Audio
🔶️🔸️یاری اندر کس نمیبینیم یاران چه شد...
(از سری جلسات حافظخوانی)
♦️دکتر محمدحسن علایی
#حافظ
🎗با آکادمی وفاق به آدرس زیر در ارتباط باشید:
@sociologicalperspectives
(از سری جلسات حافظخوانی)
♦️دکتر محمدحسن علایی
#حافظ
🎗با آکادمی وفاق به آدرس زیر در ارتباط باشید:
@sociologicalperspectives
♦️رسالت دانشگاه در گام دوم!
دکترمحمدحسن علایی
عضو پیوسته انجمن جامعهشناسی ایران
🔶روزنامه همدلی
۹دی ۱۴۰۲
https://www.hamdelidaily.ir/index.php?newsletternumber=2330&page=8
وقت آن رسیده است تا برای تحقق رسالت دانشگاه در گام دوم، هم از جانب سیاستگذاران هم از جانب خود نخبگان علمی و دانشگاهیان و اهل علم و اجتماع علمی کشور با یکی از مباحث عمده ی پیش نیاز توسعه و پیشرفت علمی کشور مواجهه علمی برقرار کنیم؛ و آن تعیین تکلیف با امکان و امتناع علم بومی/ اسلامی در کشور است که توفیقات، ناکامیها و حاشیه های آن طبیعتا بر روی کثیری از حوزه ها از جمله دانشگاه و نهاد علم تاثیر مستقیم داشته و دارد. این مهم بی تردید بر روی تمهید و ارتقا ایده دانشگاه به نحو اعم و ایده دانشگاه ایرانی نیز سایه انداخته است. در این جستار خود حوزه های علمیه را نیز مسامحتا داخل نهاد علم مفروض گرفته ایم.
متفکران دیکلونیال (استعمارزدایی) از پی اندیشمندان پست کلونیال (پسا استعماری) که به بحث از استعمارزدایی از علوم انسانی می پردازند، معتقدند عبور از غرب با توسل به خود انتولوژی غربی ممکن نیست؛ این متفکران یک پرسش بنیادین را مطرح می کنند:
آیا اساسا انسان غیر غربی قدرت تئوری پردازی دارد؟ یا به عبارت دیگر آیا بیرون از غرب تمدنی بوده است؟
به عنوان یک دانشگاهی که در حوزه های مختلف از جمله علوم پایه (ساینس) و نیز رشته های علوم اجتماعی و انسانی تحصیل و تدریس داشته است و از اعاظم اساتید این حیطه ها توفیق تلمذ داشته است و توفیق داشته است با حضور در اجتماعات علمی و پژوهشگاه های برتر مباحث مختلف در حیطه ی بومی سازی و اسلامی سازی علوم، و عموم مباحث دانشگاه پژوهی و مباحث برنامه ریزی ها و سیاستگذاری های آموزش عالی و ... مجدانه پیگیری کند باید عرض کنم پاسخ من به امکان و بالاتر از آن ضرورت تولید علم بومی و دینی و اسلامی و ...دانشگاه ایرانی، مسئله محور، حکمت بنیان و ... بی هیچ لکنتی صراحتا "آری" است اما به شرطها و شروطها، که به امید حق در راستای تکمیل پروژه فکری خویش و تمهید یک برنامه پژوهشی در محورهای زیر به پژوهش های مبسوط پرداخته خواهد شد:
🔸️دانشگاه و تقدم انتولوژی به اپیستملوژی
🔸️دانشگاه و نسبت علم و ایدئولوژی
🔸️دانشگاه و اروپامداری (غلبه رویکرد یوروسنتریک)
🔸️دانشگاه و شرق شناسی؛ غرب شناسی وارونه
🔸️دانشگاه و مطالعات پسااستعماری و پست کلونیال و دیکلونیال
🔸️دانشگاه و نقد مدرنیته و تمهید انتولوژی متناسب با زیست جهان جدید
🔸️دانشگاه و وحدت با حوزه
🔸️دانشگاه و نظریه های آموزش عالی (همولت، کانت، نومن، یاسپرس... نزاع دانشکده ها)
🔸️دانشگاه و روایت های موازی در علوم انسانی
🔸️دانشکاه و متفکران ایرانی
🔸️دانشگاه و مسئله ایران، تمهید نظریه اجتماعی
🔸️دانشگاه و تجربه زیست دانشگاهی
🔸️دانشگاه و سه حوزه اسلام، ایران، تجدد
...
اميدوارم توفیق داشته باشم در کتابی که با عنوان "رسالت دانشگاه در گام دوم" در دست تهیه دارم پیش درآمدی از مباحث فوق را به علاقه مندان و دانشگاهپژوهان کشور عزیزم تقدیم نمایم. در پایان به برخی دیگر از اولویتهای پژوهشی تکمیلی در راستای رسالت دانشگاه در گام دوم اشاره می گردد.
♦️ دانشگاه پژوهی و تحلیل ثانویه پژوهش های صورت گرفته در باب دانشگاه ایرانی و تبیین نقش و مسئولیت اجتماعی دانشگاه
♦️واکاوی رابطه ی فلسفه و جامعهشناسی (به لحاظ تاریخی میان جامعهشناسان کلاسیک و متاخر) و تاریخ جامعهشناسی در ایران ذیل تخیل جامعه شناختی
♦️ارتقای سطح گفتمانی کنشگران و نیروهای اجتماعی گفتمان انقلاب و کارگزاران و سیاستگذاران و...
♦️تمهید لوازمات گفتمان وفاق (تلاشی تئوریک برای تمهید و صورت بندی یک نظریه اجتماعی متناسب با زیستجهان ایرانیان)
♦️پرسش از هویت ایرانی و امکان نیل به وحدت در کثرت؛ کثرت در وحدت؛ امکان صورت بندی کثرات ذیل یک ایده ی وحدت بخش؛ (ایرانیت با لحاظ همه ی تنوعات قومی؛ اسلامیت؛ تجدد و ...)
♦️تأملاتی در باب "زبان" در سطح انتولوژیک و سوسیولوژیک؛ چیستی زبان؛ زبان های میانجی؛ زبان مادری...
♦️در سطح نظری تلاش در جهت نقد مدرنیته و متافیزیک غربی؛ ارائه وصف جامعه شناختی از نیهیلیسم؛ بحث از رابطه فیزیک، طبیعت گرایی و خداباوری و تالیف کتب و مقالات در باب تفکر معنوی با تکیه بر بصیرتهای نهفته در سنت گرانسنگ ایرانی-اسلامی.
