صبح و شعر
648 subscribers
2.14K photos
281 videos
331 files
3.24K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
Download Telegram
━··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━
#شعردیروز
━··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

در ستایش فردوسی

که فردوسی طوسی پاک مغز
به اوست داد سخن‌‌های نغز
به شهنامه فردوسی نغز گوی
که از پیش گویندگان برد گوی

✍🏻: #اسدی_طوسی
گرشاسپ‌نامه

گفت فردوسی به شهنامه هران چه که خواست
قصه‌های پرعجایب فتنه‌های پرعبر
ز فردوسی کنون سخن یاد دار
که شد بر سر رزم اسفند یار
زنده رستم شعر فردوسی است
ور نه زو در جهان نشانه کجاست

✍🏻: #سراج‌الدین_عثمان_مختاری سده۵-۶
شهریارنامه

بدان که شاهنامه فردوسی حکیم
فردوس حکمت است از ایشان تویی نشان
✍🏻: #سوزنی_سمرقندی
سده۵

سخن‌گوی پیشینه دانای طوس
که آراست روی سخن چون عروس
✍🏻: #نظامی_گنجوی
اسکندارنامه

شمع جمع هوشمندان است در دیجور غم
نکته ای کز خاطر فردوسی طوسی بود
زادگان طبع پاکش جملگی حوراوشند
زاده حوراوش بود، چون مرد فردوسی بود

✍🏻: #خاقانی

این تازه و محکم ز تو بنیاد سخن  
هرگز نکند چون تو کسی یاد سخن
فردوس مقام بادت ای فردوسی
انصاف که نیک داده‌‌ای داد سخن                              
✍🏻: #ظهیرفاریابی

چو فردوسی مسکین را ببردند
به زیر خاک  تاریکش ﺳﭙردند
ختم  دادند به فردوس اعلی
که فردوسی به فردوس است اولی
✍🏻: #عطار
اسرارنامه

شاعر از شما بهتر شعر آن که نیکوتر
از طایفه تازی و از انجمن فرسی
آواز دادند یک رویه به من گفتند
فردوسی و شهنامه شهنامه و فردوسی

✍🏻: #امامی_هروی
سده ۷
چه خوش گفت فردوسی پاکزاد
که رحمت بر آن تربت پاک باد
میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است
✍🏻: #سعدی

گر حکیمی مرده ای را زنده سازد این چنین
بهر او تکریم و تعظیم است در روی زمین
بهر فردوسی چه باید کرد کو از کار خویش
یعنی از نیروی طبع و معجز گفتار خویش
مرده فرزندان چندین قرن ایران زنده کرد
از لب آموی تا دریای عمان زنده کرد

✍🏻: #میرزاده_عشقی

  #۲۵اردیبهشت  #روز_ملی_بزرگداشت_فردوسی
نام‌آورترین سخن‌سرای ایران زمین

━··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
. ჻ᭂ 🍃🌸 #شعردیروز🌸🍃‍჻ᭂ

عشق و بهار و فرقت یار و تن نزار
آورده اند بر دل من کار و صعب کار

تیمار دوست با من و از من بریده اوست
هجران یار با من و از من گسسته یار

فصل بهار با من نازک چو برگ گل
لشگر برون زدم چو گل سرخ در بهار

تا کامکار گردم بر دشمنان ملک
یکسو شدم ز برگ گل سرخ کامگار

هنگام گل ز لعبت گلرخ جدا شدم
در دیده وصال خلیدم ز هجر یار

بر اختیار خلق نه بر اختیار خویش
بهر صلاح خلق سفر کردم اختیار

جستند خلق رنج من از مهربان خویش
من رنجشان کشیدم و بر خود نهاده بار

رنجیست اینکه چون بحقیقت نگه کنم
ناز است و راحت از پس این رنج بی شمار

ای گلبن نشاط دل من بفضل کن
بی من مباش تازه و بر گل مکن کنار

تا من چو از سفر برسم از رخان تو
بر گل کنم کنار خود ای چون گل بهار

✍🏻: #سوزنی_سمرقندی
سده۶

━··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher