خانواده مهمترین هسته زندگی اجتماعی است. و از نظر فرهنگی، جامعه شناسی، اقتصادی، سیاسی، هرانچه را در سطح جامعه در نظر گرفته میشود باید شامل خانواده هم بشود.خانواده سالم با اموزش درست شهروندان سالمی را به جامعه تحویل میدهد. مشکل اینجاست که ما عادت داریم به هر کمون وجریانی مهر تقدس بزنیم دوستی گفت خانواده حرمت دارد مقدس نیست واین همان چیزی است که دکتر محدثی به ان اشاره میکند. دربسیاری از خانواده ها مسائلی اتفاق میافتن که نه تنها اخلاقی نیستند بلکه غیر انسانی هستند.
پس حریم خانواده حرمت دارد امامقدس نیست. واینکه کسی بگوید مقدس نیست دلیل رد خانواده نیست.

امکان دارد نظریه‌های رادیکال و شاذ بهره‌ای از حقیقت داشته باشد


اما هر نظریه رادیکال و شاذی به خودی خود نشانه حقانیت نیست
‏
‏
اینکه ایشان پوزخند می‌زنند و مدام هم تاکید می‌کنند در حال پوزخند زدن هستند آیا جزء پروژه روشنفکری و آزاد اندیشی و طنز طعنه‌آمیز (آیرونی) یا سقراط منشی است؟
‏
‏
‏یا اینکه به جای پرملاط کردن نظریه خود با استدلال و برهان، می‌خواهند با این ترفند‌های روان‌شناسانه که بنده را یاد پوزخند‌های احمدی نژاد در مناظره‌ها یا کتاب هنر همیشه بر حق بودن شوپنهاور می‌اندازد، می‌خواهند نظریه خود را تحمیل کنند.


این همه اصرار کردن بر کلید واژه تقدس درست نیست. چه بسا کسی خانواده را مقدس بداند، اما به هیچ وجه تک تک خانواده‌ها برای او مقدس نباشد و چه بسا برای آن خانواده‌ها اصلا طلاق مقدس باشد.

ما به جامعه شناسانمان احترام می گذاریم و از ایشان انتظار داریم!

همه ی مردم از جامعه شناس انتظار دارند که نتایج مطالعات و تحقیقاتشان مرهمی بر زخم هایشان بگذارد.
مردم از جامعه شناس انتظار دارند که به جای دامن زدن به استرسها و اضطراب‌های آنها، به آنها امنیت و امید بدهند.
الان در جامعه ایران تقریبا هیچ خانواده ای نیست که داخلش مشکل نباشد، وقتی جامعه شناسان چپ و راست از خانواده بد می گویند هر کسی حتی یک مشکل کوچیک هم در خانه داشته باشه، برایش بزرگ نمایی می شود.

بالاخره باید آینده ی این کشور با بچه هایی که در این خانواده ها تربیت می شوند تامین شود. و جمعیت جوان کشور رشد و نمو پیدا کنند.
کسی که سبک زندگی فرنگی مآبانه را ترجیح می دهد هم باید بداند غرب یک شبه غرب نشده‌.

وقتی نهادهای جایگزین برای خانواده نیست از سکس گرفته تا شغل و معاش و مسکن برای آدم مسئله می شود.

ما به عنوان علاقه مندان جامعه شناسی از بحث های اساتید جامعه شناس در خصوص سلامت خانواده استقبال می کنیم.

و پیشتر هم در محضر دکتر علایی از کارگاه های ارتقای اجتماعی تجربه ی خوبی داشته ایم.

ارتقای تاب آوری اجتماعی، ضرورت امروز دختران و پسران!

در گذشته خانواده و روابط فامیلی و سپس نهادهایی مثل نهاد آموزش، نهاد دین، فی المثل مدرسه و مسجد، می توانستند در جامعه پذیری فرزندان نقش مهمی ایفا کرده، موجبات درونی کردن هنجارهای اجتماعی را فراهم کنند، امروزه با ظهور مدرنیته و پسا مدرنیته کشورهای توسعه نیافته، در تاخر تاریخی مهارناپذیری گرفتار آمده اند، و علی الاصول همه ی مسائل مبتلی به این جوامع به طرفه العینی مرتفع نمی گردد، امروز با وجود کژکاردی های نهادی و فقدان نهادهای مدرن و کارآمد و در یک چنین وضعیت آنومیکی که همه ی هنجارها و ارزشهای سنتی به تعلیق درآمده اند و البته در کنار سونامی نهیلیسم دوران مدرن، نمی توان در امر تربیت دست بر روی دست گذاشت و هر کس می بایست به اقتضای موقعیت در ارتقای تاب آوری اجتماعی دختران و پسران به ایفای نقش بپردازد. اگر چه تاب آوری اجتماعی مفهومی ست که بیشتر صبغه ی جامعه شناختی دارد اما می توان آن را در نسبت با ارزش های فرهنگی و معنوی و در مختصات محلی نیز باز تعریف کرد.
تاب آوری قبل، در حین و بعد از وقوع  بحرانهای اجتماعی موضوعیت دارد. در جامعه ای که شتاب تغییرات در آن سرسام آور است تقویت ادراکی توانایی مواجهه با تغییرات در رویارویی با بی ثباتی های سیاسی، مالی و اقتصادی، عاطفی و خانوادگی ضروری می نماید. ارتقای مهارت های زندگی، توانایی شنیدن و همدلی کردن، چاره اندیشی آموخته شده، عاملیت شخصی، تنظیم هیجان، خودکارآمدی، خودگشودگی و مهارتهای گفتگو، همه و همه می تواند در ارتقای کفایت اجتماعی فرد برای مقابله موثر با مسائل خویش یاری رساند. و کفایت اجتماعی و مسئولیت پذیری ایشان را ارتقا بخشد.
https://www.instagram.com/p/CPN7yK5hBFq/?utm_medium=share_sheet

درود
فکر می کنم مردم وقتی می گن خانواده مقدس هستند بیشتر منظورشون اینه که چون بر اساس عشق و علاقه دوفرد و همچنین دوست داشتن و از خودگذشتگی برای فرزندان ساخته شده پس چیزی هست که باید براش اهمیتی فراتر از سایر مسایل قایل بود.
اینجا فکر می کنم منظور از مقدس در فرهنگ مردم به معنی امر قدسی و ماورا زمینی نیست. هرچند علاقه و دوست داشتن همسر و کودکان رو شاید هم نشود با معیار سود و هزینه توضیح داد و مثل امر مادی نگاهش کرد.
البته هستند کسانی که باور دارند علاقه به فرزند و همسر فراتر از معیارهای مادی هست . درمقابل هم هستند کسانی که حتی فداکاری برای همسر و کودکان رو در دستورات نهفته در ژن ها رد یابی می کنن.

اگر مفهوم مقدس رو به عنوان دقیق کلمه یعنی امر قدسی و هدایت شده یا در ارتباط با متافیزیک و دنیای فرا مادی در نظر نگیریم دست کم می تونیم بگیم جایگاه بالا و اهمیت ویژه به نهاد خانواده رو مردم می خوان با بیان کلمه مقدس نشون بدن.
حدس می زنم منظور اکثر مردم از کلمه خانواده مقدس هست چنین چیزی است

درود جناب نظری مقدس دانستن نهاد بنیادین خانواده به منظور بالابردن ضریب امنیت اخلاقی،حقوقی و اقتصادی و عاطفی اعضاء خانواده انچنان ضرورتی است که هگل حدود یک سوم کتاب عناصر فلسفه حق را بدان اختصاص داده است

عناصر فلسفه حق
گئورگ ویلهلم فردریش هگل
ترجمه : مهبد ایرانی طلب

به نقش بنیادین خانواده در منظومه فلسفی هگل در سه گانه خانواده،جامعه مدنی و دولت التفات داشته باشید

