آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛
1.52K subscribers
774 photos
208 videos
119 files
1.37K links
محمد حسن علایی
دکترای جامعه شناسی نظری فرهنگی
مولف کتاب "گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک" و "شریعتي و تفکر معنوی در روزگار سیطره‌ی نیست‌انگاری"
ارتباط با مدیر کانال
@Dr_Mh_Alaei

صفحه اینستاگرام:
http://www.instagram.com/dr.alaei.sociology
Download Telegram
معماران امر سیاسی و "امنیت سرزمینی"


با نگاهی گذرا بر تاریخ می توان درک کرد که منطقه قفقاز بخش لاینفک ایران بوده است و در زمان دولت فخیمه قاجار ایرانیان بر این منطقه وسیع حکمرانی می کردند.

دولت-ملت ایران پدیده نوین در نظام بین الملل است مانند تمامی دولت-ملت های جهان ولی ایران پدیده کهن است و البته مرزهایش در کم و کاست بوده است. پیش از قاجارها هم افشاریان و زندیه و صفویه بر ایران حکومت می کردند. اینها بدیهیات است و اگر امر بدیهی شک داشته باشید مجبوریم به سر کلاس تاریخ برگردیم.

اما در باب مسائل مستحدثه در منطقه قفقاز؛ همانطوز که گفتم امر پیچیده است و برای فهم پیچیدگی ها راه ساده وجود ندارد. هم اکنون ترکیه برای جبران حضور ایران در سوریه و عراق و لبنان که عقبه تاریخی عثمانی محسوب می شد در حوزه قفقاز ورود کرده است که عقبه تاریخی ایران محسوب میگردد و روسیه و آمریکا و اسرائیل و اتحادیه اروپا هم هر کدام بنا بر مقتضیات خود تلاش در مداخله در یارگیریها در جنوب قفقاز دارند و این ائتلاف های سیال و سیار به پیچیدگی موضوع افزوده است و نباید فراموش کنیم که کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس هر کدام به نحوی برای خود یاری در این منطقه جستجو می کنند تا در درازمدت بتوانند نقشه ژئوپلیتیکی آمریکا مبنی بر "خنجر بر بخش نرم زیر اشکم" روسیه بزنند و این مناقشات و تغییر شتابان ائتلافها می توانند تغییرات پردامنی را ایجاد کنند.

بحث از منافع سرزمینی نباید با دعواهای جناحی و داخلی درآمیزد. زیرا این ابله هانه ترین رویکرد در سیاست خارجی است که معماران امر سیاسی و کنشگران امنیت سرزمینی و عمق استراتژیک کشور را به زلف دعواهای داخلی گره بزنند.

ما نیازمند نگاهی جامع به مفهوم "امنیت سرزمینی" در تمامی ابعاد آن هستیم تا در صورتبندی استراتژی ها شبکه های اتصال امنیت را مورد غفلت قرار ندهیم و این کاری نیست که با امر اطلاعاتی و امنیتی و نظامی صرف بتوان بر آن فائق آمد بل ما نیازمند ورود امر آکادمیک به حوزه سیاست و سیاستگذاری در کلان حکمرانی هستیم.


سیدجواد میری


@seyedjavadmiri
10 مهر (2 اکتبر)؛ روز جهانی بدون خشونت!

مهاتما گاندی رهبر سیاسی و معنوی هندی‌ها بود که ملت هند را در راه آزادی از استعمار امپراتوری بریتانیا رهبری کرد. او در طول زندگیش استفاده از هر نوع ترور و خشونت برای رسیدن به مقاصد را رد می‌کرد. فلسفهٔ بی‌خشونتی گاندی روی بسیاری از جنبش‌های مقاومت بدون خشونت در سراسر جهان و تا امروز تأثیر گذارده‌ است.
دوم اکتبر سالروز تولد مهاتما گاندی رهبر استقلال هند به عنوان روز بین المللی نفی خشونت انتخاب شده است. مجمع عمومی سازمان ملل متحد به منظور ترویج فرهنگ صلح، تسامح و تفاهم و عاری از خشونت از دولت ها و از نهادها دعوت کرد روز دوم اکتبر را به عنوان روز نفی خشونت گرامی بدارند و به ترویج فرهنگ نفی خشونت از طریق آموزش و ارتقای آگاهی عمومی کمک کنند.
گاندی در مقدمه کتاب زندگینامه ی خود می نویسد: «آنچه من در طول زندگی ام همواره در جستوجویش بوده ام رسیدن به شکوفایی و کمال وجودی و دیدار خداوند است، رسیدن به رهایی و رستگاری (Moksha)».
آلبرت انیشتن در خصوص "گاندی" چنین گفته است:
نسل‌های بعدی به سختی باور خواهند کرد که موجودی از گوشت و پوست به بزرگی گاندی بر روی زمین زیست می کرده است!
Forwarded from نشر نقد فرهنگ
منتشر شد:
📚 نسبت هنر و ایدئولوژی نزد والتر بنیامین | نویسنده: علی الماسی‌زند | چاپ اول | نقد فرهنگ | 1400 |
♦️خرید آنلاین از فروشگاه اینترنتی انتشارات نقد فرهنگ
🛵 ارسال از طریق پست
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒

🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
آخرین انسان*

"آخرین انسان" یا "انسان کوچک" در ادبیات نیچه، بیانی استعاری از انسان دوره ی جدید است. از نظر نیچه انسان دوره ی مدرن به تجربه کردن و خود را به خطر انداختن اعتقادی ندارد، چرا که اساسا به هیچ چیز باور ندارد. در انسان دوره ی جدید، از شور و سودا و دغدغه خبری نیست. در نظر او هر بینش و بصیرتی فاقد اعتبار است. او همه ی آدمیان را مانند هم می بیند و مدعی است که هر کسی که جز این بیندیشد حتما باید به آسایشگاه روانی هدایت شود. آخرین انسان صرفا در جهت رسیدن به رفاه مادی در تلاش است. او به هیچ وجه برای کارهای خطیر خود را به خطر نمی اندازد و از ارزش ها و هنجارهای تازه گریزان است. او اخلاق رمگان را با وجود خویش سازگار می داند. او همه چیز را کوچک و حقیر می کند.
نحوه ی هستی انسان دوران ما نیز در استمرار نحوه ی هستی همان انسانی است که با ظهور دوران مدرن متحقق شده است و شیوه ی زیست وی را باید شکل شدت یافته ی انسان چارپوله ی قرن نوزده و نیمه ی اول قرن بیست دانست. انسان روزگار ما نیز همان آخرین انسان نیچه است این انسان، به هر پدیده ی سهمگینی آری می گوید. وی فاقد عزمیت بوده، بیشتر کنش پذیر و انفعالی است. در زندگی فعالانه، نیروهای کنش گر و پرتکاپو دست اندرکارند. اما در نحوه ی زیست منفعلانه، نیروهای منفعل جانشین قوای فعال می شوند و به طور کلی اثبات جای خود را به سلب، و ایجاب جای خود را به نفی و انکار می دهد. افسردگی اجتماعی، بدبینی فراگیر و ... از نشانه های نیهیلیسم است. وجدان بیمار و اخلاق بردگی از علائم بارز و آشکار روحیه ی منفعل و کنش پذیر است. در یک چنین انسان منفعل و کنش پذیری، حس کینه و انتقام جویی و انزجار جانشین عشق، دوستی و مودت می شود. در یک چنین انسانی همبستگی اجتماعی، احساس تعلق به یک حقیقت یا میراثی متعالی یا حتی عشق به سرزمین آباء و اجدادی دیده نمی شود.

*ما و جهان نیچه ای-صفحه184-اثر دکتر بیژن عبدالکریمی.
108149524(1)
<unknown>
@shafiei_kadkani

ـــــــــــــــــــــــ
حافظانگی در کجاست
درسگفتار‌هایی دربارهٔ حافظ
دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی



▪️گره‌زدن تناقض‌ها و عناصر متنافر، کار اصلی حافظ است، اوج شطح است و اسلوبِ خاص حافظ یا حافظانگی در همین جا متمرکز می‌شود.

#حافظ
#فریاد_میهن
#دومین_شب
رویکردی جامعه شناختی به نسبت "گفتمان وفاق" و مسئله قومیت ها!

دکتر محمد حسن علایی (جامعه شناس)

گفتمان وفاق، توسعه نیافتگی تاریخی را دال مرکزی گفتمان خویش قرار می دهد، به همین اعتبار، این گفتمان نسبت به مسئله ی قومیت ها سلباً و ایجاباً راه کارهایی پیشنهاد می کند؛ نفی خشونت و پرهیز از رادیکالیزه شدن شکاف های اجتماعی، در سطح کلان جامعه، در واقع در جهت توسعه طلبی و دموکراسی خواهی معنا می یابد.
نگارنده به جهت تجربه ی زیسته ی خویش به عنوان عضو یکی از قومیت های بزرگ کشور، و زیستن در میان ایشان، از نزدیک شاهد برخی کج سلیقه گی ها و تحریف های رخداده در ساحت فرهنگ می باشد که اتفاقا میراث بر سیاست های ناصواب رژیم پیشین در لوای باستان گرایی مجعول می باشد. از طرفی نگارنده بختیار بوده است که از گنجینه ی سنت حکمی و معنوی ادب ایران زمین توشه ها برگیرد و اساسا در هوای آن تنفس کند و به واسطه ی فعالیت های آکادمیک، دغدغه های تئوریک و تحقیقات تجربی را با هم در آمیخته در مفصل بندی مسئله ی توسعه نیافتگی آن را به بوته ی آزمون بگذارد.
در اینجا نگارنده از پرداختن به جزئیات سیاست های مرکز گرا و مبحث توسعه نامتوازن معذور است، فلذا در این خصوص بسیاری از این تبعیض های ساختاری را مفروض می گیرد و با مخاطب منتقد همداستان است.

اما آنچه گفتمان وفاق را در صورت بندی مسئله ی قومیت توفق می باشد، تاکید آن به حفظ وفاق میان قومیت ها در راستای فائق آمدن به توسعه نیافتگی تاریخی به عنوان درد مشترک همه ی اقوام ایرانی است، کوتاه سخن اینکه، قومیت ها بیرون از توسعه ی ایران در تمامیت آن، با وجود تهدیدات خارجی و به جهت پیچیدگی بسیاری از مولفه های سرزمینی، جمعیتی، اقتصادی و...از شانس بسیار ‌کمتری برای غلبه به توسعه نیافتگی تاریخی برخوردارند.
https://www.instagram.com/p/CUm6dnEq14m/?utm_medium=share_sheet
Forwarded from اندیشکده خرد (Amir Dabirimehr)
سرانجام پس از سالها ممانعت و مقاومت در برابر انتشار پژوهشی علمی درباره نسبت اسلام و دموکراسی در ایران این کتاب از سوی نقد فرهنگ با مدیریت دکتر بیژن عبدالکریمی به زیور طبع اراسته شد. هر چند پیش از این از اینجانب چهار کتاب دیگر منتشر شده است اما انتشار کتاب اسلام و دموکراسی از چند جهت برای بنده از اهمیت زیادی برخوردار است .

اولا موضوع این کتاب مساله مهم ایرانیان در ۱۵۰ سال اخیر است که لاینحل ماندن آن منشا توسعه نیافتگی و منازعات فراوان در این مرز و بوم بوده و هست.

ثانیا روش تحقیق در این کتاب نواورانه است و بجای هر گونه پیش داوری و حتی داوری ایدیولوژیک ، حزبی و جناحی مبتنی بر واقعیت های غیر قابل انکار ، ارای فقها و روشنفکران را در دسته بندی های منطقی در کنار هم قرار داده است که شرح ان اینجا ممکن نیست و علاقمندان باید زحمت مطالعه کتاب را تقبل فرمایند.

ثالثا در این کتاب هیچ حب و بغضی در قبال شخصیتهای مورد بررسی وجود ندارد و خط قرمز نویسنده صرفا بیان حقیقت فراتر از مصلحت های حاکم بر مناسبات قدرت است .

@andishkadeye_kherad
۵ اکتبر، مصادف با ۱۳ مهر، روز جهانی معلم!

🌐 شعار امسال روز جهانی معلم:

Teachers at the heart of education recovery

«معلمان، هستۀ اصلیِ بهبود حال تعلیم و تربیت»

معلمی راه گشایی ست
نمودن افق است
مثال نقضی ست در مقابل تصورات قالبی عامه از دارندگی و برازندگی
خلاف پیشنهاد کوتاه قامتان است برای صیرورت؛

معلمی بال پروازت می دهد
و گنج صبرت می بخشد

"آن که همیشه شاگرد می‌ماند، آموزگارِ خویش را پاداشی به سزا نمی دهد." (نیچه)

معلمی گشودن شاه راهی برای پیمودن خودآگاهانه ی مسیر آدمی ست از بودن تا شدن
معلم عالی ترین نحوه ی تحقق بودن آدمی را گوشزد نمی کند
که با نفس خویش، آتشی زوال ناپذیر را در گوش جانت می دمد
...
بنده ی پیر خراباتم که لطفش دایم است
ورنه لطف شیخ و زاهد، گاه هست و گاه نیست
(حافظ)
https://www.instagram.com/p/CUpbTBgK5vO/?utm_medium=share_sheet
غلبه تفکر الهیاتی بر امر معنوی!

