آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛
1.55K subscribers
776 photos
209 videos
119 files
1.36K links
محمد حسن علایی
دکترای جامعه شناسی نظری فرهنگی
مولف کتاب "گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک" و "شریعتي و تفکر معنوی در روزگار سیطره‌ی نیست‌انگاری"
ارتباط با مدیر کانال
@Dr_Mh_Alaei

صفحه اینستاگرام:
http://www.instagram.com/dr.alaei.sociology
Download Telegram
♦️تضعیف دانشگاه، تضعیف نظام است!

دکتر محمدحسن علایی

(جامعه شناس و مولف کتاب گفتمان وفاق)

🔸️روزنامه همدلی؛ ۱۲ شهریور ۱۴۰۲

https://hamdelidaily.ir/index.php?newsletternumber=2252&page=8


♦️حقیقتا عدم پاسخگویی صریح، قاطع، قانع کننده‌ و به موقع مسئولين ذیربط در خصوص "اخبار اخراج؛ تعلیق و قطع همکاری با اساتید دانشگاه" فروغلتیدن در بازی های خصمانه ی بدخواهان کشور در این شرایط خطیر تاریخی است.

♦️معادله بسیار پیچیده و در عین حال کاملا روشن است. پیچیده از آن جهت که باورکردنی نیست که دشمن تا چه میزان برای درهم کوفتن ما برنامه و طرح دارد و ساده از این جهت که براستی این حقیقت آشکار که "تضعیف اساتید دانشگاه مساوی هست با تضعیف کلیت نظام" چرا تا این میزان از چشم مسئولین پنهان مانده است؟!

♦️ به بیان ساده: تحریم؛ پس آنگاه تورم؛ پس آنگاه نارضایتی؛ پس آنگاه خشم توده؛ ... این وسط تنها می ماند نقش نخبگان که از آتش فتنه بکاهند یا در آن بدمند!
پس قدم بعدی ایجاد نقار و شکاف  میان نخبگان و حاکمیت است که با بزرگ‌نمایی و دامن زدن به اخبار راست و دروغ در خصوص اخراج  اساتید و لغو قرارداد همکاری... و انتشار تخم نفرت و کینه به سرعت این هم حاصل خواهد شد؛ البته طی این پروژه به طور ضمنی نسبت به اساتید پر تلاش، دلسوز و انقلابی نیز بدبینی ایجاد خواهد شد.

♦️یکی دیگر از پیامدهای مخرب برخورد های غیر قابل دفاع با اساتید دانشگاه؛ و مهاجرت نخبگان عدم توفیق دانشگاه در درازمدت برای تولید نخبه های علمی و توسعه گفتمان‌ها و نظریات و مدل‌هاب علمی برای برون رفت کشور از بحران ها و انسدادها در ساحات سیاسی و اقتصادی هست.

این میان عدم پاسخگویی صریح مسئولین ذیربط، بی هیچ شک و شبهه ای افتادن در بازی دشمن است لذا لازم می دانم ️به عنوان یک  جامعه‌شناس و مولف کتاب گفتمان وفاق همه ی مسئولان مربوطه را به تبعات سیاه این پروژه ی آزرده‌سازی اساتید تذکار دهم و عاجزانه درخواست کنم هر چه سریع تر با تنویر افکار عمومی در خصوص این امر خطیر مانع گسترش آتش این فتنه‌ خصمانه در این شرایط حساس تاریخی شوند.

♦️در کتاب "گفتمان وفاق" به صورت مبسوط به آثار مخرب بیتوته ی دانشگاهیان و روشنفکران در حاشیه تعارض دولت-ملت اشاره کرده ام؛ برای نیل به دولت-ملت قوی در یک کشور توسعه نیافته نباید به شکاف حاکمیت و ملت دامن زد؛ به عقب راندن اساتید دانشگاه با این بی تدبیری‌ها موجب سوق دادن ایشان به حاشیه تعارض دولت-ملت می گردد و این می تواند مبدل به موجی مخرب در افکار عمومی بر علیه حاکمیت شود آن هم در این شرایط خطیر از لحاظ سیاسی و اقتصادی که نیاز مبرم به حفظ وحدت وجود دارد.

♦️اگر مسئولین به واقع به دنبال تقویت نظام در مسیر توسعه و تعالی کشور هست و از این رو دست به بهبود شیوه های جذب اساتید جوان و پر انگیزه می زند بایستی این تحول را زیر نظر اهل تفکر دغدغه مند و جامع الاطراف انجام دهد چرا که این مهم بدون توسل به اهل تفکر آشنا به اصول ارتقای کیفی دانشگاه ایرانی، از عهده ی مسئولین اساسا خارج است. فرایند جذب و بکارگیری نیروی انسانی در نهاد آموزش عالی کشور اعم از دانشگاه ها و پژوهشگاه ها و ... از چندان نقیصه ی کلانی رنج می برد که نمی توان آن را به برخی خطاها و کاستی های موردی منحصر دانست و مع الاسف از چنین واقعیت تلخی می بایست با عنوان یکه تازی کژکارکردی ساختاری در میدان آموزش عالی کشور یاد کرد.

♦️علی رغم تاکیدات مکرر رهبری انقلاب در حمایت و دفاع از جامعه‌ علمی و نخبگان کشور مع الاسف باید نسبت به ناکارآمدی ساز و کارهای شناسایی و جذب نیروهای اصیل و کارآمد در سطح نخبگانی همچنان دلواپس بود! با این وجود ضرورت باز شناسی نیروهای اصیل و شکل گیری یک گفتمان مترقی رهایی بخش بیش از پیش احساس می شود‌
در شرایط کنونی کشور، علی رغم انفجار انبوهی از بحران های نگران کننده، فقدان یک گفتمان مترقی انسجام آفرین به شدت احساس می گردد. گفتمانی که در پی نجات کشور برآید و تامین منافع ملی را با وجود همه ی تهدیدات داخلی و فشارهای همه جانبه نظام سلطه جهانی تضمین کند. معدود دغدغه مندان روشن اندیش دانشگاهی در حوزه علوم انسانی و دانشمندان علوم اجتماعی بایستی از توان و شایستگی تولید محتوا و گفتمان سازی برآمده از نهاد علم برخوردار باشند.

♦️گام دوم انقلاب بدون ایفای نقش موثر دانشگاه و دانشگاهیان میسر نخواهد شد.
بدانیم در این مرحله به جهاد اساتید، نخبگان و خواص در امر تبیین و ساحت گفتمان سازی بیش از گذشته محتاجیم. بنابراین لازم است هر چه سریعتر با اتکا به حمایت بزرگان و دلسوزان دست عناصر نااهل و وابسته را از تعرض به ساحت دانشگاه کوتاه کنیم!
اتلاف سرمایه اجتماعی بحران‌زاست!

دکتر محمد حسن علایی (جامعه شناس)

♦️به رغم انواع بحران ها و آسیب های اجتماعی و روند تصاعدی آشفتگی های مخرب اقتصادی در شرایط همدستی کابوس تحریم و افت شدید سرمایه اجتماعی Social capital و اعتماد عمومی، در ایران ما، که همسایه ی افغانستان است و کشوری است در وسط خون و آتش خاورمیانه، و بی اغراق روزی نیست که خبری دهشت زا در خصوص انواع بحران هایش در رسانه ها مخابره نشود، سخن گفتن از امید چندان هم ساده و بی دردسر نخواهد بود، اما تلقین امید و تزریق روحیه به شهروندان سراسیمه و بیمناک این جامعه ی بحران زده، در جهت ارتقای تاب‌آوری ایشان، بی شک، ضرورت بی چون و چرای وضعیت اینجایی و اکنونی ماست.

