به ایجاد خشم شتاب می دهند، با افزایش احساس خشم ، شکاف بین مردم و مسئولان بیشتر می شود و در ادامه تضاد به تناقض تبدیل می شود و دولت و مردم نمی توانند به وفاق برسند و سر انجام در یک جایی همدیگر را رها می کنند. از این رو برای برقراری صلح اجتماعی نیاز است همه حوزه ها دارای تعادل باشند و مسئولان باید سعی کنند که جامعه را از نقطه نا امیدی دور کنند ، زیرا اگر شکاف ها را نبینیم و ترمیم نشود درگیری اجتناب نا پذیر است.
🆔 @sociologyofpeace