〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود
🔅#آزاد
واژة فارسی آزاد در زبانهای ایرانی از ایرانی باستان *ā-zā-ta- ، ایرانی آغازین *zanH- «زادن» ( واژههای ایرانی زن، فرزند و زاده نیز با ریشهٔ *zanH- مربوط است (
فارسی میانهٔ āzād به معنی «نجیب، اصیل، شریف» گرفته شده است.
در زبانهای ایرانی کهن نیز واژهٔ آزاد به معنی «#زاده، متولد و #نجیب؛ آزاد» را دارد (مانند فارسی میانهٔ مانوی āzād «آزاد؛ نجیب»، پارتی ‘’z’d «آزاد»، سغدی ‘’z’t «متولد، زاده»، ‘’zt’k(w) «مرد آزاد، نجیبزاده»، سکایی ysāta-ā «نجیب، شریف»).
واژة آزاد در اوستا (آبان یشت، بند۶۴) هنگامی که اردویسور آناهیتا به پیکر دوشیزهای در میآید اینگونه به کار برده شده است:
«آنگاه اردویسور آناهیتا به پیکر دوشیزهای زیبا، برومند، برزمند، کمر بر میان بسته، راستبالا، آزادهنژاد، بزرگوار، موزههایی درخشان تا مچ پا پوشیده و به استواری با بندهای زرین بسته، روانه شد.
#آزاد در فارسی کلاسیک هم در معنای «اصیل و نجیب» که هماکنون در زبان افغانی رایج است، و هم در معنی « #رهایی» به کار برده شده است.
برخی از محققان مانند نیبرگ ریشهٔ آزاد در معنای «نجیب، اصیل» را از ریشهٔ زادن و در معنای «رها» را از *ā-zāta- ریشة دیگر ایرانی باستان مرکب از پیشوند ā و zāta- صفت مفعولی از ریشهٔ *zay «بیرون ریختن، رها کردن » دانستهاند (Niberg 1974: 41)..
✍🏻: #لیلا_عسکری
📚: ویژه نامه «زبان و متن»
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
🔅نجابت و اصالتمان را ازما نگیرید
به امید ایرانی آزاد🙏🏻
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود
🔅#آزاد
واژة فارسی آزاد در زبانهای ایرانی از ایرانی باستان *ā-zā-ta- ، ایرانی آغازین *zanH- «زادن» ( واژههای ایرانی زن، فرزند و زاده نیز با ریشهٔ *zanH- مربوط است (
فارسی میانهٔ āzād به معنی «نجیب، اصیل، شریف» گرفته شده است.
در زبانهای ایرانی کهن نیز واژهٔ آزاد به معنی «#زاده، متولد و #نجیب؛ آزاد» را دارد (مانند فارسی میانهٔ مانوی āzād «آزاد؛ نجیب»، پارتی ‘’z’d «آزاد»، سغدی ‘’z’t «متولد، زاده»، ‘’zt’k(w) «مرد آزاد، نجیبزاده»، سکایی ysāta-ā «نجیب، شریف»).
واژة آزاد در اوستا (آبان یشت، بند۶۴) هنگامی که اردویسور آناهیتا به پیکر دوشیزهای در میآید اینگونه به کار برده شده است:
«آنگاه اردویسور آناهیتا به پیکر دوشیزهای زیبا، برومند، برزمند، کمر بر میان بسته، راستبالا، آزادهنژاد، بزرگوار، موزههایی درخشان تا مچ پا پوشیده و به استواری با بندهای زرین بسته، روانه شد.
#آزاد در فارسی کلاسیک هم در معنای «اصیل و نجیب» که هماکنون در زبان افغانی رایج است، و هم در معنی « #رهایی» به کار برده شده است.
برخی از محققان مانند نیبرگ ریشهٔ آزاد در معنای «نجیب، اصیل» را از ریشهٔ زادن و در معنای «رها» را از *ā-zāta- ریشة دیگر ایرانی باستان مرکب از پیشوند ā و zāta- صفت مفعولی از ریشهٔ *zay «بیرون ریختن، رها کردن » دانستهاند (Niberg 1974: 41)..
