Audio
✅ نقدی بر آرای اخیر دکتر سروش اندر باب حقیقت و روش
دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
۱۰ بهمن ۱۴۰۱
✅ @sociologicalperspectives
دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
۱۰ بهمن ۱۴۰۱
✅ @sociologicalperspectives
230213_0353
My Recording
🎙سخنرانی کامل دکتر بیژن عبدالکریمی در خصوص بحران علوم انسانی در ایران
📔 نشست معرفی مدرسه متنخوانی ژرفا دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شیراز
🔺۲۳بهمنماه۱۴۰۱
🏷@ZharfaSchool
📔 نشست معرفی مدرسه متنخوانی ژرفا دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شیراز
🔺۲۳بهمنماه۱۴۰۱
🏷@ZharfaSchool
✅️دکتر بیژن عبدالکریمی:
🔸️لازمه اندیشیدن به این پرسش که چرا علوم انسانی در محور تصمیمگیریها در ایران قرار نمی گیرد؛ اندیشیدن به این پرسش است که چرا علوم انسانی "ایران" را محور مساعی خویش قرار نداده است.
🔸️باید بین یونیورسالیسم و پارتیکولاریسم دیالکتیکی برقرار کنیم؛ و ضمن گشودگی به جهان و توجه به اشتراکات خویش با جهانیان به ویژگی های خاص جامعه و تاریخ خویش نیر ملتفت باشیم؛
🔸️سیاستزدگی یکی از آسیبهای جدی علوم انسانی در ایران است.
🔸️علوم انسانی و علوم اجتماعی باید با فلسفه ی اجتماعی پیوند برقرار کند و فلسفه علوم اجتماعی بدون نسبت با فلسفه محض و متافیزیک پا در هواست.
🎙سخنرانی در خصوص بحران علوم انسانی در ایران؛ دانشگاه شیراز
🔺۲۳بهمنماه۱۴۰۱
🔸️لازمه اندیشیدن به این پرسش که چرا علوم انسانی در محور تصمیمگیریها در ایران قرار نمی گیرد؛ اندیشیدن به این پرسش است که چرا علوم انسانی "ایران" را محور مساعی خویش قرار نداده است.
🔸️باید بین یونیورسالیسم و پارتیکولاریسم دیالکتیکی برقرار کنیم؛ و ضمن گشودگی به جهان و توجه به اشتراکات خویش با جهانیان به ویژگی های خاص جامعه و تاریخ خویش نیر ملتفت باشیم؛
🔸️سیاستزدگی یکی از آسیبهای جدی علوم انسانی در ایران است.
🔸️علوم انسانی و علوم اجتماعی باید با فلسفه ی اجتماعی پیوند برقرار کند و فلسفه علوم اجتماعی بدون نسبت با فلسفه محض و متافیزیک پا در هواست.
🎙سخنرانی در خصوص بحران علوم انسانی در ایران؛ دانشگاه شیراز
🔺۲۳بهمنماه۱۴۰۱
امر سیاسی حقیقی چگونه امری است؟ تأملاتی بر فرونسیس ارسطویی13
دکتر بیژن عبدالکریمی
🎧 موضوع:
«امر سیاسی حقیقی چگونه امری است؟ تأملاتی بر فرونسیس ارسطویی»
💠 نشست اول
💠 نشست دوم
💠 نشست سوم
💠 نشست چهارم
💠 نشست پنجم
💠 نشست ششم
💠 نشست هفتم
💠 نشست هشتم
💠 نشست نهم
💠 نشست دهم
💠 نشست یازدهم
💠 نشست دوازدهم
✅ نشست سیزدهم
🔻برگزار شده در نشستهای مجازی گروه تلگرام دکتر بیژن عبدالکریمی
🗓تاریخ ۲۵ بهمن ۱۴۰۱
فرمت: mp3
حجم: 15.5MB
مدت زمان:۰۰:۴۵:۱۴
#نشست_مجازی
#دکتر_بیژن_عبدالکریمی
گروه تلگرامی دکتر بیژن عبدالکریمی
«امر سیاسی حقیقی چگونه امری است؟ تأملاتی بر فرونسیس ارسطویی»
💠 نشست اول
💠 نشست دوم
💠 نشست سوم
💠 نشست چهارم
💠 نشست پنجم
💠 نشست ششم
💠 نشست هفتم
💠 نشست هشتم
💠 نشست نهم
💠 نشست دهم
💠 نشست یازدهم
💠 نشست دوازدهم
✅ نشست سیزدهم
🔻برگزار شده در نشستهای مجازی گروه تلگرام دکتر بیژن عبدالکریمی
🗓تاریخ ۲۵ بهمن ۱۴۰۱
فرمت: mp3
حجم: 15.5MB
مدت زمان:۰۰:۴۵:۱۴
#نشست_مجازی
#دکتر_بیژن_عبدالکریمی
گروه تلگرامی دکتر بیژن عبدالکریمی
✅فرازی از کتاب گفتمان وفاق ارمغان دو دهه زیست آکادمیک!
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعهشناس ومولف کتاب گفتمان وفاق)
چرا استادهای بزرگ حوزههای مختلف علوم اجتماعی رسالت خویش را، در این اوضاع داغان جامعه، خاموشی و بیاعتنایی به مسائل روز جامعه تلقی میکنند. واقعاً این مسئله از فقدان یک پروسهی فکری پیگیر و مصرانه در تمام طول عمر با برکت ایشان حکایت نمیکند. وقتی علمای طراز اول این حوزهها از یک تأخر فرهنگی مزمن و علاجناپذیر رنج وافی میبرند، دیگر چه جای حکم در باب سیاستگذاران و عامهی مردم. نهتنها برای مسائل روز مبتلابه جامعه که برای آیندهی آن نیز کمتر دارای برنامهای برای طرحافکنی به جامعه دانشگاهی هستند.
از عوارض جنبی همین فقدان به عدم تشکل یافتن طبقات پویا و پایایی متشکل از دانشجویان و استادها در سپهر فکری اجتماعات علمی و دانشگاهی و نیز در حوزهی عمومی میتوان اشاره کرد که در باب آن بسیار باید اندیشید. دانشجو پس از فراغت از تحصیل از همان اندک پایگاه اجتماعی هم محروم میشود و بی هیچ پشتوانهای سرگردان در میان تودهها رها میشود، مثل هموساکرهایی که آگامبن از آنها سخن میراند بی هیچ عاملیتی و بدون برخورداری از حداقل کرامت انسانی.
چرا اکثر این استادهای معزز در کمال بیالتفاتی واقعاً بهصورت مستمر نه باهم حرف میزنند نه با جامعه نه با نخبهها و دانشجوها نه با تودهها و نه با اهالی سیاست و سیاستگذاری و نه حتی با فعالان و نخبگان خارج از آکادمی؟
دریغا، چنین فریادهای دردمندانهای از دل این مغاک بار دیگر با گوشهای سنگین خو گرفته به در و دیوار این سیاهچالهی مخوف مواجه خواهد شد. ایران در مغاک با علائم تاریخی و سیاسی اجتماعی بسیاری قابل کدگذاری و ارزیابی است علائم فراوانی وجود دارد که از فاصله گرفتن ما از معیارهای جهانی و به انزوا کشیده شدن بیشتر ما حکایت دارد.
سید جواد میری در یکی از یادداشتهایش در کانال تلگرامی خود مبحثی را با عنوان «ایران در مغاک و نقش دانشگاه برای عبور از مغاک» مطرح کرده است، ایشان علیرغم تشریح رسالت دانشگاه بهعنوان «گاه دانایی» و ارتباط آن با واژهی یونیورسال و آسیبشناسی درخشان وضعیت دانشگاه در ایران به نکات ارزشمند دیگری دربارهی «سوژهی ایرانی»، «مفهومسازی با دوگانهی دینیـسکولار» و غیره اشاره کرده است.
میتوان همین علائم را در گفتمانهای دیگری هم نشانهگذاری کرد. نظیر چنین تلاشی را بیژن عبدالکریمی در یک گفتمان انتولوژیک انجام میدهد. بهعنوان نمونه، میتوان به تذکارهای عدیدهی ایشان برای جا انداختن شبکهی مفهومی جدیدی اشاره کرد که برای الهیات به معنی الاعم در برابر الهیات به معنی الاخص بهای بیشتری قائل است. در اینجا میتوان در مقام مقایسه ضرورت خروج از مغاک تئولوژی را از نظریات ایشان استنباط کرد.
بیژن عبدالکریمی در مقالهی «نظریهی اجتماعی و متافیزیک» به دنبال «بررسی دلایل عدم ظهور نظریهی اجتماعی در ایران» است. به تعبیر سادهتر، پرسش این است: چرا در ایران، برخلاف جوامع غربی، نظریهی اجتماعی و به دنبال آن توسعهی علوم اجتماعی، به نحوی خلاق، زاینده و غیرترجمهای شکل نمیگیرد؟
هدف این مقاله توجه دادن به اهمیت متافیزیک و فهم آن بهمنزلهی یک سنت تاریخی، و نهفقط بهعنوان شاخهای از مطالعات نظری صرف، است. به تعبیر سادهتر، متافیزیک مجموعهای از آرا و اندیشههای صرف نیست که مورد مطالعه فیلسوفان و علاقهمندان به مباحث متافیزیکی قرار گیرد، بلکه متافیزیک سنتی تاریخی است که با یونانیان آغاز شد، طی تاریخ غربی بسط و گسترش یافت، و منجر به ظهور علم، تمدن و دورهی تاریخی جدیدی گشت که زیست جهان کنونی ما را شکل میدهد. لذا، فهم بسیاری از مسائل فرهنگی، تاریخی و تمدنی ما، ازجمله اندیشیدن دربارهی وضیعت نظریهی اجتماعی در ایران، بدون توجه به زیست جهان تاریخیمان، و بدون توجه به وضعیت تاریخی عقلانیت متافیزیکی، در این زیست جهان امکانپذیر نیست.
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعهشناس ومولف کتاب گفتمان وفاق)
چرا استادهای بزرگ حوزههای مختلف علوم اجتماعی رسالت خویش را، در این اوضاع داغان جامعه، خاموشی و بیاعتنایی به مسائل روز جامعه تلقی میکنند. واقعاً این مسئله از فقدان یک پروسهی فکری پیگیر و مصرانه در تمام طول عمر با برکت ایشان حکایت نمیکند. وقتی علمای طراز اول این حوزهها از یک تأخر فرهنگی مزمن و علاجناپذیر رنج وافی میبرند، دیگر چه جای حکم در باب سیاستگذاران و عامهی مردم. نهتنها برای مسائل روز مبتلابه جامعه که برای آیندهی آن نیز کمتر دارای برنامهای برای طرحافکنی به جامعه دانشگاهی هستند.
از عوارض جنبی همین فقدان به عدم تشکل یافتن طبقات پویا و پایایی متشکل از دانشجویان و استادها در سپهر فکری اجتماعات علمی و دانشگاهی و نیز در حوزهی عمومی میتوان اشاره کرد که در باب آن بسیار باید اندیشید. دانشجو پس از فراغت از تحصیل از همان اندک پایگاه اجتماعی هم محروم میشود و بی هیچ پشتوانهای سرگردان در میان تودهها رها میشود، مثل هموساکرهایی که آگامبن از آنها سخن میراند بی هیچ عاملیتی و بدون برخورداری از حداقل کرامت انسانی.
چرا اکثر این استادهای معزز در کمال بیالتفاتی واقعاً بهصورت مستمر نه باهم حرف میزنند نه با جامعه نه با نخبهها و دانشجوها نه با تودهها و نه با اهالی سیاست و سیاستگذاری و نه حتی با فعالان و نخبگان خارج از آکادمی؟
دریغا، چنین فریادهای دردمندانهای از دل این مغاک بار دیگر با گوشهای سنگین خو گرفته به در و دیوار این سیاهچالهی مخوف مواجه خواهد شد. ایران در مغاک با علائم تاریخی و سیاسی اجتماعی بسیاری قابل کدگذاری و ارزیابی است علائم فراوانی وجود دارد که از فاصله گرفتن ما از معیارهای جهانی و به انزوا کشیده شدن بیشتر ما حکایت دارد.
سید جواد میری در یکی از یادداشتهایش در کانال تلگرامی خود مبحثی را با عنوان «ایران در مغاک و نقش دانشگاه برای عبور از مغاک» مطرح کرده است، ایشان علیرغم تشریح رسالت دانشگاه بهعنوان «گاه دانایی» و ارتباط آن با واژهی یونیورسال و آسیبشناسی درخشان وضعیت دانشگاه در ایران به نکات ارزشمند دیگری دربارهی «سوژهی ایرانی»، «مفهومسازی با دوگانهی دینیـسکولار» و غیره اشاره کرده است.
میتوان همین علائم را در گفتمانهای دیگری هم نشانهگذاری کرد. نظیر چنین تلاشی را بیژن عبدالکریمی در یک گفتمان انتولوژیک انجام میدهد. بهعنوان نمونه، میتوان به تذکارهای عدیدهی ایشان برای جا انداختن شبکهی مفهومی جدیدی اشاره کرد که برای الهیات به معنی الاعم در برابر الهیات به معنی الاخص بهای بیشتری قائل است. در اینجا میتوان در مقام مقایسه ضرورت خروج از مغاک تئولوژی را از نظریات ایشان استنباط کرد.
بیژن عبدالکریمی در مقالهی «نظریهی اجتماعی و متافیزیک» به دنبال «بررسی دلایل عدم ظهور نظریهی اجتماعی در ایران» است. به تعبیر سادهتر، پرسش این است: چرا در ایران، برخلاف جوامع غربی، نظریهی اجتماعی و به دنبال آن توسعهی علوم اجتماعی، به نحوی خلاق، زاینده و غیرترجمهای شکل نمیگیرد؟
هدف این مقاله توجه دادن به اهمیت متافیزیک و فهم آن بهمنزلهی یک سنت تاریخی، و نهفقط بهعنوان شاخهای از مطالعات نظری صرف، است. به تعبیر سادهتر، متافیزیک مجموعهای از آرا و اندیشههای صرف نیست که مورد مطالعه فیلسوفان و علاقهمندان به مباحث متافیزیکی قرار گیرد، بلکه متافیزیک سنتی تاریخی است که با یونانیان آغاز شد، طی تاریخ غربی بسط و گسترش یافت، و منجر به ظهور علم، تمدن و دورهی تاریخی جدیدی گشت که زیست جهان کنونی ما را شکل میدهد. لذا، فهم بسیاری از مسائل فرهنگی، تاریخی و تمدنی ما، ازجمله اندیشیدن دربارهی وضیعت نظریهی اجتماعی در ایران، بدون توجه به زیست جهان تاریخیمان، و بدون توجه به وضعیت تاریخی عقلانیت متافیزیکی، در این زیست جهان امکانپذیر نیست.
Forwarded from اتچ بات
❇️«جامعه شناسی علم شناخت واقعیت اجتماعی است»
🌎اتحادیه جامعه شناسان ایرانی در تلگرام (اِجادَت)، فهرست زیر را در حوزه های گوناگون علوم اجتماعی تدارک دیده است. با بازنشر آن در فضاهای مختلف، به ترویج بینش جامعه شناختی کمک کنیم.
🔰🔰🔰پنجشنبه ۱۴۰۱/۱۱/۲۷🔰🔰🔰
🔰شیرین ولی پوری
▪️جامعه شناسی جنایی ایران
▪️@criminalsociology
🔰محمدحسن علایی
▪️رویکردهای جامعهشناختی گفتمان وفاق
▪️@sociologicalperspectives
🔰فریبانظری
▪️جامعهشناسی گروههای اجتماعی
▪️@Sociologyofsocialgroups
🔰ح.ا.تنهایی
▪️جامعه شناسی تفسیری، نظری، درمانی
▪️@hatanhai
🔰کانال علمی مطالعات زنان
▪️@womenstudiesisaorg
🔰احمد فعال
▪️بیان آزادی: جامعه شناسی و سیاست
▪️@bayane_azadi
🔰مسعود زمانی مقدم
▪️نوشتهها و مقالات
▪️@masoudzamanimoghadam
🔰عباس بختیاری
▪️کنکاشی در روش
▪️@Exploring_the_method
🔰مسعود زمانی مقدم
▪️پژوهش کیفی
▪️@qualitative_methodology
🔰نعمت الله فاضلی
▪️تحلیل فرهنگی جامعه ایران
▪️@DrNematallahFazeli
🔰مينا شیروانی ناغانی
▪️جامعه شناسی اقتصادی و توسعه
▪️@sociology_development_economic
🔰رضا تسلیمی طهرانی
▪️جامعه شناسی عمومی
▪️@taslimi_tehrani
🔰پرویز اجلالی
▪️جامعه شناس ایرانی
▪️@iransociologista
🔰عادل سجودی
▪️جامعه شناسی گیلان
▪️@GILsociologist
🔰حجت اله عباسی
▪️کانال مطالعات رسانه و ارتباطات
▪️@mediaresearches
🔰فاطمه موسوی ویایه
▪️زنان و مسائل اجتماعی
▪️@women_socialproblems
🔰مصلح فتاح پور
▪️آسیب های اجتماعی گیلان
▪️@socialproblemsguilan
🔰اصغر ایزدی جیران
▪️انستیتو مردمشناسی
▪️@IzadiJeiran
🔰سعید معدنی
▪️هفت اقلیم
▪️@Saeed_Maadani
🔰آرش احدی مطلق
▪️جامعه شناسی و اخلاق
▪️@Sociology_of_Ethics
🔰حسین شیران
▪️جامعهشناسی شرقی
▪️@OrientalSociology
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🔗Click here to join :
🆔 @madanibita
🆔 @dr_shirinvalipouri
🆔 @Mohamadzeinaliunari
🌎اتحادیه جامعه شناسان ایرانی در تلگرام (اِجادَت)، فهرست زیر را در حوزه های گوناگون علوم اجتماعی تدارک دیده است. با بازنشر آن در فضاهای مختلف، به ترویج بینش جامعه شناختی کمک کنیم.
🔰🔰🔰پنجشنبه ۱۴۰۱/۱۱/۲۷🔰🔰🔰
🔰شیرین ولی پوری
▪️جامعه شناسی جنایی ایران
▪️@criminalsociology
🔰محمدحسن علایی
▪️رویکردهای جامعهشناختی گفتمان وفاق
▪️@sociologicalperspectives
🔰فریبانظری
▪️جامعهشناسی گروههای اجتماعی
▪️@Sociologyofsocialgroups
🔰ح.ا.تنهایی
▪️جامعه شناسی تفسیری، نظری، درمانی
▪️@hatanhai
🔰کانال علمی مطالعات زنان
▪️@womenstudiesisaorg
🔰احمد فعال
▪️بیان آزادی: جامعه شناسی و سیاست
▪️@bayane_azadi
🔰مسعود زمانی مقدم
▪️نوشتهها و مقالات
▪️@masoudzamanimoghadam
🔰عباس بختیاری
▪️کنکاشی در روش
▪️@Exploring_the_method
🔰مسعود زمانی مقدم
▪️پژوهش کیفی
▪️@qualitative_methodology
🔰نعمت الله فاضلی
▪️تحلیل فرهنگی جامعه ایران
▪️@DrNematallahFazeli
🔰مينا شیروانی ناغانی
▪️جامعه شناسی اقتصادی و توسعه
▪️@sociology_development_economic
🔰رضا تسلیمی طهرانی
▪️جامعه شناسی عمومی
▪️@taslimi_tehrani
🔰پرویز اجلالی
▪️جامعه شناس ایرانی
▪️@iransociologista
🔰عادل سجودی
▪️جامعه شناسی گیلان
▪️@GILsociologist
🔰حجت اله عباسی
▪️کانال مطالعات رسانه و ارتباطات
▪️@mediaresearches
🔰فاطمه موسوی ویایه
▪️زنان و مسائل اجتماعی
▪️@women_socialproblems
🔰مصلح فتاح پور
▪️آسیب های اجتماعی گیلان
▪️@socialproblemsguilan
🔰اصغر ایزدی جیران
▪️انستیتو مردمشناسی
▪️@IzadiJeiran
🔰سعید معدنی
▪️هفت اقلیم
▪️@Saeed_Maadani
🔰آرش احدی مطلق
▪️جامعه شناسی و اخلاق
▪️@Sociology_of_Ethics
🔰حسین شیران
▪️جامعهشناسی شرقی
▪️@OrientalSociology
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🔗Click here to join :
🆔 @madanibita
🆔 @dr_shirinvalipouri
🆔 @Mohamadzeinaliunari
Telegram
attach 📎
Forwarded from مقصود فراستخواه
https://bukharamag.com/1401.11.26628.html
شب کنشگران مرزی ؛ در شب های بخارا
در شب کنشگران مرزی ضمن رونمایی از کتاب «کنشگران مرزی» که از سوی انتشارات گام نو منتشر شده است، استادان: محمد ترکمان، محمدرضا جوادی یگانه، هادی خانیکی، داریوش رحمانیان، محسن رنانی، محمد فاضلی، مقصود فراستخواه، زهرا گویا، علینقی مشایخی و سعید معیدفر درباره وجوه گوناگون نظریه و کتاب کنشگران مرزی سخنرانی خواهند کرد.
این مراسم در ساعت پنج بعدازظهر یکشنبه سیام بهمن ماه ۱۴۰۱ در تالار فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی به نشانی: خیابان نجاتاللهی (ویلا)، چهارراه ورشو برگزار میشود
https://farasatkhah.blogsky.com/1401/11/27/post-904/%d8%b4%d8%a8-%da%a9%d9%86%d8%b4%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d9%85%d8%b1%d8%b2%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%d8%b4%d8%a8%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a8%d8%ae%d8%a7%d8%b1%d8%a7
شب کنشگران مرزی ؛ در شب های بخارا
در شب کنشگران مرزی ضمن رونمایی از کتاب «کنشگران مرزی» که از سوی انتشارات گام نو منتشر شده است، استادان: محمد ترکمان، محمدرضا جوادی یگانه، هادی خانیکی، داریوش رحمانیان، محسن رنانی، محمد فاضلی، مقصود فراستخواه، زهرا گویا، علینقی مشایخی و سعید معیدفر درباره وجوه گوناگون نظریه و کتاب کنشگران مرزی سخنرانی خواهند کرد.
این مراسم در ساعت پنج بعدازظهر یکشنبه سیام بهمن ماه ۱۴۰۱ در تالار فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی به نشانی: خیابان نجاتاللهی (ویلا)، چهارراه ورشو برگزار میشود
https://farasatkhah.blogsky.com/1401/11/27/post-904/%d8%b4%d8%a8-%da%a9%d9%86%d8%b4%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d9%85%d8%b1%d8%b2%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%d8%b4%d8%a8%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a8%d8%ae%d8%a7%d8%b1%d8%a7
Forwarded from مقصود فراستخواه
https://farasatkhah.blogsky.com/1401/11/29/post-905/%d8%aa%d8%b9%d9%88%db%8c%d9%82-%d8%b4%d8%a8-%da%a9%d9%86%d8%b4%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d9%85%d8%b1%d8%b2%db%8c
ضمن پوزشخواهی از همه علاقه مندان به شرکت در برنامه تاریخ 30 بهمن 1401 نقد وبررسی کتاب کنشگران مرزی در خانه اندیشمندان علوم انسانی
با عنوان شب کنشگران مرزی در زمره شبهای بخارا
همچنین با معذرت خواهی از همه ناقدان محترم که قرار بود در این برنامه بحث بکنند
به استحضار می رساند که برنامه به زمان دیگر موکول شده است
در این میان نگونبختی مضاعف اینجانب نیز هست که فرصت بهره گیری از ملاحظات ناقدان وشرکت کنندگان در این برنامه را از دست دادم
با احترام و معذرت مجدد
مقصود فراستخواه
ضمن پوزشخواهی از همه علاقه مندان به شرکت در برنامه تاریخ 30 بهمن 1401 نقد وبررسی کتاب کنشگران مرزی در خانه اندیشمندان علوم انسانی
با عنوان شب کنشگران مرزی در زمره شبهای بخارا
همچنین با معذرت خواهی از همه ناقدان محترم که قرار بود در این برنامه بحث بکنند
به استحضار می رساند که برنامه به زمان دیگر موکول شده است
در این میان نگونبختی مضاعف اینجانب نیز هست که فرصت بهره گیری از ملاحظات ناقدان وشرکت کنندگان در این برنامه را از دست دادم
با احترام و معذرت مجدد
مقصود فراستخواه
Audio
✅️درسگفتارهای نسبت فلسفه و جامعهشناسی!
دکتر محمدحسن علایی
(جامعهشناس)
تقلیل میراث اندیشه وران صاحب رای ایرانی با جعل ترکیباتی چون "هایدگریسم" به خردستیزی و تخریب تفکر حکمی و فلسفی می انجامد!
۲۹ بهمن ۱۴۰۱
@sociologicalperspectives
دکتر محمدحسن علایی
(جامعهشناس)
تقلیل میراث اندیشه وران صاحب رای ایرانی با جعل ترکیباتی چون "هایدگریسم" به خردستیزی و تخریب تفکر حکمی و فلسفی می انجامد!
۲۹ بهمن ۱۴۰۱
@sociologicalperspectives
✅️سیاستگذاری حوزه ی علم!
برنامه شیوه شبکه چهار به تاریخ ۲۹ بهمن ۱۴۰۱ مناظره ای با عنوان سیاستگذاری حوزه ی علم برگزار کرد که به زودی در خصوص نقد آرای آقایان سوزنچی و منصوری در این برنامه نظرات خویش را تقدیم مخاطبان خواهم کرد در صورت امکان این برنامه را از طریق اینترنت مشاهده نمایید. سیاستگذاریهای حوزه علم و آموزش عالی و ارتقای سطح اندیشگی و گفتمانی جامعه علمی کشور از اهمیت بسزایی در بسط و توسعه اجتماعات علمی در ایران برخورداراست.
لینک مشاهده برنامه:
https://cdn1.iribtv.ir/mp4/20230219/tv4/2023-02-18_22-29-59.mp4
برنامه شیوه شبکه چهار به تاریخ ۲۹ بهمن ۱۴۰۱ مناظره ای با عنوان سیاستگذاری حوزه ی علم برگزار کرد که به زودی در خصوص نقد آرای آقایان سوزنچی و منصوری در این برنامه نظرات خویش را تقدیم مخاطبان خواهم کرد در صورت امکان این برنامه را از طریق اینترنت مشاهده نمایید. سیاستگذاریهای حوزه علم و آموزش عالی و ارتقای سطح اندیشگی و گفتمانی جامعه علمی کشور از اهمیت بسزایی در بسط و توسعه اجتماعات علمی در ایران برخورداراست.
لینک مشاهده برنامه:
https://cdn1.iribtv.ir/mp4/20230219/tv4/2023-02-18_22-29-59.mp4
✳ جلسه شورای تحقیقات اداره کل آموزش و پرورش استان اردبیل با حضور مدیرکل محترم و آقایان دکتر نریمانی؛ دکتر زاهد؛ دکتر عباسی؛ دکتر رستمی و دکتر علایی... برگزار شد، در این جلسه به چالش ها، مسایل و مشکلات کاربردی و واقعی آموزش و پرورش تاکید شد. ضرورت توجه به حضور بانوان در عرصه پژوهش از سوی دکتر محمدحسن علایی مطرح گردید تا در آینده جزو اولویت های پژوهشی قرار گیرد و راه حل های کاربردی برای این موضوعات ارائه شود.
═════❁💠❁════
@sociologicalperspectives
═════❁💠❁════
@sociologicalperspectives
Forwarded from تحکیم ملت
♦️ "بزرگداشت روز جهانی زبان مادری"؛ رویکردی جامعه شناختی به نسبت "گفتمان وفاق" و مسئله قومیت ها!
🔻محمدحسن علایی (جامعه شناس)
زیست جامعه شناسانه دو وجه دارد؛ وجهی از آن مختص متخصصین این رشته و ناظر به وجه نظریه پردازانه این رشته و برآمده از عقبه ی تئوریک این رشته به عنوان یک دیسیپلین می باشد؛ و وجهی از آن شامل هر دوستدار فرهنگی می شود که دغدغه ی شناخت جامعه و فرهنگ را دارد و به توسعه ی من اجتماعی خویش توفیق یافته است.
اهمیت جامعه شناسانه "زبان مادری" هم بالتبع هم جامعه شناسان حرفه ای و هم انسان های فرهیخته و دغدغه مند در مقام یک شهروند را به خویش معطوف می دارد، و همین موجب می شود کثیری از افراد در خصوص این مهم قلم بزنند و به ایراد سخن بپردازند.
به جهت اهمیت موضوع، در اینجا به اختصار با رویکردی جامعه شناختی به نسبت "گفتمان وفاق" و مسئله قومیت ها می پردازیم.
گفتمان وفاق، توسعه نیافتگی تاریخی را دال مرکزی گفتمان خویش قرار می دهد، به همین اعتبار، این گفتمان نسبت به مسئله ی قومیت ها سلباً و ایجاباً راه کارهایی پیشنهاد می کند؛ نفی خشونت و پرهیز از رادیکالیزه شدن شکاف های اجتماعی، در سطح کلان جامعه، در واقع در جهت توسعه طلبی و دموکراسی خواهی معنا می یابد.
نگارنده به جهت تجربه ی زیسته ی خویش به عنوان عضو یکی از قومیت های بزرگ کشور، و زیستن در میان ایشان، از نزدیک شاهد برخی کج سلیقه گی ها و تحریف های رخداده در ساحت فرهنگ می باشد که اتفاقا میراث بر سیاست های ناصواب رژیم پیشین در لوای باستان گرایی مجعول می باشد. از طرفی نگارنده بختیار بوده است که از گنجینه ی سنت حکمی و معنوی ادب ایران زمین توشه ها برگیرد و اساسا در هوای آن تنفس کند و به واسطه ی فعالیت های آکادمیک، دغدغه های تئوریک و تحقیقات تجربی را با هم در آمیخته در مفصل بندی مسئله ی توسعه نیافتگی آن را به بوته ی آزمون بگذارد.
در اینجا نگارنده از پرداختن به جزئیات سیاست های مرکز گرا و مبحث توسعه نامتوازن معذور است، فلذا در این خصوص بسیاری از این تبعیض های ساختاری را مفروض می گیرد و با مخاطب منتقد همداستان است.
اما آنچه گفتمان وفاق را در صورت بندی مسئله ی قومیت توفق می بخشد، تاکید آن به حفظ وفاق میان قومیت ها در راستای فائق آمدن به توسعه نیافتگی تاریخی به عنوان درد مشترک همه ی اقوام ایرانی است، کوتاه سخن اینکه، قومیت ها بیرون از توسعه ی ایران در تمامیت آن، با وجود تهدیدات خارجی و به جهت پیچیدگی بسیاری از مولفه های سرزمینی، جمعیتی، اقتصادی و...از شانس بسیار کمتری برای غلبه به توسعه نیافتگی تاریخی برخوردارند اما قطع و یقین، باید در ابعاد گسترده ای زمینه ی حفظ و حراست از زبان های مادری در سرتاسر ایران عزیز برای فرزندان این آب و خاک فراهم گشته، ظرفیت انسان ایرانی با همه ی تفاوتها و تنوع هایش محترم شمرده شود.
📌 رسانهی خبری_ تحلیلی تحکیمِ ملت 👇
🆔 @tahkimmelat
🔻محمدحسن علایی (جامعه شناس)
زیست جامعه شناسانه دو وجه دارد؛ وجهی از آن مختص متخصصین این رشته و ناظر به وجه نظریه پردازانه این رشته و برآمده از عقبه ی تئوریک این رشته به عنوان یک دیسیپلین می باشد؛ و وجهی از آن شامل هر دوستدار فرهنگی می شود که دغدغه ی شناخت جامعه و فرهنگ را دارد و به توسعه ی من اجتماعی خویش توفیق یافته است.
اهمیت جامعه شناسانه "زبان مادری" هم بالتبع هم جامعه شناسان حرفه ای و هم انسان های فرهیخته و دغدغه مند در مقام یک شهروند را به خویش معطوف می دارد، و همین موجب می شود کثیری از افراد در خصوص این مهم قلم بزنند و به ایراد سخن بپردازند.
به جهت اهمیت موضوع، در اینجا به اختصار با رویکردی جامعه شناختی به نسبت "گفتمان وفاق" و مسئله قومیت ها می پردازیم.
گفتمان وفاق، توسعه نیافتگی تاریخی را دال مرکزی گفتمان خویش قرار می دهد، به همین اعتبار، این گفتمان نسبت به مسئله ی قومیت ها سلباً و ایجاباً راه کارهایی پیشنهاد می کند؛ نفی خشونت و پرهیز از رادیکالیزه شدن شکاف های اجتماعی، در سطح کلان جامعه، در واقع در جهت توسعه طلبی و دموکراسی خواهی معنا می یابد.
نگارنده به جهت تجربه ی زیسته ی خویش به عنوان عضو یکی از قومیت های بزرگ کشور، و زیستن در میان ایشان، از نزدیک شاهد برخی کج سلیقه گی ها و تحریف های رخداده در ساحت فرهنگ می باشد که اتفاقا میراث بر سیاست های ناصواب رژیم پیشین در لوای باستان گرایی مجعول می باشد. از طرفی نگارنده بختیار بوده است که از گنجینه ی سنت حکمی و معنوی ادب ایران زمین توشه ها برگیرد و اساسا در هوای آن تنفس کند و به واسطه ی فعالیت های آکادمیک، دغدغه های تئوریک و تحقیقات تجربی را با هم در آمیخته در مفصل بندی مسئله ی توسعه نیافتگی آن را به بوته ی آزمون بگذارد.
در اینجا نگارنده از پرداختن به جزئیات سیاست های مرکز گرا و مبحث توسعه نامتوازن معذور است، فلذا در این خصوص بسیاری از این تبعیض های ساختاری را مفروض می گیرد و با مخاطب منتقد همداستان است.
اما آنچه گفتمان وفاق را در صورت بندی مسئله ی قومیت توفق می بخشد، تاکید آن به حفظ وفاق میان قومیت ها در راستای فائق آمدن به توسعه نیافتگی تاریخی به عنوان درد مشترک همه ی اقوام ایرانی است، کوتاه سخن اینکه، قومیت ها بیرون از توسعه ی ایران در تمامیت آن، با وجود تهدیدات خارجی و به جهت پیچیدگی بسیاری از مولفه های سرزمینی، جمعیتی، اقتصادی و...از شانس بسیار کمتری برای غلبه به توسعه نیافتگی تاریخی برخوردارند اما قطع و یقین، باید در ابعاد گسترده ای زمینه ی حفظ و حراست از زبان های مادری در سرتاسر ایران عزیز برای فرزندان این آب و خاک فراهم گشته، ظرفیت انسان ایرانی با همه ی تفاوتها و تنوع هایش محترم شمرده شود.
📌 رسانهی خبری_ تحلیلی تحکیمِ ملت 👇
🆔 @tahkimmelat
Forwarded from بیژن عبدالکریمی
متن کامل مصاحبه روزنامه ایران با دکتر بیژن عبدالکریمی در باره ایده «انقلاب ملی در انقلاب اسلامی»
دکتر بیژن عبدالکریمی
استاد فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی
ضمن احترام به شخصیت علمی و تلاشهای نظری دکتر سید جواد طباطبایی، میکوشم در خصوص اظهارات ایشان پیرامون وقایع و ناآرامیهای اخیر و طرح ایده «انقلاب ملی در انقلاب اسلامی» نکاتی را طرحکنم:
1. به نظر میرسد که مواجهه دکتر طباطبایی با سنت تاریخی ما بیش از آنکه مواجههای فلسفی باشد، مواجههای ایدئولوژیک است. ایشان در واقع تجدد و عقل مدرن را مطلق میکنند و از چشمانداز خرد یونانی، تجدد و مدرنیته به جامعه و تاریخ ما مینگرند و هر آنچه که ما را به تجدد نزدیککند از عوامل رشد و بالندگی تاریخ ما و هرآنچه که ما را از تجدد دور کند، عامل انحطاط ما میدانند. در واقع دکتر طباطبایی، به منطق شرقشناسان تن دادهاند، و نگاهشان اروپامحور است و به همین دلیل، علیرغم احترامی که برای تلاشهای سترگ ایشان قائلم، لیکن باید اظهار کنم که ایشان نمیتوانند تاریخ ما را به درستی مفهومسازی کرده و به درستی به سرشت خرد ایرانی نزدیک شوند. در این راستا، ایشان تمام مؤلفههایی که قوامبخش هویت و خرد ایرانی است، اعم از تفسیر معنوی از جهان، عرفان و خرد دینی ایرانی، را عامل انحطاط تلقی میکنند. دکتر طباطبایی اصلاً نتوانستهاند به این حقیقت نزدیکشوند که ایران یکی از کانونهای معنوی جهان است. درواقع، اگر این خرد معنوی را از ایران حذفکنیم، چیزی از ایرانیت باقی نمیماند. به دلیلِ همین نادیدهگرفتن خرد و هویت خاص و معنوی ایرانی است که ایشان سرمایههای بزرگ فرهنگی و اجتماعیایی چون شریعتی یا فردید یا فهم اندیشمندانی چون هانری کربن از ایران به منزلۀ یک سنت عظیم تاریخی و نوعی انتولوژی را، به تبع پوپولیسم حاکم بر جامعه، مورد سختترین و تلخترین حملات قرار میدهند. به نظر من، بیتردید، کربن، شریعتی و فردید، علیرغم انتقادات بسیاری که احیاناً میتوان به آنها داشت، ایران را به عنوان یکی از بزرگترین کانونهای معنوی جهان درککرده، به خرد و امر ایرانی نزدیکترند.
متأسفانه نگاه تجددمآبانه، شرقشناسانه، و منطق اروپاسالارانۀ دکتر طباطبایی عزیز خود را در تحلیل مسائل اخیر نیز نشان داد. من میتوانم با آقای دکتر طباطبایی همسو و همدل باشم که جامعه جدیدی در ایران در حال شکلگیری است و ایران جدیدی متولد شدهاست. اما به گمانم ما با دومین شکاف تمدنی خودمان مواجه شدهایم بدین معنا که اگر با رویارویی با مدرنیته در صدر تاریخ مشروطه و قبل از آن وجدان اجتماعیـتاریخی ما شکاف برداشت و برج و باروهای قلعه ایمان سنتی برسر سوبژه مدرن نوظهور ایرانی ویران شد، امروز با ظهور جهان پسامدرن، ما با دومین شکاف تمدنیمان مواجه هستیم و همگام با نسلهای جدید دومین شکاف و گسست تاریخی و تمدنیمان از میراث، سنت، زیستجهان سنتی و هویت ملی و تاریخیمان تجربهمیشود. البته ما امروز فقط شاهد نوعی شکاف و گسست تاریخی نیستیم، بلکه نوعی خشم، کینه، نفرت و طغیان نسبت به هویت اجتماعیـتاریخی و میراث و مآثر ما ظهور یافته است. با انقلاب سال 1357، که قرار بود نوعی بازگشت به خویش صورت گیرد، متأسفانه به دلیل بسیاری عوامل داخلی همچون حاکمیت فرهنگ جهل و ظاهرپرستی مذهبی، انحصارگرایی دینی و تفسیر ایدئولوژیک از دین در قرائتهای رسمی از امر دینی، تجسم مادی بخشیدن به ارزشهای بزرگ باطنی و معنوی و عدم درک حقیقت خرد ایرانی و همسوییهای این عوامل بومی با عوامل جهانیای چون ظهور جهان پسامدرن، بسط سوبژکتیویسم متافیزیکی و دومین انقلاب صنعتی، یعنی تحولات در فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی و شکلگیری شبکههای جهانی شاهد بروز نوعی خودزنی و خشم و نفرت نسبت به هر آن چیزی هستیم که متعلق به خودمان است، خشم و نفرتی که به لحاظ اجتماعی و روانشناختی کاملاً قابل فهم است لیکن به لحاظ متافیزیکی و تاریخی بههیچوجه قابل تأیید نیست.
در همینجا، باید متذکر شوم که هیچ یک از جریانات فکری و اجتماعی ما، اعم از حوزههای علمیه، گفتمان انقلاب، حاکمیت سیاسی و نیز دانشگاهها، روشنفکران و اپوزیسیون ما از جمله خود دکتر طباطبایی و اندیشههای ایشان به هیچ وجه آمادگی مواجهه با بحرانهای ایران جدید را نداشته و نداریم. متأسفانه، اپوزیسیون ما و اکثر قریب به اتفاق روشنفکران از جمله آقای دکتر سیدجواد طباطباییِ بزرگ نیز، که همواره کوشیدهاند بر خلاف روشنفکران، مواجههای فلسفی با مسائل داشته، از رویکردهای سطحی و ایدئولوژیک فاصله گیرند، اسیر مواجههای احساسی و ایدئولوژیک با جامعه ایران شده، به تمامی به فراواقعیت (hyper-reality) در معنای بودریاری کلمه تن داده، تسلیم برساختهای رسانهای دستگاه امپراطوریهای دروغ وابسته به نظام سلطۀ جهانی شدند.
دکتر بیژن عبدالکریمی
استاد فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی
ضمن احترام به شخصیت علمی و تلاشهای نظری دکتر سید جواد طباطبایی، میکوشم در خصوص اظهارات ایشان پیرامون وقایع و ناآرامیهای اخیر و طرح ایده «انقلاب ملی در انقلاب اسلامی» نکاتی را طرحکنم:
1. به نظر میرسد که مواجهه دکتر طباطبایی با سنت تاریخی ما بیش از آنکه مواجههای فلسفی باشد، مواجههای ایدئولوژیک است. ایشان در واقع تجدد و عقل مدرن را مطلق میکنند و از چشمانداز خرد یونانی، تجدد و مدرنیته به جامعه و تاریخ ما مینگرند و هر آنچه که ما را به تجدد نزدیککند از عوامل رشد و بالندگی تاریخ ما و هرآنچه که ما را از تجدد دور کند، عامل انحطاط ما میدانند. در واقع دکتر طباطبایی، به منطق شرقشناسان تن دادهاند، و نگاهشان اروپامحور است و به همین دلیل، علیرغم احترامی که برای تلاشهای سترگ ایشان قائلم، لیکن باید اظهار کنم که ایشان نمیتوانند تاریخ ما را به درستی مفهومسازی کرده و به درستی به سرشت خرد ایرانی نزدیک شوند. در این راستا، ایشان تمام مؤلفههایی که قوامبخش هویت و خرد ایرانی است، اعم از تفسیر معنوی از جهان، عرفان و خرد دینی ایرانی، را عامل انحطاط تلقی میکنند. دکتر طباطبایی اصلاً نتوانستهاند به این حقیقت نزدیکشوند که ایران یکی از کانونهای معنوی جهان است. درواقع، اگر این خرد معنوی را از ایران حذفکنیم، چیزی از ایرانیت باقی نمیماند. به دلیلِ همین نادیدهگرفتن خرد و هویت خاص و معنوی ایرانی است که ایشان سرمایههای بزرگ فرهنگی و اجتماعیایی چون شریعتی یا فردید یا فهم اندیشمندانی چون هانری کربن از ایران به منزلۀ یک سنت عظیم تاریخی و نوعی انتولوژی را، به تبع پوپولیسم حاکم بر جامعه، مورد سختترین و تلخترین حملات قرار میدهند. به نظر من، بیتردید، کربن، شریعتی و فردید، علیرغم انتقادات بسیاری که احیاناً میتوان به آنها داشت، ایران را به عنوان یکی از بزرگترین کانونهای معنوی جهان درککرده، به خرد و امر ایرانی نزدیکترند.
متأسفانه نگاه تجددمآبانه، شرقشناسانه، و منطق اروپاسالارانۀ دکتر طباطبایی عزیز خود را در تحلیل مسائل اخیر نیز نشان داد. من میتوانم با آقای دکتر طباطبایی همسو و همدل باشم که جامعه جدیدی در ایران در حال شکلگیری است و ایران جدیدی متولد شدهاست. اما به گمانم ما با دومین شکاف تمدنی خودمان مواجه شدهایم بدین معنا که اگر با رویارویی با مدرنیته در صدر تاریخ مشروطه و قبل از آن وجدان اجتماعیـتاریخی ما شکاف برداشت و برج و باروهای قلعه ایمان سنتی برسر سوبژه مدرن نوظهور ایرانی ویران شد، امروز با ظهور جهان پسامدرن، ما با دومین شکاف تمدنیمان مواجه هستیم و همگام با نسلهای جدید دومین شکاف و گسست تاریخی و تمدنیمان از میراث، سنت، زیستجهان سنتی و هویت ملی و تاریخیمان تجربهمیشود. البته ما امروز فقط شاهد نوعی شکاف و گسست تاریخی نیستیم، بلکه نوعی خشم، کینه، نفرت و طغیان نسبت به هویت اجتماعیـتاریخی و میراث و مآثر ما ظهور یافته است. با انقلاب سال 1357، که قرار بود نوعی بازگشت به خویش صورت گیرد، متأسفانه به دلیل بسیاری عوامل داخلی همچون حاکمیت فرهنگ جهل و ظاهرپرستی مذهبی، انحصارگرایی دینی و تفسیر ایدئولوژیک از دین در قرائتهای رسمی از امر دینی، تجسم مادی بخشیدن به ارزشهای بزرگ باطنی و معنوی و عدم درک حقیقت خرد ایرانی و همسوییهای این عوامل بومی با عوامل جهانیای چون ظهور جهان پسامدرن، بسط سوبژکتیویسم متافیزیکی و دومین انقلاب صنعتی، یعنی تحولات در فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی و شکلگیری شبکههای جهانی شاهد بروز نوعی خودزنی و خشم و نفرت نسبت به هر آن چیزی هستیم که متعلق به خودمان است، خشم و نفرتی که به لحاظ اجتماعی و روانشناختی کاملاً قابل فهم است لیکن به لحاظ متافیزیکی و تاریخی بههیچوجه قابل تأیید نیست.
در همینجا، باید متذکر شوم که هیچ یک از جریانات فکری و اجتماعی ما، اعم از حوزههای علمیه، گفتمان انقلاب، حاکمیت سیاسی و نیز دانشگاهها، روشنفکران و اپوزیسیون ما از جمله خود دکتر طباطبایی و اندیشههای ایشان به هیچ وجه آمادگی مواجهه با بحرانهای ایران جدید را نداشته و نداریم. متأسفانه، اپوزیسیون ما و اکثر قریب به اتفاق روشنفکران از جمله آقای دکتر سیدجواد طباطباییِ بزرگ نیز، که همواره کوشیدهاند بر خلاف روشنفکران، مواجههای فلسفی با مسائل داشته، از رویکردهای سطحی و ایدئولوژیک فاصله گیرند، اسیر مواجههای احساسی و ایدئولوژیک با جامعه ایران شده، به تمامی به فراواقعیت (hyper-reality) در معنای بودریاری کلمه تن داده، تسلیم برساختهای رسانهای دستگاه امپراطوریهای دروغ وابسته به نظام سلطۀ جهانی شدند.
Forwarded from بیژن عبدالکریمی
دکتر طباطبایی عزیز، دراین چند دهه فعالیتهای علمی و نظریشان، همچون بسیاری از روشنفکران و نیروهای اپوزیسیون ما، هیچگاه چشمانشان به واقعیت نیهیلیسم دوران جدید گشودهنشد و بالطبع در حوادث اخیر نیز نتوانستند بسط نهیلیسم را در سطح جهانی و ملی ببینند.
آیا من خواهان دفاع و توجیه وضعیت موجود کشور هستم؟ بههیچوجه! بههیچوجه! بههیچوجه!
به اعتقاد من، ما اسیر دو گونه نیهیلیسم هستیم: نیهیلیسم تئولوژیک که زمینهساز بسط و طغیان نیهیلیسم مدرن شدهاست و شریعتی چه زیبا دریافت که همواره «استحمار کهنه زمینهساز رشد و گسترش استحمار نو شدهاست». لذا جامعه امروز ما اسیر یک دوقطبی و درگیر نزاع میان دو گونه نیهیلیسم سنتی و مدرن است و هیچیک از این دو قطب نمیتواند رهگشای بنبستهای کنونی جامعه ما و پاسخگوی بحرانهایی باشد که ایرانِجدید با آنها مواجهخواهدبود.
دکتر سیدجواد طباطبایی تحت تأثیر فضاهای رسانهای، شرایط ایران را شرایط انقلابی دیدند، غافل از اینکه اولاً، پدیدار انقلاب، پدیداری قرن هجدهمی، نوزدهمی و تا سه ربع اول قرن بیستمی بود و در روزگار ما و در قرن بیستویکم، پدیدار انقلاب از قاموس فرهنگ بشری پاک شدهاست. انقلاب پدیدهای متعلق به دوران مدرنیته متقدم است و ما امروز در دوران مدرنیته متأخر (جهان پساصنعتی و پسامدرن) بسر میبریم و متأسفانه اکثر روشنفکران، اپوزیسیون و کنشگران سیاسی و اجتماعی ما، هنوز در فضای دوران مدرنیتۀ متقدم نفس میکشند، بیخبر از آنکه احکام و قواعد بازی تغییراتی اساسی یافته است. در روزگار ما، به خصوص با قدرت فوقالعاده یافتن ارتشهای جهان به واسطۀ تکنولوژیهای جدید و نیز به دلیل بسط فردگرایی و اتمیزه شدن انسانها و فروپاشی نظامهای ارزشی و ایدئولوژیک، پدیدار انقلاب اساساً و علی الاصول امکانپذیر نیست.
حتی اگر با این مقدمه نیز موافق نباشیم و پدیدار انقلاب را امکانپذیر بدانیم شرایط کنونی ایران، شرایط انقلابی نیست و آنچه که در فضای مجازی و شبکههایی همچون ایران اینترنشنال، بی بی سی، من و تو و امثالهم به نمایش گذاشتهشد و متأسفانه، دکتر طباطبایی بزرگ نیز اسیر این فضا شدند، صرفاً برساختی رسانهای بود. نمیخواهم بگویم که اعتراضات ریشههای داخلی نداشت یا ما مسائل و بحرانهای داخلی و لذا اعتراضات و مطالبات داخلی نداریم یا نمیخواهم اعتراضات را همچون حاکمیت سیاسی به منزلۀ اغتشاشات جلوه دهم، اما اینکه شرایط کنونی کشور را شرایطی انقلاب بدانیم، اشتباه بزرگی است.
نکتۀ انتقادی دیگرم، به استادم، دکتر طباطبایی گرانمایه، در مقام اندیشمندی که همواره به امر ملی و اندیشه ایرانشهری اندیشیده و میاندیشند، این است: آیا ایشان هرگز به بحران و مصیبتهای حاصل از خلأ قدرت اندیشیدهاند؟ آیا ایشان برای حاکمیت سیاسی کنونی آلترناتیوی قابل اعتماد و واقعی می-شناسند که کشور را از بحران خلأ قدرت به سلامت برهاند؟ آیا ایشان نیز همچون برخی از عوام به مجاهدین خلق امید بستهاند یا خواهان دادن وکالت به شاهزاده رضاپهلوی هستند؟! آیا در حال حاضر جز گفتمان انقلاب و نیروهای وابسته به آن قدرت دیگری در کشور وجود دارد که بتواند از امر ملی دفاعکند؟ هر چند این سخن به معنای تائید تمام مواضع گفتمان انقلاب در همه عرصهها به خصوص در عرصه داخلی نیست. من بارها فریاد زدهام که گفتمان انقلاب در سطح بینالمللی یک شاهکار خلقکرد اما در سطح داخلی به دلیل عدم درک سوبژه مدرن و مواجهۀ درست با آن فاجعه آفرید.
آیا من خواهان دفاع و توجیه وضعیت موجود کشور هستم؟ بههیچوجه! بههیچوجه! بههیچوجه!
به اعتقاد من، ما اسیر دو گونه نیهیلیسم هستیم: نیهیلیسم تئولوژیک که زمینهساز بسط و طغیان نیهیلیسم مدرن شدهاست و شریعتی چه زیبا دریافت که همواره «استحمار کهنه زمینهساز رشد و گسترش استحمار نو شدهاست». لذا جامعه امروز ما اسیر یک دوقطبی و درگیر نزاع میان دو گونه نیهیلیسم سنتی و مدرن است و هیچیک از این دو قطب نمیتواند رهگشای بنبستهای کنونی جامعه ما و پاسخگوی بحرانهایی باشد که ایرانِجدید با آنها مواجهخواهدبود.
دکتر سیدجواد طباطبایی تحت تأثیر فضاهای رسانهای، شرایط ایران را شرایط انقلابی دیدند، غافل از اینکه اولاً، پدیدار انقلاب، پدیداری قرن هجدهمی، نوزدهمی و تا سه ربع اول قرن بیستمی بود و در روزگار ما و در قرن بیستویکم، پدیدار انقلاب از قاموس فرهنگ بشری پاک شدهاست. انقلاب پدیدهای متعلق به دوران مدرنیته متقدم است و ما امروز در دوران مدرنیته متأخر (جهان پساصنعتی و پسامدرن) بسر میبریم و متأسفانه اکثر روشنفکران، اپوزیسیون و کنشگران سیاسی و اجتماعی ما، هنوز در فضای دوران مدرنیتۀ متقدم نفس میکشند، بیخبر از آنکه احکام و قواعد بازی تغییراتی اساسی یافته است. در روزگار ما، به خصوص با قدرت فوقالعاده یافتن ارتشهای جهان به واسطۀ تکنولوژیهای جدید و نیز به دلیل بسط فردگرایی و اتمیزه شدن انسانها و فروپاشی نظامهای ارزشی و ایدئولوژیک، پدیدار انقلاب اساساً و علی الاصول امکانپذیر نیست.
حتی اگر با این مقدمه نیز موافق نباشیم و پدیدار انقلاب را امکانپذیر بدانیم شرایط کنونی ایران، شرایط انقلابی نیست و آنچه که در فضای مجازی و شبکههایی همچون ایران اینترنشنال، بی بی سی، من و تو و امثالهم به نمایش گذاشتهشد و متأسفانه، دکتر طباطبایی بزرگ نیز اسیر این فضا شدند، صرفاً برساختی رسانهای بود. نمیخواهم بگویم که اعتراضات ریشههای داخلی نداشت یا ما مسائل و بحرانهای داخلی و لذا اعتراضات و مطالبات داخلی نداریم یا نمیخواهم اعتراضات را همچون حاکمیت سیاسی به منزلۀ اغتشاشات جلوه دهم، اما اینکه شرایط کنونی کشور را شرایطی انقلاب بدانیم، اشتباه بزرگی است.
نکتۀ انتقادی دیگرم، به استادم، دکتر طباطبایی گرانمایه، در مقام اندیشمندی که همواره به امر ملی و اندیشه ایرانشهری اندیشیده و میاندیشند، این است: آیا ایشان هرگز به بحران و مصیبتهای حاصل از خلأ قدرت اندیشیدهاند؟ آیا ایشان برای حاکمیت سیاسی کنونی آلترناتیوی قابل اعتماد و واقعی می-شناسند که کشور را از بحران خلأ قدرت به سلامت برهاند؟ آیا ایشان نیز همچون برخی از عوام به مجاهدین خلق امید بستهاند یا خواهان دادن وکالت به شاهزاده رضاپهلوی هستند؟! آیا در حال حاضر جز گفتمان انقلاب و نیروهای وابسته به آن قدرت دیگری در کشور وجود دارد که بتواند از امر ملی دفاعکند؟ هر چند این سخن به معنای تائید تمام مواضع گفتمان انقلاب در همه عرصهها به خصوص در عرصه داخلی نیست. من بارها فریاد زدهام که گفتمان انقلاب در سطح بینالمللی یک شاهکار خلقکرد اما در سطح داخلی به دلیل عدم درک سوبژه مدرن و مواجهۀ درست با آن فاجعه آفرید.
Forwarded from بیژن عبدالکریمی
در همینجا، به همۀ دوستداران و حامیان گفتمان انقلاب صراحتاً و بیپیرایه میگویم ما با خطرات بسیار زیادی مواجه هستیم و امنیت ملی ما در خطر است و چنانچه آنان نخواهند به انتقادات دردمندانه و مشفقانۀ نیروهای ملی گوش فرا دهند، بیتردید ما با یک فاجعه بزرگ ملی، یعنی شکست در برابر غرب و تن دادن به همه نتایج و پیامدهای ظالمانۀ آن مواجه خواهیمبود. اما از این سو نیز، درخواست من از همه نیروهای اپوزیسیون، روشنفکران و حتی بزرگمردی چون دکتر طباطبایی این است که به پیچیدگی شرایط تاریخی توجه داشتهباشند و مسائل کشور را تقلیلگرایانه ساده نکنند و تصور نکنند که اگر کشور ما به سوی قدرتهای بزرگ جهانی دست دوستی درازکند آنها نیز به گرمی دستان ما را خواهند فشرد و آزادی و توسعه و رفاه را برای ملت ما به ارمغان خواهند آورد. آقای دکتر طباطبایی بیش از بسیاری از دیگر روشنفکران، با تاریخ سه قرن اخیر ایران آشنا هستند و به خوبی میدانند که قدرتهای بزرگ جهانی با مردم ما چه کردهاند و چگونه همواره سرنوشت مردم و منافع ملی ما را قربانی مطامع نامشروع خود کرده، با همین امپراطوری رسانههایشان همواره و همچون تجربیات گذشته، در جهت منافع خودشان و به هزینۀ قربانی کردن منافع ملی ما، به حرکت اجتماعی و تاریخی مردم ما جهت بخشیدهاند؛ و مردم ما نیز چه سهل و ساده همواره به دلیل سیطره فضای احساسی و عاطفی، چه در گذشته و چه در زمان حال، اسیر فضاسازیهای رسانهای شدهاند. لذا،از ایشان و همۀ روشنفکران اصیل ایران انتظار دارم که در زمین سلطهگران جهانی و نابودکنندگان زندگی نسلهای متعدد مردممان بازینکنند.
جوانان معترض ما بیش از اینکه وجه ایجابی داشتهباشند، وجه سلبی دارند، این وجه سلبیت و نفی وضع موجود، که از ویژگیهای جهانی روزگار ما است، نشان دهندۀ وجود دردها، رنجها و بحرانهای بزرگی است که در جامعه وجوددارد، لذا، به اعتبار اعتراض به این دردها و نابسامانیها من در کنار جوانان و با آنها همدل هستم و من هم همچون آنان نسبت به جامعه خودم فریاد اعتراض دارم اما در خصوص اینکه «راه ایجابی چیست؟» فکر میکنم که باید قدری صبورانهتر، منطقیتر و رهگشاتر عملکنیم. ما با یک معادلۀ چند مجهوله مواجهیم و گلهمندی من از روشنفکران و جوانان و از جمله از نازنینانی همچون دکتر طباطبایی این است که درک کنند که هیچگونه آلترناتیو ساختاریای برای وضعیت موجود وجود ندارد و انقلاب سیاسی برای این جامعه سم است. ما نیازمند انقلابی ساختاری هستیم اما تحقق این انقلاب ساختاری به هیچ وجه از رهگذر انقلاب سیاسی محقق نمیشود. امروز «تغییر» به «خواستی ملی» تبدیل شده است و برداشتن گام دوم انقلاب در مسیر تحقق این خواست ملی امکانپذیر است و چنانچه گفتمان انقلاب بخواهد در برابر این خواست مقاومت کند، تمام ارزشهای بزرگی را که تاکنون خلق کرده است، از دست خواهد داد و زمینههای بیشتر درغلتیدن بخشی از جامعه به سوی زمین بازی غرب را فراهم خواهد آورد. بیتردید نیروهای ملیایی چون دکتر سیدجواد طباطبایی، در قیاس با قدرتهای بیرحم و جنایتکار جهانی و منطقهای، نسبت به کشور، انقلاب و منافع ملی ما بسیار دلسوزتر و همسوتر هستند. آرزومندم با تشکیل جبهۀ واحدی از همۀ نیروهای صادق و اصیل گفتمان انقلاب و نیروهای ملی بتوانیم از این کشور عزیز و منافع ملی آن در این برهۀ خطرناک دفاع کرده، از تگناهای تاریخی آن به سلامت و با هزینههایی کمتر عبور کنیم.
بهمن ماه 1401
جوانان معترض ما بیش از اینکه وجه ایجابی داشتهباشند، وجه سلبی دارند، این وجه سلبیت و نفی وضع موجود، که از ویژگیهای جهانی روزگار ما است، نشان دهندۀ وجود دردها، رنجها و بحرانهای بزرگی است که در جامعه وجوددارد، لذا، به اعتبار اعتراض به این دردها و نابسامانیها من در کنار جوانان و با آنها همدل هستم و من هم همچون آنان نسبت به جامعه خودم فریاد اعتراض دارم اما در خصوص اینکه «راه ایجابی چیست؟» فکر میکنم که باید قدری صبورانهتر، منطقیتر و رهگشاتر عملکنیم. ما با یک معادلۀ چند مجهوله مواجهیم و گلهمندی من از روشنفکران و جوانان و از جمله از نازنینانی همچون دکتر طباطبایی این است که درک کنند که هیچگونه آلترناتیو ساختاریای برای وضعیت موجود وجود ندارد و انقلاب سیاسی برای این جامعه سم است. ما نیازمند انقلابی ساختاری هستیم اما تحقق این انقلاب ساختاری به هیچ وجه از رهگذر انقلاب سیاسی محقق نمیشود. امروز «تغییر» به «خواستی ملی» تبدیل شده است و برداشتن گام دوم انقلاب در مسیر تحقق این خواست ملی امکانپذیر است و چنانچه گفتمان انقلاب بخواهد در برابر این خواست مقاومت کند، تمام ارزشهای بزرگی را که تاکنون خلق کرده است، از دست خواهد داد و زمینههای بیشتر درغلتیدن بخشی از جامعه به سوی زمین بازی غرب را فراهم خواهد آورد. بیتردید نیروهای ملیایی چون دکتر سیدجواد طباطبایی، در قیاس با قدرتهای بیرحم و جنایتکار جهانی و منطقهای، نسبت به کشور، انقلاب و منافع ملی ما بسیار دلسوزتر و همسوتر هستند. آرزومندم با تشکیل جبهۀ واحدی از همۀ نیروهای صادق و اصیل گفتمان انقلاب و نیروهای ملی بتوانیم از این کشور عزیز و منافع ملی آن در این برهۀ خطرناک دفاع کرده، از تگناهای تاریخی آن به سلامت و با هزینههایی کمتر عبور کنیم.
بهمن ماه 1401
Forwarded from صدای فرهیختگان
🎙 صوت کامل مناظره رضا منصوری و ابراهیم سوزنچی با موضوع «سیاستگذاری حوزۀ علم»
🔻سیستم مالی پژوهش کشور نیازمند تغییر است
متن کامل مناظره
@SedayeFarhikhtegan
🔻سیستم مالی پژوهش کشور نیازمند تغییر است
متن کامل مناظره
@SedayeFarhikhtegan
Telegram
attach 📎
✅️مصاحبه ی دکتر عبدالکریمی در خصوص آرای اخیر دکتر طباطبایي!
بخشی از این مصاحبه را اینجا تقدیم مخاطبان می کنم:
درخواست من از ...بزرگمردی چون دکتر طباطبایی این است که به پیچیدگی شرایط تاریخی توجه داشتهباشند و مسائل کشور را تقلیلگرایانه ساده نکنند و تصور نکنند که اگر کشور ما به سوی قدرتهای بزرگ جهانی دست دوستی درازکند آنها نیز به گرمی دستان ما را خواهند فشرد و آزادی و توسعه و رفاه را برای ملت ما به ارمغان خواهند آورد. آقای دکتر طباطبایی بیش از بسیاری از دیگر روشنفکران، با تاریخ سه قرن اخیر ایران آشنا هستند و به خوبی میدانند که قدرتهای بزرگ جهانی با مردم ما چه کردهاند و چگونه همواره سرنوشت مردم و منافع ملی ما را قربانی مطامع نامشروع خود کرده، با همین امپراطوری رسانههایشان همواره و همچون تجربیات گذشته، در جهت منافع خودشان و به هزینۀ قربانی کردن منافع ملی ما، به حرکت اجتماعی و تاریخی مردم ما جهت بخشیدهاند؛ و مردم ما نیز چه سهل و ساده همواره به دلیل سیطره فضای احساسی و عاطفی، چه در گذشته و چه در زمان حال، اسیر فضاسازیهای رسانهای شدهاند. لذا،از ایشان و همۀ روشنفکران اصیل ایران انتظار دارم که در زمین سلطهگران جهانی و نابودکنندگان زندگی نسلهای متعدد مردممان بازینکنند...
ما با یک معادلۀ چند مجهوله مواجهیم و گلهمندی من از روشنفکران و جوانان و از جمله از نازنینانی همچون دکتر طباطبایی این است که درک کنند که هیچگونه آلترناتیو ساختاریای برای وضعیت موجود وجود ندارد و انقلاب سیاسی برای این جامعه سم است. ما نیازمند انقلابی ساختاری هستیم اما تحقق این انقلاب ساختاری به هیچ وجه از رهگذر انقلاب سیاسی محقق نمیشود. امروز «تغییر» به «خواستی ملی» تبدیل شده است و برداشتن گام دوم انقلاب در مسیر تحقق این خواست ملی امکانپذیر است و چنانچه گفتمان انقلاب بخواهد در برابر این خواست مقاومت کند، تمام ارزشهای بزرگی را که تاکنون خلق کرده است، از دست خواهد داد و زمینههای بیشتر درغلتیدن بخشی از جامعه به سوی زمین بازی غرب را فراهم خواهد آورد. بیتردید نیروهای ملیایی چون دکتر سیدجواد طباطبایی، در قیاس با قدرتهای بیرحم و جنایتکار جهانی و منطقهای، نسبت به کشور، انقلاب و منافع ملی ما بسیار دلسوزتر و همسوتر هستند. آرزومندم با تشکیل جبهۀ واحدی از همۀ نیروهای صادق و اصیل گفتمان انقلاب و نیروهای ملی بتوانیم از این کشور عزیز و منافع ملی آن در این برهۀ خطرناک دفاع کرده، از تگناهای تاریخی آن به سلامت و با هزینههایی کمتر عبور کنیم.
🔸️ادامه در کانال رویکردهای جامعهشناختی.
https://www.instagram.com/p/Co4FCjaPMAc/?igshid=MDJmNzVkMjY=
بخشی از این مصاحبه را اینجا تقدیم مخاطبان می کنم:
درخواست من از ...بزرگمردی چون دکتر طباطبایی این است که به پیچیدگی شرایط تاریخی توجه داشتهباشند و مسائل کشور را تقلیلگرایانه ساده نکنند و تصور نکنند که اگر کشور ما به سوی قدرتهای بزرگ جهانی دست دوستی درازکند آنها نیز به گرمی دستان ما را خواهند فشرد و آزادی و توسعه و رفاه را برای ملت ما به ارمغان خواهند آورد. آقای دکتر طباطبایی بیش از بسیاری از دیگر روشنفکران، با تاریخ سه قرن اخیر ایران آشنا هستند و به خوبی میدانند که قدرتهای بزرگ جهانی با مردم ما چه کردهاند و چگونه همواره سرنوشت مردم و منافع ملی ما را قربانی مطامع نامشروع خود کرده، با همین امپراطوری رسانههایشان همواره و همچون تجربیات گذشته، در جهت منافع خودشان و به هزینۀ قربانی کردن منافع ملی ما، به حرکت اجتماعی و تاریخی مردم ما جهت بخشیدهاند؛ و مردم ما نیز چه سهل و ساده همواره به دلیل سیطره فضای احساسی و عاطفی، چه در گذشته و چه در زمان حال، اسیر فضاسازیهای رسانهای شدهاند. لذا،از ایشان و همۀ روشنفکران اصیل ایران انتظار دارم که در زمین سلطهگران جهانی و نابودکنندگان زندگی نسلهای متعدد مردممان بازینکنند...
ما با یک معادلۀ چند مجهوله مواجهیم و گلهمندی من از روشنفکران و جوانان و از جمله از نازنینانی همچون دکتر طباطبایی این است که درک کنند که هیچگونه آلترناتیو ساختاریای برای وضعیت موجود وجود ندارد و انقلاب سیاسی برای این جامعه سم است. ما نیازمند انقلابی ساختاری هستیم اما تحقق این انقلاب ساختاری به هیچ وجه از رهگذر انقلاب سیاسی محقق نمیشود. امروز «تغییر» به «خواستی ملی» تبدیل شده است و برداشتن گام دوم انقلاب در مسیر تحقق این خواست ملی امکانپذیر است و چنانچه گفتمان انقلاب بخواهد در برابر این خواست مقاومت کند، تمام ارزشهای بزرگی را که تاکنون خلق کرده است، از دست خواهد داد و زمینههای بیشتر درغلتیدن بخشی از جامعه به سوی زمین بازی غرب را فراهم خواهد آورد. بیتردید نیروهای ملیایی چون دکتر سیدجواد طباطبایی، در قیاس با قدرتهای بیرحم و جنایتکار جهانی و منطقهای، نسبت به کشور، انقلاب و منافع ملی ما بسیار دلسوزتر و همسوتر هستند. آرزومندم با تشکیل جبهۀ واحدی از همۀ نیروهای صادق و اصیل گفتمان انقلاب و نیروهای ملی بتوانیم از این کشور عزیز و منافع ملی آن در این برهۀ خطرناک دفاع کرده، از تگناهای تاریخی آن به سلامت و با هزینههایی کمتر عبور کنیم.
🔸️ادامه در کانال رویکردهای جامعهشناختی.
https://www.instagram.com/p/Co4FCjaPMAc/?igshid=MDJmNzVkMjY=
Instagram
2 Likes, 0 Comments - Mohammad Hassan Alaei (@dr.alaei.sociology) on Instagram: "✅️مصاحبه ی دکتر عبدالکریمی در خصوص آرای اخیر دکتر طباطبایي!
بخشی از این مصاحبه را اینجا تقدیم مخاطبان می کنم:
درخواست من از ...بزرگمردی چون دکتر طباطبایی این است که به پیچیدگی…
بخشی از این مصاحبه را اینجا تقدیم مخاطبان می کنم:
درخواست من از ...بزرگمردی چون دکتر طباطبایی این است که به پیچیدگی…
Forwarded from سخنرانیها
🔊فایل صوتی
سخنرانی #رضا_داوری_اردکانی
عنوان: همایش روز جهانی فلسفه
📅 27آبان ماه1400
.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
سخنرانی #رضا_داوری_اردکانی
عنوان: همایش روز جهانی فلسفه
📅 27آبان ماه1400
.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Telegram
attach 📎
Forwarded from آکادمی لوگوس
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خلاصهٔ گفتگو با دکتر میثم سفیدخوش
دربارهٔ خوانش متن ایدهٔ دانشگاه هومبولت تحت عنوان
«دربارهٔ سازمان درونی و بیرونی نهادهای دانشیِ عالی در برلین»
آغاز از سهشنبه ۲ اسفندماه
برای ثبت نام و اطلاعات بیشتر:
🟡@philocademy_admin
دربارهٔ خوانش متن ایدهٔ دانشگاه هومبولت تحت عنوان
«دربارهٔ سازمان درونی و بیرونی نهادهای دانشیِ عالی در برلین»
آغاز از سهشنبه ۲ اسفندماه
برای ثبت نام و اطلاعات بیشتر:
🟡@philocademy_admin
Forwarded from کانال فلسفی تیرداد
#پست_موقت
دعوت به همکاری:
نشر نقد فرهنگ در نظر دارد به منظور تکمیل گروه ویراستاری خود، از ویراستاران باتجربه دعوت به همکاری نماید.
لطفا رزومه خود را به تلگرام نقد فرهنگ با شماره ۰۹۲۱۶۰۲۳۹۰۱، یا ایمیل naghdefarhang@gmail.com ارسال فرمایید.
https://t.me/naqdefarhangpub/459
دعوت به همکاری:
نشر نقد فرهنگ در نظر دارد به منظور تکمیل گروه ویراستاری خود، از ویراستاران باتجربه دعوت به همکاری نماید.
لطفا رزومه خود را به تلگرام نقد فرهنگ با شماره ۰۹۲۱۶۰۲۳۹۰۱، یا ایمیل naghdefarhang@gmail.com ارسال فرمایید.
https://t.me/naqdefarhangpub/459
Telegram
انتشارات نقد فرهنگ
دعوت به همکاری:
نشر نقد فرهنگ در نظر دارد به منظور تکمیل گروه ویراستاری خود، از ویراستاران باتجربه دعوت به همکاری نماید.
لطفا رزومه خود را به تلگرام نقد فرهنگ با شماره ۰۹۲۱۶۰۲۳۹۰۱، یا ایمیل naghdefarhang@gmail.com ارسال فرمایید.
نشر نقد فرهنگ در نظر دارد به منظور تکمیل گروه ویراستاری خود، از ویراستاران باتجربه دعوت به همکاری نماید.
لطفا رزومه خود را به تلگرام نقد فرهنگ با شماره ۰۹۲۱۶۰۲۳۹۰۱، یا ایمیل naghdefarhang@gmail.com ارسال فرمایید.