Audio
مصاحبه با دکتر محمدحسن علایی در باب "مسئله دانشگاه"!
مصاحبه گر: سعید شیرخانقاه؛
دانش آموخته جغرافیایی سیاسی و عضو آکادمی وفاق
۹ شهریور ۱۴۰۲
@sociologicalperspectives
مصاحبه گر: سعید شیرخانقاه؛
دانش آموخته جغرافیایی سیاسی و عضو آکادمی وفاق
۹ شهریور ۱۴۰۲
@sociologicalperspectives
دانشگاه پژوهی در میان پژوهندگان ایرانی!
دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
"دانشگاه پژوهی در میان پژوهندگان ایرانی" یکی از پروژه هایی هست که در آکادمی وفاق در دست تدوین هست در این جستار به برخی از آثار متفکرین ایرانی در این حوزه اشاره می کنیم، کتاب هایی که در این پژوهش به تحلیل و تبیین تئوری های مطروحه در آن ها خواهیم پرداخت عبارتند از:
- روایت های موازی در علوم انسانی اثر دکتر سیدجواد میری
-تئولوژی، عقلانیت و علوم انسانی جدید؛ اثر دکتر بیژن عبدالکریمی
-کتاب های تاریخ دانشگاه در ایران، دانشگاه ایرانی و مسئله کیفیت؛ و دانشگاه و آموزش عالی آثار دکتر مقصود فراستخواه
- ملاحظاتی درباره ی دانشگاه اثر دکتر سیدجواد طباطبایی
- فلسفه دانشگاه اثر دکتر رضا ماحوزی
-خود مردم نگاری هویت دانشگاهی اثر دکتر نعمت الله فاضلی
- کتاب های"مسائل آموزش عالی ایران"، دانشگاه ایرانی (درآمدی بر جامعه شناسی آموزش عالی)"؛ اثر دکتر غلامرضاذاکرصالحی
- اجتماعات علمی و دانشگاه ایرانی اثر دکتر محمدامین قانعی راد
- علم و سیاستهای آموزشی - پژوهشی؛ اثر دکتر رضا داوری اردکانی
- گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک (به قلم نگارنده)
https://www.instagram.com/p/CwnxvJhOldI/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
"دانشگاه پژوهی در میان پژوهندگان ایرانی" یکی از پروژه هایی هست که در آکادمی وفاق در دست تدوین هست در این جستار به برخی از آثار متفکرین ایرانی در این حوزه اشاره می کنیم، کتاب هایی که در این پژوهش به تحلیل و تبیین تئوری های مطروحه در آن ها خواهیم پرداخت عبارتند از:
- روایت های موازی در علوم انسانی اثر دکتر سیدجواد میری
-تئولوژی، عقلانیت و علوم انسانی جدید؛ اثر دکتر بیژن عبدالکریمی
-کتاب های تاریخ دانشگاه در ایران، دانشگاه ایرانی و مسئله کیفیت؛ و دانشگاه و آموزش عالی آثار دکتر مقصود فراستخواه
- ملاحظاتی درباره ی دانشگاه اثر دکتر سیدجواد طباطبایی
- فلسفه دانشگاه اثر دکتر رضا ماحوزی
-خود مردم نگاری هویت دانشگاهی اثر دکتر نعمت الله فاضلی
- کتاب های"مسائل آموزش عالی ایران"، دانشگاه ایرانی (درآمدی بر جامعه شناسی آموزش عالی)"؛ اثر دکتر غلامرضاذاکرصالحی
- اجتماعات علمی و دانشگاه ایرانی اثر دکتر محمدامین قانعی راد
- علم و سیاستهای آموزشی - پژوهشی؛ اثر دکتر رضا داوری اردکانی
- گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک (به قلم نگارنده)
https://www.instagram.com/p/CwnxvJhOldI/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
✅درآمدی بر چالش های نهاد علم در ایران!
(از جامعهشناسی بومی تا جامعهشناسی شخصی)
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
نهاد علم و دانشگاه به معنی الاعم و دانشکدهها و گروه های آموزشی به معنی الاخص در ایران هنوز به عنوان نهادهایی مستقل و مدرن قابل ارزیابی نیستند و شاید همچنان مجبوریم نهاد علم در ایران را یک نهاد شبه مدرن در یک جامعه توسعهنیافته تلقی کنیم. این میان علوم انسانی به معنی الاعم و علوم اجتماعی با همه ی زیرشاخه هایش به معنی الاخص به عنوان رشته ها و مکاتب علمی بیش از سایر علوم زمینه مند و کانتسچوال است و بنابراین از خاک خاستگاه اش برآمده است و در آن آب و هوا نشو و نما یافته است؛
حال بد نیست به یک چالش در همین باب که جوامع توسعهنیافته با آن رو برو هستند اشاره کنم جوامع غیر اروپایی از طرفی با انواع مسائل اجتماعی مواجهاند که ضرورت مطالعه علمی آنها را با توسل به علوم اجتماعی برای چاره جویی مسلم می کند و از طرفی با رشته هایی بسیار زمینه مند مواجه می شوند که نمی توان عین آن را در اینجا طلبید و به کار گرفت.
همینجا هم پای چالشی بزرگتر به موضوع باز می شود و آن ابداعات و ابتکارات وطنی در این رشته های علمی است جامعهشناسی بومی؛ جامعهشناسی دینی؛ جامعهشناسی اسلامی؛ جامعهشناسی ایرانی و... که هر کدام بنا به همان ضرورتی که پیشتر گفته آمد سر بر آوردند.
تأکید افراطی بر ضرورت گذر از کلاسیک ها و آبای جامعهشناسی و عدم تعلق جامعهشناس به مکاتب، تلویحا به نوعی جامعهشناسی منجر می شود که من از آن به "جامعهشناسی شخصی" تعبیر می کنم.
زمینه زدایی افراطی از جامعهشناسی؛ تغافل از نقش تاریخی کلاسیکها و بنیان گذاران؛ تخفیف هر نوع تلاش به اصطلاح مکتبی و بومی در تاریخ علوم اجتماعی ایران؛ مع الاسف به نوعی جامعهشناسی شخصی منجر می شود که جز خود به اصطلاح فرد جامعهشناس و معدودی از هواداران در حلقه وی درک و دریافتی از آن ندارند!
به هر روی باری دیگر باید بر این حقیقت تاکید کرد که نضج گرفتن تخیل جامعهشناختی و تکمیل نهاد علم منوط به همین افتادن ها و از نو برخاستن ها و آزمون و خطاهاست به شرطی که به تفکر انتقادی و شنیدن ملاحظات هم در اجتماع علمی گشوده باشیم و ضمن تاکید بر ضرورت دانشگاه در ایران به آسیب شناسی آن در جهت اصلاح و ارتقا همت بگماریم.
https://www.instagram.com/p/CwqJGqKOJms/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
(از جامعهشناسی بومی تا جامعهشناسی شخصی)
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
نهاد علم و دانشگاه به معنی الاعم و دانشکدهها و گروه های آموزشی به معنی الاخص در ایران هنوز به عنوان نهادهایی مستقل و مدرن قابل ارزیابی نیستند و شاید همچنان مجبوریم نهاد علم در ایران را یک نهاد شبه مدرن در یک جامعه توسعهنیافته تلقی کنیم. این میان علوم انسانی به معنی الاعم و علوم اجتماعی با همه ی زیرشاخه هایش به معنی الاخص به عنوان رشته ها و مکاتب علمی بیش از سایر علوم زمینه مند و کانتسچوال است و بنابراین از خاک خاستگاه اش برآمده است و در آن آب و هوا نشو و نما یافته است؛
حال بد نیست به یک چالش در همین باب که جوامع توسعهنیافته با آن رو برو هستند اشاره کنم جوامع غیر اروپایی از طرفی با انواع مسائل اجتماعی مواجهاند که ضرورت مطالعه علمی آنها را با توسل به علوم اجتماعی برای چاره جویی مسلم می کند و از طرفی با رشته هایی بسیار زمینه مند مواجه می شوند که نمی توان عین آن را در اینجا طلبید و به کار گرفت.
همینجا هم پای چالشی بزرگتر به موضوع باز می شود و آن ابداعات و ابتکارات وطنی در این رشته های علمی است جامعهشناسی بومی؛ جامعهشناسی دینی؛ جامعهشناسی اسلامی؛ جامعهشناسی ایرانی و... که هر کدام بنا به همان ضرورتی که پیشتر گفته آمد سر بر آوردند.
تأکید افراطی بر ضرورت گذر از کلاسیک ها و آبای جامعهشناسی و عدم تعلق جامعهشناس به مکاتب، تلویحا به نوعی جامعهشناسی منجر می شود که من از آن به "جامعهشناسی شخصی" تعبیر می کنم.
زمینه زدایی افراطی از جامعهشناسی؛ تغافل از نقش تاریخی کلاسیکها و بنیان گذاران؛ تخفیف هر نوع تلاش به اصطلاح مکتبی و بومی در تاریخ علوم اجتماعی ایران؛ مع الاسف به نوعی جامعهشناسی شخصی منجر می شود که جز خود به اصطلاح فرد جامعهشناس و معدودی از هواداران در حلقه وی درک و دریافتی از آن ندارند!
به هر روی باری دیگر باید بر این حقیقت تاکید کرد که نضج گرفتن تخیل جامعهشناختی و تکمیل نهاد علم منوط به همین افتادن ها و از نو برخاستن ها و آزمون و خطاهاست به شرطی که به تفکر انتقادی و شنیدن ملاحظات هم در اجتماع علمی گشوده باشیم و ضمن تاکید بر ضرورت دانشگاه در ایران به آسیب شناسی آن در جهت اصلاح و ارتقا همت بگماریم.
https://www.instagram.com/p/CwqJGqKOJms/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
Instagram
1 likes, 0 comments - dr.alaei.sociology on September 1, 2023: "✅درآمدی بر چالش های نهاد علم در ایران!
(از جامعهشناس..."
(از جامعهشناس..."
Audio
مصاحبه با دکتر محمدحسن علایی در باب "اهمیت زبان زیستجهان در مناسبات متقابل"!
مصاحبه گر: سعید شیرخانقاه؛
دانش آموخته جغرافیایی سیاسی و عضو آکادمی وفاق
۱۱ شهریور ۱۴۰۲
@sociologicalperspectives
مصاحبه گر: سعید شیرخانقاه؛
دانش آموخته جغرافیایی سیاسی و عضو آکادمی وفاق
۱۱ شهریور ۱۴۰۲
@sociologicalperspectives
♦️ادبیات "عشق پژوهی" باید تغییر کند!
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
♦️آلن بدیومی گوید عشق هردم باز آفریدن خود است؛ شعله اش را نگهدار تا پایدار بماند؛ بدیو می گوید که "عشق عبارت از تفاهم و قرارداد دو آدم خودخواه نیست. عشق فرآیند بازساختن و باز آفریدن است که آنها را مجبور به فراتر رفتن از خودخواهی می نماید. برای این که عشق پایدار بماند، باید روی آن کار کرد و خود را هردم باز آفرید". در این جستار به اختصار به آسیبشناسی دوره های به اصطلاح عشق پژوهی برخی همکاران جامعهشناس ذیل چند محور می پردازیم:
🔸️اولا خود "عشق پژوهی" هنوز ترکیب رسایی نیست چرا که عشق از اساس امری پژوهیدنی نیست بل امریست تجربت محور. به قول شاعر: "عشق آمدنی بود نه آموختنی".
🔸️ثانیا پژوهشگر مذکور باید بداند رابطه پژوهی "عشق" محور، نمی تواند و نباید خود را از میراث ادبی ایران و جهان با همه ی تنوع و تکثر آن از شعر و حکایت بگیر تا داستان و رمان بی نیاز بیانگارد.
🔸️ثالثا پژوهشگر رابطه پژوهی عشق محور؛ باید با رویکردی میان رشته ای interdisciplinary به موضوع بنگرد حال فیلد تخصصی وی جامعه شناسی باشد خواه روان شناسی یا روان کاوی.
♦️و سخن آخر اینکه صاحب نظران و متفکرانی که در خصوص عشق نظریه پردازی کرده اند اگر چه باید محل رجوع فرد پژوهشگر باشد لیکن این میزان کفایت نمی کند چرا که جستجوی چند و چون عشق و عشقورزی در هر سرزمین و جغرافیایی باید متناسب با مختصات ویژه ی آن قلمرو نظریه پردازی شود. بنابراین باید پژوهشگر از منظر و مرئای خویش قابلیت مفصل بندی گزارههای تجربی و صورت بندی آرای نظری خویش را دارا باشد و صرفا به تکرار و ترجمه ی آرای دیگران نپردازد. جامعه شناسی نباید خود را تا حد بیمهگر روابط عاطفی و یا دلال محبت در حیطه ی عشق و عاشقی تقلیل دهد.