دکترمحمدحسن علایی
عضو پیوسته انجمن جامعهشناسی ایران
🔶روزنامه همدلی
۹دی ۱۴۰۲
https://www.hamdelidaily.ir/index.php?newsletternumber=2330&page=8
وقت آن رسیده است تا برای تحقق رسالت دانشگاه در گام دوم، هم از جانب سیاستگذاران هم از جانب خود نخبگان علمی و دانشگاهیان و اهل علم و اجتماع علمی کشور با یکی از مباحث عمده ی پیش نیاز توسعه و پیشرفت علمی کشور مواجهه علمی برقرار کنیم؛ و آن تعیین تکلیف با امکان و امتناع علم بومی/ اسلامی در کشور است که توفیقات، ناکامیها و حاشیه های آن طبیعتا بر روی کثیری از حوزه ها از جمله دانشگاه و نهاد علم تاثیر مستقیم داشته و دارد. این مهم بی تردید بر روی تمهید و ارتقا ایده دانشگاه به نحو اعم و ایده دانشگاه ایرانی نیز سایه انداخته است. در این جستار خود حوزه های علمیه را نیز مسامحتا داخل نهاد علم مفروض گرفته ایم.
متفکران دیکلونیال (استعمارزدایی) از پی اندیشمندان پست کلونیال (پسا استعماری) که به بحث از استعمارزدایی از علوم انسانی می پردازند، معتقدند عبور از غرب با توسل به خود انتولوژی غربی ممکن نیست؛ این متفکران یک پرسش بنیادین را مطرح می کنند:
آیا اساسا انسان غیر غربی قدرت تئوری پردازی دارد؟ یا به عبارت دیگر آیا بیرون از غرب تمدنی بوده است؟
به عنوان یک دانشگاهی که در حوزه های مختلف از جمله علوم پایه (ساینس) و نیز رشته های علوم اجتماعی و انسانی تحصیل و تدریس داشته است و از اعاظم اساتید این حیطه ها توفیق تلمذ داشته است و توفیق داشته است با حضور در اجتماعات علمی و پژوهشگاه های برتر مباحث مختلف در حیطه ی بومی سازی و اسلامی سازی علوم، و عموم مباحث دانشگاه پژوهی و مباحث برنامه ریزی ها و سیاستگذاری های آموزش عالی و ... مجدانه پیگیری کند باید عرض کنم پاسخ من به امکان و بالاتر از آن ضرورت تولید علم بومی و دینی و اسلامی و ...دانشگاه ایرانی، مسئله محور، حکمت بنیان و ... بی هیچ لکنتی صراحتا "آری" است اما به شرطها و شروطها، که به امید حق در راستای تکمیل پروژه فکری خویش و تمهید یک برنامه پژوهشی در محورهای زیر به پژوهش های مبسوط پرداخته خواهد شد:
🔸️دانشگاه و تقدم انتولوژی به اپیستملوژی
🔸️دانشگاه و نسبت علم و ایدئولوژی
🔸️دانشگاه و اروپامداری (غلبه رویکرد یوروسنتریک)
🔸️دانشگاه و شرق شناسی؛ غرب شناسی وارونه
🔸️دانشگاه و مطالعات پسااستعماری و پست کلونیال و دیکلونیال
🔸️دانشگاه و نقد مدرنیته و تمهید انتولوژی متناسب با زیست جهان جدید
🔸️دانشگاه و وحدت با حوزه
🔸️دانشگاه و نظریه های آموزش عالی (همولت، کانت، نومن، یاسپرس... نزاع دانشکده ها)
🔸️دانشگاه و روایت های موازی در علوم انسانی
🔸️دانشکاه و متفکران ایرانی
🔸️دانشگاه و مسئله ایران، تمهید نظریه اجتماعی
🔸️دانشگاه و تجربه زیست دانشگاهی
🔸️دانشگاه و سه حوزه اسلام، ایران، تجدد
...
اميدوارم توفیق داشته باشم در کتابی که با عنوان "رسالت دانشگاه در گام دوم" در دست تهیه دارم پیش درآمدی از مباحث فوق را به علاقه مندان و دانشگاهپژوهان کشور عزیزم تقدیم نمایم. در پایان به برخی دیگر از اولویتهای پژوهشی تکمیلی در راستای رسالت دانشگاه در گام دوم اشاره می گردد.
♦️ دانشگاه پژوهی و تحلیل ثانویه پژوهش های صورت گرفته در باب دانشگاه ایرانی و تبیین نقش و مسئولیت اجتماعی دانشگاه
♦️واکاوی رابطه ی فلسفه و جامعهشناسی (به لحاظ تاریخی میان جامعهشناسان کلاسیک و متاخر) و تاریخ جامعهشناسی در ایران ذیل تخیل جامعه شناختی
♦️ارتقای سطح گفتمانی کنشگران و نیروهای اجتماعی گفتمان انقلاب و کارگزاران و سیاستگذاران و...
♦️تمهید لوازمات گفتمان وفاق (تلاشی تئوریک برای تمهید و صورت بندی یک نظریه اجتماعی متناسب با زیستجهان ایرانیان)
♦️پرسش از هویت ایرانی و امکان نیل به وحدت در کثرت؛ کثرت در وحدت؛ امکان صورت بندی کثرات ذیل یک ایده ی وحدت بخش؛ (ایرانیت با لحاظ همه ی تنوعات قومی؛ اسلامیت؛ تجدد و ...)
♦️تأملاتی در باب "زبان" در سطح انتولوژیک و سوسیولوژیک؛ چیستی زبان؛ زبان های میانجی؛ زبان مادری...
♦️در سطح نظری تلاش در جهت نقد مدرنیته و متافیزیک غربی؛ ارائه وصف جامعه شناختی از نیهیلیسم؛ بحث از رابطه فیزیک، طبیعت گرایی و خداباوری و تالیف کتب و مقالات در باب تفکر معنوی با تکیه بر بصیرتهای نهفته در سنت گرانسنگ ایرانی-اسلامی.
♦️ناهمترازی در میزان برخورداری کاندیداها از امکانات تبلیغ!
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
🔸️رقابت های انتخابات معنادار بستگی به برخی مؤلفههای اساسی دارد؛ دراین جستار به چند نمونه از آن اشاره می شود:
-میزان هزینه های تبلیغاتی
-میزان برخورداری از رسانه های خصوصی و عمومی
-میزان تمتع از حامیان مالی
-میزان استفاده از موقعیت شغلی پیشین
...
🔸️این چند نمونه اما برای همه ی نامزدهاي انتخاباتی به یک میزان مهیا نیست؛ بدیهی هست که برخی از ایشان مخصوصا آن دسته از ایشان که سابقه ی یک یا چند دوره نمایندگی مجلس را دارند به نحو ویژه تر از یک یا چند مورد از موارد مذکور برخوردارند.
🔸️این میان رسالت نخبگان و رسانه های به واقع مردمی هست که مردم را در رسیدن به گزینه ی اصلح و توصیه ی به مشارکت گسترده و البته متاملانه یاری برسانند. به قول معروف با عنایت به عنوان این جستار باید گفت "از من نپرس به کجا رسیدی؛ بپرس از کجا شروع کردی!؟".
🔸️شهروندان با انتخاب خود میزان رشد آگاهی خویش را به نمایش می گذارند؛ مردم با انتخاب خود میزان آشنایی با حقوق شهروندی خود را به نمایش میگذارند؛ مردم با انتخاب خود سطح مدنیت و دیانت خود را به نمایش می گذارند.
مخلص کلام اینکه مردم با انتخاب خود ویژگیهای چهره ی خود را در سیمای نماینده ی خویش به نمایش می گذارند؛ باید ديد پزشکان، مهندسان، دانشگاهیان، نخبگان فرهنگی، هنرمندان، دانشحویان، فرهنگیان و ... در کنار توده ی مردم با نوع تشخیص و انتخاب خود کدام چهره را نماینده ی خود معرفی می کنند.
🔸️در پایان به عنوان یک جامعهشناس باید عرض کنم، انتخابات در کشور را نه به عنوان شخصی با گرایشات جناحی و سیاسی بل به عنوان یک شهروند مستقل و مسئول، عرصه ی مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خویش تلقی می کنم و از کنار کوچکترین منفذ برای امکان کنش ورزی و تحمیل اراده ی مردم به سادگی نمی گذرم.
https://www.instagram.com/p/C2AbK9mq9x1/?igsh=dWEwZGkxYmdqZzJ4
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
🔸️رقابت های انتخابات معنادار بستگی به برخی مؤلفههای اساسی دارد؛ دراین جستار به چند نمونه از آن اشاره می شود:
-میزان هزینه های تبلیغاتی
-میزان برخورداری از رسانه های خصوصی و عمومی
-میزان تمتع از حامیان مالی
-میزان استفاده از موقعیت شغلی پیشین
...
🔸️این چند نمونه اما برای همه ی نامزدهاي انتخاباتی به یک میزان مهیا نیست؛ بدیهی هست که برخی از ایشان مخصوصا آن دسته از ایشان که سابقه ی یک یا چند دوره نمایندگی مجلس را دارند به نحو ویژه تر از یک یا چند مورد از موارد مذکور برخوردارند.
🔸️این میان رسالت نخبگان و رسانه های به واقع مردمی هست که مردم را در رسیدن به گزینه ی اصلح و توصیه ی به مشارکت گسترده و البته متاملانه یاری برسانند. به قول معروف با عنایت به عنوان این جستار باید گفت "از من نپرس به کجا رسیدی؛ بپرس از کجا شروع کردی!؟".
🔸️شهروندان با انتخاب خود میزان رشد آگاهی خویش را به نمایش می گذارند؛ مردم با انتخاب خود میزان آشنایی با حقوق شهروندی خود را به نمایش میگذارند؛ مردم با انتخاب خود سطح مدنیت و دیانت خود را به نمایش می گذارند.
مخلص کلام اینکه مردم با انتخاب خود ویژگیهای چهره ی خود را در سیمای نماینده ی خویش به نمایش می گذارند؛ باید ديد پزشکان، مهندسان، دانشگاهیان، نخبگان فرهنگی، هنرمندان، دانشحویان، فرهنگیان و ... در کنار توده ی مردم با نوع تشخیص و انتخاب خود کدام چهره را نماینده ی خود معرفی می کنند.
🔸️در پایان به عنوان یک جامعهشناس باید عرض کنم، انتخابات در کشور را نه به عنوان شخصی با گرایشات جناحی و سیاسی بل به عنوان یک شهروند مستقل و مسئول، عرصه ی مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خویش تلقی می کنم و از کنار کوچکترین منفذ برای امکان کنش ورزی و تحمیل اراده ی مردم به سادگی نمی گذرم.
https://www.instagram.com/p/C2AbK9mq9x1/?igsh=dWEwZGkxYmdqZzJ4
♦️ضرورت خوانش انتقادی آثار متفکران ایرانی!
دکترمحمدحسن علایی
جامعه شناس
🔶روزنامه همدلی
۲۳ دی ۱۴۰۲
https://hamdelidaily.ir/index.php?newsletternumber=2340&page=8
دکترمحمدحسن علایی
جامعه شناس
🔶روزنامه همدلی
۲۳ دی ۱۴۰۲
https://hamdelidaily.ir/index.php?newsletternumber=2340&page=8
♦️ضرورت خوانش انتقادی آثار متفکران ایرانی!
دکترمحمدحسن علایی
جامعه شناس
🔶روزنامه همدلی
۲۳ دی ۱۴۰۲
https://hamdelidaily.ir/index.php?newsletternumber=2340&page=8
دی ماه امسال شانزدهمین جشنوارهی ادبی جلال برگزار شد، این جشنواره در واقع یادبودی از یک اهل قلم ایرانی است اما لازم است مجموعه آثار جلال نیز در جای خود مورد خوانش انتقادی قرار گیرد؛ توجه و تامل به معدود متفکران و اهل قلمی مثل جلال آل احمد نشان از ارتقای هاضمه ی گفتمان انقلاب دارد هر چه می توانیم باید دایره ی این توجهات را بگشاییم ممکن است در مواردی با بخش هایی از اندیشهی کسی همدلی نداشته باشیم اما توجه به آرای اهل تفکر حسن نیت ما را برای گشودن گره ها نشان می دهد و البته راه را برای ظهور اندیشه ها و اندیشمندان جدید برای حل مسائل جدید می گشاید.
معدود اندیشمندانی که به عنوان متفکرین سپهر اندیشه ورزی ایران تلقی می شوند سرمایه های فکری دوران معاصر ما هستند و در ساحت اندیشه معاصر خیرالموجودین این عرصه هستند اما باید از خویش پرسش کنیم که آیا آرای ایشان مورد بازخوانی انتقادی قرار گرفته است؛ و آیا فرآورده هایی که حاصل مقایسه ی آرای این اندیشمندان باشد به دست داده شده است.
اگر پاسخ منفی است که به زعم نگارنده چنین است؛ آیا نمی بایست شاهد چنین دیالوگ هایی در میان اهالی تفکر می بودیم؟!
وقتی این را می گویم مقصودم سلسله گفتگوهای علمی؛ منقح و دامنه دار است که شامل خوانش امهات آثار ایشان و مقایسه ی تئوری های اصلی ایشان با هم می شود؛ تا برسیم به مسائل فرعی و جزئیات شبکه های مفهومی ایشان و حتی مطالعه پیامدهای اندیشه های ایشان؛ با عنایت به اهمیت موضوع این کارویژه می بایست همچنان میان اهل دغدغه دردمند پیگیری شود و نه صرفا میان نگاه های ایدئولوژیک یا ژورنالیستی که نوعا به ذکر چند نقل قول بی منبع و چه و چه اکتفا می شود و نهایتا به زبان شکوه و شکایت های کوچه و بازاری تقلیل می یابند.
از آنجا که ما ایرانیان بیش از دو سده هست که در شرایط توسعه نیافتگی تاریخی واقع شده ایم و کنش ورزی اصیل را تابع تفکر اصیل قلمداد می کنیم. و برای برون شد از بسیاری از بحران ها و انسدادها باید هم چنین بیانگاریم؛ به عنوان مولف کتاب گفتمان وفاق این جستار به مثابهی درآمدی بر آسیب شناسی فقدان سنت گفتگوهای علمی در ایران معاصر تقدیم مخاطبان فرهیخته گردید با امید به تداوم گفتگوهای انتقادی آتی. پر واضح است که عرصه تفکر میدان نقد است و به هیچ وجه مجال عقده گشایی و فرقه گرایی و متابعت و هواداری صرف نیست و از همین روی باید از پویایی و تداوم آن مراقبت کرد.
دکترمحمدحسن علایی
جامعه شناس
🔶روزنامه همدلی
۲۳ دی ۱۴۰۲
https://hamdelidaily.ir/index.php?newsletternumber=2340&page=8
دی ماه امسال شانزدهمین جشنوارهی ادبی جلال برگزار شد، این جشنواره در واقع یادبودی از یک اهل قلم ایرانی است اما لازم است مجموعه آثار جلال نیز در جای خود مورد خوانش انتقادی قرار گیرد؛ توجه و تامل به معدود متفکران و اهل قلمی مثل جلال آل احمد نشان از ارتقای هاضمه ی گفتمان انقلاب دارد هر چه می توانیم باید دایره ی این توجهات را بگشاییم ممکن است در مواردی با بخش هایی از اندیشهی کسی همدلی نداشته باشیم اما توجه به آرای اهل تفکر حسن نیت ما را برای گشودن گره ها نشان می دهد و البته راه را برای ظهور اندیشه ها و اندیشمندان جدید برای حل مسائل جدید می گشاید.
معدود اندیشمندانی که به عنوان متفکرین سپهر اندیشه ورزی ایران تلقی می شوند سرمایه های فکری دوران معاصر ما هستند و در ساحت اندیشه معاصر خیرالموجودین این عرصه هستند اما باید از خویش پرسش کنیم که آیا آرای ایشان مورد بازخوانی انتقادی قرار گرفته است؛ و آیا فرآورده هایی که حاصل مقایسه ی آرای این اندیشمندان باشد به دست داده شده است.
اگر پاسخ منفی است که به زعم نگارنده چنین است؛ آیا نمی بایست شاهد چنین دیالوگ هایی در میان اهالی تفکر می بودیم؟!
وقتی این را می گویم مقصودم سلسله گفتگوهای علمی؛ منقح و دامنه دار است که شامل خوانش امهات آثار ایشان و مقایسه ی تئوری های اصلی ایشان با هم می شود؛ تا برسیم به مسائل فرعی و جزئیات شبکه های مفهومی ایشان و حتی مطالعه پیامدهای اندیشه های ایشان؛ با عنایت به اهمیت موضوع این کارویژه می بایست همچنان میان اهل دغدغه دردمند پیگیری شود و نه صرفا میان نگاه های ایدئولوژیک یا ژورنالیستی که نوعا به ذکر چند نقل قول بی منبع و چه و چه اکتفا می شود و نهایتا به زبان شکوه و شکایت های کوچه و بازاری تقلیل می یابند.
از آنجا که ما ایرانیان بیش از دو سده هست که در شرایط توسعه نیافتگی تاریخی واقع شده ایم و کنش ورزی اصیل را تابع تفکر اصیل قلمداد می کنیم. و برای برون شد از بسیاری از بحران ها و انسدادها باید هم چنین بیانگاریم؛ به عنوان مولف کتاب گفتمان وفاق این جستار به مثابهی درآمدی بر آسیب شناسی فقدان سنت گفتگوهای علمی در ایران معاصر تقدیم مخاطبان فرهیخته گردید با امید به تداوم گفتگوهای انتقادی آتی. پر واضح است که عرصه تفکر میدان نقد است و به هیچ وجه مجال عقده گشایی و فرقه گرایی و متابعت و هواداری صرف نیست و از همین روی باید از پویایی و تداوم آن مراقبت کرد.
♦️رسالت رسانه در عرصهی انتخابات!
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
در این جستار در خصوص اخلاق انتخابات و اخلاق حرفه ای اهالی رسانه مطالبی را در جهت حمایت از رسانههای وظیفهآشنا تقدیم می کنم و برخی از ایشان را در جهت انجام رسالت خطیرشان در عرصه ی انتخابات به تأمل بر سر چند ملاحظه دعوت می کنم. بر اهل تامل و تفکر آشکار است که رسانه بجای پرداخت بیش از حد بر یک یا دو شخص متفذ شناخته شده و جوسازی و غوغاسالاری و قمار بر روی اسب برنده، وظایف دیگری هم دارد!
شناساندن بالغ بر صدها نفر از نخبگان شناخته نشده که برای شرکت در سرنوشت شهر و کشور خویش پا پیش گذاشته اند و با کوله باری از تجربه و تخصص وارد عرصه رقابت های انتخاباتی شده اند آیا جزو رسالت های رسانه ها نیست؟
توده ی مردم که از انواع مشکلات رنج می برند شاید به خاطر وعده و وعید نادانسته نفع کوتاه مدت فردی را به خیر عمومی ترجیح بدهند اما آیا رسانه ها که چشم و گوش یک جامعه و شهر هستند نبایستی توسعه پایدار و رشد همه جانبه ی شهر و کشور را مطالبه کنند.
رسانه نباید صدای حاشیه نشینان، بی صداها، و ... باشد؟!
رسانه نباید به تاسی از دلسوزان از دامن زدن به دوقطبی های خطرناک که شگرد دشمن است پرهیز کنند؟!
رسانه ها نباید به تبیین های تخصصی و روشنگر بپردازد و خود را تا سرحد بولتن تبلیغاتی فلان شخص و بهمان گروه قرار ندهند؟!
آیا رسانه ی متعهد به سرنوشت جامعه و مردم، حق دارد منافع مقطعی خود را به منافع مردم ترجیح دهد؟!
آیا رسانه ی آزاد و اخلاقمدار می تواند آبروی حرفه ای خود را برای گرفتن امتیازات و منافع بیشتر به معرض خطر بیاندازد؟
من به عنوان جامعه شناس به هیج وجه منکر نیازها و هزینه های گرداندن یک روزنامه یا مجله یا شبکه و ... نیستم و صد در صد با توسعه ی امکانات اهل رسانه همدل و همداستانم؛ اما بودند و هستند رسانه های مرجع و مورد وثوقی که وقتی میان دو گزینه ی اخلاق حرفه ای و منافع محفلی مجبور به انتخاب می شوند اولی را ترجیح داده و می دهند که همین جا باید از فرصت استفاده کنم و به ایشان دستمریزاد بگویم.
https://www.instagram.com/p/C2CDEsUKAs9/?igsh=bmVsdXpncWpybXJt
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
در این جستار در خصوص اخلاق انتخابات و اخلاق حرفه ای اهالی رسانه مطالبی را در جهت حمایت از رسانههای وظیفهآشنا تقدیم می کنم و برخی از ایشان را در جهت انجام رسالت خطیرشان در عرصه ی انتخابات به تأمل بر سر چند ملاحظه دعوت می کنم. بر اهل تامل و تفکر آشکار است که رسانه بجای پرداخت بیش از حد بر یک یا دو شخص متفذ شناخته شده و جوسازی و غوغاسالاری و قمار بر روی اسب برنده، وظایف دیگری هم دارد!
شناساندن بالغ بر صدها نفر از نخبگان شناخته نشده که برای شرکت در سرنوشت شهر و کشور خویش پا پیش گذاشته اند و با کوله باری از تجربه و تخصص وارد عرصه رقابت های انتخاباتی شده اند آیا جزو رسالت های رسانه ها نیست؟
توده ی مردم که از انواع مشکلات رنج می برند شاید به خاطر وعده و وعید نادانسته نفع کوتاه مدت فردی را به خیر عمومی ترجیح بدهند اما آیا رسانه ها که چشم و گوش یک جامعه و شهر هستند نبایستی توسعه پایدار و رشد همه جانبه ی شهر و کشور را مطالبه کنند.
رسانه نباید صدای حاشیه نشینان، بی صداها، و ... باشد؟!
رسانه نباید به تاسی از دلسوزان از دامن زدن به دوقطبی های خطرناک که شگرد دشمن است پرهیز کنند؟!
رسانه ها نباید به تبیین های تخصصی و روشنگر بپردازد و خود را تا سرحد بولتن تبلیغاتی فلان شخص و بهمان گروه قرار ندهند؟!
آیا رسانه ی متعهد به سرنوشت جامعه و مردم، حق دارد منافع مقطعی خود را به منافع مردم ترجیح دهد؟!
آیا رسانه ی آزاد و اخلاقمدار می تواند آبروی حرفه ای خود را برای گرفتن امتیازات و منافع بیشتر به معرض خطر بیاندازد؟
من به عنوان جامعه شناس به هیج وجه منکر نیازها و هزینه های گرداندن یک روزنامه یا مجله یا شبکه و ... نیستم و صد در صد با توسعه ی امکانات اهل رسانه همدل و همداستانم؛ اما بودند و هستند رسانه های مرجع و مورد وثوقی که وقتی میان دو گزینه ی اخلاق حرفه ای و منافع محفلی مجبور به انتخاب می شوند اولی را ترجیح داده و می دهند که همین جا باید از فرصت استفاده کنم و به ایشان دستمریزاد بگویم.
https://www.instagram.com/p/C2CDEsUKAs9/?igsh=bmVsdXpncWpybXJt
♦️رسالت رسانه در عرصه انتخابات!
دکترمحمدحسن علایی
جامعه شناس
🔶روزنامه همدلی
۲۴ دی ۱۴۰۲
https://hamdelidaily.ir/index.php?newsletternumber=2341&page=1
دکترمحمدحسن علایی
جامعه شناس
🔶روزنامه همدلی
۲۴ دی ۱۴۰۲
https://hamdelidaily.ir/index.php?newsletternumber=2341&page=1
♦️رسالت رسانه در عرصه انتخابات!
دکترمحمدحسن علایی
جامعه شناس
🔶روزنامه همدلی
۲۴ دی ۱۴۰۲
https://hamdelidaily.ir/index.php?newsletternumber=2341&page=1
در این جستار در خصوص اخلاق انتخابات و اخلاق حرفه ای اهالی رسانه مطالبی را در جهت حمایت از رسانههای وظیفهآشنا تقدیم می کنم و برخی از ایشان را در جهت انجام رسالت خطیرشان در عرصه ی انتخابات به تأمل بر سر چند ملاحظه دعوت می کنم. بر اهل تامل و تفکر آشکار است که رسانه بجای پرداخت بیش از حد بر یک یا دو شخص متفذ شناخته شده و جوسازی و غوغاسالاری و قمار بر روی اسب برنده، وظایف دیگری هم دارد!
شناساندن بالغ بر صدها نفر از نخبگان شناخته نشده که برای شرکت در سرنوشت شهر و کشور خویش پا پیش گذاشته اند و با کوله باری از تجربه و تخصص وارد عرصه رقابت های انتخاباتی شده اند آیا جزو رسالت های رسانه ها نیست؟
توده ی مردم که از انواع مشکلات رنج می برند شاید به خاطر وعده و وعید نادانسته نفع کوتاه مدت فردی را به خیر عمومی ترجیح بدهند اما آیا رسانه ها که چشم و گوش یک جامعه و شهر هستند نبایستی توسعه پایدار و رشد همه جانبه ی شهر و کشور را مطالبه کنند.
رسانه نباید صدای حاشیه نشینان، بی صداها، و ... باشد؟!
رسانه نباید به تاسی از دلسوزان از دامن زدن به دوقطبی های خطرناک که شگرد دشمن است پرهیز کنند؟!
رسانه ها نباید به تبیین های تخصصی و روشنگر بپردازد و خود را تا سرحد بولتن تبلیغاتی فلان شخص و بهمان گروه قرار ندهند؟!
آیا رسانه ی متعهد به سرنوشت جامعه و مردم، حق دارد منافع مقطعی خود را به منافع مردم ترجیح دهد؟!
آیا رسانه ی آزاد و اخلاقمدار می تواند آبروی حرفه ای خود را برای گرفتن امتیازات و منافع بیشتر به معرض خطر بیاندازد؟
من به عنوان جامعه شناس به هیج وجه منکر نیازها و هزینه های گرداندن یک روزنامه یا مجله یا شبکه و ... نیستم و صد در صد با توسعه ی امکانات اهل رسانه همدل و همداستانم؛ اما بودند و هستند رسانه های مرجع و مورد وثوقی که وقتی میان دو گزینه ی اخلاق حرفه ای و منافع محفلی مجبور به انتخاب می شوند اولی را ترجیح داده و می دهند که همین جا باید از فرصت استفاده کنم و به ایشان دستمریزاد بگویم.
رسانه ها می توانند با وجود ️ناهمترازی در میزان برخورداری کاندیداها از امکانات تبلیغ به معنای واقعی کلمه نقش آفرین باشند.
️رقابت های انتخابات معنادار بستگی به برخی مؤلفههای اساسی دارد؛ دراین جستار به چند نمونه از آن اشاره می شود:
-میزان هزینه های تبلیغاتی
-میزان برخورداری از رسانه های خصوصی و عمومی
-میزان تمتع از حامیان مالی
-میزان استفاده از موقعیت شغلی پیشین
...
️این چند نمونه اما برای همه ی نامزدهاي انتخاباتی به یک میزان مهیا نیست؛ بدیهی هست که برخی از ایشان مخصوصا آن دسته از ایشان که سابقه ی یک یا چند دوره نمایندگی مجلس را دارند به نحو ویژه تر از یک یا چند مورد از موارد مذکور برخوردارند.
️این میان رسالت نخبگان و رسانه های به واقع مردمی هست که مردم را در رسیدن به گزینه ی اصلح و توصیه ی به مشارکت گسترده و البته متاملانه یاری برسانند. به قول معروف با عنایت به عنوان این جستار باید گفت "از من نپرس به کجا رسیدی؛ بپرس از کجا شروع کردی!؟".
️شهروندان با انتخاب خود میزان رشد آگاهی خویش را به نمایش می گذارند؛ مردم با انتخاب خود میزان آشنایی با حقوق شهروندی خود را به نمایش میگذارند؛ مردم با انتخاب خود سطح مدنیت و دیانت خود را به نمایش می گذارند.
مخلص کلام اینکه مردم با انتخاب خود ویژگیهای چهره ی خود را در سیمای نماینده ی خویش به نمایش می گذارند؛ باید ديد پزشکان، مهندسان، دانشگاهیان، نخبگان فرهنگی، هنرمندان، دانشحویان، فرهنگیان و ... در کنار توده ی مردم با نوع تشخیص و انتخاب خود کدام چهره را نماینده ی خود معرفی می کنند.
️در پایان به عنوان یک جامعهشناس باید عرض کنم، انتخابات در کشور را نه به عنوان شخصی با گرایشات جناحی و سیاسی بل به عنوان یک شهروند مستقل و مسئول، عرصه ی مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خویش تلقی می کنم و از کنار کوچکترین منفذ برای امکان کنش ورزی و تحمیل اراده ی مردم به سادگی نمی گذرم.
دکترمحمدحسن علایی
جامعه شناس
🔶روزنامه همدلی
۲۴ دی ۱۴۰۲
https://hamdelidaily.ir/index.php?newsletternumber=2341&page=1
در این جستار در خصوص اخلاق انتخابات و اخلاق حرفه ای اهالی رسانه مطالبی را در جهت حمایت از رسانههای وظیفهآشنا تقدیم می کنم و برخی از ایشان را در جهت انجام رسالت خطیرشان در عرصه ی انتخابات به تأمل بر سر چند ملاحظه دعوت می کنم. بر اهل تامل و تفکر آشکار است که رسانه بجای پرداخت بیش از حد بر یک یا دو شخص متفذ شناخته شده و جوسازی و غوغاسالاری و قمار بر روی اسب برنده، وظایف دیگری هم دارد!
شناساندن بالغ بر صدها نفر از نخبگان شناخته نشده که برای شرکت در سرنوشت شهر و کشور خویش پا پیش گذاشته اند و با کوله باری از تجربه و تخصص وارد عرصه رقابت های انتخاباتی شده اند آیا جزو رسالت های رسانه ها نیست؟
توده ی مردم که از انواع مشکلات رنج می برند شاید به خاطر وعده و وعید نادانسته نفع کوتاه مدت فردی را به خیر عمومی ترجیح بدهند اما آیا رسانه ها که چشم و گوش یک جامعه و شهر هستند نبایستی توسعه پایدار و رشد همه جانبه ی شهر و کشور را مطالبه کنند.
رسانه نباید صدای حاشیه نشینان، بی صداها، و ... باشد؟!
رسانه نباید به تاسی از دلسوزان از دامن زدن به دوقطبی های خطرناک که شگرد دشمن است پرهیز کنند؟!
رسانه ها نباید به تبیین های تخصصی و روشنگر بپردازد و خود را تا سرحد بولتن تبلیغاتی فلان شخص و بهمان گروه قرار ندهند؟!
آیا رسانه ی متعهد به سرنوشت جامعه و مردم، حق دارد منافع مقطعی خود را به منافع مردم ترجیح دهد؟!
آیا رسانه ی آزاد و اخلاقمدار می تواند آبروی حرفه ای خود را برای گرفتن امتیازات و منافع بیشتر به معرض خطر بیاندازد؟
من به عنوان جامعه شناس به هیج وجه منکر نیازها و هزینه های گرداندن یک روزنامه یا مجله یا شبکه و ... نیستم و صد در صد با توسعه ی امکانات اهل رسانه همدل و همداستانم؛ اما بودند و هستند رسانه های مرجع و مورد وثوقی که وقتی میان دو گزینه ی اخلاق حرفه ای و منافع محفلی مجبور به انتخاب می شوند اولی را ترجیح داده و می دهند که همین جا باید از فرصت استفاده کنم و به ایشان دستمریزاد بگویم.
رسانه ها می توانند با وجود ️ناهمترازی در میزان برخورداری کاندیداها از امکانات تبلیغ به معنای واقعی کلمه نقش آفرین باشند.
️رقابت های انتخابات معنادار بستگی به برخی مؤلفههای اساسی دارد؛ دراین جستار به چند نمونه از آن اشاره می شود:
-میزان هزینه های تبلیغاتی
-میزان برخورداری از رسانه های خصوصی و عمومی
-میزان تمتع از حامیان مالی
-میزان استفاده از موقعیت شغلی پیشین
...
️این چند نمونه اما برای همه ی نامزدهاي انتخاباتی به یک میزان مهیا نیست؛ بدیهی هست که برخی از ایشان مخصوصا آن دسته از ایشان که سابقه ی یک یا چند دوره نمایندگی مجلس را دارند به نحو ویژه تر از یک یا چند مورد از موارد مذکور برخوردارند.
️این میان رسالت نخبگان و رسانه های به واقع مردمی هست که مردم را در رسیدن به گزینه ی اصلح و توصیه ی به مشارکت گسترده و البته متاملانه یاری برسانند. به قول معروف با عنایت به عنوان این جستار باید گفت "از من نپرس به کجا رسیدی؛ بپرس از کجا شروع کردی!؟".
️شهروندان با انتخاب خود میزان رشد آگاهی خویش را به نمایش می گذارند؛ مردم با انتخاب خود میزان آشنایی با حقوق شهروندی خود را به نمایش میگذارند؛ مردم با انتخاب خود سطح مدنیت و دیانت خود را به نمایش می گذارند.
مخلص کلام اینکه مردم با انتخاب خود ویژگیهای چهره ی خود را در سیمای نماینده ی خویش به نمایش می گذارند؛ باید ديد پزشکان، مهندسان، دانشگاهیان، نخبگان فرهنگی، هنرمندان، دانشحویان، فرهنگیان و ... در کنار توده ی مردم با نوع تشخیص و انتخاب خود کدام چهره را نماینده ی خود معرفی می کنند.
️در پایان به عنوان یک جامعهشناس باید عرض کنم، انتخابات در کشور را نه به عنوان شخصی با گرایشات جناحی و سیاسی بل به عنوان یک شهروند مستقل و مسئول، عرصه ی مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خویش تلقی می کنم و از کنار کوچکترین منفذ برای امکان کنش ورزی و تحمیل اراده ی مردم به سادگی نمی گذرم.
Forwarded from سیدجواد میری مینق
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✅ بخش هایی از نطق وکیل ایرلندی آفریقای جنوبی در دیوان بین المللی دادگستری:
📍این یک نابودی سراسری است و در سکوت کامل، غزه به جایگاه مرگ و نومیدی تبدیل شده!
☑️ @seyedjavadmiri
📍این یک نابودی سراسری است و در سکوت کامل، غزه به جایگاه مرگ و نومیدی تبدیل شده!
☑️ @seyedjavadmiri
مویه های شب صدم!
محمدحسن علایی
جامعه شناس
یکصدهزار قربانی اعم از شهید و مجروح و مفقود در یکصد شبانه روز، پیش چشم دیدهبانان حقوق بشر؛ سیاستمداران خوش لباس و متمدن؛ سازمان های بشردوست بین المللی؛ انبوه نخبگان هنری و دانشگاهی و رسانه ای؛ ... تنها یک چیز از پی این کابوس دهشتناک جهان را هنوز به جایی برای زندگی مبدل خواهد کرد:
بیداری در یک جهان صد در صد متفاوت؛ برگشتن ورق و تغییر همه چیز و همه کس؛ عالمی دیگر و آدمی نو...!
این تظاهرات در اقصا نقاط جهان در حمایت از مردمان فاجعهزده ی فلسطین، تنها و تنها اگر نشانه ای از تغییر همه چیز این جهان باشد می توانیم هنوز از همین نفسی که می کشیم شرمسار نباشیم...
شعر نمی گویم؛ بعد از غزه دیگر زبان و کلمات از هر نوع کارکرد پیشینش تهی شده است و شعر حتی شعر تا اطلاع ثانوی تعطیل است همه چیز در تعلیق است ما انسان نیستیم هر کس پس از غزه یک ناانسان است؛ فقط و فقط چشم دوختن در چشمان زمان و انتظار کشیدن جهان جدید توجیه پذیر است؛ انتظاری معنی دار...
قسم به قلم که خجالت زده ام از هر چه بر کاغذ می نگارم؛ اگر کسی حال مرا در می یابد بداند چقدر مستحق کورسویی هستم که پرتو نوری به برهوت پیش رونده ی این بلای خانمانسوز بیافکند به این حجم عظیم از خرابی ها و تباهی ها و سیاهی ها...
خبر کوتاه بود و جانکاه...
"سازمان مستقل حقوق بشر اروپا - مدیترانه طی گزارشی به مناسبت یکصدمین روز تجاوز رژیم صهیونیستی به نوار غزه، اعلام کرد که ۱۰۰ هزار فلسطینی در جنایت نسل کشی در این منطقه شهید، زخمی و مفقود شده اند.
۹۲ درصد از قربانیان جنگ غزه از شهروندان و غیر نظامیان هستند که در میان آنها ۱۲ هزار و ۳۴۵ کودک بی گناه، ۶ هزار و ۴۷۱ زن، ۲۹۵ نفر از کادر درمان، ۴۱ نفر از عوامل دفاع مدنی و ۱۱۳ روزنامه نگار گزارش شده است.
به گزارش این سازمان، یک میلیون و ۹۵۵ هزار فلسطینی به اجبار خانه های خود را در نوار غزه بی آن که مأمنی داشته باشند، ترک کرده اند که این عدد برابر با ۸۵ درصد از اهالی غزه است"ایرنا
محمدحسن علایی
جامعه شناس
یکصدهزار قربانی اعم از شهید و مجروح و مفقود در یکصد شبانه روز، پیش چشم دیدهبانان حقوق بشر؛ سیاستمداران خوش لباس و متمدن؛ سازمان های بشردوست بین المللی؛ انبوه نخبگان هنری و دانشگاهی و رسانه ای؛ ... تنها یک چیز از پی این کابوس دهشتناک جهان را هنوز به جایی برای زندگی مبدل خواهد کرد:
بیداری در یک جهان صد در صد متفاوت؛ برگشتن ورق و تغییر همه چیز و همه کس؛ عالمی دیگر و آدمی نو...!
این تظاهرات در اقصا نقاط جهان در حمایت از مردمان فاجعهزده ی فلسطین، تنها و تنها اگر نشانه ای از تغییر همه چیز این جهان باشد می توانیم هنوز از همین نفسی که می کشیم شرمسار نباشیم...
شعر نمی گویم؛ بعد از غزه دیگر زبان و کلمات از هر نوع کارکرد پیشینش تهی شده است و شعر حتی شعر تا اطلاع ثانوی تعطیل است همه چیز در تعلیق است ما انسان نیستیم هر کس پس از غزه یک ناانسان است؛ فقط و فقط چشم دوختن در چشمان زمان و انتظار کشیدن جهان جدید توجیه پذیر است؛ انتظاری معنی دار...
قسم به قلم که خجالت زده ام از هر چه بر کاغذ می نگارم؛ اگر کسی حال مرا در می یابد بداند چقدر مستحق کورسویی هستم که پرتو نوری به برهوت پیش رونده ی این بلای خانمانسوز بیافکند به این حجم عظیم از خرابی ها و تباهی ها و سیاهی ها...
خبر کوتاه بود و جانکاه...
"سازمان مستقل حقوق بشر اروپا - مدیترانه طی گزارشی به مناسبت یکصدمین روز تجاوز رژیم صهیونیستی به نوار غزه، اعلام کرد که ۱۰۰ هزار فلسطینی در جنایت نسل کشی در این منطقه شهید، زخمی و مفقود شده اند.
۹۲ درصد از قربانیان جنگ غزه از شهروندان و غیر نظامیان هستند که در میان آنها ۱۲ هزار و ۳۴۵ کودک بی گناه، ۶ هزار و ۴۷۱ زن، ۲۹۵ نفر از کادر درمان، ۴۱ نفر از عوامل دفاع مدنی و ۱۱۳ روزنامه نگار گزارش شده است.
به گزارش این سازمان، یک میلیون و ۹۵۵ هزار فلسطینی به اجبار خانه های خود را در نوار غزه بی آن که مأمنی داشته باشند، ترک کرده اند که این عدد برابر با ۸۵ درصد از اهالی غزه است"ایرنا
Forwarded from بیژن عبدالکریمی
✅آیین رونمایی و نقد کتاب شهر اردبیل
♦️عنوان کتاب: فلسفه دین در نگاه خیام اثر دکتر سیدجواد میری
با حضور
🔶️دکتر سید جواد میری
(استاد جامعهشناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)
🔸️دکتر سید بیوک محمدی
(استاد جامعهشناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)
🔸️دکتر محمدحسن علایی
(جامعهشناس و پژوهشگر فرهنگ و فلسفه)
زمان: ۳۰ دی ۱۴۰۲ ساعت: ۱۵ الی ۱۷
مکان: میدان ارتش؛ کتابشهر اردبیل
♦️عنوان کتاب: فلسفه دین در نگاه خیام اثر دکتر سیدجواد میری
با حضور
🔶️دکتر سید جواد میری
(استاد جامعهشناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)
🔸️دکتر سید بیوک محمدی
(استاد جامعهشناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)
🔸️دکتر محمدحسن علایی
(جامعهشناس و پژوهشگر فرهنگ و فلسفه)
زمان: ۳۰ دی ۱۴۰۲ ساعت: ۱۵ الی ۱۷
مکان: میدان ارتش؛ کتابشهر اردبیل
Audio
🔶️🔸️فاش می گویم و از گفتهی خود دلشادم ...
(از سری جلسات حافظخوانی)
♦️دکتر محمدحسن علایی
#حافظ
🎗با آکادمی وفاق به آدرس زیر در ارتباط باشید:
@sociologicalperspectives
(از سری جلسات حافظخوانی)
♦️دکتر محمدحسن علایی
#حافظ
🎗با آکادمی وفاق به آدرس زیر در ارتباط باشید:
@sociologicalperspectives
♦️شبه روشنفکران میراث را گردن نمی گیرند!
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
🔸در اساس آنچه در این جستار بر آن خواهم پرداخت حاصل تحقیق و پژوهش بسیار بر سر اصناف روشنفکران ایرانی است که در اینجا با همهی تنوع و گونه گونی آن از تعبیر "شبه روشنفکران" برای توصیف وصف غالب ایشان بهره برده ام.
🔸در خصوص میراث هم علی رغم اینکه معتقدم ایشان نسبت به ظرفیتهای سنت تاریخی خویش کمتر خودآگاه هستند ولی بیشتر مرادم از میراث به ارث بردن همهی عقب ماندگی ها، توسعه نیافتگی ها و شکاف های تاریخی و اجتماعی نیز هست.
🔸و اما اصل ادعای نگارنده عبارت است عدم گردن گرفتن و پذیرش میراث توسعه نیافتگی از جانب شبه روشنفکران ایرانی است به زبان دیگر روشنفکر ایرانی فراموش کرده است که چه چیزی را به ارث برده است و همین امر موجب شده است که داستان خویش را وارونه روایت می کند.
🔸یعنی به جای اینکه فی المثل نگاه کند و ببیند که دموکراسی و جامعه مدنی در کشورهای توسعهیافته چه مسیر پر نشیب و فرازی طی کرده است و به جای توجه بر سر فرماسیون های اجتماعی متضمن دموکراسی و جامعه مدنی، تمنای نیل به آن ها را دارد. و تاسفبارتر اینکه هیچ طرح روشن و آلترناتیو قابل تحققی به جامعه و مخاطبان خویش ارائه نمی کند جز همین زنده باد ها که برای آزادی و دموکراسی و جامعه مدنی و ... سر می دهد و لعن و نفرینی که به قاطعان طریق توسعه و پیشرفت کشور نثار می کند.
🔸و اما، در مقام نتیجه گیری باید به عرض برسانم اگر اجماع نخبگانی میان روشنفکران ایرانی بر سر میراث حاصل بشود در قدم اول به جای دامن زدن به شکاف ها و افتادن در چرخه خشونت و دو قطبیت تلاش می کند عقب ماندگی ها و توسعهنیافتگی های کشورش را گردن بگیرد و با قدرت این اجماع اولا خطراتی را که آینده ی این کشور را تهدید می کند دفع کرده، ثانیا گام به گام در طریق نیل به طموحات و تمناهای خویش برای ایرانی آزاد و آباد پیش رود.
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
🔸در اساس آنچه در این جستار بر آن خواهم پرداخت حاصل تحقیق و پژوهش بسیار بر سر اصناف روشنفکران ایرانی است که در اینجا با همهی تنوع و گونه گونی آن از تعبیر "شبه روشنفکران" برای توصیف وصف غالب ایشان بهره برده ام.
🔸در خصوص میراث هم علی رغم اینکه معتقدم ایشان نسبت به ظرفیتهای سنت تاریخی خویش کمتر خودآگاه هستند ولی بیشتر مرادم از میراث به ارث بردن همهی عقب ماندگی ها، توسعه نیافتگی ها و شکاف های تاریخی و اجتماعی نیز هست.
🔸و اما اصل ادعای نگارنده عبارت است عدم گردن گرفتن و پذیرش میراث توسعه نیافتگی از جانب شبه روشنفکران ایرانی است به زبان دیگر روشنفکر ایرانی فراموش کرده است که چه چیزی را به ارث برده است و همین امر موجب شده است که داستان خویش را وارونه روایت می کند.
🔸یعنی به جای اینکه فی المثل نگاه کند و ببیند که دموکراسی و جامعه مدنی در کشورهای توسعهیافته چه مسیر پر نشیب و فرازی طی کرده است و به جای توجه بر سر فرماسیون های اجتماعی متضمن دموکراسی و جامعه مدنی، تمنای نیل به آن ها را دارد. و تاسفبارتر اینکه هیچ طرح روشن و آلترناتیو قابل تحققی به جامعه و مخاطبان خویش ارائه نمی کند جز همین زنده باد ها که برای آزادی و دموکراسی و جامعه مدنی و ... سر می دهد و لعن و نفرینی که به قاطعان طریق توسعه و پیشرفت کشور نثار می کند.
🔸و اما، در مقام نتیجه گیری باید به عرض برسانم اگر اجماع نخبگانی میان روشنفکران ایرانی بر سر میراث حاصل بشود در قدم اول به جای دامن زدن به شکاف ها و افتادن در چرخه خشونت و دو قطبیت تلاش می کند عقب ماندگی ها و توسعهنیافتگی های کشورش را گردن بگیرد و با قدرت این اجماع اولا خطراتی را که آینده ی این کشور را تهدید می کند دفع کرده، ثانیا گام به گام در طریق نیل به طموحات و تمناهای خویش برای ایرانی آزاد و آباد پیش رود.
ارتقای تابآوری اجتماعی، ضرورت امروز دختران و پسران/ دکتر محمدحسن علایی
https://www.roshdmag.ir/fa/magazine2/issue/archive/montly/1392/4/19
https://www.roshdmag.ir/fa/magazine2/issue/archive/montly/1392/4/19
بود آیا که خرامان ز درم بازآیی؟
محمدرضا شجریان
بود آیا که خرامان ز درم بازآیی
گره از کار فروبسته ما بگشایی
گره از کار فروبسته ما بگشایی