♦️جعل هویت:
جستاری در باب مهاجرت با هویت جعلی!
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس )
۳ مرداد ۱۴۰۲
🔸️شرایط نابه سامانی اجتماعی و اقتصادی زمینه ی بروز انواع انحرافات اجتماعی را فراهم می کند و به سونامی مسائل و آسیب های اجتماعی دامن می زند و در این میان هر کسی به دنبال منافع فردی خویش از هر بهانه ای برای ماهی گرفتن از آب گل آلود بر می آید تا ایشان را هم از این نمد کلاهی باشد ولو با ارتکاب به جرم و چنگ زدن به هویت های دروغین. و به سان مصداق (الغریق یتشبث بکل حشیش) برای نجات خویش به هر هرزگیاهی چنگ می زند. و این البته در خصوص جعل هویت در مقوله ی مهاجرت مع الاسف رو به تزاید و فراوانی گذاشته است. بنابراین مطالعه ی این قبیل مسائل و البته مسئله مهاجرت در عداد سوژه های مورد توجه جامعهشناسان قرار گرفته است و در صورت نیاز به مداخله و مشاوره به فراخور موضوع مددکاران اجتماعی هم برای بررسی پيامدهاي مهاجرت ورود می کنند.
️در واقع اتفاقاتی مانند: جنگ جهانی دوم و پیامدهای ناشی از آن(بی سرپرستی فرزندان)، گسترش شهرنشینی و شکل گیری کلان شهرها، وقوع بلایای طبیعی و پیامدهای آن، افزایش جمعیت، مهاجرت ها، توسعه قلمرو علوم پزشکی، ایجاد رویکرد های تازه به حل مشکلات، تحولات اقتصادی و اجتماعی، دگرگونی صنعتی و… باعث ضرورت شکل گیری خدمات مددکاری اجتماعی در جهان شد.
🔸️مرتن جامعه شناس آمریکایی معتقد است زمانی که در جامعه ارزش های مادی مسلط می شوند و ابزارهای مشروع رسیدن به اهداف مادی در دسترس اقشار فرودست جامعه قرار نمی گیرد انواعی از انحرافات اجتماعی در جامعه به چشم می خورد.
در جامعه ی ما؛ با وجود تحریم های ظالمانه نظام سلطه جهانی و نیز فقدان فرصت های شغلی و نابسامانی های فراوان در زمینه ی راه اندازی کسب و کار مولد و تولید ثروت و تامین معاش و نیل به رفاه و نیز با وجود توزیع ناعادلانه فرصتها اگر چه با رشد فزاینده ی انحرافات احتماعی و انواع بزهکاری های خرد و کلان در سطوح مختلف اجتماعی مواجه هستیم اما هنوز می توان با عنایت به هجمه ی عظیم فشارهای اقتصادی به پیکره ی اجتماعی ما؛ این میزان از انحرافات را کمتر از حد قابل انتظار تلقی کرد.
مرتن، در خصوص نا هم خوانی اهداف و ابزارهای مشروع رسیدن به آنها در جامعه نظریه پردازی می کند و ابراز می کند که وقتی ارزشی (مثلا پول و سرمایه بیشتر)، ارزش مسلط جامعه می شود؛ و ابزار مشروع برای کسب آن وجود ندارد، طیفی از ناهنجاری ها و انحرافات را دامن می زند، این سطح از تحلیل با رویکردی جامعه شناختی مورد پذیرش واقع می گردد، اما اگر بخواهیم سطح بحث را به تحلیل فلسفی_متافیزیکی ارتقا ببخشیم، آنگاه باید رد پای معنای زندگی در میان اقشار فرودست محروم از سرمایه و امکان کسب آن را، تا دست یابی به یک توصیف قابل قبول از وضعیت معنا در زندگی اقشار کم/نابرخوردار پی بگیریم، آن هم در پس زمینه ی حاکم بر جهان نیهلیستیک کنونی.
🔸️در کشور ما، وضع به مراتب وخیم تر است از طرفی با یک سرمایه داری هار مواجه هستیم از طرفی با انواع بحران های ناشی از توسعه نیافتگی تاریخی، سر و کار داریم و از طرفی با یک نیهیلیسم مضاعف جهان سومی، آن هم در برهه ای از تاریخ که به واقع در بدترین شرایط ممکن از لحاظ اجتمایی و اقتصادی به سر می بریم، و به معنای واقعی کلمه با یک بی افقی فزاینده و جهان گستر مواجهیم. درخصوص تاثیر ناکارامدی ها در حوزه های مختلف در گرایش جوانان به سکولاریسم بسیار سخن گفته اند اینکه چگونه معنای حداقلی زندگی در میان اقشار محروم، در یکه تازی سرمایه، وقتی حریف را در بستری از انواع نابرابری ها و بی عدالتی ها تنها، بی سلاح و سپرانداخته گیر می اندازد، فرو بلعیده می شود و لاجرم فرد را در عنفوان جوانی در برهوت وحشت انگیزی از ناامیدی و بی افقی و در نتیجه خودباختگی فردی و ملی، بی هیچ ملجا و ماوایی رها می کند و آنگاه فقر و بی عدالتی را، نه فقط در سطح جامعه شناختی که در سطح انتولوژیک بر زندگی رقت انگیز ایشان حاکم می کند.
🔸️این میان زمینه ی جعل هویت برای جوانانی که به مهاجرت به عنوان کعبهی آمال خویش می نگرنند و آن را شاه کلید همه ی مشکلات و قفل های بسته ی زندگی خویش می پندارند فراهم می گردد و این قبیل افراد برای رسیدن به بهشت گمشده ی خویش دست به انواع جعل ها از جعل مدرک زبان؛ برگه های ساختگی سابقه ی کار گرفته تا سایر اسناد مربوطه می زنند و این میان البته نقش برخی مراکز به ظاهر مشاوره برای مهاجرت را نباید نادیده گرفت مراکزی که برای سواستفاده و اخاذی از این افراد مستاصل به هر حیلتی متوسل می شوند چرا که برای چاپیدن ایشان کیسه ها دوختند و در غیاب نظارت های لازم دست به هر گونه فعالیت های غیرقانونی می زنند مخصوصا که در صورت احراز جرم ایشان از سوی مراجع بین المللی به امید یافتن مفرری به اقدامات مجرمانه ی خویش ادامه می دهند.
جستاری در باب مهاجرت با هویت جعلی!
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس )
۳ مرداد ۱۴۰۲
🔸️شرایط نابه سامانی اجتماعی و اقتصادی زمینه ی بروز انواع انحرافات اجتماعی را فراهم می کند و به سونامی مسائل و آسیب های اجتماعی دامن می زند و در این میان هر کسی به دنبال منافع فردی خویش از هر بهانه ای برای ماهی گرفتن از آب گل آلود بر می آید تا ایشان را هم از این نمد کلاهی باشد ولو با ارتکاب به جرم و چنگ زدن به هویت های دروغین. و به سان مصداق (الغریق یتشبث بکل حشیش) برای نجات خویش به هر هرزگیاهی چنگ می زند. و این البته در خصوص جعل هویت در مقوله ی مهاجرت مع الاسف رو به تزاید و فراوانی گذاشته است. بنابراین مطالعه ی این قبیل مسائل و البته مسئله مهاجرت در عداد سوژه های مورد توجه جامعهشناسان قرار گرفته است و در صورت نیاز به مداخله و مشاوره به فراخور موضوع مددکاران اجتماعی هم برای بررسی پيامدهاي مهاجرت ورود می کنند.
️در واقع اتفاقاتی مانند: جنگ جهانی دوم و پیامدهای ناشی از آن(بی سرپرستی فرزندان)، گسترش شهرنشینی و شکل گیری کلان شهرها، وقوع بلایای طبیعی و پیامدهای آن، افزایش جمعیت، مهاجرت ها، توسعه قلمرو علوم پزشکی، ایجاد رویکرد های تازه به حل مشکلات، تحولات اقتصادی و اجتماعی، دگرگونی صنعتی و… باعث ضرورت شکل گیری خدمات مددکاری اجتماعی در جهان شد.
🔸️مرتن جامعه شناس آمریکایی معتقد است زمانی که در جامعه ارزش های مادی مسلط می شوند و ابزارهای مشروع رسیدن به اهداف مادی در دسترس اقشار فرودست جامعه قرار نمی گیرد انواعی از انحرافات اجتماعی در جامعه به چشم می خورد.
در جامعه ی ما؛ با وجود تحریم های ظالمانه نظام سلطه جهانی و نیز فقدان فرصت های شغلی و نابسامانی های فراوان در زمینه ی راه اندازی کسب و کار مولد و تولید ثروت و تامین معاش و نیل به رفاه و نیز با وجود توزیع ناعادلانه فرصتها اگر چه با رشد فزاینده ی انحرافات احتماعی و انواع بزهکاری های خرد و کلان در سطوح مختلف اجتماعی مواجه هستیم اما هنوز می توان با عنایت به هجمه ی عظیم فشارهای اقتصادی به پیکره ی اجتماعی ما؛ این میزان از انحرافات را کمتر از حد قابل انتظار تلقی کرد.
مرتن، در خصوص نا هم خوانی اهداف و ابزارهای مشروع رسیدن به آنها در جامعه نظریه پردازی می کند و ابراز می کند که وقتی ارزشی (مثلا پول و سرمایه بیشتر)، ارزش مسلط جامعه می شود؛ و ابزار مشروع برای کسب آن وجود ندارد، طیفی از ناهنجاری ها و انحرافات را دامن می زند، این سطح از تحلیل با رویکردی جامعه شناختی مورد پذیرش واقع می گردد، اما اگر بخواهیم سطح بحث را به تحلیل فلسفی_متافیزیکی ارتقا ببخشیم، آنگاه باید رد پای معنای زندگی در میان اقشار فرودست محروم از سرمایه و امکان کسب آن را، تا دست یابی به یک توصیف قابل قبول از وضعیت معنا در زندگی اقشار کم/نابرخوردار پی بگیریم، آن هم در پس زمینه ی حاکم بر جهان نیهلیستیک کنونی.
🔸️در کشور ما، وضع به مراتب وخیم تر است از طرفی با یک سرمایه داری هار مواجه هستیم از طرفی با انواع بحران های ناشی از توسعه نیافتگی تاریخی، سر و کار داریم و از طرفی با یک نیهیلیسم مضاعف جهان سومی، آن هم در برهه ای از تاریخ که به واقع در بدترین شرایط ممکن از لحاظ اجتمایی و اقتصادی به سر می بریم، و به معنای واقعی کلمه با یک بی افقی فزاینده و جهان گستر مواجهیم. درخصوص تاثیر ناکارامدی ها در حوزه های مختلف در گرایش جوانان به سکولاریسم بسیار سخن گفته اند اینکه چگونه معنای حداقلی زندگی در میان اقشار محروم، در یکه تازی سرمایه، وقتی حریف را در بستری از انواع نابرابری ها و بی عدالتی ها تنها، بی سلاح و سپرانداخته گیر می اندازد، فرو بلعیده می شود و لاجرم فرد را در عنفوان جوانی در برهوت وحشت انگیزی از ناامیدی و بی افقی و در نتیجه خودباختگی فردی و ملی، بی هیچ ملجا و ماوایی رها می کند و آنگاه فقر و بی عدالتی را، نه فقط در سطح جامعه شناختی که در سطح انتولوژیک بر زندگی رقت انگیز ایشان حاکم می کند.
🔸️این میان زمینه ی جعل هویت برای جوانانی که به مهاجرت به عنوان کعبهی آمال خویش می نگرنند و آن را شاه کلید همه ی مشکلات و قفل های بسته ی زندگی خویش می پندارند فراهم می گردد و این قبیل افراد برای رسیدن به بهشت گمشده ی خویش دست به انواع جعل ها از جعل مدرک زبان؛ برگه های ساختگی سابقه ی کار گرفته تا سایر اسناد مربوطه می زنند و این میان البته نقش برخی مراکز به ظاهر مشاوره برای مهاجرت را نباید نادیده گرفت مراکزی که برای سواستفاده و اخاذی از این افراد مستاصل به هر حیلتی متوسل می شوند چرا که برای چاپیدن ایشان کیسه ها دوختند و در غیاب نظارت های لازم دست به هر گونه فعالیت های غیرقانونی می زنند مخصوصا که در صورت احراز جرم ایشان از سوی مراجع بین المللی به امید یافتن مفرری به اقدامات مجرمانه ی خویش ادامه می دهند.
Forwarded from سیدجواد میری مینق
غروب زیستجهان ایرانی
✍این عنوان کتاب اخیر دکتر بیژن عبدالکریمی است. کتاب مجموعهای از گفتارها و گفتگوها و سخنان او در یکدهه اخیر است. خواندن کتاب را به همه دوستداران اندیشه و تفکر و دغدغه پیشنهاد میکنم. بویژه "رویداد یک زندگی" و "تفکر با زبان مادری" و "فلسفه به منزله خودآگاهی" از زیباترین فرازهای این گفتگوهاست. او به زیبایی در باب "وضع عدم تفکر" و "آینده بشریت" در سطح جهانی سخن میگوید و آنجا که به نگاه کییرکهگورد در باب سقراط و هگل اشاره میکند دنیایی از سخن و فکر و اندیشه و دغدغه و دلهره در آن نهفته است. در این کتاب یکی از وجوه مغفول عبدالکریمی به زیبایی خود را "آشکار" میکند و آن "بُعد شاعرانگی" این فیلسوف معاصر شرق است که دغدغه افقهای نوین دارد و در این طریق هم التفات به سقراط و افلاطون و ارسطو دارد و هم دمخورِ حافظ و خیام و سعدی است و هم با دکارت و کانت و گوته و هگل و نیچه و هایدگر همسخن شده است ولی فردید و داوری و شریعتی و سروش و شایگان و شفیعی کدکنی را نیز فراموش نکرده است. با خواندن کتاب به این نکته دوباره تذکار پیدا کردم که نه تنها "حجاب معاصرت" میتواند بلای نافهمی ما از متفکران و تفکر آنها گردد بل ما با خطر دیگری هم روبرو هستیم و آن "حجاب مجاورت" است که این تصور نادرست را به ما میدهد که امکانهای یک تفکر و متفکر را بدیهی و دمدستی بانگاریم. خوانش این کتاب را به تمامی اهل فکر و دانشجویان پیشنهاد میکنم.
سیدجواد میری
#بیژن_عبدالکریمی
@seyedjavadmiri
✍این عنوان کتاب اخیر دکتر بیژن عبدالکریمی است. کتاب مجموعهای از گفتارها و گفتگوها و سخنان او در یکدهه اخیر است. خواندن کتاب را به همه دوستداران اندیشه و تفکر و دغدغه پیشنهاد میکنم. بویژه "رویداد یک زندگی" و "تفکر با زبان مادری" و "فلسفه به منزله خودآگاهی" از زیباترین فرازهای این گفتگوهاست. او به زیبایی در باب "وضع عدم تفکر" و "آینده بشریت" در سطح جهانی سخن میگوید و آنجا که به نگاه کییرکهگورد در باب سقراط و هگل اشاره میکند دنیایی از سخن و فکر و اندیشه و دغدغه و دلهره در آن نهفته است. در این کتاب یکی از وجوه مغفول عبدالکریمی به زیبایی خود را "آشکار" میکند و آن "بُعد شاعرانگی" این فیلسوف معاصر شرق است که دغدغه افقهای نوین دارد و در این طریق هم التفات به سقراط و افلاطون و ارسطو دارد و هم دمخورِ حافظ و خیام و سعدی است و هم با دکارت و کانت و گوته و هگل و نیچه و هایدگر همسخن شده است ولی فردید و داوری و شریعتی و سروش و شایگان و شفیعی کدکنی را نیز فراموش نکرده است. با خواندن کتاب به این نکته دوباره تذکار پیدا کردم که نه تنها "حجاب معاصرت" میتواند بلای نافهمی ما از متفکران و تفکر آنها گردد بل ما با خطر دیگری هم روبرو هستیم و آن "حجاب مجاورت" است که این تصور نادرست را به ما میدهد که امکانهای یک تفکر و متفکر را بدیهی و دمدستی بانگاریم. خوانش این کتاب را به تمامی اهل فکر و دانشجویان پیشنهاد میکنم.
سیدجواد میری
#بیژن_عبدالکریمی
@seyedjavadmiri
🎗به بهانه ی آغاز هفته ی اردبیل!
آن کس که گل گشود ز آتش خلیل را*
شیرین چو شهد می کندش زنجبیل را
گویی بهشت بزمگهی آسمانی است
گویم بهشت ِ روی زمین اردبیل را
روزی دو گر بساط رقیبان بود فراخ
تلخی نکن که سود نباشد بخیل را
گر دیگران نظر به عیب نمایند روز و شب
من خویش جمله چشم که بینم جمیل را
گر مدعی به حکم ادب نیست پایبند
اهل ادب سبک نشمارد دلیل را
"دربند این نباش که میزان نمانده است"
گوهر شناس خود بشناسد اصیل را
بر هست و نیست غرّه مشو زانکه ناگهان
روزی عوض کنند کثیر و قلیل را
امروز روز سوم مرداد بود و رفت
زنهار تا که گم نکنی قوم و ایل را
ما را به حور و قصه ی فردوسیان چه کار
شیخا به حور هم ندهیم اردبیل را
۳ مرداد۱۴۰۲
*استقبال از شاعر اردبیلی جناب ضیایی
https://www.instagram.com/p/CvI4DcNu2oI/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
آن کس که گل گشود ز آتش خلیل را*
شیرین چو شهد می کندش زنجبیل را
گویی بهشت بزمگهی آسمانی است
گویم بهشت ِ روی زمین اردبیل را
روزی دو گر بساط رقیبان بود فراخ
تلخی نکن که سود نباشد بخیل را
گر دیگران نظر به عیب نمایند روز و شب
من خویش جمله چشم که بینم جمیل را
گر مدعی به حکم ادب نیست پایبند
اهل ادب سبک نشمارد دلیل را
"دربند این نباش که میزان نمانده است"
گوهر شناس خود بشناسد اصیل را
بر هست و نیست غرّه مشو زانکه ناگهان
روزی عوض کنند کثیر و قلیل را
امروز روز سوم مرداد بود و رفت
زنهار تا که گم نکنی قوم و ایل را
ما را به حور و قصه ی فردوسیان چه کار
شیخا به حور هم ندهیم اردبیل را
۳ مرداد۱۴۰۲
*استقبال از شاعر اردبیلی جناب ضیایی
https://www.instagram.com/p/CvI4DcNu2oI/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
Audio
سخنرانی با عنوان "روایت و آینده" در انجمن آینده پژوهی ایران!
دکتر مصطفی مهرآیین
دکتر مصطفی مهرآیین
✅تلقین امید و انگیزهی حسینی به تودهی مردم در جهت ارتقای تابآوری!
✍دکتر محمدحسن علایی (جامعه شناس)
به رغم انواع بحرانها و آسیبهای اجتماعی و روند تصاعدی آشفتگیهای مخرب اقتصادی در شرایط همدستی کابوس تحریم و افت شدید سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی، در ایران ما، که همسایهی افغانستان است و کشوری است در وسط خون و آتش خاورمیانه، و بی اغراق روزی نیست که خبری دهشت زا در خصوص انواع بحرانهایش در رسانهها مخابره نشود، سخن گفتن از امید چندان هم ساده و بی دردسر نخواهد بود، اما تلقین امید و تزریق روحیه به شهروندان سراسیمه و بیمناک این جامعهی بحران زده، در جهت ارتقای تابآوری ایشان، بیشک، ضرورت بی چون و چرای وضعیت اینجایی و اکنونی ماست.
اگر حماسه حسینی به درستی تبیین شود و پیام بلند آن به انسان امروز و به مسلمان امروز گوشزد شود که امام حسین با همین نثار خون خویش و به اصلاح شکستش، انسان را آبرو بخشیده است و ایمان را و ادب را و اسلام را حیات دوباره بخشیده است آیا هنوز نمی تواند تکیه گاه امیدآفرین و الهام بخشی برای این مردمان خسته جان باشد؟!
می توانیم و باید، از عاشورا درس آزادگی و اخلاص بگیریم، و انسان آزاده به طریق اولی امیدوار است و روحیه اش را نباخته است ونخواهد باخت. ظرفیت ارادتی که به این امام در میان ایرانیان وجود دارد می تواند به کار درمان فسردگی های این مردم و تسکین و تسلی این مردمان بیاید، چندان که تا به امروز هم عشق به حسین بن علی کم به داد این ملت نرسیده است، چرا که عشق حسین بن علی کشتی نجات است.
اگر از این سرمایه بزرگ معنوی درست حراست شود، اگر در بوران تأثیرپذیری قهری از فرهنگ جهانی، هم چنان به چراغی که از گذشته ها نور هدایت پیش پای رهگذران سرگشتهی این دیار میافشاند، به دیدهی احترام نگریسته شود و روشنفکرمآبانه و از سر ناسپاسی با این معمار ناخودآگاه جمعی ایرانیان مواجهه ناصواب صورت نپذیرد میتواند از ظرفیت بالای آن برای تلقین امید به انسان در مواجهه با انواع بحرانها نهایت استفاده به عمل آید. و حتی همین امید و انگیزه میتواند در گذر زمان مبنایی برای کنش ورزی های اصلاحی و رفرمیستی ایشان نیز تلقی گردد.
✍دکتر محمدحسن علایی (جامعه شناس)
به رغم انواع بحرانها و آسیبهای اجتماعی و روند تصاعدی آشفتگیهای مخرب اقتصادی در شرایط همدستی کابوس تحریم و افت شدید سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی، در ایران ما، که همسایهی افغانستان است و کشوری است در وسط خون و آتش خاورمیانه، و بی اغراق روزی نیست که خبری دهشت زا در خصوص انواع بحرانهایش در رسانهها مخابره نشود، سخن گفتن از امید چندان هم ساده و بی دردسر نخواهد بود، اما تلقین امید و تزریق روحیه به شهروندان سراسیمه و بیمناک این جامعهی بحران زده، در جهت ارتقای تابآوری ایشان، بیشک، ضرورت بی چون و چرای وضعیت اینجایی و اکنونی ماست.
اگر حماسه حسینی به درستی تبیین شود و پیام بلند آن به انسان امروز و به مسلمان امروز گوشزد شود که امام حسین با همین نثار خون خویش و به اصلاح شکستش، انسان را آبرو بخشیده است و ایمان را و ادب را و اسلام را حیات دوباره بخشیده است آیا هنوز نمی تواند تکیه گاه امیدآفرین و الهام بخشی برای این مردمان خسته جان باشد؟!
می توانیم و باید، از عاشورا درس آزادگی و اخلاص بگیریم، و انسان آزاده به طریق اولی امیدوار است و روحیه اش را نباخته است ونخواهد باخت. ظرفیت ارادتی که به این امام در میان ایرانیان وجود دارد می تواند به کار درمان فسردگی های این مردم و تسکین و تسلی این مردمان بیاید، چندان که تا به امروز هم عشق به حسین بن علی کم به داد این ملت نرسیده است، چرا که عشق حسین بن علی کشتی نجات است.
اگر از این سرمایه بزرگ معنوی درست حراست شود، اگر در بوران تأثیرپذیری قهری از فرهنگ جهانی، هم چنان به چراغی که از گذشته ها نور هدایت پیش پای رهگذران سرگشتهی این دیار میافشاند، به دیدهی احترام نگریسته شود و روشنفکرمآبانه و از سر ناسپاسی با این معمار ناخودآگاه جمعی ایرانیان مواجهه ناصواب صورت نپذیرد میتواند از ظرفیت بالای آن برای تلقین امید به انسان در مواجهه با انواع بحرانها نهایت استفاده به عمل آید. و حتی همین امید و انگیزه میتواند در گذر زمان مبنایی برای کنش ورزی های اصلاحی و رفرمیستی ایشان نیز تلقی گردد.
Forwarded from کانال پویش ملی هر خانه یک حسینیه
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
"محرم، ماهی برای اندیشیدن به هستی و رسالت باورمندان"
شب های دهه اول محرم، همراه هستیم با سخنرانی های استادان دانشگاه و حوزه.
سخنرانی دکتر محمد حسن علایی
با عنوان «مسئولیت پذیری در سایه آموزه های محرم؛ به مثابه ضرورت یک جامعه درگیر بحران»
قسمت اول
پویش ملی هر خانه یک حسینیه
#در_خانه_بمانیم
#هر_خانه_یک_حسینیه
پویش ملّی هر خانه یک حسینیه
https://t.me/harkhaneh
https://www.instagram.com/khaneh.hoseinieh/
🔸 بازنشر مطالب این پویش ملّی، نشانۀ علاقه و احترام است به حسین بن علی (ع)، و نگرانی به خطر افتادن سلامت مردم در شرایط شیوع ویروس کرونا در تجمعات.
از شما سپاسگزاریم که در گسترش این پویش، یاری می دهید.
*سخنرانی دکتر محمد حسن علایی
شب های دهه اول محرم، همراه هستیم با سخنرانی های استادان دانشگاه و حوزه.
سخنرانی دکتر محمد حسن علایی
با عنوان «مسئولیت پذیری در سایه آموزه های محرم؛ به مثابه ضرورت یک جامعه درگیر بحران»
قسمت اول
پویش ملی هر خانه یک حسینیه
#در_خانه_بمانیم
#هر_خانه_یک_حسینیه
پویش ملّی هر خانه یک حسینیه
https://t.me/harkhaneh
https://www.instagram.com/khaneh.hoseinieh/
🔸 بازنشر مطالب این پویش ملّی، نشانۀ علاقه و احترام است به حسین بن علی (ع)، و نگرانی به خطر افتادن سلامت مردم در شرایط شیوع ویروس کرونا در تجمعات.
از شما سپاسگزاریم که در گسترش این پویش، یاری می دهید.
*سخنرانی دکتر محمد حسن علایی
Forwarded from کانال پویش ملی هر خانه یک حسینیه
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
"محرم، ماهی برای اندیشیدن به هستی و رسالت باورمندان"
شب های دهه اول محرم، همراه هستیم با سخنرانی های استادان دانشگاه و حوزه.
سخنرانی دکتر محمد حسن علایی
با عنوان «مسئولیت پذیری در سایه آموزه های محرم؛ به مثابه ضرورت یک جامعه درگیر بحران»
قسمت دوم
پویش ملی هر خانه یک حسینیه
#در_خانه_بمانیم
#هر_خانه_یک_حسینیه
پویش ملّی هر خانه یک حسینیه
https://t.me/harkhaneh
https://www.instagram.com/khaneh.hoseinieh/
🔸 بازنشر مطالب این پویش ملّی، نشانۀ علاقه و احترام است به حسین بن علی (ع)، و نگرانی به خطر افتادن سلامت مردم در شرایط شیوع ویروس کرونا در تجمعات.
از شما سپاسگزاریم که در گسترش این پویش، یاری می دهید.
*سخنرانی دکتر محمد حسن علایی
شب های دهه اول محرم، همراه هستیم با سخنرانی های استادان دانشگاه و حوزه.
سخنرانی دکتر محمد حسن علایی
با عنوان «مسئولیت پذیری در سایه آموزه های محرم؛ به مثابه ضرورت یک جامعه درگیر بحران»
قسمت دوم
پویش ملی هر خانه یک حسینیه
#در_خانه_بمانیم
#هر_خانه_یک_حسینیه
پویش ملّی هر خانه یک حسینیه
https://t.me/harkhaneh
https://www.instagram.com/khaneh.hoseinieh/
🔸 بازنشر مطالب این پویش ملّی، نشانۀ علاقه و احترام است به حسین بن علی (ع)، و نگرانی به خطر افتادن سلامت مردم در شرایط شیوع ویروس کرونا در تجمعات.
از شما سپاسگزاریم که در گسترش این پویش، یاری می دهید.
*سخنرانی دکتر محمد حسن علایی
Forwarded from کانال پویش ملی هر خانه یک حسینیه
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
"محرم، ماهی برای اندیشیدن به هستی و رسالت باورمندان"
شب های دهه اول محرم، همراه هستیم با سخنرانی های استادان دانشگاه و حوزه.
سخنرانی دکتر محمد حسن علایی
با عنوان «مسئولیت پذیری در سایه آموزه های محرم؛ به مثابه ضرورت یک جامعه درگیر بحران»
قسمت سوم
پویش ملی هر خانه یک حسینیه
#در_خانه_بمانیم
#هر_خانه_یک_حسینیه
پویش ملّی هر خانه یک حسینیه
https://t.me/harkhaneh
https://www.instagram.com/khaneh.hoseinieh/
🔸 بازنشر مطالب این پویش ملّی، نشانۀ علاقه و احترام است به حسین بن علی (ع)، و نگرانی به خطر افتادن سلامت مردم در شرایط شیوع ویروس کرونا در تجمعات.
از شما سپاسگزاریم که در گسترش این پویش، یاری می دهید.
*سخنرانی دکتر محمد حسن علایی
شب های دهه اول محرم، همراه هستیم با سخنرانی های استادان دانشگاه و حوزه.
سخنرانی دکتر محمد حسن علایی
با عنوان «مسئولیت پذیری در سایه آموزه های محرم؛ به مثابه ضرورت یک جامعه درگیر بحران»
قسمت سوم
پویش ملی هر خانه یک حسینیه
#در_خانه_بمانیم
#هر_خانه_یک_حسینیه
پویش ملّی هر خانه یک حسینیه
https://t.me/harkhaneh
https://www.instagram.com/khaneh.hoseinieh/
🔸 بازنشر مطالب این پویش ملّی، نشانۀ علاقه و احترام است به حسین بن علی (ع)، و نگرانی به خطر افتادن سلامت مردم در شرایط شیوع ویروس کرونا در تجمعات.
از شما سپاسگزاریم که در گسترش این پویش، یاری می دهید.
*سخنرانی دکتر محمد حسن علایی
♦️فراخوان دعوت از اهالی اندیشه برای نقد سخنان دکتر بیژن عبدالکریمی درباره ی دانشگاه ایرانی!
با درود و احترام
به عنوان یکی از کسانی که از بصیرت های عالمانه دکتر عبدالکریمی بزرگوار بسیار می آموزد؛ به جهت اهمیت موضوع دانشگاه پژوهی که چندیست مطمح نظر نگارنده قرار گرفته است؛ از همه ی دوستان صاحب نظر؛ دانشگاهیان و همکاران خوب جامعهشناسم دعوت می کنم ملاحظات و انتقادات خویش در باب سخنان این استاد فلسفه درباره دانشگاه ایرانی را در اختیار نگارنده جهت تجمیع؛ تحلیل و انتشار قرار دهند. در ذیل لینک سخنرانی ایشان با عنوان "تفکر و روح دانشگاه ایرانی" که در سمینار بازاندیشی دانشگاه ایرانی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ایراد شده است؛ تقدیم می گردد.
با سپاس و مهر
محمدحسن علایی
دانش آموخته جامعه شناسی
۵ مرداد ۱۴۰۲
https://t.me/sociologicalperspectives/1330
با درود و احترام
به عنوان یکی از کسانی که از بصیرت های عالمانه دکتر عبدالکریمی بزرگوار بسیار می آموزد؛ به جهت اهمیت موضوع دانشگاه پژوهی که چندیست مطمح نظر نگارنده قرار گرفته است؛ از همه ی دوستان صاحب نظر؛ دانشگاهیان و همکاران خوب جامعهشناسم دعوت می کنم ملاحظات و انتقادات خویش در باب سخنان این استاد فلسفه درباره دانشگاه ایرانی را در اختیار نگارنده جهت تجمیع؛ تحلیل و انتشار قرار دهند. در ذیل لینک سخنرانی ایشان با عنوان "تفکر و روح دانشگاه ایرانی" که در سمینار بازاندیشی دانشگاه ایرانی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ایراد شده است؛ تقدیم می گردد.
با سپاس و مهر
محمدحسن علایی
دانش آموخته جامعه شناسی
۵ مرداد ۱۴۰۲
https://t.me/sociologicalperspectives/1330
Telegram
🎗آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛
🔸تفکر و روح دانشگاه ایرانی.
دکتر عبدالکریمی
سمینار باز اندیشی دانشگاه ایرانی
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ۲۴ دی ۱۳۹۶
#سخنرانی #دانشگاه #کنش #تفکر #انحطاط
حجم: 32MB
@bijanabdolkarimi
دکتر عبدالکریمی
سمینار باز اندیشی دانشگاه ایرانی
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ۲۴ دی ۱۳۹۶
#سخنرانی #دانشگاه #کنش #تفکر #انحطاط
حجم: 32MB
@bijanabdolkarimi
آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛ pinned «♦️فراخوان دعوت از اهالی اندیشه برای نقد سخنان دکتر بیژن عبدالکریمی درباره ی دانشگاه ایرانی! با درود و احترام به عنوان یکی از کسانی که از بصیرت های عالمانه دکتر عبدالکریمی بزرگوار بسیار می آموزد؛ به جهت اهمیت موضوع دانشگاه پژوهی که چندیست مطمح نظر نگارنده…»
✅️منتخبی از سخنرانیها و درسگفتارهای دکتر محمدحسن علایی در باب "دانشگاهپژوهی"
♦️مهمترین مسأله اجتماعی ایران چیست؟
سخنرانی در سمپوزیوم ملی «مسأله اجتماعی ایران» با عنوان "تبیین نسبت نهاد دانشگاه و گفتمان وفاق"
https://t.me/sociologicalperspectives/1560
♦️مدل ارتقا کیفی دانشگاه ایرانی!
https://t.me/sociologicalperspectives/3022
♦️نگاهی اجمالی به نظریههای دانشگاه!
نظریههای دانشگاه مدرن: کانت، هومبولت، نیومن، وبر، یاسپرس، کلارک کر، بورتون کلارک
نظریههای انتقادی و پست مدرن آموزش عالی
https://t.me/sociologicalperspectives/2737
♦️ملاحظاتی پیرامون آسیب شناسی دانشگاه ایرانی
https://t.me/sociologicalperspectives/2317
♦️ سخنرانی در پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی، نشست تخصصی مطالعات نقد پژوهی، با عنوان "طرح نقد فراگیر" در علوم انسانی!
https://t.me/sociologicalperspectives/2971
♦️دانشگاه پژوهی و زیستن در جهان دشوار
https://t.me/sociologicalperspectives/2773
♦️جامعه شناسی تاریخی دانشگاه!
شرایط امکان برای تأسیس اجتماعی دانشگاه؛ لحظه تاریخی دانشگاه اروپایی؛ سپیدهدمان؛ پویایی اجتماعی و تحول گفتمانی...
https://t.me/sociologicalperspectives/2770
♦️ ضرورت تمهید دپارتمان "ایران پژوهی" در یکی از دانشگاه های مادر!
https://t.me/sociologicalperspectives/1749
♦️جستاری در باب "شریعتی پژوهی" و غیبت شریعتی در دانشگاه های ایران!
https://t.me/sociologicalperspectives/1272
♦️سخنرانی در همایش "بازخوانی روایت سید جواد طباطبایی از دانشگاه در ایران"
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
https://t.me/sociologicalperspectives/1162
♦️لب لباب ملاحظات دکتر طباطبایی درباره دانشگاه
https://t.me/sociologicalperspectives/2679
♦️فرازی از کتاب گفتمان وفاق ارمغان دو دهه زیست آکادمیک
https://t.me/sociologicalperspectives/2622
✅در نسبت فلسفه و جامعه شناسی!
خوانشی از کتاب "گفتمان وفاق"
-ایران در مغاک؛ سیدجوادمیری در خصوص دانشگاه ایرانی چه می گوید؟
- بیژن عبدالکریمی در خصوص دلایل عدم ظهور نظریه اجتماعی در ایران چه نظری دارد؟
- نسبت جامعه شناسی و متافیزیک
- جامعه شناسی پوزیتیویستی یا جامعه شناسی نظری-فرهنگی، کدام؟
- ضرورت دیالوگ اهل فلسفه و جامعه شناسان ایرانی
- نقش و رسالت فئه قلیلی از جامعه شناسان آشنا با فلسفه و سنت تاریخی؛ به عنوان سرمایه ی اجتماعی وفاق آفرین
https://t.me/sociologicalperspectives/2311
♦️ از سری درسگفتارهای "دانشگاهپژوهی"
- ملاحظهای ناظر به نامه انتقادی دکتررنانی به وزیر محترم علوم
- طرح بحث پیرامون کتابشناسی دانشگاهپژوهی!
https://t.me/sociologicalperspectives/3117
♦️مصاحبه آکادمی وفاق با دکتر محمدحسن علایی در باب "مسئله دانشگاه"!
https://t.me/sociologicalperspectives/3154
♦️دانشگاه پژوهی در میان پژوهندگان ایرانی!
https://t.me/sociologicalperspectives/3156
♦️تضعیف دانشگاه، تضعیف نظام است!
https://t.me/sociologicalperspectives/3142
♦️مهمترین مسأله اجتماعی ایران چیست؟
سخنرانی در سمپوزیوم ملی «مسأله اجتماعی ایران» با عنوان "تبیین نسبت نهاد دانشگاه و گفتمان وفاق"
https://t.me/sociologicalperspectives/1560
♦️مدل ارتقا کیفی دانشگاه ایرانی!
https://t.me/sociologicalperspectives/3022
♦️نگاهی اجمالی به نظریههای دانشگاه!
نظریههای دانشگاه مدرن: کانت، هومبولت، نیومن، وبر، یاسپرس، کلارک کر، بورتون کلارک
نظریههای انتقادی و پست مدرن آموزش عالی
https://t.me/sociologicalperspectives/2737
♦️ملاحظاتی پیرامون آسیب شناسی دانشگاه ایرانی
https://t.me/sociologicalperspectives/2317
♦️ سخنرانی در پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی، نشست تخصصی مطالعات نقد پژوهی، با عنوان "طرح نقد فراگیر" در علوم انسانی!
https://t.me/sociologicalperspectives/2971
♦️دانشگاه پژوهی و زیستن در جهان دشوار
https://t.me/sociologicalperspectives/2773
♦️جامعه شناسی تاریخی دانشگاه!
شرایط امکان برای تأسیس اجتماعی دانشگاه؛ لحظه تاریخی دانشگاه اروپایی؛ سپیدهدمان؛ پویایی اجتماعی و تحول گفتمانی...
https://t.me/sociologicalperspectives/2770
♦️ ضرورت تمهید دپارتمان "ایران پژوهی" در یکی از دانشگاه های مادر!
https://t.me/sociologicalperspectives/1749
♦️جستاری در باب "شریعتی پژوهی" و غیبت شریعتی در دانشگاه های ایران!
https://t.me/sociologicalperspectives/1272
♦️سخنرانی در همایش "بازخوانی روایت سید جواد طباطبایی از دانشگاه در ایران"
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
https://t.me/sociologicalperspectives/1162
♦️لب لباب ملاحظات دکتر طباطبایی درباره دانشگاه
https://t.me/sociologicalperspectives/2679
♦️فرازی از کتاب گفتمان وفاق ارمغان دو دهه زیست آکادمیک
https://t.me/sociologicalperspectives/2622
✅در نسبت فلسفه و جامعه شناسی!
خوانشی از کتاب "گفتمان وفاق"
-ایران در مغاک؛ سیدجوادمیری در خصوص دانشگاه ایرانی چه می گوید؟
- بیژن عبدالکریمی در خصوص دلایل عدم ظهور نظریه اجتماعی در ایران چه نظری دارد؟
- نسبت جامعه شناسی و متافیزیک
- جامعه شناسی پوزیتیویستی یا جامعه شناسی نظری-فرهنگی، کدام؟
- ضرورت دیالوگ اهل فلسفه و جامعه شناسان ایرانی
- نقش و رسالت فئه قلیلی از جامعه شناسان آشنا با فلسفه و سنت تاریخی؛ به عنوان سرمایه ی اجتماعی وفاق آفرین
https://t.me/sociologicalperspectives/2311
♦️ از سری درسگفتارهای "دانشگاهپژوهی"
- ملاحظهای ناظر به نامه انتقادی دکتررنانی به وزیر محترم علوم
- طرح بحث پیرامون کتابشناسی دانشگاهپژوهی!
https://t.me/sociologicalperspectives/3117
♦️مصاحبه آکادمی وفاق با دکتر محمدحسن علایی در باب "مسئله دانشگاه"!
https://t.me/sociologicalperspectives/3154
♦️دانشگاه پژوهی در میان پژوهندگان ایرانی!
https://t.me/sociologicalperspectives/3156
♦️تضعیف دانشگاه، تضعیف نظام است!
https://t.me/sociologicalperspectives/3142
Telegram
🎗آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛
💠سمپوزیوم ملی «مسأله اجتماعی ایران»
گرامیداشت روز ملی علوم اجتماعی
◻️موضوع سخنرانی:
"تبیین نسبت نهاد دانشگاه و گفتمان وفاق"
دکتر محمدحسن علایی
🔸شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۰
@sociologicalperspectives
گرامیداشت روز ملی علوم اجتماعی
◻️موضوع سخنرانی:
"تبیین نسبت نهاد دانشگاه و گفتمان وفاق"
دکتر محمدحسن علایی
🔸شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۰
@sociologicalperspectives
حسین در افق معاصرت؛ چرا هنوز حسین؟
بیژن عبدالکریمی
🔉 حسین در افق معاصرت؛ چرا هنوز حسین؟
🎙 بیژن عبدالکریمی
📕 نیچه میگوید: بهنظر میرسد که ما در یک بیابان و برهوت گیر افتادهیم؛ برهوتی که هر روز بزرگ و بزرگتر میشود. و سارتر میگوید: دیگر آفتاب حقیقت وجود ندارد؛ هیچ نشانهای در کار نیست؛ گویی در جهانی زندگی میکنیم که هیچ راهی ما را به رفتن دعوت نمیکند.
📕 اما آیا در این برهوت، میتوانیم راهی را بیابیم که هم به خدا باور داشته باشیم و هم به استبداد دینی و انسداد تفکر و جنگهای مذهبی تن ندهیم؟
آیا میتوانیم راهی را بیابیم که هم وجود معنا را بپذیریم و از دام نیهیلیسم و پوچانگاری نجات یابیم و هم به دامِ نظامهای دینیِ نهادینهشدهی 《تهی از حقیقت و معنویت و اخلاق بهنام اسلام و شریعت》 درنغلتیم؟
📕 در چنین برهوتی، ناگهان مردی را میبینیم راستقامت و استوار ایستاده در قلبِ تاریخ، همچون 《نشانه》ای که راهی را بر ما آشکار میکند: 《حسینبنعلی》.
حسین و باورهایش، حسین و شیوهی زیستناش گواهیست بر وجودِ 《راهی》 در برهوتِ این جهان.
🎙 بیژن عبدالکریمی
📕 نیچه میگوید: بهنظر میرسد که ما در یک بیابان و برهوت گیر افتادهیم؛ برهوتی که هر روز بزرگ و بزرگتر میشود. و سارتر میگوید: دیگر آفتاب حقیقت وجود ندارد؛ هیچ نشانهای در کار نیست؛ گویی در جهانی زندگی میکنیم که هیچ راهی ما را به رفتن دعوت نمیکند.
📕 اما آیا در این برهوت، میتوانیم راهی را بیابیم که هم به خدا باور داشته باشیم و هم به استبداد دینی و انسداد تفکر و جنگهای مذهبی تن ندهیم؟
آیا میتوانیم راهی را بیابیم که هم وجود معنا را بپذیریم و از دام نیهیلیسم و پوچانگاری نجات یابیم و هم به دامِ نظامهای دینیِ نهادینهشدهی 《تهی از حقیقت و معنویت و اخلاق بهنام اسلام و شریعت》 درنغلتیم؟
📕 در چنین برهوتی، ناگهان مردی را میبینیم راستقامت و استوار ایستاده در قلبِ تاریخ، همچون 《نشانه》ای که راهی را بر ما آشکار میکند: 《حسینبنعلی》.
حسین و باورهایش، حسین و شیوهی زیستناش گواهیست بر وجودِ 《راهی》 در برهوتِ این جهان.
✅️حسین قلب تپنده ی وفاق ملی!
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
♦️حسین زنده است؛ اگر نیست کدام شخصیت را در طول تاریخ به اندازه ی او می توان محور وفاق انواع سلیقه ها و گرایشات در جغرافیای یک کشور به پهنای ایران تلقی کرد پس پر بی راه نخواهد بود اگر از او با عنوان احیاگر اخلاق و قلب تپنده وفاق ملی یاد کنیم.
♦️ترک و لر و عرب و عجم در ایران ما از هر گرایش سیاسی و حتی با هر مرام و مذهبی به حسین عشق می ورزند. و از این قاعده حتی کسانی که ای بسا با قرائت حاکم از دین چندان همداستان نیستند هم مستثنی نیستند. اینجا و آنجا دیده می شود نوحهها، مرثیهها و عزاداریهای حسینی گاه و بی گاه حال و هوای انتقادی نسبت به وضع موجود هم پیدا می کند.
♦️اوراق حماسی داستان حسین و کربلای او چون سرشار از پاکبازیهای یک ابرمرد هست ابدا غبار تاریخ بر آن نمی نشیند و البته چون حسین با همه ی خویشانش از پیر و جوان در این قمار عاشقانه شرکت جسته است برای همه درس آزادگی و شرف می آموزد.