✍🏻: #لیلا_عسکری
📚: ویژه نامه «زبان و متن»
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
🔅نجابت و اصالتمان را ازما نگیرید
به امید ایرانی آزاد🙏🏻
@sobhosher
〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود
🔅#آریایی (اصیل، شریف، آزاد)
ریشهای که در زبانهای هند و اروپایی « عضوی از یک گروه(قبیله)، نجیب، شریف، آزادمرد» معنی میدهد *h4erós یا *h4eryós است، که واژة «آریایی» در زبانهای هند و ایرانی،
و در هیتی واژهٔ arā- « عضوی از گروه خود، نجیبزاده، همراه، دوست» و واژهٔ arāwa «آزاد»، (در این زبان واژهٔ āra «(چیزی که) شایسته است».
در لیکیایی، arawa- «آزاد (از)»، arus- «بومی» از آن گرفته شده است، در حالیکه ریشهٔ *heryós در ایرلندی کهن aire به معنی «آزاد مرد، آزاد» ( چه آدم عادی چه نجیبزاده) هم برگرفته از آن است؛
صورت اوستایی airya- «آریایی»، فارسی باستان ariya- «آریایی» ( > فارسی میانه ranē، فارسی نو Iran)، و سنسکریتarī- «صدیق، وفادار»، aryá- «مهربان، مهمان نواز»، است(←Mallory & Adams ). در اوستا airyaman- به معنی «یار، دوست» آمده است (Bartholomae AiW 198).
تاکید اوستا و کتیبههای فارسی باستان بر مفهوم اصالت، تبار اصیل، نجیب و شریف است.
چنانکه #داریوش در کتیبهٔ #نقش_رستم با این عنوان از خود یاد کرده است:
«من داریوش شاه، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه سرزمینهای دارنده همه گونه مردم، شاه در این سرزمین دور و دراز، پسر ویشتاسب هخامنشی پارسی پسر یک پارسی آریاییِ آریایی نژاد» (ariyaciça).
✍🏻: #لیلا_عسکری
📚: ویژهنامه «زبان و متن»
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود
🔅#آریایی (اصیل، شریف، آزاد)
ریشهای که در زبانهای هند و اروپایی « عضوی از یک گروه(قبیله)، نجیب، شریف، آزادمرد» معنی میدهد *h4erós یا *h4eryós است، که واژة «آریایی» در زبانهای هند و ایرانی،
و در هیتی واژهٔ arā- « عضوی از گروه خود، نجیبزاده، همراه، دوست» و واژهٔ arāwa «آزاد»، (در این زبان واژهٔ āra «(چیزی که) شایسته است».
در لیکیایی، arawa- «آزاد (از)»، arus- «بومی» از آن گرفته شده است، در حالیکه ریشهٔ *heryós در ایرلندی کهن aire به معنی «آزاد مرد، آزاد» ( چه آدم عادی چه نجیبزاده) هم برگرفته از آن است؛
صورت اوستایی airya- «آریایی»، فارسی باستان ariya- «آریایی» ( > فارسی میانه ranē، فارسی نو Iran)، و سنسکریتarī- «صدیق، وفادار»، aryá- «مهربان، مهمان نواز»، است(←Mallory & Adams ). در اوستا airyaman- به معنی «یار، دوست» آمده است (Bartholomae AiW 198).
تاکید اوستا و کتیبههای فارسی باستان بر مفهوم اصالت، تبار اصیل، نجیب و شریف است.
چنانکه #داریوش در کتیبهٔ #نقش_رستم با این عنوان از خود یاد کرده است:
«من داریوش شاه، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه سرزمینهای دارنده همه گونه مردم، شاه در این سرزمین دور و دراز، پسر ویشتاسب هخامنشی پارسی پسر یک پارسی آریاییِ آریایی نژاد» (ariyaciça).
✍🏻: #لیلا_عسکری
📚: ویژهنامه «زبان و متن»
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher