آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛
1.58K subscribers
777 photos
209 videos
119 files
1.35K links
محمد حسن علایی
دکترای جامعه شناسی نظری فرهنگی
مولف کتاب "گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک" و "شریعتي و تفکر معنوی در روزگار سیطره‌ی نیست‌انگاری"
ارتباط با مدیر کانال
@Dr_Mh_Alaei

صفحه اینستاگرام:
http://www.instagram.com/dr.alaei.sociology
Download Telegram
Forwarded from Alireza Kian
استعمار زدگی و توسعه خواهی رمانتیک.(وقتی رمانتیک ها عاشق می شوند)
علیرضا کیانپور. پژوهشگر حقوق اساسی و دموکراسی و مدرس دانشگاه
چندی قبل در کانال‌ تلگرامی دکتر بیژن عبدالکریمی فیلمی از سخنرانی سه چهره دانشگاهی و‌تکنوکرات‌ آقایان دکتر فاضلی، دکتر فرهاد نیلی و دکتر آرش رییسی نژاد دیدم و بر آن شدم که نکاتی را در رابطه با سخنان این عزیزان بیان نمایم. تصویر خطی این اقایان از تاریخ معاصر و توسعه نکته ای است که تقرببا همه لیبرال تکنوکرات های ایرانی در آن‌ گرفتارند. در برساخت این‌ عزیزان از تاریخ خونین معاصر جهان، گویی اساسا نه تجاوز، نه سلطه،نه استعمار ، نه جنگ و نه هژمونی و‌ نه ظلم سیستماتیک و نه جنگ های استعماری منطقه ای و جهانی، هیچکدام معنایی نداشته است. جهانی عاری از تجاوز و خشونت داشتیم و داریم که عرصه رقابت آزاد و منصفانه بوده و برخی از کشورها توانسته اند گوی سبقت را از دیگران بربایند. نکته دیگر فقدان درک جامع نامبردگان از هژمونی در مفهوم سخت و نرم است، گویی پژوهشگران یاد شده به موازات تصویری خطی و رمانتیک از تاریخ، نقش معادلات نظامی و‌ امنیتی را در مناسبات هژمونیک دو قرن گذشته از یاد برده اند بگذریم از اینکه اقتصاددان های بازارگرایی چون فرهاد نیلی و برادرش دکتر مسعود نیلی در کج راهه اقتصاد سیاسی ایران از دهه هفتاد تاکنون نقش اساسی داشته اند، اما نکته اصلی که نگارنده می خواهد به آن بپردازد ذهن رمانتیک‌ روشنفکری ایرانی است. بسیاری از روشنفکران این سرزمین از صد و پنجاه سال قبل ذهنیت عاشقانه و تمنیات البته خیرخواهانه خود را به‌ صورت بسته‌های ایدیولوژیک‌ به‌ افکار عمومی ملت ایران‌ تزریق می نمایند. از منظر این دسته از روشنفکران معادلات جهان زیبا، موجه و دموکراتیک بوده‌ و ملت‌هایی که به کامیابی مادی نمی رسند‌، صرفا خود مقصرند. از دیدگاه آنان قدرت های جهان پذیرای صلح و‌ گفتگو و معادلات استعماری و هژمونی و سلطه جویی توهم‌ بوده و تنها خودمان بی عرضه هستیم. از منظر این افراد ما خودمان نخواستیم توسعه یابیم، اینان براستی از لیبرال دموکراسی توهم بهشت دارند و گمانشان این است که ما مشکلمان عقب ماندگی آن هم عقب ماندگی خودخواسته از این قافله است. حال می توان به رمز و راز رفتار عجیب روشنفکری ایرانی در مقابل رژیم ایالات متحده که هفتاد سال است جز تجاوز به ملت ایران و حقوق انسانی این ملت بزرگ ننموده است و این روشنفکران جز لبخند و ابراز عشق واکنشی نداشتند و در حسرت یک نگاه دلبر می سوزند پی برد. رویکرد رمانتیک‌ اینان به اینجا ختم نمی شود، اینان توهمات خود را سالهاست در جان ملت مظلوم ایران ریخته اند. گزاره هایی چون دموکراسی داروی هر درد است و به راحتی در منطقه ای مملو از اتش و خون و رقابت های استعماری چون خاورمیانه قابل تحقق است، مشکل توسعه، دین و حکومت دینی است و سکولاریسم کلید توسعه و دموکراسی است‌ و اقتصاد آزاد در شرایط اقتصادی ضعیف پایه ایران قابل تحقق است و مکانیزم بازار خود تنظیم گر ، عدالت را نیز به ارمغان می آورد و انبوهی از گزاره های ساده دلانه دیگر محصول این رمانتیسیم و خام اندیشی است .اما رمانتیسیزم به اینجا ختم نمی شود، رمانتیک ها هم زود عاشق می شوند و هم زود افسرده. رمانتیک ها وقتی عاشق می شوند سر از پا نمیشناسند اما وقتی سرخورده و افسرده می شوند زمین و زمان را به هم‌ می دوزند مثلا میگویند ظرفیتهای توسعه ی ایران به پایان رسیده است، نگارنده دموکراسی را البته در الگویی سازگار با واقعیت های بومی ضروری می داند و عدالت منهای توسعه را امکانپذیر هم نمی داند چه رسد به مطلوبیت آن.اما سخن، سخن از واقعبینی تاریخی و‌پرهیز از مسخ‌ شدن در تحلیل های خطی و استعمارزده است که‌ روشنفکری ایرانی را در دام سیکل های سرخوشی و افسردگی انداخته، واقعیت آن است که رمانتیک ها خود نیازمند داروی شفابخش واقع بینی و البته آرمان خواهی واقع بینانه هستند.
در این نشست به بنیان معرفت خواهیم پرداخت و پرسش از "معیار" تفکیک علوم خواهیم کرد و به این مسئله خواهیم پرداخت که تخیل جامعه‌شناسی چیست. البته جالب است بدانیم که "انجمن جامعه‌شناسی ایران" این نشست سانسور کرد.

#نه_به_سانسور_انجمن_جامعه_شناسی_ایران



@seyedjavadmiri
تقریر یک داستان درباره "انجمن جامعه‌شناسی ایران"

"امر خصوصی امر عمومی است"

هر از گاهی دوستان جامعه‌شناس در باب "تاریخ شفاهی جامعه‌شناسی" در ایران صحبت‌هایی می‌کنند و به این نکته مهم اشاره دارند که حافظه تاریخی این دیسیپلین دچار اختلالاتی شده و برای اصلاح آن ما نیازمند روایت کردن تاریخ جامعه‌شناسی و جامعه‌شناسان و رویدادهای جامعه‌شناسی در ایران هستیم.

این به نظرم نکته مهمی است ولی مادامیکه ما این "تاریخ" را به صورت سینگولار بخوانیم و این روایت سینگولار را هم صرفاً از مجاری "رسمی" انجمن جامعه‌شناسی مورد خوانش قرار دهیم هیچ کمک شایانی به تقویت حافظه تاریخی دیسیپلین نکرده‌ایم. زیرا اولین گام در بازسازی حافظه تاریخی باید رویکرد انتقادی باشد و این رویکرد نسبتی با تعارفات و پیوندهای پنهان و آشکار رفاقتی نمی‌تواند داشته باشد.

به سخن دیگر، کسانی قادر خواهند بود راوی رخداد دیسیپلین جامعه‌شناسی در ایران باشند که بهره‌ایی از "تخیل جامعه‌شناسی" مبتنی بر نگاه نقادانه داشته باشند و اهل "سانسور" به نفع "رفقاء" نباشند.

قبل از اینکه به روایت خود از رویدادی که در هفته گذشته در انجمن جامعه‌شناسی ایران رخ داد، بپردازم اجازه دهید نکته‌ای در باب اثر روبرت نیسبت Robert A. Nisbet بگویم و آن را به ساختار "انجمن جامعه‌شناسی" در ایران ربط بدهم. زیرا "حال" انجمن مدتهاست که خوب نیست و من بعد از فوت دکتر قانعی‌راد تلاش کردم سکوت کنم و نقدهای جدی بر مدیریت این نهادی که خود در بسط و توسعه آن در ایران و منطقه و جهان به مدت پانزده سال تلاش کرده بودیم مسکوت بگذارم اما بیش از این جایز ندیدم به روال سکوت پایبند باشم.

نیسبت در کتابش به نکته جالبی اشاره می‌کند و می‌گوید "سنت جامعه‌شناسی" فقط مبتنی بر یک پارادایم نیست و نمی‌توان این سنت را صرفاً ذیل مفروضات برآمده از لیبرالیسم در باب انسان و جامعه و فرهنگ و سیاست و اقتصاد و هستی اجتماعی محدود کرد. سنت جامعه‌شناسی وامدار کانسرواتیسم و سوسیالیسم یا "واحدهایِ مفهومی" (Unit-Ideas) متنوعی بودند که درک و تفسیر دیگری از جامعه و انسان و مدرنیته و پیشرفت ارائه می‌کردند. او به ویژه به دنبال ردیابی تاریخچه و تأثیر ایده پیشرفت بود. او نظریه‌های متعارف جامعه‌شناختی در مورد پیشرفت و مدرنیته را به چالش کشید و بر پیامدهای منفی از دست دادن اشکال سنتی جامعه اصرار داشت، روندی که به اعتقاد او با جنگ جهانی اول به شدت تسریع شد و ضربات مهلکی بر چارچوب هستی اجتماعی بشریت بر روی کره زمین گذاشته است.

به دیگر سخن، از این نگاه نیسبت می‌توان اینگونه استنباط کرد که جامعه‌شناسی چارچوب‌های نظری متفاوتی می‌تواند داشته باشد و صرفاً ذیل یک "سنت متاتئوریک" نباید آن را تحدید کرد. زیرا تحدید کردن "تخیل جامعه‌شناسی" ذیل یک سنت متاتئوریک دروازه‌های انحصارگرایی و سانسور افکار را نرمالیزه و عادیسازی خواهد کرد.


اما این نکات چه ربطی به انجمن جامعه‌شناسی در ایران دارد؟‌ این نکته اساسی است که کمتر به آن پرداخته‌ایم. انجمن خود را در برابر حکومت و امر سیاسی تعریف کرده است و تلاشش این بوده است که به افکار عمومی بقبولاند که "انجمن" مطالبات جامعه ایرانی را در برابر حکومت نمایندگی می‌کند. اما این گزاره هیچگاه راستی‌آزمایی نشده است و مشخص نیست که این "ما" در کدام سنت جامعه‌شناسی ماواء کرده است و آیا "انجمن" توانسته است این "ما" را ذیل تکثر سنت‌های جامعه‌شناسی و تنوع پارادایم‌های متاتئوریک در جامعه ایران نُمایندگی کند؟‌

چرا این پرسش مهم است؟ زیرا انجمن دو مفهوم کلیدی را ذیل خود قرار داده است؛ یکی مقوله جامعه‌شناسی است و دیگر مفهوم ایران. به سخن دیگر، انجمن تلویحاً مدعی است در مقام شمولیت و امر عام قرار گرفته است و دو ساحت جامعه‌شناسی با تمامی تکثرهای موجود در سنت‌های تخیل جامعه‌شناسی و سنت‌های متاتئوریک آن را نمایندگی می‌کند و از سوی دیگر مدعی است که نماینده این دیسیپلین در "ایران" است. این مدعای سترگی است و باید متدویک آن را دائماً رصد و نقد و اصلاح کرد و صرفاً مدیریت این نهاد را به رای‌گیری‌های رفاقتی و باندی واگذار نکرد که تاکنون کرده‌اند.

اما اگر این انجمن مدعای شمولیت و عام بودن نداشت چه اتفاقی می‌افتاد؟‌ به نظرم اولین رخداد این بود که "دیگری" انجمن دیگر حکومت نبود و مدیریت آن نمی‌توانست زیر این نقاب که ما در حال نمایندگی مطالبات شما جامعه ایران در برابر حکومت هستیم مستقر گردد و مانند جریان اصلاح‌طلب که به مدت بیست و چهار سال این اداء را درآورد که ما در حال مبارزه با حاکمیت پنهان هستیم پس فساد و باندبازی و رفیق‌بازی‌های ما را نادیده بگیرید چون در حال کشتی‌گرفتن با رقیبی به نام حاکمیت پنهان هستیم.
این دقیقاً همان منطقِ کاذبی است که انجمن در سال‌های اخیر پیش گرفته است و مبتنی بر آن افراد، جریانها و رویدادها را حذف و سانسور می‌کند ولی هیچ حساسیتی از خود بابت این استراتژی نشان نمی‌دهد. زیرا "معیار" جذب و دفع منطق دیسیپلین جامعه‌شناسی نیست. پس معیار چیست؟‌ "وفاداری" به کُد‌های رفاقتی. اگر شما در قالب این کدهای رفاقتی "وفاداری" خود را ثابت کردید یکی از "ما" هستی ولی اگر ثابت نکردی پس تو از "قبیله ما" نیستی.


اما این معضل را نباید صرفاً در ساحت روانشناختی ریشه‌یابی کرد بل باید لایه‌های عمیق‌تر معرفتی را در این مسئله دخیل دانست و یکی از آن لایه‌ها همان است که روبرت نیسبت به آن اشاره کرده است. به عبارت دقیق‌تر، مدیریت انجمن جامعه‌شناسی در ایران تبدیل به محفل سیاسیون اصلاح‌طلب شده است که تمام تلاششان معطوف به این است که قبیله رفقای خودی را ارتقاء دهند. البته من فکر نمی‌کنم این فی‌نفسه حرکتی مذموم باشد. زیرا هر محفلی باید به فکر "حلقه وفاداران" خود باشد و آنها را مساعدت و معاونت و معاضدت نماید اما مشکل از آنجا پیدا می‌شود که ما امر جزئی را به جای امر عام بنشانیم و اینگونه وانمود کنیم که در حال نُمایندگی مطالبات عام جامعه‌شناسان ایرانی و جامعه ایرانی هستیم. به نظرم این محل مناقشه است که در آینده بیشتر در بابش سخن خواهیم گفت.

حال اجازه دهید به یک نمونه از "سانسور" انجمن جامعه‌شناسی در ایران اشاره کنم که نه حکومت در آن دست داشت و نه حاکمیت پنهان در آن نقشی داشت و نه موضوع موضوعی محرمانه بود که اگر مطرح می‌شد اتفاقی در کشور رخ می‌داد و آن مسئله یک گفتگو در باب اهمیت جامعه‌شناسی در کلان تحولات کشور است که مدیریت انجمن مبتنی بر همان "منطق قبیله ما" علیه قبائل آنها اجازه طرح پوستر هم نداد.



سیدجواد میری


#ادامه دارد


@seyedjavadmiri
تقریر یک داستان درباره "انجمن جامعه‌شناسی ایران"

"امر شخصی امر سیاسی است"

داستان از آنجا شروع شد که نشستی درباره جامعه‌شناسی قرار بود برگزار شود که در آن سه جامعه‌شناس قرار بود درباره اهمیت این دیسیپلین در مقابل یک اهل فلسفه اسلامی و یک اهل مدیریت به گفتگو بپردازند و در باب اینکه آیا "مطالعات اجتماعی" مفهومی دقیق برای تبیین "تخیل جامعه‌شناسی" است یا "جامعه‌شناسی".

من پوستر را برای رئیس انجمن جامعه‌شناسی ارسال کردم و از او درخواست کردم که پوستر را در کانال و سایت انجمن جامعه‌شناسی به اشتراک بگذارند. دکتر معیدفر پاسخ داد

"سلام خدمت جنابعالی. دریافت شد. برای انتشار، با هیات مدیره مطرح میکنم."

پس از چند روز من دوباره تماس گرفتم و از ایشان پرسیدم

"سلام بر دکتر عزیز
توانستید پوستر را به اشتراک بگذارید؟‌ جلسه ما سه‌شنبه است و دوست داشتیم دانشجویان و علاقمندان به جامعه‌شناسی در سراسر کشور حضور پیدا کنند و تسریع در اطلاع‌رسانی امکان برنامه‌ریزی را فراهم خواهد کرد. منتظر پاسخ شما هستم
با احترام
میری"

اما دکتر معیدفر در پاسخ نوشتند

"سلام آقای دکتر میری گرامی و ارجمند. پوستر را برای استحضار و اعلان‌نظر هیات مدیره در گروه گذاشتم. انتشار آن، مورد موافقت قرار نگرفت."

من بسیار متعجب شدم که چرا یک پوستر ساده و یک پرسش ساده در هیئت مدیره انجمن مورد موافقت قرار نگرفت. باز تلاش کردم با رایزنی پیشداوری‌هایی را که از طرق مختلف بر هیئت مدیره اِعمال شده بود را بزدایم و به ایشان نوشتم

"سلام و نور
ممنون از توجه شما. دلیلی داشت؟‌ زیرا ما به عنوان انجمن جامعه‌شناسی باید از بسط رشته خود حمایت کنیم. حیف است انجمن جامعه‌شناسی از جامعه‌شناسی حمایت نکند؟"

دکتر معیدفر در پاسخ نوشتند

"بله با شما موافقم و عملا هم، همچنان که استحضار دارید چنین بوده. حالا در جلسه هفتگی باید ببینم استدلال اعضا چیست و خدمتتان عرض کنم."

اما داستان واقعا چیست؟‌ یکی از اعضای هیئت مدیره انجمن در این نشست ذینفع بودند و مبتنی بر همان منطق غیرجامعه‌شناسی تلاش دارند این نشست بدون انعکاس در فضای جامعه‌شناسی کشور در سکوت و خاموشی برگزار گردد و استدلالش این بود که این موضوع "عمومی" نیست و به یکی از اعضای هیئت مدیره نظر منفی خود را گفته بودند و ایشان در پاسخ استعلام من نوشتند

"سلام و درود دکتر جان

برای آقای دکتر معیدفر فرستادم و ایشون هم چون نام خانم ... در پوستر بوده، ایشون را در جریان گذاشتند و خانم دکتر ... مخالفت کردند که در سایت و کانال انجمن‌ بگذارند."


