Audio
🔶️🔸️منم که گوشهی میخانه خانقاه من است...
(از سری جلسات حافظخوانی)
♦️دکتر محمدحسن علایی
#حافظ
🎗با آکادمی وفاق به آدرس زیر در ارتباط باشید:
@sociologicalperspectives
(از سری جلسات حافظخوانی)
♦️دکتر محمدحسن علایی
#حافظ
🎗با آکادمی وفاق به آدرس زیر در ارتباط باشید:
@sociologicalperspectives
شاید هنوز سهمی داشته باشم
از روزهای آفتابی که خورشید بر آسمانش بر می آید
از نشستن در کنج کافه ایی و با یاد چند دوست قهوه ایی نوشیدن
از کلماتی که از دهان مردمان بسیارگو گریخته اند و خود را با هزار زحمت به دست من سپرده اند
از خیره شدن در چینش اشیا در یک گسترهی بی تماشاگر
از فهمیدن، که کتاب ها در طبق اخلاص می گذارند
از تصور شهرهایی که هیچ وقت فرصت سفر به آنها دست نخواهد داد
از سرودن، که سابقا پیشهی شعرا بود و امروز از عهدهی هیچ کس بر نمی آید
از زیبایی که چشمهای خوکرده به تاریکی از درک خطوط نورانی آن عاجزند
...
شاید هنوز سهمی داشته باشم
از مخاطبی که چند سطر از من را پسندیده است
از دوستی که برای وعده ی دیدار پیش قدم می شود
از یک قرار عاشقانهی بعید
از یک سپاسگزاری صمیمانه بابت یک لطف کوچک
از یک رخداد غیرمنتظره
از یک فردای بهتر
...
شاید هنوز سهمی داشته باشم
۲۴ فروردین ۱۴۰۳
https://www.instagram.com/p/C5qRIO4LGkO/?igsh=dWJuZTRxb3R2Mmpj
از روزهای آفتابی که خورشید بر آسمانش بر می آید
از نشستن در کنج کافه ایی و با یاد چند دوست قهوه ایی نوشیدن
از کلماتی که از دهان مردمان بسیارگو گریخته اند و خود را با هزار زحمت به دست من سپرده اند
از خیره شدن در چینش اشیا در یک گسترهی بی تماشاگر
از فهمیدن، که کتاب ها در طبق اخلاص می گذارند
از تصور شهرهایی که هیچ وقت فرصت سفر به آنها دست نخواهد داد
از سرودن، که سابقا پیشهی شعرا بود و امروز از عهدهی هیچ کس بر نمی آید
از زیبایی که چشمهای خوکرده به تاریکی از درک خطوط نورانی آن عاجزند
...
شاید هنوز سهمی داشته باشم
از مخاطبی که چند سطر از من را پسندیده است
از دوستی که برای وعده ی دیدار پیش قدم می شود
از یک قرار عاشقانهی بعید
از یک سپاسگزاری صمیمانه بابت یک لطف کوچک
از یک رخداد غیرمنتظره
از یک فردای بهتر
...
شاید هنوز سهمی داشته باشم
۲۴ فروردین ۱۴۰۳
https://www.instagram.com/p/C5qRIO4LGkO/?igsh=dWJuZTRxb3R2Mmpj
🔴مناظره متنی محمدحسن علایی، جامعهشناس با بیژن عبدالکریمی، استاد دانشگاه
گفتمان نظام سلطه جهانی؛ پاسخ محمدحسن علایی به بیژن عبدالکریمی (قسمت سوم)
در ادامه مناظره متنی محمدحسن علایی، جامعهشناس با بیژن عبدالکریمی، استاد دانشگاه درباره «گفتمان نظام سلطه جهانی» که دو قسمت قبلی را در دیدارنیوز خواندید، در این مطلب میتوانید پاسخ محمدحسن علایی به نقد بیژن عبدالکریمی را بخوانید
https://www.didarnews.ir/fa/news/163701/%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85-%D8%B3%D9%84%D8%B7%D9%87-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AE-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B9%D9%84%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%A8%DB%8C%DA%98%D9%86-%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85%DB%8C-%D9%82%D8%B3%D9%85%D8%AA-%D8%B3%D9%88%D9%85
گفتمان نظام سلطه جهانی؛ پاسخ محمدحسن علایی به بیژن عبدالکریمی (قسمت سوم)
در ادامه مناظره متنی محمدحسن علایی، جامعهشناس با بیژن عبدالکریمی، استاد دانشگاه درباره «گفتمان نظام سلطه جهانی» که دو قسمت قبلی را در دیدارنیوز خواندید، در این مطلب میتوانید پاسخ محمدحسن علایی به نقد بیژن عبدالکریمی را بخوانید
https://www.didarnews.ir/fa/news/163701/%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85-%D8%B3%D9%84%D8%B7%D9%87-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AE-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B9%D9%84%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%A8%DB%8C%DA%98%D9%86-%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85%DB%8C-%D9%82%D8%B3%D9%85%D8%AA-%D8%B3%D9%88%D9%85
Audio
🔶️🔸️طالع اگر مدد دهد دامنش آورم به کف...
(از سری جلسات حافظخوانی)
♦️دکتر محمدحسن علایی
#حافظ
🎗با آکادمی وفاق به آدرس زیر در ارتباط باشید:
@sociologicalperspectives
(از سری جلسات حافظخوانی)
♦️دکتر محمدحسن علایی
#حافظ
🎗با آکادمی وفاق به آدرس زیر در ارتباط باشید:
@sociologicalperspectives
شاید بتوان روزی نام تو را بلند بلند در شهر صدا زد
نام تو را که شروع همه ی شادیهاست
من کوچه ها و خانه های بسیاری را در جسم کوچک خویش جا داده ام
خیابانها و ساختمان ها و پل ها و کافه ها را
-و داشت یادم می رفت درخت ها را؛ درخت ها را-
در جسم من شهری زیست می کند
که بر سر چهارراههایش ماشین ها و عابرها به نوبت تردد می کنند
این رگ ها هم که در سراسر جان من روانند خطوط ارتباطی این شهر بزرگ هستند
خطوط حامل حرف ها و پیغام های عاشقانه
من مجبورم مدتی این شهر را در خویش پنهان نگاه دارم
تا موعد مقرر فرا برسد
شهری که تا اطلاع ثانوی در جسم و جان من می زید
تا یکی از همین روزها
متولد شود
آن روز شاید بتوان نام تو را بلند بلند در شهر صدا زد
نام تو را که شروع همه ی شادیهاست...
https://www.instagram.com/p/C5sXuzlO3Bo/?igsh=MXh6c3pmOHloanR0YQ==
نام تو را که شروع همه ی شادیهاست
من کوچه ها و خانه های بسیاری را در جسم کوچک خویش جا داده ام
خیابانها و ساختمان ها و پل ها و کافه ها را
-و داشت یادم می رفت درخت ها را؛ درخت ها را-
در جسم من شهری زیست می کند
که بر سر چهارراههایش ماشین ها و عابرها به نوبت تردد می کنند
این رگ ها هم که در سراسر جان من روانند خطوط ارتباطی این شهر بزرگ هستند
خطوط حامل حرف ها و پیغام های عاشقانه
من مجبورم مدتی این شهر را در خویش پنهان نگاه دارم
تا موعد مقرر فرا برسد
شهری که تا اطلاع ثانوی در جسم و جان من می زید
تا یکی از همین روزها
متولد شود
آن روز شاید بتوان نام تو را بلند بلند در شهر صدا زد
نام تو را که شروع همه ی شادیهاست...
https://www.instagram.com/p/C5sXuzlO3Bo/?igsh=MXh6c3pmOHloanR0YQ==
♦️چرا از کمپین دکتر عبدالکریمی حمایت نکردم!
✍دکترمحمدحسن علائی
(جامعه شناس)
ما درس "خشونت ذاتی جامعه توسعهنیافته" و "خشونت ذاتی دولت-ملت شبه مدرن" را از خود دکتر عبدالکریمی گرفته ایم؛ اینک با همان آموزه ها بر ایشان خرده می گیریم که چرا با این کمپین این خشونت ساختاری و ذاتی را به جلب یک حمایت موردی تقلیل می دهید؟ بنابراین همین ابتدا بایستی حیطه انتقاد خویش را مشخص کنیم و حساب خویش را از سایر انتقادات به دعوت ایشان جدا کنیم؛ در کانال دکتر چند مورد از این انتقادات بازتاب داده شد از جمله اینکه آقای عبدالکریمی چرا به اصل قصاص اعتراض نکردی؛ یا چرا در خصوص حقوق انبوه معترضین سال ۱۴۰۲ که حجم هزینه هایی که متقبل شدند به لحاظ کمی و کیفی بسی سنگینتر بود سکوت کردی؟ و ...
اما موضع انتقادی نگارنده به هیچ وجه در عداد این انتقادات نیست!
ما معتقدیم عبدالکریمی در مقام یک دانشگاهی اهل فلسفه فعال در حوزه ی عمومی که حسن نیت وی در دغدغه مندی برای آینده ی این کشور برای بسیاری از جمله نگارنده اثبات شده است بایستی در سطح ماکرو به صورتبندی پروبلماتیک ایران در خصوص همان ترم خشونت ساختاری و ذاتی جوامع توسعه نیافته و خشونت ذاتی و ساختاری دولت و جامعه شبه مدرن بپردازد و سرمایه ی اجتماعی خویش را در سطوح مزو و میکرو به کار نگیرد چرا که مسائل و مشکلات ما بسیار فراتر از این امور جزئی در سطح خرد است هر چند در این مورد هم منکر حسن نیت و اثرگذاری دعوت وی نیستیم.
لذا امیدوارم دوستان نازنین همه ی انتقادات را یک کاسه نبینند و اجازه بدهند تمایزات آشکار شود تا جناب دکتر عبدالکریمی فرصت تامل و پاسخگویی به فراخور انتقاد مطروحه را پیدا کنند امیدوارم همه ی اهل تخصص دغدغه مند از جامعه شناسان تا اهل رسانه به مباحث خشونت پرهیزی و خشونت زدایی
در سطح کلان توجه کنند خاصه در شرایط خطیری که در این ایام ملتهب منطقه ای بسر می بریم. با آرزوی توفیق و ادای احترام به همهی منتقدان و مصلحان از جمله دکتر عبدالکریمی که می دانیم قدر حمایت ها و انتقادات را همزمان می دانند و منتقدین خویش را هم جزو سرمایه اجتماعی گفتمان خویش تلقی می کنند.
✍دکترمحمدحسن علائی
(جامعه شناس)
ما درس "خشونت ذاتی جامعه توسعهنیافته" و "خشونت ذاتی دولت-ملت شبه مدرن" را از خود دکتر عبدالکریمی گرفته ایم؛ اینک با همان آموزه ها بر ایشان خرده می گیریم که چرا با این کمپین این خشونت ساختاری و ذاتی را به جلب یک حمایت موردی تقلیل می دهید؟ بنابراین همین ابتدا بایستی حیطه انتقاد خویش را مشخص کنیم و حساب خویش را از سایر انتقادات به دعوت ایشان جدا کنیم؛ در کانال دکتر چند مورد از این انتقادات بازتاب داده شد از جمله اینکه آقای عبدالکریمی چرا به اصل قصاص اعتراض نکردی؛ یا چرا در خصوص حقوق انبوه معترضین سال ۱۴۰۲ که حجم هزینه هایی که متقبل شدند به لحاظ کمی و کیفی بسی سنگینتر بود سکوت کردی؟ و ...
اما موضع انتقادی نگارنده به هیچ وجه در عداد این انتقادات نیست!
ما معتقدیم عبدالکریمی در مقام یک دانشگاهی اهل فلسفه فعال در حوزه ی عمومی که حسن نیت وی در دغدغه مندی برای آینده ی این کشور برای بسیاری از جمله نگارنده اثبات شده است بایستی در سطح ماکرو به صورتبندی پروبلماتیک ایران در خصوص همان ترم خشونت ساختاری و ذاتی جوامع توسعه نیافته و خشونت ذاتی و ساختاری دولت و جامعه شبه مدرن بپردازد و سرمایه ی اجتماعی خویش را در سطوح مزو و میکرو به کار نگیرد چرا که مسائل و مشکلات ما بسیار فراتر از این امور جزئی در سطح خرد است هر چند در این مورد هم منکر حسن نیت و اثرگذاری دعوت وی نیستیم.
لذا امیدوارم دوستان نازنین همه ی انتقادات را یک کاسه نبینند و اجازه بدهند تمایزات آشکار شود تا جناب دکتر عبدالکریمی فرصت تامل و پاسخگویی به فراخور انتقاد مطروحه را پیدا کنند امیدوارم همه ی اهل تخصص دغدغه مند از جامعه شناسان تا اهل رسانه به مباحث خشونت پرهیزی و خشونت زدایی
در سطح کلان توجه کنند خاصه در شرایط خطیری که در این ایام ملتهب منطقه ای بسر می بریم. با آرزوی توفیق و ادای احترام به همهی منتقدان و مصلحان از جمله دکتر عبدالکریمی که می دانیم قدر حمایت ها و انتقادات را همزمان می دانند و منتقدین خویش را هم جزو سرمایه اجتماعی گفتمان خویش تلقی می کنند.
♦️تجربه ناتمام در درک بنیادین مدرنیته!
✍دکترمحمدحسن علایی
(جامعه شناس)
🔸️روزنامه همدلی
۲۶ فروردین ۱۴۰۳
https://hamdelidaily.ir/index.php?newsletternumber=2396&page=8
✍دکترمحمدحسن علایی
(جامعه شناس)
🔸️روزنامه همدلی
۲۶ فروردین ۱۴۰۳
https://hamdelidaily.ir/index.php?newsletternumber=2396&page=8
♦️تجربه ناتمام در درک بنیادین مدرنیته!
