نشانه تمدن!
مارگارت مید (Margaret Mead)یکی از سرشناس ترین مردم شناسان آمریکایی است. او در اولین سال قرن بیستم به دنیا آمد و ۷۷ سال عمر کرد. در طول عمر خود پژوهشهای زیادی درباره خانواده و پرورش کودکان انجام داد و مدتی هم مدیر حوزه پژوهش فرهنگهای معاصر دانشگاه کلمبیا بود. او در سال ۱۹۶۵ به ریاست موزه تاریخ طبیعی آمریکا رسید.
زمانی که پروفسور مید در دانشگاه کلمبیا تدریس می کرد، یکی از دانشجویانش از او سوال کرد که اولین یافته های باستانی که نشان دهنده آغاز تمدن و مدنیت است، چیست؟ در آن سال ها علمای علوم اجتماعی، در کتاب های خود معمولاَ از استفاده بشر از سنگ های آتش زنه و قلابهای ماهیگیری و ظروف سفالی به عنوان نخستین نشانههای مدنیت جهان نام می بردند، چون معتقد بودند اینها ابزاری بودند که انسان را از حیوان متمایز کردند و مدنیت را پایه گذاری نمودند. اما پاسخ مید به آن دانشجو متفاوت بود. او به جای پرداختن به سخت افزار، مهمترین نقطه عطف نرم افزاری تاریخ بشریت، در مسیرگذار به مدنیت را مورد توجه قرار داد. مید به دانشجو گفت: نخستین علامت تمدن در فرهنگ عهد عتیق، استخوان ران انسانی است که در ۱۵۰۰۰ سال قبل می زیست و اخیراَ بقایای آن در استان شیانگ خوآنگ، در مرکزی لائوس شناسایی شده. ما از این استخوان متوجه شدیم که پای آن فرد شکسته شده و سپس جوش خورده است.
شاید در نگاه نخست این جواب عجیب و دور از ذهن به نظر بیاید و شنونده از خود بپرسد که چه ارتباطی بین استخوان ران التیام یافته با ظهور تمدن در یک فرهنگ باستانی وجود دارد؟ مید توضیح داد: اگر کسی پایش بشکند لااقل ۴۰ روز طول می کشد تا استخوانش ترمیم شود. در جهان وحشی و بدون تمدن، هیچ جانداری با پای شکسته آنقدر دوام نمیآورد تا استخوانش جوش بخورد، چون نمی توانسته به دنبال آب و غذا برود و قطعاً به دلیل ضعف و عدم تحرک خیلی زود خوراک حیوانات درنده می شده. این استخوان شکسته ران که جوش خورده گواهی می دهد، کسی از آن فرد مجروح و درمانده مراقبت کرده، زخم او را بسته و به جای امن منتقلش کرده، از او نگهداری و تیمار داری کرده و به او آب و غذا رسانده تا جراحتش التیام یابد و به زندگی عادی بازگردد. به نظر مید این نخستین نشانه جدا شدن جهان وحشی از دنیای متمدن در تاریخ فرهنگ نوع بشر به حساب می آید. به عبارت دیگر یاری رساندن به دیگران در دوران سختی و مراقبت کردن از کسانی که نیازمند کمک هستند، جایی است که تمدن و مدنیت از آن نقطه آغاز می شود.
https://www.instagram.com/p/CuFzyeGuk-K/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
مارگارت مید (Margaret Mead)یکی از سرشناس ترین مردم شناسان آمریکایی است. او در اولین سال قرن بیستم به دنیا آمد و ۷۷ سال عمر کرد. در طول عمر خود پژوهشهای زیادی درباره خانواده و پرورش کودکان انجام داد و مدتی هم مدیر حوزه پژوهش فرهنگهای معاصر دانشگاه کلمبیا بود. او در سال ۱۹۶۵ به ریاست موزه تاریخ طبیعی آمریکا رسید.
زمانی که پروفسور مید در دانشگاه کلمبیا تدریس می کرد، یکی از دانشجویانش از او سوال کرد که اولین یافته های باستانی که نشان دهنده آغاز تمدن و مدنیت است، چیست؟ در آن سال ها علمای علوم اجتماعی، در کتاب های خود معمولاَ از استفاده بشر از سنگ های آتش زنه و قلابهای ماهیگیری و ظروف سفالی به عنوان نخستین نشانههای مدنیت جهان نام می بردند، چون معتقد بودند اینها ابزاری بودند که انسان را از حیوان متمایز کردند و مدنیت را پایه گذاری نمودند. اما پاسخ مید به آن دانشجو متفاوت بود. او به جای پرداختن به سخت افزار، مهمترین نقطه عطف نرم افزاری تاریخ بشریت، در مسیرگذار به مدنیت را مورد توجه قرار داد. مید به دانشجو گفت: نخستین علامت تمدن در فرهنگ عهد عتیق، استخوان ران انسانی است که در ۱۵۰۰۰ سال قبل می زیست و اخیراَ بقایای آن در استان شیانگ خوآنگ، در مرکزی لائوس شناسایی شده. ما از این استخوان متوجه شدیم که پای آن فرد شکسته شده و سپس جوش خورده است.
شاید در نگاه نخست این جواب عجیب و دور از ذهن به نظر بیاید و شنونده از خود بپرسد که چه ارتباطی بین استخوان ران التیام یافته با ظهور تمدن در یک فرهنگ باستانی وجود دارد؟ مید توضیح داد: اگر کسی پایش بشکند لااقل ۴۰ روز طول می کشد تا استخوانش ترمیم شود. در جهان وحشی و بدون تمدن، هیچ جانداری با پای شکسته آنقدر دوام نمیآورد تا استخوانش جوش بخورد، چون نمی توانسته به دنبال آب و غذا برود و قطعاً به دلیل ضعف و عدم تحرک خیلی زود خوراک حیوانات درنده می شده. این استخوان شکسته ران که جوش خورده گواهی می دهد، کسی از آن فرد مجروح و درمانده مراقبت کرده، زخم او را بسته و به جای امن منتقلش کرده، از او نگهداری و تیمار داری کرده و به او آب و غذا رسانده تا جراحتش التیام یابد و به زندگی عادی بازگردد. به نظر مید این نخستین نشانه جدا شدن جهان وحشی از دنیای متمدن در تاریخ فرهنگ نوع بشر به حساب می آید. به عبارت دیگر یاری رساندن به دیگران در دوران سختی و مراقبت کردن از کسانی که نیازمند کمک هستند، جایی است که تمدن و مدنیت از آن نقطه آغاز می شود.
https://www.instagram.com/p/CuFzyeGuk-K/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
Forwarded from زیر سقف آسمان
♦️[دغدغهی تعلق به کل و تحلیل ساختاری: پاسخ دوم به نقد دکتر علایی]
✍ عارف خراسانی
۸ تیر ۱۴۰۲
در پاسخ به بحث دکتر علایی در بارهی فقدان تحلیل ساختاری در بحث دکتر محدثی، عرض میکنم که دکتر محدثی در مقالهاش بعد از بر شمردن انواع مواجهه با کل اجتماعی، با تبیین بیشترِ مواجهه متعهدانه و به دنبال آن تجربهی اِکمال و اِخلال در مواجهه با ساختار سیاسی، میگوید که توجه به کل سیاسی در تجربهی فرد وارد میشود و در این جا انواع مواجهه با کل سیاسی را بر میشمارد که یک مورد آن سرکوب فرد و متحمل شدن هزینه است که در واقع به نسبت فرد و ساختار اشاره دارد و همین مواجههی سرکوبگرانهی کل سیاسی با فرد نشان میدهد که نمیتوان در مورد کنش افراد قضاوت کرد، زیرا افراد جامعه از لحاظ تابآوریِ روانی و جسمی در برابر اَشکال سرکوب و روحیهی استقامت و امیدواری در مراتب یا درجات مختلفی هستند، و توجه به نقش کل سیاسی در همینجا مستتر است؛ دقیقا برعکس آنچه علایی ادعا میکند که محدثی بحث تعلق به کل را تقلیل اخلاقی میدهد.
در ادامه مایلم چند نکته را برای پاسخ به پرسش جناب علایی عرض کنم:
۱. محدثی در طرح مسأله و اشارهی نقادانه به آرای قاضیمرادی و محمد مختاری به بحث تاریخی و ساختاری اشاره کرده و آن را نقد کرده است ، و در همین قسمت توضیح داده که: "اما ضمن اینکه نکات ارزشمندی در کار قاضی مرادی میبینم با نوع تبیین و ریشهیابیی آن چندان موافق نیستم و ریشهی پدیده را صرفاً به امری تاریخی و سیاسی تقلیل نمیدهم. "
۲. اساسا دغدغهی کل در وهلهی نخست مربوط به کنشگر است نه ساختار، چون دغدغه به امری انسانی اشاره دارد.
۳. محدثی گفته که اگر پای ساختار را وسط بکشیم بحث دچار دور میشود، آنوقت میشود عکس آن را هم گفت و گفت موضوع مربوط به کنشگر است نه ساختار و برای پرهیز از این دور صراحتا گفته که منظرش از بعد ساختاری نیست.
۴. محدثی در بحث موانع و عوامل تسهیل کننده به نقش ساختارها اجمالا اشاره کرده.
در مجموع من در این بررسی دریافتم که تمایل به ایرادگیری در نقدِ آقای دکتر علایی بیش از انگیزهی گفتوگوی علمی نقشآفرینی میکند، چون او چیزهایی را به بحث محدثی نسبت داد که در بحثش نبود و از فقدان چیزهایی گفت که در مقاله یا بحث محدثی موجود بود. اینها چه چیزی را نشان میدهند؟ آیا بیانگر این نیستند که دکتر علایی حتی به مطالعهی دقیق آنچه نقد میکند، نپرداخته؟!
https://t.me/sociologicalperspectives/2936
#علایی
#خراسانی
#کل_سیاسی
#کل_اجتماعی
#انسان_پیشامدنی
#انسان_پیشاسیاسی
@NewHasanMohaddesi
✍ عارف خراسانی
۸ تیر ۱۴۰۲
در پاسخ به بحث دکتر علایی در بارهی فقدان تحلیل ساختاری در بحث دکتر محدثی، عرض میکنم که دکتر محدثی در مقالهاش بعد از بر شمردن انواع مواجهه با کل اجتماعی، با تبیین بیشترِ مواجهه متعهدانه و به دنبال آن تجربهی اِکمال و اِخلال در مواجهه با ساختار سیاسی، میگوید که توجه به کل سیاسی در تجربهی فرد وارد میشود و در این جا انواع مواجهه با کل سیاسی را بر میشمارد که یک مورد آن سرکوب فرد و متحمل شدن هزینه است که در واقع به نسبت فرد و ساختار اشاره دارد و همین مواجههی سرکوبگرانهی کل سیاسی با فرد نشان میدهد که نمیتوان در مورد کنش افراد قضاوت کرد، زیرا افراد جامعه از لحاظ تابآوریِ روانی و جسمی در برابر اَشکال سرکوب و روحیهی استقامت و امیدواری در مراتب یا درجات مختلفی هستند، و توجه به نقش کل سیاسی در همینجا مستتر است؛ دقیقا برعکس آنچه علایی ادعا میکند که محدثی بحث تعلق به کل را تقلیل اخلاقی میدهد.
در ادامه مایلم چند نکته را برای پاسخ به پرسش جناب علایی عرض کنم:
۱. محدثی در طرح مسأله و اشارهی نقادانه به آرای قاضیمرادی و محمد مختاری به بحث تاریخی و ساختاری اشاره کرده و آن را نقد کرده است ، و در همین قسمت توضیح داده که: "اما ضمن اینکه نکات ارزشمندی در کار قاضی مرادی میبینم با نوع تبیین و ریشهیابیی آن چندان موافق نیستم و ریشهی پدیده را صرفاً به امری تاریخی و سیاسی تقلیل نمیدهم. "
۲. اساسا دغدغهی کل در وهلهی نخست مربوط به کنشگر است نه ساختار، چون دغدغه به امری انسانی اشاره دارد.
۳. محدثی گفته که اگر پای ساختار را وسط بکشیم بحث دچار دور میشود، آنوقت میشود عکس آن را هم گفت و گفت موضوع مربوط به کنشگر است نه ساختار و برای پرهیز از این دور صراحتا گفته که منظرش از بعد ساختاری نیست.
۴. محدثی در بحث موانع و عوامل تسهیل کننده به نقش ساختارها اجمالا اشاره کرده.
در مجموع من در این بررسی دریافتم که تمایل به ایرادگیری در نقدِ آقای دکتر علایی بیش از انگیزهی گفتوگوی علمی نقشآفرینی میکند، چون او چیزهایی را به بحث محدثی نسبت داد که در بحثش نبود و از فقدان چیزهایی گفت که در مقاله یا بحث محدثی موجود بود. اینها چه چیزی را نشان میدهند؟ آیا بیانگر این نیستند که دکتر علایی حتی به مطالعهی دقیق آنچه نقد میکند، نپرداخته؟!
https://t.me/sociologicalperspectives/2936
#علایی
#خراسانی
#کل_سیاسی
#کل_اجتماعی
#انسان_پیشامدنی
#انسان_پیشاسیاسی
@NewHasanMohaddesi
Telegram
رویکردهای جامعه شناختی؛ "گفتمان وفاق"
با سپاس از ناقد محترم؛ لازم دیدم نکته ی کوچکی را تذکر دهم که امیدوارم دکتر محدثی عزیز به سمع و نظر ایشان برسانند و آن اینکه اصل نقد من فقدان نگرش ساختاري در تبیین محدثی از تعلق انسان ایرانی به کل اجتماعی بود که جناب عارف خراسانی مع الاسف بالکل یا نتوانستند…
آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛
♦️[دغدغهی تعلق به کل و تحلیل ساختاری: پاسخ دوم به نقد دکتر علایی] ✍ عارف خراسانی ۸ تیر ۱۴۰۲ در پاسخ به بحث دکتر علایی در بارهی فقدان تحلیل ساختاری در بحث دکتر محدثی، عرض میکنم که دکتر محدثی در مقالهاش بعد از بر شمردن انواع مواجهه با کل اجتماعی، با تبیین…
ضمن تشکر از ناقد محترم به جهت ارسال نقد دوم؛ بایستی به عرض برسانم به هيچ وجه نقدی که بنده متوجه هسته ی اصلی نظریات دکتر محدثی کرده ام توسط این ناقد ناشناس ولی عزیز لحاظ نشده است انتظار می رود خود دکتر محدثی برای داوری ورود بفرمایند.
Forwarded from زیر سقف آسمان
♦️[پاسخ دکتر علایی به عارف خراسانی]
✍ دکتر محمدحسن علایی
۸ تیر ۱۴۰۲
ضمن تشکر از ناقد محترم به جهت ارسال نقد دوم؛ بایستی به عرض برسانم به هيچ وجه نقدی که بنده متوجه هسته ی اصلی نظریات دکتر محدثی کرده ام توسط این ناقد ناشناس ولی عزیز لحاظ نشده است انتظار می رود خود دکتر محدثی برای داوری ورود بفرمایند.
🔸محدثی: نقد آقای دکتر علاییی گرامی متاسفانه فاقد ارزش روششناختی است. من انتظار دارم ناقد محترم برای هر مدعایی که مطرح میکند به نوشتهی منتشر شده و به مطالب فایل صوتیی منتشر شده از جلسه ارجاع بدهد و به کلیگویی در بارهی بحث بسنده نکند و دقیقا معلوم شود کدام ایراد را به کدام قسمت بحث وارد میداند. در غیر اینصورت، میتوان به نحو افسارگسیخته از واژهها استفاده کرد و هر چیزی را به هر بحثی نسبت داد. متاسفانه اغلب مطالب آقای علایی در نقد بحثهای من از همین چنس است و همینطور که آقای خراسانی گفته اند، فاقد اعتبار روششناختی است. انتظار میرود آقای علایی برای هر بحث خود شواهد متنی ارائه کند تا اعتبار سخنانشان معلوم گردد.
در همان جلسه صاحبنظرانی بودند که در نقد و بررسیی بحث من سخن گفتند و نکات بسیار خوبی هم گفتند و بسیار دقیقتر از آقای علایی سخن گفتند. من تصور میکنم آقای علایی اصلا درک درستی از بحث من نداشته اند.
https://t.me/NewHasanMohaddesi/8872
#علایی
#خراسانی
#کل_سیاسی
#کل_اجتماعی
#انسان_پیشامدنی
#انسان_پیشاسیاسی
#اعتبار_روششناختی
@NewHasanMohaddesi
✍ دکتر محمدحسن علایی
۸ تیر ۱۴۰۲
ضمن تشکر از ناقد محترم به جهت ارسال نقد دوم؛ بایستی به عرض برسانم به هيچ وجه نقدی که بنده متوجه هسته ی اصلی نظریات دکتر محدثی کرده ام توسط این ناقد ناشناس ولی عزیز لحاظ نشده است انتظار می رود خود دکتر محدثی برای داوری ورود بفرمایند.
🔸محدثی: نقد آقای دکتر علاییی گرامی متاسفانه فاقد ارزش روششناختی است. من انتظار دارم ناقد محترم برای هر مدعایی که مطرح میکند به نوشتهی منتشر شده و به مطالب فایل صوتیی منتشر شده از جلسه ارجاع بدهد و به کلیگویی در بارهی بحث بسنده نکند و دقیقا معلوم شود کدام ایراد را به کدام قسمت بحث وارد میداند. در غیر اینصورت، میتوان به نحو افسارگسیخته از واژهها استفاده کرد و هر چیزی را به هر بحثی نسبت داد. متاسفانه اغلب مطالب آقای علایی در نقد بحثهای من از همین چنس است و همینطور که آقای خراسانی گفته اند، فاقد اعتبار روششناختی است. انتظار میرود آقای علایی برای هر بحث خود شواهد متنی ارائه کند تا اعتبار سخنانشان معلوم گردد.
در همان جلسه صاحبنظرانی بودند که در نقد و بررسیی بحث من سخن گفتند و نکات بسیار خوبی هم گفتند و بسیار دقیقتر از آقای علایی سخن گفتند. من تصور میکنم آقای علایی اصلا درک درستی از بحث من نداشته اند.
https://t.me/NewHasanMohaddesi/8872
#علایی
#خراسانی
#کل_سیاسی
#کل_اجتماعی
#انسان_پیشامدنی
#انسان_پیشاسیاسی
#اعتبار_روششناختی
@NewHasanMohaddesi
Telegram
زیر سقف آسمان
♦️انسان پیشامدنی و انسان پیشاسیاسی: معضل فقدان دغدغهی کل اجتماعی در ایران / عنوان سخنرانی در ۵ تیر ماه
۵ تیر ۱۴۰۲
رویداد گفتوگوی دانشآموختهگان دانشگاه شریف با حسن محدثیی گیلوایی، مدرس رشتهی جامعهشناسی در واحد تهران مرکزیی دانشگاه آزاد اسلامی.…
۵ تیر ۱۴۰۲
رویداد گفتوگوی دانشآموختهگان دانشگاه شریف با حسن محدثیی گیلوایی، مدرس رشتهی جامعهشناسی در واحد تهران مرکزیی دانشگاه آزاد اسلامی.…
آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛
♦️[پاسخ دکتر علایی به عارف خراسانی] ✍ دکتر محمدحسن علایی ۸ تیر ۱۴۰۲ ضمن تشکر از ناقد محترم به جهت ارسال نقد دوم؛ بایستی به عرض برسانم به هيچ وجه نقدی که بنده متوجه هسته ی اصلی نظریات دکتر محدثی کرده ام توسط این ناقد ناشناس ولی عزیز لحاظ نشده است انتظار…
دکتر محدثی با ایستادن در سمت ملاحظات دفاعیه گرایانه ناقد بنده، نشان داد کاملا با ایشان هم افق هست که به دفاع یک طرفه و رد یک طرفه مبادرت داشتند این فرسته دکتر واقعا سنگی بر گوری بود که گفتگوی انتقادی در آن چال می شود محدثی نازنین باید پاسخ بدهد "چرا تحلیل ساختاری و تاریخی در تبیین تعلق انسان ایرانی به کل اجتماعی را لحاظ نکرده است" نه اینکه پشت مدافع خویش پنهان بشود؟!
Roozhaye Bi Gharar
Alireza Ghorbani
🎼روزهای بی قرار
🎙علیرضا قربانی
🎙علیرضا قربانی
Forwarded from کانون گفتوگو
💠 نخبگان ما به حرف هم گوش نمیدهند اما با صدای بلند به هم پاسخ میدهند!
سارا شریعتی: بر این باورم که درکشور ما «گفتوشنود» صورت غالب گفتوگوهای جامعه نخبگان ما است. ما در جامعهای سلسله مراتبی زیست میکنیم از اینرو یکی «میگوید» و دیگران «میشنوند». البته اگر پرسش داشته باشند برای تصحیح بحث میتوانند سؤال کنند اما این به معنای گفتوگو نیست زیرا ما «دیگری» را به رسمیت نمیشناسیم.
◽️متن کامل یادداشت سارا شریعتی، جامعهشناس ایرانی را در سایت کانون بخوانید. این مطلب به نقل از روزنامه ایران منتشر شده است:
◽️http://dialogcenter.net/?p=1452
🆔 @dialoguecenter
سارا شریعتی: بر این باورم که درکشور ما «گفتوشنود» صورت غالب گفتوگوهای جامعه نخبگان ما است. ما در جامعهای سلسله مراتبی زیست میکنیم از اینرو یکی «میگوید» و دیگران «میشنوند». البته اگر پرسش داشته باشند برای تصحیح بحث میتوانند سؤال کنند اما این به معنای گفتوگو نیست زیرا ما «دیگری» را به رسمیت نمیشناسیم.
◽️متن کامل یادداشت سارا شریعتی، جامعهشناس ایرانی را در سایت کانون بخوانید. این مطلب به نقل از روزنامه ایران منتشر شده است:
◽️http://dialogcenter.net/?p=1452
🆔 @dialoguecenter
در تکمله ی پیشنهادات و انتقادات اخیرم به برادر عزیزم جناب دکتر محدثی!
این چندمین بار است که دکتر محدثی جامعهشناس شهیر نسبت به انتقادات بنده با واکنشهایی غیر متعارف با اجتماع علمی مواجهه پیدا می کنند(https://t.me/sociologicalperspectives/2941) اینکه برادر عزیزم نظر همکار خود را یکسره فاقد ارزش روش شناختی می دانند در یک فرهنگ استبداد زده خودش جای بسی تامل دارد و انشالله حاکی از شخصیت اقتدارطلب و از سر اتوریته ورزی ما نیست. آن هم با آن همه داعیه آزادیخواهی که داریم. دکتر در پست اخیرشان داوری نهایی در خصوص بنده را به مخاطبانشان واگذار کردند که انشالله عملی پوپولیستی نیست؛ از باب مزاح عرض می کنم خدای نکرده مگر به قول گفتنی دعوا داریم یکی پیدا شده نقدش را مفت و مسلم برای ارتقای کارمان تقدیم می کند به کارمان نمی آید حداقل به جای قدردانی جانب حرمت فرو مگذاریم؛ چه کسی گفته است من برای ارائه ی نقد خودم باید مو به مو به فلان سطر و پاراگراف مذکور ارجاع بدهم که حاکی از اعتبار نقدم باشد من نکته ای را مطرح کردم که اساسا در کار جناب محدثی غائب است سخن من در غیبت تحلیل تاریخی و ساختاری در تبیین تعلق انسان ایرانی به کل اجتماعی در کار ایشان بود یعنی به زبان لاکاتوشی نقد من متوجه حواشی و کمربند ایمنی برنامه ایشان نبود بل اساس و هسته ی مواجهه ایشان زیر پرسش هست، باری امیدوارم موفق باشند. و البته در تکمله پیشنهاداتم جهت ارتقای کار در پایان خطاب به ایشان عرض می کنم:
اولا بهتر است صفر و یکی به سراغ پدیده های اجتماعی نروید و تعلق انسان ایرانی را به نحو طیفی مورد سنجش قرار دهید.
ثانیا شایسته تر است به جای فرار نظری که ناخواسته در مفهوم مبهم کل اجتماعی مستتر هست از مفهوم "سرنوشت مدینه" یا "سرنوشت جامعه" استفاده کنید؛
و ثانیا پیشنهاد می کنم برای مشخص شدن زمان و مکان تحقیق از باب ابطال پذیری "در شرایط توسعه نیافتگی " را هم در دنبالهی عنوان کار بیاورید.
پس می شود:
"تحلیل و تبیین ساختاری-تاریخی میزان تعلق انسان ایرانی به سرنوشت مدینه در شرایط توسعه نیافتگی"
با عشق و احترام به همه ی دوستان عزیزم در کانال گفتمان وفاق و همه مخاطبان کانال ایشان و شخص دکتر محدثی نازنین
محمدحسن علایی
۹ تیر ۱۴۰۲
این چندمین بار است که دکتر محدثی جامعهشناس شهیر نسبت به انتقادات بنده با واکنشهایی غیر متعارف با اجتماع علمی مواجهه پیدا می کنند(https://t.me/sociologicalperspectives/2941) اینکه برادر عزیزم نظر همکار خود را یکسره فاقد ارزش روش شناختی می دانند در یک فرهنگ استبداد زده خودش جای بسی تامل دارد و انشالله حاکی از شخصیت اقتدارطلب و از سر اتوریته ورزی ما نیست. آن هم با آن همه داعیه آزادیخواهی که داریم. دکتر در پست اخیرشان داوری نهایی در خصوص بنده را به مخاطبانشان واگذار کردند که انشالله عملی پوپولیستی نیست؛ از باب مزاح عرض می کنم خدای نکرده مگر به قول گفتنی دعوا داریم یکی پیدا شده نقدش را مفت و مسلم برای ارتقای کارمان تقدیم می کند به کارمان نمی آید حداقل به جای قدردانی جانب حرمت فرو مگذاریم؛ چه کسی گفته است من برای ارائه ی نقد خودم باید مو به مو به فلان سطر و پاراگراف مذکور ارجاع بدهم که حاکی از اعتبار نقدم باشد من نکته ای را مطرح کردم که اساسا در کار جناب محدثی غائب است سخن من در غیبت تحلیل تاریخی و ساختاری در تبیین تعلق انسان ایرانی به کل اجتماعی در کار ایشان بود یعنی به زبان لاکاتوشی نقد من متوجه حواشی و کمربند ایمنی برنامه ایشان نبود بل اساس و هسته ی مواجهه ایشان زیر پرسش هست، باری امیدوارم موفق باشند. و البته در تکمله پیشنهاداتم جهت ارتقای کار در پایان خطاب به ایشان عرض می کنم:
اولا بهتر است صفر و یکی به سراغ پدیده های اجتماعی نروید و تعلق انسان ایرانی را به نحو طیفی مورد سنجش قرار دهید.
