صبح و شعر
633 subscribers
2.11K photos
266 videos
324 files
3.15K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
ارتباط با ادمین @anahitagirl
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
📚برشهايى از كتاب #شرح_زندگانى_من
#نوروز در زمان قاجار 🌸٣
🔹آذین‌بندی آجیل‌فروشی‌ها و قنادی‌ها

#مستوفی سپس به توصیف مغازه‌های شهر و آذین‌بندی آنها می‌پردازد: « #آجیل‌فروشی‌ها با طبق‌های علق بزرگ و کوچک از فندق و بادام و پسته و تخمه هندوانه و تخمه کدو، پیشانی و با مخروطی‌هایی که از انواع آجیل به هم چسبیده ساخته بودند، جلو دکان‌ را زینت می‌دادند. میوه‌فروشی‌ها گذشته از آرایش دکان با میوه‌های الوان، پیاز نرگس و سنبل در گلدان‌های شیشه‌ای سبز کرده، همچو انگاره می‌گرفتند که در حدود شب عید گل‌های اولیه آنها به بار آید... 🔸#سبزی‌فروشی‌ها حاجتی به تزیین خارجی نداشتند، همین‌قدر که سبزی‌های خود را مرتب می‌چیدند و از پیازچه و ترب سفید که ریشه آنها را بیرون می‌گذاشتند، گل‌های سفیدی احداث می‌کردند، دکان آنها مزین می‌شد.»

🔻وی ادامه می‌دهد: «مفصل‌تر از همه، آذین‌بندی دکان‌های #قنادی بود زیرا سروکار این دکان‌ها با عید نوروز بیشتر از سایرین است. در جلو دکان، دو اصله تیر سر و ته یکی که روی آن را با کاغذ الوان نقش و نگار انداخته بودند، به دو جرز طرفین دکان تکیه داده سر آنها را به هم نزدیک و جناقی در جبهه دکان احداث می‌کردند. بعد از کله قند که در ته آن نارنج و بعد از آن شیشه میمندی آب لیمو و آخر همه شیشه گلاب که به آنها زرورق زده بودند، رشته‌هایی ترتیب می‌دادند و آنها را، تنگ درز، به این جناقی می‌آویختند. سپر و شمشیری از نبات می‌ریختند و دو طرف جناقی به جبه دکان نصب می‌کردند. در جلو دکان از گچ مخروط‌های سرزده‌ای می‌ساختند و دوره آنها را اقسام شیرینی می‌چیدند و روی سرزده مخروط، جارهای چند شاخه می‌گذاشتند. پرده‌های نقاشی #جنگ_رستم_اسفندیار و #رستم_دیوسپید در بالای جبهه نصب بود. بالای این پرده‌های نقاشی به چوب‌بندی نزدیک سقف، چلچراغ‌هایی هم آویخته می‌شد و تزیینات را کامل می‌کرد.»
ادامه دارد...
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
📚برشهايى از كتاب #شرح_زندگانى_من
#نوروز در زمان قاجار 🌸٥

🔸خوردن #رشته_پلو و گرفتن سر رشته کارها به دست

🔹بنابر مکتوبات #مستوفی_قاجار: «در شب و روز عید خانم هر خانواده فاخرترین غذاها را برای اهل خانه خود تدارک می‌کرد. کمتر خانه‌ای بود که در این دو روزه تحویل و عید حتی شب قبل از عید دیگ #پلو_ماهی و #رشته و #مرغ پلوش به بار نباشد.
🔸رشته پلو را در روز #اول سال می‌خوردند که سر رشته کارها به دستشان بیاید. 🔺خانواده‌‌های توانا برای حول و حوش و همسایه خود و فقرای آبرودار، برنج و روغن عید می‌فرستادند و زکات جشن‌های خود را به این طریق می‌پرداختند.
🔻مردمان توانا مجلس عید خود را خیلی مجلل و باشکوه ترتیب می‌دادند، مجموعه‌ها و سینی‌های شیرینی دور اتاق چیده بود، روی میز گوشه اتاق گلدان‌های شیشه‌ای پنجاه شصت پیازی از نرگس و سنبل گذاشته بودند، از صبح تا عصر بساط چای و شربت راه بود، هرکس وارد می‌شد چای و شربت می‌دادند.
ادامه دارد...
@sobhosher