✍دکترمحمدحسن علایی
(جامعه شناس)
🔸️روزنامه همدلی
۲۶ فروردین ۱۴۰۳
https://hamdelidaily.ir/index.php?newsletternumber=2396&page=8
پاسخی به "پرسش دکتر حسن محدثی: سهم مولوی در تاریخ بندگی و فرهنگ انقیاد و تزویر ایرانیان چیست؟"
دکتر حسن محدثی در وبینار "ایرانیان و میراث عرفانی" برگزار شده به تاریخ ۶ فروردین ۱۴۰۳ پس از ایراد سخنان انتقادی خویش پیرامون موضوع وبینار سخنانش را با طرح یک سوال از همه ی اهل فرهنگ به پایان می رساند: سهم مولوی در تاریخ بندگی و فرهنگ انقیاد و تزویر ایرانیان چقدر است؟"
نگارنده به عنوان دانش آموخته جامعه شناسی و از پژوهندگان و علاقمندان میراث ادبی و عرفانی ایران زمین ضمن همدلی با برخی از فرازهای انتقادی در طرح بحث مذکور، پاسخی اجمالی به پرسش مطروحه تقدیم می دارد.
محدثی با طرح مفهوم "سنت آرایی" به آسیب شناسی "بازار مولوی" از وجه نظر جامعه شناسی فرهنگ می پردازد و با تاکید بر تفاوت جهان شناسی مولوی با عالمیت و زیست جهان جدید از شیوع تلفیق های ناهمساز از سوی اهل فرهنگ ایران و ارائه آن در بازار پر رونق "مولوی فروشی" سخن می گوید که به نظر نگارنده فارغ از ترکیبات و عباراتی که ایشان در شیوه ی بیان آن به کار می بندد طرح بحث قابل تامل و اندیشه برانگیزیست.
ایشان به عنوان مثال به خطای دکتر عبدالکریم سروش در انتساب وجه پلورالیستی به اندیشه های مولانا اشاره می کند و با استدلال فوق الذکر مبنی بر تفاوت در صبغه هستی شناختی پلورالیسم و جهان شناسی سنتی مولانا ادعای دکتر سروش را به زیر پرسش می برد. در جایی دیگر هم فی المثل به تلفیق های ناروا بین فیزیک کوانتوم و آرای مولوی که در آثار جناب محمدتقی جعفری صورت پذیرفته است اشاره می کند.
در خطوط فوق الذکر و مثال های از این دست می توان با دغدغه محدثی در طرح بحث "سنت آرایی" در زمانه ی ویران شدگی سنت نکات تامل برانگیزی یافت و با اصل دغدغه وی آشنا شد و همدلی کرد.
محدثی البته با استخدام تعابیری مثل "زیست انگلی" و انتساب آن به شاعران درباری و صله بگیری چون حافظ به نظر می رسد با نوعی ستیزه جویی با این میراث مواجهه پیدا می کند که البته ناشی از خطایی بزرگتر در سطح معرفت شناختی می باشد. وی دقیقا به همان آفتی دچار می شود که خود به درستی آن را در دیگران تشخیص داده است و آن تحمیل (و تلفیق) اپیستمه مدرن به نظام معرفتي پیشامدرن است و این در طرح پرسش او نیز مشهود است؛ آنجا که از سهم مولانا در تاریخ بندگی و فرهنگ انقیاد و تزویر ایرانیان پرسش می کند.
اساسا هم اهل فرهنگی چون سروش و جعفری و مهدوي و ... که محدثی از ایشان انتقاد می کند و هم خود وی از یک آسیب یکسان رنج می برند که به زعم نگارنده محصول یک نوع تجربه ی ناتمام مدرنیته در اندیشه ایشان است و آن آسیب ها ریشه در این تجربه ی عقیم در عدم درک بنیادین مدرنیته دارد. به نظر می رسد محدثی خودآگاهی به آسیب خویش ندارد. اساسا آنچه که وی از مولانا یا هر یک از مشاهیر متعلق به عالم سنت انتظار دارد انتظاراتی مبتنی بر "سوژگی" و ظهور سوژه مدرن در عالم جدید است که اساسا با مفاهیمی مثل "بندگی" در تعارض قرار می گیرد. دوگانه سازی ضمنی از آزادی (دوران مدرن) و نشاندن آن برابر انقیاد (پیشا مدرن) در طرح سوال محدثی ناظر به همین خطای شناختی و درک غیربنیادین از تحولات مدرن و ظهور عالم جدید می باشد. محدثی همچنین "به رسمیت شناخته نشدن بدن و سرکوب نیازهای طبیعی انسان" در آثار مولوی و امثالهم را عاملی در بسط فرهنگ تزویر در میان ایرانیان معرفی می کند.
بی تردید بازخوانی انتقادی متون متعلق به عالم سنت ضرورت دارد که ملاحظات دکتر حسن محدثی نیز باری دیگر اهمیت آن را برجسته می نماید که در جای خود شایسته توجه است. سخن آخر این که محدثی منتقدانه به سراغ میراث عرفانی می رود اما تحول تاریخی از عالمیت سنتی به عالمیت مدرن و تفاوت های بنیادین آن را به تعیین سهم این یا آن فرد در تاریخ تقلیل می دهد.
✍دکترمحمدحسن علایی
(جامعه شناس)
🔸️روزنامه همدلی
۲۶ فروردین ۱۴۰۳
https://hamdelidaily.ir/index.php?newsletternumber=2396&page=8
پاسخی به "پرسش دکتر حسن محدثی: سهم مولوی در تاریخ بندگی و فرهنگ انقیاد و تزویر ایرانیان چیست؟"
دکتر حسن محدثی در وبینار "ایرانیان و میراث عرفانی" برگزار شده به تاریخ ۶ فروردین ۱۴۰۳ پس از ایراد سخنان انتقادی خویش پیرامون موضوع وبینار سخنانش را با طرح یک سوال از همه ی اهل فرهنگ به پایان می رساند: سهم مولوی در تاریخ بندگی و فرهنگ انقیاد و تزویر ایرانیان چقدر است؟"
نگارنده به عنوان دانش آموخته جامعه شناسی و از پژوهندگان و علاقمندان میراث ادبی و عرفانی ایران زمین ضمن همدلی با برخی از فرازهای انتقادی در طرح بحث مذکور، پاسخی اجمالی به پرسش مطروحه تقدیم می دارد.
محدثی با طرح مفهوم "سنت آرایی" به آسیب شناسی "بازار مولوی" از وجه نظر جامعه شناسی فرهنگ می پردازد و با تاکید بر تفاوت جهان شناسی مولوی با عالمیت و زیست جهان جدید از شیوع تلفیق های ناهمساز از سوی اهل فرهنگ ایران و ارائه آن در بازار پر رونق "مولوی فروشی" سخن می گوید که به نظر نگارنده فارغ از ترکیبات و عباراتی که ایشان در شیوه ی بیان آن به کار می بندد طرح بحث قابل تامل و اندیشه برانگیزیست.