♦️دانشگاهیان دغدغه مند و اصحاب قلم و اندیشه سرمایه های اجتماعی و ملی کشور هستند اتلاف این قبیل سرمایه ها به بهانه های کذایی حداقل یک نتیجه ی قطعی به دنبال می آورد و آن همانا بحران‌زایی در نهاد علم است نهادی که شرط اول تحقق آموزش و پژوهش در آن وجود ثبات و امنیت پایدار است.

♦️در کتاب "گفتمان وفاق" به صورت مبسوط به آثار مخرب بیتوته ی دانشگاهیان و روشنفکران در حاشیه تعارض دولت-ملت اشاره کرده ام؛ برای نیل به دولت-ملت قوی در یک کشور توسعه نیافته نباید به شکاف حاکمیت و ملت دامن زد؛ به عقب راندن اساتید دانشگاه با این بی تدبیری‌ها موجب سوق دادن ایشان به حاشیه تعارض دولت-ملت می گردد و این می تواند مبدل به موجی مخرب در افکار عمومی بر علیه حاکمیت شود آن هم در این شرایط خطیر از لحاظ سیاسی و اقتصادی که نیاز مبرم به حفظ وحدت وجود دارد.
https://www.instagram.com/p/CwyTWmRuE9N/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
🔻کانال تلگرام بیژن عبدالکریمی برگزار میکند🔻

✍️🏻 آینده فرهنگی و اجتماعی ایران و جوانان

🔴 پخش زنده

(جلسه اول)

سخنران :

#دکتر_بیژن_عبدالکریمی

۱۴ شهریور ۱۴۰۲
سه شنبه شب
ساعت ۸:۳۰ به وقت ایران

لینک شرکت در جلسه :

https://t.me/bijanabdolkarimi?livestream
به یاد کربلا دل ها غمین است
دلا خون گریه کن چون اربعین است...


مزار شهدای گمنام
۱۴ شهریور ۱۴۰۲
Forwarded from SocioMedia
.
🔺 جامعه‌شناسان و پیاده‌روی اربعین

🔷 جبار رحمانی و مهدی اعتمادی فرد (22 آبان 97)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/2097

🔷 محسن حسام مظاهری (14 آبان 97)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/2079

🔷 ابراهیم فیاض و احمد نادری (7 آبان 97)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/2077

🔷سهیلا صادقی فسائی (3 و 10 آبان 1396)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/1025

🔷محمّد سلگی، محمّدرضا جوادی‌یگانه، فاطمه جواهری، محمّدرضا پویافر، زهراسادات روح‌الامین، سید حسین سراج‌زاده، احمد مسجدجامعی و مصطفی اسدزاده (16 مهر 98)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/3469

🔷غلامرضا صدیق‌اورعی و مهدی قاضی (22 آبان 97)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/3477

🔷عبّاس کاظمی (احتمالاً پاییز 96)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/3479

🔷غلامرضا صدیق‌اورعی (مهر 98)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/3481

🔷 جبار رحمانی (30 مهر 98)
⭕️https://t.me/SocioMedia/3510
.
خودمردم‌نگاری؛ پژوهشی از دل روایت‌های شخصی


پژوهش‌­های آکادمیک عموماً به خاطر لحن خشک و فاصله داشتن پژوهشگر از موضوع پژوهش معروف هستند. اما رویکردی در پژوهش­‌های کیفی وجود دارد به نام خودمردم‌­نگاری (Autoethnography) که در آن پژوهش‌گر، با صدای اول شخص، تاملات خودش را در مرکز تحلیل‌­های عمیق اجتماعی، فرهنگی و سیاسی قرار­ می‌دهد و داستان خودزندگی‌­نامه‌­وارش را به این ادراکات متصل می‌­کند. خودمردم­‌نگاری نه ­تنها به این معتقد است که پژوهش‌گر باید جزئی از موضوع مورد پژوهش باشد، بلکه مستقیماً و قبل از هر چیز، از داستان‌­های شخصی پژوهشگر در آن حوزه خاص جان می­‌گیرد.
.این روش پژوهش در رشته­‌های مختلفی از جمله علوم اجتماعی، روانشناسی، پرستاری و … قابل استفاده ­است. دکتر کارولین الیس (Carolyn Ellis)، استاد ممتاز دانشگاه فلوریدای جنوبی، پژوهش‌گر پیشرو در این حوزه است و به خاطر آثار خودمردم‌­نگارانه اش شناخته می‌­شود.
پروژه خودمردم‌­نگاری‌­ در کشمکش بین زندگی خصوصی و حرفه‌­ای‌­ قرار گرفته است.
کارولین معتقد است: بخش دیگر تعریف من به عنوان یک خودمردم‌­نگار این است که خودمردم­‌نگاری برای من یک کنش سیاسی است. این تنها برچسبی است که فکر می‌­کنم از طریق آن اختیارات یا مشروعیت کافی برای تحقق هر چیزی را دارم تا بتوانم در تغییرات اجتماعی سهیم باشم. بنابراین، برایم واقعا مهم است که برای مثال، خودت را یک خودمردم‌­نگار بدانی چون باعث افزایش مشروعیت آن می‌­شود
عنوان آخرین کتاب کارولین عبارت است از: «بازنگری: تاملات خودمردم‌­نگارانه بر زندگی و کار» (Revision: Autoethnographic Reflections on Life and Work) .
https://www.instagram.com/p/Cw3XLSROCfV/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
Audio
مصاحبه خبرگزاری "رکنا" با سیدجواد میری

محور گفتگوها:

اخراج اساتید
نفوذ
امنیت
سیاستگذاری‌های کلیدی در نظام
نقشه راه آینده

دوشنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۲


@seyedjavadmiri
اشک های آقای جامعه شناس!

محمدحسن علایی

بچه های گروه سرود که وارد سن شدند از بس تعدادشان زیاد بود روی سن مخصوص جا نشدند و برابر سن و روبروی ما به خط شدند که کارشان را شروع کنند موسیقی پخش شد تا کلام به دنبال آن توسط بچه ها اجرا شود... بچه هایی که معصومیت از چهره‌های آنها می بارید...
و در اولین بند سرودشان بی کم و کاست همه با هم یک صدا فریاد زدند:

ما ملت امام حسینیم...

من بی اختیار بغضم ترکید و در آن واحد به پهنای صورت گریستم؛ عادت ندارم صف اول بنشینم و از اتفاق امروز صف اول کنار بزرگان نشسته بودم با خودم گفتم بس کن مرد؛ تو خیر سرت جامعه‌شناسی؛ ملت چی میگن؛ وقتی ببینن جامعه‌شناس شهر برای یک سرود، افسار دل از دست داده است...اما به قول قیصر:

دست غم از دامن دل دور باد
می شود آیا به دل دستور داد

دوست کنار دستم که پی به تغیّرات احوال من برده بود آرام برگشت و در گوش من گفت:
نمردیم و اشک های آقای جامعه‌شناس را هم دیدیم!

گفتن ندارد که این نسل‌های جوان همه ی امید زندگی من هستند و همیشه در مدرسه و دانشگاه و خیابان پیش چشم و دل منند غم و شادی و آینده و ایمان ایشان همه چیز هستی من است...

۱۸ مرداد ۱۴۰۲
بقعه شیخ صفی‌الدین اردبیلی
https://www.instagram.com/reel/Cw5sKxyuZgy/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
مختصر پیرامون فیلم ستاره‌بازی!

دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)

"ستاره بازی" عنوان فیلمی سرتاسر تباهی و سیاهی و شکست و گسست است فیلم مصائب زندگی یک سوژه ی زن جوان مهاجر ایرانی الاصل و ماجرای ناکامی ها و سرگشتگی های پی در پی او در یک کشور بیگانه ... را البته در چنگال اعتیاد و افسردگی و ... فروپاشی خانوادگی و نیست انگاری و ... روایت می کند.

اما من جامعه شناس پس از تماشای این فیلم مصیبت‌بار هنوز معنای محصلی در پس پشت این فیلم پیدا نمی کنم.

آیا ژانر اجتماعی حق دارد با اعصاب و روان مخاطب بازی کند بدون اینکه پیامی روشن را انتقال دهد!؟!
مخاطب باید در چنین فیلم‌هایی دست کم قوه ی تمیز و شناختی حاصل کند در تشخیص سره و ناسره...به نحوی که بتواند به طرز مقایسه ای و تطبیقی جوامع و بحران های آن را با هم بسنجد و ذائقه و بینش هنری و فرهنگی خویش را ارتقا بدهد.

بارها در خصوص ژانر اجتماعی گفته ام وقتی در یک فیلم خیلی حرف بزنی یعنی هیچ حرفی نزده ای. و این آفت این ژانر در سا‌ل‌های اخیر شده است. شلیک بی امان و بی وقفه به سوی تماشاگر و دیگر هیچ.

ستاره بازی فیلمی به کارگردانی هاتف علیمردانی و تهیه‌کنندگی علی سرتیپی محصول سال ۱۳۹۸ است. این فیلم در سی و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر حضور داشت.
https://www.instagram.com/p/Cw550JYuGtH/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
✅️مولفه‌های متمایز جامعه شناسی ادبيات در ایران!

دکترمحمدحسن علایی

(جامعه شناس)

جامعه شناسی ادبيات در ایران می بایست در سه مولفه ی بسیار اساسی و بنیادین زیر از جامعه شناسی ادبيات متداول در غرب ممتاز باشد:

اولا بایستی به این التفات داشته باشد که ادبيات در ایران بیشتر پیرامون شعر در طول قرن ها تداوم یافته است و این با آنچه که در غرب به عنوان ادبیات مورد بررسی قرار می گیرد متمایز است.

ثانیا جامعه شناسی ادبيات می بایست به تحول شعر و ادبیات در دوران تجدد و پس از مواجهه ی ایرانیان با مدرنیته خودآگاهی داشته و مقیاس های پژوهشی متناسب با آن را تمهید کند.

ثالثا جامعه شناسی ادبيات در ایران بایستی نسبت به همه ی زبان های مادری؛ و تکثر منابع ادبی در زبان های مختلف موجود در ایران گشوده باشد و از روایت های انحصارگرایانه که ایرانیت را در روایت و خوانش خاص خویش محدود می کند فاصله گرفته نسبت به ارزش و اهمیت همه ی آن ذخایر و گنجینه های ادبی که در میراث متکثر اقوام ایرانی پراکنده است التفات داشته باشد.

در مقام جمع بندی این جستار باید به این حقیقت تذکار دهم که وجود یک دیوان شعر در یکی از ذخایر ادبی اقوام ایرانی حکایت از وجود یک سنت ادبی در آن زبان و قوم دارد که مع الاسف ذیل روایت های مسلط از چشم و نظر محققان و پژوهندگان پنهان مانده و یا دور داشته شده است.
https://www.instagram.com/p/Cw7o74yuXk5/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
✅️ ضرورت گفتگوهای ملی و طرح افکنی آینده در میان ایرانیان!

دکترمحمدحسن علایی

(جامعه شناس)

ایرانیان اعم از ترک و لر و عرب...شهره اند به مهمان‌نوازی و حسن معاشرت با خویشان و صله ارحام. این ویژگی ایرانیان اگر چه با وقوع مدرنیته در جهان و پس از مواجهه ی ما با آن رفته رفته رنگ باخته است اما هنوز نسبت به بسیاری از ملل متجدد این دورهمی های خانوادگی برقرار هست و هنوز کارکرد خود را ایفا می کند. از جمله محاسن این مهمانی ها حضور جوان‌ترهای خانواده برای استفاده از تجارب بزرگ‌ترها و جلب حمایت ایشان است و البته تکمیل فرایند جامعه پذیری و تمرین گفتگو. از همین جهت هست که باید گفت به هیچ وجه ایرانی با گفتگو بیگانه نیست.

نفس زندگی محملی برای گفتگوست؛ لذا شرایط اختصاصي امروز جامعه نباید موجب شود چشم های خود را به سرشت حقیقی زندگی ببندیم؛ آیا بقای جامعه؛ تشکیل خانواده؛ آیین حکمرانی؛ دین ورزی؛ ... و در یک کلام؛ انسان شدن انسان بی "گفتگو" امکان پذیر است.
اینکه شرایط اضطراری اینجایی و اکنونی ما "گفتگو" را ضروری می شمارد نباید چنین تصوری را القا کند که ضرورت گفتگو خصلتی موسمی دارد و گاه هست و گاه نیست.
انسان به نحو بنیادینی مدنی الطبع و گشوده به گفتگوی با دیگری برای تقویم خویش است. و لحظه ای در هستی آدمی نمی توان بازشناخت که آدمی از گفتگو دست کشیده باشد. این گفتگو گاه گفتگوهای تنهاییست گاه گفتگوی آدمی با معبود خویش است، گاه گفتگوی میان عاشق و معشوق و گاه گفتگو میان انسان با هم نوع خویش است و در کلی ترین حالت باید به گفتگوی انسان با هستی اشاره کرد شنیدن ندای هستی و اجابت کردن دعوت آن و لب گشودن به پاسخ و تجربه ی شاعرانه ی هستی در سایه ی ممکن ساختن گفتگو.
ممکن ساختن گفتگو بی تعارف اما جانبازی ها می خواهد اگر متهم به کلیشه نشوم من بنده می گویم بایستی در طول تاریخ اجتماعي ملل و برای نجات یک قوم تاریخی کسانی حاضر باشند مسیح وار حتی جان خویش را هم نثار کنند تمهید شرایط تحقق گفتگو تا پای جان؛ و عقب ننشستن از خواست زندگی؛ چرا که زندگی سراسر گفتگوست و حقیقتا لذت میزبانی و گفتگو و ریختن طرح برای ساختن آینده کم موهبتی نیست. پس چرا نباید ايرانيان با سلیقه‌ها و گرایشات مختلف در این شرایط خطیر کشور بر سر ضرورت گفتگوی ملی با همدیگر به وفاق برسند؟!

https://www.instagram.com/p/Cw8ixJcOSXn/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
برای با تو نشستن دو استکان کافی‌ست
و کافه ای که تو باشی و من در آن کافی‌ست
"جهان و کار جهان جمله هیچ در هیچ است"
همین معاشقه ی ساده از جهان کافی‌ست
چه جای صحبت سود و زیان بزن جامی
صبوح صبحدم از سود و از زیان کافی ست
هزار دیده اگر بی تامل از تو گذشت
همین که عشق تو را دید ناگهان کافی ست
دو صندلی سر یک میز و یک بغل ریحان
همین کرانه ز آفاق بی‌کران کافی‌ست
"و چای دغدغه ی عاشقانه ی خوبی‌ست"
برای با تو نشستن دو استکان کافی‌ست

۱۸ شهریور ۱۴۰۲
رویکردی جامعه شناختی به افول حسِّ تعلق به وطن در میان جوانان!