درود
خانواده مفهومی است پیچیده و منحصر بفرد.
دیدگاه های مختلف در علوم انسانی، تعریف خاصی از این پدیده به دست داده اند.
تعریف خانواده در حقوق، روانشناسی، جامعه شناسی و ...
کاملا این مطلب را به روشنی مشخص می‌کند.(ورای اینکه در خود این علوم نیز تعریف واحدی از آن وجود ندارد).
برخی آن‌را یک قرارداد خصوصی می‌دانند، برخی پیوند عاطفه ها، برخی نهاد اجتماعی و سنگ بنای اجتماع، برخی امری الهی و ...
کارکردهای آن نیز بسیار متفاوت و پیچیده است.
نقش اعضای درون گروهی و نحوه مدیریت و روابط درونی و بیرونیِ کاملا متنوع، باعث می‌شود بسیار وسیع و دقیق به این پدیده در علوم مختلف پرداخته شود.
اما چون بحث گروه بر مبنای تقدس این پدیده است از این مباحث کمی دور می‌شویم.
که در پیام بعدی به آن می‌پرداخته می‌شود

اقای دکتر محدثی که ادعایی مرسوم در سایر حوزه ها را ناشیانه و با چند پیش داوری نادرست به خانواده تعمیم دادند خود را متخصص جامعه شناسی خانواده می دانند ولی نه تنها شناختی از بنیانهای متافیزیکی و فلسفی خانواده ندارند بلکه خانواده را به امر صرف اجتماعی فرو کاستند که نسبت به تالیهای فاسد و ویرانگر چنین رویکرد تقلیل گرایانه التفات ندارند!؟ ارسطو نیز حکیمانه اخلاق در خانواده با اخلاق در اجتماع متفاوت میدانست چگونه میتوان نهاد خانواده را به صرف قرار دادی اجتماعی فروکاست و از تبعات ویرانگر چنین رویکردی غفلت کرد!؟

مقدس دانستن خانواده از پشتوانه های متافیزیکی و فلسفی قوی برخوردار است که یک نمونه اش نقش و جایگاه بی نظیر خانواده در فلسفه هگل است که مطالعه بفرمایید! اینکه گفته شود خانواده هم صرف امر اجتماعی مبتنی بر قرارداد است تا از ان تقدس زدایی شود بسیار سطحی و خام اندیشی است که فقط از جامعه شناس فلسفه ناخوانده فقه و اصول خوان انتظار میرود

وقتی کسی طبیعی ترین و مهمترین نهاد انسانی یعنی خانواده را به امر اجتماعی مبتنی بر قرارداد تقلیل دهد به تبع ان اخلاق در خانواده را دقیقا همانند اخلاق در جامعه تلقی می کند و انرا به سایر حوزه ها نیز تعمیم می دهد و لابد در ادامه خواهد گفت فرزند و پدر و مادر گرگ همدیگر هستند

اقای محدثی با تقدس زدایی از خانواده میخواهد همه جنایات و جرائمی که در جامعه رخ می دهد را به خانواده تعمیم دهد و به صراحت میگوید خانواده به هزار چیز الوده است کدوم ادم نرمال و طبیعی می تواند چنین سخن احمقانه ای درباره خانواده بزند حتی در حیات وحش هم چنین مواردی نادر است

خانواده مقدس است به معنای صیانت همه جوره از ان است چنین نهادی را بایستی از هر گونه شائبه بوالهوسانه و موقتی و قراردادی و سودانگارانه بودن مبرا کرد زیرا وحدت و کلیت ارگانیک خانواده اگر اسیب ببیند منطق فایده باورانه و فردمحورانه جامعه مدنی که در جای خودش نیکوست بر ان حکمفرما میشود! این موضع هگل است

درود جناب نظری چون خانواده با مفاهیم بسیار مهمی چون عشق و زن و اخلاق و حق و خدا و سعادت و فرزند و میراث و ....ربط وثیق و ناگسستنی دارد خود بخود از قداست برخوردار میشود مگر اینکه خانواده را به امری بسیار پیش پا افتاده که در حد بهره مندی جنسی طرفین باشد تقلیل دهیم اتفاقا یکی بزرگترین اشکالات دوره کنونی ابزارانگاری مهمترین رکن خانواده یعنی زن است!؟

احسنت مشکل جامعه ماست که به هر چیز اتیکت مقدس میزند تا قدرت نقد را از فرد بگیردزیراامرمقدس رانباید زیر سوال برد.

مشکل اینجاست که عادت کرده ایم تعمیم های نادرست بدهیم اون قدرت سیاسی است که اتفاقا هیچ گونه تقدسی ندارد ولی دین و خانواده و اخلاق قداست دارند! مگر دین و اخلاق و خانواده پیوستگی ای با قدرت دارند که تالی های فاسد تقدس قدرت را بدانها تعمیم می دهید!؟ زورتان به قدرت سیاسی نمی رسد و دیواری هم کوتاهتر و بی دفاع تر از این نهادهای انسانی نیافتید!

دکتر علایی و دکتر محدثی هر دو از سرمایه های ما هستند ولی مسئله این هست که حرف آقای دکتر علایی را دکتر محدثی نادیده گرفتند و این از یک جامعه شناس بعید است سخن دکتر علایی مقدس یا نا مقدس بودن خانواده نیست اصلا مسئله ایشان چیز دیگریست، ایشان از راه دشوار مدرنیته و پذیرش تدریجی تغییرات اجتماعی و رابطه امر محلی و جهانی می گویند و قهری بودن برخی بحرانها در سایه توسعه نیافتگی، ایشان دعوت به یک سوگردانی می کنند تا تحلیل ها ی جامعه شناسان و روشنفکران را سر و سامان بخشند و البته نگران تخریب پایگاه های مقاومت جوانان و نوجوانان هستند و اتفاقا می خواهد راه توسعه را نشان دهند و ضمنا امنیت هم برایشان مهم هست.

ایدئولوژیک‌کردن واقعهٔ اجتماعی، حل مسئله نیست

گفت‌وگوی دکتر هادی خانیکی با روزنامه‌ی شرق | بررسی تأثیر انتشار خبرهای ناگوار در رسانه‌ها | ۲ خرداد ۱۴۰۰

https://bit.ly/3wqKT6d

🆔 @HadiKhaniki

از متن:
مسئله قتل بابک خرم‌دین و پیش از آن خواهر و شوهرخواهرش، به‌‌ویژه انتشار ناگهانی اخبار مجموعه قتل‌های فجیع در رسانه‌ها، ابعاد مختلفی پیدا کرده که طبیعتا یکی از ابعادش، ابعاد ارتباطی است. برای یک خبرنگار مشخص است که آنچه در عرصه عینی روزنامه‌نگاری مطرح است، این است که چه چیزی تبدیل به خبر می‌شود و چطور آن خبر دیده یا شنیده می‌شود و واکنش نسبت به خودش را به‌دنبال دارد. به همه اینها که نگاه کنیم این مسئله قتل از آخرین بخش آن که چگونگی اعترافات پدر و مادری که دست به این قتل زده‌اند، آغاز می‌شود تا چگونگی کشف قتل که از یک جنازه مثله‌شده آشکار می‌شود و تا بعد این ماجرا و چگونگی انجام این قتل جدید.

این قتل با ارزش‌ها و هنجارهای خانوادگی اجتماعی، فرهنگی و دینی ما هم مغایرت زیادی دارد. همین مسئله باعث اهمیت خبری بیشتر می‌شود و حالا طبیعی است که رسانه‌ها چه شبکه‌های مجازی، چه روزنامه‌ها و رسانه‌های مکتوب و چه رسانه‌های دیداری و شنیداری روی این مسئله پردازش کنند؛ اما از اینجا به بعد، چگونگی و ملاحظات و اقتضائاتی مطرح می‌شود که باید به آن توجه کرد. چنین رخدادها و حوادث تکان‌دهند‌ه‌ای را باید از حوزه‌های مختلف مثل حوزه‌های ارتباطی تا حوزه‌های سلامت روان و حوزه‌های اجتماعی و حتی حقوقی پردازش و بررسی کرد که آیا رهاکردن فرایند انعکاس اطلاعات و اخبار بر پایه جذابیت خبری درست است یا باید اصول راهنما و قطب‌نمای اخلاقی و حرفه‌ای دیگری را لحاظ کرد؟ من قبل از اینکه نظر خودم را از منظر ملاحظات ارتباطی بگویم، فکر می‌کنم رسانه‌های ما و اساسا نظام ارتباطی ما، پیش از آنکه تنها به جنبه‌های صرفا انعکاس خبر بپردازد، نیازمند آن است که انعکاس خبر را با توجه به وضعیت جامعه، وضعیت روان فردی، وضعیت حقوقی انسان‌ها به‌ویژه حقوق اجتماعی مورد توجه بیشتری قرار دهد.

بعد از این قتل‌ها چیزی که از منظر رسانه‌ها و نهادهای مدنی اهمیت پیدا می‌کند، اتخاذ رویکرد حمایتی از جامعه است؛ یعنی اگر پدر یا مادری دست به کاری فجیع با هر انگیزه‌ای می‌زند، اگر می‌خواهیم روان افراد جامعه و شهروندان پریشان نشود، باید از نقش پدری و مادری حمایت شود. در چنین شرایطی باید رسانه‌ها با توجه به روان جامعه، برای هم‌وزن‌ اخبار، از خبرهایی مثبت هم استفاده کنند تا جامعه از اخبار به‌صورت متوازن‌تری استفاده کند؛ برای مثال در این مورد خاص سراغ مادران و پدرانی بروند که برای فرزندانشان فداکاری‌ کرده‌اند. مادر تنگدستی که سخت‌ترین کار‌ها را می‌کند که فرزندش ادامه تحصیل بدهد. این دقیقا همان چیزی که در ادبیات ما و فرهنگ دینی و ملی ما وجود دارد. در‌واقع با انعکاس اخبار دیگر سعی می‌کنند نقش‌هایی را که در خانواده وجود دارد، تضعیف نکنند و همچنین در شکبه‌های کابلی و پادکست‌ها به تلطیف فضای خانوادگی می‌پردازند.

می‌شود از رسانه‌ها دعوت کرد که وقتی چنین حوادثی اتفاق می‌افتد، درباره‌شان نشست‌هایی ترتیب دهند که در آن نشست‌ها روان‌پزشکان و روان‌شناسان، جامعه‌شناسان و اخلاق‌شناسان حضور داشته باشند و ابعاد مختلف این اتفاق را بررسی می‌کنند؛ چراکه انعکاس بی‌قیدو‌شرط این مسائل و به عبارتی گزارش‌های لحظه‌به‌لحظه خطر دارد. برای همین باید سراغ روان‌پزشکان و روان‌شناسان رفت و ابعاد آن را بررسی کرد. انعکاس بی‌قیدوشرط این حوادث می‌تواند منجر به حوادثی مشابه شود و تقویت الگوبرداری و الگوسازی در جامعه را در پی داشته باشد. ما نمونه‌های بسیاری داریم از کسانی که گزارش و تحقیق درباره حوادث کرده‌اند‌ اما خودآگاه یا ناخودآگاه به بخشی از فاعلان حادثه تبدیل شده‌اند.

