♦️طغيان توده ها
خوزه اورتگا يي گاست
فيلسوف و نظريه پرداز اسپانيايي
طغيان توده ها مهمترين اثر سياسي اورتگاست ميباشد به نظر اورتگا مردم غرب در باتلاق پوچ گرايي اخلاق غرق شده و معيارهاي اخلاقي خود را از دست داده و بدين سان گرفتار آزادي مطلق شده اند؛واين تحولات مقدمه پيدايش قرون وسطايي ديگر خواهدبود.
از نظر اورتگا مهمترين واقعيت زمانه ما ظهور انسان توده اي و توده ها در عرصه هاي گوناگون جامعه بوده است.از اواخر قرن نوزدهم توده ها در حال شورش بوده اند ،چون توده ها طبق تعريف نه بايد و نه ميتوانند زندگي فردي خود و جامعه را اداره كنند،به نظر اورتگا توده ها نه تنها در حيات سياسي بلكه در عرصه هاي فكري و اخلاقي،اقتصادي،مذهبي،و علمي نيز ظهور كرده اند .نمونه ظاهري جامعه توده اي را ميتوان در شهرهاي مالامال از جمعيت،قطارهاي لبريز از مسافر ،كافه هاي آكنده از مشتري ،پاركهاي پر از گردشگر ،و مدارس مملو از دانش آموزان ديد؛و بدين سان امروزه جا داشتن به مسئله اساسي بدل شده است .ازدحام و تجمع انبوه ويژگي عصر جديد است.در گذشته،اعضاي توده ها پراكنده مي زيستند،هركس درجاي طبيعي خود و منطقه و محلي زندگي ميكرد؛نكته مهم اينكه امروزه توده ها در مراكز مطلوب و ممتاز جامعه ظهور كرده اند،كه پيش تر جايگاه اقليتها بود.در عصر مدرن همهمه گيج كننده توده ها در همه جا شنيده ميشود.به نظر اورتگا جامعه همواره از توده ها و اقليتها تشكيل شده است.توده واقعيتي روانشناختي است.اعضاي توده كساني اندكه خود را همچون ديگران ميدانند ؛و هيچ ارزش ويژه اي بر اساس ملاكي خاص براي خود قايل نيستند انسان توده اي ميگويد: (من مثل بقيه ام).بنابراين توده مجموعه اميال و انديشه ها و شيوه هاي زندگي خاص خويش را دارد.بر عكس اقليتها به يك معنا اميال و انديشه هاي مشترك دارند.ليكن وجه مميز آنان در درجه اول اين است كه خود را از توده ها جدا ميكنند؛و تنها به همين حكم جزء اقليت ميشوند .اقليتها صرفاً به علت جدا كردن خود از توده ها پيدا ميشوند اعضاي اقليت از خود بيش از عامه مردم توقع دارند؛بنابراين مردم به دو دسته اند :كسانيكه از خود انتظار بسيار دارند و كسانيكه از خود توقع خاصي ندارند.
بخش كردن جامعه به توده و اقليتها به
معناي تقسيم آن به طبقات اجتماعي مرسوم نيست:طبقات بالا و پايين ،هردو ،هم توده و هم اقليت يافت ميشود.همچنين در عصر مدرن گرايش هاي توده اي در اقليت ها يا گروههاي ممتاز تقويت شده است و شبه روشنفكران توده اي در حيات فكري جامعه نفوذ كرده اند.درمقابل ،در طبقه كارگر جديد گرايشهاي ضد توده اي تقويت شده است.امروزه حوزه هاي هنري و قضايي و حكومتي عرصه تاخت و تاز انسان توده اي شده است:توده ها تصميم گرفته اند به عرصه مقدم حيات اجتماعي قدم بگذارند و مكانها و ابزارهايي را تصرف كنند كه پيشتر در دست گروههاي كوچك بود.توده ها بدون آنكه خصلت توده اي خود را از دست بدهند،وارد جايگاهي شده اند كه بايد در تصرف كساني باشد كه با توده ها احساس تفاوت ميكنند.بدين سان نهادهاي سياسي مدرن محل حضور توده ها شده است.دموكراسي در گذشته به علت آميزش با ليبراليسم و قانون گرايي تعديل ميشد و اقليتها ميتوانستند در ظل قانون به زندگي خود ادامه دهند.اما در دموكراسي امروزي توده ها خارج از چارچوب قانون اند.توده ها در زير پاي خود هرچه رامتفاوت و فردي باشد خرد ميكنند.هركس مثل همگان نيست و مانند ديگران فكر نميكند در خطر حذف شدن قرار ميگيرد.در امريكا ،كه بزرگترين جامعه توده اي جهان است،متفاوت بودن معادل قبيح بودن ميدانند.امروزه ظهور توده ها سرنوشت جامعه مدرن شده است.گيوتين در انقلاب فرانسه مظهرظهور توده ها و سركوب اقليتهاي متفاوت بود.در سده هيجدهم برخي روشنفكران مدعي شدند كه انسان در مقام انسان حقوقي اساسي دارد و هر حقيكه متكي بر امتيازات خاص باشد بايد كنار گذاشته شود.همين انديشه به حاكميت انسان معمولي و توده اي انجاميد.حقوق انسان به اين معنا ديگر بيانگر آرمانهاي انساني نيست،بلكه فقط اميال فرد را بازمينمايد.به طور كلي از انقلاب فرانسه به بعد ظهور توده ها شتاب يافت .توده ها امروز از هر جهت به خود ميپردازند؛و لذت گرايي همسان توده ها به اصل و اساس جامعه بدل شده است .در سيطره استبداد همساني تفاوتها و متفاوتها از ميان ميروند و جهان همسطح و يك دست و توده اي ميشود.
خوزه اورتگا يي گاست
فيلسوف و نظريه پرداز اسپانيايي
طغيان توده ها مهمترين اثر سياسي اورتگاست ميباشد به نظر اورتگا مردم غرب در باتلاق پوچ گرايي اخلاق غرق شده و معيارهاي اخلاقي خود را از دست داده و بدين سان گرفتار آزادي مطلق شده اند؛واين تحولات مقدمه پيدايش قرون وسطايي ديگر خواهدبود.
از نظر اورتگا مهمترين واقعيت زمانه ما ظهور انسان توده اي و توده ها در عرصه هاي گوناگون جامعه بوده است.از اواخر قرن نوزدهم توده ها در حال شورش بوده اند ،چون توده ها طبق تعريف نه بايد و نه ميتوانند زندگي فردي خود و جامعه را اداره كنند،به نظر اورتگا توده ها نه تنها در حيات سياسي بلكه در عرصه هاي فكري و اخلاقي،اقتصادي،مذهبي،و علمي نيز ظهور كرده اند .نمونه ظاهري جامعه توده اي را ميتوان در شهرهاي مالامال از جمعيت،قطارهاي لبريز از مسافر ،كافه هاي آكنده از مشتري ،پاركهاي پر از گردشگر ،و مدارس مملو از دانش آموزان ديد؛و بدين سان امروزه جا داشتن به مسئله اساسي بدل شده است .ازدحام و تجمع انبوه ويژگي عصر جديد است.در گذشته،اعضاي توده ها پراكنده مي زيستند،هركس درجاي طبيعي خود و منطقه و محلي زندگي ميكرد؛نكته مهم اينكه امروزه توده ها در مراكز مطلوب و ممتاز جامعه ظهور كرده اند،كه پيش تر جايگاه اقليتها بود.در عصر مدرن همهمه گيج كننده توده ها در همه جا شنيده ميشود.به نظر اورتگا جامعه همواره از توده ها و اقليتها تشكيل شده است.توده واقعيتي روانشناختي است.اعضاي توده كساني اندكه خود را همچون ديگران ميدانند ؛و هيچ ارزش ويژه اي بر اساس ملاكي خاص براي خود قايل نيستند انسان توده اي ميگويد: (من مثل بقيه ام).بنابراين توده مجموعه اميال و انديشه ها و شيوه هاي زندگي خاص خويش را دارد.بر عكس اقليتها به يك معنا اميال و انديشه هاي مشترك دارند.ليكن وجه مميز آنان در درجه اول اين است كه خود را از توده ها جدا ميكنند؛و تنها به همين حكم جزء اقليت ميشوند .اقليتها صرفاً به علت جدا كردن خود از توده ها پيدا ميشوند اعضاي اقليت از خود بيش از عامه مردم توقع دارند؛بنابراين مردم به دو دسته اند :كسانيكه از خود انتظار بسيار دارند و كسانيكه از خود توقع خاصي ندارند.
بخش كردن جامعه به توده و اقليتها به
معناي تقسيم آن به طبقات اجتماعي مرسوم نيست:طبقات بالا و پايين ،هردو ،هم توده و هم اقليت يافت ميشود.همچنين در عصر مدرن گرايش هاي توده اي در اقليت ها يا گروههاي ممتاز تقويت شده است و شبه روشنفكران توده اي در حيات فكري جامعه نفوذ كرده اند.درمقابل ،در طبقه كارگر جديد گرايشهاي ضد توده اي تقويت شده است.امروزه حوزه هاي هنري و قضايي و حكومتي عرصه تاخت و تاز انسان توده اي شده است:توده ها تصميم گرفته اند به عرصه مقدم حيات اجتماعي قدم بگذارند و مكانها و ابزارهايي را تصرف كنند كه پيشتر در دست گروههاي كوچك بود.توده ها بدون آنكه خصلت توده اي خود را از دست بدهند،وارد جايگاهي شده اند كه بايد در تصرف كساني باشد كه با توده ها احساس تفاوت ميكنند.بدين سان نهادهاي سياسي مدرن محل حضور توده ها شده است.دموكراسي در گذشته به علت آميزش با ليبراليسم و قانون گرايي تعديل ميشد و اقليتها ميتوانستند در ظل قانون به زندگي خود ادامه دهند.اما در دموكراسي امروزي توده ها خارج از چارچوب قانون اند.توده ها در زير پاي خود هرچه رامتفاوت و فردي باشد خرد ميكنند.هركس مثل همگان نيست و مانند ديگران فكر نميكند در خطر حذف شدن قرار ميگيرد.در امريكا ،كه بزرگترين جامعه توده اي جهان است،متفاوت بودن معادل قبيح بودن ميدانند.امروزه ظهور توده ها سرنوشت جامعه مدرن شده است.گيوتين در انقلاب فرانسه مظهرظهور توده ها و سركوب اقليتهاي متفاوت بود.در سده هيجدهم برخي روشنفكران مدعي شدند كه انسان در مقام انسان حقوقي اساسي دارد و هر حقيكه متكي بر امتيازات خاص باشد بايد كنار گذاشته شود.همين انديشه به حاكميت انسان معمولي و توده اي انجاميد.حقوق انسان به اين معنا ديگر بيانگر آرمانهاي انساني نيست،بلكه فقط اميال فرد را بازمينمايد.به طور كلي از انقلاب فرانسه به بعد ظهور توده ها شتاب يافت .توده ها امروز از هر جهت به خود ميپردازند؛و لذت گرايي همسان توده ها به اصل و اساس جامعه بدل شده است .در سيطره استبداد همساني تفاوتها و متفاوتها از ميان ميروند و جهان همسطح و يك دست و توده اي ميشود.
Audio
🔶️🔸️راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد...
(از سری جلسات حافظخوانی)
♦️دکتر محمدحسن علایی
#حافظ
🎗با آکادمی وفاق به آدرس زیر در ارتباط باشید:
@sociologicalperspectives
(از سری جلسات حافظخوانی)
♦️دکتر محمدحسن علایی
#حافظ
🎗با آکادمی وفاق به آدرس زیر در ارتباط باشید:
@sociologicalperspectives
Forwarded from خرمگس
فرهاد قنبری
جامعه تودهای
«اورتگا یی گاست» فیلسوف بزرگ اسپانیایی در نیمه اول قرن بیستم از خطر ظهور انسان توده ای و طغیان توده ها خبر داده و ابراز نگرانی کرده بود. به عقیده او توده ها در همه جا حاضر بودند و در هر زمینه ای بدون هیچ اندیشه و تفکری خود را محق ابراز عقیده و فکر می دانستند.
یی گاست در تعریف انسان توده ای می گفت: "انسان تودهای کسی است که شک و تردید به خود راه نمیدهد، زندگی او جریان دارد ولی بی هدف است و اسیر روزمرگیها است. انسان تودهای همان است که توسط امپراتوریهای رسانهای کنترل میشود و هرچه به خوردش میدهند بی هیچ تردیدی میپذیرد"
⏺ در عموم دبیرستانها، برخی ناظمان و معلمان برای کنترل دانشآموزان شرور و مزاحم به آنها رشوههای مختلف از قبیل نمره و مبصری و انتظامات مدرسه و امثالهم را میدهند. آنها با این عمل هم از مزاحمت آنها در مدرسه و کلاس کاسته و هم سایر دانش آموزان را به واسطه ترس از این دانش آموزان، کنترل میکنند.
این روش مدیریتی «مدارا یا باج به مزاحم» (تا آنجا که اطلاع دارم در زندان هم رایج است) که در آینده تاثیرات ویرانگری هم بر جامعه دارد (چرا که از نوجوانی در ذهن دانشآموزان نهادینه میشود که حق با هر کسی که گردن کلفتتری دارد)، روشی است که امروزه روشنفکران و روشنفکران و سلبریتیها و رسانهها و در کل هر کسی که صدایی در جامعه دارد نیز دنبال میشود.
امروز روشنفکر جامعه ما از ترس از دست دادن مخاطب به جای اینکه وجدان بیدار جامعه و پیشرو تودهها باشد، به پیرو و دنباله تودهها تبدیل شده است. امروز روشنفکر ما به جای آنکه منتقد رسانههای ضدایرانی باشد، خود پیرو و دنباله رو آنها شده است. امروز روشنفکر ما به جای آنکه در نزدیک کردن افقهای گفتمان های مختلف جامعه تلاش نماید، درصدد دمیدن بر نفرت و دوقطبی بیشتر در جامعه است. امروز روشنفکر ما به جای اینکه منتقد تحریم و دخالت بیگانگان باشد، توجیهگر اعمال دشمنان کشور است. امروز روشنفکر ما به جای آنکه منتقد جو مبتذل و سخیف حاکم بر هنر و فرهنگ عمومی جامعه باشد، مدافع سرسخت و پیرو آن است.
امروز روشنفکر ما به جای آنکه به نقد کردارهای سیاسی و اجتماعی تودهها یا برخی جریانهای سیاسی تروریستی و ویرانیطلب و تجزیهطلب باشد، (از سر عافیت و از دست ندادن فالوئر و ترس از تهدید و ناسزا و بدنامی و...) به سخنگو و توجیهگر کنشهای قبیلهگرایان و خشونتطلبان تبدیل شده است.
⏺ جامعه توده ای و خالی از روشنفکر بیشتر از آنکه صاحب اندیشه و تفکر باشد، شبیه رباتی است که توسط رسانه ها، سلبریتی ها کوک شده و ممکن است به دشمن اصلی حیات و بقاء و موجودیت خویش نیز تبدیل شود. توتالیتاریسم توده ای که ایدئولوژی های خشنی مانند فاشیسم و استالینیسم از آن تغذیه میکرد و هیچ «غیر و فردیتی» را به رسمیت نمی شناخت، نشان داد که نگرانی متفکرانی مانند نیچه و ییگاست نگرانی نادرستی نبود و جامعه تودهای کم کم متفکر و اندیشمند و روشنفکر را در خود هضم کرده و هر غیری را با انگ هایی مانند وطن فروش و خائن و ضدملت و... مجازات خواهد کرد.
@kharmagaas
جامعه تودهای
«اورتگا یی گاست» فیلسوف بزرگ اسپانیایی در نیمه اول قرن بیستم از خطر ظهور انسان توده ای و طغیان توده ها خبر داده و ابراز نگرانی کرده بود. به عقیده او توده ها در همه جا حاضر بودند و در هر زمینه ای بدون هیچ اندیشه و تفکری خود را محق ابراز عقیده و فکر می دانستند.
یی گاست در تعریف انسان توده ای می گفت: "انسان تودهای کسی است که شک و تردید به خود راه نمیدهد، زندگی او جریان دارد ولی بی هدف است و اسیر روزمرگیها است. انسان تودهای همان است که توسط امپراتوریهای رسانهای کنترل میشود و هرچه به خوردش میدهند بی هیچ تردیدی میپذیرد"
⏺ در عموم دبیرستانها، برخی ناظمان و معلمان برای کنترل دانشآموزان شرور و مزاحم به آنها رشوههای مختلف از قبیل نمره و مبصری و انتظامات مدرسه و امثالهم را میدهند. آنها با این عمل هم از مزاحمت آنها در مدرسه و کلاس کاسته و هم سایر دانش آموزان را به واسطه ترس از این دانش آموزان، کنترل میکنند.
این روش مدیریتی «مدارا یا باج به مزاحم» (تا آنجا که اطلاع دارم در زندان هم رایج است) که در آینده تاثیرات ویرانگری هم بر جامعه دارد (چرا که از نوجوانی در ذهن دانشآموزان نهادینه میشود که حق با هر کسی که گردن کلفتتری دارد)، روشی است که امروزه روشنفکران و روشنفکران و سلبریتیها و رسانهها و در کل هر کسی که صدایی در جامعه دارد نیز دنبال میشود.
امروز روشنفکر جامعه ما از ترس از دست دادن مخاطب به جای اینکه وجدان بیدار جامعه و پیشرو تودهها باشد، به پیرو و دنباله تودهها تبدیل شده است. امروز روشنفکر ما به جای آنکه منتقد رسانههای ضدایرانی باشد، خود پیرو و دنباله رو آنها شده است. امروز روشنفکر ما به جای آنکه در نزدیک کردن افقهای گفتمان های مختلف جامعه تلاش نماید، درصدد دمیدن بر نفرت و دوقطبی بیشتر در جامعه است. امروز روشنفکر ما به جای اینکه منتقد تحریم و دخالت بیگانگان باشد، توجیهگر اعمال دشمنان کشور است. امروز روشنفکر ما به جای آنکه منتقد جو مبتذل و سخیف حاکم بر هنر و فرهنگ عمومی جامعه باشد، مدافع سرسخت و پیرو آن است.
امروز روشنفکر ما به جای آنکه به نقد کردارهای سیاسی و اجتماعی تودهها یا برخی جریانهای سیاسی تروریستی و ویرانیطلب و تجزیهطلب باشد، (از سر عافیت و از دست ندادن فالوئر و ترس از تهدید و ناسزا و بدنامی و...) به سخنگو و توجیهگر کنشهای قبیلهگرایان و خشونتطلبان تبدیل شده است.
⏺ جامعه توده ای و خالی از روشنفکر بیشتر از آنکه صاحب اندیشه و تفکر باشد، شبیه رباتی است که توسط رسانه ها، سلبریتی ها کوک شده و ممکن است به دشمن اصلی حیات و بقاء و موجودیت خویش نیز تبدیل شود. توتالیتاریسم توده ای که ایدئولوژی های خشنی مانند فاشیسم و استالینیسم از آن تغذیه میکرد و هیچ «غیر و فردیتی» را به رسمیت نمی شناخت، نشان داد که نگرانی متفکرانی مانند نیچه و ییگاست نگرانی نادرستی نبود و جامعه تودهای کم کم متفکر و اندیشمند و روشنفکر را در خود هضم کرده و هر غیری را با انگ هایی مانند وطن فروش و خائن و ضدملت و... مجازات خواهد کرد.
@kharmagaas
Forwarded from گروه شریعتی
🔅حرف تند و تلخ، امروز در جامعه مشتری دارد! چون اوضاع زندگی مردم خوب نیست، چه این حرفها را دانشگاهیِ دلسوزی بزند و راست باشد، چه یک رسانهی مغرض بزند و دروغ باشد؛ اما حرف حساب چه؟!
حرف حساب را متأسفانه کمتر کسی هست که بزند. اهل #تفکر اما باید حرف حساب بزنند؛ مهم نیست که به قدر کافی تند و تیز نباشد، اما بایستی برای ابربحرانهای ما پاسخی در آستین اهل تفکر باشد ولو این راهکارها هنوز مرهمی «فوری» بر زخمهای ما نباشند، ولی باید ما را به مسیر حل مسائلمان فرابخواند.
🔅اهل تفکر ناظر به امکانات سخن میگویند که شاید خوشایند توده #مردم سخن نگویند، ولی حرف حساب میزنند. حرفی میزنند که منطبق بر منابع و نیروهای تاریخی جامعه باشد. صرفاً حدیث آرزومندی نمیگویند، نگاه میکنند به شرایط تاریخی - اجتماعی و وضعیت انضمامی ما، حرفی نمیزنند که فقط به تحریک تودهها بیانجامد، ای بسا دعوت به «تأمل» و «تحمل» میکنند تا جامعه فرصت خودیابی داشته باشد؛
🔅فروپاشی ساختارهای اجتماعی را به نفع امروز و آینده کشور نمیدانند، آنها عقب ماندگیها را به ما تذکار میدهند و خوب و بد ما را به خودمان نشان میدهند. باید بیاموزیم که به «اهل تفکر» گوش فرا دهیم، چه در مقام مسئول چه در مقام شهروند، وچه چیزی جز عقلانیت میتواند به بهبود شرایط بد ما منجر شود؟
🔅عجیب است که همه مشتریِ حرف تند و تلخ هستیم ولی حاضر نیستیم به تلخیِ #حقیقت گوش سپاریم، این کشور وضع خوبی ندارد، باید دست به دست هم بدهیم کشور را بسازیم، ولو زمان ببرد، ولو بعید بنماید، ولی بهم زدن اوضاع جز پاک کردن صورت مسئله نیست. بیاموزیم که با نگاهی تاریخی به مشکلاتمان نظر کنیم و همه چیز را حاصل ناکارآمدیهای چند دههی اخیر قلمداد نکنیم. ما لاجرم باید بپذیریم که از قافله عقب مانده.ایم و همه باید کار بکنیم، تا آیندگان لاقل رستگار شوند و از ایرانی بودن خویش پشیمان نباشند... خود را انکار نکنند و به حرف حساب و عقلانیت، و زیستن در جهان جدید آری بگویند.
✅ @Shariati_Group
📚 دکتر #محمدحسن_علایی (جامعه شناس) |گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک (روایتی از تجربۀ زیست دانشگاهی در #ایران از ۱۳۸۰ تا ۱۴۰۰) چاپ اول | نقد فرهنگ
حرف حساب را متأسفانه کمتر کسی هست که بزند. اهل #تفکر اما باید حرف حساب بزنند؛ مهم نیست که به قدر کافی تند و تیز نباشد، اما بایستی برای ابربحرانهای ما پاسخی در آستین اهل تفکر باشد ولو این راهکارها هنوز مرهمی «فوری» بر زخمهای ما نباشند، ولی باید ما را به مسیر حل مسائلمان فرابخواند.
🔅اهل تفکر ناظر به امکانات سخن میگویند که شاید خوشایند توده #مردم سخن نگویند، ولی حرف حساب میزنند. حرفی میزنند که منطبق بر منابع و نیروهای تاریخی جامعه باشد. صرفاً حدیث آرزومندی نمیگویند، نگاه میکنند به شرایط تاریخی - اجتماعی و وضعیت انضمامی ما، حرفی نمیزنند که فقط به تحریک تودهها بیانجامد، ای بسا دعوت به «تأمل» و «تحمل» میکنند تا جامعه فرصت خودیابی داشته باشد؛
🔅فروپاشی ساختارهای اجتماعی را به نفع امروز و آینده کشور نمیدانند، آنها عقب ماندگیها را به ما تذکار میدهند و خوب و بد ما را به خودمان نشان میدهند. باید بیاموزیم که به «اهل تفکر» گوش فرا دهیم، چه در مقام مسئول چه در مقام شهروند، وچه چیزی جز عقلانیت میتواند به بهبود شرایط بد ما منجر شود؟
🔅عجیب است که همه مشتریِ حرف تند و تلخ هستیم ولی حاضر نیستیم به تلخیِ #حقیقت گوش سپاریم، این کشور وضع خوبی ندارد، باید دست به دست هم بدهیم کشور را بسازیم، ولو زمان ببرد، ولو بعید بنماید، ولی بهم زدن اوضاع جز پاک کردن صورت مسئله نیست. بیاموزیم که با نگاهی تاریخی به مشکلاتمان نظر کنیم و همه چیز را حاصل ناکارآمدیهای چند دههی اخیر قلمداد نکنیم. ما لاجرم باید بپذیریم که از قافله عقب مانده.ایم و همه باید کار بکنیم، تا آیندگان لاقل رستگار شوند و از ایرانی بودن خویش پشیمان نباشند... خود را انکار نکنند و به حرف حساب و عقلانیت، و زیستن در جهان جدید آری بگویند.
✅ @Shariati_Group
📚 دکتر #محمدحسن_علایی (جامعه شناس) |گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک (روایتی از تجربۀ زیست دانشگاهی در #ایران از ۱۳۸۰ تا ۱۴۰۰) چاپ اول | نقد فرهنگ
Telegram
.
Forwarded from Gofteman
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from عکس نگار
🟪 «جامعه شناسی علم شناخت واقعیت اجتماعی است»
🌎اتحادیه جامعه شناسان ایرانی در تلگرام (اِجادَت)، فهرست زیر را در حوزه های گوناگون علوم اجتماعی تدارک دیده است. با انتشار آن در کانال های مختلف، به ترویج بینش جامعهشناختی یاری رسانیم.
✍سعید معدنی
🟣هفت اقلیم
🆔@Saeed_Maadani
✍فریبا نظری
🟣جامعه شناسی گروههای اجتماعی
🆔@Sociologyofsocialgroups
✍حسین شیران
🟣جامعهشناسی شرقی
🆔@OrientalSociology
✍احمد فعال
🟣تحلیل های نظری در جامعه شناسی و سیاست
🆔@bayane_azadi
✍عادل سجودی
🟣جستاری در جامعه شناسی
🆔@GILsociologist
✍مصلح فتاح پور
🟣تحلیل آسیب های اجتماعی
🆔@Analysisisocialproblems
✍سودابه حیدری
🟣رادیولوگ؛ پادکستِ اجتماعی، علمی و فلسفی
🆔@Radio_Log
🟣کانال علمی مطالعات زنان
🆔@womenstudiesisaorg
✍محمدحسن علایی
🟣آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعهشناختی
🆔@sociologicalperspectives
✍ح.ا.تنهایی
🟣جامعه شناسی تفسیری و نظری و درمانی ایران
🆔@hatanhai
✍فاطمه موسوی ویایه
🟣زنان و مسائل اجتماعی
🆔@women_socialproblems
✍مسعود زمانی مقدم
🟣نوشتهها، مقالات و دورههای آموزشی
🆔@masoudzamanimoghadam
✍اصغر ایزدی جیران
🟣آکادمی مردمشناسی
🆔@IzadiJeiran
✍کاوه فرهادی
🟣انسانشناسی یاریگری؛ توسعه پایدار و زیستبومداری
🆔@kaveh_farhadi
✍مينا شیروانی ناغانی
🟣جامعه شناسی اقتصادی و توسعه
🆔@sociology_development_economic
✍مسعود زمانی مقدم
🟣پژوهش و روش کیفی
🆔@qualitative_methodology
✍حسین پرویز اجلالی
🟣جامعه شناس ایرانی
🆔@iransociologista
✍بی تا مدنی
🟣فمینیسم تفسیری پرگمتیستی
🆔@sociology_of_sport
✍آرش احدی مطلق
🟣جامعهشناسی و اخلاق
🆔@Sociology_of_Ethics
🔗Click here to join us:
🆔 @madanibita
🆔 @dr_shirinvalipouri
🆔 @Mohamadzeinaliun
🌎اتحادیه جامعه شناسان ایرانی در تلگرام (اِجادَت)، فهرست زیر را در حوزه های گوناگون علوم اجتماعی تدارک دیده است. با انتشار آن در کانال های مختلف، به ترویج بینش جامعهشناختی یاری رسانیم.
✍سعید معدنی
🟣هفت اقلیم
🆔@Saeed_Maadani
✍فریبا نظری
🟣جامعه شناسی گروههای اجتماعی
🆔@Sociologyofsocialgroups
✍حسین شیران
🟣جامعهشناسی شرقی
🆔@OrientalSociology
✍احمد فعال
🟣تحلیل های نظری در جامعه شناسی و سیاست
🆔@bayane_azadi
✍عادل سجودی
🟣جستاری در جامعه شناسی
🆔@GILsociologist
✍مصلح فتاح پور
🟣تحلیل آسیب های اجتماعی
🆔@Analysisisocialproblems
✍سودابه حیدری
🟣رادیولوگ؛ پادکستِ اجتماعی، علمی و فلسفی
🆔@Radio_Log
🟣کانال علمی مطالعات زنان
🆔@womenstudiesisaorg
✍محمدحسن علایی
🟣آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعهشناختی
🆔@sociologicalperspectives
✍ح.ا.تنهایی
🟣جامعه شناسی تفسیری و نظری و درمانی ایران
🆔@hatanhai
✍فاطمه موسوی ویایه
🟣زنان و مسائل اجتماعی
🆔@women_socialproblems
✍مسعود زمانی مقدم
🟣نوشتهها، مقالات و دورههای آموزشی
🆔@masoudzamanimoghadam
✍اصغر ایزدی جیران
🟣آکادمی مردمشناسی
🆔@IzadiJeiran
✍کاوه فرهادی
🟣انسانشناسی یاریگری؛ توسعه پایدار و زیستبومداری
🆔@kaveh_farhadi
✍مينا شیروانی ناغانی
🟣جامعه شناسی اقتصادی و توسعه
🆔@sociology_development_economic
✍مسعود زمانی مقدم
🟣پژوهش و روش کیفی
🆔@qualitative_methodology
✍حسین پرویز اجلالی
🟣جامعه شناس ایرانی
🆔@iransociologista
✍بی تا مدنی
🟣فمینیسم تفسیری پرگمتیستی
🆔@sociology_of_sport
✍آرش احدی مطلق
🟣جامعهشناسی و اخلاق
🆔@Sociology_of_Ethics
🔗Click here to join us:
🆔 @madanibita
🆔 @dr_shirinvalipouri
🆔 @Mohamadzeinaliun
♦️دکتر محمدحسن علایی از چرائی حضورش در انتخابات به عنوان کاندیدای دوازدهمین دورهی انتخابات مجلس شورای اسلامی می گويد... تا لحظاتی دیگر در گروه حامیان گفتمان وفاق
https://t.me/+OSVDXsXnvqQ1NjQ0
https://t.me/+OSVDXsXnvqQ1NjQ0
Forwarded from Gofteman
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛ (Dr Alaei)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from سخنرانیها
🔊فایل صوتی
✅ضرورت تمهید امکانات و لوازمات تحقق وفاق ملی!
[بسط "گفتمانهای میانجی" و احیای "حد وسط"]
دکتر محمدحسن علایی
(جامعهشناس؛ مولف کتاب گفتمان وفاق)
.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
✅ضرورت تمهید امکانات و لوازمات تحقق وفاق ملی!
[بسط "گفتمانهای میانجی" و احیای "حد وسط"]
دکتر محمدحسن علایی
(جامعهشناس؛ مولف کتاب گفتمان وفاق)
.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Telegram
attach 📎
Forwarded from Gofteman
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Audio
🔶️🔸️دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند...
(از سری جلسات حافظخوانی)
♦️دکتر محمدحسن علایی
#حافظ
🎗با آکادمی وفاق به آدرس زیر در ارتباط باشید:
@sociologicalperspectives
(از سری جلسات حافظخوانی)
♦️دکتر محمدحسن علایی
#حافظ
🎗با آکادمی وفاق به آدرس زیر در ارتباط باشید:
@sociologicalperspectives
Forwarded from آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛ (Dr Alaei)
🛑تهدیدات فزایندهی تورم افسار گسیخته!
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
♦️تورم افسارگسیخته، کوچک شدن سفره های خانواده ها و تخلیه ی سبدهای خانوار از اقلام ضروری برای تامین سلامت اعضا؛ تنها سلامت جسمی شهروندان را تهدید نمی کند بلکه بهداشت روانی ایشان را نیز تضعیف می کند و با روند صعودی قیمت ها و گرانی های سرسام آور، کنشگران اجتماعی را نسبت به دولتمردان و کارآمدی تصمیمات ایشان بیش از پیش بی اعتماد می کند و زمینه ی سو استفاده ی بدخواهان ملت را فراهم می آورد و همین می تواند در صورت مهار نشدن در میان مدت حتی به تهدیدات امنیتی بیانجامد.
♦️نگارنده که در تمام این سالیان، مهم ترین خطر پیش روی آینده ی این جامعه را افزایش شکاف های اجتماعی تلقی می کرده است و به هر مناسبتی در اهمیت ارتقا انسجام اجتماعی در کشور سخن رانده است و حتی نتایج مشاهدات و تحقیقاتش را در قالب کتاب "گفتمان وفاق" صورت بندی نموده و در اختیار مخاطبان نهاده است، مع الاسف امروز روند لجام گسیخته ی گرانی ها را از مهمترین عوامل تعمیق شکاف دولت-ملت می داند که علی التحقیق به موج نارضایتی ها و تجمعات مطالبه گری از جمله مطالبات صنفی دامن می زند.
♦️حتی در خصوص مطالبات به ظاهر غیر اقتصادی از جمله "آزادی" که در واقع خواست آزادی درانتخاب سبک زندگی هست؛ عامل اقتصادی نقش بسیار پر رنگی بازی می کند؛ چرا که در صورت تمتع بیشتر امکان تحقق سبک زندگی مطلوب هم برای افراد طبعا ارتقا می یابد و دست ایشان برای هزینه کردن به نحوی که مطلوب خودشان است بازتر است.
جدای از نگرانی ها برای آینده ی فرزندان از منظر اجتماعی و اقتصادی، وجود فاصله های فاحش طبقاتی و برخی کج سلیقگی ها و ویژه خواری ها احساسات مردم را بیشتر تهیج می کند و تهدید مذکور را برجسته تر می نماید.
♦️به عنوان دانش آموخته ی جامعه شناسی مسئولین و متولیان امور را نسبت به عواقب و پیامدهای ناخواسته ی گرانی های متورم تذکار می دهم. با آرزوی ایرانی آباد برای مردم ستم کش و توفیق خدمت برای مسئولین راستین؛ امیدوارم علاج واقعه را پیش از وقوع تمهید کرده از بی نظمی های محتمل پیشگیری به عمل بیاوریم. حرف آخر اینکه؛ عدم نزدیکی به تحقق شعار سال در راستای مهار تورم؛ همه ی ما را از اهداف مان دور خواهد کرد!
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
♦️تورم افسارگسیخته، کوچک شدن سفره های خانواده ها و تخلیه ی سبدهای خانوار از اقلام ضروری برای تامین سلامت اعضا؛ تنها سلامت جسمی شهروندان را تهدید نمی کند بلکه بهداشت روانی ایشان را نیز تضعیف می کند و با روند صعودی قیمت ها و گرانی های سرسام آور، کنشگران اجتماعی را نسبت به دولتمردان و کارآمدی تصمیمات ایشان بیش از پیش بی اعتماد می کند و زمینه ی سو استفاده ی بدخواهان ملت را فراهم می آورد و همین می تواند در صورت مهار نشدن در میان مدت حتی به تهدیدات امنیتی بیانجامد.
♦️نگارنده که در تمام این سالیان، مهم ترین خطر پیش روی آینده ی این جامعه را افزایش شکاف های اجتماعی تلقی می کرده است و به هر مناسبتی در اهمیت ارتقا انسجام اجتماعی در کشور سخن رانده است و حتی نتایج مشاهدات و تحقیقاتش را در قالب کتاب "گفتمان وفاق" صورت بندی نموده و در اختیار مخاطبان نهاده است، مع الاسف امروز روند لجام گسیخته ی گرانی ها را از مهمترین عوامل تعمیق شکاف دولت-ملت می داند که علی التحقیق به موج نارضایتی ها و تجمعات مطالبه گری از جمله مطالبات صنفی دامن می زند.
♦️حتی در خصوص مطالبات به ظاهر غیر اقتصادی از جمله "آزادی" که در واقع خواست آزادی درانتخاب سبک زندگی هست؛ عامل اقتصادی نقش بسیار پر رنگی بازی می کند؛ چرا که در صورت تمتع بیشتر امکان تحقق سبک زندگی مطلوب هم برای افراد طبعا ارتقا می یابد و دست ایشان برای هزینه کردن به نحوی که مطلوب خودشان است بازتر است.
جدای از نگرانی ها برای آینده ی فرزندان از منظر اجتماعی و اقتصادی، وجود فاصله های فاحش طبقاتی و برخی کج سلیقگی ها و ویژه خواری ها احساسات مردم را بیشتر تهیج می کند و تهدید مذکور را برجسته تر می نماید.
♦️به عنوان دانش آموخته ی جامعه شناسی مسئولین و متولیان امور را نسبت به عواقب و پیامدهای ناخواسته ی گرانی های متورم تذکار می دهم. با آرزوی ایرانی آباد برای مردم ستم کش و توفیق خدمت برای مسئولین راستین؛ امیدوارم علاج واقعه را پیش از وقوع تمهید کرده از بی نظمی های محتمل پیشگیری به عمل بیاوریم. حرف آخر اینکه؛ عدم نزدیکی به تحقق شعار سال در راستای مهار تورم؛ همه ی ما را از اهداف مان دور خواهد کرد!
Audio
✅️عالمیت جدید؛ فناوریهای نوین و آسیب های اجتماعی نوظهور!
🎙مدرس دوره:
دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
۲۹ شهریور ۱۴۰۲
♦️دوره توانمندسازی فرهنگیان اردبیل
@sociologicalperspectives
🎙مدرس دوره:
دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
۲۹ شهریور ۱۴۰۲
♦️دوره توانمندسازی فرهنگیان اردبیل
@sociologicalperspectives
♦جستاری در نقد شبه روشنفکری پرتابگر و واکنشی!
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
🔸 پیشتر در خصوص آسیبشناسی فقدان سنت گفتگوهای انتقادی اهل تفکر در ایران و عدم ارجاع به متفکران ایرانی نوشته ام. مع الاسف برخی از دوستان و همکاران جامعه شناس بارها و بارها به متفکران غربی مثل هانا آرنت ارجاع می دهند اما در صورت بندی مسائل کشور و طرح افکنی های روشنفکرانه و نه پرتاب های شبه روشنفکرانه به شدت از ارجاع به متفکران ایرانی پرهیز می کنند. که شاید بتوان تلویحا از آن به بیگانه نوازی در ساحت تفکر یا بیگانه سالاری تعبیر کرد. این دسته از روشنفکران را می توان روشنفکران واکنشی قلمداد کرد. ️در این عنوان گفتن ندارد که مراد روشنفکرنمایان هستند؛ و تعبیر واکنشی تعبیری نیچهای-دلوزی هست که در خصوص ایشان مصداق دارد.
پیشتر در باب دو سنخ روشنفکری در ایران نوشته ام روشنفکر پرتابگر و روشنفکر طرح افکن؛ که اخیرا دیدم حتی در افغانستان از تعابیر بنده البته با ذکر منبع و با ارجاع به نگارنده استفاده کرده اند. در اینجا به ذکر چند نکته در این خصوص خواهم پرداخت که بخش هایی از آن پیشتر در کتاب "گفتمان وفاق" آمده است:
🔸️در تبیین و تحلیل وضعیت توسعه نیافتگی، می توان از توفق "روشنفکر پرتابگر" بر "روشنفکر طرح افکن" یاد کرد، یعنی کسی که علی رغم اینکه طرحی برای صلاح و فلاح جامعه ندارد، اما سخنانی جنجال برانگیز را برای شهرت طلبی و حاشیه سازی و مع الاسف دامن زدن به شکاف های اجتماعی از سمت خویش پرتاب می کند.
🔸روشنفکران کمتر به فکر تمهید آلترناتیوهای ساختاری برای عبور از بحران ها هستند و بیشتر به نق نق زدن های حاشیه ای اشتغال می ورزند. روشنفکران از وجه نظر تاریخی به مسائل نمی نگرند و اساساً از داشتن یک نگره ی تاریخی بی بهره اند و به جای پرداختن به نقد رادیکال ریشه ها و بنیان ها با توسل به یک عقلانیت انتزاعی به نقد ثمره ها و میوه ها تن می دهند و در تقلیل مسائل مزمن تاریخی به امور دم دستی تبحر دارند.
🔸️جامعه ی ملتهب ما در دل خویش انواعی از بحران های ریز و درشت را پرورده است، اگر هر کسی نااندیشیده بر سر دفتر و قلم بنشیند و ترهات و تراوشات خویش را جای تفکر تحویل مخاطب دهد و خود را متفکر جا بزند، این اوضاع ملتهب، پریشان تر و نا به سامان تر خواهد شد، شلخته گویی و نافرهیختاری در قلم زدن، به شکاف های اجتماعی دامن می زند، و خانه ی قوم تاریخی ما را بر سرش آوار می کند باشد که بیش تر از اینکه دغدغه ی پرتاب پاسخ های خویش را به بحرانهای جامعه داشته باشیم پرسش های خویش را بپرورانیم چرا که "پرسش تقوای تفکر است" و در تلاشها و پویه های فکری و فلسفی خویش گشودگی به ناشناخته های وجود را در کنه وجدان خویش احیا کنیم.
🔸️ ما استعداد خوانش همدیگر را از دست داده ایم؛ و همین دست شارلاتان ها و شومن ها را باز گذاشته است که با صورتک هایی که بر چهره می زنند گاه و بیگاه دلبری از ما کنند؛ و ما را هر چه بیشتر در گرداب روزمرگیهای بی پایان فرو برند؛ ما استعداد خوانش خیلی چیزها را از دست داده ایم؛ از خوانش چهره ی همدیگر بگیر تا خوانش سنت و تاریخ و متون نو و کهن ... تا خوانش کارنامه رجل سیاسی و اصحاب اندیشه تا ... جای بسی دریغ دارد که ما برای برخورداری از ظرفیت های فکری معدود متفکرین خود توفیق نمی یابیم و استعداد خوانش متون آنها را از دست می دهیم و کشور را از امکانات فکری سرمایه هایش محروم می کنیم.
🔸️معدود اندیشمندانی که به عنوان متفکرین سپهر اندیشه ورزی ایران تلقی می شوند سرمایه های فکری دوران معاصر ما هستند و در ساحت اندیشه معاصر خیرالموجودین این عرصه هستند اما باید از خویش پرسش کنیم که آیا آرای ایشان مورد بازخوانی انتقادی قرار گرفته است؛ و آیا فرآورده هایی که حاصل مقایسه ی آرای این اندیشمندان باشد به دست داده شده است. اگر پاسخ منفی است که به زعم نگارنده چنین است؛ آیا نمی بایست شاهد چنین دیالوگ هایی در میان اهالی تفکر می بودیم؟!
🔸️وقتی این را می گویم مقصودم سلسله گفتگوهای علمی؛ منقح و دامنه دار است که شامل خوانش امهات آثار ایشان و مقایسه ی تئوری های اصلی ایشان با هم می شود؛ تا برسیم به مسائل فرعی و جزئیات شبکه های مفهومی ایشان و حتی مطالعه پیامدهای اندیشه های ایشان؛ با عنایت به اهمیت موضوع این کارویژه می بایست همچنان میان اهل دغدغه دردمند پیگیری شود و نه صرفا میان نگاه های ایدئولوژیک یا ژورنالیستی که نوعا به ذکر چند نقل قول بی منبع و چه و چه اکتفا می شود و نهایتا به زبان شکوه و شکایت های کوچه و بازاری تقلیل می یابند.
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
🔸 پیشتر در خصوص آسیبشناسی فقدان سنت گفتگوهای انتقادی اهل تفکر در ایران و عدم ارجاع به متفکران ایرانی نوشته ام. مع الاسف برخی از دوستان و همکاران جامعه شناس بارها و بارها به متفکران غربی مثل هانا آرنت ارجاع می دهند اما در صورت بندی مسائل کشور و طرح افکنی های روشنفکرانه و نه پرتاب های شبه روشنفکرانه به شدت از ارجاع به متفکران ایرانی پرهیز می کنند. که شاید بتوان تلویحا از آن به بیگانه نوازی در ساحت تفکر یا بیگانه سالاری تعبیر کرد. این دسته از روشنفکران را می توان روشنفکران واکنشی قلمداد کرد. ️در این عنوان گفتن ندارد که مراد روشنفکرنمایان هستند؛ و تعبیر واکنشی تعبیری نیچهای-دلوزی هست که در خصوص ایشان مصداق دارد.
پیشتر در باب دو سنخ روشنفکری در ایران نوشته ام روشنفکر پرتابگر و روشنفکر طرح افکن؛ که اخیرا دیدم حتی در افغانستان از تعابیر بنده البته با ذکر منبع و با ارجاع به نگارنده استفاده کرده اند. در اینجا به ذکر چند نکته در این خصوص خواهم پرداخت که بخش هایی از آن پیشتر در کتاب "گفتمان وفاق" آمده است:
🔸️در تبیین و تحلیل وضعیت توسعه نیافتگی، می توان از توفق "روشنفکر پرتابگر" بر "روشنفکر طرح افکن" یاد کرد، یعنی کسی که علی رغم اینکه طرحی برای صلاح و فلاح جامعه ندارد، اما سخنانی جنجال برانگیز را برای شهرت طلبی و حاشیه سازی و مع الاسف دامن زدن به شکاف های اجتماعی از سمت خویش پرتاب می کند.
🔸روشنفکران کمتر به فکر تمهید آلترناتیوهای ساختاری برای عبور از بحران ها هستند و بیشتر به نق نق زدن های حاشیه ای اشتغال می ورزند. روشنفکران از وجه نظر تاریخی به مسائل نمی نگرند و اساساً از داشتن یک نگره ی تاریخی بی بهره اند و به جای پرداختن به نقد رادیکال ریشه ها و بنیان ها با توسل به یک عقلانیت انتزاعی به نقد ثمره ها و میوه ها تن می دهند و در تقلیل مسائل مزمن تاریخی به امور دم دستی تبحر دارند.
🔸️جامعه ی ملتهب ما در دل خویش انواعی از بحران های ریز و درشت را پرورده است، اگر هر کسی نااندیشیده بر سر دفتر و قلم بنشیند و ترهات و تراوشات خویش را جای تفکر تحویل مخاطب دهد و خود را متفکر جا بزند، این اوضاع ملتهب، پریشان تر و نا به سامان تر خواهد شد، شلخته گویی و نافرهیختاری در قلم زدن، به شکاف های اجتماعی دامن می زند، و خانه ی قوم تاریخی ما را بر سرش آوار می کند باشد که بیش تر از اینکه دغدغه ی پرتاب پاسخ های خویش را به بحرانهای جامعه داشته باشیم پرسش های خویش را بپرورانیم چرا که "پرسش تقوای تفکر است" و در تلاشها و پویه های فکری و فلسفی خویش گشودگی به ناشناخته های وجود را در کنه وجدان خویش احیا کنیم.
🔸️ ما استعداد خوانش همدیگر را از دست داده ایم؛ و همین دست شارلاتان ها و شومن ها را باز گذاشته است که با صورتک هایی که بر چهره می زنند گاه و بیگاه دلبری از ما کنند؛ و ما را هر چه بیشتر در گرداب روزمرگیهای بی پایان فرو برند؛ ما استعداد خوانش خیلی چیزها را از دست داده ایم؛ از خوانش چهره ی همدیگر بگیر تا خوانش سنت و تاریخ و متون نو و کهن ... تا خوانش کارنامه رجل سیاسی و اصحاب اندیشه تا ... جای بسی دریغ دارد که ما برای برخورداری از ظرفیت های فکری معدود متفکرین خود توفیق نمی یابیم و استعداد خوانش متون آنها را از دست می دهیم و کشور را از امکانات فکری سرمایه هایش محروم می کنیم.
🔸️معدود اندیشمندانی که به عنوان متفکرین سپهر اندیشه ورزی ایران تلقی می شوند سرمایه های فکری دوران معاصر ما هستند و در ساحت اندیشه معاصر خیرالموجودین این عرصه هستند اما باید از خویش پرسش کنیم که آیا آرای ایشان مورد بازخوانی انتقادی قرار گرفته است؛ و آیا فرآورده هایی که حاصل مقایسه ی آرای این اندیشمندان باشد به دست داده شده است. اگر پاسخ منفی است که به زعم نگارنده چنین است؛ آیا نمی بایست شاهد چنین دیالوگ هایی در میان اهالی تفکر می بودیم؟!
🔸️وقتی این را می گویم مقصودم سلسله گفتگوهای علمی؛ منقح و دامنه دار است که شامل خوانش امهات آثار ایشان و مقایسه ی تئوری های اصلی ایشان با هم می شود؛ تا برسیم به مسائل فرعی و جزئیات شبکه های مفهومی ایشان و حتی مطالعه پیامدهای اندیشه های ایشان؛ با عنایت به اهمیت موضوع این کارویژه می بایست همچنان میان اهل دغدغه دردمند پیگیری شود و نه صرفا میان نگاه های ایدئولوژیک یا ژورنالیستی که نوعا به ذکر چند نقل قول بی منبع و چه و چه اکتفا می شود و نهایتا به زبان شکوه و شکایت های کوچه و بازاری تقلیل می یابند.
Forwarded from آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛ (Dr Alaei)
Telegram
رویکردهای جامعه شناختی؛ "گفتمان وفاق"
داوری فیلسوف زماناندیش!
(از نقد تجدد تا درد توسعه نیافتگی)
دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
۷ خرداد ۱۴۰۲
سمینار "داوری در ترازوی داوری"
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
@sociologicalperspectives
(از نقد تجدد تا درد توسعه نیافتگی)
دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
۷ خرداد ۱۴۰۲
سمینار "داوری در ترازوی داوری"
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
@sociologicalperspectives
Audio
🔶️🔸️شاه شمشادقدان خسرو شیرین دهنان...
(از سری جلسات حافظخوانی)
♦️دکتر محمدحسن علایی
#حافظ
🎗با آکادمی وفاق به آدرس زیر در ارتباط باشید:
@sociologicalperspectives
(از سری جلسات حافظخوانی)
♦️دکتر محمدحسن علایی
#حافظ
🎗با آکادمی وفاق به آدرس زیر در ارتباط باشید:
@sociologicalperspectives
Forwarded from سخنرانیها
🔊فایل صوتی
♦️وبینار با عنوان "ضرورت ارتقای تاب آوری در سایه ی حس تعلق به وطن"!
مدرس:
دکتر محمد حسن علایی
جامعه شناس
و مولف کتاب "گفتمان وفاق"
۱۷ اسفند ۱۴۰۰
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @tahkimmelat
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
♦️وبینار با عنوان "ضرورت ارتقای تاب آوری در سایه ی حس تعلق به وطن"!
مدرس:
دکتر محمد حسن علایی
جامعه شناس
و مولف کتاب "گفتمان وفاق"
۱۷ اسفند ۱۴۰۰
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @tahkimmelat
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Telegram
attach 📎
Forwarded from Gofteman
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM