Forwarded from بیژن عبدالکریمی
در همینجا، به همۀ دوستداران و حامیان گفتمان انقلاب صراحتاً و بیپیرایه میگویم ما با خطرات بسیار زیادی مواجه هستیم و امنیت ملی ما در خطر است و چنانچه آنان نخواهند به انتقادات دردمندانه و مشفقانۀ نیروهای ملی گوش فرا دهند، بیتردید ما با یک فاجعه بزرگ ملی، یعنی شکست در برابر غرب و تن دادن به همه نتایج و پیامدهای ظالمانۀ آن مواجه خواهیمبود. اما از این سو نیز، درخواست من از همه نیروهای اپوزیسیون، روشنفکران و حتی بزرگمردی چون دکتر طباطبایی این است که به پیچیدگی شرایط تاریخی توجه داشتهباشند و مسائل کشور را تقلیلگرایانه ساده نکنند و تصور نکنند که اگر کشور ما به سوی قدرتهای بزرگ جهانی دست دوستی درازکند آنها نیز به گرمی دستان ما را خواهند فشرد و آزادی و توسعه و رفاه را برای ملت ما به ارمغان خواهند آورد. آقای دکتر طباطبایی بیش از بسیاری از دیگر روشنفکران، با تاریخ سه قرن اخیر ایران آشنا هستند و به خوبی میدانند که قدرتهای بزرگ جهانی با مردم ما چه کردهاند و چگونه همواره سرنوشت مردم و منافع ملی ما را قربانی مطامع نامشروع خود کرده، با همین امپراطوری رسانههایشان همواره و همچون تجربیات گذشته، در جهت منافع خودشان و به هزینۀ قربانی کردن منافع ملی ما، به حرکت اجتماعی و تاریخی مردم ما جهت بخشیدهاند؛ و مردم ما نیز چه سهل و ساده همواره به دلیل سیطره فضای احساسی و عاطفی، چه در گذشته و چه در زمان حال، اسیر فضاسازیهای رسانهای شدهاند. لذا،از ایشان و همۀ روشنفکران اصیل ایران انتظار دارم که در زمین سلطهگران جهانی و نابودکنندگان زندگی نسلهای متعدد مردممان بازینکنند.
جوانان معترض ما بیش از اینکه وجه ایجابی داشتهباشند، وجه سلبی دارند، این وجه سلبیت و نفی وضع موجود، که از ویژگیهای جهانی روزگار ما است، نشان دهندۀ وجود دردها، رنجها و بحرانهای بزرگی است که در جامعه وجوددارد، لذا، به اعتبار اعتراض به این دردها و نابسامانیها من در کنار جوانان و با آنها همدل هستم و من هم همچون آنان نسبت به جامعه خودم فریاد اعتراض دارم اما در خصوص اینکه «راه ایجابی چیست؟» فکر میکنم که باید قدری صبورانهتر، منطقیتر و رهگشاتر عملکنیم. ما با یک معادلۀ چند مجهوله مواجهیم و گلهمندی من از روشنفکران و جوانان و از جمله از نازنینانی همچون دکتر طباطبایی این است که درک کنند که هیچگونه آلترناتیو ساختاریای برای وضعیت موجود وجود ندارد و انقلاب سیاسی برای این جامعه سم است. ما نیازمند انقلابی ساختاری هستیم اما تحقق این انقلاب ساختاری به هیچ وجه از رهگذر انقلاب سیاسی محقق نمیشود. امروز «تغییر» به «خواستی ملی» تبدیل شده است و برداشتن گام دوم انقلاب در مسیر تحقق این خواست ملی امکانپذیر است و چنانچه گفتمان انقلاب بخواهد در برابر این خواست مقاومت کند، تمام ارزشهای بزرگی را که تاکنون خلق کرده است، از دست خواهد داد و زمینههای بیشتر درغلتیدن بخشی از جامعه به سوی زمین بازی غرب را فراهم خواهد آورد. بیتردید نیروهای ملیایی چون دکتر سیدجواد طباطبایی، در قیاس با قدرتهای بیرحم و جنایتکار جهانی و منطقهای، نسبت به کشور، انقلاب و منافع ملی ما بسیار دلسوزتر و همسوتر هستند. آرزومندم با تشکیل جبهۀ واحدی از همۀ نیروهای صادق و اصیل گفتمان انقلاب و نیروهای ملی بتوانیم از این کشور عزیز و منافع ملی آن در این برهۀ خطرناک دفاع کرده، از تگناهای تاریخی آن به سلامت و با هزینههایی کمتر عبور کنیم.
بهمن ماه 1401
جوانان معترض ما بیش از اینکه وجه ایجابی داشتهباشند، وجه سلبی دارند، این وجه سلبیت و نفی وضع موجود، که از ویژگیهای جهانی روزگار ما است، نشان دهندۀ وجود دردها، رنجها و بحرانهای بزرگی است که در جامعه وجوددارد، لذا، به اعتبار اعتراض به این دردها و نابسامانیها من در کنار جوانان و با آنها همدل هستم و من هم همچون آنان نسبت به جامعه خودم فریاد اعتراض دارم اما در خصوص اینکه «راه ایجابی چیست؟» فکر میکنم که باید قدری صبورانهتر، منطقیتر و رهگشاتر عملکنیم. ما با یک معادلۀ چند مجهوله مواجهیم و گلهمندی من از روشنفکران و جوانان و از جمله از نازنینانی همچون دکتر طباطبایی این است که درک کنند که هیچگونه آلترناتیو ساختاریای برای وضعیت موجود وجود ندارد و انقلاب سیاسی برای این جامعه سم است. ما نیازمند انقلابی ساختاری هستیم اما تحقق این انقلاب ساختاری به هیچ وجه از رهگذر انقلاب سیاسی محقق نمیشود. امروز «تغییر» به «خواستی ملی» تبدیل شده است و برداشتن گام دوم انقلاب در مسیر تحقق این خواست ملی امکانپذیر است و چنانچه گفتمان انقلاب بخواهد در برابر این خواست مقاومت کند، تمام ارزشهای بزرگی را که تاکنون خلق کرده است، از دست خواهد داد و زمینههای بیشتر درغلتیدن بخشی از جامعه به سوی زمین بازی غرب را فراهم خواهد آورد. بیتردید نیروهای ملیایی چون دکتر سیدجواد طباطبایی، در قیاس با قدرتهای بیرحم و جنایتکار جهانی و منطقهای، نسبت به کشور، انقلاب و منافع ملی ما بسیار دلسوزتر و همسوتر هستند. آرزومندم با تشکیل جبهۀ واحدی از همۀ نیروهای صادق و اصیل گفتمان انقلاب و نیروهای ملی بتوانیم از این کشور عزیز و منافع ملی آن در این برهۀ خطرناک دفاع کرده، از تگناهای تاریخی آن به سلامت و با هزینههایی کمتر عبور کنیم.
بهمن ماه 1401
Forwarded from صدای فرهیختگان
🎙 صوت کامل مناظره رضا منصوری و ابراهیم سوزنچی با موضوع «سیاستگذاری حوزۀ علم»
🔻سیستم مالی پژوهش کشور نیازمند تغییر است
متن کامل مناظره
@SedayeFarhikhtegan
🔻سیستم مالی پژوهش کشور نیازمند تغییر است
متن کامل مناظره
@SedayeFarhikhtegan
Telegram
attach 📎
✅️مصاحبه ی دکتر عبدالکریمی در خصوص آرای اخیر دکتر طباطبایي!
بخشی از این مصاحبه را اینجا تقدیم مخاطبان می کنم:
درخواست من از ...بزرگمردی چون دکتر طباطبایی این است که به پیچیدگی شرایط تاریخی توجه داشتهباشند و مسائل کشور را تقلیلگرایانه ساده نکنند و تصور نکنند که اگر کشور ما به سوی قدرتهای بزرگ جهانی دست دوستی درازکند آنها نیز به گرمی دستان ما را خواهند فشرد و آزادی و توسعه و رفاه را برای ملت ما به ارمغان خواهند آورد. آقای دکتر طباطبایی بیش از بسیاری از دیگر روشنفکران، با تاریخ سه قرن اخیر ایران آشنا هستند و به خوبی میدانند که قدرتهای بزرگ جهانی با مردم ما چه کردهاند و چگونه همواره سرنوشت مردم و منافع ملی ما را قربانی مطامع نامشروع خود کرده، با همین امپراطوری رسانههایشان همواره و همچون تجربیات گذشته، در جهت منافع خودشان و به هزینۀ قربانی کردن منافع ملی ما، به حرکت اجتماعی و تاریخی مردم ما جهت بخشیدهاند؛ و مردم ما نیز چه سهل و ساده همواره به دلیل سیطره فضای احساسی و عاطفی، چه در گذشته و چه در زمان حال، اسیر فضاسازیهای رسانهای شدهاند. لذا،از ایشان و همۀ روشنفکران اصیل ایران انتظار دارم که در زمین سلطهگران جهانی و نابودکنندگان زندگی نسلهای متعدد مردممان بازینکنند...
ما با یک معادلۀ چند مجهوله مواجهیم و گلهمندی من از روشنفکران و جوانان و از جمله از نازنینانی همچون دکتر طباطبایی این است که درک کنند که هیچگونه آلترناتیو ساختاریای برای وضعیت موجود وجود ندارد و انقلاب سیاسی برای این جامعه سم است. ما نیازمند انقلابی ساختاری هستیم اما تحقق این انقلاب ساختاری به هیچ وجه از رهگذر انقلاب سیاسی محقق نمیشود. امروز «تغییر» به «خواستی ملی» تبدیل شده است و برداشتن گام دوم انقلاب در مسیر تحقق این خواست ملی امکانپذیر است و چنانچه گفتمان انقلاب بخواهد در برابر این خواست مقاومت کند، تمام ارزشهای بزرگی را که تاکنون خلق کرده است، از دست خواهد داد و زمینههای بیشتر درغلتیدن بخشی از جامعه به سوی زمین بازی غرب را فراهم خواهد آورد. بیتردید نیروهای ملیایی چون دکتر سیدجواد طباطبایی، در قیاس با قدرتهای بیرحم و جنایتکار جهانی و منطقهای، نسبت به کشور، انقلاب و منافع ملی ما بسیار دلسوزتر و همسوتر هستند. آرزومندم با تشکیل جبهۀ واحدی از همۀ نیروهای صادق و اصیل گفتمان انقلاب و نیروهای ملی بتوانیم از این کشور عزیز و منافع ملی آن در این برهۀ خطرناک دفاع کرده، از تگناهای تاریخی آن به سلامت و با هزینههایی کمتر عبور کنیم.
🔸️ادامه در کانال رویکردهای جامعهشناختی.
https://www.instagram.com/p/Co4FCjaPMAc/?igshid=MDJmNzVkMjY=
بخشی از این مصاحبه را اینجا تقدیم مخاطبان می کنم:
درخواست من از ...بزرگمردی چون دکتر طباطبایی این است که به پیچیدگی شرایط تاریخی توجه داشتهباشند و مسائل کشور را تقلیلگرایانه ساده نکنند و تصور نکنند که اگر کشور ما به سوی قدرتهای بزرگ جهانی دست دوستی درازکند آنها نیز به گرمی دستان ما را خواهند فشرد و آزادی و توسعه و رفاه را برای ملت ما به ارمغان خواهند آورد. آقای دکتر طباطبایی بیش از بسیاری از دیگر روشنفکران، با تاریخ سه قرن اخیر ایران آشنا هستند و به خوبی میدانند که قدرتهای بزرگ جهانی با مردم ما چه کردهاند و چگونه همواره سرنوشت مردم و منافع ملی ما را قربانی مطامع نامشروع خود کرده، با همین امپراطوری رسانههایشان همواره و همچون تجربیات گذشته، در جهت منافع خودشان و به هزینۀ قربانی کردن منافع ملی ما، به حرکت اجتماعی و تاریخی مردم ما جهت بخشیدهاند؛ و مردم ما نیز چه سهل و ساده همواره به دلیل سیطره فضای احساسی و عاطفی، چه در گذشته و چه در زمان حال، اسیر فضاسازیهای رسانهای شدهاند. لذا،از ایشان و همۀ روشنفکران اصیل ایران انتظار دارم که در زمین سلطهگران جهانی و نابودکنندگان زندگی نسلهای متعدد مردممان بازینکنند...
ما با یک معادلۀ چند مجهوله مواجهیم و گلهمندی من از روشنفکران و جوانان و از جمله از نازنینانی همچون دکتر طباطبایی این است که درک کنند که هیچگونه آلترناتیو ساختاریای برای وضعیت موجود وجود ندارد و انقلاب سیاسی برای این جامعه سم است. ما نیازمند انقلابی ساختاری هستیم اما تحقق این انقلاب ساختاری به هیچ وجه از رهگذر انقلاب سیاسی محقق نمیشود. امروز «تغییر» به «خواستی ملی» تبدیل شده است و برداشتن گام دوم انقلاب در مسیر تحقق این خواست ملی امکانپذیر است و چنانچه گفتمان انقلاب بخواهد در برابر این خواست مقاومت کند، تمام ارزشهای بزرگی را که تاکنون خلق کرده است، از دست خواهد داد و زمینههای بیشتر درغلتیدن بخشی از جامعه به سوی زمین بازی غرب را فراهم خواهد آورد. بیتردید نیروهای ملیایی چون دکتر سیدجواد طباطبایی، در قیاس با قدرتهای بیرحم و جنایتکار جهانی و منطقهای، نسبت به کشور، انقلاب و منافع ملی ما بسیار دلسوزتر و همسوتر هستند. آرزومندم با تشکیل جبهۀ واحدی از همۀ نیروهای صادق و اصیل گفتمان انقلاب و نیروهای ملی بتوانیم از این کشور عزیز و منافع ملی آن در این برهۀ خطرناک دفاع کرده، از تگناهای تاریخی آن به سلامت و با هزینههایی کمتر عبور کنیم.
🔸️ادامه در کانال رویکردهای جامعهشناختی.
https://www.instagram.com/p/Co4FCjaPMAc/?igshid=MDJmNzVkMjY=
Instagram
2 Likes, 0 Comments - Mohammad Hassan Alaei (@dr.alaei.sociology) on Instagram: "✅️مصاحبه ی دکتر عبدالکریمی در خصوص آرای اخیر دکتر طباطبایي!
بخشی از این مصاحبه را اینجا تقدیم مخاطبان می کنم:
درخواست من از ...بزرگمردی چون دکتر طباطبایی این است که به پیچیدگی…
بخشی از این مصاحبه را اینجا تقدیم مخاطبان می کنم:
درخواست من از ...بزرگمردی چون دکتر طباطبایی این است که به پیچیدگی…
Forwarded from سخنرانیها
🔊فایل صوتی
سخنرانی #رضا_داوری_اردکانی
عنوان: همایش روز جهانی فلسفه
📅 27آبان ماه1400
.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
سخنرانی #رضا_داوری_اردکانی
عنوان: همایش روز جهانی فلسفه
📅 27آبان ماه1400
.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Telegram
attach 📎
Forwarded from آکادمی لوگوس
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خلاصهٔ گفتگو با دکتر میثم سفیدخوش
دربارهٔ خوانش متن ایدهٔ دانشگاه هومبولت تحت عنوان
«دربارهٔ سازمان درونی و بیرونی نهادهای دانشیِ عالی در برلین»
آغاز از سهشنبه ۲ اسفندماه
برای ثبت نام و اطلاعات بیشتر:
🟡@philocademy_admin
دربارهٔ خوانش متن ایدهٔ دانشگاه هومبولت تحت عنوان
«دربارهٔ سازمان درونی و بیرونی نهادهای دانشیِ عالی در برلین»
آغاز از سهشنبه ۲ اسفندماه
برای ثبت نام و اطلاعات بیشتر:
🟡@philocademy_admin
Forwarded from کانال فلسفی تیرداد
#پست_موقت
دعوت به همکاری:
نشر نقد فرهنگ در نظر دارد به منظور تکمیل گروه ویراستاری خود، از ویراستاران باتجربه دعوت به همکاری نماید.
لطفا رزومه خود را به تلگرام نقد فرهنگ با شماره ۰۹۲۱۶۰۲۳۹۰۱، یا ایمیل naghdefarhang@gmail.com ارسال فرمایید.
https://t.me/naqdefarhangpub/459
دعوت به همکاری:
نشر نقد فرهنگ در نظر دارد به منظور تکمیل گروه ویراستاری خود، از ویراستاران باتجربه دعوت به همکاری نماید.
لطفا رزومه خود را به تلگرام نقد فرهنگ با شماره ۰۹۲۱۶۰۲۳۹۰۱، یا ایمیل naghdefarhang@gmail.com ارسال فرمایید.
https://t.me/naqdefarhangpub/459
Telegram
انتشارات نقد فرهنگ
دعوت به همکاری:
نشر نقد فرهنگ در نظر دارد به منظور تکمیل گروه ویراستاری خود، از ویراستاران باتجربه دعوت به همکاری نماید.
لطفا رزومه خود را به تلگرام نقد فرهنگ با شماره ۰۹۲۱۶۰۲۳۹۰۱، یا ایمیل naghdefarhang@gmail.com ارسال فرمایید.
نشر نقد فرهنگ در نظر دارد به منظور تکمیل گروه ویراستاری خود، از ویراستاران باتجربه دعوت به همکاری نماید.
لطفا رزومه خود را به تلگرام نقد فرهنگ با شماره ۰۹۲۱۶۰۲۳۹۰۱، یا ایمیل naghdefarhang@gmail.com ارسال فرمایید.
✅️فلسفه آموزش عالی چیست؟
✍دکتر رضا داوری اردکانی
می پرسید که فلسفه آموزش عالی چیست؟ من بلافاصله فکر می کنم که آموزش عالی یک اصطلاح است که ما از فرانسوی ها گرفتیم. آن ها آموزش را به سه دوره تقسیم کرده اند؛ آموزش ابتدایی، آموزش متوسطه و آموزش عالی. بعد وقتی چهار دوره اش کردند، ما هم بدون اینکه شرایط را در نظر بگیریم، گفتیم ابتدایی، راهنمایی، دبیرستان (متوسطه) و دانشگاه. این راهنمایی ما چکار می کند؟ به کجا راهنمایی می کند؟ طبق چه ضوابط و ملاک هایی راهنمایی می کند؟ خب این مطلب دیگری است که باید راجع به آن فکر کنیم.
وقتی در فرانسه می گویند آموزش عالی، این عالی به معنی بالاتر است. به معنی مرتبه ی بالاتر است. اما اصطلاح فرنگی است و ما هم اصطلاح فرنگی را گرفته ایم و ترجمه کرده ایم. گاهی خوب ترجمه می کنیم، گاهی بد. قبل از اینکه دانشگاه داشته باشیم، پلی تکنیک فرانسه را خوب ترجمه کردیم و اسم آن را دارالفنون گذاشتیم و اگرچه این اسم بامسمّا بود اما به مرور زمان، دارالفنون دیگر دارالفنون نبود، بلکه یک مدرسه ی معمولی بود که وقتی من در تهران نوجوان بودم دیدم که پشت در آن آشغال می ریختند.
چنانچه می دانید لفظ university از اواخر قرون وسطی پیدا شده و وقتی که برخی مدارس کلیسایی را یکی کردند و متحد کردند اسمش را university گذاشتند؛ اما university به معنی جدید از قرن ۱۸ام بوجود آمد. آن چیزی که ما الان داریم و موجود است و به آن دانشگاه می گوئیم در قرن ۱۸ام به اسم university خوانده شد.
پس معلوم است که دانشگاه جایی است که در آن درس می خوانیم، اما کمی مشکل تر از دبیرستان، مرحله ی عالیِ علم، مرحله ی بالای علم. دانشگاه این هست و این نیست. ما امروز به مدارسی که افلاطون و ارسطو در آتن تأسیس کردند نام دانشگاه نمی گوئیم. دانشگاه به معنای اصطلاحی لفظ نه بر آکادمی افلاطون اطلاق می شود و نه بر هیچ مؤسسه ی آموزشی قدیم، چه بزرگ و چه کوچک.
وقتی می گویم نظامیه دانشگاه نیست، قصد تحقیر نطامیه را ندارم. نظامیه جایی است که غزالی در آن تدریس می کرد. جایی است که سعدی ادعا کرده در آن درس می خوانده و در آنجا طلبه بوده است.
دانشگاه من نمی دانم چیست. چرا نمی دانم؟ برای اینکه هزاران کتاب در مورد آن نوشته شده است که من آن ها را نخوانده ام.امثال من اگر می دانستند دانشگاه چیست که در مورد آن کتاب نمی نوشتند. نوشتند که شئون مختلف، زوایای مختلف و کارکرد دانشگاه را بیان کنند. دانشگاه چرا هست، چرا بوجود آمده، چه می کند و به کجا می رود و منشاء چه اثری است؟ اگر بخواهیم فلسفه ی دانشگاه را بیان کنیم باید به این سوالات پاسخ بدهیم.
دانشگاه فقط جای آموزش نیست. دانشگاه بخصوص امروز علم توی کوچه است، علم در دست مردم است، مردم با علم زندگی می کنند. حتی در جهان توسعه نیافته، در وضع اخیر تکنولوژی اطلاعات، همه ی مردم دسترسی به اطلاعات دارند. از وسائل اطلاعاتی برخوردارند. در تهرانِ ما وقتی این وسائل ساخته می شود احتمالاً زودتر از نیویورک و مردم نیویورک، مردم واشینگتون و مردم توکیو این وسائل را می خرند. به هر حال جهانی شدن این است دیگر.
علم از دانشگاه بیرون آمده است. به تبع تحولی که دانشگاه در غرب پیدا کرده، دانشگاه در کشور ما هم تحول پیدا کرده است. بنابراین علم در کشور ما هم محصور و محدود در دانشگاه نیست. اما به یک اعتبار محدود و محصور در دانشگاه است که شما مخصوصاً به این توجه بفرمائید که علم در حصار دانشگاه نباید باشد و نمی تواند باشد. بهرحال دانشگاه که اینجا نروئیده است. یک گلی در باغی در زمینی می روید و رشد می کند، طبیعی است که رشد کند. شما مراقبت کنید و آبش بدهید. ما دانشگاه را از بیرون گرفتیم. البته در اینکه اسم دانشگاه را گرفتیم و ترجمه کردیم ذوق به خرج دادیم. از روی مدل دانشگاه های فرانسوی دانشگاه ساختیم.
دانشگاه صورت بخش نظام جامعه است، نظام زندگی است. آیا می تواند این کار را بکند؟ البته باید بتواند. دانشگاه باید ببیند که روابط علوم با هم چگونه است. دانشگاه فقط درس فلسفه و تاریخ و مکانیک نمی دهد، دانشگاه فقط متخصص نمی پروراند، متخصص هم پرورش می دهد. دانشگاه باید بگوید علوم با هم چه ارتباطی دارند؟ چگونه باید آموزش داد؟ چه چیزی را باید آموزش داد؟ مردم چه باید بدانند؟ تقدم و تأخر چیست؟ دانشگاه باید بگوید که با جامعه چکار می کند؟ ارتباطش با جامعه چیست؟ اصلاً دانشگاه باید روابط اجتماعی و فرهنگ را بشکافد. اینکه می تواند این کار را بکند یا نه نمی دانم. ما در دانشگاه هایمان چنین کاری نمی کنیم.
✍دکتر رضا داوری اردکانی
می پرسید که فلسفه آموزش عالی چیست؟ من بلافاصله فکر می کنم که آموزش عالی یک اصطلاح است که ما از فرانسوی ها گرفتیم. آن ها آموزش را به سه دوره تقسیم کرده اند؛ آموزش ابتدایی، آموزش متوسطه و آموزش عالی. بعد وقتی چهار دوره اش کردند، ما هم بدون اینکه شرایط را در نظر بگیریم، گفتیم ابتدایی، راهنمایی، دبیرستان (متوسطه) و دانشگاه. این راهنمایی ما چکار می کند؟ به کجا راهنمایی می کند؟ طبق چه ضوابط و ملاک هایی راهنمایی می کند؟ خب این مطلب دیگری است که باید راجع به آن فکر کنیم.
وقتی در فرانسه می گویند آموزش عالی، این عالی به معنی بالاتر است. به معنی مرتبه ی بالاتر است. اما اصطلاح فرنگی است و ما هم اصطلاح فرنگی را گرفته ایم و ترجمه کرده ایم. گاهی خوب ترجمه می کنیم، گاهی بد. قبل از اینکه دانشگاه داشته باشیم، پلی تکنیک فرانسه را خوب ترجمه کردیم و اسم آن را دارالفنون گذاشتیم و اگرچه این اسم بامسمّا بود اما به مرور زمان، دارالفنون دیگر دارالفنون نبود، بلکه یک مدرسه ی معمولی بود که وقتی من در تهران نوجوان بودم دیدم که پشت در آن آشغال می ریختند.
چنانچه می دانید لفظ university از اواخر قرون وسطی پیدا شده و وقتی که برخی مدارس کلیسایی را یکی کردند و متحد کردند اسمش را university گذاشتند؛ اما university به معنی جدید از قرن ۱۸ام بوجود آمد. آن چیزی که ما الان داریم و موجود است و به آن دانشگاه می گوئیم در قرن ۱۸ام به اسم university خوانده شد.
پس معلوم است که دانشگاه جایی است که در آن درس می خوانیم، اما کمی مشکل تر از دبیرستان، مرحله ی عالیِ علم، مرحله ی بالای علم. دانشگاه این هست و این نیست. ما امروز به مدارسی که افلاطون و ارسطو در آتن تأسیس کردند نام دانشگاه نمی گوئیم. دانشگاه به معنای اصطلاحی لفظ نه بر آکادمی افلاطون اطلاق می شود و نه بر هیچ مؤسسه ی آموزشی قدیم، چه بزرگ و چه کوچک.
وقتی می گویم نظامیه دانشگاه نیست، قصد تحقیر نطامیه را ندارم. نظامیه جایی است که غزالی در آن تدریس می کرد. جایی است که سعدی ادعا کرده در آن درس می خوانده و در آنجا طلبه بوده است.
دانشگاه من نمی دانم چیست. چرا نمی دانم؟ برای اینکه هزاران کتاب در مورد آن نوشته شده است که من آن ها را نخوانده ام.امثال من اگر می دانستند دانشگاه چیست که در مورد آن کتاب نمی نوشتند. نوشتند که شئون مختلف، زوایای مختلف و کارکرد دانشگاه را بیان کنند. دانشگاه چرا هست، چرا بوجود آمده، چه می کند و به کجا می رود و منشاء چه اثری است؟ اگر بخواهیم فلسفه ی دانشگاه را بیان کنیم باید به این سوالات پاسخ بدهیم.
دانشگاه فقط جای آموزش نیست. دانشگاه بخصوص امروز علم توی کوچه است، علم در دست مردم است، مردم با علم زندگی می کنند. حتی در جهان توسعه نیافته، در وضع اخیر تکنولوژی اطلاعات، همه ی مردم دسترسی به اطلاعات دارند. از وسائل اطلاعاتی برخوردارند. در تهرانِ ما وقتی این وسائل ساخته می شود احتمالاً زودتر از نیویورک و مردم نیویورک، مردم واشینگتون و مردم توکیو این وسائل را می خرند. به هر حال جهانی شدن این است دیگر.
علم از دانشگاه بیرون آمده است. به تبع تحولی که دانشگاه در غرب پیدا کرده، دانشگاه در کشور ما هم تحول پیدا کرده است. بنابراین علم در کشور ما هم محصور و محدود در دانشگاه نیست. اما به یک اعتبار محدود و محصور در دانشگاه است که شما مخصوصاً به این توجه بفرمائید که علم در حصار دانشگاه نباید باشد و نمی تواند باشد. بهرحال دانشگاه که اینجا نروئیده است. یک گلی در باغی در زمینی می روید و رشد می کند، طبیعی است که رشد کند. شما مراقبت کنید و آبش بدهید. ما دانشگاه را از بیرون گرفتیم. البته در اینکه اسم دانشگاه را گرفتیم و ترجمه کردیم ذوق به خرج دادیم. از روی مدل دانشگاه های فرانسوی دانشگاه ساختیم.
دانشگاه صورت بخش نظام جامعه است، نظام زندگی است. آیا می تواند این کار را بکند؟ البته باید بتواند. دانشگاه باید ببیند که روابط علوم با هم چگونه است. دانشگاه فقط درس فلسفه و تاریخ و مکانیک نمی دهد، دانشگاه فقط متخصص نمی پروراند، متخصص هم پرورش می دهد. دانشگاه باید بگوید علوم با هم چه ارتباطی دارند؟ چگونه باید آموزش داد؟ چه چیزی را باید آموزش داد؟ مردم چه باید بدانند؟ تقدم و تأخر چیست؟ دانشگاه باید بگوید که با جامعه چکار می کند؟ ارتباطش با جامعه چیست؟ اصلاً دانشگاه باید روابط اجتماعی و فرهنگ را بشکافد. اینکه می تواند این کار را بکند یا نه نمی دانم. ما در دانشگاه هایمان چنین کاری نمی کنیم.
Forwarded from سخنرانیها
🔊فایل صوتی
مقصود فراستخواه
تأمل در فلسفه های حاکم بر آموزش عالی ایران
پژوهشکده تحقیق وتوسعه علوم انسانی
سیزدهم دی ماه 99
.
🆑کانال سخنرانی ها
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @Vortrags
🌹
مقصود فراستخواه
تأمل در فلسفه های حاکم بر آموزش عالی ایران
پژوهشکده تحقیق وتوسعه علوم انسانی
سیزدهم دی ماه 99
.
🆑کانال سخنرانی ها
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @Vortrags
🌹
Telegram
attach 📎
🎗آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛
🔊فایل صوتی مقصود فراستخواه تأمل در فلسفه های حاکم بر آموزش عالی ایران پژوهشکده تحقیق وتوسعه علوم انسانی سیزدهم دی ماه 99 . 🆑کانال سخنرانی ها 🆔 @sokhanranihaa 🆔 @Vortrags 🌹
تأمل در فلسفه های حاکم بر آموزش عالی ایران!
فلسفه آموزش عالی از شش منظر در یکی از سخنرانی های مقصود فراستخواه طرح شده است و در آن به دیدگاههای کانت (مجادلات آزاد بدون مداخله دولت)، همبولت (آزادی آکادمیک)، نیومن (آکادمی در حمایت نهاد دین)، هابرماس (آکادمی معطوف به کنش ارتباطی)، دیدگاه های پراگماتیسمی به آموزش عالی و فلسفه آموزش عالی از منظر کلارک و بارنت ناظر بر کاربردهای گوناگون آموزش عالی اشاره شده است. شنیدن این فایل را به دوستان علاقمند پیشنهاد می کنم.
فلسفه آموزش عالی از شش منظر در یکی از سخنرانی های مقصود فراستخواه طرح شده است و در آن به دیدگاههای کانت (مجادلات آزاد بدون مداخله دولت)، همبولت (آزادی آکادمیک)، نیومن (آکادمی در حمایت نهاد دین)، هابرماس (آکادمی معطوف به کنش ارتباطی)، دیدگاه های پراگماتیسمی به آموزش عالی و فلسفه آموزش عالی از منظر کلارک و بارنت ناظر بر کاربردهای گوناگون آموزش عالی اشاره شده است. شنیدن این فایل را به دوستان علاقمند پیشنهاد می کنم.
Forwarded from سخنرانیها
🔊 فایل صوتی
#نشست علمی #آموزش_عالی در ایران؛ تحولات و #چالش ها
سخنران: دکتر #محمد_امین_قانعی_راد
97 اردیبهشت 18
.
مکان: دانشگاه فرهنگیان واحد حکیم فردوسی_ کرج
🆑کانال سخنرانی ها👇
🆔 https://telegram.me/joinchat/CY-w0jvwyDYIn6eR5eAaAw
🌹
#نشست علمی #آموزش_عالی در ایران؛ تحولات و #چالش ها
سخنران: دکتر #محمد_امین_قانعی_راد
97 اردیبهشت 18
.
مکان: دانشگاه فرهنگیان واحد حکیم فردوسی_ کرج
🆑کانال سخنرانی ها👇
🆔 https://telegram.me/joinchat/CY-w0jvwyDYIn6eR5eAaAw
🌹
Telegram
▫️هایدگر و شریعتی!
▫️دکتر #سیدجواد_میری، در "هایدگر و شریعتی" از شریعتی به عنوان متفکری جهانی یاد میکند که دستگاه فکری خویش را بیرون از جریان غالب اروپامحوری، سامان داده است.
▫️دانشگاه ایرانی موظف است دلایل عبور از شریعتی را توضیح دهد، البته نگارنده در حد بضاعت، دانشگاهیانی را سراغ دارد که به پروژهی شریعتی در مقام محقق و پژوهشگر، التفات داشتهاند، اما با صرف اتکا به چنین پژوهشهای منفردی نمیتوان، نتیجه گرفت که دانشگاه ایرانی توانسته است پروژهی متفکر معاصرش را مورد بازخوانی انتقادی قرار دهد. ناگفته پیداست که کارویژهی فوق تنها از عهدهی دانشگاهی بر میآید که به واقع بتوان آن را متصف به ایرانیت نموده، رسالت اصلی آن را پرداختن به موضوعات ملی و پروبلماتیکالایز کردن مسائل #ایران بداند.
▫️دکتر #سیدجواد_میری، در "هایدگر و شریعتی" از شریعتی به عنوان متفکری جهانی یاد میکند که دستگاه فکری خویش را بیرون از جریان غالب اروپامحوری، سامان داده است.
▫️دانشگاه ایرانی موظف است دلایل عبور از شریعتی را توضیح دهد، البته نگارنده در حد بضاعت، دانشگاهیانی را سراغ دارد که به پروژهی شریعتی در مقام محقق و پژوهشگر، التفات داشتهاند، اما با صرف اتکا به چنین پژوهشهای منفردی نمیتوان، نتیجه گرفت که دانشگاه ایرانی توانسته است پروژهی متفکر معاصرش را مورد بازخوانی انتقادی قرار دهد. ناگفته پیداست که کارویژهی فوق تنها از عهدهی دانشگاهی بر میآید که به واقع بتوان آن را متصف به ایرانیت نموده، رسالت اصلی آن را پرداختن به موضوعات ملی و پروبلماتیکالایز کردن مسائل #ایران بداند.
Forwarded from فکرت
💠 شماره پانزدهم خردورزی منتشر شد!
📌 ویژهنامه «نهاد علم در ایران»
📅 دی ۱۴۰۱
1️⃣ خردورزی، در پرونده اول به معرفتشناسی نهاد علم و فرایند جایگاهی آن در علوم مختلف پرداخته است.
2️⃣ پرونده دوم این شماره از مجله خردورزی به ارتباط و اهمیت رابطه نهاد علم و علوم شناختی میپردازد.
3️⃣ آخرین و سومین پرونده پس از بیان معرفتشناسی و بررسی ظرفیتهای شناختی در دو پرونده قبل به آسیبشناسی و بررسی عوامل آسیبزا در روشهای مرسومِ مدیریت نهاد علم در ایران میپردازد.
📥 جهت دریافت نسخه الکترونیکی مجله کلیک کنید.
🔻فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛
☑️ @Fekrat_Net
📌 ویژهنامه «نهاد علم در ایران»
📅 دی ۱۴۰۱
1️⃣ خردورزی، در پرونده اول به معرفتشناسی نهاد علم و فرایند جایگاهی آن در علوم مختلف پرداخته است.
2️⃣ پرونده دوم این شماره از مجله خردورزی به ارتباط و اهمیت رابطه نهاد علم و علوم شناختی میپردازد.
3️⃣ آخرین و سومین پرونده پس از بیان معرفتشناسی و بررسی ظرفیتهای شناختی در دو پرونده قبل به آسیبشناسی و بررسی عوامل آسیبزا در روشهای مرسومِ مدیریت نهاد علم در ایران میپردازد.
📥 جهت دریافت نسخه الکترونیکی مجله کلیک کنید.
🔻فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛
☑️ @Fekrat_Net
Forwarded from خانه اندیشمندان علوم انسانی
📔شب غزل اجتماعی معاصر ایران
سخنرانان:
# علی نصیریان
# شمس لنگرودی
# عبدالحمید ضیایی
# مهدی مظفری ساوجی
# علی دهباشی
🗓 یکشنبه 7 اسفند 1401، ساعت 17
🏡 سالن فردوسی
🔹برنامه به صورت حضوری برگزار می گردد.
🔹ورود برای عموم آزاد و رایگان است.
💢مجله بخارا💢
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
سخنرانان:
# علی نصیریان
# شمس لنگرودی
# عبدالحمید ضیایی
# مهدی مظفری ساوجی
# علی دهباشی
🗓 یکشنبه 7 اسفند 1401، ساعت 17
🏡 سالن فردوسی
🔹برنامه به صورت حضوری برگزار می گردد.
🔹ورود برای عموم آزاد و رایگان است.
💢مجله بخارا💢
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
Forwarded from سخنرانیها
🔊فایل صوتی
نشست «امید اجتماعی در ایران»
با حضور
مقصود فراستخواه
نعمتالله فاضلی
(18 آبان 98)
در بخش اول این برنامه، مقصود فراستخواه در پاسخ به پرسش «امید اجتماعی چیست؟» و «در ایران چه وضعیتی دارد؟» ضمن تعریف امید اجتماعی به یک «وضع ذهنی»، از «توانایی ادارکشده»، «حس اثربخشی جمعی» و «حس فاعلیت ایرانی»به عنوان مولفههای مهم آن یاد کرد و گفت: امید اجتماعی یک وضع ذهنی (social mentality) است که هم ابعاد عاطفی و هم ابعاد انگیزشی و ابعاد رفتاری و عاملانه دارد. بنابراین باید دید محتوای این وضع ذهنی چیست و امید اجتماعی در آن چگونه است.
وی ادامه داد: امید اجتماعی وضع مثبتی از ذهنیت اجتماعی است. اگر مردم این ذهنیت را داشته باشند، میتوان گفت آنها امیدوارند. ازجمله اینکه ما در جامعه خود، نوعی حس توانایی ادراکشده داریم. به این صورت که حس میکنیم مردمی هستیم که توانایی داریم. لذا نوعی حس توانایی ادراکشده، برانگیختهشده، احساسشده و آزمودهشدهای را میتوان میان مردم دید که این نشاندهنده وجود امید در آنهاست. همچنین امید اجتماعی نوعی حس اثربخشی جمعیست که نشانههای آن را در جامعه با هدفهایی که برای خود تعیین و سپس تحقق میبخشیم، میتوان دید. و در نهایت اینکه امید، یک نوع حس فاعلیت ایرانیست به این دلیل که مردم حس میکنند خود میتوانند همت کنند و به اهدافشان برسند که همه افراد به نوعی آن را تجربه کردهاند و این یعنی زیستن.
مولف کتاب «انسان ایرانی و امیدهایش» با قائل شدن به حالتهای مختلف امید در جامعه از «تزریق امید»، «توهم امید»، «فقدان امید»، «بحران امید»، «تأسیس امید» و «توسعه و استقرار امید» یاد کرد و پس از تحلیل و بررسی جامعه ایران براساس هرکدام از آنها، خاطرنشان کرد: قول به فقدان امید در ایران با خیلی از شواهد سازگار نیست. بررسی پدیدارشناسانه از فاکتورهایی مثل خانواده، شهروندان، نهادهای اجتماعی و مدنی، میدانهای علمی، کسبوکارها و حرفهها و صنوف، نسلهای جدید و ... نشان میدهد که مردم از زیستن و امید دست نشسته و همچنان امید بین آنها جریان دارد. اما او با ذکر پارهای از مثالهای عینی این امید در جامعه، از جمله دستفروشیها و تحملات مشکلات آن در شرایطی مثل وضعیت بد جوی، کار برخی تحصیلکردهها در اسنپ و مواردی از این قبیل، این وضعیت امید در جامعه را خطرناک و هشداردهنده دانست و گفت: نباید امید در این صورتبندیها نمود پیدا کند. لذا باید این سویه از ژانوس جامعه ایران را دید. یک سویه پنهانی نیز دارد که همچنان نبض زندگی در آن وجود دارد.
فراستخواه در ادامه در توضیح «بحران امید در ایران» افزود: در ایران یک بحران اصلی آن است که مردم هنوز امیدوارند. اگر مردم امیدوار نبودند، این بحران و این تنش مبارک ایجاد نمیشد. او با آوردن مثالی از گروه تحصیلکردگان و قشر بیسوادان در جامعه، تشریح کرد: چطور ممکن است جامعهای چهارده میلیون نفر تحصیلکرده و از آن طرف، هشت تا ده میلیون نفر بیسواد مطلق داشته باشد؟ جامعه ایران، جامعهای قطبیشده است که تغییراتش متجانس نیست؛ تغییراتی که همدیگر را نقض میکنند. وی به نقل از فوکویاما گفت: ایران جامعهای شهریشده با ساختارهای روستایی است و این یعنی همان بحران امید که من این بحران را در فرسایش «سرمایه اجتماعی» میبینم. در ایران سرمایه اجتماعی وجود دارد ولی به دلیل نهادینه نشدن، روز به روز اعتماد پایین میآید. درنتیجه چیزی به وجود میآید که از آن به «سرمایههای سرگردان» یاد میشود.
عضو هیأت علمی موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی در پایان سخنان خود درباره مشکل اصلی جامعه ایران تصریح کرد: ایران یک توده بحرانیست. یک چگالی جمعیتی (شهری، طبقه متوسط، نسلهای جدید جوانان و زنان و ...) به وجود آمده که امیدشان شکل بحرانی پیدا کرده است. بنابراین آنچه که ما نداریم، «تأسیس امید» است. یعنی نمیتوانیم امید را نهادینه کنیم. آنچه که نداریم و باید داشته باشیم، تأسیس امید و مهمتر از آن، توسعه و استقرار امید است.
در بخش دوم این برنامه، نعمتالله فاضلی در مورد جنبههای مفهومی امید اجتماعی و سردرگمیهای موجود در این زمینه به بحث پرداخت.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
نشست «امید اجتماعی در ایران»
با حضور
مقصود فراستخواه
نعمتالله فاضلی
(18 آبان 98)
در بخش اول این برنامه، مقصود فراستخواه در پاسخ به پرسش «امید اجتماعی چیست؟» و «در ایران چه وضعیتی دارد؟» ضمن تعریف امید اجتماعی به یک «وضع ذهنی»، از «توانایی ادارکشده»، «حس اثربخشی جمعی» و «حس فاعلیت ایرانی»به عنوان مولفههای مهم آن یاد کرد و گفت: امید اجتماعی یک وضع ذهنی (social mentality) است که هم ابعاد عاطفی و هم ابعاد انگیزشی و ابعاد رفتاری و عاملانه دارد. بنابراین باید دید محتوای این وضع ذهنی چیست و امید اجتماعی در آن چگونه است.
وی ادامه داد: امید اجتماعی وضع مثبتی از ذهنیت اجتماعی است. اگر مردم این ذهنیت را داشته باشند، میتوان گفت آنها امیدوارند. ازجمله اینکه ما در جامعه خود، نوعی حس توانایی ادراکشده داریم. به این صورت که حس میکنیم مردمی هستیم که توانایی داریم. لذا نوعی حس توانایی ادراکشده، برانگیختهشده، احساسشده و آزمودهشدهای را میتوان میان مردم دید که این نشاندهنده وجود امید در آنهاست. همچنین امید اجتماعی نوعی حس اثربخشی جمعیست که نشانههای آن را در جامعه با هدفهایی که برای خود تعیین و سپس تحقق میبخشیم، میتوان دید. و در نهایت اینکه امید، یک نوع حس فاعلیت ایرانیست به این دلیل که مردم حس میکنند خود میتوانند همت کنند و به اهدافشان برسند که همه افراد به نوعی آن را تجربه کردهاند و این یعنی زیستن.
مولف کتاب «انسان ایرانی و امیدهایش» با قائل شدن به حالتهای مختلف امید در جامعه از «تزریق امید»، «توهم امید»، «فقدان امید»، «بحران امید»، «تأسیس امید» و «توسعه و استقرار امید» یاد کرد و پس از تحلیل و بررسی جامعه ایران براساس هرکدام از آنها، خاطرنشان کرد: قول به فقدان امید در ایران با خیلی از شواهد سازگار نیست. بررسی پدیدارشناسانه از فاکتورهایی مثل خانواده، شهروندان، نهادهای اجتماعی و مدنی، میدانهای علمی، کسبوکارها و حرفهها و صنوف، نسلهای جدید و ... نشان میدهد که مردم از زیستن و امید دست نشسته و همچنان امید بین آنها جریان دارد. اما او با ذکر پارهای از مثالهای عینی این امید در جامعه، از جمله دستفروشیها و تحملات مشکلات آن در شرایطی مثل وضعیت بد جوی، کار برخی تحصیلکردهها در اسنپ و مواردی از این قبیل، این وضعیت امید در جامعه را خطرناک و هشداردهنده دانست و گفت: نباید امید در این صورتبندیها نمود پیدا کند. لذا باید این سویه از ژانوس جامعه ایران را دید. یک سویه پنهانی نیز دارد که همچنان نبض زندگی در آن وجود دارد.
فراستخواه در ادامه در توضیح «بحران امید در ایران» افزود: در ایران یک بحران اصلی آن است که مردم هنوز امیدوارند. اگر مردم امیدوار نبودند، این بحران و این تنش مبارک ایجاد نمیشد. او با آوردن مثالی از گروه تحصیلکردگان و قشر بیسوادان در جامعه، تشریح کرد: چطور ممکن است جامعهای چهارده میلیون نفر تحصیلکرده و از آن طرف، هشت تا ده میلیون نفر بیسواد مطلق داشته باشد؟ جامعه ایران، جامعهای قطبیشده است که تغییراتش متجانس نیست؛ تغییراتی که همدیگر را نقض میکنند. وی به نقل از فوکویاما گفت: ایران جامعهای شهریشده با ساختارهای روستایی است و این یعنی همان بحران امید که من این بحران را در فرسایش «سرمایه اجتماعی» میبینم. در ایران سرمایه اجتماعی وجود دارد ولی به دلیل نهادینه نشدن، روز به روز اعتماد پایین میآید. درنتیجه چیزی به وجود میآید که از آن به «سرمایههای سرگردان» یاد میشود.
عضو هیأت علمی موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی در پایان سخنان خود درباره مشکل اصلی جامعه ایران تصریح کرد: ایران یک توده بحرانیست. یک چگالی جمعیتی (شهری، طبقه متوسط، نسلهای جدید جوانان و زنان و ...) به وجود آمده که امیدشان شکل بحرانی پیدا کرده است. بنابراین آنچه که ما نداریم، «تأسیس امید» است. یعنی نمیتوانیم امید را نهادینه کنیم. آنچه که نداریم و باید داشته باشیم، تأسیس امید و مهمتر از آن، توسعه و استقرار امید است.
در بخش دوم این برنامه، نعمتالله فاضلی در مورد جنبههای مفهومی امید اجتماعی و سردرگمیهای موجود در این زمینه به بحث پرداخت.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Telegram
attach 📎
Forwarded from مقصود فراستخواه
https://farasatkhah.blogsky.com/1401/12/06/post-908/ https://s27.picofile.com/d/8460351026/e9423246-86a4-4d5c-88b3-ba6367bb1338/%D9%87%D9%85_%D9%85%DB%8C%D9%87%D9%86_%DA%A9%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%B1_%D9%85%D8%B1%D8%B2%DB%8C.pdf
بلاگ اسکای - سرویس رایگان وبلاگ فارسی
با این اصرار بر زیروروکردن دوبارۀ جامعه؛ آیا تحلیل هزینه–نتیجه برای ملت هم شده؟
گفتگوی دکتر فرزاد نعمتی با مقصود فراستخواه دربارۀ کتاب تازه منتشر شدۀ کنشگران مرزی هم میهن، شماره 182، ششم اسفند 1401 ، صفحه فرهنگ. اینجا: https://hammihanonline.ir/news/culture/knsh-mrzy-yky-az-ll-payan-nyaftn-ayran-ast خبرنگار گروه فرهنگ گفتوگو با مقصود…
Audio
🎶 پوشه شنیداری نشست علمی شب غزل اجتماعی معاصر ایران
🗓 یکشنبه 7 اسفند 1401
💢مجله بخارا💢
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
🗓 یکشنبه 7 اسفند 1401
💢مجله بخارا💢
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
شاید تمام زندگی را خواب دیدم
در خواب شاید روی آن مهتاب دیدم
نیلوفری شاید مرا توصیف می کرد
وقتی خودم را شکل یک مرداب دیدم
آرام بودم زیر یک باران غمناک
خود را شبیه قطره در پرتاب دیدم
روزی که نرگس وار می بالیدم از شوق
عکس تو را شاید به روی آب دیدم
نی نیِّ چشمان تو آن روزی که رقصید
احساس کردم لؤلؤیی نایاب دیدم
در سینه وقتی حبس کردم یک نفس را
خود را برای زیستن بی تاب دیدم
از خویش می پرسد شبی یک مرد تنها
شاید تمام زندگی را خواب دیدم!؟
https://www.instagram.com/p/CpI4AKwqYUc/?igshid=MDJmNzVkMjY=
در خواب شاید روی آن مهتاب دیدم
نیلوفری شاید مرا توصیف می کرد
وقتی خودم را شکل یک مرداب دیدم
آرام بودم زیر یک باران غمناک
خود را شبیه قطره در پرتاب دیدم
روزی که نرگس وار می بالیدم از شوق
عکس تو را شاید به روی آب دیدم
نی نیِّ چشمان تو آن روزی که رقصید
احساس کردم لؤلؤیی نایاب دیدم
در سینه وقتی حبس کردم یک نفس را
خود را برای زیستن بی تاب دیدم
از خویش می پرسد شبی یک مرد تنها
شاید تمام زندگی را خواب دیدم!؟
https://www.instagram.com/p/CpI4AKwqYUc/?igshid=MDJmNzVkMjY=
Instagram
Instagram
Forwarded from سخنرانیها
🔊فایل #صوتی
سخنرانی دکتر #مقصود_فراستخواه
علم و فرهنگ عمومی
▫️طی سالیان کدام نظامهای دانایی در ایران حاکم بودهاند؟
▫️آیا علم به طور متوازن وارد جامعه ایران شده است؟
▫️مسائل آموزش عالی ایرانی چیست؟
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
سخنرانی دکتر #مقصود_فراستخواه
علم و فرهنگ عمومی
▫️طی سالیان کدام نظامهای دانایی در ایران حاکم بودهاند؟
▫️آیا علم به طور متوازن وارد جامعه ایران شده است؟
▫️مسائل آموزش عالی ایرانی چیست؟
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Telegram
attach 📎
Forwarded from Bijan Abdolkarimi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مخالفت صریح عبدالکریمی با مهاجرت دائمی از کشور