اما کارول هانیش Carol Hanisch به زیبایی گفته است که

the personal is political

یعنی هر امر شخصی نوعی امر سیاسی و متعلق به حوزه عمومی است. چگونه می‌توان پرسش از جامعه‌شناسی و نقش آن در تحولات کلان کشور را تقلیل به یک مسئله درون-گروهی و حاشیه‌ای داد و آنهم هنگامیکه در مدیریت انجمن جامعه‌شناسی با رای مردم نشسته‌اید اما علیه جامعه‌شناسی و مطالبات جامعه‌شناسان حرکت می‌کنید و نشر پوستر این رویداد را هم "سانسور" می‌کنید؟


به نظرم دکتر معیدفر در این مسئله فریب خورده است و به تبعات روابط رفاقتی در نهاد انجمن جامعه‌شناسی وقوف و آگاهی نداشته است و علیرغم گفتگوهایی که با ایشان داشتم به اهمیت این مسئله بی‌توجهی نشان داده‌اند. البته این هم بخشی از تاریخ شفاهی جامعه‌شناسی است.

شاید بد نباشد افکار عمومی کشور هم بدانند که سانسور انجمن به همینجا نیز ختم نشد. من پوستر را برای کانال "جامعه‌شناسی حوزه عمومی" هم ارسال کردم و مدیر کانال پوستر را منتشر کرد اما پس از چند ساعت طی تماس‌هایی که با مدیر کانال که از طریق "افرادی" گرفته شد پوستر حذف شد. از مدیر کانال موضوع را جویا شدم و او بمن گفت که "گفته‌اند صلاح نیست پوستر در کانال شما منتشر شود". به نظرم این تفکر قابل مطالعه است که مدتهای مدیدی مدعای مدیریت دموکراتیک در کشور را هم داشتند و کماکان دارند. اما حاضر به گفتگو و نشر افکار دیگری هم نیستند و تا جاییکه بتوانند سانسور می‌کنند.



سیدجواد میری


@seyedjavadmiri
پژوهشکده مطالعات اجتماعیِ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نشستی با شرح و عنوان زیر برگزار می‌کند:
هویت تحمیلی، نگرش دوقطبی در باستان‌شناسی پسااستعماری
سخنرانان:
بهزاد مفیدی نصرآبادی
احمد بستانی
شاهین آریامنش
محمدحسن علایی
سیدجواد میری
دوشنبه، 3مهر 402
ساعت: 13 تا 15
سالن حکمت
پیوند ورود برخط(آنلاین) به نشست:
https://webinar.ihcs.ac.ir/b/ihc-dyh-d2t-hzk
https://www.instagram.com/p/CxGGFeOuSN6/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
Audio
هویت تحمیلی، نگرش دوقطبی در باستان‌شناسی پسااستعماری

سخنران:
دکتر محمدحسن علایی

دوشنبه، ۳ مهر ۱۴۰۲

پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

@sociologicalperspectives
Audio
پژوهشکده مطالعات اجتماعیِ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار ‌کرد:

هویت تحمیلی، نگرش دوقطبی در باستان‌شناسی پسااستعماری
سخنرانان:
بهزاد مفیدی نصرآبادی
احمد بستانی
محمدحسن علایی
شاهین آریامنش
سیدجواد میری


دوشنبه، ۳ مهر ۱۴۰۲
ساعت: ۱۳ الی ۱۶

سالن حکمت



@seyedjavadmiri
Audio
✅️دعوت به"نشست گفتگوی انتقادی مطالعات اجتماعی یا جامعه‌شناسی!؟"

دکترمحمدحسن علایی
(جامعه شناس)

♦️لینک حضور مجازی در نشست:
https://www.ihcs.ac.ir/fa/news/24236

♦️شرکت حضوری در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
سه‌شنبه، ۴ مهرماه ۱۴۰۲
ساعت: ۱۰ الی ۱۲
سالن ادب

در این نشست از جامعه‌شناسان و دانشجویان جامعه‌شناسی در تمامی مقاطع در ایران در تمامی استان‌ها و شهرهای کشور دعوت به عمل می‌آوریم تشریف حضوری یا مجازی داشته باشند.


#گفت‌وگوی_انتقادی
#مطالعات_اجتماعی #جامعه‌شناسی
#انجمن_جامعه‌شناسی_ایران
#انجمن_دانشجویان‌دانشکده‌های_جامعه‌شناسی_ایران
@ihcss
@seyedjavadmiri
@sociologicalperspectives
Audio
♦️پيرامون نشست پژوهشکده مطالعات اجتماعی یا جامعه شناسی!

🎙دکترمحمدحسن علایی

(جامعه شناس)

۴ مهر ۱۴۰۲

#گفت‌وگوی_انتقادی
#مطالعات_اجتماعی #جامعه‌شناسی

@sociologicalperspectives
Audio
جامعه‌شناسی یا مطالعات اجتماعی

گفتگوهای انتقادی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی


سیدجواد میری
مصطفی مهرآیین


و پرسش و پاسخ


۴ مهر ۱۴۰۲


@seyedjavadmiri
مطالعات میان رشته ای تنها با به رسمیت شناختن استقلال نسبی رشته‌ها ممکن می گردد.

دکتر محمدحسن علایی
جامعه شناس



اگر رشته‌ها به نحو تخصصی بنیان گذاشته نشوند تاریخ تکون و تطور آن؛ زمینه‌ها و پس‌زمینه های ظهور آن در خاستگاه ها و ضرورت بازسازی آن‌ها در یک بستر جدید متناسب با مولفه های بومی آن مورد توجه قرار نگیرد؛ پیشاپیش سخن گفتن از مطالعات میان رشته‌ای هم منتفی خواهد بود.
وجود دپارتمان‌های تخصصی تاریخ، فلسفه، جامعه‌شناسی، ادیان و ... پیش شرط شکل‌گیری مطالعات اجتماعی به عنوان یک مطالعات میان رشته ای می باشد.

سخن گفتن از تحولات درونی گروه های علوم اجتماعی و جامعه‌شناسی خود بخشی از تاریخ علم در ایران می باشد. خواه این پژوهشکده مطالعات اجتماعی باشد؛ خواه انجمن جامعه‌شناسی، خواه دپارتمان‌های علوم اجتماعی به معنی الاعم خواه جامعه‌شناسی به معنی الاخص.

به عنوان یک دانش آموخته جامعه شناسی که دو دهه در دانشگاه ایرانی حضور داشته است در حوزه ی عمومی فعال بوده است؛ در علوم پایه و انسانی تحصیل کرده است؛ کتابی از خاطرات آکادمیک خود به چاپ رسانده است؛ با پژوهشگاه های کشور همکاری کرده است، در مقام تدریس و تحقیق و پژوهش هم در سپهر رسمی نهاد علم و هم در بیرون از آکادمی تجربه اندوخته است امروز به عرض مخاطبان خویش می رسانم؛ برخورد های قبیله ای و تصمیمات پشت درهای بسته برای جامعه شناسی ایران حقیقتا با روح این رشته تطابق ندارد. من و هم دوره های من و دانشجویان من در جامعه‌شناسی حق دارند هم ناظر و هم تصمیم گیر در این حوزه باشند و این ممکن نخواهد بود مگر با به رسمیت شناختن اهمیت عناوین و نام ها در علوم انسانی و اجتماعی؛ امروز همه ی جامعه‌شناسان در ذیل این نام تعریف می شوند و بنابراین نبایستی از بالا بر آن ها نامی تحمیل شود.

پایه و بیس دیسیپلین جامعه‌شناسی بایستی به رسمیت شناخته شود و رویکرد میان رشته ای و مولتی دیسپنری برای برنامه های تحقیقاتی تنها با به رسمیت شناختن عنوان جامعه‌شناسی به عنوان پایه محلی از اعتبار دارد.
💢 پژوهشکده مطالعات فرهنگی و ارتباطات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار می‌کند:

◀️ پنجمین نشست از سلسله‌نشست‌های همایش «فرهنگ، رسانه و تحولات نسلی در ایران: روندها، چالش‌ها و راهکارها»

مواجهه مطالعات علم با تحولات نسلی در ایران امروز

سخنرانان:
🔸 دکتر سیده زهرا اجاق
موضوع سخنرانی: نسل در سپهر دانشگاه و تحولات فرهنگی

🔸دکتر غلامرضا ذاکر صالحی
موضوع سخنرانی: روابط علم و جامعه و مشارکت جوانان در فرآیندهای آن


🔸دکتر رضا صمیم
موضوع سخنرانی: نگاهی سنجش گرایانه به پیشینه پژوهش ها در باب مسئله نسل ها در ایران

🔸 دکتر مالک شجاعی
موضوع سخنرانی: هرمنوتیک نسلی و دلالت های آن برای ایران امروز

دبیر نشست: دکتر مالک شجاعی

⏱️ چهارشنبه 5 مهرماه 1402
ساعت : ۱۰ الی ۱۲
سالن ادب پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

لینک پیوستن به نشست:

https://B2n.ir/b39368
Audio
🔻کانال تلگرام بیژن عبدالکریمی برگزار کرد🔻

#فایل_صوتی

🔴 مناظره جلسه دوم

✍️🏻طبیعت گرایی یا خداباوری؟

#بیژن_عبدالکریمی
#وریا_امیری

۴ مهر ۱۴۰۲
سه شنبه شب

https://t.me/The_circle_of_truth_lovers_2022
رویکردی جامعه شناختی به افول حسِّ تعلق به وطن در میان جوانان!

✳️دکتر محمد حسن علایی (جامعه شناس)

🔺جستاری پیش روی ماحصل تحقیقات تجربی نگارنده ضمن حضور در میدان اجتماعی و حشر و نشر با جوانان (دانش آموزان و دانشجویان به عنوان جامعه آماری) می باشد. و مع الاسف، نتیجه ی این پژوهش حاکی از افول شدید حسِّ تعلق به وطن در میان جوانان است. و این خود می تواند و باید مطمح نظر متولیان امور قرار گیرد.
در سال های اخیر و با شتاب گرفتن تحولات در ساحات گوناگون فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و ..‌در ابعاد محلی و جهانی، پویه های نسلی و انواع بحران های هویتی در میان جوانان نیز شتاب بیشتری به خود گرفته است.
شاید در بادی امر این حکایت تلخ را صرفاً ناشی از سیاستگذاری های نادرست اجتماعی و فرهنگی قلمداد کنیم اما این همه ی داستان نیست، قرار گرفتن ایران به عنوان یک کشور توسعه نیافته، در متن تحولات جهان جدید در سایه ی پدیده ی جهانی شدن، به شتاب تغییرات هویتی و نظامات ارزشی و هنجاری در میان ایرانیان دامن زده است، جوان ایرانی به واسطه ی وسایل ارتباط جمعی ترجیح می دهد خود را به عنوان یک شهروند جهانی قلمداد کند و فرضاً مثل یک جوان اروپایی لباس بپوشد و هویت خویش را سامان دهد، هر چند به امکانات و امتناعات آن وقوف ندارد.
از طرفی برخی جریانات روشنفکری نیز به تخریب قلمرو سنت از موضع عقل مدرن مبادرت ورزیده، و در این آشفته بازار مطاع خویش را عرضه می دارند که در افول حسِّ بی تعلقی به وطن بی تاثیر نبوده است.
افت شدید مولفه های اقتصادی و امید اجتماعی نیز "آینده" را به مثابه ی یک بحران برای جوان ایرانی متصور ساخته است، رسانه های غربی نیز با دمیدن در کوره ی بحران ها و ناکارآمدی ها به شعله ی این تعارضات افزوده است، و شوربختانه آن شده است که امروز شاهدش هستیم قاطبه ی جوانان ایرانی امروز در دام توهمات دور و دراز خویش به مهاجرت می اندیشند و حسّّ تعلق به خانه در ایشان در حال احتضار است و این لاجرم تبعات ناخوشایندی در ابعاد فردی و اجتماعی در پی خواهد داشت.

جزییات بیشتر
بازنشر: #دیده‌بان_مهاجرت
🆔@Midemin
🔻اطلاعیه

🔴 کانال بیژن عبدالکریمی در یوتیوب تأسیس شد.

برای حمایت و بازنشر گفتگوهای دکتر بیژن عبدالکریمی تنها کافی است :

۱_ عضو کانال شوید✔️

۲_ ویدئو ها را لایک کنید✔️

۳_ کامنت بگذارید✔️

۴_ به اشتراک بگذارید✔️

لینک ورود به کانال یوتیوب🔻

youtube.com/@bijan_abdolkarimi_Official
دوره توانمندسازی فرهنگیان در کنار معلمان عزیز...

توفیق داشتم در این دوره‌ها در خدمت این فرهیختگان دوست‌داشتنی باشم و به عنوان مدرس دوره خودم از تجربیات و دانش این همکاران یاد بگیرم؛ برای همه ی این دوستان آرزوی توفیقات روزافزون؛ بهروزی و سلامتی دارم...

نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست
چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم...

۷ مهر ۱۴۰۲
https://www.instagram.com/p/CxxTd3ROmI3/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
شمس تبریزی!

کتابی درباره زندگی و زمانه و افکار و اندیشه‌های شمس تبریزی، صوفی و عارف بزرگ و مشهور قرن هفتم هجری. محمدعلی موحد در کتاب شمس تبریزی هم از خود شمس و سرگذشت و افکار و سیر تحول او و آشنایی‌اش با مولوی نوشته و هم از روزگاری که شمس در آن می‌زیسته است. موحد کتاب خود را با ارائه تصویری چندجانبه از آذربایجان و تبریز قدیم آغاز می‌کند. او در بخش اول کتاب از سابقه زبان فارسی دری در آذربایجان می‌نویسد، به معرفی صوفیان آنجا می‌پردازد، تصویری از اوضاع سیاسی آن سرزمین به دست می‌دهد و حمله مغولان به تبریز را نیز شرح می‌دهد. بعد از ارائه این پیش‌زمینه تاریخی از زمانه شمس نوبت به شرح زندگی خود او می‌رسد و روایت تحولات روحی‌اش و نیز معرفی بزرگانِ روزگاری که شمس در آن زیسته و رشد کرده است. آنگاه شرح سفر شمس به قونیه آمده است و روایت یکی از مقاطع مهم تاریخ زندگی او یعنی آشنایی‌اش با مولوی؛ آشنایی‌ای که مولوی را دگرگون می‌کند. تصویری که از مولوی در مقالات شمس انعکاس یافته و نیز تصویری که از شمس در آثار و گفته‌های مولوی منعکس است از موضوعات دیگری است که در کتاب شمس تبریزی به آن پرداخته شده است.
توصیف جهان شادمانه شمس از دیگر بخش‌های کتاب است و در پایان نیز شرح درگذشت شمس تبریزی آمده است.
کتاب شمس تبریزی در نشر نو منتشر شده است.

در بخش از کتاب می خوانیم:

«بهشت را باید در مصاحبت دریادلانِ بلندنظرِ بلنداندیشه جُست که عیب مردم نمی‌جویند و جهانِ روشنِ فراخ خدا را برای خود و دیگران تنگ و تاریک نمی‌گردانند. آخر بهشت مظهر فراخی و بیکرانگی و سرور و شادمانی است و دوزخ مظهر قبض و جنگ و غوغا و اندوه است. آن کس که خلق و خوی فراخ دارد و خیرخواهِ خلقِ خداست و از مصاحبت و سخنِ او گشادِ دل و روشنی جان برای تو حاصل می‌شود، نشان از بهشت دارد و آن کس که از روی تعصب و تنگ‌بینی و تاریک‌اندیشی دم می‌زند و صحبت او قبض و دلسردی و نومیدی و رمیدگی می‌افزاید، نشان از دوزخ دارد. شمس این معیار را ارج بسیار می‌نهد و می‌گوید این رازی است که هرکه با آن آشنا شود، می‌تواند راهِ خود را مشخص سازد و با اطمینان خاطر دنبال کند. حتی به گفتۀ او: «هرکه بر این سِر واقف شود و آن معاملۀ او شود، به صدهزار شیخی التفات نکند»

درباره نویسنده: دکتر محمدعلی موحد (- 1302)، عرفان‌پژوه، مصحح، تاریخ‌نگار، مترجم و حقوق‌دان ایرانی.
https://www.instagram.com/p/CsmfLJ8K0Ul/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
الگوریتم‌های ِاینستاگرام به مثابه زندان سراسربین فوکو

افشین اشکور کیایی

اساس قدرت از نگاه میشل فوکو، بر رابطه است. رابطه‌ای که یک طرف سعی می‌کند با ابزارهای و تکنیک‌های مختلف (از سرکوب گرفته تا اقناع و غیره)، رفتار طرف مقابل را هدایت و اداره کند (فوکو، ۱۳۹۵، 143). وقتی طرف مقابل در این مسیر هدایت شد، در این لحظه است که اعمال قدرت صورت گرفته است. فوکو در بررسی‌های تاریخی روابط قدرت به ابزارها، استراتژی‌ها و تکنیک‌های مختلف اعمال قدرت اشاره می‌کند (دریفوس و رابینو، ۱۳۷۹: 361). از میان ابزارها و تکنیک‌های اعمال قدرت، فوکو در بحث رابطه سوژه (انسان) و حقیقت، تکنیکی را به...

@Anthropology_Iran

ادامه متن در:

https://bit.ly/3i9mWNb