ثانیا شایسته تر است به جای فرار نظری که ناخواسته در مفهوم مبهم کل اجتماعی مستتر هست از مفهوم "سرنوشت مدینه" یا "سرنوشت جامعه" استفاده کنید؛
و ثانیا پیشنهاد می کنم برای مشخص شدن زمان و مکان تحقیق از باب ابطال پذیری "در شرایط توسعه نیافتگی " را هم در دنبالهی عنوان کار بیاورید.
پس می شود:
"تحلیل و تبیین ساختاری-تاریخی میزان تعلق انسان ایرانی به سرنوشت مدینه در شرایط توسعه نیافتگی"
با عشق و احترام به همه ی دوستان عزیزم در کانال گفتمان وفاق و همه مخاطبان کانال ایشان و شخص دکتر محدثی نازنین
محمدحسن علایی
۹ تیر ۱۴۰۲
Telegram
رویکردهای جامعه شناختی؛ "گفتمان وفاق"
♦️[پاسخ دکتر علایی به عارف خراسانی]
✍ دکتر محمدحسن علایی
۸ تیر ۱۴۰۲
ضمن تشکر از ناقد محترم به جهت ارسال نقد دوم؛ بایستی به عرض برسانم به هيچ وجه نقدی که بنده متوجه هسته ی اصلی نظریات دکتر محدثی کرده ام توسط این ناقد ناشناس ولی عزیز لحاظ نشده است انتظار…
✍ دکتر محمدحسن علایی
۸ تیر ۱۴۰۲
ضمن تشکر از ناقد محترم به جهت ارسال نقد دوم؛ بایستی به عرض برسانم به هيچ وجه نقدی که بنده متوجه هسته ی اصلی نظریات دکتر محدثی کرده ام توسط این ناقد ناشناس ولی عزیز لحاظ نشده است انتظار…
Forwarded from دغدغه ایران
بررسی اجتماعی مهاجرت
محمد فاضلی
نتوانستم از مسأله مهاجرت بگذرم. با کارشناسان رصدخانه مهاجرت دانشگاه شریف، یک پرسشنامه ساختیم. از کسی که به مهاجرت فکر نمیکند تا مهاجرتکرده به خارج میتوانند پاسخ دهند. ممنون میشوم پاسخ دهید. برای باز شدن لینک، لطفا فیلترشکن را خاموش کنید. ممنون که با دیگران به اشتراک میگذارید.
https://b2n.ir/g61611
لطفا فیلترشکن را خاموش کنید تا بتوانید وارد لینک شوید.
#مهاجرت
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی
نتوانستم از مسأله مهاجرت بگذرم. با کارشناسان رصدخانه مهاجرت دانشگاه شریف، یک پرسشنامه ساختیم. از کسی که به مهاجرت فکر نمیکند تا مهاجرتکرده به خارج میتوانند پاسخ دهند. ممنون میشوم پاسخ دهید. برای باز شدن لینک، لطفا فیلترشکن را خاموش کنید. ممنون که با دیگران به اشتراک میگذارید.
https://b2n.ir/g61611
لطفا فیلترشکن را خاموش کنید تا بتوانید وارد لینک شوید.
#مهاجرت
@fazeli_mohammad
Forwarded from زیر سقف آسمان
♦️سخنی با منتقد محترم دکتر علایی
✍ حسن محدثیی گیلوایی
۱۰ تیر ۱۴۰۲
آقای علاییی عزیز من از کوششها و تلاشهای شما قدردانی میکنم! شک نکنید که آماده ام از شما و هر کس دیگری بیاموزم. از اینکه به کارها و نوشتههای من توجه میکنید، صمیمانه قدردان ام!
اما بعد: در هر گفتوگویی ممکن است دو طرف نظرگاههای متفاوتی داشته باشند. اینکه من گاهی با افکار و سخنان شما موافق نباشم یا بر عکس شما با افکار و نظرات من موافق نباشید، در گفتوگو امری عادی است. من شخصا نوشتههای شما را میخوانم و دنبال میکنم و عضو کانال شما هستم.
اگر نکتهای در مقام مخالفت یا نقد شما مینویسم شک نکنید که فقط از روی دانشپژوهی هست نه هیچ چیز دیگر. از اینکه شما رشد بکنید و ببالید و تاثیرگذار باشد خوشحال میشوم و حضور پررنگ شما و دیگر همکاران و همرشتهایها را قدر میدانم و وظیفهی خود ام میدانم که در جهت رشد یکایک همکاران و دوستان عزیز سهمی ولو کوچک ایفا کنم.
برای من ملاحظات روششناختی بسیار مهم است، زیرا فکر میکنم حساسیتهای روششناختی در کار ما مهمترین ابزار برای ارائهی کارهای ارزشمند است.
به همین دلیل، در نقد آرا و آثار دیگر حتما باید شواهد متنی ارائه کنیم. من خود همیشه چنین کرده ام. از این که آرا و افکار مرا نقد میکنید، سپاسگزار ام اما خواهش میکنم این کار را با دقت روششناختیی بیشتر انجام بدهیم تا من هم استفادهی بیشتری ببرم.
در زیر چند نمونه از نقدهای خود را به آرای دیگر صاحبنظران تقدیم میکنم تا شما شیوهی کار ام را ملاحظه بکنید و ببینید آیا به آنچه در مورد نوشتهی شما گفته ام، ملتزم بوده ام یا خیر.