✳️دکتر محمد حسن علایی (جامعه شناس)

🔺جستاری پیش روی ماحصل تحقیقات تجربی نگارنده ضمن حضور در میدان اجتماعی و حشر و نشر با جوانان (دانش آموزان و دانشجویان به عنوان جامعه آماری) می باشد. و مع الاسف، نتیجه ی این پژوهش حاکی از افول شدید حسِّ تعلق به وطن در میان جوانان است. و این خود می تواند و باید مطمح نظر متولیان امور قرار گیرد.
در سال های اخیر و با شتاب گرفتن تحولات در ساحات گوناگون فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و ..‌در ابعاد محلی و جهانی، پویه های نسلی و انواع بحران های هویتی در میان جوانان نیز شتاب بیشتری به خود گرفته است.
شاید در بادی امر این حکایت تلخ را صرفاً ناشی از سیاستگذاری های نادرست اجتماعی و فرهنگی قلمداد کنیم اما این همه ی داستان نیست، قرار گرفتن ایران به عنوان یک کشور توسعه نیافته، در متن تحولات جهان جدید در سایه ی پدیده ی جهانی شدن، به شتاب تغییرات هویتی و نظامات ارزشی و هنجاری در میان ایرانیان دامن زده است، جوان ایرانی به واسطه ی وسایل ارتباط جمعی ترجیح می دهد خود را به عنوان یک شهروند جهانی قلمداد کند و فرضاً مثل یک جوان اروپایی لباس بپوشد و هویت خویش را سامان دهد، هر چند به امکانات و امتناعات آن وقوف ندارد.
از طرفی برخی جریانات روشنفکری نیز به تخریب قلمرو سنت از موضع عقل مدرن مبادرت ورزیده، و در این آشفته بازار مطاع خویش را عرضه می دارند که در افول حسِّ بی تعلقی به وطن بی تاثیر نبوده است.
افت شدید مولفه های اقتصادی و امید اجتماعی نیز "آینده" را به مثابه ی یک بحران برای جوان ایرانی متصور ساخته است، رسانه های غربی نیز با دمیدن در کوره ی بحران ها و ناکارآمدی ها به شعله ی این تعارضات افزوده است، و شوربختانه آن شده است که امروز شاهدش هستیم قاطبه ی جوانان ایرانی امروز در دام توهمات دور و دراز خویش به مهاجرت می اندیشند و حسّّ تعلق به خانه در ایشان در حال احتضار است و این لاجرم تبعات ناخوشایندی در ابعاد فردی و اجتماعی در پی خواهد داشت.

جزییات بیشتر
بازنشر: #دیده‌بان_مهاجرت
🆔@Midemin
✅️میراث‌بران تفکر و آینده ی تفکر در ایران!

دکترمحمدحسن علایی
(جامعه شناس)


متفکر کیست؛ میراث‌بران تفکر کدامند؛ متفکرین دیروز و امروز ایران چه کسی هستند؛ و آینده ی تفکر در ایران چه خواهد بود؛ و خلاصه اینکه متفکر فردای ایران کیست؟

پرسش هایی از این دست بیش از همه برای کسی اهمیت دارد که درصدد است متفکرین برخاسته از نسل های دیروز و امروز ایران را ارزیابی و زمینه ی ظهور متفکر فردای ایران را مورد امعان نظر قرار دهد.

تفکر در سایه ی تفکر صورت می گیرد و هیچ کس از زهدان مادر متفکر زاده نمی شود؛ اما باید اذعان کرد در زمانه ای که همه چیز در حال زیر و زبر شدن است و تحولات در تمامی ساحات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و حتی اقلیمی در سطوح ملی و فرا ملی در حال رخ دادن است متعلق تفکر حقیقتا برای اهل تفکر چه هست و چه می تواند باشد.

در مقام جمع بندی این جستار باید از اهل نظر دغدغه مند پرسید به واقع آیا نسبت به میراث‌بران تفکرات و اندیشه های خویش در میان نسل های امروز و فردای ایران اندیشیده اند و آیا نباید در این خصوص که مخاطبان خاص ایشان چه کسانی هستند از آن‌ها پرسش کرد، فرآورده‌های نظری و متون حکمی و فلسفی برای همه ی آحاد جامعه خلق می شوند اما آیا به راستی بار جلیل اندیشیدن را چه کسانی از نسل های جدید به دوش خواهند کشید؟! آن هم در زمانه ای که برهوت هر لحظه پیش تر و پیش تر می آید...