♦️القصه در شرایطی به سر می بریم که گویا نام حسین بیش از هر چیز می تواند از ظرفیت بالای برقراری صلح و آشتی میان ایرانیان برخوردار باشد به شرطی که بساط خرافهپرستی، سودجویی و فرقهگرایی از دامن این حماسه ی دینی و ملی برچیده شود تا در طوفان بی معنایی و بی افقی که از هر سو وزیدن گرفته است نام حسین عمود خیمه ی وحدت ایرانیان گردد و این سبزینه ی هستی بخش بتواند مقابل مطلق شدن و پیشروی همه جانبهی برهوت مقاومت کند.
♦️اگر قرار باشد حسین معیار و میزان باشد هر کدام از ما در هر جایگاه و موقعیتی که واقع شده ایم بایستی عیار کار و بار خویش را با محک حسینی بسنجیم و با وجود چنین ظرفیت عظیمی بر طبل نفاق و تفرقه نکوبیم و در میدان عمل حافظ و نگهبان حرمت نام حسین باشیم.
♦️پاسدار حرمت نام حسین باشیم در میدان رقابتهای سیاسی؛ و پاسدار حرمت نام حسین باشیم در ایفای مسئولیت خویش در هر مقامی که هستیم تا کشور را از لوس وجود فقر مهلک و ناامیدی مفرط به آینده رهایی بخشیم. چرا که عاشقان حسین شایسته ی نجاتند...
♦️وداع با عاشورا، حزن برانگیز است، اگر چه جُنگ عاشورا، سرشار از مرثیه های جانکاهیست در رثای عزیزترین جان های پر پر شده بر دشت سوزان نینوا...اساساً وداع با عاشورا، امکان ناپذیر است، چرا که وقایع هولناکی که در آن اتفاق افتاده است و مصائب دلخراش و جان گدازی که بر قهرمانان نجیب این روز، رفته است، بخشی از ناخودآگاه جمعی مان را به تصرف خویش در آورده است. پرونده ی عاشورا بسته نمی شود، حکایت مردی و مردانگی، آزادی و آزادگی همچنان باقیست... "گلوی مرغ سحر را بریده اند و هنوز، در این شط شفق، آواز سرخ او جاریست"...
شام غریبان
۶ مرداد ۱۴۰۲
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
♦️حسین زنده است؛ اگر نیست کدام شخصیت را در طول تاریخ به اندازه ی او می توان محور وفاق انواع سلیقه ها و گرایشات در جغرافیای یک کشور به پهنای ایران تلقی کرد پس پر بی راه نخواهد بود اگر از او با عنوان احیاگر اخلاق و قلب تپنده وفاق ملی یاد کنیم.
♦️ترک و لر و عرب و عجم در ایران ما از هر گرایش سیاسی و حتی با هر مرام و مذهبی به حسین عشق می ورزند. و از این قاعده حتی کسانی که ای بسا با قرائت حاکم از دین چندان همداستان نیستند هم مستثنی نیستند. اینجا و آنجا دیده می شود نوحهها، مرثیهها و عزاداریهای حسینی گاه و بی گاه حال و هوای انتقادی نسبت به وضع موجود هم پیدا می کند.
♦️اوراق حماسی داستان حسین و کربلای او چون سرشار از پاکبازیهای یک ابرمرد هست ابدا غبار تاریخ بر آن نمی نشیند و البته چون حسین با همه ی خویشانش از پیر و جوان در این قمار عاشقانه شرکت جسته است برای همه درس آزادگی و شرف می آموزد.
♦️القصه در شرایطی به سر می بریم که گویا نام حسین بیش از هر چیز می تواند از ظرفیت بالای برقراری صلح و آشتی میان ایرانیان برخوردار باشد به شرطی که بساط خرافهپرستی، سودجویی و فرقهگرایی از دامن این حماسه ی دینی و ملی برچیده شود تا در طوفان بی معنایی و بی افقی که از هر سو وزیدن گرفته است نام حسین عمود خیمه ی وحدت ایرانیان گردد و این سبزینه ی هستی بخش بتواند مقابل مطلق شدن و پیشروی همه جانبهی برهوت مقاومت کند.
♦️اگر قرار باشد حسین معیار و میزان باشد هر کدام از ما در هر جایگاه و موقعیتی که واقع شده ایم بایستی عیار کار و بار خویش را با محک حسینی بسنجیم و با وجود چنین ظرفیت عظیمی بر طبل نفاق و تفرقه نکوبیم و در میدان عمل حافظ و نگهبان حرمت نام حسین باشیم.
♦️پاسدار حرمت نام حسین باشیم در میدان رقابتهای سیاسی؛ و پاسدار حرمت نام حسین باشیم در ایفای مسئولیت خویش در هر مقامی که هستیم تا کشور را از لوس وجود فقر مهلک و ناامیدی مفرط به آینده رهایی بخشیم. چرا که عاشقان حسین شایسته ی نجاتند...
♦️وداع با عاشورا، حزن برانگیز است، اگر چه جُنگ عاشورا، سرشار از مرثیه های جانکاهیست در رثای عزیزترین جان های پر پر شده بر دشت سوزان نینوا...اساساً وداع با عاشورا، امکان ناپذیر است، چرا که وقایع هولناکی که در آن اتفاق افتاده است و مصائب دلخراش و جان گدازی که بر قهرمانان نجیب این روز، رفته است، بخشی از ناخودآگاه جمعی مان را به تصرف خویش در آورده است. پرونده ی عاشورا بسته نمی شود، حکایت مردی و مردانگی، آزادی و آزادگی همچنان باقیست... "گلوی مرغ سحر را بریده اند و هنوز، در این شط شفق، آواز سرخ او جاریست"...
شام غریبان
۶ مرداد ۱۴۰۲
Forwarded from حسین
درود بر شما بابک عزیز!
بهنظرم دو مسأله را باید از هم تفکیک کنیم:
یک مسأله این است که دانشگاههای ما باید مورد پژوهش و بررسیِ آسیبشناسانه قرار بگیرند. اینکه وضع فعلیِ دانشگاههای ما چگونه است و ماحصلِ عملکرد دانشگاههای ما چه بوده است؟ رابطهی دانشگاه با دیگر نهادهای اجتماعی چگونه است؟ رابطهی دانشگاه با سایر نهادهای علمی و آموزشی جهان چگونه است؟ و مسائلی از این دست. چنین پژوهشهایی که نتایجشان بیشتر، نتایجِ آماری خواهد بود بهنظرم ضرور و عقلانی است.
اما مسأله دوم این است که دانشگاههای ما چگونه باید باشد. بهنظر میرسد منظورِ دکتر عبدالکریمی و دکتر علایی بیشتر چنین پژوهشهای تجویزگرایانهای است. گویی دانشگاههای ایران تافتهای جدابافته اند و باید تفکر و روحی جدا از دیگر دانشگاههای جهان بر آنها حاکم باشد!!!!!
با شما همدلم که پژوهشهای نوعِ دوم چیزی از جنس علوم انسانی اسلامی است و ما را به ناکجاآباد میبرد.
بهنظر میرسد دکتر عبدالکریمی و احتمالاً دکتر علایی معتقدند ایران نقطهای کاملاً جدا از بقیهی دنیاست و تفکر ایرانی و عقلانیت ایرانی باید متفاوت از دیگر نقاط جهان باشد. ظاهراً ایشان عنایت ندارند که با وجود اینترنت و شبکههای اجتماعی، هیچ نقطهای در این عالَم نیست که شدیداً متأثر از مراکز علمی و رسانهای جهانی نشده باشد.
