🎗آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛
1.51K subscribers
765 photos
202 videos
116 files
1.35K links
محمد حسن علایی
دکترای جامعه شناسی نظری فرهنگی
مولف کتاب "گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک" و "شریعتي و تفکر معنوی در روزگار سیطره‌ی نیست‌انگاری"
ارتباط با مدیر کانال
@Dr_Mh_Alaei

صفحه اینستاگرام:
http://www.instagram.com/dr.alaei.sociology
Download Telegram
✅️ تازه‌ترین کتاب دکتر بیژن عبدالکریمی با عنوان «غروب زیست جهان ایرانی؛ در گفت و گو با نسل‌های بی تاریخ» توسط انتشارات نقد فرهنگ منتشر شد.
این نویسنده در بخشی از مقدمه کتاب آورده است:

هیچ‌چیز دشوارتر از سخن گفتن با ناهمزبانان و ناهمزمانان نیست و ما با نسل‌های معاصر نامعاصر و با همزمانان ناهمزمان روبه‌روییم. این مجموعه حاصل و تجسم کوشش‌های بسیار برای سخن گفتن با نسلی است که هیچ زمینه و زبان مشترکی با آنان وجود ندارد و زمین زیرپایش سست و بی‌اعتماد شده، همۀ مفروضات و مقولات مشترک حاصل از سنت و میراث تاریخی برای برخورداری از زبانی مشترک با آنان محل شک و تردید و حتی انکار واقع شده است. این دفتر را می‌توانیم «گفت‌وگو با نسل‌های بی‌تاریخ» یا بهتر است بگوییم، «در راه گفت‌وگو با نسل‌های بی‌تاریخ» بدانیم. این مجموعه حکایتگر نهایی‌ترین کوشش‌ها برای یافتن یا شاید بتوان گفت، خلق زبانی برای گفت‌وگو با نسل‌هایی ناهمزبان، در جهانی بی‌نشانه، از جانب اندیشه‌ای نامعاصر با مخاطبانی ناهمدل، خودگریز و خودستیز است.این سیاه‌مشق، نشانگر آخرین مقاومت‌ها در برابر نیهیلیسم، انحطاط و تأخر تاریخی جامعه و نسل‌های جدید و بی تاریخ ماست.
🎗آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛ pinned «✅️منتخبی از سخنرانی‌ها و  درسگفتارهای  دکتر محمدحسن علایی در باب "دانشگاه‌پژوهی" ♦️مهمترین مسأله اجتماعی‌‌ ایران چیست؟ سخنرانی در سمپوزیوم ملی «مسأله اجتماعی‌‌ ایران» با عنوان "تبیین نسبت نهاد دانشگاه و گفتمان وفاق" https://t.me/sociologicalperspectives/1560…»
Audio
✅️ پیرامون "تفکر و روح دانشگاه ایرانی"!

ناظر به پرسش‌هاو ملاحظات مخاطبان(۱)

دکتر محمدحسن علایی

(جامعه‌شناس)

۸ مرداد ۱۴۰۲

🔸از سری درسگفتارهای "دانشگاه‌پژوهی"

@sociologicalperspectives
منتخبی از درسگفتارهای نسبت فلسفه و جامعه‌شناسی!
دکتر محمدحسن علایی (جامعه‌شناس)

♦️درآمدی بر واکاوی نسبت فلسفه و جامعه‌شناسی

https://t.me/sociologicalperspectives/2134

♦️بازخوانی میراث بنیان گذاران جامعه‌شناسی؛ بازنمایی نفوذ تفکر فلسفی در اندیشه ی بزرگان جامعه شناسی از جمله زیمل؛ وبر؛ مارکس؛ دورکیم؛ مید؛ مانهایم، وبلن ... آگوست کنت و تاثیر متقابل تفکر اجتماعی بر فلسفه
https://t.me/sociologicalperspectives/2557
♦️درسگفتارهای نسبت فلسفه و جامعه‌شناسی!
-در حاشیه نشست "اعتراضات و موقعیت روشنفکران"
-تاریخ جامعه‌شناسی در ایران
-نسبت جامعه‌شناسی و روشنفکری
-ضرورت شیفت پارادایمیک در منطق تبیین روشنفکری
-روشنگری در باب مواضع دکترعبدالکریمی در باب روشنفکری
-لزوم تجهیز به رویکرد پدیدارشناختی ...
https://t.me/sociologicalperspectives/2585
♦️درسگفتارهای نسبت فلسفه و جامعه‌شناسی!
تقلیل میراث اندیشه وران صاحب رای ایرانی با جعل ترکیباتی چون "هایدگریسم" به خردستیزی و تخریب تفکر حکمی و فلسفی می انجامد!
https://t.me/sociologicalperspectives/2626
♦️داوری در ترازوی سروش!
از سری درسگفتارهای نسبت فلسفه و جامعه‌شناسی
https://t.me/sociologicalperspectives/2895
♦️یادی از کلاسیک های جامعه‌شناسی ایران!
دکتر غلامعباس توسلی؛ دکتر رحمت الله صدیق سروستانی؛ دکتر مهدی طالب؛ دکتر محمد امین قانعی راد
https://t.me/sociologicalperspectives/2950
♦️ضرورت بازخوانی اندیشه سیاسی و اجتماعی دکتر بیژن عبدالکریمی تحت عنوان "گفتمان وفاق"!
-فقر فلسفی در میان اغلب جامعه شناسان و روشنفکران.
-عدم گشودگی قاطبه اهل فلسفه به ساحت اجتماعی-سیاسی.
https://t.me/sociologicalperspectives/2960
♦️امکانات رهایی بخش مضمر در خوانش کوندرایی مسئله ایران!
https://t.me/sociologicalperspectives/2990
♦️استقبال از گفتگوهای انتقادی میان جامعه شناسان و اهل فلسفه!
https://t.me/sociologicalperspectives/3018
♦️فلسفه و جامعه شناسی!
خوانشی از کتاب "گفتمان وفاق"
دکتر محمد حسن علایی
(جامعه شناس)
-ایران در مغاک؛ سیدجوادمیری در خصوص دانشگاه ایرانی چه می گوید؟
- بیژن عبدالکریمی  در خصوص دلایل عدم ظهور نظریه اجتماعی در ایران چه نظری دارد؟
- نسبت جامعه شناسی و متافیزیک
- جامعه شناسی پوزیتیویستی یا جامعه شناسی نظری-فرهنگی، کدام؟
- ضرورت دیالوگ اهل فلسفه و جامعه شناسان ایرانی
- نقش و رسالت  فئه قلیلی از جامعه شناسان آشنا با فلسفه و سنت تاریخی؛ به عنوان سرمایه ی اجتماعی وفاق آفرین
https://t.me/sociologicalperspectives/2311
♦️جهت دریافت مشاوره پایان نامه دکتری و ارشد با ایمیل زیر هماهنگ کنید:

Phd.alaei@gmail.com
Audio
✅️جلسه نقد کتاب "غروب زیست‌جهان ایرانی: در گفتگو با نسل‌های بی‌تاریخ" نوشته دکتر بیژن عبدالکریمی

در مجموعه‌ی فرهنگان فرشته


دکتر سیدجواد میری

۹ مرداد ۱۴۰۲

@seyedjavadmiri
@sociologicalperspectives
✅️ روایت غیرانحصارگرایانه از ایرانیت، تکثر و تجدد ایرانی در خوانش دکتر سیدجوادمیری!


محمدحسن علایی

می توان پذیرفت که سیدجوادمیری در برخی آرای اهل اندیشه صاحب نام تشکیک کرده است اما تنها از چشم اهل نظر هست که می توان درنغلتیدن وی در وادی غرض ورزی‌ها و ارزیابی‌های شتابزده‌ از آرای ایشان را تشخیص داد. چرا که اساسا مسئله میری چیزی ورای ذوق ورزی‌ها و بر هم‌کنش های آکادمیک می باشد جنس مسئله میری نه فقط در مواجهه با امثال دکتر طباطبایی فقید که در سایر مواجهات وی نیز در حقیقت تذکار به نوعی انحصارگرایی در خوانش از ایرانیت؛ تکثر و تجددایرانی است
چه از سنخ ایرانشهری آن و چه در سنخ باستان‌گرایی و سایر سنخ‌های آن.