🔸نقدی به آرای استاد ملکیان
https://t.me/iransociology/861
🔸نقدی به آرای دکتر سیدجواد طباطبایی
https://t.me/zeitoons/3156
🔸نقدی به دکتر جلاییپور و دکتر سروش
http://zeitoons.com/32540
#نقد
#علایی
@NewHasanMohaddesi
✍ حسن محدثیی گیلوایی
۱۰ تیر ۱۴۰۲
آقای علاییی عزیز من از کوششها و تلاشهای شما قدردانی میکنم! شک نکنید که آماده ام از شما و هر کس دیگری بیاموزم. از اینکه به کارها و نوشتههای من توجه میکنید، صمیمانه قدردان ام!
اما بعد: در هر گفتوگویی ممکن است دو طرف نظرگاههای متفاوتی داشته باشند. اینکه من گاهی با افکار و سخنان شما موافق نباشم یا بر عکس شما با افکار و نظرات من موافق نباشید، در گفتوگو امری عادی است. من شخصا نوشتههای شما را میخوانم و دنبال میکنم و عضو کانال شما هستم.
اگر نکتهای در مقام مخالفت یا نقد شما مینویسم شک نکنید که فقط از روی دانشپژوهی هست نه هیچ چیز دیگر. از اینکه شما رشد بکنید و ببالید و تاثیرگذار باشد خوشحال میشوم و حضور پررنگ شما و دیگر همکاران و همرشتهایها را قدر میدانم و وظیفهی خود ام میدانم که در جهت رشد یکایک همکاران و دوستان عزیز سهمی ولو کوچک ایفا کنم.
برای من ملاحظات روششناختی بسیار مهم است، زیرا فکر میکنم حساسیتهای روششناختی در کار ما مهمترین ابزار برای ارائهی کارهای ارزشمند است.
به همین دلیل، در نقد آرا و آثار دیگر حتما باید شواهد متنی ارائه کنیم. من خود همیشه چنین کرده ام. از این که آرا و افکار مرا نقد میکنید، سپاسگزار ام اما خواهش میکنم این کار را با دقت روششناختیی بیشتر انجام بدهیم تا من هم استفادهی بیشتری ببرم.
در زیر چند نمونه از نقدهای خود را به آرای دیگر صاحبنظران تقدیم میکنم تا شما شیوهی کار ام را ملاحظه بکنید و ببینید آیا به آنچه در مورد نوشتهی شما گفته ام، ملتزم بوده ام یا خیر.
🔸نقدی به آرای استاد ملکیان
https://t.me/iransociology/861
🔸نقدی به آرای دکتر سیدجواد طباطبایی
https://t.me/zeitoons/3156
🔸نقدی به دکتر جلاییپور و دکتر سروش
http://zeitoons.com/32540
#نقد
#علایی
@NewHasanMohaddesi
Telegram
جامعهشناسی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ارغوان بیرق گلگون بهار
تو برافراشته باش
شعر خونبار منی
یاد رنگین رفیقانم را
بر زبان داشته باش؛
تو بخوان نغمه ناخواندهی من
ارغوان شاخه همخون جدا ماندهی من...
@sociologicalperspectives
تو برافراشته باش
شعر خونبار منی
یاد رنگین رفیقانم را
بر زبان داشته باش؛
تو بخوان نغمه ناخواندهی من
ارغوان شاخه همخون جدا ماندهی من...
@sociologicalperspectives
Audio
✅️یادی از کلاسیک های جامعهشناسی ایران!
دکتر غلامعباس توسلی؛ دکتر رحمت الله صدیق سروستانی؛ دکتر مهدی طالب؛ دکتر محمد امین قانعی راد
دکتر محمدحسن علایی
(جامعهشناس)
۱۰ تیر ۱۴۰۲
🔸از سری درسگفتارهای نسبت فلسفه و جامعهشناسی
@sociologicalperspectives
دکتر غلامعباس توسلی؛ دکتر رحمت الله صدیق سروستانی؛ دکتر مهدی طالب؛ دکتر محمد امین قانعی راد
دکتر محمدحسن علایی
(جامعهشناس)
۱۰ تیر ۱۴۰۲
🔸از سری درسگفتارهای نسبت فلسفه و جامعهشناسی
@sociologicalperspectives
Audio
رسالت دانشگاه در خوانش سیدمحمد امین قانعیراد
سیدجواد میری
۱۱ تیر ۱۴۰۲
خانه اندیشمندان علوم انسانی
@seyedjavadmiri
سیدجواد میری
۱۱ تیر ۱۴۰۲
خانه اندیشمندان علوم انسانی
@seyedjavadmiri
Audio
🎶 پوشه شنیداری نشست علمی نقد آثار، افکار و بزرگداشت کوشش های علمی و اجتماعی دکتر محمد امین قانعی راد
🗓 یکشنبه 11 تیر 1402
💢انجمن جامعه شناسی ایران💢
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
🗓 یکشنبه 11 تیر 1402
💢انجمن جامعه شناسی ایران💢
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
هله نومید نباشی که تو را یار براند
گرت امروز براند نه که فردات بخواند؟
در اگر بر تو ببندد مرو و صبر کن آن جا
ز پس صبر، تو را او به سر صدر نشاند
و اگر بر تو ببندد همه رهها و گذرها
ره پنهان بنماید که کس آن راه نداند
نه که قصّاب به خنجر چو سر میش ببُرّد
نهلد کشتهٔ خود را، کُشد آن گاه کشاند؟
چو دم میش نمانَد ز دم خود کُنَدش پُر
تو ببینی دم یزدان به کجاهات رساند
به مثَل گفتهام این را و اگر نه کرَم او
نکُشد هیچ کسی را و ز کشتن برهاند
همگی ملک سلیمان به یکی مور ببخشد
بدهد هر دو جهان را و دلی را نرماند
دل من گرد جهان گشت و نیابید مثالش
به که ماند؟ به که ماند؟ به که ماند؟ به که ماند؟
هله خاموش که بیگفت از این می همگان را
بچشاند بچشاند بچشاند بچشاند
گرت امروز براند نه که فردات بخواند؟
در اگر بر تو ببندد مرو و صبر کن آن جا
ز پس صبر، تو را او به سر صدر نشاند
و اگر بر تو ببندد همه رهها و گذرها
ره پنهان بنماید که کس آن راه نداند
نه که قصّاب به خنجر چو سر میش ببُرّد
نهلد کشتهٔ خود را، کُشد آن گاه کشاند؟
چو دم میش نمانَد ز دم خود کُنَدش پُر
تو ببینی دم یزدان به کجاهات رساند
به مثَل گفتهام این را و اگر نه کرَم او
نکُشد هیچ کسی را و ز کشتن برهاند
همگی ملک سلیمان به یکی مور ببخشد
بدهد هر دو جهان را و دلی را نرماند
دل من گرد جهان گشت و نیابید مثالش
به که ماند؟ به که ماند؟ به که ماند؟ به که ماند؟
هله خاموش که بیگفت از این می همگان را
بچشاند بچشاند بچشاند بچشاند
Forwarded from نشر نقد فرهنگ
اطلاعیه 1:
«نشر نقد فرهنگ» برای تکمیل گروه ویراستاری خود از آن دسته از عزیزان فارغالتحصیل کارشناسی ارشد و دکتری در رشتههای علوم انسانی، به خصوص فلسفه، که آشنایی نسبتاً خوب و مکفی با زبان انگلیسی داشته باشند، دعوت به همکاری، به صورت حقالعمل کاری مینماید. علاقمندان میتوانند رزومه و کانال تماس خود را به آدرس naghdefarhang@gmail.com ایمیل نمایند.
با سپاس
مدیریت اجرایی نشر نقد فرهنگ
«نشر نقد فرهنگ» برای تکمیل گروه ویراستاری خود از آن دسته از عزیزان فارغالتحصیل کارشناسی ارشد و دکتری در رشتههای علوم انسانی، به خصوص فلسفه، که آشنایی نسبتاً خوب و مکفی با زبان انگلیسی داشته باشند، دعوت به همکاری، به صورت حقالعمل کاری مینماید. علاقمندان میتوانند رزومه و کانال تماس خود را به آدرس naghdefarhang@gmail.com ایمیل نمایند.
با سپاس
مدیریت اجرایی نشر نقد فرهنگ
Forwarded from نشر نقد فرهنگ
اطلاعیه 2: دعوت به همکاری به عنوان دستیار پژوهشی
«نشر نقد فرهنگ» برای تکمیل دستیاران پژوهشی دکتر بیژن عبدالکریمی، از آن دسته از عزیزان علاقمند و فارغالتحصیل مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری در رشتههای قرآن و حدیث، ادیان و عرفان، فلسفۀ محض و فلسفۀ دین دعوت به همکاری مینماید. قابل ذکر است این همکاری به نحو داوطلبانه بوده، در حال حاضر هیچگونه بازدهی اقتصادی ندارد. علاقمندان میتوانند رزومه و کانال تماس خود را به آدرس naghdefarhang@gmail.com ایمیل نمایند.
«نشر نقد فرهنگ» برای تکمیل دستیاران پژوهشی دکتر بیژن عبدالکریمی، از آن دسته از عزیزان علاقمند و فارغالتحصیل مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری در رشتههای قرآن و حدیث، ادیان و عرفان، فلسفۀ محض و فلسفۀ دین دعوت به همکاری مینماید. قابل ذکر است این همکاری به نحو داوطلبانه بوده، در حال حاضر هیچگونه بازدهی اقتصادی ندارد. علاقمندان میتوانند رزومه و کانال تماس خود را به آدرس naghdefarhang@gmail.com ایمیل نمایند.
✅️نخستین نشست تخصصی مطالعات نقد پژوهی در قلمرو علوم انسانی!
در این نشست تخصصی به شرط توفیق بنده نیز سخنرانی کوتاهی خواهم داشت عنوان ارائه بنده عبارت است از: "ملاحظاتی پیرامون تمهید لوازم "طرح نقد فراگیر" در علوم انسانی" که امیدوارم قدمی کوچکی در ارتقای سطح مطالعات نقد پژوهي تلقی گردد.
زمان: چهارشنبه 14 تیر 1402 از ساعت 8:30 تا 19
مکان: پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی(پمفات)
دبیرعلمی نشست: دکتر سید حسین حسینی
لینک مشارکت غیرحضوری: b2n.ir/icscs
در این نشست تخصصی به شرط توفیق بنده نیز سخنرانی کوتاهی خواهم داشت عنوان ارائه بنده عبارت است از: "ملاحظاتی پیرامون تمهید لوازم "طرح نقد فراگیر" در علوم انسانی" که امیدوارم قدمی کوچکی در ارتقای سطح مطالعات نقد پژوهي تلقی گردد.
زمان: چهارشنبه 14 تیر 1402 از ساعت 8:30 تا 19
مکان: پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی(پمفات)
دبیرعلمی نشست: دکتر سید حسین حسینی
لینک مشارکت غیرحضوری: b2n.ir/icscs