همین غفلت را میتوان در مصاحبهی اخیر جناب عبدالکریمی با یورونیوز فارسی و تحلیل ایشان از جنبش مهسا (ژینا) به وضوح دید. ظاهراً ایشان توجه نمیکنند که متولدین دههی هفتاد به بعد از زمانی که چشم به جهان گشوده اند با موبایل و ماهواره و اینترنت سروکار داشتهاند و سبک زندگی و تفکر آنها تا چه اندازه مشابهِ دیگر ساکنان کره زمین است و به همین دلیل تحلیلهای عجیب و غریب و به شدت غیر واقعی از این جنبش دارند.
@Dr_Mh_Alaei
بهنظرم دو مسأله را باید از هم تفکیک کنیم:
یک مسأله این است که دانشگاههای ما باید مورد پژوهش و بررسیِ آسیبشناسانه قرار بگیرند. اینکه وضع فعلیِ دانشگاههای ما چگونه است و ماحصلِ عملکرد دانشگاههای ما چه بوده است؟ رابطهی دانشگاه با دیگر نهادهای اجتماعی چگونه است؟ رابطهی دانشگاه با سایر نهادهای علمی و آموزشی جهان چگونه است؟ و مسائلی از این دست. چنین پژوهشهایی که نتایجشان بیشتر، نتایجِ آماری خواهد بود بهنظرم ضرور و عقلانی است.
اما مسأله دوم این است که دانشگاههای ما چگونه باید باشد. بهنظر میرسد منظورِ دکتر عبدالکریمی و دکتر علایی بیشتر چنین پژوهشهای تجویزگرایانهای است. گویی دانشگاههای ایران تافتهای جدابافته اند و باید تفکر و روحی جدا از دیگر دانشگاههای جهان بر آنها حاکم باشد!!!!!
با شما همدلم که پژوهشهای نوعِ دوم چیزی از جنس علوم انسانی اسلامی است و ما را به ناکجاآباد میبرد.
بهنظر میرسد دکتر عبدالکریمی و احتمالاً دکتر علایی معتقدند ایران نقطهای کاملاً جدا از بقیهی دنیاست و تفکر ایرانی و عقلانیت ایرانی باید متفاوت از دیگر نقاط جهان باشد. ظاهراً ایشان عنایت ندارند که با وجود اینترنت و شبکههای اجتماعی، هیچ نقطهای در این عالَم نیست که شدیداً متأثر از مراکز علمی و رسانهای جهانی نشده باشد.
همین غفلت را میتوان در مصاحبهی اخیر جناب عبدالکریمی با یورونیوز فارسی و تحلیل ایشان از جنبش مهسا (ژینا) به وضوح دید. ظاهراً ایشان توجه نمیکنند که متولدین دههی هفتاد به بعد از زمانی که چشم به جهان گشوده اند با موبایل و ماهواره و اینترنت سروکار داشتهاند و سبک زندگی و تفکر آنها تا چه اندازه مشابهِ دیگر ساکنان کره زمین است و به همین دلیل تحلیلهای عجیب و غریب و به شدت غیر واقعی از این جنبش دارند.
@Dr_Mh_Alaei
Forwarded from Dr Alaei
آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛
درود بر شما بابک عزیز! بهنظرم دو مسأله را باید از هم تفکیک کنیم: یک مسأله این است که دانشگاههای ما باید مورد پژوهش و بررسیِ آسیبشناسانه قرار بگیرند. اینکه وضع فعلیِ دانشگاههای ما چگونه است و ماحصلِ عملکرد دانشگاههای ما چه بوده است؟ رابطهی دانشگاه با…
با درود و سپاس از ملاحظات ارزشمند شما و سایر عزیزان؛ خواهشمندم هم چنان در این باب اظهار نظر بفرمایید تا به این بحث به نحو مستوفی و البته از وجه نظر انتقادی پرداخته شود و باب این آسیب شناسی که بدرستی اشاره کردید باز شود؛ لطفا دوستان دیگر هم پس از استماع فایل ضمیمه مشارکت بفرمایند. آرزوی توفیق
Forwarded from حسین
درود و سپاس از انتقادپذیری شما دکتر علایی عزیز
Forwarded from Shariar Sadr
صحبت ها خیلی کلی هستند، لبّ کلام آن بود که شور و شوق تفکر کردن در دانشگاه ما وجود ندارد. دانشگاههای ما افرادی بروکراتیک و تکنوکرات تربیت می کنند که فاقد تفکر نابهنگامی که افق جدیدی باز کند، هستند. راهکار خاصی ارائه نشد و شاه بیت کلام سخن سقراط مبنی بر «نمی دانم» بود که البته نکته مهمی است. اسیر جهل مرکب هستیم نمی دانیم و نمی دانیم که نمی دانیم(یا بدتر جهل مطلق: نمی دانیم ولی فکر می کنیم که می دانیم). دعوت به جهل بسیط بود: بدانیم که نمی دانیم.
شور تفکر کردن با روحیه بازی کردن از کودکی شکل می گیرید. با حیرت است که : «نخست از فکر خویشم در تحیر چه چیز است آن که خوانندش تفکر» تفکر آغاز می شود.
سنت قدمایی ما بسیار حیرت انگیز است و اگر فرد کنجکاو باشد مایل است آنرا بداند. چرا مدارس و دانشگاه ما کنجکاوی را می کشد سوال است. در کشورهای پیشرفته دانش آموزان و دانش جویان را به مکانهای تاریخی می برند مثلا کسی حافظیه شیراز یا مقبره فردوسی یا مقبره ابن سینا رود کنجکاو می شود با افکارشان آشنا شود.
مقوله دیگر هنر است. فیلسوف بزرگ ما فارابی موسیقی دان بود. رنسانس با هنر در فلورانس و ایتالیاآغاز شد.
یک نظریه وجودی امتداد موسیقیایی، تجسمی، نقاشی، ادبی، معمارانه، تئاتری و سینمایی دارد.
بالانس آپولونی و دیونیسی دانشگاه ما برقرار نیست.
چه باید کرد؟
مسئله دیگر امر ورزش است. سقراط، افلاطون و ارسطو ورزشکار و نظامی بوده اند. ذهن بدون فعالیت جسمی دچار رخوت می شود. واحد تربیت بدنی مدارس و دانشگاه بی معنا هستند. در زندگی روزمره ایرانی تحرک بدنی و ورزش جایگاه واقعی خودش را ندارد.
شور تفکر کردن با روحیه بازی کردن از کودکی شکل می گیرید. با حیرت است که : «نخست از فکر خویشم در تحیر چه چیز است آن که خوانندش تفکر» تفکر آغاز می شود.
سنت قدمایی ما بسیار حیرت انگیز است و اگر فرد کنجکاو باشد مایل است آنرا بداند. چرا مدارس و دانشگاه ما کنجکاوی را می کشد سوال است. در کشورهای پیشرفته دانش آموزان و دانش جویان را به مکانهای تاریخی می برند مثلا کسی حافظیه شیراز یا مقبره فردوسی یا مقبره ابن سینا رود کنجکاو می شود با افکارشان آشنا شود.
مقوله دیگر هنر است. فیلسوف بزرگ ما فارابی موسیقی دان بود. رنسانس با هنر در فلورانس و ایتالیاآغاز شد.
یک نظریه وجودی امتداد موسیقیایی، تجسمی، نقاشی، ادبی، معمارانه، تئاتری و سینمایی دارد.
بالانس آپولونی و دیونیسی دانشگاه ما برقرار نیست.
چه باید کرد؟
مسئله دیگر امر ورزش است. سقراط، افلاطون و ارسطو ورزشکار و نظامی بوده اند. ذهن بدون فعالیت جسمی دچار رخوت می شود. واحد تربیت بدنی مدارس و دانشگاه بی معنا هستند. در زندگی روزمره ایرانی تحرک بدنی و ورزش جایگاه واقعی خودش را ندارد.