ایشان به عنوان مثال به خطای دکتر عبدالکریم سروش در انتساب وجه پلورالیستی به اندیشه های مولانا اشاره می کند و با استدلال فوق الذکر مبنی بر تفاوت در صبغه هستی شناختی پلورالیسم و جهان شناسی سنتی مولانا ادعای دکتر سروش را به زیر پرسش می برد. در جایی دیگر هم فی المثل به تلفیق های ناروا بین فیزیک کوانتوم و آرای مولوی که در آثار جناب محمدتقی جعفری صورت پذیرفته است اشاره می کند.
در خطوط فوق الذکر و مثال های از این دست می توان با دغدغه محدثی در طرح بحث "سنت آرایی" در زمانه ی ویران شدگی سنت نکات تامل برانگیزی یافت و با اصل دغدغه وی آشنا شد و همدلی کرد.
محدثی البته با استخدام تعابیری مثل "زیست انگلی" و انتساب آن به شاعران درباری و صله بگیری چون حافظ به نظر می رسد با نوعی ستیزه جویی با این میراث مواجهه پیدا می کند که البته ناشی از خطایی بزرگتر در سطح معرفت شناختی می باشد. وی دقیقا به همان آفتی دچار می شود که خود به درستی آن را در دیگران تشخیص داده است و آن تحمیل (و تلفیق) اپیستمه مدرن به نظام معرفتي پیشامدرن است و این در طرح پرسش او نیز مشهود است؛ آنجا که از سهم مولانا در تاریخ بندگی و فرهنگ انقیاد و تزویر ایرانیان پرسش می کند.
اساسا هم اهل فرهنگی چون سروش و جعفری و مهدوي و ... که محدثی از ایشان انتقاد می کند و هم خود وی از یک آسیب یکسان رنج می برند که به زعم نگارنده محصول یک نوع تجربه ی ناتمام مدرنیته در اندیشه ایشان است و آن آسیب ها ریشه در این تجربه ی عقیم در عدم درک بنیادین مدرنیته دارد. به نظر می رسد محدثی خودآگاهی به آسیب خویش ندارد. اساسا آنچه که وی از مولانا یا هر یک از مشاهیر متعلق به عالم سنت انتظار دارد انتظاراتی مبتنی بر "سوژگی" و ظهور سوژه مدرن در عالم جدید است که اساسا با مفاهیمی مثل "بندگی" در تعارض قرار می گیرد. دوگانه سازی ضمنی از آزادی (دوران مدرن) و نشاندن آن برابر انقیاد (پیشا مدرن) در طرح سوال محدثی ناظر به همین خطای شناختی و درک غیربنیادین از تحولات مدرن و ظهور عالم جدید می باشد. محدثی همچنین "به رسمیت شناخته نشدن بدن و سرکوب نیازهای طبیعی انسان" در آثار مولوی و امثالهم را عاملی در بسط فرهنگ تزویر در میان ایرانیان معرفی می کند.
بی تردید بازخوانی انتقادی متون متعلق به عالم سنت ضرورت دارد که ملاحظات دکتر حسن محدثی نیز باری دیگر اهمیت آن را برجسته می نماید که در جای خود شایسته توجه است. سخن آخر این که محدثی منتقدانه به سراغ میراث عرفانی می رود اما تحول تاریخی از عالمیت سنتی به عالمیت مدرن و تفاوت های بنیادین آن را به تعیین سهم این یا آن فرد در تاریخ تقلیل می دهد.
♦وفاق منهی روشنفکران!
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
از نیروهای مدافع کیان کشور و نیز از صاحب نظران منتقد ولی صادق و دلسوز می توان به طور همزمان حمایت و تقدیر کرد لذا به عنوان یک جامعهشناس دغدغهمند لازم می دانم از نیروهای مدافع کیان کشور مراتب تقدیر و حمایت قاطع خویش را اعلام کنم و همزمان قدردان صاحب نظرانی باشم که در سطح تئوریک به ارتقای توان دفاعی و ديپلماسي کشور اهتمام می ورزند. تردیدی نیست که مردم میهن دوست ایران از اینکه از کیان کشور حراست و پاسداری شود به خویش و نیروهای دفاعی کشور خویش می بالند. با این همه آنچه ضرورت بی چون و چرای وضعیت اینجایی و اکنونی ماست ارتقای انسجام اجتماعی و وحدت ملی است که اینجانب به عنوان مولف کتاب "گفتمان وفاق" بارها و بارها و در هر فرصتی و به هر بهانه ای با تمام وجود ضرورت این وفاق ملی را تذکار داده ام تنها تضمین توفیق ما در مقاومت در برابر نظام سلطه جهانی تحقق واقعی مولفه های انسجام بخش و وحدت آفرین گفتمان وفاق و اعتماد به همهی ظرفیت های ملی است.
دکتر عبدالکریمی نیز که از دوستان اهل فلسفه و اهل نظر هستند به درستی از نیروهای مدافع کیان کشور حمایت کرده اند ایشان البته باری دیگر به جای کشاندن روشنفکران کشور داخل چتر وفاق؛ گویی با استثنا کردن ایشان درصدد برپایی خیمه ی وفاق برآمدند که با اهمیتی که ایشان به این قشر قائلند سازگار نیست. ایشان در کانال تلگرامی خود خطاب به روشنفکران چنین نوشته است:
"بسیار ناجوانمردانه است که بعد از چهل سال تحریم و فشار به زندگی مردم، حملات سایبری مکرر، ترور شخصیتهای متعدد و حملات به سربازان ما و کشتن آنها و نهایتاً نیز حمله به کنسولگری ما، که بر اساس قوانین جهانی بخشی از خاک کشور ماست، بر «دفاع مشروع، قانونی و اخلاقی» نیروهای نظامی کشورمان از این سرزمین و این ملت نام «جنگ» بنهیم و از مضرات جنگ سخن بگوییم".
مع الاسف اینگونه دوگانه سازی های کذایی زمینه ی غفلت از وحدت ملی را فراهم کرده و می کند. نگارنده در ادامه مکاتبات اخیر خویش با دکتر عبدالکریمی در باب "روشنفکران و نظام سلطه" لازم دانستم باری دیگر دو نکته ذیل را با احترام به حضور ایشان متذکر گردم:
اولا حساب بدخواهان معاند را از روشنفکران دغدغه مند جدا کنیم به طور مصداقی کدام یک از روشنفکران چنین ناجوانمردی را مرتکب شده اند که از آن یاد شده است. نکند مصادیق مطروحه مزدورانی هستند که پروژه بگیر برنامه های کذایی رسانه های بیگانه هستند و اگر نه من ندیدم اهل فکر روشن اندیش ایرانی ناجوانمردانه اقدامات ملی و دفاعی را بی محابا انکار و حمل بر جنگ طلبی نمایند.
ثانیا چتر وفاق ملی را نمی توان و نباید با کنار گذاشتن اهل دغدغه و استثنا کردن روشنفکران بر پا داشت فلذا بایستی نسبت به شنیدن صدای منتقدین دلسوز گشوده باشیم و با برچسپ زنی دانسته و نداسته موجبات اعمال محدودیت های بیشتر را فراهم نساخته، ملت خویش را از چنین ظرفیتی برای ارتقای سطح تئوریک مقاومت در برابر نظام سلطه جهانی محروم نسازیم.
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
از نیروهای مدافع کیان کشور و نیز از صاحب نظران منتقد ولی صادق و دلسوز می توان به طور همزمان حمایت و تقدیر کرد لذا به عنوان یک جامعهشناس دغدغهمند لازم می دانم از نیروهای مدافع کیان کشور مراتب تقدیر و حمایت قاطع خویش را اعلام کنم و همزمان قدردان صاحب نظرانی باشم که در سطح تئوریک به ارتقای توان دفاعی و ديپلماسي کشور اهتمام می ورزند. تردیدی نیست که مردم میهن دوست ایران از اینکه از کیان کشور حراست و پاسداری شود به خویش و نیروهای دفاعی کشور خویش می بالند. با این همه آنچه ضرورت بی چون و چرای وضعیت اینجایی و اکنونی ماست ارتقای انسجام اجتماعی و وحدت ملی است که اینجانب به عنوان مولف کتاب "گفتمان وفاق" بارها و بارها و در هر فرصتی و به هر بهانه ای با تمام وجود ضرورت این وفاق ملی را تذکار داده ام تنها تضمین توفیق ما در مقاومت در برابر نظام سلطه جهانی تحقق واقعی مولفه های انسجام بخش و وحدت آفرین گفتمان وفاق و اعتماد به همهی ظرفیت های ملی است.
دکتر عبدالکریمی نیز که از دوستان اهل فلسفه و اهل نظر هستند به درستی از نیروهای مدافع کیان کشور حمایت کرده اند ایشان البته باری دیگر به جای کشاندن روشنفکران کشور داخل چتر وفاق؛ گویی با استثنا کردن ایشان درصدد برپایی خیمه ی وفاق برآمدند که با اهمیتی که ایشان به این قشر قائلند سازگار نیست. ایشان در کانال تلگرامی خود خطاب به روشنفکران چنین نوشته است:
"بسیار ناجوانمردانه است که بعد از چهل سال تحریم و فشار به زندگی مردم، حملات سایبری مکرر، ترور شخصیتهای متعدد و حملات به سربازان ما و کشتن آنها و نهایتاً نیز حمله به کنسولگری ما، که بر اساس قوانین جهانی بخشی از خاک کشور ماست، بر «دفاع مشروع، قانونی و اخلاقی» نیروهای نظامی کشورمان از این سرزمین و این ملت نام «جنگ» بنهیم و از مضرات جنگ سخن بگوییم".
مع الاسف اینگونه دوگانه سازی های کذایی زمینه ی غفلت از وحدت ملی را فراهم کرده و می کند. نگارنده در ادامه مکاتبات اخیر خویش با دکتر عبدالکریمی در باب "روشنفکران و نظام سلطه" لازم دانستم باری دیگر دو نکته ذیل را با احترام به حضور ایشان متذکر گردم:
اولا حساب بدخواهان معاند را از روشنفکران دغدغه مند جدا کنیم به طور مصداقی کدام یک از روشنفکران چنین ناجوانمردی را مرتکب شده اند که از آن یاد شده است. نکند مصادیق مطروحه مزدورانی هستند که پروژه بگیر برنامه های کذایی رسانه های بیگانه هستند و اگر نه من ندیدم اهل فکر روشن اندیش ایرانی ناجوانمردانه اقدامات ملی و دفاعی را بی محابا انکار و حمل بر جنگ طلبی نمایند.
ثانیا چتر وفاق ملی را نمی توان و نباید با کنار گذاشتن اهل دغدغه و استثنا کردن روشنفکران بر پا داشت فلذا بایستی نسبت به شنیدن صدای منتقدین دلسوز گشوده باشیم و با برچسپ زنی دانسته و نداسته موجبات اعمال محدودیت های بیشتر را فراهم نساخته، ملت خویش را از چنین ظرفیتی برای ارتقای سطح تئوریک مقاومت در برابر نظام سلطه جهانی محروم نسازیم.
هر بار که ما قهر می کنیم
یک جای دنیا بمبی می ترکد
هیچ اتفاقی هم که نیافتد
دلفین ها خودکشی می کنند
هر بار که ما قهر می کنیم
امنیت گونه ها به مخاطره می افتد
جنگلی آتش می گیرد
یا دست کم پلی فرو می ریزد
...
این بار قهرِ مان طولانی تر شد
چیزی بگو
پیش از آنکه همهی جهان نابود شود
https://www.instagram.com/p/C5zEj5ISVYa/?igsh=cHQ2ZTl1YXk0cDdy
یک جای دنیا بمبی می ترکد
هیچ اتفاقی هم که نیافتد
دلفین ها خودکشی می کنند
هر بار که ما قهر می کنیم
امنیت گونه ها به مخاطره می افتد
جنگلی آتش می گیرد
یا دست کم پلی فرو می ریزد
...
این بار قهرِ مان طولانی تر شد
چیزی بگو
پیش از آنکه همهی جهان نابود شود
https://www.instagram.com/p/C5zEj5ISVYa/?igsh=cHQ2ZTl1YXk0cDdy
Audio
🔻پیج اینستاگرام بیژن عبدالکریمی برگزار کرد :
✍️🏻 ما و جهان سلطه
🔴 جلسه پنجم
با حضور :
#دکتر_بیژن_عبدالکریمی
۲۸ فروردین ۱۴۰۳
@bijanabdolkarimi
✍️🏻 ما و جهان سلطه
🔴 جلسه پنجم
با حضور :
#دکتر_بیژن_عبدالکریمی
۲۸ فروردین ۱۴۰۳
@bijanabdolkarimi
Audio
🔶️🔸️هر که شد محرم دل در حرم یار بماند ...
(از سری جلسات حافظخوانی)
♦️دکتر محمدحسن علایی
#حافظ
🎗با آکادمی وفاق به آدرس زیر در ارتباط باشید:
@sociologicalperspectives
(از سری جلسات حافظخوانی)
♦️دکتر محمدحسن علایی
#حافظ
🎗با آکادمی وفاق به آدرس زیر در ارتباط باشید:
@sociologicalperspectives
تآسف عمیق!
با بازگشت "ون" خوراک رسانه های بیگانه برای تسلط به مغز جوانان و تعمیق شکافهای اجتماعی را به دست خودمان تامین می کنیم؛ به عنوان یک جامعهشناس تاسف عمیق خویش را از این تصمیم ها و برخوردهای نابخردانه اعلام می کنم!
محمدحسن علایی
۳۰ فروردین ۱۴۰۳
با بازگشت "ون" خوراک رسانه های بیگانه برای تسلط به مغز جوانان و تعمیق شکافهای اجتماعی را به دست خودمان تامین می کنیم؛ به عنوان یک جامعهشناس تاسف عمیق خویش را از این تصمیم ها و برخوردهای نابخردانه اعلام می کنم!
محمدحسن علایی
۳۰ فروردین ۱۴۰۳
🔴مناظره متنی محمدحسن علایی، جامعهشناس با بیژن عبدالکریمی، استاد دانشگاه!
گفتمان نظام سلطه جهانی؛ پاسخ بیژن عبدالکریمی به محمدحسن علایی (قسمت چهارم و پایانی)
در ادامه مناظره متنی محمدحسن علایی، جامعهشناس با بیژن عبدالکریمی، استاد دانشگاه درباره «گفتمان نظام سلطه جهانی» که سه قسمت قبلی را در دیدارنیوز خواندید، در قسمت چهارم و پایانی میتوانید پاسخ بیژن عبدالکریمی را به نقد محمدحسن علایی بخوانید.
https://www.google.com/amp/s/www.didarnews.ir/fa/amp/news/163833
گفتمان نظام سلطه جهانی؛ پاسخ بیژن عبدالکریمی به محمدحسن علایی (قسمت چهارم و پایانی)
در ادامه مناظره متنی محمدحسن علایی، جامعهشناس با بیژن عبدالکریمی، استاد دانشگاه درباره «گفتمان نظام سلطه جهانی» که سه قسمت قبلی را در دیدارنیوز خواندید، در قسمت چهارم و پایانی میتوانید پاسخ بیژن عبدالکریمی را به نقد محمدحسن علایی بخوانید.
https://www.google.com/amp/s/www.didarnews.ir/fa/amp/news/163833
ملاحظاتی درباره دانشگاهپژوهی و غیبت شریعتی در دانشگاه ایرانی!
نویسنده:
محمد حسن علایی
https://socialstudy.ihcs.ac.ir/article_9228.html
نویسنده:
محمد حسن علایی
https://socialstudy.ihcs.ac.ir/article_9228.html
socialstudy.ihcs.ac.ir
ملاحظاتی درباره دانشگاهپژوهی و غیبت شریعتی در دانشگاه ایرانی
دانشگاه پژوهی و اندیشیدن پیرامون مسائل دانشگاه ایرانی امروز یکی از مهمترین ضروریات کشور در حوزه ی علم و آموزش و فرهنگ است. این مهم نمی تواند بدون وجه نظر به آرای دانشگاهیان، دانشگاهپژوهان و متفکران ایرانی میسر گردد. این مقاله ضمن نگاهی اجمالی به دانشگاهپژوهی…
Forwarded from سعید توفیقی
🔻پیج اینستاگرام بیژن عبدالکریمی برگزار میکند :
✍️🏻 ما و جهان سلطه
🔴 جلسه ششم
با حضور :
#بیژن_عبدالکریمی
۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
ساعت ۲۱:۰۰
به وقت تهران
لینک شرکت در جلسه اینستاگرام :
https://www.instagram.com/bijan.abdolkarimi?upcoming_event_id=17855593827128442
لینک شرکت در جلسه تلگرام :
https://t.me/bijanabdolkarimi?livestream
✍️🏻 ما و جهان سلطه
🔴 جلسه ششم
با حضور :
#بیژن_عبدالکریمی
۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
ساعت ۲۱:۰۰
به وقت تهران
لینک شرکت در جلسه اینستاگرام :
https://www.instagram.com/bijan.abdolkarimi?upcoming_event_id=17855593827128442
لینک شرکت در جلسه تلگرام :
https://t.me/bijanabdolkarimi?livestream
Forwarded from کانال رسمی محسن کدیور
خیزش دانشگاههای آمریکا در حمایت از فلسطین
دومین بیانیه اساتید و کارکنان عدالتخواه برای فلسطین دانشگاه دوک در حمایت از تظاهرات اعتراضی دانشگاههای نیویورک صادر شده است.
خبرنامه دانشگاه دوک بار دیگر از انتشار بیانیه این تشکل دانشگاهی امتناع کرد.
مطالبات دانشجویان کلمبیا در مخالفت صریح با سیاست نسلکشی، آپارتاید و اشغال فلسطین خصوصا غزه توسط دولت اسرائیل و اعتراض به حمایت بی قید و شرط تسلیحاتی، اقتصادی و فکری دولت آمریکا از دولت اسرائیل یادآور اعتراضات ضد جنگ ویتنام نسلهای پیشین همین دانشجویان است و فصلی زرین در اعتراضهای مدنی نسل جوان آمریکا به سیاست خارجی این کشور است.
جنبش دانشگاهی آمریکا عدالت طلب، آزادی خواه، ضد صهیونیسم و ضد جنگ است اما یهودی ستیز نیست.
اساتید و کارکنان عدالتخواه برای فلسطین دانشگاه دوک در اردوگاه همبستگی با غزه می ایستند
ما «اساتید و کارمندان عدالتخواه برای فلسطین دانشگاه دوک» اقدامات شجاعانۀ گردانندگان جنبش دانشجویی که «اردوگاه همبستگی با غزه» را به منظور اعتراض به ادامۀ نسلکشی فلسطینیان و مطالبۀ کنشهای دانشگاهی برای پایاندادن به وابستگی دانشگاهها به اسرائیل برپا کردند، عمیقاً تحسین میکنیم.
به عنوان عضوی از شبکه ملی اساتید عدالتخواه برای فلسطین بر مطالبات زیر تأکید میکنیم:
• تمام دانشگاهیان بهویژه دانشجویان باید بتوانند آزادانه آراء و اندیشههای خود را بیان کنند، به جای اینکه درجا سرکوب شوند.
• دانشگاهها باید از حضور نیروهای پلیس پاکسازی شوند و از ورود پلیس و نیروهای مسلح به آنها جلوگیری شود.
• به منظور حفاظت از آزادی بیان، بهویژه بیان دگراندیشانه در آینده باید تمهیدات لازم اندیشیده شود.
• درخواست دانشگاهها و کالجها مبنی بر قطع همکاری با شرکتهایی که از هلدینگهای نظامی-صنعتی و خشونت دولتی، نسلکشی، آپارتاید و اشغال اسرائیلی حمایت میکنند، جدی گرفته شود؛ و
• همچنین درخواست دانشگاهها و کالجها مبنی بر تحریم مؤسسههای اسرائیلی از طریق کمپین BDS به طور جدی دنبال شود.