دکتر میری خود از نوعی خطای شناختی در خصوص آرای اکثر این اندیشمندان سخن گفته است و نشان داده است که این نوع خطا در ساحت اندیشه چگونه آن‌ها را به وادی ناصواب پیش‌داوری در خصوص ایرانیت، تکثر و تجددایرانی کشانده است.
به گواه آثار و اقوال میری می توان عنوان داشت که به واقع این اهل تفکر ایرانی شخصیتی جامع الاطراف است؛ به هیج وجه جامعه شناسی تک بعدی نیست؛ به فلسفه گشوده است و به درهم تنیدگی مفاهیم فلسفی و جامعه شناختی ملتفت هست اما مهمتر از همه ی این ها به اهمیت سنت تاریخی و تراث حکمی مآثر فرهنگی خویش به عنوان یک متفکر اجتماعی خودآگاهی دارد؛

از منظر نگارنده به عنوان یک دانش آموخته جامعه شناسی؛ دکتر سیدجواد میری مثل اعلای پژوهشگری‌ست که نمی خواهد خود را ذیل یک روایت از ایرانیّت محدود کند و بنا دارد از منظر و مرئای دیگری به مسئله بنگرد که مع الاسف گاه با انواع قضاوت‌های ناروا و برچسب‌زنی‌ها طرد می شود.

به عنوان سخن آخر این جستار باید اذعان کرد که در مقام یک ایرانی و به طریق اولی در جایگاه یک آکادمسین ایرانی باید به این حقیقت خطیر زنهار یابیم که اولا امروز با پرسش های سترگ و صعبی در ساحت اندیشه اجتماعی مواجه هستیم و ثانیا نمی توانیم و نباید فهم و پاسخ را دم دستی و سهل الوصول تلقی کنیم و در سطح روش‌شناختی هم بایستی با تخلق به نوعی اخلاق پژوهش به آفت خود همه چیز دانی و خود علامه پنداری التفات و تفطن یابیم. باید بپذیریم که در ساحت اندیشه‌ورزی روایت انحصارگرایانه از ایرانیت؛ تکثر و تجدد ایرانی؛ و نیز مواجهات غیریّت ساز و سرکوبگر ابدا به سطح تفکر حقیقی نائل نمی گردد.
دوری ات گر چه ز دیدار تو خون‌بارتر است
لیک چون بیم وداع نیست سزاوارتر است

شادی وصل تو جز دولت مستعجل نیست
غم هجران تو الحق که وفادارتر است

بهترین هدیه ی هستی‌ست که تو می خندی
چشمم از حسرت دیدار رخت زار تر است

اشک هم مثل تو در آمدن و نآمدن است
گاه چون ابر بهاری‌ست که پربارتر است

"خوب رویان جهان رحم ندارد دل‌شان"
اینکه با غیر بسازند دل آزارتر است

بوسه ای از دو لبت یک شبم ارزانی دار
آتش عشق تو از نار خدا نارتر است

دو سه روزی که ز ایام جوانی باقی‌ست
دلبری کن که جهان از تو جفاکارتر است

ساختم با غم دوری‌ی تو ای سرو روان
دوری ات گر چه ز دیدار تو خون‌بارتر است
https://www.instagram.com/p/Cvar65lONTG/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
دین و داروین 4
دکتر عبدالکریمی-دکتر نساجی
🎧 موضوع:

سلسله بحثهای
«دین و داروین»



💠 نشست اول

💠 نشست دوم

💠 نشست سوم

نشست چهارم

🔵 به میزبانی جناب دکتر بیژن عبدالکریمی

و با حضور استاد میهمان:

🔵 جناب دکتر مهدی نساجی

عضو هیئت علمی دانشگاه کلیسای مسیح کانتربری



🔻برگزار شده در نشست‌های مجازی گروه تلگرام دکتر بیژن عبدالکریمی


🗓تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲


فرمت: mp3
حجم:   19.7MB
مدت زمان:۰۰:۵۷:۰۸

#نشست_مجازی
#دکتر_بیژن_عبدالکریمی

گروه تلگرامی دکتر بیژن عبدالکریمی
بسمه تعالی

من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق

استاد ارجمند و متفکر همروزگار ما جناب آقای دکتر رضا داوری اردکانی که طی بیش از پنج دهه در فضای فکری و فلسفی ایران معاصر نقش‌آفرین بوده‌اند؛ پس از حدود ربع قرن مدیریت حکیمانه فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران، از این مسئولیت علمی کناره‌گیری کردند. خانه اندیشمندان علوم انسانی ضمن تکریم مقام فکری و اندیشه‌ای این استاد ارجمند، وظیفه خود می‌داند قدردان زحمات و کوشش‌های فیلسوف فرهنگ ایران امروز باشد. امید می‌بریم به زودی و طی برنامه‌ای فاخر در خانه اندیشمندان علوم انسانی که همواره مورد حمایت استاد بوده است؛ به بررسی کارنامه علمی ایشان بپردازیم و به سهم خود، شاکر حضور پربرکت استاد در عالم معاصر فکر و فرهنگ ایران عزیزمان باشیم.

💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢

🆔 @iranianhht
نسبت جامعه‌شناسی و فلسفه به روایت تصویر!
🔻«برگی از دفتر» حافظانه‌ها(8)!
🖊محمدحسن علایی (دکترای جامعه‌شناسی)

📃در جهانی که حافظ ادراکش می‌کند، انسان از شأن و مقام والایی برخوردار است، چراکه هر انسانی در پرتو ارتباط بی‌واسطه و منحصربه‌فردی که با معبود خود و با خالق هستی دارد، می‌تواند معنایی برای زیستنش در این جهان فانی بیافریند، هرچند معنایی که خود وی می‌آفریند برای انسان‌های امروزی بس بسیار دور از دسترس است؛ چراکه حافظ در پناه آن معنا، می‌تواند دست از جهان فانی و باقی بشوید و آن هر دو را فدای شاهد و ساقی نماید که سلطانی عالم را طفیل عشق می‌داند و سرش به دنیی و عقبی فرونمی‌آید و خود در حیرت است از فتنه‌هایی که در سر دارد، «در اندرون من خسته‌دل ندانم کیست/ که من خموشم و او در فغان و در غوغاست». در جهان رازورزانه حافظ، لحظه‌لحظه‌ زندگی توأم با رموز عاشقانه و در بستری از بده‌بستان‌های نظربازانه می‌گذرد و هیچ لحظه‌ای در آن به انحطاط و بطالت و ملال فرو نمی‌غلتد و در چنین چشم‌اندازی است که پیام بیت بلندی از وی به گوش تاریخ مخابره می‌گردد «در نظربازی ما بیخبران حیرانند/ من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند» و از همین ارتفاع رشک‌برانگیز است که عنقاوار به معناهای خودساخته و خرد زاهدان و صومعه‌داران از سر ترحم می‌نگرد و جهانیان را پیغام می‌گذارد که «بیا به میکده و چهره ارغوانی کن/ مرو به صومعه کانجا سیاه کارانند»؛ و بلندنظرانه می‌افزاید «زاهد ار راه به رندی نبرد معذور است/ عشق کاریست که موقوف هدایت باشد.» مایه‌ دلخوشی برای شاعر بلندآوازه داستان ما، آنجاییست که حضور دلدارش آنجاست، او سر ارادتش را بر آستان حضرت دوست سپرده است و آدمی و پری را طفیل هستی عشق می‌داند و چنین در نهایت ایجاز و اختصار درک بلندش از هستی را با صدای رسا فریاد می‌زند: «از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر/ یادگاری که در این گنبد افلاک بماند» و با این بیان ظریف مقصود کارگاه هستی را فاش می‌کند «عاشق شو ار نه روزی کار جهان سرآید/ ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی».
🆔 @Hamdelidaily👈عضویت
♦️این وسط؛ من؛ تنها!

دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)

خجالت آور است که این متن را حتی اکثر دوستان هم رشته‌ای بنده هم بازنشر نخواهند داد؛ چون همان هایی هم که ادعای آزاداندیشی‌شان می شود اگر حرفی خلاف آرای ایشان و نه در تأییدات ایشان بزنی پیشاپیش محکوم به حذف و سانسور می شود؛ با این همه من پا پیش می گذارم و صدایشان می زنم: آقای دکتر ... من علی رغم اینکه با شما هم رشته‌ای و دوست هستم با اینکه با برخی از مواضع انتقادی شما هم‌داستان هستم ولی این وسط تنها ایستاده ام؛ تنها و نه در سمت شما که با اتخاذ رویه‌های روشنفکرانه در همهمه‌ی کف و سوت مخاطبان‌تان به استقبال فروریختن ساختارهاي سیاسی اجتماعی پیش می روید. حتی شما آقای دکتر...

همچنین؛ خجالت آور هست که اکثر بچه‌های ارزشی هم که هنوز خود را فرزندان خلف و نظرکرده‌ی اولیا و انبیای الهی تلقی می‌کنند از بس علیه السلام هستند طاقت شنیدن سخن متفاوت را ندارند و با اینکه به اریکه های قدرت خویش از کرسیهای دانشگاهی گرفته تا مسندهای دولتی تکیه زده اند عارشان می شود که به سخن یک معلم دردمند گوش فرا دهند مبادا که به تریج قبایشان بر بخورد...بله این سوپرانقلابی‌ها تحمل وسط‌بازی امثال من را ندارند و معتقدند در کمال اقتدار به همین استحکام تداوم خواهند داد تا پرچم را تحویل صاحبش دهند که من به همین هم شک دارم...

حالا، این وسط من تنها؛
تنها راوی گفتمان وفاق؛ ... جامعه‌شناسی خوانده ای مطرود قبیله ی جامعه‌شناسان؛ بچه مسلمان مطرود طایفه‌ی بچه مسلمان‌ها؛ وسط انبوه بحران‌ها و مشکلات ریز و درشت ِ هم وطنان ستم‌دیده‌ام بلا تشبیه تنها خود را به مانند ابراهیم درمی یابم که هر زمان که خدایش فرا می خواندش که: آهای ابراهیم! پاسخش می داد: (حیننی) بله من اینجایم!

بله من اینجایم؛ تک و تنها بی یار و یاور؛ همو که نه در مسجد گذارندش نه در میخانه؛ همو که میان خاور و خون و تفنگ و ترکش و تیر؛ مجال زیستی مختصر نصیبش شده است؛ که تنها گواه تاریخ زوال باشم؛ تنها شاهد روزگار انحطاط... همان بی رنگ بی رنگی که نه از روم است و نه از زنگ...همان سنگ تیپا خورده‌ی رنجور؛ همان دشنام پست آفرینش نغمه‌ی ناجور...

دلم خوش است به معدود آکادمیسین ها و پژوهشگران بلند نظر و دردمندی که شمارشان از تعداد انگشتان یک دست هم کمتر است یا اگر هم بیشتر باشد من جز نام چند تنی از ایشان نام دیگری به خاطرم خطور نمی کند، دوستان و خویشاوندان تنهایی که خدایشان از آفت دور فلک نگاه دارد؛ ستاره های بی همتایی که در این برهوت به وجودشان دلخوش ساخته ام؛

و برهوت هر لحظه پیش تر و پیش تر می آید...
https://www.instagram.com/p/Cvdcm4IuNPg/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
Forwarded from سخنرانی‌ها
🔊فایل صوتی

ضرورت تمهید امکانات و لوازمات تحقق وفاق ملی!

[بسط "گفتمان‌های میانجی" و احیای "حد وسط"]

دکتر محمدحسن علایی
(جامعه‌شناس؛ مولف کتاب گفتمان وفاق)

.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Forwarded from نشر نقد فرهنگ
منتشر شد:
📚 گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک (روایتی از تجربۀ زیست دانشگاهی در ایران از 1380 تا 1400) | نویسنده: محمدحسن علایی | چاپ اول | نقد فرهنگ | 1400|
♦️خرید آنلاین از فروشگاه اینترنتی انتشارات نقد فرهنگ
🛵 ارسال از طریق پست
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒

🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
♦️جامعه شناسی انتخابات سال سرنوشت!

دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس و مولف کتاب گفتمان وفاق)


سال‌جاری سال سرنوشت است؛ و ایران ما در پیچ تاریخی بسیار صعب و سرنوشت سازی قرار گرفته است؛ اگر بنا باشد فضای اجتماعی به همین منوال ادامه پیدا بکند؛ همین اندک منافذ سیاست ورزی و مشارکت اجتماعی نیز مسدود خواهد شد؛ لذا به عنوان یک جامعه‌شناس که علی رغم اکثر همکارانم هیچ گونه تعلق و سابقه ی جناحی و وابستگی حزبی نداشته و ندارم تنها به جهت احساس مسئولیت نکاتی چند را پیرامون جامعه‌شناسی انتخابات سال جاری به معرض دید مسئولین و اهل نظر دغدغه مند عرضه می دارم.

- دو انتخابات اخیر؛ با مشارکت حداقلی مردم وجهه ی صندوق رای را مخدوش کرده است.

- نا آرامی ها، اعتراضات و التهابات سال گذشته و تحولات جدی مستحدثه در عرصه ی حیات اجتماعی، مشارکت قاطبه ی مردم در عرصه انتخابات را با تردید جدی مواجه کرده است.

- تورم مهار ناشده و فقر خانمانسوز عموم مردم را عاصی؛ ناامید؛ تحریک پذیر و روی گردان از مشارکت کرده است.

- ضعف مطلق رسانه ملی و باختن جنگ رسانه ای به سرویس های رسانه ای خارجی موجبات فتنه انگیزی بدخواهان و رویگردانی مردم را بیش از هر وقت ديگر فراهم ساخته است.

- معلق و معطل ماندن پرونده ی مذاکرات و تحریم های ظالمانه اقتصادی باعث یاس مفرط مردم شده است. و ایشان را نسبت به بهبود شرایط اقتصادی کشور دلسرد و مایوس داشته است.

- تشنج آفرینی؛ آتش افروزی؛ لفاظی؛ فحاشی؛ تندروی و ...کج رفتاری ها و کج اندیشی های خوارج مآبانه سوپرانقلابی ها آستانه ی تحمل مردم را واقعا به صفر رسانده است.

- سیاسیون، خواص، سیلیبریتی ها و گروه‌های مرجع با اتخاذ مواضع پیشین دیگر به هیج وجه در جلب مشارکت بالای مردم در انتخابات کارکردی نخواهند داشت.

- شکاف نسل "زد" با کلیت ساختار سیاسی کشور و البته تحول صورت گرفته در سبک زندگی دختران و پسران جوان اساسا مقوله مشارکت را بلاوجه ساخته است.

- ضعف کتمان‌ناپذیر برخی از دولتمردان در سطوح بالا و به اصطلاح نمایندگان؛ مردم را نسبت به تحقق امکان مهار تورم و رشد تولید از همه کس و همه جا نا امید کرده است.

- فسادهای اقتصادی و انحرافات اخلاقی فاش شده ی برخی مسئولین مردم را خشمگین و بی اعتماد کرده است.

- تکثر نادیده انگاشته شده ی انسان ایرانی از تنوع سبک های زندگی سوژه های مدرن گرفته تا وجود رنگین کمان اقوام ایرانی مع الاسف از چنین فرصت بی همتایی به دنبال ساختن تهدید و بحران است.

و بسیاری از عوامل دیگر در کنار عبور بسیاری از مردم از اصلاح طلبان و اصول گرایان و خلأ گفتمانی حکمرانی و ... زنگ هشدار را برای ادامه این روال به صدا درآورده است؛ کاهش شدید مشارکت مردم در انتخابات وجهه ی داخلی و مخصوصا خارجی کشور را بسیار تخریب خواهد کرد و دست تفرقه انگیزان را باز خواهد گذاشت؛ لذا ورود مقتدرانه نظام برای گشایش سیاسی در این مرحله در جهت حفظ منافع ملی و کیان کشور از اوجب واجبات است که امیدواریم در اسرع وقت شاهد آن باشیم بیش از آنکه برای همه چیز دیر شده باشد. هر گونه تصمیم عملیاتی و اقدام عملی حکمرانی در معنی دار سازی انتخابات در گام دوم بی تردید از جانب اهل نظر، دانشگاهیان؛ جامعه‌شناسان و اهالی رسانه در جهت جلب مشارکت مردم و اقناع سازی اقشار مختلف مردم می بایست مورد حمایت جدی قرار گیرد.