آنچه ما در تجربهی عشق با تمام وجود زیست میکنیم نوعی تجربهی منقلب کننده، تکاندهنده، غیرقابل پیشبینی و عمیقاً تجربهای درونی است که پروای روح آدمی را توسعه و جلا میبخشد؛ این تعبیر از عشق امروزه در جنگ با عقل سلیم، عرفها و عادتها، محاسبات و راحت طلبی با مخاطرات عدیدهای روبروست.
https://www.instagram.com/p/CwuJO2Wu6Hx/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
♦️آلن بدیومی گوید عشق هردم باز آفریدن خود است؛ شعله اش را نگهدار تا پایدار بماند؛ بدیو می گوید که "عشق عبارت از تفاهم و قرارداد دو آدم خودخواه نیست. عشق فرآیند بازساختن و باز آفریدن است که آنها را مجبور به فراتر رفتن از خودخواهی می نماید. برای این که عشق پایدار بماند، باید روی آن کار کرد و خود را هردم باز آفرید". در این جستار به اختصار به آسیبشناسی دوره های به اصطلاح عشق پژوهی برخی همکاران جامعهشناس ذیل چند محور می پردازیم:
🔸️اولا خود "عشق پژوهی" هنوز ترکیب رسایی نیست چرا که عشق از اساس امری پژوهیدنی نیست بل امریست تجربت محور. به قول شاعر: "عشق آمدنی بود نه آموختنی".
🔸️ثانیا پژوهشگر مذکور باید بداند رابطه پژوهی "عشق" محور، نمی تواند و نباید خود را از میراث ادبی ایران و جهان با همه ی تنوع و تکثر آن از شعر و حکایت بگیر تا داستان و رمان بی نیاز بیانگارد.
🔸️ثالثا پژوهشگر رابطه پژوهی عشق محور؛ باید با رویکردی میان رشته ای interdisciplinary به موضوع بنگرد حال فیلد تخصصی وی جامعه شناسی باشد خواه روان شناسی یا روان کاوی.
♦️و سخن آخر اینکه صاحب نظران و متفکرانی که در خصوص عشق نظریه پردازی کرده اند اگر چه باید محل رجوع فرد پژوهشگر باشد لیکن این میزان کفایت نمی کند چرا که جستجوی چند و چون عشق و عشقورزی در هر سرزمین و جغرافیایی باید متناسب با مختصات ویژه ی آن قلمرو نظریه پردازی شود. بنابراین باید پژوهشگر از منظر و مرئای خویش قابلیت مفصل بندی گزارههای تجربی و صورت بندی آرای نظری خویش را دارا باشد و صرفا به تکرار و ترجمه ی آرای دیگران نپردازد. جامعه شناسی نباید خود را تا حد بیمهگر روابط عاطفی و یا دلال محبت در حیطه ی عشق و عاشقی تقلیل دهد.
آنچه ما در تجربهی عشق با تمام وجود زیست میکنیم نوعی تجربهی منقلب کننده، تکاندهنده، غیرقابل پیشبینی و عمیقاً تجربهای درونی است که پروای روح آدمی را توسعه و جلا میبخشد؛ این تعبیر از عشق امروزه در جنگ با عقل سلیم، عرفها و عادتها، محاسبات و راحت طلبی با مخاطرات عدیدهای روبروست.
https://www.instagram.com/p/CwuJO2Wu6Hx/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
♦️تضعیف دانشگاه، تضعیف نظام است!
✍دکتر محمدحسن علایی
جامعه شناس و مولف
🔸️روزنامه همدلی؛ ۱۲ شهریور ۱۴۰۲
https://hamdelidaily.ir/index.php?newsletternumber=2252&page=8
✍دکتر محمدحسن علایی
جامعه شناس و مولف
🔸️روزنامه همدلی؛ ۱۲ شهریور ۱۴۰۲
https://hamdelidaily.ir/index.php?newsletternumber=2252&page=8
Forwarded from دیده بان مهاجرت
💢 جستاری در واکاوی علل مهاجرت نخبگان!
✍️دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
🔺اخیرا در یک ویدویی از رتبه های برتر کنکور ۱۴۰۲ پرسش شد که آیا به مهاجرت می اندیشند یا نه؟ و تقریبا همه با هم نسبت به مهاجرت متفقالقول بودند آمار حاکی از آن است درصد بسیار بالایی از رتبه های برتر کنکور از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۵ از کشور خارج شده اند؛ این در حال است که این آمار روز به روز هر چه که پیشتر آمده ایم با بروز مشکلات بیشتر در کشور افزایش یافته است. اما چرا؟!
🔺به عنوان یک جامعهشناس در دو سطح برای این پرسش می توان پاسخ داد؛ در سطح فردی و در سطح اجتماعی. در سطح فردی آدم ها در دوران جدید دیگر از آرمان هایی مثل وطن دوستی و حس تعلق به وطن رفته رفته تهی شده اند و بنابراین هر جا که احساس کنند از مواهب بیشتر و social services بیشتری برخوردار می شوند ترجیح می دهند که همه چیز را رها کنند و بروند دنبال سعادت فردی.
🔺اما در سطح اجتماعی بحث کمی متفاوت است علی رغم سفارشات مکرر بزرگان به حمایت همه جانبه از نخبگان مع الاسف این مسئله در عمل هرگز محقق نشده است و از این رو نخبگان ترجیح می دهند که از کشور خارج شوند چون با انبوهی از معضلات اجتماعی در کشور مواجه می شوند که جلوی تحقق ایشان را سد کرده است. اساسا وجود آینده ی بحرانی در همه ساحات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در تصور ایشان موجبات مهاجرت را فراهم می کند.
🔺من البته معتقدم نخبه ی واقعی می ماند و تا حد توان دست به تغییر و تحول و ترمیم می زند اما این از توان هر کسی خارج است. در مجموع بایستی به نحوی جدی و بنیادین به پیامدهای این بلای سرمایهسوز اندیشیده شود.
#رصدخانه_مهاجرت_ایران
@imobs_ir
✍️دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
🔺اخیرا در یک ویدویی از رتبه های برتر کنکور ۱۴۰۲ پرسش شد که آیا به مهاجرت می اندیشند یا نه؟ و تقریبا همه با هم نسبت به مهاجرت متفقالقول بودند آمار حاکی از آن است درصد بسیار بالایی از رتبه های برتر کنکور از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۵ از کشور خارج شده اند؛ این در حال است که این آمار روز به روز هر چه که پیشتر آمده ایم با بروز مشکلات بیشتر در کشور افزایش یافته است. اما چرا؟!
🔺به عنوان یک جامعهشناس در دو سطح برای این پرسش می توان پاسخ داد؛ در سطح فردی و در سطح اجتماعی. در سطح فردی آدم ها در دوران جدید دیگر از آرمان هایی مثل وطن دوستی و حس تعلق به وطن رفته رفته تهی شده اند و بنابراین هر جا که احساس کنند از مواهب بیشتر و social services بیشتری برخوردار می شوند ترجیح می دهند که همه چیز را رها کنند و بروند دنبال سعادت فردی.
🔺اما در سطح اجتماعی بحث کمی متفاوت است علی رغم سفارشات مکرر بزرگان به حمایت همه جانبه از نخبگان مع الاسف این مسئله در عمل هرگز محقق نشده است و از این رو نخبگان ترجیح می دهند که از کشور خارج شوند چون با انبوهی از معضلات اجتماعی در کشور مواجه می شوند که جلوی تحقق ایشان را سد کرده است. اساسا وجود آینده ی بحرانی در همه ساحات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در تصور ایشان موجبات مهاجرت را فراهم می کند.
🔺من البته معتقدم نخبه ی واقعی می ماند و تا حد توان دست به تغییر و تحول و ترمیم می زند اما این از توان هر کسی خارج است. در مجموع بایستی به نحوی جدی و بنیادین به پیامدهای این بلای سرمایهسوز اندیشیده شود.
#رصدخانه_مهاجرت_ایران
@imobs_ir
Forwarded from آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛ (Dr Alaei)
♦️تضعیف دانشگاه، تضعیف نظام است!
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس و مولف کتاب گفتمان وفاق)
🔸️روزنامه همدلی؛ ۱۲ شهریور ۱۴۰۲
https://hamdelidaily.ir/index.php?newsletternumber=2252&page=8
♦️حقیقتا عدم پاسخگویی صریح، قاطع، قانع کننده و به موقع مسئولين ذیربط در خصوص "اخبار اخراج؛ تعلیق و قطع همکاری با اساتید دانشگاه" فروغلتیدن در بازی های خصمانه ی بدخواهان کشور در این شرایط خطیر تاریخی است.
♦️معادله بسیار پیچیده و در عین حال کاملا روشن است. پیچیده از آن جهت که باورکردنی نیست که دشمن تا چه میزان برای درهم کوفتن ما برنامه و طرح دارد و ساده از این جهت که براستی این حقیقت آشکار که "تضعیف اساتید دانشگاه مساوی هست با تضعیف کلیت نظام" چرا تا این میزان از چشم مسئولین پنهان مانده است؟!
♦️ به بیان ساده: تحریم؛ پس آنگاه تورم؛ پس آنگاه نارضایتی؛ پس آنگاه خشم توده؛ ... این وسط تنها می ماند نقش نخبگان که از آتش فتنه بکاهند یا در آن بدمند!
پس قدم بعدی ایجاد نقار و شکاف میان نخبگان و حاکمیت است که با بزرگنمایی و دامن زدن به اخبار راست و دروغ در خصوص اخراج اساتید و لغو قرارداد همکاری... و انتشار تخم نفرت و کینه به سرعت این هم حاصل خواهد شد؛ البته طی این پروژه به طور ضمنی نسبت به اساتید پر تلاش، دلسوز و انقلابی نیز بدبینی ایجاد خواهد شد.
♦️یکی دیگر از پیامدهای مخرب برخورد های غیر قابل دفاع با اساتید دانشگاه؛ و مهاجرت نخبگان عدم توفیق دانشگاه در درازمدت برای تولید نخبه های علمی و توسعه گفتمانها و نظریات و مدلهاب علمی برای برون رفت کشور از بحران ها و انسدادها در ساحات سیاسی و اقتصادی هست.
♦این میان عدم پاسخگویی صریح مسئولین ذیربط، بی هیچ شک و شبهه ای افتادن در بازی دشمن است لذا لازم می دانم ️به عنوان یک جامعهشناس و مولف کتاب گفتمان وفاق همه ی مسئولان مربوطه را به تبعات سیاه این پروژه ی آزردهسازی اساتید تذکار دهم و عاجزانه درخواست کنم هر چه سریع تر با تنویر افکار عمومی در خصوص این امر خطیر مانع گسترش آتش این فتنه خصمانه در این شرایط حساس تاریخی شوند.
♦️در کتاب "گفتمان وفاق" به صورت مبسوط به آثار مخرب بیتوته ی دانشگاهیان و روشنفکران در حاشیه تعارض دولت-ملت اشاره کرده ام؛ برای نیل به دولت-ملت قوی در یک کشور توسعه نیافته نباید به شکاف حاکمیت و ملت دامن زد؛ به عقب راندن اساتید دانشگاه با این بی تدبیریها موجب سوق دادن ایشان به حاشیه تعارض دولت-ملت می گردد و این می تواند مبدل به موجی مخرب در افکار عمومی بر علیه حاکمیت شود آن هم در این شرایط خطیر از لحاظ سیاسی و اقتصادی که نیاز مبرم به حفظ وحدت وجود دارد.
♦️اگر مسئولین به واقع به دنبال تقویت نظام در مسیر توسعه و تعالی کشور هست و از این رو دست به بهبود شیوه های جذب اساتید جوان و پر انگیزه می زند بایستی این تحول را زیر نظر اهل تفکر دغدغه مند و جامع الاطراف انجام دهد چرا که این مهم بدون توسل به اهل تفکر آشنا به اصول ارتقای کیفی دانشگاه ایرانی، از عهده ی مسئولین اساسا خارج است. فرایند جذب و بکارگیری نیروی انسانی در نهاد آموزش عالی کشور اعم از دانشگاه ها و پژوهشگاه ها و ... از چندان نقیصه ی کلانی رنج می برد که نمی توان آن را به برخی خطاها و کاستی های موردی منحصر دانست و مع الاسف از چنین واقعیت تلخی می بایست با عنوان یکه تازی کژکارکردی ساختاری در میدان آموزش عالی کشور یاد کرد.
♦️علی رغم تاکیدات مکرر رهبری انقلاب در حمایت و دفاع از جامعه علمی و نخبگان کشور مع الاسف باید نسبت به ناکارآمدی ساز و کارهای شناسایی و جذب نیروهای اصیل و کارآمد در سطح نخبگانی همچنان دلواپس بود! با این وجود ضرورت باز شناسی نیروهای اصیل و شکل گیری یک گفتمان مترقی رهایی بخش بیش از پیش احساس می شود
در شرایط کنونی کشور، علی رغم انفجار انبوهی از بحران های نگران کننده، فقدان یک گفتمان مترقی انسجام آفرین به شدت احساس می گردد. گفتمانی که در پی نجات کشور برآید و تامین منافع ملی را با وجود همه ی تهدیدات داخلی و فشارهای همه جانبه نظام سلطه جهانی تضمین کند. معدود دغدغه مندان روشن اندیش دانشگاهی در حوزه علوم انسانی و دانشمندان علوم اجتماعی بایستی از توان و شایستگی تولید محتوا و گفتمان سازی برآمده از نهاد علم برخوردار باشند.
♦️گام دوم انقلاب بدون ایفای نقش موثر دانشگاه و دانشگاهیان میسر نخواهد شد.
بدانیم در این مرحله به جهاد اساتید، نخبگان و خواص در امر تبیین و ساحت گفتمان سازی بیش از گذشته محتاجیم. بنابراین لازم است هر چه سریعتر با اتکا به حمایت بزرگان و دلسوزان دست عناصر نااهل و وابسته را از تعرض به ساحت دانشگاه کوتاه کنیم!
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس و مولف کتاب گفتمان وفاق)
🔸️روزنامه همدلی؛ ۱۲ شهریور ۱۴۰۲
https://hamdelidaily.ir/index.php?newsletternumber=2252&page=8
♦️حقیقتا عدم پاسخگویی صریح، قاطع، قانع کننده و به موقع مسئولين ذیربط در خصوص "اخبار اخراج؛ تعلیق و قطع همکاری با اساتید دانشگاه" فروغلتیدن در بازی های خصمانه ی بدخواهان کشور در این شرایط خطیر تاریخی است.
♦️معادله بسیار پیچیده و در عین حال کاملا روشن است. پیچیده از آن جهت که باورکردنی نیست که دشمن تا چه میزان برای درهم کوفتن ما برنامه و طرح دارد و ساده از این جهت که براستی این حقیقت آشکار که "تضعیف اساتید دانشگاه مساوی هست با تضعیف کلیت نظام" چرا تا این میزان از چشم مسئولین پنهان مانده است؟!
♦️ به بیان ساده: تحریم؛ پس آنگاه تورم؛ پس آنگاه نارضایتی؛ پس آنگاه خشم توده؛ ... این وسط تنها می ماند نقش نخبگان که از آتش فتنه بکاهند یا در آن بدمند!
پس قدم بعدی ایجاد نقار و شکاف میان نخبگان و حاکمیت است که با بزرگنمایی و دامن زدن به اخبار راست و دروغ در خصوص اخراج اساتید و لغو قرارداد همکاری... و انتشار تخم نفرت و کینه به سرعت این هم حاصل خواهد شد؛ البته طی این پروژه به طور ضمنی نسبت به اساتید پر تلاش، دلسوز و انقلابی نیز بدبینی ایجاد خواهد شد.
♦️یکی دیگر از پیامدهای مخرب برخورد های غیر قابل دفاع با اساتید دانشگاه؛ و مهاجرت نخبگان عدم توفیق دانشگاه در درازمدت برای تولید نخبه های علمی و توسعه گفتمانها و نظریات و مدلهاب علمی برای برون رفت کشور از بحران ها و انسدادها در ساحات سیاسی و اقتصادی هست.
♦این میان عدم پاسخگویی صریح مسئولین ذیربط، بی هیچ شک و شبهه ای افتادن در بازی دشمن است لذا لازم می دانم ️به عنوان یک جامعهشناس و مولف کتاب گفتمان وفاق همه ی مسئولان مربوطه را به تبعات سیاه این پروژه ی آزردهسازی اساتید تذکار دهم و عاجزانه درخواست کنم هر چه سریع تر با تنویر افکار عمومی در خصوص این امر خطیر مانع گسترش آتش این فتنه خصمانه در این شرایط حساس تاریخی شوند.
♦️در کتاب "گفتمان وفاق" به صورت مبسوط به آثار مخرب بیتوته ی دانشگاهیان و روشنفکران در حاشیه تعارض دولت-ملت اشاره کرده ام؛ برای نیل به دولت-ملت قوی در یک کشور توسعه نیافته نباید به شکاف حاکمیت و ملت دامن زد؛ به عقب راندن اساتید دانشگاه با این بی تدبیریها موجب سوق دادن ایشان به حاشیه تعارض دولت-ملت می گردد و این می تواند مبدل به موجی مخرب در افکار عمومی بر علیه حاکمیت شود آن هم در این شرایط خطیر از لحاظ سیاسی و اقتصادی که نیاز مبرم به حفظ وحدت وجود دارد.
♦️اگر مسئولین به واقع به دنبال تقویت نظام در مسیر توسعه و تعالی کشور هست و از این رو دست به بهبود شیوه های جذب اساتید جوان و پر انگیزه می زند بایستی این تحول را زیر نظر اهل تفکر دغدغه مند و جامع الاطراف انجام دهد چرا که این مهم بدون توسل به اهل تفکر آشنا به اصول ارتقای کیفی دانشگاه ایرانی، از عهده ی مسئولین اساسا خارج است. فرایند جذب و بکارگیری نیروی انسانی در نهاد آموزش عالی کشور اعم از دانشگاه ها و پژوهشگاه ها و ... از چندان نقیصه ی کلانی رنج می برد که نمی توان آن را به برخی خطاها و کاستی های موردی منحصر دانست و مع الاسف از چنین واقعیت تلخی می بایست با عنوان یکه تازی کژکارکردی ساختاری در میدان آموزش عالی کشور یاد کرد.
♦️علی رغم تاکیدات مکرر رهبری انقلاب در حمایت و دفاع از جامعه علمی و نخبگان کشور مع الاسف باید نسبت به ناکارآمدی ساز و کارهای شناسایی و جذب نیروهای اصیل و کارآمد در سطح نخبگانی همچنان دلواپس بود! با این وجود ضرورت باز شناسی نیروهای اصیل و شکل گیری یک گفتمان مترقی رهایی بخش بیش از پیش احساس می شود
در شرایط کنونی کشور، علی رغم انفجار انبوهی از بحران های نگران کننده، فقدان یک گفتمان مترقی انسجام آفرین به شدت احساس می گردد. گفتمانی که در پی نجات کشور برآید و تامین منافع ملی را با وجود همه ی تهدیدات داخلی و فشارهای همه جانبه نظام سلطه جهانی تضمین کند. معدود دغدغه مندان روشن اندیش دانشگاهی در حوزه علوم انسانی و دانشمندان علوم اجتماعی بایستی از توان و شایستگی تولید محتوا و گفتمان سازی برآمده از نهاد علم برخوردار باشند.
♦️گام دوم انقلاب بدون ایفای نقش موثر دانشگاه و دانشگاهیان میسر نخواهد شد.
بدانیم در این مرحله به جهاد اساتید، نخبگان و خواص در امر تبیین و ساحت گفتمان سازی بیش از گذشته محتاجیم. بنابراین لازم است هر چه سریعتر با اتکا به حمایت بزرگان و دلسوزان دست عناصر نااهل و وابسته را از تعرض به ساحت دانشگاه کوتاه کنیم!
✅اتلاف سرمایه اجتماعی بحرانزاست!
✍دکتر محمد حسن علایی (جامعه شناس)
♦️به رغم انواع بحران ها و آسیب های اجتماعی و روند تصاعدی آشفتگی های مخرب اقتصادی در شرایط همدستی کابوس تحریم و افت شدید سرمایه اجتماعی Social capital و اعتماد عمومی، در ایران ما، که همسایه ی افغانستان است و کشوری است در وسط خون و آتش خاورمیانه، و بی اغراق روزی نیست که خبری دهشت زا در خصوص انواع بحران هایش در رسانه ها مخابره نشود، سخن گفتن از امید چندان هم ساده و بی دردسر نخواهد بود، اما تلقین امید و تزریق روحیه به شهروندان سراسیمه و بیمناک این جامعه ی بحران زده، در جهت ارتقای تابآوری ایشان، بی شک، ضرورت بی چون و چرای وضعیت اینجایی و اکنونی ماست.
♦️دانشگاهیان دغدغه مند و اصحاب قلم و اندیشه سرمایه های اجتماعی و ملی کشور هستند اتلاف این قبیل سرمایه ها به بهانه های کذایی حداقل یک نتیجه ی قطعی به دنبال می آورد و آن همانا بحرانزایی در نهاد علم است نهادی که شرط اول تحقق آموزش و پژوهش در آن وجود ثبات و امنیت پایدار است.
♦️در کتاب "گفتمان وفاق" به صورت مبسوط به آثار مخرب بیتوته ی دانشگاهیان و روشنفکران در حاشیه تعارض دولت-ملت اشاره کرده ام؛ برای نیل به دولت-ملت قوی در یک کشور توسعه نیافته نباید به شکاف حاکمیت و ملت دامن زد؛ به عقب راندن اساتید دانشگاه با این بی تدبیریها موجب سوق دادن ایشان به حاشیه تعارض دولت-ملت می گردد و این می تواند مبدل به موجی مخرب در افکار عمومی بر علیه حاکمیت شود آن هم در این شرایط خطیر از لحاظ سیاسی و اقتصادی که نیاز مبرم به حفظ وحدت وجود دارد.
https://www.instagram.com/p/CwyTWmRuE9N/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
✍دکتر محمد حسن علایی (جامعه شناس)
♦️به رغم انواع بحران ها و آسیب های اجتماعی و روند تصاعدی آشفتگی های مخرب اقتصادی در شرایط همدستی کابوس تحریم و افت شدید سرمایه اجتماعی Social capital و اعتماد عمومی، در ایران ما، که همسایه ی افغانستان است و کشوری است در وسط خون و آتش خاورمیانه، و بی اغراق روزی نیست که خبری دهشت زا در خصوص انواع بحران هایش در رسانه ها مخابره نشود، سخن گفتن از امید چندان هم ساده و بی دردسر نخواهد بود، اما تلقین امید و تزریق روحیه به شهروندان سراسیمه و بیمناک این جامعه ی بحران زده، در جهت ارتقای تابآوری ایشان، بی شک، ضرورت بی چون و چرای وضعیت اینجایی و اکنونی ماست.
♦️دانشگاهیان دغدغه مند و اصحاب قلم و اندیشه سرمایه های اجتماعی و ملی کشور هستند اتلاف این قبیل سرمایه ها به بهانه های کذایی حداقل یک نتیجه ی قطعی به دنبال می آورد و آن همانا بحرانزایی در نهاد علم است نهادی که شرط اول تحقق آموزش و پژوهش در آن وجود ثبات و امنیت پایدار است.
♦️در کتاب "گفتمان وفاق" به صورت مبسوط به آثار مخرب بیتوته ی دانشگاهیان و روشنفکران در حاشیه تعارض دولت-ملت اشاره کرده ام؛ برای نیل به دولت-ملت قوی در یک کشور توسعه نیافته نباید به شکاف حاکمیت و ملت دامن زد؛ به عقب راندن اساتید دانشگاه با این بی تدبیریها موجب سوق دادن ایشان به حاشیه تعارض دولت-ملت می گردد و این می تواند مبدل به موجی مخرب در افکار عمومی بر علیه حاکمیت شود آن هم در این شرایط خطیر از لحاظ سیاسی و اقتصادی که نیاز مبرم به حفظ وحدت وجود دارد.
https://www.instagram.com/p/CwyTWmRuE9N/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
Forwarded from بیژن عبدالکریمی
🔻کانال تلگرام بیژن عبدالکریمی برگزار میکند🔻
✍️🏻 آینده فرهنگی و اجتماعی ایران و جوانان
🔴 پخش زنده
(جلسه اول)
سخنران :
#دکتر_بیژن_عبدالکریمی
۱۴ شهریور ۱۴۰۲
سه شنبه شب
ساعت ۸:۳۰ به وقت ایران
لینک شرکت در جلسه :
https://t.me/bijanabdolkarimi?livestream
✍️🏻 آینده فرهنگی و اجتماعی ایران و جوانان
🔴 پخش زنده
(جلسه اول)
سخنران :
#دکتر_بیژن_عبدالکریمی
۱۴ شهریور ۱۴۰۲
سه شنبه شب
ساعت ۸:۳۰ به وقت ایران
لینک شرکت در جلسه :
https://t.me/bijanabdolkarimi?livestream
Forwarded from بیژن عبدالکریمی
شرق
ورود یکی از مداحان به دانشگاه تهران اوج نیهیلیسم است
بیژن عبدالکریمی گفت: دیروز هم خبر رسید یکی از مداحان قرار است وارد دانشگاه تهران شوند. این اوج نیهیلیسم و بیاعتقادی به حقیقت و ارزشهای فرهنگی و اوج خودبنیادی و اوج این تصور باطل است که ما میتوانیم حقیقت را تولید کنیم!
Forwarded from SocioMedia
.
🔺 جامعهشناسان و پیادهروی اربعین
🔷 جبار رحمانی و مهدی اعتمادی فرد (22 آبان 97)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/2097
🔷 محسن حسام مظاهری (14 آبان 97)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/2079
🔷 ابراهیم فیاض و احمد نادری (7 آبان 97)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/2077
🔷سهیلا صادقی فسائی (3 و 10 آبان 1396)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/1025
🔷محمّد سلگی، محمّدرضا جوادییگانه، فاطمه جواهری، محمّدرضا پویافر، زهراسادات روحالامین، سید حسین سراجزاده، احمد مسجدجامعی و مصطفی اسدزاده (16 مهر 98)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/3469
🔷غلامرضا صدیقاورعی و مهدی قاضی (22 آبان 97)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/3477
🔷عبّاس کاظمی (احتمالاً پاییز 96)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/3479
🔷غلامرضا صدیقاورعی (مهر 98)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/3481
🔷 جبار رحمانی (30 مهر 98)
⭕️https://t.me/SocioMedia/3510
.
🔺 جامعهشناسان و پیادهروی اربعین
🔷 جبار رحمانی و مهدی اعتمادی فرد (22 آبان 97)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/2097
🔷 محسن حسام مظاهری (14 آبان 97)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/2079
🔷 ابراهیم فیاض و احمد نادری (7 آبان 97)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/2077
🔷سهیلا صادقی فسائی (3 و 10 آبان 1396)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/1025
🔷محمّد سلگی، محمّدرضا جوادییگانه، فاطمه جواهری، محمّدرضا پویافر، زهراسادات روحالامین، سید حسین سراجزاده، احمد مسجدجامعی و مصطفی اسدزاده (16 مهر 98)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/3469
🔷غلامرضا صدیقاورعی و مهدی قاضی (22 آبان 97)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/3477
🔷عبّاس کاظمی (احتمالاً پاییز 96)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/3479
🔷غلامرضا صدیقاورعی (مهر 98)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/3481
🔷 جبار رحمانی (30 مهر 98)
⭕️https://t.me/SocioMedia/3510
.
خودمردمنگاری؛ پژوهشی از دل روایتهای شخصی
پژوهشهای آکادمیک عموماً به خاطر لحن خشک و فاصله داشتن پژوهشگر از موضوع پژوهش معروف هستند. اما رویکردی در پژوهشهای کیفی وجود دارد به نام خودمردمنگاری (Autoethnography) که در آن پژوهشگر، با صدای اول شخص، تاملات خودش را در مرکز تحلیلهای عمیق اجتماعی، فرهنگی و سیاسی قرار میدهد و داستان خودزندگینامهوارش را به این ادراکات متصل میکند. خودمردمنگاری نه تنها به این معتقد است که پژوهشگر باید جزئی از موضوع مورد پژوهش باشد، بلکه مستقیماً و قبل از هر چیز، از داستانهای شخصی پژوهشگر در آن حوزه خاص جان میگیرد.
.این روش پژوهش در رشتههای مختلفی از جمله علوم اجتماعی، روانشناسی، پرستاری و … قابل استفاده است. دکتر کارولین الیس (Carolyn Ellis)، استاد ممتاز دانشگاه فلوریدای جنوبی، پژوهشگر پیشرو در این حوزه است و به خاطر آثار خودمردمنگارانه اش شناخته میشود.
پروژه خودمردمنگاری در کشمکش بین زندگی خصوصی و حرفهای قرار گرفته است.
کارولین معتقد است: بخش دیگر تعریف من به عنوان یک خودمردمنگار این است که خودمردمنگاری برای من یک کنش سیاسی است. این تنها برچسبی است که فکر میکنم از طریق آن اختیارات یا مشروعیت کافی برای تحقق هر چیزی را دارم تا بتوانم در تغییرات اجتماعی سهیم باشم. بنابراین، برایم واقعا مهم است که برای مثال، خودت را یک خودمردمنگار بدانی چون باعث افزایش مشروعیت آن میشود
عنوان آخرین کتاب کارولین عبارت است از: «بازنگری: تاملات خودمردمنگارانه بر زندگی و کار» (Revision: Autoethnographic Reflections on Life and Work) .
https://www.instagram.com/p/Cw3XLSROCfV/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
پژوهشهای آکادمیک عموماً به خاطر لحن خشک و فاصله داشتن پژوهشگر از موضوع پژوهش معروف هستند. اما رویکردی در پژوهشهای کیفی وجود دارد به نام خودمردمنگاری (Autoethnography) که در آن پژوهشگر، با صدای اول شخص، تاملات خودش را در مرکز تحلیلهای عمیق اجتماعی، فرهنگی و سیاسی قرار میدهد و داستان خودزندگینامهوارش را به این ادراکات متصل میکند. خودمردمنگاری نه تنها به این معتقد است که پژوهشگر باید جزئی از موضوع مورد پژوهش باشد، بلکه مستقیماً و قبل از هر چیز، از داستانهای شخصی پژوهشگر در آن حوزه خاص جان میگیرد.
.این روش پژوهش در رشتههای مختلفی از جمله علوم اجتماعی، روانشناسی، پرستاری و … قابل استفاده است. دکتر کارولین الیس (Carolyn Ellis)، استاد ممتاز دانشگاه فلوریدای جنوبی، پژوهشگر پیشرو در این حوزه است و به خاطر آثار خودمردمنگارانه اش شناخته میشود.
پروژه خودمردمنگاری در کشمکش بین زندگی خصوصی و حرفهای قرار گرفته است.
کارولین معتقد است: بخش دیگر تعریف من به عنوان یک خودمردمنگار این است که خودمردمنگاری برای من یک کنش سیاسی است. این تنها برچسبی است که فکر میکنم از طریق آن اختیارات یا مشروعیت کافی برای تحقق هر چیزی را دارم تا بتوانم در تغییرات اجتماعی سهیم باشم. بنابراین، برایم واقعا مهم است که برای مثال، خودت را یک خودمردمنگار بدانی چون باعث افزایش مشروعیت آن میشود
عنوان آخرین کتاب کارولین عبارت است از: «بازنگری: تاملات خودمردمنگارانه بر زندگی و کار» (Revision: Autoethnographic Reflections on Life and Work) .
https://www.instagram.com/p/Cw3XLSROCfV/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
Audio
مصاحبه خبرگزاری "رکنا" با سیدجواد میری
محور گفتگوها:
اخراج اساتید
نفوذ
امنیت
سیاستگذاریهای کلیدی در نظام
نقشه راه آینده
دوشنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۲
@seyedjavadmiri
محور گفتگوها:
اخراج اساتید
نفوذ
امنیت
سیاستگذاریهای کلیدی در نظام
نقشه راه آینده
دوشنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۲
@seyedjavadmiri
اشک های آقای جامعه شناس!
✍محمدحسن علایی
بچه های گروه سرود که وارد سن شدند از بس تعدادشان زیاد بود روی سن مخصوص جا نشدند و برابر سن و روبروی ما به خط شدند که کارشان را شروع کنند موسیقی پخش شد تا کلام به دنبال آن توسط بچه ها اجرا شود... بچه هایی که معصومیت از چهرههای آنها می بارید...
و در اولین بند سرودشان بی کم و کاست همه با هم یک صدا فریاد زدند:
ما ملت امام حسینیم...
من بی اختیار بغضم ترکید و در آن واحد به پهنای صورت گریستم؛ عادت ندارم صف اول بنشینم و از اتفاق امروز صف اول کنار بزرگان نشسته بودم با خودم گفتم بس کن مرد؛ تو خیر سرت جامعهشناسی؛ ملت چی میگن؛ وقتی ببینن جامعهشناس شهر برای یک سرود، افسار دل از دست داده است...اما به قول قیصر:
دست غم از دامن دل دور باد
می شود آیا به دل دستور داد
دوست کنار دستم که پی به تغیّرات احوال من برده بود آرام برگشت و در گوش من گفت:
نمردیم و اشک های آقای جامعهشناس را هم دیدیم!
گفتن ندارد که این نسلهای جوان همه ی امید زندگی من هستند و همیشه در مدرسه و دانشگاه و خیابان پیش چشم و دل منند غم و شادی و آینده و ایمان ایشان همه چیز هستی من است...
۱۸ مرداد ۱۴۰۲
بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی
https://www.instagram.com/reel/Cw5sKxyuZgy/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
✍محمدحسن علایی
بچه های گروه سرود که وارد سن شدند از بس تعدادشان زیاد بود روی سن مخصوص جا نشدند و برابر سن و روبروی ما به خط شدند که کارشان را شروع کنند موسیقی پخش شد تا کلام به دنبال آن توسط بچه ها اجرا شود... بچه هایی که معصومیت از چهرههای آنها می بارید...
و در اولین بند سرودشان بی کم و کاست همه با هم یک صدا فریاد زدند:
ما ملت امام حسینیم...
من بی اختیار بغضم ترکید و در آن واحد به پهنای صورت گریستم؛ عادت ندارم صف اول بنشینم و از اتفاق امروز صف اول کنار بزرگان نشسته بودم با خودم گفتم بس کن مرد؛ تو خیر سرت جامعهشناسی؛ ملت چی میگن؛ وقتی ببینن جامعهشناس شهر برای یک سرود، افسار دل از دست داده است...اما به قول قیصر:
دست غم از دامن دل دور باد
می شود آیا به دل دستور داد
دوست کنار دستم که پی به تغیّرات احوال من برده بود آرام برگشت و در گوش من گفت:
نمردیم و اشک های آقای جامعهشناس را هم دیدیم!
گفتن ندارد که این نسلهای جوان همه ی امید زندگی من هستند و همیشه در مدرسه و دانشگاه و خیابان پیش چشم و دل منند غم و شادی و آینده و ایمان ایشان همه چیز هستی من است...
۱۸ مرداد ۱۴۰۲
بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی
https://www.instagram.com/reel/Cw5sKxyuZgy/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
مختصر پیرامون فیلم ستارهبازی!
دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
"ستاره بازی" عنوان فیلمی سرتاسر تباهی و سیاهی و شکست و گسست است فیلم مصائب زندگی یک سوژه ی زن جوان مهاجر ایرانی الاصل و ماجرای ناکامی ها و سرگشتگی های پی در پی او در یک کشور بیگانه ... را البته در چنگال اعتیاد و افسردگی و ... فروپاشی خانوادگی و نیست انگاری و ... روایت می کند.
اما من جامعه شناس پس از تماشای این فیلم مصیبتبار هنوز معنای محصلی در پس پشت این فیلم پیدا نمی کنم.
آیا ژانر اجتماعی حق دارد با اعصاب و روان مخاطب بازی کند بدون اینکه پیامی روشن را انتقال دهد!؟!
مخاطب باید در چنین فیلمهایی دست کم قوه ی تمیز و شناختی حاصل کند در تشخیص سره و ناسره...به نحوی که بتواند به طرز مقایسه ای و تطبیقی جوامع و بحران های آن را با هم بسنجد و ذائقه و بینش هنری و فرهنگی خویش را ارتقا بدهد.
بارها در خصوص ژانر اجتماعی گفته ام وقتی در یک فیلم خیلی حرف بزنی یعنی هیچ حرفی نزده ای. و این آفت این ژانر در سالهای اخیر شده است. شلیک بی امان و بی وقفه به سوی تماشاگر و دیگر هیچ.
ستاره بازی فیلمی به کارگردانی هاتف علیمردانی و تهیهکنندگی علی سرتیپی محصول سال ۱۳۹۸ است. این فیلم در سی و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر حضور داشت.
https://www.instagram.com/p/Cw550JYuGtH/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
"ستاره بازی" عنوان فیلمی سرتاسر تباهی و سیاهی و شکست و گسست است فیلم مصائب زندگی یک سوژه ی زن جوان مهاجر ایرانی الاصل و ماجرای ناکامی ها و سرگشتگی های پی در پی او در یک کشور بیگانه ... را البته در چنگال اعتیاد و افسردگی و ... فروپاشی خانوادگی و نیست انگاری و ... روایت می کند.
اما من جامعه شناس پس از تماشای این فیلم مصیبتبار هنوز معنای محصلی در پس پشت این فیلم پیدا نمی کنم.
آیا ژانر اجتماعی حق دارد با اعصاب و روان مخاطب بازی کند بدون اینکه پیامی روشن را انتقال دهد!؟!
مخاطب باید در چنین فیلمهایی دست کم قوه ی تمیز و شناختی حاصل کند در تشخیص سره و ناسره...به نحوی که بتواند به طرز مقایسه ای و تطبیقی جوامع و بحران های آن را با هم بسنجد و ذائقه و بینش هنری و فرهنگی خویش را ارتقا بدهد.
بارها در خصوص ژانر اجتماعی گفته ام وقتی در یک فیلم خیلی حرف بزنی یعنی هیچ حرفی نزده ای. و این آفت این ژانر در سالهای اخیر شده است. شلیک بی امان و بی وقفه به سوی تماشاگر و دیگر هیچ.
ستاره بازی فیلمی به کارگردانی هاتف علیمردانی و تهیهکنندگی علی سرتیپی محصول سال ۱۳۹۸ است. این فیلم در سی و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر حضور داشت.
https://www.instagram.com/p/Cw550JYuGtH/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
آینده فرهنگی و اجتماعی ایران و جوانان
بیژن عبدالکریمی
#فایل_صوتی
آینده فرهنگی و اجتماعی ایران و جوانان
#بیژن_عبدالکریمی
(جلسه اول)
۱۴ شهریور ۱۴۰۲
@bijanabdolkarimi
@The_circle_of_truth_lovers
آینده فرهنگی و اجتماعی ایران و جوانان
#بیژن_عبدالکریمی
(جلسه اول)
۱۴ شهریور ۱۴۰۲
@bijanabdolkarimi
@The_circle_of_truth_lovers
آینده ایران و جوانان
Bijan Abdolkarimi
#فایل_صوتی
آینده فرهنگی و اجتماعی ایران و جوانان
#بیژن_عبدالکریمی
(جلسه دوم)
۱۵ شهریور ۱۴۰۲
@bijanabdolkarimi
@The_circle_of_truth_lovers
آینده فرهنگی و اجتماعی ایران و جوانان
#بیژن_عبدالکریمی
(جلسه دوم)
۱۵ شهریور ۱۴۰۲
@bijanabdolkarimi
@The_circle_of_truth_lovers
آینده فرهنگی و اجتماعی ایران و جوانان
بیژن عبدالکریمی
#فایل_صوتی
آینده فرهنگی و اجتماعی ایران و جوانان
#بیژن_عبدالکریمی
(جلسه سوم و پایانی)
۱۶ شهریور ۱۴۰۲
@bijanabdolkarimi
@The_circle_of_truth_lovers
آینده فرهنگی و اجتماعی ایران و جوانان
#بیژن_عبدالکریمی
(جلسه سوم و پایانی)
۱۶ شهریور ۱۴۰۲
@bijanabdolkarimi
@The_circle_of_truth_lovers