ما به انتشار خبری با جزئیاتش می‌پردازیم که هنوز جزئیات آن مشخص نیست و از ابعاد آن چیزی نمی‌دانیم. درگیرکردن خبرهای درست و نادرست فقط رموز و پیچیدگی کار را بیشتر می‌کند. این را باید از حقوق‌دانان پرسید که قبل از اینکه اساسا تحقیقات به مرحله دادگاه برسد، انتشار اخبار جنایت از همان لحظه‌های اول درباره کسانی که دست به قتل زدند و احتمالاً مبتلا به روان‌پریشی هستند، از منظر حقوقی صحیح است؟ انتشار صحبت‌ها قبل از اینکه بازپرسی انجام شود چقدر می‌تواند اعتبار حقوقی داشته باشد؟ همین برون‌ریزی انگیزه‌ها خودش نقض جنبه‌های حقوقی است یا نه؟

خلاصه کلام اینکه رسانه‌ها باید جامعه را به سمت تأمل و بازاندیشی در این مسائل برسانند و خودشان در این کار بازاندیشانه برخورد کنند. معنای بازاندیشانه برخورد‌کردن این است که در کنار نقد رویدادها آن هم بعد از اینکه تأیید می‌شوند (نه اینکه به شایعات دامن بزنند)، در کنارش به تحلیل و تبیین پدیده در ابعاد مختلف بپردازند.

✅گزارشی از گفتگوهای مخاطبان عزیز پیرامون موضوع "خانواده، مقدس یا نا مقدس، مسئله این نیست"!
۲خرداد۱۴۰۰(بخش اول)
🔸️چه خانواده یا هر نهاد دیگری نه مقدسند نه نامقدس. آنچه مهم است کارکرد آنهاست. اگر کارکرد مثبت و معطوف به برآورده کردن نیازها باشد،اعم از نیازهای زیستی، عاطفی، منزلتی و آرامشی، داشته باشند مطلوبند و باید توسط سیاستگذاران اجتماعی تقویت و حمایت شوند. و اگر بد کارکردی هستند باید نسبت به بهبود و اصلاح آن اقدام کرد و دلایل سو کارکرد را واکاوی نمود.
🔸️خانواده مهمترین هسته زندگی اجتماعی است. و از نظر فرهنگی، جامعه شناسی، اقتصادی، سیاسی، هرانچه را در سطح جامعه در نظر گرفته میشود باید شامل خانواده هم بشود.خانواده سالم با اموزش درست شهروندان سالمی را به جامعه تحویل میدهد. مشکل اینجاست که ما عادت داریم به هر کمون وجریانی مهر تقدس بزنیم دوستی گفت خانواده حرمت دارد مقدس نیست واین همان چیزی است که دکتر محدثی به ان اشاره میکند. دربسیاری از خانواده ها مسائلی اتفاق میافتن که نه تنها اخلاقی نیستند بلکه غیر انسانی هستند.
پس حریم خانواده حرمت دارد امامقدس نیست. واینکه کسی بگوید مقدس نیست دلیل رد خانواده نیست.
🔸️امکان دارد نظریه‌های رادیکال و شاذ بهره‌ای از حقیقت داشته باشد
اما هر نظریه رادیکال و شاذی به خودی خود نشانه حقانیت نیست
اینکه ایشان پوزخند می‌زنند و مدام هم تاکید می‌کنند در حال پوزخند زدن هستند آیا جزء پروژه روشنفکری و آزاد اندیشی و طنز طعنه‌آمیز (آیرونی) یا سقراط منشی است؟
‏یا اینکه به جای پرملاط کردن نظریه خود با استدلال و برهان، می‌خواهند با این ترفند‌های روان‌شناسانه که بنده را یاد پوزخند‌های ...در مناظره‌ها یا کتاب هنر همیشه بر حق بودن شوپنهاور می‌اندازد، می‌خواهند نظریه خود را تحمیل کنند.
این همه اصرار کردن بر کلید واژه تقدس درست نیست. چه بسا کسی خانواده را مقدس بداند، اما به هیچ وجه تک تک خانواده‌ها برای او مقدس نباشد و چه بسا برای آن خانواده‌ها اصلا طلاق مقدس باشد.
🔸️ما به جامعه شناسانمان احترام می گذاریم و از ایشان انتظار داریم!
همه ی مردم از جامعه شناس انتظار دارند که نتایج مطالعات و تحقیقاتشان مرهمی بر زخم هایشان بگذارد.
مردم از جامعه شناس انتظار دارند که به جای دامن زدن به استرسها و اضطراب‌های آنها، به آنها امنیت و امید بدهند.
الان در جامعه ایران تقریبا هیچ خانواده ای نیست که داخلش مشکل نباشد، وقتی جامعه شناسان چپ و راست از خانواده بد می گویند هر کسی حتی یک مشکل کوچیک هم در خانه داشته باشه، برایش بزرگ نمایی می شود.
بالاخره باید آینده ی این کشور با بچه هایی که در این خانواده ها تربیت می شوند تامین شود. و جمعیت جوان کشور رشد و نمو پیدا کنند.
کسی که سبک زندگی فرنگی مآبانه را ترجیح می دهد هم باید بداند غرب یک شبه غرب نشده‌.
وقتی نهادهای جایگزین برای خانواده نیست از سکس گرفته تا شغل و معاش و مسکن برای آدم مسئله می شود.
ما به عنوان علاقه مندان جامعه شناسی از بحث های اساتید جامعه شناس در خصوص سلامت خانواده استقبال می کنیم.
و پیشتر هم در محضر دکتر علایی از کارگاه های ارتقای اجتماعی تجربه ی خوبی داشته ایم.
🔸️فکر می کنم مردم وقتی می گن خانواده مقدس هستند بیشتر منظورشون اینه که چون بر اساس عشق و علاقه دوفرد و همچنین دوست داشتن و از خودگذشتگی برای فرزندان ساخته شده پس چیزی هست که باید براش اهمیتی فراتر از سایر مسایل قایل بود.
اینجا فکر می کنم منظور از مقدس در فرهنگ مردم به معنی امر قدسی و ماورا زمینی نیست. هرچند علاقه و دوست داشتن همسر و کودکان رو شاید هم نشود با معیار سود و هزینه توضیح داد و مثل امر مادی نگاهش کرد.
البته هستند کسانی که باور دارند علاقه به فرزند و همسر فراتر از معیارهای مادی هست . درمقابل هم هستند کسانی که حتی فداکاری برای همسر و کودکان رو در دستورات نهفته در ژن ها رد یابی می کنن.
اگر مفهوم مقدس رو به عنوان دقیق کلمه یعنی امر قدسی و هدایت شده یا در ارتباط با متافیزیک و دنیای فرا مادی در نظر نگیریم دست کم می تونیم بگیم جایگاه بالا و اهمیت ویژه به نهاد خانواده رو مردم می خوان با بیان کلمه مقدس نشون بدن.
حدس می زنم منظور اکثر مردم از کلمه خانواده مقدس هست چنین چیزی است.
🔸️درود جناب نظری مقدس دانستن نهاد بنیادین خانواده به منظور بالابردن ضریب امنیت اخلاقی،حقوقی و اقتصادی و عاطفی اعضاء خانواده انچنان ضرورتی است که هگل حدود یک سوم کتاب عناصر فلسفه حق را بدان اختصاص داده است.به نقش بنیادین خانواده در منظومه فلسفی هگل در سه گانه خانواده،جامعه مدنی و دولت التفات داشته باشید.
🔸️درود
خانواده مفهومی است پیچیده و منحصر بفرد.
دیدگاه های مختلف در علوم انسانی، تعریف خاصی از این پدیده به دست داده اند.
تعریف خانواده در حقوق، روانشناسی، جامعه شناسی و ...
کاملا این مطلب را به روشنی مشخص می‌کند.