آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛
1.52K subscribers
772 photos
208 videos
119 files
1.36K links
محمد حسن علایی
دکترای جامعه شناسی نظری فرهنگی
مولف کتاب "گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک" و "شریعتي و تفکر معنوی در روزگار سیطره‌ی نیست‌انگاری"
ارتباط با مدیر کانال
@Dr_Mh_Alaei

صفحه اینستاگرام:
http://www.instagram.com/dr.alaei.sociology
Download Telegram
Audio
بازخوانی اندیشه علامه‌ جعفری در بستر جهانی: تبریز و نقش آذربایجان و حوزه تمدنی قفقاز در تحولات اندیشه



۲۸ تیر ۱۴۰۲


@seyedjavadmiri
منطق گفت‌وگو پیروز می‌شود!

ما نیاز به نیروهایی داریم که بتوانند شکاف اجتماعی‌مان را پر کنند. هر نیرویی که به این شکاف دامن بزند، از هر سمتی که باشد، به اسم زن، زندگی، آزادی باشد یا گفتمان انقلاب، بدعهد به کشور است. ما چاره‌ای جز روی‌آوردن به عقلانیت و خرد و مقاومت در برابر رادیکالیزه و قطبی‌شدن جامعه نداریم؛ چراکه در غیر این صورت، کیان این کشور و امنیت ملی آن به خطر می‌افتد...
اگر ما بتوانیم یک اجماع نخبگانی شکل دهیم، توده‌های جامعه دنبال‌شان می‌آیند. متأسفانه درحال‌حاضر طبقه متوسط ما در جامعه گم است؛ ایده‌ای ندارد که حول آن جمع شود و ملت را هم حول آن گرد آورد. در چنین شرایطی است که رسانه‌های خارجی به مردم ایده می‌دهند. اگر چنین اجماعی صورت نگیرد، از انسداد کنونی خارج نمی‌شویم. توقع من از نخبگان جامعه اجماع و کاهش شکاف‌ها در جامعه است.

https://culture.bookcity.org/papers/5582/%d9%85%d9%86%d8%b7%d9%82-%da%af%d9%81%d8%aa%d9%88%da%af%d9%88-%d9%be%db%8c%d8%b1%d9%88%d8%b2-%d9%85%db%8c%d8%b4%d9%88%d8%af/
نقش اندیشمندان آکادمیک به عنوان کنش‌گران فعال و متعهد از منظر پی‌یر بوردیو!


مساله‌ی دانشگاه و نقش آن در میدان بزرگ‌تر اجتماعی، همواره از دغدغه‌ها و دل‌مشغولی‌های بوردیو بوده است. برای بوردیو، خصوصا نقش دانشگاه‌ها در همراهی و تقویت نیروهای پیشرو در جوامع همواره اهمیتی عمیق داشته است. به باور او سازوکاری آکادمیک برای تولید پژوهشگران، نویسندگان و آموزگاران آینده ضروری است؛ امری که خود می‌تواند به برسازی فضایی تربیتی منجر شود که از سویی شرایط برابرتری را نوید می‌دهد و از سوی دیگر با صور موجود و مسلط مادی و نمادین، خصوصا با آن شرایطی که در تلازم با اوج‌گیری نولیبرالیسم سامان یافته‌اند، می‌ستیزد. بدین‌ترتیب، بوردیو با نفی جدایی ساختگی میان دانشگاهیان و فعالین سیاسی و اجتماعی، بر نقش اندیشمندان آکادمیک به عنوان کنش‌گران فعال و متعهد تاکید می‌کند (ژیرو و ژیرو، ۲۰۰۴: ۵۳-۴). بوردیو می‌نویسد: «سوالی که دوست دارم بپرسم این است که: آیا روشنفکران، خصوصا چهره‌های دانشگاهی، می‌توانند در سپهر سیاسی فعال باشند؟ آیا روشنفکران باید در مجادلات سیاسی شرکت کنند؟ و اگر چنین است، تحت چه شرایطی می‌توانند خودشان را به میانه‌ی این میدان تحمیل کنند؟ پژوهشگران چه نقشی را می‌توانند در جنبش‌های اجتماعی مختلف در سطح ملی و بین‌المللی –و این همان سطحی است که امروزه، تقدیر افراد و جوامع به صورت فزآینده‌ای در گرو آن است- ایفا کنند؟» (بوردیو، ۲۰۰۰: ۴۰).
به باور او، و نیز به باور متفکران هم‌داستان او هم‌چون ادوارد سعید، نوام چامسکی، هاوارد زین و دیگران، برای آن‌که دانشگاهیان بتوانند این تعهد را به انجام برسانند، ضروری است از فرقه‌ی تخصص‌گرای خود فاصله بگیرند و هاله‌ی کاذب پیرامون آن را از هم بگسلند (ژیرو و ژیرو، ۲۰۰۴: ۵۴). انسان دانشگاهی اما، تلاش بوردیو است برای «فاصله‌گرفتن» از نظام آکادمیک، «اسطوره‌زدایی» و «تحلیل انتقادی» از آن. هرچند همان‌گونه که جنکینز نیز به درستی مورد اشاره قرار داده است، «هم‌چون اکثر آثار بوردیو، به خصوص آثار دو دهه‌ی آخر او، توان انقلابی و براندازی این کتاب نیز به خاطر ماهیت زبانی که بوردیو به کار می‌گیرد و سبک نگارش کلی او تا حد زیادی از رمق می‌افتد» (جنکینز، ۱۳۸۵: ۳۳). بوردیو خود در سطور آغازین انسان دانشگاه، این فاصله‌گذاری را این‌گونه بیان می‌کند: «با انتخاب آن جهان اجتماعی که درگیر آن هستیم به عنوان موضوع مطالعه، ناگزیر از رویارویی دراماتیزه‌شده‌ای با مجموعه‌ی معینی از مشکلات بنیادین معرفت‌شناختی هستیم، که همگی با پرسمان تفاوت میان دانش کاربردی و دانش روشنفکرانه، و به طور خاص با آن دشواری‌های ویژه‌ای سر و کار دارند که در فاصله‌گذاری با تجربیات از درون و سپس بازسازی آن دانشی که به واسطه‌ی این فاصله‌گذاری به دست آمده است روی می‌دهند… زمانی که ما با چالش مطالعه‌ی فضایی رو به رو می‌شویم که به واسطه‌ی تمام اشکال سرمایه‌گذاری ممکن با آن در ارتباط هستیم، فضایی که به صورت ناگزیر و گسست‌ناپذیری حایز خصایل خردورزانه و موقتی است، نخستین اندیشه‌ی خودکار ما «گریختن» است؛ دل‌مشغولی ما برای گریختن از اتهام تعصب و پیش‌داوری ما را به تلاش برای نفی خودمان به عنوان سوژه‌هایی «دارای پیش‌داوری» یا «از پیش آگاه» وا می‌دارد که به طور خودکار به استفاده از تسلیحات علمی برای تعقیب منافع شخصی‌مان متهم هستیم؛ تلاش برای امحاء خودمان حتی در مقام سوژه‌هایی قادر به شناخت» (بوردیو، ۱۹۸۸: ۱-۶).
 
Bourdieu, P. (1988). Homo Academicus. Translated By: P. Collier. Stanford: Stanford University Press.
Bourdieu, P. (2000). “For A Scholarship With Commitment”. Profession 2000. P. 40.
Giroux, H.A. & Giroux S. (2004). Take Back Higher Education: Race, Youth, And The Crisis Of Democracy In The Post-Civil Rights Era. New York: Palgrave MacMillan.
جنکینز، ر. (۱۳۸۵). پی‌یر بوردیو. مترجمان: لیلا جوافشانی، حسن چاووشیان. تهران: نشر نی.
Forwarded from اتچ بات
معصومه ابراهیمی
🔰عصر انسان شناسی
@asre_ensan

عادل سجودی
🔰جامعه شناسی گیلان
@GILsociologist

فریبا نظری
🔰جامعه شناسی گروه‌های اجتماعی
@Sociologyofsocialgroups

حسین شیران
🔰جامعه‌شناسی شرقی
@OrientalSociology

آرش احدی مطلق
🔰جامعه‌شناسی و اخلاق
@Sociology_of_Ethics

ح.ا.تنهایی
🔰جامعه شناسی تفسیری و نظری و درمانی ایران
@hatanhai

علی نوری
🔰خانواده ایرانی و مسائل اجتماعی
@iranian_familyy

مینا شیروانی ناغانی
🔰جامعه‌ شناسی اقتصادی و توسعه
@sociology_development_economic

حسین پرويز اجلالی
🔰جامعه شناس ایرانی
@iransociologista

مهتا بذرافکن
🔰زنان روستایی و عشایری و اکوفمنیسم
@ruralwomenissues

مهران صولتی
🔰نقد رادیکال جامعه ایران
@solati_mehran

مسعود زمانی مقدم
🔰مقالات و نوشته‌ها
@masoudzamanimoghadam

محمدحسن علایی
🔰رویکردهای جامعه‌شناختی؛ گفتمان وفاق
@sociologicalperspectives

فاطمه موسوی ویایه
🔰زنان و مسائل اجتماعی
@women_socialproblems

مصلح فتاح پور
🔰آسیب های اجتماعی گیلان
@socialproblemsguilan

احمد فعال
🔰تحلیل های نظری در جامعه شناسی و سیاست
@bayane_azadi

کاوه فرهادی
🔰انسان‌شناسی یاریگری؛ توسعه و زیست‌بوم‌داری
@kaveh_farhadi

بی تا مدنی
🔰 فمینیسم تفسیری پرگمتیستی
@sociology_of_sport

هادی خانیکی
🔰مجله رسانه فرهنگ
@resanefarhang

سعید معدنی
🔰هفت اقلیم
@Saeed_Maadani

رضا تسلیمی طهرانی
🔰جامعه شناسی عمومی
@taslimi_tehrani

مسعود زمانی مقدم
🔰روش‌شناسی کیفی
@qualitative_methodology

گیتی خزاعی
🔰جامعه‌شناسی محیط زیست، خانواده، و‌‌ سیاست‌گذاری اجتماعی
@EnvironmentalSociology

محمد هدایتی
🔰آمیزش افق‌ها
@fusionofhorizons

نعمت الله فاضلی
🔰تحلیل فرهنگی جامعه ایران
@Drnematallahfazeli

حجت اله عباسی
🔰مطالعات رسانه و ارتباطات
@mediaresearches

اصغر ایزدی جیران
🔰آکادمی مردم‌شناسی
@IzadiJeiran

🔰کانال علمی مطالعات زنان
@womenstudiesisaorg


🔗Click here to join us:
@madanibita
@dr_shirinvalipouri
@Mohamadzeinaliunari
Audio
«نیهیلیسم، بحران یا فانتزی»

دکتر بیژن عبدالکریمی
دکتر اسدالله رحمان زاده
دکتر آیدین ابراهیمی


@sociologicalperspectives
شیون-روز واقعه
مجید انتظامی
کاروان کربلا
سید محمدحسین بهجت تبریزی (شهریار)

شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین
روی دل با کاروان کربلا دارد حسین

از حریم کعبۀ جدّش به اشکی شست دست
مروه پشت سر نهاد امّا صفا دارد حسین

می‌برد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم
بیش از اینها حرمت کوی منا دارد حسین

پیش رو راه دیار نیستی کافیش نیست
اشک و آه عالمی هم در قفا دارد حسین

بس که محمل ها رود منزل به منزل با شتاب
کس نمی‌داند عروسی یا عزا دارد حسین 

دست آخر کز همه بیگانه شد دیدم هنوز
با دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسین

شمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا
جای نفرین هم به لب دیدم دعا دارد حسین

اشک خونین گو بیا بنشین به چشم "شهریار"
کاندرین گوشه عزائی بی ریا دارد حسین

@sociologicalperspectives
💢 بیانیه موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی در محکومیت اهانت به قرآن کریم

یک اقدام کور، چند پیام روشن

ادامه مطلب را اینجا بخوانید: 👇

https://irphe.ac.ir/content/4657/140204122

🆔@IRPHE
Audio
گفتگو با سیدجواد میری درباره "قرآن‌سوزی" در اروپا



این مسئله را چگونه باید فهم کرد و شیوه مواجهه با این پدیده چگونه باید باشد؟




۳۱ تیر ۱۴۰۲


@seyedjavadmiri
ای بی خبر از آنچه که در دست گرفتی
آتش بزن آن مغز رطوبت زده ات را


اندیشه که از آتش دیوانه نسوزد
می سوز همی قلب عفونت زده ات را


آزادی از آن دست که داری تو خرفتی‌ست
ای مرگ رسد جان عقوبت زده ات را


ماییم و دلی سوخته چون کوره ی آتش
می دزد ز ما عقل برودت زده ات را


آیینه ی صافی‌ست که احوال تو را گفت
بنگر تو کنون روی کدورت زده ات را


باید که خدا بشکند اهریمن ما را
در خاک کن آن جسم کهولت زده ات را


قرآن گهر ختم رسل را چه گزندی
بر خویش زدی شمع جهولت زده ات را


ای مورچه با پیل چه داری تو خصومت
تسخر مزن این بخت صعوبت زده ات را


با خام دلان گر چه نگیرد سخن عشق
آتش بزن آن مغز رطوبت زده ات را



محمدحسن علایی
۳۱ تیر ۱۴۰۲
Forwarded from جامعه‌شناسی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 "فیلسوف کف خیابان"

🎬 مستندی کوتاه از زندگی و اندیشه‌ی دکتر #محمدعلی_مرادی فقید

🔸امروز ۳۱ تیر سالگرد دکتر محمدعلی مرادی است، روشنفکری در مقام کنشگر اجتماعی که با ناگفته‌های زیادی چشم از جهان فروبست
نام و یادش زنده باد

🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
3376.jpg
72.1 KB
@drshhs

گزارشی کوتاه از نشست نقدپژوهی...

تیر402
پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی و تمدنی
✅️در حاشیه ی دانشکده علوم اجتماعی!

دکتر محمدحسن علایی

(جامعه شناس)

در بوفه دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران جنب سالن ابن خلدون نشسته بودم؛ دیدم مرد میال سال پیر طوری بر سر یکی از میزها نشسته است؛ مردی که کمتر کسی بجا می آورد که فارغ‌التحصيل رشته فلسفه از آلمان هست و بسیار از سنت تاریخی خویش و اروپا می داند؛ مردی که بی هیچ آداب و ترتیبی می شد کنارش نشست و از دل تنگ گفت: محمدعلی مرادی!

در کتاب گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک در مقدمه ی کتاب یادی از ایشان کرده ام:

توسعه فرهنگ مکتوب و ثبت تجربه ی زیست دانشگاهی در ایران، بدون وجه نظر به حواشی مهمی چون گعده های دانشجویی و شب نشینی‌های خوابگاهی و فعالیت‌های جنبی دانشجویی و ...نه ممکن است و نه مطلوب، چرا که گاه همین حاشیه‌های به ظاهر کم اهمیت به خود متن اصلی می‌چربید، فی المثل بچه‌های دانشکده علوم اجتماعی چیزی ترتیب داده بودند که به آکادمی موازی شهرت داشت و اشخاصی مثل محمد علی مرادی که تازه از غرب برگشته بود و جایی در نظام دانشگاهی نداشت می‌آمد خیلی دوستانه با دانشجوها از فیخته و کانت و هگل و ملاصدرا سخن می‌گفت، یک بار با خود من در بوفه دانشکده جنب تالار ابن خلدون نشست و مفصل از تجارب سفرش به اروپا و تجارب تحصیلی و دشواری های کارش در آلمان سخن گفت که خیلی شیرین و شنیدنی بود.
سالیان درازی بود که امکان زیست معنوی در جهان آشوب زده‌ی معاصر دغدغه‌ی من بود از طرفی نمی‌خواستم مقهور طبع سنتی خویش شوم و از به رسمیت شناختن زیست جهان جدید سرباز زنم اما به اسطوره‌ی جدید و عقلانیت روشنگری هم از همان ابتدا دلخوش نساخته بودم با شریعتی در دبیرستان قدرشناسانه زیسته بودم اما پس از ورود به دانشگاه روز به روز به استیصالم افزوده شده بود تا اینکه بوی خوش تفکری روح نواز از اتفاق احاطه ام کرد و توان ادامه دادنم بخشید و جسارت چشیدن میوه ی ممنوع خودآگاهی"
Audio
✅️استقبال از گفتگوهای انتقادی میان جامعه شناسان و اهل فلسفه!

دکتر محمدحسن علایی
(جامعه‌شناس)

۲۷ تیر  ۱۴۰۲

🔸از سری درسگفتارهای نسبت فلسفه و جامعه‌شناسی
@sociologicalperspectives
♦️دوئل دو جامعه‌شناس در مصاف اندیشه!


دکتر محمدحسن علایی

(جامعه شناس)

مناظره ی دو استاد عزیز جامعه‌شناسی آقایان دکتر شجاعی زند و دکتر محدثی در خصوص وضعیت دین‌داری ایرانیان در دهه‌های اخیر از جهات مختلفی حائز اهمیت به نظر می رسید. اما علی رغم وجود اختلافات به ظاهر فاحش میان این دو عزیز با چشم مسلح می شد شباهت های بسیاری را در میان ایشان مشاهده کرد که در این جستار به اجمال به آن می پردازیم:

۱- فقدان نگره ی هستی شناختی و پدیدارشناختی به امر دینی و تقلیل دین به سطح سوسیولوژیک.

۲- ارجاع به "دین" به مثابه یک مشترک لفظی بدون تدقیق؛ تحدید و تعریف منقح مفاهیم.

۳- عدم وجود عناصر و مولفه های گفتمانی برای بهبود وضع موجود علی رغم نفرین ها و آفرین ها‌ ذیل یک گفتمان وحدت بخش.

۴- تاکید بر رویکرد روش شناختی کمی نگر در مطالعه پدیده دین‌داری و افت و خیز آن در میان اقشار مختلف جامعه به خصوص جوانان به جای التفات به رویکردهای کارآمدتر کیفی.

۵- فقدان ارائه طریق و عدم گشودگی طرفین مناظره به جستجوی راهکارهای عملیاتی نحوه مواجهه با مسائل جوانان به خصوص در باب ارتقای سبک زندگی در گام دوم.


در آخر به عنوان همکار کوچک و دغدغه مند ایشان در جامعه‌شناسی؛ ضمن ادای احترام و عرض خداقوت به حضور و بازی این دو دوست در آوردگاه و زمین مناظره ی مذکور هم جهت با اهداف و دغدغه‌های رسانه‌ای و جامعوی؛ برای این دو دوست بزرگوار و دلسوز آرزوی توفیقات روزافزون داریم و به ادامه و تداوم کیفی‌تر و متدولوژیک تر چنین گفتگوهای در فضاهای آکادمیک و اندیشه ای کشور امیدواریم.

https://t.me/NewHasanMohaddesi/9047
جستاری در اهمیت آیین های ابژه ناپذیر!


دکتر محمدحسن علایی
(جامعه‌شناس)

مناسک و آیین های مذهبی را نمی شود به ابژه ی مطالعه ی صرف تقلیل داد یا خرج مسابقات مداحی و غیره کرد؛ حضور عزاداران حسینی در برنامه ی تلوزیونی حسینه معلی علی رغم جذابیت های رسانه ای خلاف مشی و روال طبیعی دستجات حسینی می باشد. امشب بر حسب اتفاق با این برنامه برخورد کردم و از حسن تصادف برنامه اختصاص به عزاداران و هیهاتی از اردبیل داشت همان شهری که نگارنده به خوبی و به گواه تجربه ی زیسته با همه ی دقایق و ظرائف آن آشنایی دارد. و نوحه ها را با صداهای کم نظیری چون حاج سلیم موذن‌زاده ها و با مرثیه هایی از تاج الشعراها شنیده است؛ البته نوحه خوان جوان حاضر در همین هیات اعزامی از اردبیل با نام کربلایی مهدی شوقی بسیار خوش صدا و خوش سیما بود علی رغم صدا و سیمای ما. خلاصه نباید با شبیه سازی ها و کپی برداری های ناشیانه چنین آیین های مهم تاریخی را به صرف برنامه سازی های رسانه ای تقلیل دهیم. باید توجه داشت که از منظر پدیدارشناختی هر چیزی در پیوند با امر دینی واجد وجوهی‌ مازاد ابژه است و فراتر از چارچوب سوژه-ابژه دکارتی قرار می گیرد‌.
Audio
✅️مدل ارتقا کیفی دانشگاه ایرانی!

دکتر محمدحسن علایی

(جامعه‌شناس)

۲ مرداد   ۱۴۰۲

🔸از سری درسگفتارهای "دانشگاه‌پژوهی"

@sociologicalperspectives
♦️جعل هویت:
جستاری در باب مهاجرت با هویت جعلی!

دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس )



۳ مرداد ۱۴۰۲

🔸️شرایط نابه سامانی اجتماعی و اقتصادی زمینه ی بروز انواع انحرافات اجتماعی را فراهم می کند و به سونامی مسائل و آسیب های اجتماعی دامن می زند و در این میان هر کسی به دنبال منافع فردی خویش از هر بهانه ای برای ماهی گرفتن از آب گل آلود بر می آید تا ایشان را هم از این نمد کلاهی باشد ولو با ارتکاب به جرم و چنگ زدن به هویت های دروغین. و به سان مصداق (الغریق یتشبث بکل حشیش) برای نجات خویش به هر هرزگیاهی چنگ می زند. و این البته در خصوص جعل هویت در مقوله ی مهاجرت مع الاسف رو به تزاید و فراوانی گذاشته است. بنابراین مطالعه ی این قبیل مسائل و البته مسئله مهاجرت در عداد سوژه های مورد توجه جامعه‌شناسان قرار گرفته است و در صورت نیاز به مداخله و مشاوره به فراخور موضوع مددکاران اجتماعی هم برای بررسی پيامدهاي مهاجرت ورود می کنند.
️در واقع اتفاقاتی مانند: جنگ جهانی دوم و پیامدهای ناشی از آن(بی سرپرستی فرزندان)، گسترش شهرنشینی و شکل گیری کلان شهرها، وقوع بلایای طبیعی و پیامدهای آن، افزایش جمعیت، مهاجرت ها، توسعه قلمرو علوم پزشکی، ایجاد رویکرد های تازه به حل مشکلات، تحولات اقتصادی و اجتماعی، دگرگونی صنعتی و… باعث ضرورت شکل گیری خدمات مددکاری اجتماعی در جهان شد.

🔸️مرتن جامعه شناس آمریکایی معتقد است زمانی که در جامعه ارزش های مادی مسلط می شوند و ابزارهای مشروع رسیدن به اهداف مادی در دسترس اقشار فرودست جامعه قرار نمی گیرد انواعی از انحرافات اجتماعی در جامعه به چشم می خورد.
در جامعه ی ما؛ با وجود تحریم های ظالمانه نظام سلطه جهانی و نیز فقدان فرصت های شغلی و نابسامانی های فراوان در زمینه ی راه اندازی کسب و کار مولد و تولید ثروت و تامین معاش و نیل به رفاه و نیز با وجود توزیع ناعادلانه فرصت‌ها اگر چه با رشد فزاینده ی انحرافات احتماعی و انواع بزهکاری های خرد و کلان در سطوح مختلف اجتماعی مواجه هستیم اما هنوز می توان با عنایت به هجمه ی عظیم فشارهای اقتصادی به پیکره ی اجتماعی ما؛ این میزان از انحرافات را کمتر از حد قابل انتظار تلقی کرد.
مرتن، در خصوص نا هم خوانی ‌اهداف و ابزارهای مشروع رسیدن به آنها در جامعه  نظریه پردازی می کند و ابراز می کند که وقتی ارزشی (مثلا پول و سرمایه بیشتر)، ارزش مسلط جامعه می شود؛ و ابزار مشروع برای کسب آن وجود ندارد، طیفی از ناهنجاری ها و انحرافات را دامن می زند، این سطح از تحلیل با رویکردی جامعه شناختی مورد پذیرش واقع می گردد، اما اگر بخواهیم سطح بحث را به تحلیل فلسفی_متافیزیکی ارتقا ببخشیم، آنگاه باید رد پای معنای زندگی در میان اقشار فرودست محروم از  سرمایه و امکان کسب آن را، تا دست یابی به یک توصیف قابل قبول از وضعیت معنا در زندگی اقشار کم/نابرخوردار پی بگیریم، آن هم در پس زمینه ی حاکم بر جهان نیهلیستیک کنونی.

🔸️در کشور ما، وضع به مراتب وخیم تر است از طرفی با یک سرمایه داری هار مواجه هستیم از طرفی با انواع بحران های ناشی از توسعه نیافتگی تاریخی، سر و کار داریم و از طرفی با یک نیهیلیسم مضاعف جهان سومی، آن هم در برهه ای از تاریخ که به واقع در بدترین شرایط ممکن از لحاظ اجتمایی و اقتصادی به سر می بریم، و به معنای واقعی کلمه با یک بی افقی فزاینده و جهان گستر مواجهیم. درخصوص تاثیر ناکارامدی ها در حوزه های مختلف در گرایش جوانان به سکولاریسم بسیار سخن گفته اند اینکه چگونه معنای حداقلی زندگی در میان اقشار محروم، در یکه تازی سرمایه، وقتی حریف را در بستری از انواع نابرابری ها و بی عدالتی ها تنها، بی سلاح و سپرانداخته گیر می اندازد، فرو بلعیده می شود و لاجرم  فرد را در عنفوان جوانی در برهوت وحشت انگیزی از ناامیدی و بی افقی و در نتیجه خودباختگی فردی و ملی، بی هیچ ملجا و ماوایی رها می کند و آنگاه فقر و بی عدالتی را، نه فقط در سطح جامعه شناختی که در سطح انتولوژیک بر زندگی رقت انگیز ایشان حاکم می کند.

🔸️این میان زمینه ی جعل هویت برای جوانانی که به مهاجرت به عنوان کعبه‌ی آمال خویش می نگرنند و آن را شاه کلید همه ی مشکلات و قفل های بسته ی زندگی خویش می پندارند فراهم می گردد و این قبیل افراد برای رسیدن به بهشت گمشده ی خویش دست به انواع جعل ها از جعل مدرک زبان؛ برگه های ساختگی سابقه ی کار گرفته تا سایر اسناد مربوطه می زنند و این میان البته نقش برخی مراکز به ظاهر مشاوره برای مهاجرت را نباید نادیده گرفت مراکزی که برای سواستفاده و اخاذی از این افراد مستاصل به هر حیلتی متوسل می شوند چرا که برای چاپیدن ایشان کیسه ها دوختند و در غیاب نظارت های لازم دست به هر گونه فعالیت های غیرقانونی می زنند مخصوصا که در صورت احراز جرم ایشان از سوی مراجع بین المللی به امید یافتن مفرری به اقدامات مجرمانه ی خویش ادامه می دهند.