در پایان لینک سخنرانی پیشین خود با عنوان "ضرورت تمهید امکانات و لوازمات تحقق وفاق ملی؛ احیای حد وسط و بسط گفتمان های میانجی" تقدیم می گردد، با آرزوی ایرانی آباد و آزاد:

https://t.me/sokhanranihaa/41625
ديدار با دانشجویی قدیمی و دوستی مهربان!

این دوست عزیز آقاسعید نام داره؛ ۱۰ سال پیش دانشجوی من در مقطع لیسانس بوده؛ حالا میگه فوق لیسانس گرفته و همه جوره آماده ی کار هست پرانگیزه و قابل اعتماد؛ خیلی هم به بنده حقیر لطف داره.... من هم از صمیم قلب آرزوی موفقیت برای او دارم ولی می دانم این کافی نیست؛ در خاطرات خود از دانشگاه در کتاب گفتمان وفاق ارمغان دو دهه زیست آکادمیک نوشته ام:

اساتید دانشگاه در بی افقی دانشجویان شریک جرمند!
فریاد دادخواهی از عمر به هدر رفته ی دانشجویان در نظام ناکارآمد دانشگاه ایرانی به صرف گرفتن ژست های معترضانه و منتقدانه نمی تواند و نباید فرو کاسته شود؛ و بایستی با روشنگری های مداوم و بی وقفه ی دانشگاهیان در عمل جلوی رویه های سرمایه سوز و خانمان برانداز پذیرش فله ای دانشجو در مراکز آموزش عالی گرفته شود؛ که در غیر این صورت مع الاسف باید اساتید دانشگاه را نیز در کنار دیگر ذینفعان در بی افقی دانشجویان شریک جرم قلمداد کرد.
رشد سرطانی مراکز فاقد کیفیت دانشگاهی در حقیقت کیفیت را به پای کمیت ذبح کرده است. آیا بین نیازهای جامعه، صنعت و بازار کار با فارغ‌التحصیلان رشته های علوم انسانی؛ فنی و مهندسی؛ علوم پایه و .‌‌.. تناسب معنی داری وجود دارد؛ آیا در این خصوص نیازسنجی های علمی صورت می پذیرد؛ آیا نحوه جذب؛ پذیرش و آموزش دانشجو با استانداردهای جهانی تطابق دارد؟
در قبال این میزان از سرمایه سوزی های نسل های جوان که عمر خویش را در طی این مدارج دانشگاهی برای اخذ این مدارک کذایی بر باد می دهند به واقع کدام نهاد باید پاسخگو باشد؟!
نگارنده در جای‌جای کتاب "گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک" به طرح این قبیل پرسش‌ها پرداخته است؛ در بخشی از این کتاب آمده است:
"روایت دو دهه تجربه ی زیسته ی آکادمیک را ای بسا بتوان به مثابه ی نقطه ی پایانی بر فعالیت های آکادمیک نویسنده نیز تلقی کرد، یک جور نامه ی خداحافظی با شرحی نسبتا مبسوط برای پذیرش یک تقدیر محتوم، که راه من را بالاخره از آکادمی جدا می کند؛ اما تقلیل دادن چنین تلاشی به صرف یک بزرگداشت تشریفاتی، قدری اجحاف است؛ من در این روایت، به جای اینکه سعی کرده باشم رد پا هایم را پاک کنم به این حقیقت تلخ و دردناک تن دادم که تَرَک ها و رخنه ها را در تجربه ی خودم منعکس کنم، و ای بسا اجازه بدهم که  ادامه ی آن ها در کنش و گفتار و شخصیت من، مجال بروز یابند تا به وسع خویش، در برملا ساختن سازوبرگ های ایدئولوژیک آکادمی و عریان ساختن امر واقع زیر پوست آن موثر باشم...".
https://www.instagram.com/p/Cvo1GlnOwhS/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
ضمن تبریک روز خبرنگار؛ امیدوارم همه ی خبرنگاران متعهد به استیفای حق ملت در ایفای نقش خطیر خویش در سطح ملی و بین‌المللی توفیق داشته باشند...

@sociologicalperspectives