ما تلاشهای مردم فلسطین را در فلسطین اشغالی و آواره در سراسر جهان به منظور دستیابی به حق تعیین سرنوشت، آزادی و بازگشت به خانهها و سرزمینشان ارج مینهیم و تشویق میکنیم. همچنانکه در گذشته کردهایم،
خواستار پایان فوری و مستمر محاصره و نسلکشی در غزه (که اکنون در ماه هفتم است) هستیم، اقدامی که اسرائیل، با حمایت تسلیحاتی، اقتصادی و ایدئولوژیک آمریکا در حال ارتکاب آن است؛
و خواستار پایان حملات اسرائیلیبه فلسطینیان در دیگر مناطق فلسطین، بهویژه کرانۀ باختری و بیت المقدس شرقی هستیم.
@Mohsen_Kadivar_Official. https://kadivar.com/21320/
دومین بیانیه اساتید و کارکنان عدالتخواه برای فلسطین دانشگاه دوک در حمایت از تظاهرات اعتراضی دانشگاههای نیویورک صادر شده است.
خبرنامه دانشگاه دوک بار دیگر از انتشار بیانیه این تشکل دانشگاهی امتناع کرد.
مطالبات دانشجویان کلمبیا در مخالفت صریح با سیاست نسلکشی، آپارتاید و اشغال فلسطین خصوصا غزه توسط دولت اسرائیل و اعتراض به حمایت بی قید و شرط تسلیحاتی، اقتصادی و فکری دولت آمریکا از دولت اسرائیل یادآور اعتراضات ضد جنگ ویتنام نسلهای پیشین همین دانشجویان است و فصلی زرین در اعتراضهای مدنی نسل جوان آمریکا به سیاست خارجی این کشور است.
جنبش دانشگاهی آمریکا عدالت طلب، آزادی خواه، ضد صهیونیسم و ضد جنگ است اما یهودی ستیز نیست.
اساتید و کارکنان عدالتخواه برای فلسطین دانشگاه دوک در اردوگاه همبستگی با غزه می ایستند
ما «اساتید و کارمندان عدالتخواه برای فلسطین دانشگاه دوک» اقدامات شجاعانۀ گردانندگان جنبش دانشجویی که «اردوگاه همبستگی با غزه» را به منظور اعتراض به ادامۀ نسلکشی فلسطینیان و مطالبۀ کنشهای دانشگاهی برای پایاندادن به وابستگی دانشگاهها به اسرائیل برپا کردند، عمیقاً تحسین میکنیم.
به عنوان عضوی از شبکه ملی اساتید عدالتخواه برای فلسطین بر مطالبات زیر تأکید میکنیم:
• تمام دانشگاهیان بهویژه دانشجویان باید بتوانند آزادانه آراء و اندیشههای خود را بیان کنند، به جای اینکه درجا سرکوب شوند.
• دانشگاهها باید از حضور نیروهای پلیس پاکسازی شوند و از ورود پلیس و نیروهای مسلح به آنها جلوگیری شود.
• به منظور حفاظت از آزادی بیان، بهویژه بیان دگراندیشانه در آینده باید تمهیدات لازم اندیشیده شود.
• درخواست دانشگاهها و کالجها مبنی بر قطع همکاری با شرکتهایی که از هلدینگهای نظامی-صنعتی و خشونت دولتی، نسلکشی، آپارتاید و اشغال اسرائیلی حمایت میکنند، جدی گرفته شود؛ و
• همچنین درخواست دانشگاهها و کالجها مبنی بر تحریم مؤسسههای اسرائیلی از طریق کمپین BDS به طور جدی دنبال شود.
ما تلاشهای مردم فلسطین را در فلسطین اشغالی و آواره در سراسر جهان به منظور دستیابی به حق تعیین سرنوشت، آزادی و بازگشت به خانهها و سرزمینشان ارج مینهیم و تشویق میکنیم. همچنانکه در گذشته کردهایم،
خواستار پایان فوری و مستمر محاصره و نسلکشی در غزه (که اکنون در ماه هفتم است) هستیم، اقدامی که اسرائیل، با حمایت تسلیحاتی، اقتصادی و ایدئولوژیک آمریکا در حال ارتکاب آن است؛
و خواستار پایان حملات اسرائیلیبه فلسطینیان در دیگر مناطق فلسطین، بهویژه کرانۀ باختری و بیت المقدس شرقی هستیم.
@Mohsen_Kadivar_Official. https://kadivar.com/21320/
Medium
Statement on Palestine
By Duke University Faculty for Justice*
♦️نام آور بی ادعا؛ و مدعی بی نام و نشان!
✍دکترمحمدحسن علائی
(جامعه شناس)
عبدالکریمی معلم فلسفه ی نام آور و البته بی ادعایی هست، هر چند بخشی از نام آوری هایش را مدیون ادعاهای "غیرفلسفی" خویش در حوزه ی عمومی هست از جمله مواضع انتقادی اش دربارهی گفتمان انقلاب و روشنفکران و ... . اما عبدالکریمی در فلسفه هر چند کتب و مقالات قابل توجهی دارد اما چندان مدعیانه میدان داری نمی کند؛ و متاملانه و سنجیده ابراز نظر می کند؛ هر چند انتظار می رود فکر فلسفی خویش را پیگیرانه تداوم دهد ولی شاید اشتغالات وی در حوزهی عمومی به جهت ضرورتهایی که احساس می کند و به تعبیری همین وضع توسعه نیافتگی مانع از درخشش های بیشتر وی در ساحت نظروری می شود.
این میان دیده می شود برخی مدعیان بی نام و نشان در سپهر فکری بی آنکه کتاب یا مقاله ای منتشر کرده باشند با پناه گرفتن پشت کلمات قلمبه و سلمبه و با تمسک به اعتقادات جزمی خویش که آن را به نام فلسفه ورزی جا می زنند عبدالکریمی را به باد انتقاد می گیرند که تقریبا هیچ معنای محصلی پشت این آسمان ریسمان بافی های ایدئولوژیک ایشان نمی توان یافت. به شرط فراغت بیشتر در این خصوص خواهم نوشت.
✍دکترمحمدحسن علائی
(جامعه شناس)
عبدالکریمی معلم فلسفه ی نام آور و البته بی ادعایی هست، هر چند بخشی از نام آوری هایش را مدیون ادعاهای "غیرفلسفی" خویش در حوزه ی عمومی هست از جمله مواضع انتقادی اش دربارهی گفتمان انقلاب و روشنفکران و ... . اما عبدالکریمی در فلسفه هر چند کتب و مقالات قابل توجهی دارد اما چندان مدعیانه میدان داری نمی کند؛ و متاملانه و سنجیده ابراز نظر می کند؛ هر چند انتظار می رود فکر فلسفی خویش را پیگیرانه تداوم دهد ولی شاید اشتغالات وی در حوزهی عمومی به جهت ضرورتهایی که احساس می کند و به تعبیری همین وضع توسعه نیافتگی مانع از درخشش های بیشتر وی در ساحت نظروری می شود.
