تصمیمات زیگزاگی و تعمیق شکاف ها!
مصاحبه بیژن عبدالکریمی با مهدی بیک اوغلی، منتشرشده در روزنامه اعتماد، یکشنبه 9 اردیبهشت ماه 1403
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/216179/%D8%AA%D8%B5%D9%85%D9%8A%D9%85%D8%A7%D8%AA-%D8%B2%D9%8A%DA%AF%D8%B2%D8%A7%DA%AF%D9%8A
مصاحبه بیژن عبدالکریمی با مهدی بیک اوغلی، منتشرشده در روزنامه اعتماد، یکشنبه 9 اردیبهشت ماه 1403
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/216179/%D8%AA%D8%B5%D9%85%D9%8A%D9%85%D8%A7%D8%AA-%D8%B2%D9%8A%DA%AF%D8%B2%D8%A7%DA%AF%D9%8A
روزنامه اعتماد
تصميمات زيگزاگي
مهدي بيك اوغلي
تاملی کوتاه در فیلم" وقتی نیچه گریست"!
دکتر محمدحسن علایی
جامعهشناس
چندی پیش برای دومین بار به اتفاق یک دوست به تماشای این فیلم نشستم با احتساب کتابی که به همین نام از اروین.یالوم خوانده ام می شود سومین مواجهه من با این داستان جذاب...
معشوقه ی گریخته ی نیچه به جهت نگرانی از احوال نامساعد وی، به طور غیر مستقیم تلاش می کند یک روانپزشک حاذق را به مداوای وی تشویق کند بدون اینکه نیچه پی به این وساطت ببرد...
سرتاسر فیلم When Nietzsche Wept 2007
اشاراتی به آموزه های نیچه ای می شود از آموزه ی "آری گویی به زندگی" تا "بازگشت جاودان"...
وقتی نیچه گریست فیلمی است به کارگردانی پینچس پری که در سال ۲۰۰۷ با اقتباس از رمانِ وقتی نیچه گریست نوشتهٔ اروین یالوم ساخته شده است
https://www.instagram.com/p/C6S7Y5AuKQf/?igsh=bmRmcDB4dm1tM2dx
دکتر محمدحسن علایی
جامعهشناس
چندی پیش برای دومین بار به اتفاق یک دوست به تماشای این فیلم نشستم با احتساب کتابی که به همین نام از اروین.یالوم خوانده ام می شود سومین مواجهه من با این داستان جذاب...
معشوقه ی گریخته ی نیچه به جهت نگرانی از احوال نامساعد وی، به طور غیر مستقیم تلاش می کند یک روانپزشک حاذق را به مداوای وی تشویق کند بدون اینکه نیچه پی به این وساطت ببرد...
سرتاسر فیلم When Nietzsche Wept 2007
اشاراتی به آموزه های نیچه ای می شود از آموزه ی "آری گویی به زندگی" تا "بازگشت جاودان"...
وقتی نیچه گریست فیلمی است به کارگردانی پینچس پری که در سال ۲۰۰۷ با اقتباس از رمانِ وقتی نیچه گریست نوشتهٔ اروین یالوم ساخته شده است
https://www.instagram.com/p/C6S7Y5AuKQf/?igsh=bmRmcDB4dm1tM2dx
♦️ایدئولوژی تجلیل؛ علوم انسانی صلواتی!
(به بهانه بزرگداشت روز معلم)
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
حقوق معلمی در کشور ما بسیار نزار و نحیف است؛ با این حال نگارنده به عنوان یک معلم علوم انسانی خواندهی علاقمند و پرکار در سالی که گذشت به انبوهی از اعمال صلواتی پرداخته است که برخی از آن ها اشاره می کنم؛ توجه کنید که هم در بحث "خودمردمنگاری" و هم در بحث "تخیل جامعهشناختی" نسبت وثیقی بین امر شخصی و اجتماعی وجود دارد و نگارنده از این یادداشت کوچکترین نفع شخصی را مطالبه ندارد چرا که معلمی انتخاب آگاهانه ی خودم بوده است و با همه ی دشواری های سبک زندگی معنوی و فرهنگی در روزگار سیطره ی مادیات و سرمایه سالاری هنوز هم پشیمان نیستم به قول شاعر "خونبهای خود خورم رزق حلال"؛ و اما بخشی از اهم فعالیت های سال گذشته که در ازای آن ریالی دریافت نکرده ام:
-تدریس در دانشگاه به عنوان استاد مدعو
-تدریس در دوره توانمندسازی فرهنگیان
-برگزاری درسگفتارها و وبینارهای آموزشی
-ارائه مقاله در همایش پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
-ارائه مقاله در همایش پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی
-مقاله پذیرش شده در مجله جامعه پژوهی فرهنگی
-داوری بیش از ۱۵ مقاله برای مجله جامعه پژوهی فرهنگی
-چندین و چند یادداشت روزانه در طول سال برای روزنامه همدلی
-چاپ کتاب تألیفی "تفکر معنوی" با هزینه ی شخصی
و
مدیریت آکادمی علوم انسانی وفاق در فضای مجازی ...
اینکه در کشور ما مرتب از مقام معلم صحبت می شود و در گفتمان رسمی از معلمی نه به عنوان "شغل" که به عنوان "عشق" یاد می شود و همپایه ی کار انبیا تلقی می شود ای بسا حکایت از فقداني دارد که بایستی با این تجلیل ها جبران شود. قصد تقلیل فرهنگ به روبنای روابط اقتصادی را ندارم ولی می توان به زبان روان کاوی از نوعی ایدئولوژی تجلیل سخن گفت که قرار است سویه های مازاد امر واقع را زیر فرش ایدئولوژی بزند و دشواری معاش معلمی و زی طلبگی را پنهان کند.
و در آخر! حقيقتا باورم این است که اگر توانسته باشم به اندازه ی دانه ی خردلی حس تعلق به وطن و خودآگاهی ملی را در دل دانش آموزان و دانشجویانم برانگیزانم به خویش خواهم بالید ... در پایان به عنوان یک معلم مشفق و دلسوز آرزومندم که نقش امر خطیر آموزش در ساختن آینده ی کشور نه در شعار که در تصمیم سازی های حیاتی کشور به واقع کلام فهم شود.
(به بهانه بزرگداشت روز معلم)
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
حقوق معلمی در کشور ما بسیار نزار و نحیف است؛ با این حال نگارنده به عنوان یک معلم علوم انسانی خواندهی علاقمند و پرکار در سالی که گذشت به انبوهی از اعمال صلواتی پرداخته است که برخی از آن ها اشاره می کنم؛ توجه کنید که هم در بحث "خودمردمنگاری" و هم در بحث "تخیل جامعهشناختی" نسبت وثیقی بین امر شخصی و اجتماعی وجود دارد و نگارنده از این یادداشت کوچکترین نفع شخصی را مطالبه ندارد چرا که معلمی انتخاب آگاهانه ی خودم بوده است و با همه ی دشواری های سبک زندگی معنوی و فرهنگی در روزگار سیطره ی مادیات و سرمایه سالاری هنوز هم پشیمان نیستم به قول شاعر "خونبهای خود خورم رزق حلال"؛ و اما بخشی از اهم فعالیت های سال گذشته که در ازای آن ریالی دریافت نکرده ام:
-تدریس در دانشگاه به عنوان استاد مدعو
-تدریس در دوره توانمندسازی فرهنگیان
-برگزاری درسگفتارها و وبینارهای آموزشی
-ارائه مقاله در همایش پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
-ارائه مقاله در همایش پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی
-مقاله پذیرش شده در مجله جامعه پژوهی فرهنگی
-داوری بیش از ۱۵ مقاله برای مجله جامعه پژوهی فرهنگی
-چندین و چند یادداشت روزانه در طول سال برای روزنامه همدلی
-چاپ کتاب تألیفی "تفکر معنوی" با هزینه ی شخصی
و
مدیریت آکادمی علوم انسانی وفاق در فضای مجازی ...
اینکه در کشور ما مرتب از مقام معلم صحبت می شود و در گفتمان رسمی از معلمی نه به عنوان "شغل" که به عنوان "عشق" یاد می شود و همپایه ی کار انبیا تلقی می شود ای بسا حکایت از فقداني دارد که بایستی با این تجلیل ها جبران شود. قصد تقلیل فرهنگ به روبنای روابط اقتصادی را ندارم ولی می توان به زبان روان کاوی از نوعی ایدئولوژی تجلیل سخن گفت که قرار است سویه های مازاد امر واقع را زیر فرش ایدئولوژی بزند و دشواری معاش معلمی و زی طلبگی را پنهان کند.
و در آخر! حقيقتا باورم این است که اگر توانسته باشم به اندازه ی دانه ی خردلی حس تعلق به وطن و خودآگاهی ملی را در دل دانش آموزان و دانشجویانم برانگیزانم به خویش خواهم بالید ... در پایان به عنوان یک معلم مشفق و دلسوز آرزومندم که نقش امر خطیر آموزش در ساختن آینده ی کشور نه در شعار که در تصمیم سازی های حیاتی کشور به واقع کلام فهم شود.
♦️معرفی سه فیلم با ارجاع به آموزههای نیچهای!
✍دکترمحمدحسن علایی
(جامعه شناس)
🔸️روزنامه همدلی
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
https://hamdelidaily.ir/index.php?newsletternumber=2408&page=8
✍دکترمحمدحسن علایی
(جامعه شناس)
🔸️روزنامه همدلی
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
https://hamdelidaily.ir/index.php?newsletternumber=2408&page=8
♦️ایدئولوژی تجلیل!
(به بهانه بزرگداشت روز معلم)
✍دکترمحمدحسن علایی
(جامعه شناس)
🔸️روزنامه همدلی
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
https://hamdelidaily.ir/index.php?newsletternumber=2409&page=8
(به بهانه بزرگداشت روز معلم)
✍دکترمحمدحسن علایی
(جامعه شناس)
🔸️روزنامه همدلی
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
https://hamdelidaily.ir/index.php?newsletternumber=2409&page=8
Forwarded from سیدجواد میری مینق
ششم و هفتم خرداد ۱۴۰۲ بود که کنفرانس دو روزه در باب آراء و اندیشههای دکتر رضا داوری اردکانی را در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار کردیم. تقریباً یکسال طول کشید تا کتاب به بازار نشر رسید. امروز که نسخه چاپی را بدستم گرفتم خیلی شاد شدم که توانستیم این مهم را به سامان برسانیم و آراء یکی از فیلسوفان بزرگ قرن بیستم و بیست و یکم ایران را مورد بررسی و نقد قرار دهیم. اگر توفیقی باشد ۱۲ مقاله از این اثر را به زبان انگلیسی ترجمه خواهیم کرد و با انتشارات بریل به چاپ خواهیم رساند. متاسفانه در باب دکتر داوری هیچ اثر مستقلی در زبانهای جهانی در سطح بینالمللی یافت نمیشود و این واقعاً زشت است که ما در معرفی متفکران ایرانی در سطح جهان چنین کاهلی میورزیم. برای استاد داوری طول عمری با عزت و سلامت و عافیت آرزو دارم.
سیدجواد میری
@seyedjavadmiri
سیدجواد میری
@seyedjavadmiri
Forwarded from آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛ (Dr Alaei)
♦️روزنامه همدلی؛ ۲۲ اسفند ۱۴۰۲؛
"شریعتی و تفکر معنوی در روزگار سیطرهی نیستانگاری" اثر دکترمحمدحسن علایی
https://hamdelidaily.ir/index.php?newsletternumber=2383&page=8
💫خرید کتاب از انتشارات نقد فرهنگ:
https://www.naqdefarhang.com/product/%d8%b4%d8%b1%db%8c%d8%b9%d8%aa%db%8c-%d9%88-%d8%aa%d9%81%da%a9%d8%b1-%d9%85%d8%b9%d9%86%d9%88%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d8%b1%d9%88%d8%b2%da%af%d8%a7%d8%b1-%d8%b3%db%8c%d8%b7%d8%b1%db%80-%d9%86%db%8c%d8%b3/
"شریعتی و تفکر معنوی در روزگار سیطرهی نیستانگاری" اثر دکترمحمدحسن علایی
https://hamdelidaily.ir/index.php?newsletternumber=2383&page=8
💫خرید کتاب از انتشارات نقد فرهنگ:
https://www.naqdefarhang.com/product/%d8%b4%d8%b1%db%8c%d8%b9%d8%aa%db%8c-%d9%88-%d8%aa%d9%81%da%a9%d8%b1-%d9%85%d8%b9%d9%86%d9%88%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d8%b1%d9%88%d8%b2%da%af%d8%a7%d8%b1-%d8%b3%db%8c%d8%b7%d8%b1%db%80-%d9%86%db%8c%d8%b3/
Audio
🔶️🔸️سر ارادت ما و آستان حضرت دوست ...
(از سری جلسات حافظخوانی)
♦️دکتر محمدحسن علایی
#حافظ
🎗با آکادمی وفاق به آدرس زیر در ارتباط باشید:
@sociologicalperspectives
(از سری جلسات حافظخوانی)
♦️دکتر محمدحسن علایی
#حافظ
🎗با آکادمی وفاق به آدرس زیر در ارتباط باشید:
@sociologicalperspectives
Dr Alaei
✅نشست تلگرامی گروه فلسفی تیرداد
عنوان: «نیست انگاری و هنر» و بررسی پرسش های ناظر به آن!
دکتر محمدحسن علایی
دوشنبه 12 اسفند 98
گروه فلسفی Tirdad
@sociologicalperspectives
عنوان: «نیست انگاری و هنر» و بررسی پرسش های ناظر به آن!
دکتر محمدحسن علایی
دوشنبه 12 اسفند 98
گروه فلسفی Tirdad
@sociologicalperspectives
Audio
🔶️🔸️دل از من برد و روی از من نهان کرد ...
(از سری جلسات حافظخوانی)
♦️دکتر محمدحسن علایی
#حافظ
🎗با آکادمی وفاق به آدرس زیر در ارتباط باشید:
@sociologicalperspectives
(از سری جلسات حافظخوانی)
♦️دکتر محمدحسن علایی
#حافظ
🎗با آکادمی وفاق به آدرس زیر در ارتباط باشید:
@sociologicalperspectives
Forwarded from آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛ (Dr Alaei)
♦️پرسش از غیبت وجوه ایجابی در گفتمان فلسفی-اجتماعی دکتر بیژن عبدالکریمی؟!
✍دکترمحمدحسن علائی
(جامعه شناس)
در این جستار در ادامه مکاتبات اخیرم با جناب دکتر بیژن عبدالکریمی عزیز، با هدف جلب مشارکت و همفکری مخاطبان گرامی؛ و در جهت ایجاد بستر مناسب برای فهم اهم آرا و مواضع اخیر ایشان در نسبت با کلیت گفتمان فلسفی و اجتماعی وی در دو سطح فلسفی-حکمی و نیز سیاسی-اجتماعی ناظر به اندیشه های این استاد ارجمند مطالبی تقدیم می گردد.
الف) در سطوح فلسفی و حکمی دکتر عبدالکریمی آرای سلبی ارزشمندی در موارد زیر ابراز کرده اند اما وجوه ایجابی آرای ایشان به واقع محل تأمل است:
-امر قدسی؛ حقیقت نا متعین:
ایشان در جای جای آثار و اقوال خویش به اینکه امر قدسی چه نیست اشاره کرده اند فی المثل ایشان بارها تکرار کرده اند که امر دینی از دین به مثابه فرهنگ؛ و دین به مثابه تئولوژی؛ و دین به مثابه ایدئولوژی؛ و دین به مثابه ابژه مطالعه ممتاز و متفاوت است اما در بیان وجوه ایجابی آن شاید بتوان چنین بیان داشت که در مقام یک استاد توانمند فلسفه اهتمام چندانی نورزیدهاند.
-خرد ایرانی:
دکتر عبدالکریمی در خصوص اینکه خرد ایرانی آن فهم و برداشت خطایی نیست که حوزویان به نحوی و روشنفکران به نحوی دیگر از آن دارند بسیار سخن گفته اند اما اینکه مولفه های این خرد چیست کم و بیش در آثار خود ایشان هم غائب است. اهمیت وجوه ایجابی این مباحث در منازعات و مباحثات روزمره ایرانیان در باب ایرانیت و اسلامیت و ملاحظات ایرانشهری بیش از پیش احساس می شود.
- تاملات نیچه ای-هایدگری:
همچنین دکتر عبدالکریمی در بحث از نیچه و هایدگر هم کمتر به لایه های فلسفی تر آرای این متفکران در آثار خویش می پردازند و از تشریح حاق تفکر و فلسفه ی این متفکران فلذا تمهید مقدمات فلسفه ورزی و تفکر در بطن آرای ایشان برای مخاطبان غالبا اجتناب می ورزند.
ب) در سطوح اجتماعی و سیاسی نیز دکتر عبدالکریمی سلبا آرای ارزشمندی در موارد زیر ابراز کرده اند اما وجوه ایجابی آرای ایشان حقیقتا پرسش برانگیز است:
-فلسفه سیاسی:
ایشان حضور دین در صحنه سیاست در یک جهان بالذات سکولار را نقد می کنند اما ضمن طرح گفتمان وفاق به لوازم تحقق آن با تاکید بر ضرورت بقای نظام سیاسی اشاره نمی کنند. یعنی سلبا انقلاب دوباره را برای ایران سم می دانند ولی با وجود بحران ها و انسدادها و شکاف ها در ارائه چشم انداز ایجابی بدیل کمتر احتجاح تئوریک از خویش به نمایش می گذارند.
-خودآگاهی تاریخی:
با وجود خلا عظیم گفتمانی و افت شدید سرمایههای اجتماعی و همدلی و وحدت ملی در کشور و علی رغم اهمیت گفتمان های وحدت آفرین باید اذعان داشت در خصوص مبحث خودآگاهی تاریخی هم آرای ایجابی در باب مولفه های این خودآگاهی تاریخی منطبق بر واقعیت گسسته طبقات اجتماعی "ما" -به خصوص ناظر بر تحولات شتابناک سال های اخیر ایران امروز- را کمتر از جانب دکتر عبدالکریمی شاهد هستیم.
- اجماع نخبگانی:
دکتر عبدالکریمی مدام از ضرورت این اجماع سخن می گویند و سلبا هزینه های عدم شکل گیری آن را بر می شمارند اما کمتر از لوازم تمهید و امکان آن به صورت ایجابی حرف می زنند. در صحنه ی عمل نیز توفیق چندانی در نضج گرفتن آن مخصوصا ناظر به افزایش شقاق ها در پیکره ی اجتماعی ایران پسارخداد قابل احصا نمی باشد. ضمنا نوعی ارادهگرایی نیز در این مورد در تأکید فراوان ایشان بر نقش نخبگان به نظر می رسد فارغ از اینکه نگارنده به هیج وجه نسبت به اصل اراده ورزی نخبگان و اهمیت حیاتی آن تشکیکی وارد نمی دارد.
-دولت-ملت شبه مدرن:
دکتر عبدالکریمی به درستی به خطرات و تهدیدات ضعف در بعد نیروی نظامی قدرتمند برای داشتن دولت-ملت قوی برای رسیدن به توسعه اشاره می کند ولی به دیگر عناصر اساسی و ایجابی دولت-ملت اشاره نمی کند.
-نقد جریان روشنفکری در نسبت با نظام سلطه:
مخصوصا در این باب که موضوع مکاتبات اخیر نگارنده با ایشان نیز بوده است دکتر عبدالکریمی سلبا و یک طرفه روشنفکران را رد می کند در حالی صرف نظر از شبه روشنفکران؛ بسیاری از اهل نظر از علمای جامعه شناسی؛ اقتصاددانان؛ متخصصین جغرافیای سیاسی، علوم سیاسی و روابط بین الملل و حتی کارشناسان امنیتی و ... نظرات مستدل و مستوفای دیگری در نسبت با نحوه تعامل با نظام سلطه در راستای حفظ منافع ملی ابراز می دارند که در مواضع دکتر عبدالکریمی ایجابا هیچ استدلالی در پاسخ به این روشنفکران و متخصصین دیده نمی شود.
گفتمان مترقی عبدالکریمی ضمن خودآگاهی به خلأهای ایجابی گفتمان خویش می تواند و باید حساب معدود چهره های مغرض و یا ناآگاهی که در کنار سرکردگان نظام سلطه تشدید تحریم های ظالمانه بر علیه این ملت را روا دانستهاند با روشنفکران مسئول و متعهد نسبت به آینده ی کشور و منافع ملی را در گفتمان خویش به وضوح هر چه تمام جدا کرده، نسبت به ملاحظات ایشان گشودگی بیشتری از خویش نشان دهد.
✍دکترمحمدحسن علائی
(جامعه شناس)
در این جستار در ادامه مکاتبات اخیرم با جناب دکتر بیژن عبدالکریمی عزیز، با هدف جلب مشارکت و همفکری مخاطبان گرامی؛ و در جهت ایجاد بستر مناسب برای فهم اهم آرا و مواضع اخیر ایشان در نسبت با کلیت گفتمان فلسفی و اجتماعی وی در دو سطح فلسفی-حکمی و نیز سیاسی-اجتماعی ناظر به اندیشه های این استاد ارجمند مطالبی تقدیم می گردد.
الف) در سطوح فلسفی و حکمی دکتر عبدالکریمی آرای سلبی ارزشمندی در موارد زیر ابراز کرده اند اما وجوه ایجابی آرای ایشان به واقع محل تأمل است:
-امر قدسی؛ حقیقت نا متعین:
ایشان در جای جای آثار و اقوال خویش به اینکه امر قدسی چه نیست اشاره کرده اند فی المثل ایشان بارها تکرار کرده اند که امر دینی از دین به مثابه فرهنگ؛ و دین به مثابه تئولوژی؛ و دین به مثابه ایدئولوژی؛ و دین به مثابه ابژه مطالعه ممتاز و متفاوت است اما در بیان وجوه ایجابی آن شاید بتوان چنین بیان داشت که در مقام یک استاد توانمند فلسفه اهتمام چندانی نورزیدهاند.
-خرد ایرانی:
دکتر عبدالکریمی در خصوص اینکه خرد ایرانی آن فهم و برداشت خطایی نیست که حوزویان به نحوی و روشنفکران به نحوی دیگر از آن دارند بسیار سخن گفته اند اما اینکه مولفه های این خرد چیست کم و بیش در آثار خود ایشان هم غائب است. اهمیت وجوه ایجابی این مباحث در منازعات و مباحثات روزمره ایرانیان در باب ایرانیت و اسلامیت و ملاحظات ایرانشهری بیش از پیش احساس می شود.
- تاملات نیچه ای-هایدگری:
همچنین دکتر عبدالکریمی در بحث از نیچه و هایدگر هم کمتر به لایه های فلسفی تر آرای این متفکران در آثار خویش می پردازند و از تشریح حاق تفکر و فلسفه ی این متفکران فلذا تمهید مقدمات فلسفه ورزی و تفکر در بطن آرای ایشان برای مخاطبان غالبا اجتناب می ورزند.
ب) در سطوح اجتماعی و سیاسی نیز دکتر عبدالکریمی سلبا آرای ارزشمندی در موارد زیر ابراز کرده اند اما وجوه ایجابی آرای ایشان حقیقتا پرسش برانگیز است:
-فلسفه سیاسی:
ایشان حضور دین در صحنه سیاست در یک جهان بالذات سکولار را نقد می کنند اما ضمن طرح گفتمان وفاق به لوازم تحقق آن با تاکید بر ضرورت بقای نظام سیاسی اشاره نمی کنند. یعنی سلبا انقلاب دوباره را برای ایران سم می دانند ولی با وجود بحران ها و انسدادها و شکاف ها در ارائه چشم انداز ایجابی بدیل کمتر احتجاح تئوریک از خویش به نمایش می گذارند.
-خودآگاهی تاریخی:
با وجود خلا عظیم گفتمانی و افت شدید سرمایههای اجتماعی و همدلی و وحدت ملی در کشور و علی رغم اهمیت گفتمان های وحدت آفرین باید اذعان داشت در خصوص مبحث خودآگاهی تاریخی هم آرای ایجابی در باب مولفه های این خودآگاهی تاریخی منطبق بر واقعیت گسسته طبقات اجتماعی "ما" -به خصوص ناظر بر تحولات شتابناک سال های اخیر ایران امروز- را کمتر از جانب دکتر عبدالکریمی شاهد هستیم.
- اجماع نخبگانی:
دکتر عبدالکریمی مدام از ضرورت این اجماع سخن می گویند و سلبا هزینه های عدم شکل گیری آن را بر می شمارند اما کمتر از لوازم تمهید و امکان آن به صورت ایجابی حرف می زنند. در صحنه ی عمل نیز توفیق چندانی در نضج گرفتن آن مخصوصا ناظر به افزایش شقاق ها در پیکره ی اجتماعی ایران پسارخداد قابل احصا نمی باشد. ضمنا نوعی ارادهگرایی نیز در این مورد در تأکید فراوان ایشان بر نقش نخبگان به نظر می رسد فارغ از اینکه نگارنده به هیج وجه نسبت به اصل اراده ورزی نخبگان و اهمیت حیاتی آن تشکیکی وارد نمی دارد.
-دولت-ملت شبه مدرن:
دکتر عبدالکریمی به درستی به خطرات و تهدیدات ضعف در بعد نیروی نظامی قدرتمند برای داشتن دولت-ملت قوی برای رسیدن به توسعه اشاره می کند ولی به دیگر عناصر اساسی و ایجابی دولت-ملت اشاره نمی کند.
-نقد جریان روشنفکری در نسبت با نظام سلطه:
مخصوصا در این باب که موضوع مکاتبات اخیر نگارنده با ایشان نیز بوده است دکتر عبدالکریمی سلبا و یک طرفه روشنفکران را رد می کند در حالی صرف نظر از شبه روشنفکران؛ بسیاری از اهل نظر از علمای جامعه شناسی؛ اقتصاددانان؛ متخصصین جغرافیای سیاسی، علوم سیاسی و روابط بین الملل و حتی کارشناسان امنیتی و ... نظرات مستدل و مستوفای دیگری در نسبت با نحوه تعامل با نظام سلطه در راستای حفظ منافع ملی ابراز می دارند که در مواضع دکتر عبدالکریمی ایجابا هیچ استدلالی در پاسخ به این روشنفکران و متخصصین دیده نمی شود.
گفتمان مترقی عبدالکریمی ضمن خودآگاهی به خلأهای ایجابی گفتمان خویش می تواند و باید حساب معدود چهره های مغرض و یا ناآگاهی که در کنار سرکردگان نظام سلطه تشدید تحریم های ظالمانه بر علیه این ملت را روا دانستهاند با روشنفکران مسئول و متعهد نسبت به آینده ی کشور و منافع ملی را در گفتمان خویش به وضوح هر چه تمام جدا کرده، نسبت به ملاحظات ایشان گشودگی بیشتری از خویش نشان دهد.
♦️غزه؛ صحنهی ویرانیهای روان زهرآگین!
✍دکترمحمدحسن علائی
(جامعه شناس)
روان زهرآگین در کتاب "تبارشناسی اخلاق" توسط نیچه ذیل تاریخ یهودی و مسیحی صورتبندی می شود. در بیان نیچه این روان زهرآگین و کینه توز و ناکامِ دینیارانه جز به رویارویی با دشمن شرور خویش نمی اندیشد. نیچه به تفصیل شرح می دهد که: "قیامی با تاریخ ۲۰۰۰ ساله در پس و پشت...از تنه ی آن درخت انتقام و نفرت یهودی... یعنی نفرت آرمان آفرین و واژگونگر ارزش ها چیزی بررست به همان بی همتایی یعنی محبتی تازه ... تاجی بر سر آن نفرت ... وسوسهای و گژ راههای به همان ارزشهای یهودی... بخشی از هنر سیاه پنهان یک سیاست انتقام..."
بی تردید؛ کسی مدعی آن نیست که نیچه بالغ بر یکصد سال پیش حرف آخر را زده است ولی پر بی راه نخواهد بود ملاحظات پیشگویانهی این فیلسوف-هنرمند نابهنگام را برای دو سده ی آینده ی خویش با توجه به تحولات پیش آمده در بستر تاریخی آن مورد بازخوانی انتقادی قرار دهیم. این مقدمه مختصر با معرفی یکی از آثار نیچه که در آن به این مقولات مطروحه و بیشتر از آن پرداخته است در جهت فهم این منازعات و ویرانی ها میتواند محل تأمل مفسران و اهل نظر قرار گیرد.
امروز قربانگاه غزه نه تنها میدان نبرد نابرابر و در واقع عرصه ی خونبارترین بیداد است که صدها فرسنگ دور تر از آن همه دود و آتش و خون؛ محل نزاع روایت ها و تفاسیر نیز واقع گردیده است. که می باید در تشخیص کفایت آن تحلیل ها با رجوع به منابع تاریخی امکان ارائهی خوانشهای ژرفانگرتر را فراهم ساخت. در سده ی گذشته از خود آرای نیچه نیز البته با خوانش ها و تفاسیر باژگونه انواع بهرهبرداری ها صورت پذیرفته است که نباید از چشم محقق بی غرض دور بماند.
✍دکترمحمدحسن علائی
(جامعه شناس)
روان زهرآگین در کتاب "تبارشناسی اخلاق" توسط نیچه ذیل تاریخ یهودی و مسیحی صورتبندی می شود. در بیان نیچه این روان زهرآگین و کینه توز و ناکامِ دینیارانه جز به رویارویی با دشمن شرور خویش نمی اندیشد. نیچه به تفصیل شرح می دهد که: "قیامی با تاریخ ۲۰۰۰ ساله در پس و پشت...از تنه ی آن درخت انتقام و نفرت یهودی... یعنی نفرت آرمان آفرین و واژگونگر ارزش ها چیزی بررست به همان بی همتایی یعنی محبتی تازه ... تاجی بر سر آن نفرت ... وسوسهای و گژ راههای به همان ارزشهای یهودی... بخشی از هنر سیاه پنهان یک سیاست انتقام..."
بی تردید؛ کسی مدعی آن نیست که نیچه بالغ بر یکصد سال پیش حرف آخر را زده است ولی پر بی راه نخواهد بود ملاحظات پیشگویانهی این فیلسوف-هنرمند نابهنگام را برای دو سده ی آینده ی خویش با توجه به تحولات پیش آمده در بستر تاریخی آن مورد بازخوانی انتقادی قرار دهیم. این مقدمه مختصر با معرفی یکی از آثار نیچه که در آن به این مقولات مطروحه و بیشتر از آن پرداخته است در جهت فهم این منازعات و ویرانی ها میتواند محل تأمل مفسران و اهل نظر قرار گیرد.
امروز قربانگاه غزه نه تنها میدان نبرد نابرابر و در واقع عرصه ی خونبارترین بیداد است که صدها فرسنگ دور تر از آن همه دود و آتش و خون؛ محل نزاع روایت ها و تفاسیر نیز واقع گردیده است. که می باید در تشخیص کفایت آن تحلیل ها با رجوع به منابع تاریخی امکان ارائهی خوانشهای ژرفانگرتر را فراهم ساخت. در سده ی گذشته از خود آرای نیچه نیز البته با خوانش ها و تفاسیر باژگونه انواع بهرهبرداری ها صورت پذیرفته است که نباید از چشم محقق بی غرض دور بماند.
Forwarded from نشر نقد فرهنگ
📚📚📚نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
🔴🔴 مصلی تهران، شبستان اصلی، راهرو ۲۵، غرفه ۶۱۹، نشر نقد فرهنگ
منتظر حضور گرمتان هستیم 🌷🌷
🔴🔴 مصلی تهران، شبستان اصلی، راهرو ۲۵، غرفه ۶۱۹، نشر نقد فرهنگ
منتظر حضور گرمتان هستیم 🌷🌷
♦️غزه؛ صحنهی ویرانیهای روان زهرآگین!
✍دکترمحمدحسن علایی
(جامعه شناس)
🔸️روزنامه همدلی
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
https://hamdelidaily.ir/index.php?newsletternumber=2414&page=8
✍دکترمحمدحسن علایی
(جامعه شناس)
🔸️روزنامه همدلی
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
https://hamdelidaily.ir/index.php?newsletternumber=2414&page=8
♦️نظام دانشگاهی باید قدر زبان های گزنده اهل نظر صادق را بداند!
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
نظام دانشگاهی یعنی مجموعه ای مشتمل بر مدیریت ها و سیاستگذاری ها و اساتید و دانشجویان و ... باید قدر زبان گزندهی اهل نظر صادق را بیش از پیش بداند و در تحقق اصل تبیین و کرسیهای نظریهپردازی به واقع همت گمارد؛
اهل نظری که عمر خویش را به تحقیق و تعلیم سپری کرده اند و حالا بی هیچ چشمداشتی نظرات راهگشای خویش را در جهت ارتقای نظام حکمرانی تقدیم جامعه می کنند؛ کسانی که پشت هیچ نقابی پنهان نشده اند و تفکر را به هیچ سنخی از فعالیتهای جناحی و منفعت محورانه تقلیل نداده اند؛ به بیگانه متوسل نشده اند؛ سنگر علم را با همه ی مصائب ترک نگفتهاند و حالا ثمرهی یک عمر مجاهدتهای علمی خویش را سخاوتمندانه عرضه می کنند.
نظام دانشگاهی بایستی درهای خویش را بدیشان بگشاید تا میوه ی این اشجار معرفتپرور به دامن جویندگان دانش بیفتد و دانشگاه ایرانی نشاط تازه بگیرد. حرف های تند و گزنده ی اهل نظر صادق و بی غرض درّ گران بهایی است که اتفاقا جای طرح آن ها نه رسانه ها و روزنامه ها و ... بلکه در حضور اهل تخصص و اهل اصطلاح هست که بی هیچ حاشیه و غوغایی بایستی به بوته ی نقد گذاشته شوند.
اینجانب در مقام یک جامعهشناس منتقد و دلسوز در هر مقاله و یادداشت و کتابی که منتشر کرده ام این مهم را تذکار داده ام؛ اما دریغ از اینکه نظام دانشگاهی برای تحول آفرینی از خویش پویایی نشان دهد، و این مصیبت حتی پای اساتید درافتاده به ورطه ی روزمرگیهای بی حاصل را نیز گرفته است؛ امیدوارم روزی فرا برسد که برای هیچ تحولی چشم به غوغا ندوزیم و از دیگ جوشان سینه ی دردمندان خانه ی فسرده ی وطن را پر از گرما و امید کنیم.
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
نظام دانشگاهی یعنی مجموعه ای مشتمل بر مدیریت ها و سیاستگذاری ها و اساتید و دانشجویان و ... باید قدر زبان گزندهی اهل نظر صادق را بیش از پیش بداند و در تحقق اصل تبیین و کرسیهای نظریهپردازی به واقع همت گمارد؛
اهل نظری که عمر خویش را به تحقیق و تعلیم سپری کرده اند و حالا بی هیچ چشمداشتی نظرات راهگشای خویش را در جهت ارتقای نظام حکمرانی تقدیم جامعه می کنند؛ کسانی که پشت هیچ نقابی پنهان نشده اند و تفکر را به هیچ سنخی از فعالیتهای جناحی و منفعت محورانه تقلیل نداده اند؛ به بیگانه متوسل نشده اند؛ سنگر علم را با همه ی مصائب ترک نگفتهاند و حالا ثمرهی یک عمر مجاهدتهای علمی خویش را سخاوتمندانه عرضه می کنند.
نظام دانشگاهی بایستی درهای خویش را بدیشان بگشاید تا میوه ی این اشجار معرفتپرور به دامن جویندگان دانش بیفتد و دانشگاه ایرانی نشاط تازه بگیرد. حرف های تند و گزنده ی اهل نظر صادق و بی غرض درّ گران بهایی است که اتفاقا جای طرح آن ها نه رسانه ها و روزنامه ها و ... بلکه در حضور اهل تخصص و اهل اصطلاح هست که بی هیچ حاشیه و غوغایی بایستی به بوته ی نقد گذاشته شوند.
اینجانب در مقام یک جامعهشناس منتقد و دلسوز در هر مقاله و یادداشت و کتابی که منتشر کرده ام این مهم را تذکار داده ام؛ اما دریغ از اینکه نظام دانشگاهی برای تحول آفرینی از خویش پویایی نشان دهد، و این مصیبت حتی پای اساتید درافتاده به ورطه ی روزمرگیهای بی حاصل را نیز گرفته است؛ امیدوارم روزی فرا برسد که برای هیچ تحولی چشم به غوغا ندوزیم و از دیگ جوشان سینه ی دردمندان خانه ی فسرده ی وطن را پر از گرما و امید کنیم.