شیون-روز واقعه
مجید انتظامی
کاروان کربلا
سید محمدحسین بهجت تبریزی (شهریار)
شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین
روی دل با کاروان کربلا دارد حسین
از حریم کعبۀ جدّش به اشکی شست دست
مروه پشت سر نهاد امّا صفا دارد حسین
میبرد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم
بیش از اینها حرمت کوی منا دارد حسین
پیش رو راه دیار نیستی کافیش نیست
اشک و آه عالمی هم در قفا دارد حسین
بس که محمل ها رود منزل به منزل با شتاب
کس نمیداند عروسی یا عزا دارد حسین
دست آخر کز همه بیگانه شد دیدم هنوز
با دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسین
شمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا
جای نفرین هم به لب دیدم دعا دارد حسین
اشک خونین گو بیا بنشین به چشم "شهریار"
کاندرین گوشه عزائی بی ریا دارد حسین
@sociologicalperspectives
سید محمدحسین بهجت تبریزی (شهریار)
شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین
روی دل با کاروان کربلا دارد حسین
از حریم کعبۀ جدّش به اشکی شست دست
مروه پشت سر نهاد امّا صفا دارد حسین
میبرد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم
بیش از اینها حرمت کوی منا دارد حسین
پیش رو راه دیار نیستی کافیش نیست
اشک و آه عالمی هم در قفا دارد حسین
بس که محمل ها رود منزل به منزل با شتاب
کس نمیداند عروسی یا عزا دارد حسین
دست آخر کز همه بیگانه شد دیدم هنوز
با دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسین
شمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا
جای نفرین هم به لب دیدم دعا دارد حسین
اشک خونین گو بیا بنشین به چشم "شهریار"
کاندرین گوشه عزائی بی ریا دارد حسین
@sociologicalperspectives
Forwarded from موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی
💢 بیانیه موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی در محکومیت اهانت به قرآن کریم
یک اقدام کور، چند پیام روشن
ادامه مطلب را اینجا بخوانید: 👇
https://irphe.ac.ir/content/4657/140204122
🆔@IRPHE
یک اقدام کور، چند پیام روشن
ادامه مطلب را اینجا بخوانید: 👇
https://irphe.ac.ir/content/4657/140204122
🆔@IRPHE
Audio
گفتگو با سیدجواد میری درباره "قرآنسوزی" در اروپا
این مسئله را چگونه باید فهم کرد و شیوه مواجهه با این پدیده چگونه باید باشد؟
۳۱ تیر ۱۴۰۲
@seyedjavadmiri
این مسئله را چگونه باید فهم کرد و شیوه مواجهه با این پدیده چگونه باید باشد؟
۳۱ تیر ۱۴۰۲
@seyedjavadmiri
ای بی خبر از آنچه که در دست گرفتی
آتش بزن آن مغز رطوبت زده ات را
اندیشه که از آتش دیوانه نسوزد
می سوز همی قلب عفونت زده ات را
آزادی از آن دست که داری تو خرفتیست
ای مرگ رسد جان عقوبت زده ات را
ماییم و دلی سوخته چون کوره ی آتش
می دزد ز ما عقل برودت زده ات را
آیینه ی صافیست که احوال تو را گفت
بنگر تو کنون روی کدورت زده ات را
باید که خدا بشکند اهریمن ما را
در خاک کن آن جسم کهولت زده ات را
قرآن گهر ختم رسل را چه گزندی
بر خویش زدی شمع جهولت زده ات را
ای مورچه با پیل چه داری تو خصومت
تسخر مزن این بخت صعوبت زده ات را
با خام دلان گر چه نگیرد سخن عشق
آتش بزن آن مغز رطوبت زده ات را
محمدحسن علایی
۳۱ تیر ۱۴۰۲
آتش بزن آن مغز رطوبت زده ات را
اندیشه که از آتش دیوانه نسوزد
می سوز همی قلب عفونت زده ات را
آزادی از آن دست که داری تو خرفتیست
ای مرگ رسد جان عقوبت زده ات را
ماییم و دلی سوخته چون کوره ی آتش
می دزد ز ما عقل برودت زده ات را
آیینه ی صافیست که احوال تو را گفت
بنگر تو کنون روی کدورت زده ات را
باید که خدا بشکند اهریمن ما را
در خاک کن آن جسم کهولت زده ات را
قرآن گهر ختم رسل را چه گزندی
بر خویش زدی شمع جهولت زده ات را
ای مورچه با پیل چه داری تو خصومت
تسخر مزن این بخت صعوبت زده ات را
با خام دلان گر چه نگیرد سخن عشق
آتش بزن آن مغز رطوبت زده ات را
محمدحسن علایی
۳۱ تیر ۱۴۰۲
Forwarded from جامعهشناسی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 "فیلسوف کف خیابان"
🎬 مستندی کوتاه از زندگی و اندیشهی دکتر #محمدعلی_مرادی فقید
🔸امروز ۳۱ تیر سالگرد دکتر محمدعلی مرادی است، روشنفکری در مقام کنشگر اجتماعی که با ناگفتههای زیادی چشم از جهان فروبست
نام و یادش زنده باد
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
🎬 مستندی کوتاه از زندگی و اندیشهی دکتر #محمدعلی_مرادی فقید
🔸امروز ۳۱ تیر سالگرد دکتر محمدعلی مرادی است، روشنفکری در مقام کنشگر اجتماعی که با ناگفتههای زیادی چشم از جهان فروبست
نام و یادش زنده باد
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
Forwarded from سیدحسینحسینی؛فلسفه/روش/نقدپژوهی
✅️در حاشیه ی دانشکده علوم اجتماعی!
✍ دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
در بوفه دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران جنب سالن ابن خلدون نشسته بودم؛ دیدم مرد میال سال پیر طوری بر سر یکی از میزها نشسته است؛ مردی که کمتر کسی بجا می آورد که فارغالتحصيل رشته فلسفه از آلمان هست و بسیار از سنت تاریخی خویش و اروپا می داند؛ مردی که بی هیچ آداب و ترتیبی می شد کنارش نشست و از دل تنگ گفت: محمدعلی مرادی!
در کتاب گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک در مقدمه ی کتاب یادی از ایشان کرده ام:
توسعه فرهنگ مکتوب و ثبت تجربه ی زیست دانشگاهی در ایران، بدون وجه نظر به حواشی مهمی چون گعده های دانشجویی و شب نشینیهای خوابگاهی و فعالیتهای جنبی دانشجویی و ...نه ممکن است و نه مطلوب، چرا که گاه همین حاشیههای به ظاهر کم اهمیت به خود متن اصلی میچربید، فی المثل بچههای دانشکده علوم اجتماعی چیزی ترتیب داده بودند که به آکادمی موازی شهرت داشت و اشخاصی مثل محمد علی مرادی که تازه از غرب برگشته بود و جایی در نظام دانشگاهی نداشت میآمد خیلی دوستانه با دانشجوها از فیخته و کانت و هگل و ملاصدرا سخن میگفت، یک بار با خود من در بوفه دانشکده جنب تالار ابن خلدون نشست و مفصل از تجارب سفرش به اروپا و تجارب تحصیلی و دشواری های کارش در آلمان سخن گفت که خیلی شیرین و شنیدنی بود.
سالیان درازی بود که امکان زیست معنوی در جهان آشوب زدهی معاصر دغدغهی من بود از طرفی نمیخواستم مقهور طبع سنتی خویش شوم و از به رسمیت شناختن زیست جهان جدید سرباز زنم اما به اسطورهی جدید و عقلانیت روشنگری هم از همان ابتدا دلخوش نساخته بودم با شریعتی در دبیرستان قدرشناسانه زیسته بودم اما پس از ورود به دانشگاه روز به روز به استیصالم افزوده شده بود تا اینکه بوی خوش تفکری روح نواز از اتفاق احاطه ام کرد و توان ادامه دادنم بخشید و جسارت چشیدن میوه ی ممنوع خودآگاهی"
✍ دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
در بوفه دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران جنب سالن ابن خلدون نشسته بودم؛ دیدم مرد میال سال پیر طوری بر سر یکی از میزها نشسته است؛ مردی که کمتر کسی بجا می آورد که فارغالتحصيل رشته فلسفه از آلمان هست و بسیار از سنت تاریخی خویش و اروپا می داند؛ مردی که بی هیچ آداب و ترتیبی می شد کنارش نشست و از دل تنگ گفت: محمدعلی مرادی!
در کتاب گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک در مقدمه ی کتاب یادی از ایشان کرده ام:
توسعه فرهنگ مکتوب و ثبت تجربه ی زیست دانشگاهی در ایران، بدون وجه نظر به حواشی مهمی چون گعده های دانشجویی و شب نشینیهای خوابگاهی و فعالیتهای جنبی دانشجویی و ...نه ممکن است و نه مطلوب، چرا که گاه همین حاشیههای به ظاهر کم اهمیت به خود متن اصلی میچربید، فی المثل بچههای دانشکده علوم اجتماعی چیزی ترتیب داده بودند که به آکادمی موازی شهرت داشت و اشخاصی مثل محمد علی مرادی که تازه از غرب برگشته بود و جایی در نظام دانشگاهی نداشت میآمد خیلی دوستانه با دانشجوها از فیخته و کانت و هگل و ملاصدرا سخن میگفت، یک بار با خود من در بوفه دانشکده جنب تالار ابن خلدون نشست و مفصل از تجارب سفرش به اروپا و تجارب تحصیلی و دشواری های کارش در آلمان سخن گفت که خیلی شیرین و شنیدنی بود.
سالیان درازی بود که امکان زیست معنوی در جهان آشوب زدهی معاصر دغدغهی من بود از طرفی نمیخواستم مقهور طبع سنتی خویش شوم و از به رسمیت شناختن زیست جهان جدید سرباز زنم اما به اسطورهی جدید و عقلانیت روشنگری هم از همان ابتدا دلخوش نساخته بودم با شریعتی در دبیرستان قدرشناسانه زیسته بودم اما پس از ورود به دانشگاه روز به روز به استیصالم افزوده شده بود تا اینکه بوی خوش تفکری روح نواز از اتفاق احاطه ام کرد و توان ادامه دادنم بخشید و جسارت چشیدن میوه ی ممنوع خودآگاهی"
Audio
✅️استقبال از گفتگوهای انتقادی میان جامعه شناسان و اهل فلسفه!
دکتر محمدحسن علایی
(جامعهشناس)
۲۷ تیر ۱۴۰۲
🔸از سری درسگفتارهای نسبت فلسفه و جامعهشناسی
@sociologicalperspectives
دکتر محمدحسن علایی
(جامعهشناس)
۲۷ تیر ۱۴۰۲
🔸از سری درسگفتارهای نسبت فلسفه و جامعهشناسی
@sociologicalperspectives
Forwarded from آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛ (Dr Alaei)
مجله جامعه پژوهی فرهنگی!
https://socialstudy.ihcs.ac.ir/?_action=article&keywords=%D8%B9%D9%84%D8%A7%DB%8C%DB%8C
https://socialstudy.ihcs.ac.ir/?_action=article&keywords=%D8%B9%D9%84%D8%A7%DB%8C%DB%8C
♦️دوئل دو جامعهشناس در مصاف اندیشه!
✍ دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
مناظره ی دو استاد عزیز جامعهشناسی آقایان دکتر شجاعی زند و دکتر محدثی در خصوص وضعیت دینداری ایرانیان در دهههای اخیر از جهات مختلفی حائز اهمیت به نظر می رسید. اما علی رغم وجود اختلافات به ظاهر فاحش میان این دو عزیز با چشم مسلح می شد شباهت های بسیاری را در میان ایشان مشاهده کرد که در این جستار به اجمال به آن می پردازیم:
۱- فقدان نگره ی هستی شناختی و پدیدارشناختی به امر دینی و تقلیل دین به سطح سوسیولوژیک.
۲- ارجاع به "دین" به مثابه یک مشترک لفظی بدون تدقیق؛ تحدید و تعریف منقح مفاهیم.
۳- عدم وجود عناصر و مولفه های گفتمانی برای بهبود وضع موجود علی رغم نفرین ها و آفرین ها ذیل یک گفتمان وحدت بخش.
۴- تاکید بر رویکرد روش شناختی کمی نگر در مطالعه پدیده دینداری و افت و خیز آن در میان اقشار مختلف جامعه به خصوص جوانان به جای التفات به رویکردهای کارآمدتر کیفی.
۵- فقدان ارائه طریق و عدم گشودگی طرفین مناظره به جستجوی راهکارهای عملیاتی نحوه مواجهه با مسائل جوانان به خصوص در باب ارتقای سبک زندگی در گام دوم.
در آخر به عنوان همکار کوچک و دغدغه مند ایشان در جامعهشناسی؛ ضمن ادای احترام و عرض خداقوت به حضور و بازی این دو دوست در آوردگاه و زمین مناظره ی مذکور هم جهت با اهداف و دغدغههای رسانهای و جامعوی؛ برای این دو دوست بزرگوار و دلسوز آرزوی توفیقات روزافزون داریم و به ادامه و تداوم کیفیتر و متدولوژیک تر چنین گفتگوهای در فضاهای آکادمیک و اندیشه ای کشور امیدواریم.
https://t.me/NewHasanMohaddesi/9047
✍ دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
مناظره ی دو استاد عزیز جامعهشناسی آقایان دکتر شجاعی زند و دکتر محدثی در خصوص وضعیت دینداری ایرانیان در دهههای اخیر از جهات مختلفی حائز اهمیت به نظر می رسید. اما علی رغم وجود اختلافات به ظاهر فاحش میان این دو عزیز با چشم مسلح می شد شباهت های بسیاری را در میان ایشان مشاهده کرد که در این جستار به اجمال به آن می پردازیم:
۱- فقدان نگره ی هستی شناختی و پدیدارشناختی به امر دینی و تقلیل دین به سطح سوسیولوژیک.
۲- ارجاع به "دین" به مثابه یک مشترک لفظی بدون تدقیق؛ تحدید و تعریف منقح مفاهیم.
۳- عدم وجود عناصر و مولفه های گفتمانی برای بهبود وضع موجود علی رغم نفرین ها و آفرین ها ذیل یک گفتمان وحدت بخش.
۴- تاکید بر رویکرد روش شناختی کمی نگر در مطالعه پدیده دینداری و افت و خیز آن در میان اقشار مختلف جامعه به خصوص جوانان به جای التفات به رویکردهای کارآمدتر کیفی.
۵- فقدان ارائه طریق و عدم گشودگی طرفین مناظره به جستجوی راهکارهای عملیاتی نحوه مواجهه با مسائل جوانان به خصوص در باب ارتقای سبک زندگی در گام دوم.
در آخر به عنوان همکار کوچک و دغدغه مند ایشان در جامعهشناسی؛ ضمن ادای احترام و عرض خداقوت به حضور و بازی این دو دوست در آوردگاه و زمین مناظره ی مذکور هم جهت با اهداف و دغدغههای رسانهای و جامعوی؛ برای این دو دوست بزرگوار و دلسوز آرزوی توفیقات روزافزون داریم و به ادامه و تداوم کیفیتر و متدولوژیک تر چنین گفتگوهای در فضاهای آکادمیک و اندیشه ای کشور امیدواریم.
https://t.me/NewHasanMohaddesi/9047
Telegram
زیر سقف آسمان
♦️فیلم کامل مناظره برای مخاطبانی که پیگیر آن هستند در یوتیوب👇
بازنشر: ۳۰ تیر ۱۴۰۲
https://www.youtube.com/watch?v=KIIzbYbCKuY
#دین
#حرف_نو
#عصر_پسادینی
#وضعیت_دینداری
@NewHasanMohaddesi
بازنشر: ۳۰ تیر ۱۴۰۲
https://www.youtube.com/watch?v=KIIzbYbCKuY
#دین
#حرف_نو
#عصر_پسادینی
#وضعیت_دینداری
@NewHasanMohaddesi
جستاری در اهمیت آیین های ابژه ناپذیر!
دکتر محمدحسن علایی
(جامعهشناس)
مناسک و آیین های مذهبی را نمی شود به ابژه ی مطالعه ی صرف تقلیل داد یا خرج مسابقات مداحی و غیره کرد؛ حضور عزاداران حسینی در برنامه ی تلوزیونی حسینه معلی علی رغم جذابیت های رسانه ای خلاف مشی و روال طبیعی دستجات حسینی می باشد. امشب بر حسب اتفاق با این برنامه برخورد کردم و از حسن تصادف برنامه اختصاص به عزاداران و هیهاتی از اردبیل داشت همان شهری که نگارنده به خوبی و به گواه تجربه ی زیسته با همه ی دقایق و ظرائف آن آشنایی دارد. و نوحه ها را با صداهای کم نظیری چون حاج سلیم موذنزاده ها و با مرثیه هایی از تاج الشعراها شنیده است؛ البته نوحه خوان جوان حاضر در همین هیات اعزامی از اردبیل با نام کربلایی مهدی شوقی بسیار خوش صدا و خوش سیما بود علی رغم صدا و سیمای ما. خلاصه نباید با شبیه سازی ها و کپی برداری های ناشیانه چنین آیین های مهم تاریخی را به صرف برنامه سازی های رسانه ای تقلیل دهیم. باید توجه داشت که از منظر پدیدارشناختی هر چیزی در پیوند با امر دینی واجد وجوهی مازاد ابژه است و فراتر از چارچوب سوژه-ابژه دکارتی قرار می گیرد.
دکتر محمدحسن علایی
(جامعهشناس)
مناسک و آیین های مذهبی را نمی شود به ابژه ی مطالعه ی صرف تقلیل داد یا خرج مسابقات مداحی و غیره کرد؛ حضور عزاداران حسینی در برنامه ی تلوزیونی حسینه معلی علی رغم جذابیت های رسانه ای خلاف مشی و روال طبیعی دستجات حسینی می باشد. امشب بر حسب اتفاق با این برنامه برخورد کردم و از حسن تصادف برنامه اختصاص به عزاداران و هیهاتی از اردبیل داشت همان شهری که نگارنده به خوبی و به گواه تجربه ی زیسته با همه ی دقایق و ظرائف آن آشنایی دارد. و نوحه ها را با صداهای کم نظیری چون حاج سلیم موذنزاده ها و با مرثیه هایی از تاج الشعراها شنیده است؛ البته نوحه خوان جوان حاضر در همین هیات اعزامی از اردبیل با نام کربلایی مهدی شوقی بسیار خوش صدا و خوش سیما بود علی رغم صدا و سیمای ما. خلاصه نباید با شبیه سازی ها و کپی برداری های ناشیانه چنین آیین های مهم تاریخی را به صرف برنامه سازی های رسانه ای تقلیل دهیم. باید توجه داشت که از منظر پدیدارشناختی هر چیزی در پیوند با امر دینی واجد وجوهی مازاد ابژه است و فراتر از چارچوب سوژه-ابژه دکارتی قرار می گیرد.
Audio
✅️مدل ارتقا کیفی دانشگاه ایرانی!
دکتر محمدحسن علایی
(جامعهشناس)
۲ مرداد ۱۴۰۲
🔸از سری درسگفتارهای "دانشگاهپژوهی"
@sociologicalperspectives
دکتر محمدحسن علایی
(جامعهشناس)
۲ مرداد ۱۴۰۲
🔸از سری درسگفتارهای "دانشگاهپژوهی"
@sociologicalperspectives
♦️جعل هویت:
جستاری در باب مهاجرت با هویت جعلی!
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس )
۳ مرداد ۱۴۰۲
🔸️شرایط نابه سامانی اجتماعی و اقتصادی زمینه ی بروز انواع انحرافات اجتماعی را فراهم می کند و به سونامی مسائل و آسیب های اجتماعی دامن می زند و در این میان هر کسی به دنبال منافع فردی خویش از هر بهانه ای برای ماهی گرفتن از آب گل آلود بر می آید تا ایشان را هم از این نمد کلاهی باشد ولو با ارتکاب به جرم و چنگ زدن به هویت های دروغین. و به سان مصداق (الغریق یتشبث بکل حشیش) برای نجات خویش به هر هرزگیاهی چنگ می زند. و این البته در خصوص جعل هویت در مقوله ی مهاجرت مع الاسف رو به تزاید و فراوانی گذاشته است. بنابراین مطالعه ی این قبیل مسائل و البته مسئله مهاجرت در عداد سوژه های مورد توجه جامعهشناسان قرار گرفته است و در صورت نیاز به مداخله و مشاوره به فراخور موضوع مددکاران اجتماعی هم برای بررسی پيامدهاي مهاجرت ورود می کنند.
️در واقع اتفاقاتی مانند: جنگ جهانی دوم و پیامدهای ناشی از آن(بی سرپرستی فرزندان)، گسترش شهرنشینی و شکل گیری کلان شهرها، وقوع بلایای طبیعی و پیامدهای آن، افزایش جمعیت، مهاجرت ها، توسعه قلمرو علوم پزشکی، ایجاد رویکرد های تازه به حل مشکلات، تحولات اقتصادی و اجتماعی، دگرگونی صنعتی و… باعث ضرورت شکل گیری خدمات مددکاری اجتماعی در جهان شد.
🔸️مرتن جامعه شناس آمریکایی معتقد است زمانی که در جامعه ارزش های مادی مسلط می شوند و ابزارهای مشروع رسیدن به اهداف مادی در دسترس اقشار فرودست جامعه قرار نمی گیرد انواعی از انحرافات اجتماعی در جامعه به چشم می خورد.
در جامعه ی ما؛ با وجود تحریم های ظالمانه نظام سلطه جهانی و نیز فقدان فرصت های شغلی و نابسامانی های فراوان در زمینه ی راه اندازی کسب و کار مولد و تولید ثروت و تامین معاش و نیل به رفاه و نیز با وجود توزیع ناعادلانه فرصتها اگر چه با رشد فزاینده ی انحرافات احتماعی و انواع بزهکاری های خرد و کلان در سطوح مختلف اجتماعی مواجه هستیم اما هنوز می توان با عنایت به هجمه ی عظیم فشارهای اقتصادی به پیکره ی اجتماعی ما؛ این میزان از انحرافات را کمتر از حد قابل انتظار تلقی کرد.
مرتن، در خصوص نا هم خوانی اهداف و ابزارهای مشروع رسیدن به آنها در جامعه نظریه پردازی می کند و ابراز می کند که وقتی ارزشی (مثلا پول و سرمایه بیشتر)، ارزش مسلط جامعه می شود؛ و ابزار مشروع برای کسب آن وجود ندارد، طیفی از ناهنجاری ها و انحرافات را دامن می زند، این سطح از تحلیل با رویکردی جامعه شناختی مورد پذیرش واقع می گردد، اما اگر بخواهیم سطح بحث را به تحلیل فلسفی_متافیزیکی ارتقا ببخشیم، آنگاه باید رد پای معنای زندگی در میان اقشار فرودست محروم از سرمایه و امکان کسب آن را، تا دست یابی به یک توصیف قابل قبول از وضعیت معنا در زندگی اقشار کم/نابرخوردار پی بگیریم، آن هم در پس زمینه ی حاکم بر جهان نیهلیستیک کنونی.
🔸️در کشور ما، وضع به مراتب وخیم تر است از طرفی با یک سرمایه داری هار مواجه هستیم از طرفی با انواع بحران های ناشی از توسعه نیافتگی تاریخی، سر و کار داریم و از طرفی با یک نیهیلیسم مضاعف جهان سومی، آن هم در برهه ای از تاریخ که به واقع در بدترین شرایط ممکن از لحاظ اجتمایی و اقتصادی به سر می بریم، و به معنای واقعی کلمه با یک بی افقی فزاینده و جهان گستر مواجهیم. درخصوص تاثیر ناکارامدی ها در حوزه های مختلف در گرایش جوانان به سکولاریسم بسیار سخن گفته اند اینکه چگونه معنای حداقلی زندگی در میان اقشار محروم، در یکه تازی سرمایه، وقتی حریف را در بستری از انواع نابرابری ها و بی عدالتی ها تنها، بی سلاح و سپرانداخته گیر می اندازد، فرو بلعیده می شود و لاجرم فرد را در عنفوان جوانی در برهوت وحشت انگیزی از ناامیدی و بی افقی و در نتیجه خودباختگی فردی و ملی، بی هیچ ملجا و ماوایی رها می کند و آنگاه فقر و بی عدالتی را، نه فقط در سطح جامعه شناختی که در سطح انتولوژیک بر زندگی رقت انگیز ایشان حاکم می کند.
🔸️این میان زمینه ی جعل هویت برای جوانانی که به مهاجرت به عنوان کعبهی آمال خویش می نگرنند و آن را شاه کلید همه ی مشکلات و قفل های بسته ی زندگی خویش می پندارند فراهم می گردد و این قبیل افراد برای رسیدن به بهشت گمشده ی خویش دست به انواع جعل ها از جعل مدرک زبان؛ برگه های ساختگی سابقه ی کار گرفته تا سایر اسناد مربوطه می زنند و این میان البته نقش برخی مراکز به ظاهر مشاوره برای مهاجرت را نباید نادیده گرفت مراکزی که برای سواستفاده و اخاذی از این افراد مستاصل به هر حیلتی متوسل می شوند چرا که برای چاپیدن ایشان کیسه ها دوختند و در غیاب نظارت های لازم دست به هر گونه فعالیت های غیرقانونی می زنند مخصوصا که در صورت احراز جرم ایشان از سوی مراجع بین المللی به امید یافتن مفرری به اقدامات مجرمانه ی خویش ادامه می دهند.
جستاری در باب مهاجرت با هویت جعلی!
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس )
۳ مرداد ۱۴۰۲
🔸️شرایط نابه سامانی اجتماعی و اقتصادی زمینه ی بروز انواع انحرافات اجتماعی را فراهم می کند و به سونامی مسائل و آسیب های اجتماعی دامن می زند و در این میان هر کسی به دنبال منافع فردی خویش از هر بهانه ای برای ماهی گرفتن از آب گل آلود بر می آید تا ایشان را هم از این نمد کلاهی باشد ولو با ارتکاب به جرم و چنگ زدن به هویت های دروغین. و به سان مصداق (الغریق یتشبث بکل حشیش) برای نجات خویش به هر هرزگیاهی چنگ می زند. و این البته در خصوص جعل هویت در مقوله ی مهاجرت مع الاسف رو به تزاید و فراوانی گذاشته است. بنابراین مطالعه ی این قبیل مسائل و البته مسئله مهاجرت در عداد سوژه های مورد توجه جامعهشناسان قرار گرفته است و در صورت نیاز به مداخله و مشاوره به فراخور موضوع مددکاران اجتماعی هم برای بررسی پيامدهاي مهاجرت ورود می کنند.
️در واقع اتفاقاتی مانند: جنگ جهانی دوم و پیامدهای ناشی از آن(بی سرپرستی فرزندان)، گسترش شهرنشینی و شکل گیری کلان شهرها، وقوع بلایای طبیعی و پیامدهای آن، افزایش جمعیت، مهاجرت ها، توسعه قلمرو علوم پزشکی، ایجاد رویکرد های تازه به حل مشکلات، تحولات اقتصادی و اجتماعی، دگرگونی صنعتی و… باعث ضرورت شکل گیری خدمات مددکاری اجتماعی در جهان شد.
🔸️مرتن جامعه شناس آمریکایی معتقد است زمانی که در جامعه ارزش های مادی مسلط می شوند و ابزارهای مشروع رسیدن به اهداف مادی در دسترس اقشار فرودست جامعه قرار نمی گیرد انواعی از انحرافات اجتماعی در جامعه به چشم می خورد.
در جامعه ی ما؛ با وجود تحریم های ظالمانه نظام سلطه جهانی و نیز فقدان فرصت های شغلی و نابسامانی های فراوان در زمینه ی راه اندازی کسب و کار مولد و تولید ثروت و تامین معاش و نیل به رفاه و نیز با وجود توزیع ناعادلانه فرصتها اگر چه با رشد فزاینده ی انحرافات احتماعی و انواع بزهکاری های خرد و کلان در سطوح مختلف اجتماعی مواجه هستیم اما هنوز می توان با عنایت به هجمه ی عظیم فشارهای اقتصادی به پیکره ی اجتماعی ما؛ این میزان از انحرافات را کمتر از حد قابل انتظار تلقی کرد.
مرتن، در خصوص نا هم خوانی اهداف و ابزارهای مشروع رسیدن به آنها در جامعه نظریه پردازی می کند و ابراز می کند که وقتی ارزشی (مثلا پول و سرمایه بیشتر)، ارزش مسلط جامعه می شود؛ و ابزار مشروع برای کسب آن وجود ندارد، طیفی از ناهنجاری ها و انحرافات را دامن می زند، این سطح از تحلیل با رویکردی جامعه شناختی مورد پذیرش واقع می گردد، اما اگر بخواهیم سطح بحث را به تحلیل فلسفی_متافیزیکی ارتقا ببخشیم، آنگاه باید رد پای معنای زندگی در میان اقشار فرودست محروم از سرمایه و امکان کسب آن را، تا دست یابی به یک توصیف قابل قبول از وضعیت معنا در زندگی اقشار کم/نابرخوردار پی بگیریم، آن هم در پس زمینه ی حاکم بر جهان نیهلیستیک کنونی.
🔸️در کشور ما، وضع به مراتب وخیم تر است از طرفی با یک سرمایه داری هار مواجه هستیم از طرفی با انواع بحران های ناشی از توسعه نیافتگی تاریخی، سر و کار داریم و از طرفی با یک نیهیلیسم مضاعف جهان سومی، آن هم در برهه ای از تاریخ که به واقع در بدترین شرایط ممکن از لحاظ اجتمایی و اقتصادی به سر می بریم، و به معنای واقعی کلمه با یک بی افقی فزاینده و جهان گستر مواجهیم. درخصوص تاثیر ناکارامدی ها در حوزه های مختلف در گرایش جوانان به سکولاریسم بسیار سخن گفته اند اینکه چگونه معنای حداقلی زندگی در میان اقشار محروم، در یکه تازی سرمایه، وقتی حریف را در بستری از انواع نابرابری ها و بی عدالتی ها تنها، بی سلاح و سپرانداخته گیر می اندازد، فرو بلعیده می شود و لاجرم فرد را در عنفوان جوانی در برهوت وحشت انگیزی از ناامیدی و بی افقی و در نتیجه خودباختگی فردی و ملی، بی هیچ ملجا و ماوایی رها می کند و آنگاه فقر و بی عدالتی را، نه فقط در سطح جامعه شناختی که در سطح انتولوژیک بر زندگی رقت انگیز ایشان حاکم می کند.
🔸️این میان زمینه ی جعل هویت برای جوانانی که به مهاجرت به عنوان کعبهی آمال خویش می نگرنند و آن را شاه کلید همه ی مشکلات و قفل های بسته ی زندگی خویش می پندارند فراهم می گردد و این قبیل افراد برای رسیدن به بهشت گمشده ی خویش دست به انواع جعل ها از جعل مدرک زبان؛ برگه های ساختگی سابقه ی کار گرفته تا سایر اسناد مربوطه می زنند و این میان البته نقش برخی مراکز به ظاهر مشاوره برای مهاجرت را نباید نادیده گرفت مراکزی که برای سواستفاده و اخاذی از این افراد مستاصل به هر حیلتی متوسل می شوند چرا که برای چاپیدن ایشان کیسه ها دوختند و در غیاب نظارت های لازم دست به هر گونه فعالیت های غیرقانونی می زنند مخصوصا که در صورت احراز جرم ایشان از سوی مراجع بین المللی به امید یافتن مفرری به اقدامات مجرمانه ی خویش ادامه می دهند.
Forwarded from سیدجواد میری مینق
غروب زیستجهان ایرانی
✍این عنوان کتاب اخیر دکتر بیژن عبدالکریمی است. کتاب مجموعهای از گفتارها و گفتگوها و سخنان او در یکدهه اخیر است. خواندن کتاب را به همه دوستداران اندیشه و تفکر و دغدغه پیشنهاد میکنم. بویژه "رویداد یک زندگی" و "تفکر با زبان مادری" و "فلسفه به منزله خودآگاهی" از زیباترین فرازهای این گفتگوهاست. او به زیبایی در باب "وضع عدم تفکر" و "آینده بشریت" در سطح جهانی سخن میگوید و آنجا که به نگاه کییرکهگورد در باب سقراط و هگل اشاره میکند دنیایی از سخن و فکر و اندیشه و دغدغه و دلهره در آن نهفته است. در این کتاب یکی از وجوه مغفول عبدالکریمی به زیبایی خود را "آشکار" میکند و آن "بُعد شاعرانگی" این فیلسوف معاصر شرق است که دغدغه افقهای نوین دارد و در این طریق هم التفات به سقراط و افلاطون و ارسطو دارد و هم دمخورِ حافظ و خیام و سعدی است و هم با دکارت و کانت و گوته و هگل و نیچه و هایدگر همسخن شده است ولی فردید و داوری و شریعتی و سروش و شایگان و شفیعی کدکنی را نیز فراموش نکرده است. با خواندن کتاب به این نکته دوباره تذکار پیدا کردم که نه تنها "حجاب معاصرت" میتواند بلای نافهمی ما از متفکران و تفکر آنها گردد بل ما با خطر دیگری هم روبرو هستیم و آن "حجاب مجاورت" است که این تصور نادرست را به ما میدهد که امکانهای یک تفکر و متفکر را بدیهی و دمدستی بانگاریم. خوانش این کتاب را به تمامی اهل فکر و دانشجویان پیشنهاد میکنم.
سیدجواد میری
#بیژن_عبدالکریمی
@seyedjavadmiri
✍این عنوان کتاب اخیر دکتر بیژن عبدالکریمی است. کتاب مجموعهای از گفتارها و گفتگوها و سخنان او در یکدهه اخیر است. خواندن کتاب را به همه دوستداران اندیشه و تفکر و دغدغه پیشنهاد میکنم. بویژه "رویداد یک زندگی" و "تفکر با زبان مادری" و "فلسفه به منزله خودآگاهی" از زیباترین فرازهای این گفتگوهاست. او به زیبایی در باب "وضع عدم تفکر" و "آینده بشریت" در سطح جهانی سخن میگوید و آنجا که به نگاه کییرکهگورد در باب سقراط و هگل اشاره میکند دنیایی از سخن و فکر و اندیشه و دغدغه و دلهره در آن نهفته است. در این کتاب یکی از وجوه مغفول عبدالکریمی به زیبایی خود را "آشکار" میکند و آن "بُعد شاعرانگی" این فیلسوف معاصر شرق است که دغدغه افقهای نوین دارد و در این طریق هم التفات به سقراط و افلاطون و ارسطو دارد و هم دمخورِ حافظ و خیام و سعدی است و هم با دکارت و کانت و گوته و هگل و نیچه و هایدگر همسخن شده است ولی فردید و داوری و شریعتی و سروش و شایگان و شفیعی کدکنی را نیز فراموش نکرده است. با خواندن کتاب به این نکته دوباره تذکار پیدا کردم که نه تنها "حجاب معاصرت" میتواند بلای نافهمی ما از متفکران و تفکر آنها گردد بل ما با خطر دیگری هم روبرو هستیم و آن "حجاب مجاورت" است که این تصور نادرست را به ما میدهد که امکانهای یک تفکر و متفکر را بدیهی و دمدستی بانگاریم. خوانش این کتاب را به تمامی اهل فکر و دانشجویان پیشنهاد میکنم.
سیدجواد میری
#بیژن_عبدالکریمی
@seyedjavadmiri
🎗به بهانه ی آغاز هفته ی اردبیل!
آن کس که گل گشود ز آتش خلیل را*
شیرین چو شهد می کندش زنجبیل را
گویی بهشت بزمگهی آسمانی است
گویم بهشت ِ روی زمین اردبیل را
روزی دو گر بساط رقیبان بود فراخ
تلخی نکن که سود نباشد بخیل را
گر دیگران نظر به عیب نمایند روز و شب
من خویش جمله چشم که بینم جمیل را
گر مدعی به حکم ادب نیست پایبند
اهل ادب سبک نشمارد دلیل را
"دربند این نباش که میزان نمانده است"
گوهر شناس خود بشناسد اصیل را
بر هست و نیست غرّه مشو زانکه ناگهان
روزی عوض کنند کثیر و قلیل را
امروز روز سوم مرداد بود و رفت
زنهار تا که گم نکنی قوم و ایل را
ما را به حور و قصه ی فردوسیان چه کار
شیخا به حور هم ندهیم اردبیل را
۳ مرداد۱۴۰۲
*استقبال از شاعر اردبیلی جناب ضیایی
https://www.instagram.com/p/CvI4DcNu2oI/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
آن کس که گل گشود ز آتش خلیل را*
شیرین چو شهد می کندش زنجبیل را
گویی بهشت بزمگهی آسمانی است
گویم بهشت ِ روی زمین اردبیل را
روزی دو گر بساط رقیبان بود فراخ
تلخی نکن که سود نباشد بخیل را
گر دیگران نظر به عیب نمایند روز و شب
من خویش جمله چشم که بینم جمیل را
گر مدعی به حکم ادب نیست پایبند
اهل ادب سبک نشمارد دلیل را
"دربند این نباش که میزان نمانده است"
گوهر شناس خود بشناسد اصیل را
بر هست و نیست غرّه مشو زانکه ناگهان
روزی عوض کنند کثیر و قلیل را
امروز روز سوم مرداد بود و رفت
زنهار تا که گم نکنی قوم و ایل را
ما را به حور و قصه ی فردوسیان چه کار
شیخا به حور هم ندهیم اردبیل را
۳ مرداد۱۴۰۲
*استقبال از شاعر اردبیلی جناب ضیایی
https://www.instagram.com/p/CvI4DcNu2oI/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
Audio
سخنرانی با عنوان "روایت و آینده" در انجمن آینده پژوهی ایران!
دکتر مصطفی مهرآیین
دکتر مصطفی مهرآیین
✅تلقین امید و انگیزهی حسینی به تودهی مردم در جهت ارتقای تابآوری!
✍دکتر محمدحسن علایی (جامعه شناس)
به رغم انواع بحرانها و آسیبهای اجتماعی و روند تصاعدی آشفتگیهای مخرب اقتصادی در شرایط همدستی کابوس تحریم و افت شدید سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی، در ایران ما، که همسایهی افغانستان است و کشوری است در وسط خون و آتش خاورمیانه، و بی اغراق روزی نیست که خبری دهشت زا در خصوص انواع بحرانهایش در رسانهها مخابره نشود، سخن گفتن از امید چندان هم ساده و بی دردسر نخواهد بود، اما تلقین امید و تزریق روحیه به شهروندان سراسیمه و بیمناک این جامعهی بحران زده، در جهت ارتقای تابآوری ایشان، بیشک، ضرورت بی چون و چرای وضعیت اینجایی و اکنونی ماست.
اگر حماسه حسینی به درستی تبیین شود و پیام بلند آن به انسان امروز و به مسلمان امروز گوشزد شود که امام حسین با همین نثار خون خویش و به اصلاح شکستش، انسان را آبرو بخشیده است و ایمان را و ادب را و اسلام را حیات دوباره بخشیده است آیا هنوز نمی تواند تکیه گاه امیدآفرین و الهام بخشی برای این مردمان خسته جان باشد؟!
می توانیم و باید، از عاشورا درس آزادگی و اخلاص بگیریم، و انسان آزاده به طریق اولی امیدوار است و روحیه اش را نباخته است ونخواهد باخت. ظرفیت ارادتی که به این امام در میان ایرانیان وجود دارد می تواند به کار درمان فسردگی های این مردم و تسکین و تسلی این مردمان بیاید، چندان که تا به امروز هم عشق به حسین بن علی کم به داد این ملت نرسیده است، چرا که عشق حسین بن علی کشتی نجات است.
اگر از این سرمایه بزرگ معنوی درست حراست شود، اگر در بوران تأثیرپذیری قهری از فرهنگ جهانی، هم چنان به چراغی که از گذشته ها نور هدایت پیش پای رهگذران سرگشتهی این دیار میافشاند، به دیدهی احترام نگریسته شود و روشنفکرمآبانه و از سر ناسپاسی با این معمار ناخودآگاه جمعی ایرانیان مواجهه ناصواب صورت نپذیرد میتواند از ظرفیت بالای آن برای تلقین امید به انسان در مواجهه با انواع بحرانها نهایت استفاده به عمل آید. و حتی همین امید و انگیزه میتواند در گذر زمان مبنایی برای کنش ورزی های اصلاحی و رفرمیستی ایشان نیز تلقی گردد.
✍دکتر محمدحسن علایی (جامعه شناس)
به رغم انواع بحرانها و آسیبهای اجتماعی و روند تصاعدی آشفتگیهای مخرب اقتصادی در شرایط همدستی کابوس تحریم و افت شدید سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی، در ایران ما، که همسایهی افغانستان است و کشوری است در وسط خون و آتش خاورمیانه، و بی اغراق روزی نیست که خبری دهشت زا در خصوص انواع بحرانهایش در رسانهها مخابره نشود، سخن گفتن از امید چندان هم ساده و بی دردسر نخواهد بود، اما تلقین امید و تزریق روحیه به شهروندان سراسیمه و بیمناک این جامعهی بحران زده، در جهت ارتقای تابآوری ایشان، بیشک، ضرورت بی چون و چرای وضعیت اینجایی و اکنونی ماست.
اگر حماسه حسینی به درستی تبیین شود و پیام بلند آن به انسان امروز و به مسلمان امروز گوشزد شود که امام حسین با همین نثار خون خویش و به اصلاح شکستش، انسان را آبرو بخشیده است و ایمان را و ادب را و اسلام را حیات دوباره بخشیده است آیا هنوز نمی تواند تکیه گاه امیدآفرین و الهام بخشی برای این مردمان خسته جان باشد؟!
می توانیم و باید، از عاشورا درس آزادگی و اخلاص بگیریم، و انسان آزاده به طریق اولی امیدوار است و روحیه اش را نباخته است ونخواهد باخت. ظرفیت ارادتی که به این امام در میان ایرانیان وجود دارد می تواند به کار درمان فسردگی های این مردم و تسکین و تسلی این مردمان بیاید، چندان که تا به امروز هم عشق به حسین بن علی کم به داد این ملت نرسیده است، چرا که عشق حسین بن علی کشتی نجات است.
اگر از این سرمایه بزرگ معنوی درست حراست شود، اگر در بوران تأثیرپذیری قهری از فرهنگ جهانی، هم چنان به چراغی که از گذشته ها نور هدایت پیش پای رهگذران سرگشتهی این دیار میافشاند، به دیدهی احترام نگریسته شود و روشنفکرمآبانه و از سر ناسپاسی با این معمار ناخودآگاه جمعی ایرانیان مواجهه ناصواب صورت نپذیرد میتواند از ظرفیت بالای آن برای تلقین امید به انسان در مواجهه با انواع بحرانها نهایت استفاده به عمل آید. و حتی همین امید و انگیزه میتواند در گذر زمان مبنایی برای کنش ورزی های اصلاحی و رفرمیستی ایشان نیز تلقی گردد.