آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛
1.52K subscribers
774 photos
208 videos
119 files
1.37K links
محمد حسن علایی
دکترای جامعه شناسی نظری فرهنگی
مولف کتاب "گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک" و "شریعتي و تفکر معنوی در روزگار سیطره‌ی نیست‌انگاری"
ارتباط با مدیر کانال
@Dr_Mh_Alaei

صفحه اینستاگرام:
http://www.instagram.com/dr.alaei.sociology
Download Telegram
Forwarded from سخنرانی‌ها
🔊فایل صوتی

♦️وبینار با عنوان "ضرورت ارتقای تاب آوری در سایه ی حس تعلق به وطن"!

مدرس:
دکتر محمد حسن علایی
جامعه شناس
و مولف کتاب "گفتمان وفاق"

۱۷ اسفند ۱۴۰۰

.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @tahkimmelat
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Forwarded from زیر سقف آسمان
سلام و احترام خدمت استاد جامعه شناس! جناب دکتر علایی گرامی

فرسته‌ای که در کانال قرار دادید در مورد خودزنی‌ی یکی از جامعه‌شناسان ایران موجب شگفتی من شد. 👇
https://t.me/sociologicalperspectives/2318

آخر در روزهایی که صدای اعتراضات هنرمندان بزرگ و اصیلی چون کیهان کلهر و شهرام ناظری و دین پژوهان برجسته‌ای چون خانم وسمقی و ورزشکاران برجسته‌ی کشور اعم از زن و مرد و اعتراضات مستمر استادان و دانشجویان برجسته‌ترین دانشگاههای کشور برای ستاندن داد مظلومان و رساندن صدای مطالبات به‌حق مردم در دانشگاه و کوچه و خیابان و مدرسه و رسانه بلند شده و ما مردم هر روز با انبوه خبرهای سرکوب و مرگ و میر از نیروهای دو طرف این اعتراضات مواجه هستیم شما دست در آستین تحلیل‌های مشعشمع برده‌اید و حوادثی با این وسعت رو که حتی دانش‌آموزان رو هم درگیر کرده رو با یادآوری‌ی فرسته‌‌ای از کانال دکتر محدثی که در جهت خودزنی بوده را میخواهید تبیین کنید.

جای شگفتی دارد این حد از کینه‌ورزی و به‌دنبال آتو گشتن برای متهم کردن دیگری. مگر رسالت جامعه‌شناس دیدن واقعیت‌های برهنه و تبیین درست و بدور از غرض آن نیست ؟ اگر مردمی یک سنت دیرینه رو در جهت آسیب و تخریب به خود و‌جامعه‌وارونه کردند رو نباید نقد کرد؟ آیا با مثال آوردن از،فلان کشور این رفتارهای آسیب‌زا و بدور از عقلانیت موجه می‌شود؟!

اما نکته‌ای که خیلی جالب بود برای من در این فرسته که از لحاظ روانی مثل اون دانش‌آموزی در کلاس هستید که با کوبوندن دیگران و از خود‌ تعریف کردن و تراشیدن فضایل و خودشیرینی کردن قصد ایجادکردن جایگاهی ویژه‌ای هست در پیشگاه معلم. بنظرم شما بهتره به آثار و پیامدها و دامنه‌ی تاثیرگذاری‌ی گفتمان وفاق خودتان بیشتر فکر کنید و ببینید که چرا هیچ دانشجو و دانش‌آموز و هیچ کنش‌گر سیاسی از هر دو طرفی که به وفاق فرا می‌خواندید به آن وقعی ننهاد و هر دو این ایده رو یا نشنیدند یا آن را به سمتی پرتاب کردند.



✍️فاطمه رهواره
۱۱ آبان ۱۴۰۱

#چهارشنبه‌سوری
#فقدان_مدنیت
#هالووین
♦️ترجیح فراستخواه جامعه‌شناس بر محدثی جامعه‌شناس از منظر گفتمان وفاق!

دکتر محمدحسن علایی(جامعه‌شناس)

🔸اگر ایده آل تایپ هایی برای دو نوع جامعه‌شناسی در ایران تلقی کنیم از دو نام فراستخواه و محدثی که در سپهر فکری کشور تقریبا به یک نسبت شناخته شده هستند می توان به عنوان ایده آل تایپ دو نوع جامعه شناسی ذکری به میان آورد تا بتوانیم به نوعی باب مفاهمه و گفتگو میان اهل نظر و جامعه شناسان را فراهم سازیم.

🔸فراستخواه با طرح "کنشگران مرزی" به واقع تلاشی نظری می کند برای ایجاد رابطه بین سیستم و زیست جهان؛ بین ایوان مردم و دیوان دولت؛ گفتگوهای میان نسلی؛ گفتگوهای دستگاه های رسمی و سازمان های مردم نهاد، گفتگو میان مرکز و پیرامون، میان جریان های مختلف فکری، میان ایران و جامعه جهانی، میان نوگرایان و سنت گرایان ...برای تقلیل محنت های انسان ایرانی، در وضعیت شکاف ملت و دولت برای رفع فرسایش سرمایه اجتماعی، ترمیم اعتماد اجتماعی با عملکرد مرزی، با تلاش برای اصلاح قوانین، مخصوصا در زمانی که بحران هایی مثل کارایی و مشروعیت وجود دارد با انتقال دردهای اجتماعی به میان سیاست‌گذاران اجتماعی از طریق گزارش های دقیق نه بولتن سازی های کذایی...و ایجاد نهادهای میانجی و نهایتا شکل دادن به یک آرامش فعال در جامعه!

🔸اما محدثی با ارائه آمارهای علمی و انجام تحقیقات تجربی در خصوص تحولات نسلی؛ نهادی؛ از جمله نهاد خانواده و دین؛ به نوعی به جامعه نسبت به نادیده گرفتن این تحولات انذار می دهد اما نهایتا با نوعی مواجهه سلبی نه تنها تلاش هایش به ترمیم اعتماد اجتماعی نمی انجامد که خواه ناخواه به شکاف میان دولت و ملت دامن می زند.

🔸نگارنده به عنوان مولف کتاب گفتمان وفاق جامعه شناسی فراستخواه را بیشتر در جهت صلاح و فلاح کشور می داند اما این به هیج وجه به معنای نفی دیگر همکاران پر تلاش نیست. نیک می دانیم که استبداد رای در جبهه روشنفکران کم خطرتر از استبداد طرف مقابل نیست!حمله به مولف کتاب گفتمان وفاق با هدف حمله ی به وفاق توجیه پذیر نیست! نقد با حمله دو امر مجزاست؛ نقد لطف ناقد است به صاحب سخن و حمله حاصل خشم و کینه و لاجرم محکوم است. باشد که اهل نظر با به رسمیت شناختن تفاوت های همدیگر زمینه وفاق در میان سیاسیون و آحاد مردم را فراهم سازند.
آیا طرفین تقابل به "تئوری بقای ایران" متعهدند!؟

دکتر محمدحسن علایی(جامعه شناس)

آیا دفاع هم زمان از حقوق معترضان؛ و نقد رادیکال برخی رسانه های بیگانه ممکن است؟ نگارنده در خصوص این پرسش نه تنها پاسخش مثبت است که دفاع هم زمان از حقوق معترضان؛ و نقد رادیکال رسانه های بیگانه را ممکن و مطلوب می داند. نگارنده معتقد است آنچه مطالبات معقول و اعتراضات مردمی را به بی نظمی و آشوب سوق می دهد در کنار برخی عوامل داخلی علی التحقیق برخی مداخلات رسانه های بیگانه و تحرکات گروهک‌های متخاصم است. آیا حق نداریم این پرسش مهم را مطرح کنیم که بودجه های گزاف این رسانه‌ها را چه کسانی و با چه اهدافی تأمین می کنند؟!
البته آنچه جای تاسف بیشتری دارد عدم توان هماوردی رسانه‌های داخلی با این دستگاه های تبلیغاتی مغرض و بدخواه است هم آنهایی که با اختلاف افکنی و دروغ پراکنی‌های شبانه‌روز  مسیر اعتراضات به حق مردم را به انحراف می کشانند.
از حق نگذریم این اواخر برنامه"شیوه" که در بحبوحه ی حوادث و التهابات اخیر کف جامعه، از شبکه چهار پخش می شود گامی کوچک و البته قابل تحسین برای تبیین و تحلیل بر می دارد‌. گامی کوچک که اگر تداوم داشته باشد می تواند  اثر به نسبه بزرگی برجای بگذارد و مقبول طبع مخاطبان اهل دغدغه قرار گیرد. و مهم تر از آن اگر نشان تغییر در سیاست‌گذاری‌های رسانه و بالاتر از آن کلیت سیستم باشد می تواند به عنوان روزنه‌های امید در رسانه تلقی گردد. باشد که همین شیوه معقول به رسم پایدار رسانه ی ما در تبیین مسائل فرهنگی و اجتماعی مبدل گردد.
همین جا لازم است نکته ی مهم دیگری را مطرح کنم؛ مخاطبان فهیم مستحضرند که بی مسئولیتی نسبت به سرنوشت جامعه یک چهره ندارد؛ اگر عدم بی اعتنایی نسبت به احساسات جریحه دار مردم و هم نوایی با مردم کنشی قابل تحسین است؛ تذکار به سواستفاده ی بیگانگان از اعتراضات مردمی هم بخش دیگری از مسئولیت چهره های شاخص و سیلیبریتی ها است.
سخن متاملانه گفتن به هنگام ضرورت، انتظار بجایی هست که از اهل تفکر می رود؛ امروز با توجه به شرایط خطیر و ملتهب کشور، لازم است کارشناسان نسبت به ارائه تبیین ها و تحلیل های خویش اقدام کنند، هر چند بسیاری از ایشان پیش از رسیدن جامعه به این آستانه‌ی خطرناک هم، صورت بندی های خویش را از وضعیت ارائه کرده و نسبت به تحولات تذکار داده اند.
در وضعیت "توسعه‌نیافتگی تاریخی" طرفین تقابل همدیگر را باز تولید می کنند؛ چرا که علی رغم تفاوت های ظاهری از یک منطق واحد تبعیت می کنند. حتی کسانی که مدام از استبداد و خودکامگی سخن می گویند خود در واقع دست اندرکار خلق و احیای آن می شوند. تندروها از هر طیفی و با هر تیره و تباری آب به آسیاب استبداد می ریزند؛ در واقع استبداد جوهر و ذات مخصوص به خودی ندارد و این کوتوله ها و خوارج هستند که با خشونت ورزی ها و مواضع نابخردانه؛ ماشینی را راه می اندازند که برون‌داد آن سرکوب و خشونت است. همین جاست که باید اذعان کرد در واقع امر جهنمیان خود هیزم کش جهنمی می شوند که حقیقت از بستر مناسبات آن پاورچین پاورچین رخت بر می بندد و جهل و تعصب میدان دار می شود.
در یک چنین بستر خشونت زا و عقلانیت گریزی به فرض وجود عزمی برای نیل به وفاق و انعطاف در میان نخبگان مسئول مافوق این تقابلات؛ امکان بازیگری موثر از ایشان سلب می شود.
گفتمان وفاق به مثابه یک نظريه اجتماعی؛ "تئوری ایران" را محور همه ی مفصل بندی ها و صوت بندی هایش قرار داده است و دال مرکزی آن را نیل به "خودآگاهی تاریخی-وجودی" برای غلبه بر شکاف های اجتماعی و نسلی و علی الخصوص شکاف سنت گرا و نوگرا قلمداد می کند. مع الاسف عدم وجود قوه عاقله در دو سوی تقابلات، از پاسخگویی واقعی به پیامدهای متصور عدم وجود "نظريه بقای ایران" در میان عقلای خویش، طفره می روند؛ چرا که پاسخ دندانگیری در آستین ندارند. شوربختانه هیچ سوی ماجرا "تئوری ایران" را متعهدانه پیگیری نمی کند! باید اندیشید پس از طی بزنگاه های بازگشت ناپذیر چه چیزی "ایران" را ممکن خواهد ساخت!؟
از همین جهت گفتمان وفاق به زعم نگارنده تنها گفتمانی ست که در صورت تمهید لوازمات آن در سایه ی عقلانیت تاریخی مستتر در آن و در غیاب فرماسیون های اجتماعی متضمن جامعه مدنی خود را متعهد به پاسخگویی در برابر تهدیدات پیش روی "ایران" و "ایرانی" در اینجا و اکنون این وضعیت خطیر تاریخی می داند و "کشور شدن کشور" را با همین وجه نظر صورت بندی کرده است.
Audio
🎙ایران پس از لحظه مهسایی
دکتر مقصود فراستخواه

@sociologicalperspectives
Forwarded from فرهیختگان
دیدگاه‌های جامعه‌شناسان درباره اعتراضات اخیر


دیدگاه مقصود فراستخواه
yun.ir/qrdej5

چرا با وجود حضور نسل‌های مختلف در اعتراضات اخیر، اما بیش از همه دهه هشتادی‌ها با خصوصیات خاصی که جسور بودن از آن جمله است، دیده می‌شوند؟

توجه به فرزندان و نسل جوان‌تر که به‌طور خاص شامل دهه ۸۰ می‌شود، سال‌هاست در جامعه بیشتر شده است. شاید علت آن باشد که ما با یک امر موقت مواجه هستیم و پایداری در این سرزمین نمی‌بینیم. یکی از شاخص‌های این جامعه آن است که فرد با بهره‌گیری از یک ‌سازو‌کار جبرانی، تلاش می‌کند برای غلبه بر این امر موقت، پایداری را از طریق فرزندانش ادامه دهد.

یک حس استیصالی در نسل ما وجود دارد که تداوم خود را جز در این دلبستگی نمی‌بینیم. شاید یک علت آن این است که سرمایه‌های اجتماعی رو به زوال است. به همین دلیل توجه خانواده به فرزندان معطوف شده است. در این اعتراضات و نارضایتی جمعی اخیر، این موضوع خود را به شکل یک حس غمخواری والدین نسبت به فرزندان نشان می‌دهد و تصور آن است که آنها قربانی عقاید و باورهای ما شده‌اند و همچنان برای زندگی باید بکوشند.

به خصوص در جامعه‌ای که از انواع جهات ناکارآمد و بدقواره شده، هرج و مرج وجود دارد. جامعه‌ای که از هرج‌ومرج و ناکارآمدی رنج می‌برد. اینجاست که سیاست زندگی و خودبیانی اهمیت پیدا می‌کند. والدین به عنوان کسانی که بیشتر خود بیانی فرزندان را می‌بینند، یک نوع حس غمخواری نسبت به آنها دارند. در جامعه توده‌وار مسئولیت گم شده‌ و همه اعم از روشنفکر، اصلاح‌طلب و رادیکال می‌گویند شرایط کنونی مسئولیت دیگری بوده است. ما اکنون دچار یک تروما هستیم.

حس می‌کنیم قربانی و نفرین شده‌ایم، این حس به نوعی در فرزندان‌مان دیده می‌شود. به همین دلیل است که این طور بازنمایی می‌کنیم که جوان‌ترها و دهه هشتادی‌ها آمده‌اند.

ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.


#فرهیختگان راهی به رهایی
Forwarded from تحکیم ملت
#اندیشه

♦️ تا دیر نشده است؛ به قرائت های وحدت آفرین برگردیم!

دکتر محمدحسن علایی (جامعه شناس و مولف کتاب گفتمان وفاق)


🔻 در تاریخ معاصر ایران، خوانش های مختلفی از دینداری، فعالیت مدنی، کنش سیاسی، تفاوت‌های زبانی، مذهبی، قومیتی و جنسیتی در سپهر فرهنگی جامعه متکثر ایرانی وجود داشته است؛ امروز بیش از هر زمان به قرائت های وحدت آفرین برای حفظ کیان کشور محتاج هستیم.

🔻 حتی اگر قرار باشد واقع بینانه و عمل گرایانه به مصالح عمومی کشور نظر کنیم می توانیم گزاره ها و صورتبندی های انسجام بخش و یا خدای نکرده تفرقه انگیز در باب خود و دیگری ارائه دهیم اما آیا به نفع ماست که منکر خدمات جریانات و گرایشات مختلف شویم یعنی ناخواسته به مهره ی بدخواهان و بیگانگان مبدل شویم؛ نگارنده به عنوان دانش آموخته ی جامعه شناسی که از شائبه ی وابستگی به جرایانات گونه گون مبراست صرفه ی همه ی طرفین خط کشی ها را در التزام به وفاق قلمداد می کند، زن و مرد و پیر و جوان؛ شیعه و سنی؛ ترک و لر و کرد و بلوچ؛ اصلاح طلب و اصول گرا؛ دوستداران دموکراسی و اسلام گرایان؛ معمم و مکلا؛ حوزوی و دانشگاهی؛ هواداران ایران و ایرانیت؛ دانشجویان، طلاب و فرهنگیان؛ اهالی رسانه و اصحاب قلم؛ نیروهای فکری و نظامی؛ همه و همه می توانند و باید به اشتراکات تاریخی خویش چشم بدوزند و به تقدیر مشترک خویش در دل این طوفان مواج مدرنیته و در مواجهه با مناسبات جهان جدید بیاندیشند و از هر گونه فرصت سوزی تاریخی بر سر راه دشوار تجدد ایرانی و کشور شدن کشور پرهیز کنند.

🔻 اگر قرار است به نوعی از ساختارهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی برسیم که بیشتر با زیست جهان جدید و نگرش نسل های نو سازگار باشد آیا نباید داشته هایمان را بیشتر قدر بدانیم و بپذیریم که گام های زیادی باید برداشته شود تا فرماسیون های متضمن جامعه مدنی بیشتر تقویت شوند...هر شخص گروه یا جریانی به هر دلیلی به ضرورت وفاق ملی نرسیده باشد و به شکاف های اجتماعی دامن بزند باید فردا در برابر ویرانی ها پاسخگو باشد ... اما چرا منتظر فردا بنشینیم چرا امروز را از دست بدهیم چرا امروز دست به دست‌ هم ندهیم تمام حرف این است امروز بقای ما تنها با وفاق میسر خواهد بود...ایران قرار است در خاورمیانه و با وجود همسایه هایی مثل عراق و افغانستان و پاکستان ایران شود، در خاورمیانه ای که بیگانه در آن به دنبال منافع خویش است و خویشان باید به دنبال منافع ملی باشند و نه منافع جناحی...آیا هنوز لحظه ی خطیر درک ضرورت وفاق در میان جریانات مختلف فرا نرسیده است!؟

📌 رسانه‌‌ی خبری_ تحلیلی تحکیمِ ملت 👇

🆔 @tahkimmelat
Forwarded from Danial
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عبدالکریمی و پیش بینی آینده انقلاب ایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
منتشر شد:
📚 گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک (روایتی از تجربۀ زیست دانشگاهی در ایران از 1380 تا 1400)
نویسنده:
دکتر محمدحسن علایی (جامعه شناس)
| چاپ اول | نقد فرهنگ | 1400|
خرید آنلاین از فروشگاه اینترنتی انتشارات نقد فرهنگ با ۲۰درصد تخفیف
🔴شماره جدید فرهنگ امروز منتشر شد.

فصل اول به مقاله بنده اختصاص دارد تحت عنوان زیر:

فلسفه ستیزی در لباس آزادیخواهی: هایدگر نخوانده های هایدگرستیز!

دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس و مولف کتاب گفتمان وفاق)

عرضه در کیوسک های معتبر مطبوعاتی و کتابفروشی های سراسر کشور.
ارسال رایگان از طریق سایت:
Farhangemrooz.com
سردار سلیمانی و غیرت ملی!
عبدالکریمی: خروش روح ملی در مراسم تشییع و گرامیداشت سردار شهید سلیمانی در مسیر تقویت امنیت ملی است.(۹۸/۱۰/۲)

خبرگزاری فارس ـ گروه فرهنگ عمومی: 
 بیژن عبدالکریمی استاد فلسفه دانشگاه معتقد است که "ایران شدن ایران" در این شرایط مهم‌ترین دغدغه مردم است. نگاهی که به وفور در سخنان سردار شهید دیده می‌شد و همه ایران را مخاطب می‌دانست. او عقیده دارد که شخصیت‌ سال‌های اخیر حاج قاسم سبب زنده‌شدن روح و غیرت ملی در کشور است.
این گفت‌وگو در ادامه می‌آید: 
عبدالکریمی با تأکید بر اینکه امروز «ایران شدن ایران» مهم‌ترین مسأله جامعه است، ابراز داشت: من در مقام یک معلم فلسفه می‌خواهم قدرت سیاسی و مخالفان قدرت سیاسی در کشور را مورد خطاب قرار دهم. می‌خواهم بگویم اگر برای قدرت سیاسی ما و جریانی که می‌خواهد در گفتمان انقلاب بیاندیشد، عمل کند و معتقد است که مهم‌ترین مسالۀ‌ کشور، مسالۀ امنیت ملی ما است، من با این مسأله کاملاً موافقم.
اگر قرار باشد از امنیت ملی‌مان مراقبت کنیم، پیش از هر چیز نیازمند وحدت ملی هستیم.
پیام من به روشنفکران این است که اگر مهم‌ترین مسأله ما تأخیر در توسعه‌یافتگی و توسعه‌نیافتگی است، برای میل به توسعه‌یافتگی و برای مدرن شدن و برای تحقق آرمان‌های مدرن مانند دموکراسی و هر چیزی که روشنفکران می‌گویند، نیازمند این هستیم که در وهله نخست کشور باقی بماند؛
آنچه که کنش و شیوه زیست سردار سلیمانی را در این سال‌های پایانی عمرش متمایز می‌کند، این است که این شهید از سطح یک شخصیت جناحی به یک سرمایه ملی و یک شخصیت ملی و حتی فراملی تبدیل شد. این اواخر خود سردار سلیمانی در خصوص کل جامعه ما سخن می‌گفت و می‌گفت آن دختری هم که حجابش کامل نیست و با استانداردهای سنتی سازگار نیست، دختر ما است، بچه و ناموس ما است و ما وظیفه دفاع کردن از او را داریم.
سردار شهید سلیمانی در سال‌های پایانی عمرش دائم به ایران می‌اندیشید و نه به یک جناح خاص. اگر هم احساس تعلق به یک جناح خاص داشت، باز به خاطر کشور بود.
وی با اشاره به اینکه آرمان‌های اسلام شیعی در نهانخانه این ملت حضور دارد، افزود: ارزش‌هایی مانند عشق به حسین‌ بن‌ علی (ع)، عشق به شهادت، عشق به ارزش‌هایی مانند ایثار و فداکاری در جامعه حضور دارد.
فکر می‌کنم شخصیت‌ سال‌های اخیر سردار شهید سلیمانی، حوادث متعاقب آن و زنده‌شدن روح ملی در این کشور،‌ می‌تواند الگوی بسیار شایسته و در همان حال ضروری و حیاتی برای کنش سیاسی و اجتماعی برای پوزیسیون و اپوزیسیون، قدرت سیاسی و مخالفان قدرت سیاسی، روحانیون و روشنفکران، حوزه‌ها و دانشگاه‌ها باشد.
https://www.instagram.com/p/CTwtQpPqNwm/?utm_medium=share_sheet
Forwarded from طریقت
📌"جمهوری اسلامی و آرمان‌ها؛ پیشرفت یا پسرفت؟"
📎سلسله جلسات آزاد‌اندیشی آرمان

👤 دکتر بیژن عبدالکریمی
استاد فلسفه دانشگاه

👤 دکتر علیرضا شجاعی زند
استاد جامعه‌شناسی دانشگاه

🗓 سه‌شنبه ۱۷ آبان ماه
ساعت ۱۴:۰۰
🏫 سالن جابر بن حیان دانشگاه شریف

دیگران را به طریقت فرا بخوانید...
🆔 @tarighat_sut
ای غزلین طرفه پریچهر من
صدر نشین سوگلی انجمن
ظلمت بی روزن گیسوپریش
پنجه ی خورشید بلورین بدن
شانه به سر هوبره ی سینه سرخ
معجزه ی عشوه و اطوار و فن
ای گل فردوس پری ی بهشت
خوب ترین جلوه ی دشت و دمن
ای خط و ابروی تو خوش آب و رنگ
سینه ی چاک تو چو مشک ختن
تابلوی چشم تو دریای حسن
غنچه ی لب بسته ی کوچک دهن
پسته ی خندان تو شهد و عسل
کولی خوش لهجه شیرین سخن
ناب ترین حادثه در دلبری
دوست نوازنده ی دشمن شکن
جان تو رقصنده تر از موج آب
جسم تو پهلو زده بر  سیم تن
سرمه ی چشم تو جواهرنشان
ناوک مژگان تو رستم فکن
خیز و به بالای خودت رقص کن
ای غزلین طرفه پریچهر من

♦️از مجموعه غزلیات "مرا تمام جهان پشت سر گذاشته است" اثر محمدحسن علایی؛ ۱۴۰۱
روایت ایران
ایران به روایت مقصود فراستخواه
برنامه گفتگو محور مهستان
پنجشنبه نوزده آبان 1401
ساعت هشت شب
سایت ایران پایدار
https://farasatkhah.blogsky.com/1401/08/17/post-873/%d8%b1%d9%88%d8%a7%db%8c%d8%aa-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86

https://iranepaydar.com/
دغدغه های نوشتاری!*


چیزی که گاه و بی‌گاه آزارم می‌دهد و به قول گفتنی خوره‌ی روحم شده است و مرتباً مثل خاری در جانم می‌خلد همین احساس حقارتی است که از قِبل ترس و واهمه‌ایی پوچ و عبث از مدت‌ها پیش در وجودم پیدایش شده است، و آن همه ترس از جانب فرهنگ و جامعه‌ی بسته‌ایی بر جانم ریخته است که در انتخاب آن هیچ نقشی نداشته‌ام، در این فرهنگ، هر کاری که می‌کنی لاجرم باید در لفافه‌ای از دروغ و ریا پوشیده شود، باید مقداری پنهان‌کاری و تظاهر چاشنی هر کاری کرد، یک نخ سیگار هم که بکشی باید همه‌ی جوانب احتیاط را در نظر بگیری، این در همه‌ی روابط رسوخ کرده است، می‌خواهیم همدیگر را کنترل کنیم، مفتش هم باشیم، یا مجبورت می‌کنند که حاشا کنی، یا محکوم هستی به پنهان‌کاری، در هر صورت، دوست دارند که بالاخره دروغی از تو بشنوند، این البته برای یکی از قماش خودشان مسئله‌ی خاصی نیست، ولی اگر بخواهی کلبی‌مسلک نباشی، یا زبانم لال قدری آدم رک‌وروراستی باشی، آن وقت شروع می‌کنند به پیله کردن، اگر بخواهی یک پیمانه می دلیر بخوری، دست‌به‌دست هم می‌دهند و زهرمارت کنند، همه چیز در این حوالی باید ترس‌خورده به انجام برسد، کسی هم که اهل جانماز آب کشیدن نباشد در دل این فرهنگ رنج زیادی متحمل می‌شود، در فرهنگ ما سوراخ دعا گم شده است، جای خوب و بد، زشت و زیبا، خیر و شرمان بالکل عوض شده است، حالا کاری به بی بنیاد شدن ارزش‌ها در دوران جدید ندارم، فعلاً، از مرارت‌هایی می‌نالم که از دست خصم خانگی می‌کشم، آدمی که خودش منش خودش را مرتب می‌پاید، خودش پلیس خودش می‌شود، اگر کمی هم احترام سرش بشود، دیگر واقعاً کلاهش در این جامعه پس معرکه است، دوست دارد احترام کند و احترام ببیند، احترام می‌کند ولی مطلقاً احترام نمی‌بیند که هیچ باید جور عقب‌ماندگی‌ها و توسعه‌نیافتگی‌ها و حقارت‌های دیگران را هم بکشد، به قول گفتنی، سوختم در حسرت فهم درست!
جامعه‌ی ما در حال یک پوست‌اندازی عظیم تاریخی است، همه چیز، در آن، در حال زیرورو شدن است، هنجارها و عادت‌های مردمانش روزبه‌روز در حال دگرگونی است، این فقط قیمت‌ها نیست که هر لحظه در نوسان است ما همه چیزمان دارد بالا و پایین می‌شود، از سبک زندگی‌مان بگیر تا تغییرات همه جانبه در دکوراسیون خانه‌مان، تا تحول در آداب معاشرتمان، تا جابه‌جا شدن خط قرمزهایمان، چه در بعد فردی و چه در ابعاد اجتماعی، ما با سرعت سرسام‌آوری در حال دگردیسی هستیم. کاری ندارم که این در سایه‌ی تحولات جهانی هست که دارد اتفاق می‌افتد، یا به عقب‌ماندگی‌های چندین‌وچندقرنه‌ی ما مربوط می‌شود، خلاصه اینکه کثیری از قاعده‌های مندرس و نخ‌نما در یک چنین جوامعی محکوم به زوال هستند، ولو هنوز هیچ قواعدی جایگزینشان نشده باشد.

* برگرفته از بخش پیوست کتاب گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک (روایتی از تجربۀ زیست دانشگاهی در ایران از 1380 تا 1400) | نویسنده: محمدحسن علایی | چاپ اول | نقد فرهنگ | 1400|
نسل جدید در عالم دیگری زیست می کند!


آرمان ملی- احسان انصاری: دکتر بیژن عبدالکریمی، استاد برجسته فلسفه و نویسنده کتاب‌های متعددی در زمینه فلسفه است. عبدالکریمی از منتقدان جدی نگاه سیاسی به مقوله فرهنگ و علوم انسانی است و معتقد است باید رویکرد هستی‌شناسانه جایگزین رویکردهای تئولوژیک و ایدئولوژیک شود. او بر بازخوانی سنت فکری متفکرانی همچون علی شریعتی و احمد فردید تأکید می‌کند و رویکرد صاحب نظرانی چون عبدالکریم سروش، مصطفی ملکیان و محمد مجتهدشبستری را مورد نقد قرار داده ‌است. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی ریشه‌های اعتراضات اخیر و چشم‌انداز آینده ایران با دکتر عبدالکریمی گفت‌وگو کرده است. عبدالکریمی معتقد است: « ما باید جوانانی که کف خیابان حضور دارند را به منزله فرشته‌های نجات قلمداد کنیم. حضور جوانان در خیابان‌ها عفونت‌ها را در بدنه گفتمان انقلاب نشان می‌دهد. نشان دادن بیماری می‌تواند ما را به خودآگاهی برساند. ما می‌توانستیم از این اعتراضات در راستای گام دوم انقلاب استفاده کنیم. متأسفانه به دلیل نگاه امنیتی و سیاسی به مسائل ما با یک بحران مواجه شده‌ایم. قدرت سیاسی باید تغییر نگاه را بپذیرد.» در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید. 

اعتراضات اخير در کشور نسبت به اعتراضات گذشته متفاوت بود. به نظر شما مهم‌ترين دلايل و ريشه‌هاي اعتراضات اخير در کشور چه بود؟
در کشور دو قطب اجتماعي و سياسي وجود دارد که به نظر مي‌رسد يکي از اين دو قطب ناديده گرفته شده است. واقعيت اين است که گفتمان قدرت سياسي قطب ديگر سياسي را نمي‌بيند. به همين دليل ما با شکاف اجتماعي مواجه هستيم. قدرت‌هاي خارجي و جريان‌هاي معاند نيز در اين شکاف اجتماعي رخنه کرده‌اند. نظام سلطه و کشورهاي منطقه نيز از اين شکاف استقبال مي‌کنند. رسانه‌ها و فضاي مجازي نيز در اين وضعيت نقش دارند. مبناي شکل گيري اين شکاف در درون ما قرار دارد. گفتمان انقلاب و قدرت سياسي هيچ گاه قطب ديگري را نديده است. اين گفتمان نيروهاي سنتي را مي‌بيند و به نيروهاي مدرن چندان توجه نمي‌کند. اين اتفاق در حالي رخ مي‌دهد که نسل جديد فاصله عظيمي با نسل‌هاي گذشته دارد و در دوره پسامدرن زندگي مي‌کنند. نسل جديد خيلي شفاف و صريح مطالبات خود را بيان مي‌کند.

https://www.pishkhan.com/news/283698

ماهيت رفتار نسل جديد مبتني بر چه آرمان‌ها و اهدافي است؟

نسل جديد در دنياي ديگري زندگي مي‌کند. نسل جديد در جهان پسامدرن متولد شده و در اين فضا رشد پيدا کرده‌اند. تحولات انقلاب صنعتي دوم پس از مدتي به نسل ما ملحق شد. اين در حالي است که انقلاب صنعتي اول تنها انقلاب در صنعت نبود. اين انقلاب به معناي اين نبود که تنها ديگ‌هاي بخار را روي آتش گذاشتند وآب بخار شد و بخار چرخ دنده‌ها را به حرکت واداشت. در انقلاب صنعتي همه شئونات زندگي تغيير کرد. براساس اين تغييرات روستاها از بين رفتند، دهقانان به شهر مهاجرت کردند و به کارگر تبديل شدند، کارخانه‌ها و حاشيه‌نشين‌ها شکل گرفتند، زن و مرد در کارخانه‌ها کار کردند، روابط جنسي دگرگون شد و فضاي خانواده‌ها تغيير کرد. به يک معنا عالميت عالم دگرگون شد. امروز جهان مدرن به بخشي از دنياي کهن تبديل شده و دنياي جديدي به نام دنياي پسامدرن به وجود آمده است. به تعبير مارکس هر آنچه متصلب بود دود شد و به هوا رفت. اين جهان از نظر مولفه‌هاي متافيزيکي، معرفت شناسي، مباني اخلاقي يک جهان ديگر و انسان عصر جديد يک انسان جديد است. تفاوت اين نسل با نسل‌هاي گذشته تنها يک تفاوت روانشناختي نيست، بلکه از نظر اپيستمولوژيک و آنتولوژيک متفاوت است. اين موضوعي است که اين گفتمان به آن نگاه عميقي ندارد.
Audio
گفتگوی روزنامه "آرمان امروز" با سیدجواد میری

نقش و تاثیر دانشگاه در روند تحولات اجتماعی می‌تواند داشته باشد؟


۱۷ آبان ۱۴۰۱


@seyedjavadmiri
نشست تلگرامی امشب، چهارشنبه شب (استثنائا و به جای سه شنبه شب گذشته)، هجدهم آبانماه ۱۴۰۱)
🔵با حضور بیژن عبدالکریمی
موضوع: «امر سیاسی حقیقی چگونه امری است؟ تأملاتی بر فرونسیس ارسطویی» (جلسه سوم) (در کنار پاسخگویی به پرسشهایی درباره گفتمان وفاق، و نقدی بر دکتر سید جواد طباطبایی) زمان: از ساعت 21 الی 22. (مشروط به مناسب بودن سرعت اینترنت)
👈گروه تلگرامی دکتر بیژن عبدالکریمی