دکتر بیژن عبدالکریمی

ادیان در طول تاریخ و به ویژه در اسلام که توحید در این دین اوج می‌گیرد، همواره دعوت‌گر وحدت نوعی بشر بوده‌اند، چه در اسطوره خلقت انسان که بشر یک خانواده و از یک پدر و مادر است و مفاهیمی مانند برادری و اینکه همه بشریت اعضای یک خانواده هستند، مفاهیم بزرگی بوده‌اند که بشریت به این فرهنگ مدیون است. اگر اینها نبود، معلوم نبود بشریت چه مسیری را طی می‌کرد، اما جای تاسف دارد که چقدر امروز ما مسلمان‌ها از این تعالیم بزرگ که مبتنی بر وحدت نوعی انسانی است فاصله داریم.
اگر بخواهیم خارج از باورمندی و باروهای الهیاتی و اعتقادی به اینکه مسلمان باشیم یا نه، به تفسیر معنوی از جهان قائل باشیم یا خیر، این آموزه‌های بزرگ بشری یعنی اعتقاد به وحدتِ نوعی بشر و مخالفت با همه تفرقه‌هایی که بشر را تکه‌تکه می‌کند و بزرگترین مشکل بشر همین شکاف‌ها است اهمیت می‌یابد. در واقع ادیان همواره بزرگترین نقادان این تلقی و حامل دعوت به نوعی بوده که بشر یک ریشه دارد و یک خانواده است.
  اگر در تعالیم پیامبر(ص) ذره‌ای بوی شعوبی‌گری و قومی‌گری می‌آمد، امکان نداشت بتواند این حرکت بزرگ را در فرصت اندک و در عرض ۲۳ سال رقم بزند و چنین تحول عمیق دینی را که انقلاب دینی بود را ایجاد کند. در حول پیامبر(ص) ما، بلال حبشی و ... را داریم و این اصل بزرگ انسانی که هنوز فکر می‌کنم که جهان کنونی ما آموزه‌ای به این عظمت نداشته است که «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ». اما اینقدر این را تکرار کرده‌ایم، عادت شده است و به همین دلیل عظمتش از بین رفته است.
حول ادیان، نظام‌های الهیاتی شکل گرفت و ایمان را به امر کلامی تبدیل کردند و این آموزه‌های کلامی با از دست دادن حقیقت بنیادین که فرازمانی است که باید در ساحت دیگری فراتر از آموزه‌های زبانی و مفهومی دنبال کرد. چون آن ساحت فراموش شد و تفکر الهیات بر امر معنوی غلبه یافت و این امر در پای نظام‌های تئولوژیک قربانی شد، لذا جوامع دینی نیز اسیر نوعی فرقه‌گرایی شدند. آنچنان که می‌بینیم، در میان ادیان، نوعی تفسیرهای نژادی و قومی از امر دینی صورت گرفت. مانند اینکه ما برتر هستیم، در حالی که، اینکه ما برتر هستیم و ... در فرهنگ قرآن یهودی است و در فرهنگ ما مقبولیت ندارد.
نکته این است که در جهان امروز، تحولات زیادی صورت گرفته است. در جهان کنونی، فرهنگ‌های قبیله‌ای فروپاشیده‌اند و هیچ کس نمی‌تواند بگوید در زیر چادر قبیله خودم می‌خواهم زندگی کنم. جهان ما جهان تکثر است. کثرت‌گرایی یکی از مولفه‌های بنیادین جهان کنونی است. در این جهان تمام نظام‌های تئولوژیک و تاریخی فروپاشیده‌اند و در این روزگار نظام‌های متافیزیک و ایدئولوژیک فروپاشیده‌اند. یعنی در سطح رهبران فکری جهانی کسی نیست که بگوید مارکسیست هستم، حتی ممکن است بگوییم شیعه هستیم اما این را در سطح توده‌ها و در سطح رهبران نداریم. اگر هم باشد معنای محصلی ندارد.در روزگار ما مواجهه با دیگری یکی از اصیل‌ترین معیارها برای اصالت و حقانیت یک تفکر است.
امروز این مسلمانیت در یک فضای جهانی باید تفسیر شود. روزگار ما نفی فراروایت‌ها است و در این جهان، دیگری به یک مسئله بنیادین تبدیل شده است.
امروز اصیل‌ترین معیار برای حقانیت یک اندیشه، این است که در این نظام اجتماعی و این سیتسم فکری با دیگری چطور مواجهه پیدا می‌کنیم و اگر در جایی دیگری به رسمیت شناخته نشود، حقیقتی وجود ندارد و عین نیهیلیزم است و جهان اسلام از این نیهیلیزم رنج می‌برد. 
 مواجهه قهرآمیز با هر آنچه که فرد در آن نقشی ندارد، تفسیری سوبژه‌محورانه است. لذا این مواجهه‌ها در مورد قوم‌ها و زبان‌های محلی و احکام شرعی نیازمند یک نوع مواجهه گشوده‌تر است. 
.
✳️هگل و هنر:

🕯️موضع #هگل درباب #هنر چیست؟ او زیبایی و زیباشناسی را چگونه می‌فهمد؟ و فرق میان #فلسفه_هنر او و متقدمان او نظیر #کانت چه بود؟ هگل از مفهومی به نام “پایان هنر” صحبت به میان می‌آورد. پایان هنر از منظر هگل دقیقا به چه معناست؟ چگونه هگل از مسیر هنر #آزادی را جستجو می‌کند؟ در دوگانه فرم و محتوی هگل به کدام اصالت می‌داد؟ آیا هگل فرمالیست بود یا نه برعکس، برای او محتوی بود که اصالت داشت؟ و بالاخره اینکه از رهگذر توضیح هگل از هنر امروز در فهم و نقد هنر چه می‌توان برداشت کرد؟ توضیح هگل از هنر را با امروز ما چه کار؟

🔸در #طعم_موضوع بعدی می‌خواهیم علاقمندان فلسفه و هنر را دریابیم و از مسیر تدریس دکتر علی مرادخانی به هگل و هنر بپردازیم. دکتر مرادخانی از فیلسوفان هگل شناس معاصر ایرانی‌اند که سال‌ها در فلسفه هگل تامل کرده‌اند، آن را تدریس کرده‌اند و از همه مهم‌تر اینکه موفق شده‌اند به زبان عامه فهم جهان اندیشه این فیلسوف پیچیده را بازگو کنند.

🔹علاقمندان به فلسفه هگل می‌دانند که مساله اصلی هگل آگاهی و آزادی انسانی بود. برای هگل همه چیز باید در ظرف آگاهی انسانی معنادار شود تا بدین وسیله شکاف بین انسان و هر آنچه در خارج از آگاهی او، خاصه طبیعت است، به حداقل رسد. دکتر مرادخانی قرار است در سه جلسه ۲ ساعتی به مخاطبان بگویند کارکرد هنر در ایجاد #آگاهی و آزادی انسان چیست؟ آیا هنر در خدمت آگاهی است یا برعکس، هنر ضدآگاهی و آزادی است؟ اگر هگل امروز می‌بود و به عنوان مثال هنر دیجیتال را درک می‌کرد آیا او همچنان از پایان هنر صحبت به میان می‌آورد؟

👨🏻‍🏫دکتر مرادخانی بناست در ضمن شرح موضع هگل و روایتی که او از تاریخ هنر ارائه می‌دهد ما را با نظام اندیشه‌ای هگل نیز آشنا کنند و از این منظر می‌توان این طعم موضوع را در امتداد #طعم_اندیشه_بزرگان هگل محسوب کرد.

🎨🎭🎻 اگر به نحوی زندگی شما با هنر و یا #فلسفه گره خورده و یا به اندیشه هگل علاقمندید این سه جلسه با تدریس دکتر مرادخانی را از دست ندهید.

👩🏻‍💻👨🏻‍💻این دوره در تاریخ ۱۷،۱۹ و۲۰ مهرماه و در بستر اسکای روم برگزار خواهد شد.

📥 برای ثبت نام این دوره کلیک کنید.
دکتر «آذرتاش آذرنوش» چهره ماندگار ادبیات عرب و برنده جایزه کتاب سال، امروز در ۸۴ سالگی چشم از جهان فروبست.

‏ترجمه موسیقی الکبیر فارابی و اطلس تاریخ الاسلام، تالیف تاریخ زبان و فرهنگ عربی و تاریخ ترجمه از عربی به فارسی، از جمله آثار اوست.

‏درگذشت این دانشمند برجسته را تسلیت می‌گوییم.
@NaghdeAndisheh
جدال هفته

انقلاب ایران: موتور یا ترمز توسعه؟
گفتگو با بیژن عبدالکریمی

پنج شنبه پانزده مهر ساعت ده شب، در یوتیوب جدال.

این گفتگو به صورت زنده در کلاب‌هاوس و تلگرام جدال هم پخش میشود و بعد از گفتگو در کلاب‌هاوس با حضور مهمان بحث آزاد ادامه خواهد یافت.

اگر شما هم از مخاطبان جدال هستید لطفا با خبررسانی درباره این برنامه از ادامه کار جدال حمایت کنید.

لینک یوتیوب: https://youtu.be/RAciohHynFc
لینک کلاب هاوس: clubhouse.com/event/M4ZQE1VR
لینک تلگرام: http://t.me/jedaal

اگر از ایرانیان خارج از کشور هستید لطفا مشترک جدال شوید:
patreon.com/jedaal

لینک به کانال تلگرام بیژن عبدالکریمی: https://t.me/bijanabdolkarimi
جهان به منزله ی تصادف و نحوه ی زیست مبتنی بر آن*

در جهان نیچه ای واقعیت، صیرورت و نیروهای در حال سیلان و پرتکاپویی است که همواره می تواند به ظهور امکانات تازه ای بینجامد. به تعبیر دیگر، این جهان نه حاصل لوگوس (عقل جهانی) یا حکمت بالغه ی الهی، بلکه حاصل بازی تصادفی نیروهاست. در این جهان اصول عام، کلی و ضروری وجود نداشته، بلکه همه چیز امکان محض، غیر ضروری و تصادف صرف است...
جهان نیچه ای جهانی تصادفی، یعنی فاقد سامان مندی است، یعنی از هیچ قانون خاصی تبعیت نمی کند. این جهان، صیرورت و دگرگونی محضی است که به هیچ روی تابع قانونی از خود نیست. در یک چنین جهانی، انسان معیار همه چیز می شود و آدمی در مقام ملاک و محور هستی، همه چیز را به خود منوط می کند و نتیجه ی این رویکرد این است که انسان و جهان او، بی ملاک، بدون محور و فاقد غایت و ناگزیر بی اعتبار می گردد. وقتی انسان خود را بنیاد هستی قرار داد، در این صورت خود بدون کانون، بی اساس و سرگردان می شود و به ورطه ی نیهیلیسم فرو می غلتد. در جهان نیچه ای که هیچ اصل و قاعده ای بر آن حاکم نیست و جهان، خود از هیچ اصل ثابت، عام، کلی و ضروری تبعیت نمی کند، طبیعی است که انسان نیز نمی تواند هیچ اصل ثابت و ضروری را به منزله ی اصل راهنمای زندگی خویش قرار دهد. با فرو ریختن والاترین ارزش، یعنی با مرگ خدا و حقیقت، در یک چنین عالمی، حتی تکامل و ترقی، یعنی اصل اساسی مدرنیته، نیز اعتبار خود را از دست می دهد...
در یک چنین جهانی که فی نفسه واجد هیچ معنایی نیست، هستی وجود خود بشر نیز یک معما و فاقد معنا و غایت گشته، دیگر هیچ معنا و ارزشی زندگی ما را بامعنا و هدفمند نخواهد ساخت.
در جهان نیچه ای فرد به این رهیافت می رسد که این عالم صیرورت دارای هیچ هدفی نبوده، پشت این عالم هیچ معنا، غایت و امر وحدت بخش اصیلی نهفته نیست. بر اساس رهیافت نیچه، جهان فرامحسوس صرفا معلول نیازهای روانی و مجعول خود بشر است. در جهان مبتنی بر این رهیافت، آدمی ناچار است عالم صیرورت، زمانمند و تاریخمند را به منزله ی یگانه عالم ممکن تلقی کند، عالمی که نهایتا به مرگ وی در آن منتهی خواهد شد.
*ما وجهان نیچه ای_صفحه 179_اثر دکتر بیژن عبدالکریمی.
https://www.instagram.com/p/CUxbH4CJ_MS/?utm_medium=share_sheet
بی صوت و هجای تو جهان هیچ ندارد
مگذار فلک بی تو مرا وا بگذارد
بعد از تو کدام حنجره باید که بخواند
این سوخته دل گوش به صوت که سپارد
ما اهل زمین هیچ، خدایان به چه شیوه
پیغام سماوات به اهلش بگذارد
ای جان به فدای خم ابروی تو ای دوست
زیباتر از ابروی تو گردون ننگارد
از خنده ی تو درّ و گهر بود که می ریخت
با رفتنت ای گنج روان خنده چه دارد
سرتاسر این ملک به سوگ تو نشسته ست
از دیده چه خون ها که در این ملک ببارد
در سوگ تو ای خسرو آواز نگه کن
غم آمده تا دانه ی اندوه بکارد
دل ریش و خرابند کنون حافظ و سعدی
دیگر ز کجا چرخ فلک همچو تو آرد
ای صوت دل انگیز تو آویخته از گوش
بی صوت و هجای تو جهان هیچ ندارد
روشنفکران_پس_از_چهل_سال_انقلاب1545342039095.mp3
29 MB
#فایل_صوتی #سخنرانی دکتر عبدالکریمی در نشست علمی"چهل سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران"
با عنوان این پرسش:
🔹 آیا #روشنفکران ما در چهل سال پس از انقلاب گامی به جلو نهاده اند یا خیر؟
27آذر97 دانشگاه علامه طباطبائی
فرمت mp3
حجم29MB
#فلسفه #روشنفکری #منطق_فهم_مسائل
🌿 @bijanabdolkarimi
عقلانیت انتزاعی و غیرتاریخی پاشنه آشیل روشنفکران قبل و بعد از انقلاب!*