این میان دیده می شود برخی مدعیان بی نام و نشان در سپهر فکری بی آنکه کتاب یا مقاله ای منتشر کرده باشند با پناه گرفتن پشت کلمات قلمبه و سلمبه و با تمسک به اعتقادات جزمی خویش که آن را به نام فلسفه ورزی جا می زنند عبدالکریمی را به باد انتقاد می گیرند که تقریبا هیچ معنای محصلی پشت این آسمان ریسمان بافی های ایدئولوژیک ایشان نمی توان یافت. به شرط فراغت بیشتر در این خصوص خواهم نوشت.
Forwarded from Theismschool
🔴 📽ویدئوی نشست فلسفه دانشگاهی و مسائل ایران امروز
🎤 سخنرانان:
🔸 دکتر سید حسن حسینی (استاد تمام و عضو هیئت علمی گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف)
🔸 دکتر بیژن عبدالکریمی، استاد فلسفه
🎯 #برخیاز_مهمترینمطالب_دکترحسینی:
هفت دستهبندی از رابطه فلسفه و جامعه ایران (این دستهبندی توصیفی است و رویکرد ارزشگذاری ندارد):
1⃣ فلسفه به مثابه آکادمی: این فلسفه یا حکومتی است یا در سایه حکومت است.
2⃣ امتداد اجتماعی فلسفه آکادمی: آثار فلسفه دین و فلسفه علم از غرب وارد ایران شد و تاثیرات اجتماعی فراوان داشت.
3⃣ فلسفهی حامی تحولات اجتماعی: مانند تحولات سیاسی سال ۷۶ و ۱۴۰۱ و بسط فلسفه سیاسی در ایران.
4⃣ فلسفه_پروژه: مانند نظریه ایرانشهری جواد طباطبایی، نظریه عقلانیت و معنویت مصطفی ملکیان، سنتگرایی سید حسین نصر و ...
5⃣ فلسفه به مثابه تثبیت نظام جمهوری اسلامی: آثار شریعتی، مطهری، مصباح و ...
6⃣ فلسفه ناشی از علوم جدید: فلسفه زیستشناسی و تکامل، فلسفه فیزیک و ...
7⃣ فلسفه به معنای زندگی طبیعی: رواج آثار نیچه، شوپنهاور و ... برای عموم مردم
🔸 راهکارها و ملاحظات ...
🎯 #برخیاز_مهمترینمطالب_دکترعبدالکریمی:
آنچه در دپارتمانهای فلسفه ما وجود ندارد، خودآگاهی تاریخی ست.
فلسفه دانشگاهی ما با مسائل روز جامعه پیوند ندارد.
اینده روشن نیست و ما با فروپاشی اجتماعی و انقطاع از میراث هویتی و تاریخی خود روبرو هستیم و حس تعلق ما به ایرانیت تضعیف شده و اهالی فلسفه هیچ حضوری در این شرایط ندارند. عدهای به غلط، این وضعیت را به رنسانس تعبیر میکنند. این وضعیت باعث شد در حمله اسرائیل به فلسطین، ببینیم که بسیاری ایرانیها از اسرائیل حمایت میکنند و این نشان از خشم مردم ایران است.
جامعه ما اسیر یک دوگانه است و علم در برابر دین قرار گرفته است که نتیجه نهضت روشنگری در غرب است.
جوانان این مرز و بوم، درد و رنج میکشند اما نمیدانند به کدام سو بروند و به کدام ریسمان چنگ بزنند و این وظیفه فلاسفه است که به جامعه کمک کنند.
🔴🔴 مشاهده ویدئو:
📎 https://www.aparat.com/v/h38Lv
#مدرسهبینالمللیخداباوریشریف
#دانشگاهصنعتیشریف
🆔 @theismschool
🎤 سخنرانان:
🔸 دکتر سید حسن حسینی (استاد تمام و عضو هیئت علمی گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف)
🔸 دکتر بیژن عبدالکریمی، استاد فلسفه
🎯 #برخیاز_مهمترینمطالب_دکترحسینی:
هفت دستهبندی از رابطه فلسفه و جامعه ایران (این دستهبندی توصیفی است و رویکرد ارزشگذاری ندارد):
1⃣ فلسفه به مثابه آکادمی: این فلسفه یا حکومتی است یا در سایه حکومت است.
2⃣ امتداد اجتماعی فلسفه آکادمی: آثار فلسفه دین و فلسفه علم از غرب وارد ایران شد و تاثیرات اجتماعی فراوان داشت.
3⃣ فلسفهی حامی تحولات اجتماعی: مانند تحولات سیاسی سال ۷۶ و ۱۴۰۱ و بسط فلسفه سیاسی در ایران.
4⃣ فلسفه_پروژه: مانند نظریه ایرانشهری جواد طباطبایی، نظریه عقلانیت و معنویت مصطفی ملکیان، سنتگرایی سید حسین نصر و ...
5⃣ فلسفه به مثابه تثبیت نظام جمهوری اسلامی: آثار شریعتی، مطهری، مصباح و ...
6⃣ فلسفه ناشی از علوم جدید: فلسفه زیستشناسی و تکامل، فلسفه فیزیک و ...
7⃣ فلسفه به معنای زندگی طبیعی: رواج آثار نیچه، شوپنهاور و ... برای عموم مردم
🔸 راهکارها و ملاحظات ...
🎯 #برخیاز_مهمترینمطالب_دکترعبدالکریمی:
آنچه در دپارتمانهای فلسفه ما وجود ندارد، خودآگاهی تاریخی ست.
فلسفه دانشگاهی ما با مسائل روز جامعه پیوند ندارد.
اینده روشن نیست و ما با فروپاشی اجتماعی و انقطاع از میراث هویتی و تاریخی خود روبرو هستیم و حس تعلق ما به ایرانیت تضعیف شده و اهالی فلسفه هیچ حضوری در این شرایط ندارند. عدهای به غلط، این وضعیت را به رنسانس تعبیر میکنند. این وضعیت باعث شد در حمله اسرائیل به فلسطین، ببینیم که بسیاری ایرانیها از اسرائیل حمایت میکنند و این نشان از خشم مردم ایران است.
جامعه ما اسیر یک دوگانه است و علم در برابر دین قرار گرفته است که نتیجه نهضت روشنگری در غرب است.
جوانان این مرز و بوم، درد و رنج میکشند اما نمیدانند به کدام سو بروند و به کدام ریسمان چنگ بزنند و این وظیفه فلاسفه است که به جامعه کمک کنند.
🔴🔴 مشاهده ویدئو:
📎 https://www.aparat.com/v/h38Lv
#مدرسهبینالمللیخداباوریشریف
#دانشگاهصنعتیشریف
🆔 @theismschool
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
مسئله اصلی فلسفه دانشگاهی ما، ایران نیست!
اولین جلسه از سلسلهنشستهای «علوم انسانی و مسائل جامعه ایرانی»، با موضوع «فلسفه دانشگاهی و مسائل ایران امروز» با حضور بیژن عبدالکریمی و سید حسن حسینی، از اساتید فلسفهی دانشگاه، در تاریخ سوم اردیبهشتماه 1403، در فرهنگسرای اندیشه و به همت مؤسسه حامی علوم…