دکتر عبدالکریمی در نشست علمی"چهل سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران" با طرح این پرسش که آیا روشنفکران ما در چهل سال پس از انقلاب گامی به جلو نهاده اند یا خیر؟
ابراز کرد که منطق فهم مسائل از سوی روشنفکران همان منطق قبل از انقلاب است.
ایشان "توسعه نیافتگی" را بزرگترین مسئله ی دویست ساله اخیر ما خواندند و اذعان داشتند که هنوز هم در آینده های نزدیک امیدی به برون رفت از آن نمی رود. وی مهمترین نقد خویش به روشنفکری ایران را برخورداری از عقلانیت انتزاعی و غیرتاریخی این گروه قلمداد کردند.
وی تاکید کردند روشنفکری به جای آنکه از واقعیت ها شروع کند و به ایده ها برسد از ایده ها شروع می کند و راه را گم می کند. دموکراسی، قانون گرایی، جامعه مدنی، انتخابات غیر مهندسی شده، تفکیک قوا و ...در واقع مطلوب روشنفکران بوده است اما آنها در چگونگی شکل گیری این نهاد ها در خواستگاه آن کمتر توجه کرده اند. اینکه چگونه روشنفکران به جای تامل در هستی اجتماعی و واقع بودگی ها و رویدادگی ها در حقیقت همه مسائل را در سطح سیاسی و ایدئولوژیک فهم می کنند.
صرف ارائه تحلیل اخلاقی و رمانتیک و تقلیل دادن مسئله به ویژگی های روانشناختی حاکمان و طرح موردی فسادها و نابه سامانی ها بدون توجه به عوامل ساختاری و دامن زدن به تعارضات دولت-ملت از دیگر انتقاداتی بود که ایشان متوجه روشنفکری قبل و بعد از انقلاب دانستند.

*《چهل سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران》
نشست برگزار شده در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی
🗓27 آذر 1397
عنوان سخنرانی دکتر عبدالکریمی:
🔹 آیا روشنفکران ما در چهل سال پس از انقلاب گامی به جلو نهاده اند یا خیر؟
Forwarded from نشر نقد فرهنگ
منتشر شد:
📚 مارکس از منظر پساساختارگرایی (لیوتار، دریدا، فوکو، دلوز) | نویسنده: سایمون چوت | مترجم: پژمان برخورداری | چاپ اول | نقد فرهنگ | 1400|
♦️خرید آنلاین از فروشگاه اینترنتی انتشارات نقد فرهنگ
🛵 ارسال از طریق پست
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒

🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